در حقیقت، شعر این عارفِ عصرِ نو، با گرایشی خاص از عرفان گره خورده است.
سپهری برای رسیدن به معرفت حقیقی در عرفان، سیر آفاقی را بر سیر انفسی مقدم میشمارد و بیشتر سعی دارد که از سیر آفاقی به شناخت حقیقت نائل آید. در این سیر، نوع نگرش، به جهان هستی است و نگاه سهراب هم به جهان هستی، نگاهی است سراسر اشراقی. (عمران،۱۳۸۵: ۳۶و۳۷)
عرفان سهراب، عرفانی زمینی است و سپهری بر این عقیده است که اگر مفاهیمی که پروردهی ذهن او هستند در پوشش مادّی قرار گیرد ملموستر خواهد بود. او میخواهد با علم و آگاهی و اندیشه به عرفان بپردازد و عرفان و اندیشه را به هم نزدیک سازد و در نهایت به جهان آرمانی خود دست یابد.
سپهری ابتدا از خود به خدا مینگرد و سپس از خدا به خود میآید و این سیر و سلوک ها نیز، هر کدام به رنگ و ویژگیهای خاصی، خود را نمایان میسازد. گاهی با نگاه عرفانی خود به ویژه عرفان نظری، بیش از همه به طبیعت و اجزای آن نظر دارد و بدین واسطه خدای خود را بیپرده میبیند، گاه نیز تمامی عالم او را به تفکری لطیف و عمیق وا میدارد و گاه چون حقیقتجویی در پی هستی مطلق، ره میپیماید :
« دستم را به سراسر شب کشیدم،
زمزمهی نیایش در بیداری انگشتانم تراوید.
خوشهی فضا را فشردم،
قطرههای ستاره در تاریکی درونم درخشید.
و سرانجام
در آهنگ مه آلود نیایش تو را گم کردم.»
(سپهری، ۱۳۸۷: ۱۵۸و۱۵۹)
پیوندی که سپهری با طبیعت و عناصر آن برقرار میکند یک پیوند ساده، صمیمی، سرشار از عشق و معرفت است و بین او و عناصر طبیعت انس و الفتی دیرینه وجود دارد، در واقع سپهری با زبان طبیعت به نیایش میپردازد و تراوش نجوای نیایش در آگاهی وجود او چنان نیروی بینظیری را در پی دارد که وجود تیره و تاریک او را نورانی میکند و آن قدر با آن عجین میشود که همه چیز را فراموش میکند.
از سوی دیگر میتوان گفت که سپهری به تأثیر بیشتر دعا و نیایش در شب و مخصوصاً در نیمههای شب نظر داشته که مانند موسیقی دلنشین و آرامشبخشی در وجود آدمی طنین انداز میشود.
در بیشتر اشعار سهراب سپهری نیایش وجود دارد. او با واژه های مختلف در پی بیان عظمت آفریدگار است:
« سکوت ما به هم پیوست، و ما، «ما» شدیم
تنهایی ما تا دشت طلا دامن کشید.
آفتاب از چهرهی ما ترسید.
دریافتیم، و خنده زدیم.
نهفتیم و سوختیم.
هر چه به همتر، تنهاتر.
از ستیغ جدا شدیم:
من به خاک آمدم، و بنده شدم.
تو بالا رفتی، و خدا شدی.»
(سپهری، ۱۳۸۷: ۱۹۸و۱۹۹)
سپهری اندیشه های عارفانه و دینی خود را بیان میکند و معتقد است که با وجود «ما شدن» عمق تنهایی بیشتر احساس میشود، در حقیقت او ریاضت طلبی را سبب جدایی خدا و بنده و درک بهتر امور دانسته است. از طرفی «من» سپهری، «منی» نیست که به «ما» تبدیل و جانشین در «من» جامعه شود. از سوی دیگر سپهری در این جست وجوهای عرفانی از آنجا که در ابتدای راه است، از من حقیقی، همان منی که به اصل خود بازگشت نموده، خالی است:
« بِرُوی که تری تو، چهرهی خواب اندود مرا خوش است.
غوغای چشم و ستاره فرو نشست، بمان، تا شنودهی آسمانها شویم.
به در آ، بی خداییِ مرا بیاگن، محراب بیآغازم شو.
نزدیک آی، تا من سراسر «من» شوم.»
(همان: ۲۰۲)
سهراب آرزوی رسیدن به «من» حقیقی و یگانه شدن با خدایش را دارد و به نظر میرسد که ابتدا این باور باید در اندیشهی سپهری شکل بپذیرد تا بتواند به ایمان و یقین برسد و به «من» حقیقی دست یابد و آن را درک کند.
سپهری در این سیر گاهی در اندوه نرسیدن به یقین، به مذهب، آیین و حتی خدا شک میکند:
« دچار بودن گشتم، و شبیخونی بود. نفرین!
هستیِ مرا برچین، ای ندانم چه خدایی موهوم! »
(همان : ۲۱۰)
حس تردید باعث شده که سپهری از زندگیای که خدای آن هنوز برایش ظاهر و روشن نشده اعلام بیزاری کند. در واقع جستوجوی سپهری برای راه یافتن به جان پناهی امن هنوز به جایی نرسیده و اما او پیوسته در تلاش برای رسیدن به راز هستی است.
سپهری در شعر «محراب» تمام هستی را در حال زمزمه و تسبیح خدا میبیند و نماز و محراب را در نظر خودش تجسّم میکند:
« تهـی بــود و نسیمـی،
سیاهی بود و ستـاره ای
هستی بود و زمزمـه ای
لـب بــود و نیـایشــی
«مــن» بـود و «تـو»یی
نـمــاز و مـحـرابــی»
(همان: ۲۱۷و۲۱۸)
سپهری در این جا با تأکیدی که بر واژهی من و تو نموده است بین خود و خدا تفاوتی قائل شده است و نشان میدهد که از من جدا شده و به سوی او میرود.
در واقع میتوان گفت «شعر سپهری، یعنی نظام شعری سپهری، مرحله به مرحله، از این اندیشه به آن اندیشه، با هر دگرگونیِ اندیشگیِ او، دگرگون شده است.» (لنگرودی، ۱۳۷۸: ج۱ : ۶۰۲)
با ریاضتها و مراقبههایی که سپهری در طول زندگی انجام میدهد تحوّل عظیم و چشمگیری در شعر او رخ میدهد تا آنجا که همگان را به سوی خداوند فرا میخواند:
« اینجاست، آیید، پنجره بگشایید، ای من و دگر منها:
صد پرتو من در آب!
مهتاب، تابنده نگر، بر لرزش برگ، اندیشه ی من، جادهی مرگ.
آن جا نیلوفرهاست، به بهشت، به خدا درهاست.»
کنترل امتیازات مسابقات ورزشی
۴۷
بررسی سایت تیمها و کلوپها
۳۹
مراجعه سایتی که بتوانند عقاید خود را بیان کنند
۳۸
خرید آنلاین
۳۱
مراجعه به سایتهایی که بتوانند خرید و فروش نمایند
۳۱
سایتهای بهداشتی و اطلاعاتی درخصوص سلامت
۲۶
ایجاد یک صفحه وب
۲۴
جستجوی برای اطلاعاتی که در موردشان زیاد نمیشود راحت صحبت کرد
۱۸
بهطور کلی، پـسران بـیش از دخـتران از ایـمیـل، خـرید، جسـتجوی اطـلاعات و پورنـوگـرافی استفاده مینمایند و دختران، به برقراری ارتباط عاطفی و عاشقانه علاقهمندتر میباشند. (تاکی[۲۰] ،۲۰۰۱،ص۵۲)
در واقع، اینترنت به دنیای مجازیِ ایجاد ارتباط و ابراز عقاید جوانان تبدیل شده و این حالت در کشورهای گوناگون از شدت و ضعف برخوردار است. اینترنت، فضای لازم برای بروز هیجانات آنان را فراهـم میآورد؛ ایشـان به راحتی می توانند در حالی که در محیط خانه یا بیرون از خانه هستند با دیگران ارتباط برقرار نمایند. به طور کلی، اینترنت شکل های جدیدی از انسان اجتماعی تولـید میکند و جوانان به لحاظ انعطافپذیری در پذیرش اجتماع جدید انسانی، بیشترین علاقه را به این رسانه نشان دادهاند. گسترش و تعمیق تعلق نوجوانان به اینترنت، پژوهشگران را بر آن داشته است تا تأثیرات این رسانه را براین گروه سنی مورد مطالعه قرار دهند. این تأثیرات مثبت و منفی در حوزههای متعدد آسیبشناسی قابل بررسی است و میتواند از چالشهای اصلی حوزه جامعهشناسی و روانشناسی در آینده نزدیک باشد.
از آنجایی که هنوز مطالعه و پژوهش چندانی در خصوص تأثیرات اینترنت بر روی دختران و پسران به صورت مجزا صورت نگرفته است، تقریباً در برخی موارد، آن هم بهصورت موردی، میتوان این تفاوتها را مشاهده نمود. اگر چه این تفاوتها در زنان و مردان بزرگسال به لحاظ رشد شخصیتی و تمایز آشکار جنسیتی بررسی شده است، امّا در بسیاری از موارد، نمیتوان آن را به دنیای جوانان تعمیم داد؛ زیرا این گروه های سنی در شرایطی کاملاً متفاوت قرار دارند و لذا برای پژوهش در این حیطه، باید روش خاصی در نظر گرفته شود.
۱۰-۲-تأثیر اینترنت بر فرهنگ
استفاده از اینترنت و رسانههایی که بهصورت بینالمللی عمل مینمایند به افراد اجازه میدهد تا با عناصر فرهنگی جدید آشنا شده و در کنار عناصر فرهنگی ـ ملی خود، از آنها استفاده نمایند. امروزه، مفاهیم کلاسیک فرهنگ در فرایند جهانیسازی شمولیت خود را از دست دادهاند و این مسئله، نکات مثبت و منفی بسیاری را در پی داشته است. آشنایی و تداخل فرهنگ کشورها با یکدیگر، به انواع خرده فرهنگهای جدید و پویایی آنها منجر شده و میتواند زمینهساز تعامل و توافق مردم دنیا و درک آنها از یکدیگر باشد. از سوی دیگر، این مسئله با ساختارشکنیهایی که ممکن است در این میان اتفاق بیفتد و نیز جریان تسلط بر فرهنگ های دیگر، شکل دیگری به خود خواهد گرفت. دورنمای فرهنگ در دنیای امروز سلسله مراتب حیرتآوری از استقلال و استنتاج در تعاریف مفاهیم را به همراه دارد. در رابطه با فرهنگ، این پارادایمها نامهای جدیدی چون «سوپرمارکت فرهنگی»، «فرهنگ مجازی»، «موزائیک فرهنگی» و «فوق فرهنگ» به خود گرفتهاند. گوردن ماتیو[۲۱]به نقل از دیویدهاروی[۲۲] در کاربرد استعاره«سوپرمارکت فرهنگی»مینویسد:این سوپرمارکتها نیزمانند سوپرمارکتهای غذایی در سالهای اخیر،اجناس متنوعتری راعرضه میکنند.به عنوان مثال نخودهای کنیا،آواکادوهای کالیفرنیا، سیبزمینی آفریقای جنوبی، سیبهای کـانادایی و…. هـمه در یک فروشگاه دیـده مـیشوند و به لطف تلویزیون، ماهواره و اینترنت در سوپر مارکت فرهنگ نیز چنین وفوری وجود دارد(,۲۰۰۰ cf.Mathews).
لذا دسترسی و اطلاع افراد از جلوههای فرهنگی در گوشه وکنار دنیا بسیار به سهولت اتفاق میافتد و قشر جوان که از تأثیرپذیری و کنجکاوی بیشتری نسبت به سایر اقشار برخوردارند، به میزان بیشتری در معرض پیامدهای آن قرار میگیرند. در این میان، تفاوت گزینش اطلاعات در استفاده دختران و پسران از این مرسولات و همچنین میزان تأثیرپذیری آنها نیز قابل بررسی و ملاحظه میباشد. دختران به ایجاد ارتباط، جلب توجه، ایجاد عشق، دوستی و مد و پسران به سرگرمی و خرید اینترنتی گرایش بیشتری دارند .(cf. kornblum, 2007)بهعنوان مثال، برپایی روز ولنتاین در ایران از طریق اینترنت و ماهواره و بهطور عمده از سوی دختران رواج یافته است. برای فهم بهتر موضوع، میتوان به تحقیقی که توسط اساتید دانشگاه الزهرا صورت گرفته است اشاره نمود. ۸/۵۲ درصد از پاسخگویان این پژوهش را دختران و زنان جوان ۲۵-۱۵ تهرانی تشکیل میدادهاند. براساس این تحقیق، ۹/۹۰ درصد از جوانان، روز ولنتاین را میشناختند و فقط ۸/۷ درصد از آنها با این مسئله آشنایی نداشتند. براساس نظر پاسخ دهندگان، اگر چه برگزارکنندگان روز ولنتاین معتقد بودند که این سنت ریشه در فرهنگ غرب دارد امّا براین باورند که این مسئله قابل استفاده در سراسر دنیا است. در جدول زیر، میزان رشد و استقبال از این فرهنگ وارداتی ملاحظه میشود (مهدیزاده، ۱۳۷۶: ص۱۰۷).
جدول۲-۲: توزیع روند برگزاری روز ولنتاین از ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۵
سال
فراوانی
فراوانی تجمعی
۱۳۷۹
-
-
- تلاش برای استفاده از انرژی های پاک مانند انرژی بادی، آبی، خورشیدی به جای انرژی های فسیلی که عامل اساسی در افزایش میزان آلودگی کره زمین و افزایش دما می باشند.
-
-
- جمع آوری مواد زائد و تولید گاز متان با بهره گرفتن از فناوری های تولید بیوگاز (در حال حاضر با توجه به بررسی های به عمل آمده، با بهره گرفتن از پتانسیل تولید انرژی به صورت بیوگاز از فضولات دامی کشور، می توان معادل ۲۵۵۰۰ بشکه نفت خام را در سال صرفه جویی نمود).
-
- به کارگیری رژیم غذایی مناسب برای دام و طیور در جهت کاهش گازهای تولیدی. در این زمینه تحقیقات علمی بسیاری صورت گرفته است، تحقیقاتی که تأثیر استفاده از برخی مواد غذایی بر کاهش یا افزایش گازهای تولیدی توسط دام و طیور را نشان می دهد.
همچنین با استناد بر نتایج تحقیق، از میان زیرمعیارهای حکمرانی خوب، خبرگان برای زیر معیار تولید گواهی شده ارزش ویژه ای قائل شده اند. قوانین، دستورالعمل ها و استانداردها به عنوان یک نقطه ی شروع برای اجرای اصول و شیوه های پایداری در طول زنجیره تأمین بکار می رود(توتبرگ و وینستراک، ۲۰۱۰). تعداد استاندارد ها، یا درصدی از تأمین کنندگان و شرکای تجای با گواهی نامه ها، می تواند به عنوان یک ارزیابی استفاده شود(ستینکایا، ۶۹:۲۰۱۱).
مدیران شرکت ها برای حرکت به سمت پایداری می توانند از اخذ استانداردها و گواهی نامه های زیست محیطی و اجتماعی نظیر ISO 14001/ AA1000/ SA، ISO 9001 / OHSAS 18001،EMAS8000/ ISO2600 آغاز نمایند. این امر همچنین می تواند منجر به افزایش شهرت و اعتبار برای سازمان و افزایش جذب مشتریان و تأمین کنندگان شود.
علاوه بر آن، الزام و تشویق تأمین کنندگان به قبول معیارهای زیست محیطی و اجتماعی و دریافت گواهی های مرتبط نیط توصیه می شود.
در بین سایر معیارهای بعد اقتصادی، ایمنی مواد غذایی و کیفیت نیز با کسب مقادیر ۷۴٫۲۵، ۶۴٫۰۸، ۵۴٫۵۱ و ۴۵٫۲۶ برای شرکت های گلا، دوشه، کاله و صالح در محدوده ۸۱-۱ توانسته است در وضعیت نسبتا مطلوبی قرار گیرد.
توجه و هراس از ایمنی مواد غذایی در سال های اخیر قابل درک است. چراکه، نشان داده شده است کنترل ناکافی می تواند منجر به ضربه های بالا بر هزینه ها و تصویر نام تجاری خرده فروشان، تولیدکنندگان مواد غذایی و مقامات بهداشتی شود(گرین،۲۰۱۰).
برای تضمین ایمنی مواد غذایی در طول زنجیره تأمین، توجه به موارد زیر به مدیران توصیه می شود.
-
- پایش دائمی و ارزیابی مواد اولیه و خوراک دام
-
- بهره گیری از ناوگان تأیید شده حمل و نقل
-
- کنترل ویژه بر تولید و انتقال خوراک های دارودار
-
- استفاده از تجهیزات اتوماتیک در شیردوشی و خط فرآوری، تا محصول با کم ترین تماس دست تولید شود.
-
- گواهی و تأیید امکانات تولیدی بوسیله یک بخش مستقل مربوط به مدیریت ایمنی مواد غذایی( به عنوان مثال HACCP)
-
- آموزش کارکنان سطوح عملیاتی در خصوص لزوم رعایت بهداشت فردی و الزامات آن
-
- شستشو و ضد عفونی کلیه تجهیزات، سطوح مورد نظر و واحدهای تولیدی به صورت روزانه و با شیوه ها و ابزارهای مناسب
-
- وجود برنامه های بهداشت فردی و آزمایشات دوره ای منظم برای پرسنل
-
- وجود منابع مطمئن و کافی برای تأمین آب مورد نیاز و امکانات تصفیه فاضلاب مناسب
-
- وجود امکانات زنجیره سرد برای محافظت از محصول در پروسه تولید و همچنین پس از بسته بندی
-
- استفاده از بسته بندی مناسب به منظور حفظ و بهبود کیفیت محصولات
و…
با توجه به اهمیت معیارهای فوق، توجه به آنها برای همسویی و نزدیک شدن به پایداری برای شرکت های صنایع غذایی ضروری می باشد.
۵-۵- پیشنهادات اجرایی
حاکمیت مطلوب در هر کشور برای رسیدن به توسعه پایدار ضروری است. در راستای چارچوب تحقیق، نمونه اقداماتی که دولت می تواند برای افزایش توسعه پایدار انجام دهد، در زیر آمده است:
- ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاری در زمینه تولید پاک تر و کارآمد از نظر زیست محیطی، از جمله وام های پرداختی از سوی دولت، کمک های فنی و برنامه های آموزشی برای شرکت ها و فعالیت های اقتصادی کوچک و متوسط، در حالیکه از اقدامات نادرست تجاری و مغایر با قوانین سازمان تجارت جهانی اجتناب شود.
- ایجاد و توسعه یک نظام کارآمد مؤثر در تولید و عرضه ی آمار، می تواند کمک شایانی به بهبود وضعیت فعلی زنجیره های تأمین مواد غذایی نماید. سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها در زمینه توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی کشور، بدون در اختیار داشتن آمار کافی، صحیح و دقیق و بهنگام ممکن نیست. در این شرایط دانشگاه ها موقعیت ممتازی دارند و می توانند مراکز اجرایی را در دستیابی به آمارهای با کیفیت و قابل اعتماد جامعه یاری داده و زمینه رسیدن به توسعه پایدار را فراهم آورند.
- انتقال تکنولوژی های زیست محیطی و اجرا و پیاده سازی آن برای پایداری توسعه کشور ضروری به نظر می رسد. اصل ۹ اعلامیه ریو بر همکاری دولت ها در ارتقاء دانش علمی از طریق تبادلات علمی و تکنولوژیکی و نیز از طریق ترویج، تطبیق، نشر و انتقال تکنولوژیکی، از جمله تکنولوژی های جدید و نو تأکید کرده است.
- روند رو به رشد تکنیک های تهیه و فرآوری غذا در جهان برای پاسخگویی هرچه بهتر به نیازهای تغذیه ای مردم، دولت را موظف می سازد تا در بکارگیری دانش ها برای تهیه طرح و برنامه های قوی تر کوشش بیشتری داشته و عملیات اجرایی کارخانجات مواد غذایی را بهبود بخشد.
- حمایت از فرایند انتقال به سمت استفاده پاک تر از سوخت های فسیلی گازی و مایع در جایی که استفاده از این سوخت ها از جنبه زیست محیطی صحیح و از نظر اجتماعی قابل قبول و مقرون به صرفه باشد.
- ورود الگوهای تولید و مصرف در سیاست ها، برنامه ها و راهبردهای توسعه پایدار در صورت دارا بودن قابلیت اجرا.
۶-۵- پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده:
در زیر تعدادی از پیشنهادات که می توانند برای تحقیقات آتی مفید واقع شوند، ارائه شده است:
-
- استفاده از چارچوب و ابزار تحلیل داده ها ی بکارگرفته شده در این تحقیق (روش دیمتل و GTMA) در صنعت لبنیات دیگر استان ها و مقایسه با یافته های پژوهش حاضر
-
- استفاده از چارچوب مطالعه شده و بکارگیریِ ابزارهای تحلیل داده های دیگر (مثل روش معادلات ساختاری و GTMA) برای صنعت مواد غذایی به خصوص صنعت لبنیات و مقایسه ی یافته ها با نتایج تحقیق حاضر
-
- استفاده از ابزار تحلیل داده ها (روش های دیمتل و GTMA) برای مدلها و صنایع دیگر
۷-۵- محدودیت های پژوهش
تحقیق صورت گرفته در سه مرحله صورت پذیرفت و در هر مرحله مشکلات و محدودیت هایی وجود داشت. مهم ترین محدودیت ها در زیر آمده است:
-
- دشواری دسترسی به خبرگان و کارشناسان شرکت به منظور استفاده از نظرات آنها
-
- محدودیت در دستیابی به اطلاعات شرکت به دلیل محرمانه بودن
- پیچیده بودن روش تحقیق و زمان بر بودن تجزیه و تحلیل داده ها
تهیه طرح مهندسی مجدد
تخمین نتایج مورد انتظار
- متدولوژی کتینگر[۹۳] و همکاران (۱۹۹۷) حاوی شش گام از فعالیت های زیر است :
پیش بینی کردن[۹۴]
آغاز کردن[۹۵]
تشخیص دادن[۹۶]
بازطراحی
بازسازی[۹۷]
ارزیابی
- به نقل از لین[۹۸] و همکاران (۲۰۰۲)، متدولوژی واستل[۹۹] و همکاران شامل چهار مرحله به شرح زیر است :
تعریف فرایند
به دست آوردن و بازنمایی فرایند پایه
ارزیابی فرایند
طراحی فرایند هدف
- به نقل از اخوان (۱۳۸۳)، متدولوژی مهندسی مجدد کلین به شرح زیر است :
آماده سازی : اعضای پروژه مهندسی مجدد سازماندهی و فعال می شوند
تشخیص : توسعه مدل های مشتری مدار برای فرآیندهای کسب و کار
انتخاب : انتخاب فرآیندها برای مهندسی مجدد و تنظیمات لازم جهت طراحی مجدد
راه حل : تعریف نیازهای فنی برای فرآیندهای جدید و توسعه جزئیات برنامه اجرایی
انتقال : اجرای مهندسی مجدد
۲-۱۳– ۳- مقایسه برخی از متدولوژی های مهم
در این قسمت بین برخی از متدولوژی های مهم با توجه به معیارهای مهندسی مجدد و با بهره گرفتن از روش فیتز جرالد و ود هارپر، جهت استفاده در شرکت های ایرانی مورد مقایسه قرار گرفته است. البته باید متذکر شد که نمی توان یک متد را ضعیف دانست و یا دیگری را بر بقیه ترجیح داد، این مقایسه فقط از این جهت صورت می گیرد که بیان کند هر متد بر چه معیارهایی تأکید دارد و بر اساس چه نوع دیدگاهی طراحی شده است. در جدول ۲- ۳ اعداد ۳، ۲ و ۱ به ترتیب معادل قوی، متوسط و ضعیف هستند که توسط خبرگان و متخصصین مهندسی مجدد در شرکت های ایرانی تکمیل و میانگین گیری شده است. لازم به ذکر است که پس از میانگین گیری اعداد رند شده اند. اصطلاح قوی یعنی اینکه در متدولوژی مربوطه کاملاً به معیار مورد نظر اهمیت داده شده و برای آن ابزار و تکنینک خاصی بیان شده است. اصطلاح متوسط یعنی اینکه در متدولوژی مربوطه به معیار مورد نظر اشاره شده است. اصطلاح ضعیف یعنی اینکه در متدولوژی مربوطه هیچ گونه اشاره ای به معیار مورد نظر نشده است. (سوری، ۱۳۸۷ : ۲۰۲ – ۲۰۳).
جدول ۲– ۳ - مقایسه بین متدولوژی ها
معیار متدولوژی |
تعیین اهداف و طراحی استراتژیک | مدلسازی و آنالیز | لحاظ جنبه های فرهنگی سازمان |
سادگی و مؤثر سازی | مشخص کردن فرآیندها | سریع | روال مند بودن | نوع دیدگاه |
ابلنسکی | ۳ | ۳ | ۳ | ۱ | ۱ | ۵/۱ | ۳ | توسعه IS[100] |
بازار رقابت انحصاری شامل تعدادزیادی تولید کننده است. تفاوت اصلی بازار رقابت انحصاری و بازار رقابت کامل در نوع کالاها و خدمات است. در بازار رقابت انحصاری، هر عرضه کننده محصولی را عرضه میکند که با محصولات سایر رقبا تفاوت دارد. در این بازار محصولات مورد نیاز یک بخش از بازار، نا همگن هستند. اختلاف در تولید امکان ایجاد اختلاف قیمتها از سوی بنگاه را به دنبالدارد و یک قدرت انحصاری به بنگاه میدهد. در حالی که رقابت شدید میان سایر تولیدکنندگان به تولید کالاهای جانشین منتهی خواهد شد. با این حال با ورود بنگاه های جدید به صنعت، کالای جانشین بیشتری تولید میشود و قدرت انحصاری کاهش مییابد(علی احمدی الله یاری، ۱۳۸۲).
به عبارت دیگر، در بازار رقابت انحصاری، هر کدام از بنگاه ها کالایی تولید میکنند که استفاده مشابهی دارند ولی از نظر طرح و شکل ظاهری، کیفیت، نوع بستهبندی، میزان تبلیغات و غیره با کالای بنگاه دیگر متفاوت است. بنابریان هر نشانه تجاری با توجه به ویژگیهای خاص ظاهری و یا ویژگیهای کیفی با یکدیگر تفاوت دارند و در نتیجه هر نشانه تجاری، محصول جداگانهای محسوب میشود. پس در شرایط رقابت انحصاری کالایی که توسط بنگاه های مختلف یک صنعت ساخته میشود تاحدود زیادی با یکدیگر قابل جایگزینی است(طیبیان، ۱۳۸۷).
محصول میتوان از نظر کیفیت، ظاهر، تبلیغات یا خدمات پس از فروش، با محصولات دیگر متفاوت باشد. فروشنده میتواند به دنبال بخشهای متفاوتی از بازار برآید، محصولاتی متفاوت با نامها و نشانهای تجاری گوناگون به بازار عرضه کند و با انجام دادن تبلیغات متفاوت به عرضه محصولات بپردازد (کاتلروآرمسترانگ، ۱۳۸۴).
به دلیل ماهیت و ساختارصنعت، در بین تولید کنندگان این صنعت، رقابت برسرقیمت، کیفیت و سهم بازار وجود دارد، ولی با وجود چنین رقابتی هر تولید کننده در حوزه مشخص دارای قدرت انحصاری است. مثلاً مدارک تجاری معروفی دارد، مصرفکنندگان سابقه زیادی در مصرف کالا دارند یا از طراحی و کیفیت شناخته شده و خوبی برخوردار است. در این بازار به دلیل ایجاد قدرت انحصاری، تبلیغات و برقراری ارتباط مناسب با مشتریان و توزیع کنندگان لازمه ادامه کار و حرکت بنگاه است (حسینی و پناهی، ۱۳۸۶). با توجه به اختلاف در تولید، بنگاه های موجود در بازار رقابت انحصاری، با صرف هزینههای زیاد برای فروش و تبلیغات در جهت افزایش فروش، حفظ موقعیت خویش در بازار و بسط تولیدات خود تلاش میکنند(علی احمدی و الله یاری ،۱۳۸۲).
ورود شرکتهای جدید به صنعت و خروج از آن آزاد است. اگر چه ورود به بازار رقابت انحصاری آزاد است ولی از آنجا که هر بنگاه و هر تولید کننده، کالایی متفاوت از کالای دیگران، برای رفع نیازهای یکسان، عرضه میکند، این بازار تا حدی شبیه بازار انحصاری کامل می شود. اما از آنجا که کالاها در این بازار همگن نیستند و با یکدیگر متفاوت میباشند بنگاهای بازار رقابت انحصاری نمیتوانند مانند یک انحصارگر رفتار کنند(علی احمدی و الله یاری، ۱۳۸۲).
۲-۲-۴- تمرکز بازار
در مطالعات تجربی پیرامون ساختار بازارها، برای قضاوت در مورد رقابت و انحصار در هر بازار، معمولاً از مفهوم تمرکز استفاده میشود(خداداد کاشی، ۱۳۷۹). تمرکز بازار عبارت از چگونگی توزیع بازار بین بنگاه های مختلف. به عبارت دیگر، تمرکز بازار دلالت بر آن دارد که چه میزان از کل فروش بازار یک محصول معین در اختیار تعداد معدودی از بنگاه های بزرگ میباشد. برای اندازهگیری تمرکز در یک بازار، باید به تعداد بنگاه ها و اندازه نسبی آن ها توجه داشت، هر چه تعداد بنگاه های یک صنعت کمتر باشد، آن صنعت متمرکزتر و هر چه بازار به طور غیر یکنواخت بین بنگاه ها تقسیم شده باشد درجه تمرکز بیشتر خواهد بود(عبادی و شهیکی تاش، ۱۳۸۳). به عبارت دیگر هر چه تعداد بنگاه ها کمتر و هر چه بخش وسیعی از بازار در اختیار تعداد معدودی از بنگاه ها باشد، ساختار بازار به انحصار نزدیکتر است(خداداد کاشی، ۱۳۷۹). شاید بتوان گفت تمرکز بیشتر، موجب رفتار انحصای بیشتر و تمرکز کمتر، موجب رفتار رقابتی تر میشود. بنابراین تمرکز بالای بازار اغلب با ساختار انحصارگرانه و انحصار چند جانبه بازار محصول مرتبط است(لویسرت[۳۰]، ۲۰۰۸).
۲-۲-۵- قدرت بازار
قدرت بازار یا قدرت انحصاری عبارت است از توانایی یک یا گروهی از مشارکتکنندگان در بازار در تعیین قیمت، مقدار و ماهیت محصول است. اعمال قدرت بازار برای بنگاه انحصاری ثمره شیرینی به صورت سود بالا و بدون خطر و همچنین مزایای اجتماعی و سیاسی وسیع به همراه خواهد داشت. در مواردی قدرت بازار به دلیل خواست بنگاه برای کسب سود بالاتر بدست میآید و در برخی موارد قدرت بازار به عنوان یک نتیجه فرعی از نوآوری، اختراع، تحقیق و توسعه، حمایت های قانونی و یا رفتارهای غیر قانونی حاصل میشود. به هر حال قدرت بازار با توجه به ریشه آن میتواند موجب کاهش تولید، افزایش قیمت و نابرابری در توزیع درآمد گردد. منشأ ایجاد قدرت بازار ممکن است در داخل بازار یا خارج از آن باشد ولی اثرات آن در داخل بازار مشاهده خواهد شد (عالی فرجا، ۱۳۹۰).
قدرت بازار همواره به عنواه یک اصطلاح عملیاتی برای ساختار بازار به کار میرود. اغلب تمرکز بالای فروشندگان، سهم بازار بالا و موانع ورود، با قدرت بازار بالا مرتبط هستند. قدرت بازار میتواند به صورت میزان کنترل شرکت بر قیمت یا مقدار تولید آن بیان شود. همچنین، ساختار بازار در اصطلاح عملیاتی به صورت رقابت انحصاری، رقابت انحصاری چند جانبه، یا رقابت کامل شناخته می شود(لویسوت،۲۰۰۸؛ پاندی ۲۰۰۴). بنابراین درجه رقابت بازار محصول، در اصطلاح عملیاتی، به قدرت انحصار کامل، یا انحصار چندجانبه با رقابتی شرکت اشاره میکند(گونی و همکاران، ۲۰۱۱). یک شرکت انحصاری در مقایسه با یک شرکت در رقابت کامل(رقابتی)، کنترل بیشتری بر استراتژی بازار محصولش دارد(لوسیوت، ۲۰۰۸).
۲-۲-۶- شاخصهای قدرت بازار
راتیناسامی و همکاران[۳۱](۲۰۰۰) بیان کردند که قدرت بازار را می توان به وسیله شاخص های مختلفی از جمله شاخصلرنر[۳۲]، شاخص هرفینداهل – هیرشمن[۳۳] و کیو توبین [۳۴] اندازه گیری کرد.
۲-۲-۶-۱- شاخص لرنر
لرنر(۱۹۳۴)، برای اندازه گیری قدرت انحصاری، بر اساس قیمت فروش و هزینهنهایی تولید، شاخص لرنر را معرفی نمود که به صورت زیر محاسبه می شود.
(۲-۱)
که در آن قیمت فروش محصول و Mc هزینه نهایی تولید است. این شاخص در محدوده بین صفر و یک تغییر میکند. عدد صفر برای این شاخص نشان دهنده بازار رقابت کامل و عدد یک بیانگر حد نهایی انحصار است. گر چه این شاخص بسیار ساده تعریف شده است، دو اشکال قابل توجه کاربرد آن را محدود نموده است، که یکی دشوار بودن محاسبه هزینهنهایی بنگاه ها و دیگری تعیین دوره زمانی مناسب برای اندازهگیری قیمت و هزینهنهایی میباشد(ابونوری و سامانیپور، ۱۳۸۱).
۲-۲-۶-۲-شاخص هر فیندال- هیرشمن
یکی از شاخصهای مهم و کاربردی برای بیان مفهوم تمرکز شاخص هر فیندال – هیرشمن میباشد. زیرا این شاخص از اطلاعات تمام بنگاه های صنعت استفاده میکند. این شاخص با بهره گرفتن از مجموع مربعات سهم بازار همه شرکتها(سهم بنگاه تقسیم بر کل بازار) در صنعت، با توجه به متغییر مورد نظر(تولید، فروش، نیروی کار و غیره) محاسبه میشود.
(۲-۲)
که در آن سهم بنگاه l ام N تعداد بنگاه های صنعت است(ابونوری سامانیپور، ۱۳۸۱). وجود تعداد زیادی بنگاه با سهم مساوی در بازار، این شاخص را به صفر نزدیک میکند، و عدد یک بیانگر وجود حالت انحصاری است(بخشی، ۱۳۸۲).
شاخص هرفیندال – هیرشمن کمتر نشان دهند رقابت قوی تر و شاخص هر فیندال – هیرشمن بیشتر نشان دهنده رقابت ضعیف تر در صنعت میباشد (گونی و همکاران، ۲۰۱۱).
۲-۲-۶-۳- کیو توبین
در سال ۱۹۶۹ یک اقتصاددان به نام جیمزتوبین[۳۵] به منظور ارزیابی سود آوری پروژههای سرمایهگذاری از نسبت ارزش بازار شرکت به ارزش دفتری داراییهای شرکت استفاده نمود که این نسبت به شاخص کیو توبین شهرت یافت. این شاخص یا کیو توبین ساده به صورت زیر محاسبه میشود :
(۲-۳)
:VOCSILOY ارزش سهام عادی در پایان سال
EMVOPSILY : برآورد ارزش سهام ممتاز در پایان سال
BVLTLILOY ارزش دفتری بدهیهای بلند مدت در پایان سال
BVCLILOY : ارزش دفتری بدهیهای جاری در پایان سال
BVTAILOY : ارزش دفتر کل داراییها در پایان سال
هدف توبین برقراری یک رابطه علت و معمولی بین شاخص کیو توبین و میزان سرمایهگذاری انجام شده بوسیله شرکت بود، به طور که اگر شاخص کیو محاسبه شده برای شرکت بزرگتر از عدد یک باشد، شرکت انگیزهزیادی برای سرمایهگذاری و رشد دارد، به عبارت دیگر نسبت کیو بالا ، معمولاً نشانه ارزشمندی فرصتهای سرمایهگذاری و رشد شرکت است و اگر نسبت کیو کوچکتر از عدد یک باشد، شرکت وضعیت مطلوبی ندارد و سرمایه گذاری در آن متوقف خواهد شد(نمازی و زراعتگری، ۱۳۸۸). نسبت کیو توبین یکی از معتبرترین شاخصهای عملکرد شرکتها می باشد. هر چه عملکرد شرکت نزد سهامداران بهتر باشد تقاضا برای سهام آن افزایش مییابد که موجب افزایش قیمت سهام شرکت و ارزش آن خواهد شد و بالعکس شرکتی که عملکرد آن از نظر سهامداران بد باشد ارزش آن و در نتیجه کیو توبین کاهش مییابد(کاشانی پور و رساییان، ۱۳۸۸). بنابراین میتوان گفت نسبت کیو توبین آمارهای است که میتواند به عنوان نماینده ارزش شرکتبرای سرمایه گذاران باشد. لیندنبرگ و راس[۳۶](۱۹۸۱) نشان داده اند که کیو توبین شاخصی است که از لحاظ نظری بی عیب است و شاخصقوی برای قدرت بازار شرکت می باشد(گونی و همکاران، ۲۰۱۱). در یکی از روشهای محاسبه، کیو توبین به صورت نسبت ارزش بازار یک شرکت به هزینه جایگزینی دارایی های[۳۷] آن تعریف می شود. عموما کیو توبین بزرگتر از یک، نشان دهنده این است که شرکت دارای قدرت انحصاری است. انتظار میرود شرکتهای دارای کیو بالاتر از یک، مزیت رقابتی به شکل قدرت انحصار چند جانبه یا انحصار کامل داشته باشند.
برای شرکتها در رقابت کامل (در یک بازار رقابتی)، کیو توبین برابر با یک است. همچنین برای مقادیر کیو توبین کمتر از یک، شرکتها با هزینهجایگزینی بزرگتر از ارزش بازار، ارزششان کاهش یابد، از این رو جایگزینی داراییها ارزشی ندارد. کیو توبین یک شاخص خوب برای درجه قدرت انحصار کامل می باشد. از این رو قدرت بازار را میتوان به صورت کیو تعریف کرد(راتیناسامی و همکاران[۳۸]، ۲۰۰۰). گونی و همکاران(۲۰۱۱) در پژوهش خود کیو توبین را به عنوان شاخص اصلی برای رقابت بازار محصول به کار بردند و آن را به صورت مجموع ارزش دفتری کل بدهیها و ارزش بازار کل سهام بر ارزش دفتری کل داراییها تعریف کردند. کیو بالاتر، نشان دهنده قدرت بازار بالاتر و بنابراین رقابت پایین تر بازار محصول میباشد. کیو توبین میتواند به عنوان یک نتیجه ماهیت رقابتی بازار تصور شود، زیرا هر چه بازار رقابتی تر باشد، توانایی افزایش ارزش شرکت کاهش یافت و از این رو کیو کاهش مییابد.(گونی و همکاران، ۲۰۱۱). همچنین پژوهشگرانی نظیر راتیناسامی و همکاران (۲۰۰۰)، پاندی(۲۰۰۴) و لوسیوت (۲۰۰۸) نیز از معیار کیو توبین به عنوان معیار رقابت بازار محصول استفاده کردند.
۲-۲-۶-۴- شاخص بون
از شاخص بون نیز برای اندازه گیری رقابت استفاده می شود. شاخص بون یک اندازه گیری جدید از رقابت بر مبنای مفروضات نظری است که به صورت مفصل تر رقابت در صنعت را نشان می دهد. زیرا شرکت ها به دلیل ناکارامدی در صنعت به شدت مجازات می شوند، از این رو برای یک صنعت با سطح بالایی از رقابت، انتظار می رود که افزایش در هزینه نهایی(حاشیه هزینه) منجر به کاهش شدید در سود شرکت شود(بون و همکاران[۳۹]، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷ ؛ بون[۴۰]، ۲۰۰۸). بنابراین شاخص بون با استفاده ار رگرسیون زیر محاسبه می شود:
V ROAit = α + βtlnMcij + εi;t (۲-۴)
V ROAit = تغییرات سود(درآمد فروش منهای بهای تمام شده کالای فروش رفته تقسیم بر کل دارایی ها)
α = جزه ثابت معادله رگرسیون
= lnMcijلگاریتم طبیعی هزینه نهایی(حاشیه هزینه) که برابر است با بهای تمام شده کالای فروش رفته تقسیم بر درآمد فروش.
βt = عرض از مبدأ رگرسیون یا جزء ثابت معادله رگرسیون است، که میزان رقابت در صنعت را نشان می دهد. که مقدار بالاتر این ضریب نشان دهنده سطح بالاتر رقابت در صنعت است و انتظار می رود که علامت آن منفی باشد، در نتیجه شاخص بون(BI) از قدر مطلق βt بدست خواهد آمد(فوسو[۴۱]، ۲۰۱۳).
= εi;t جزء اخلال (پسماند ) شرکتi در سال t
۲-۲-۷- جایگاه رقابتی محصول
رأیز و تروت[۴۲](۱۹۸۶) جایگاه یابی را به عنوان ابزاری ارتباطی در جهت دستیابی به مشتریان هدف در محیط بازاری پرجمعیت توصیف می کنند. استفاده منظم و معتبر از این اصطلاح به دهه ۱۹۷۰ میلادی برمی گردد. در این دهه، مجموعه ای از مقالات تکان دهنده در مجله فراخوان عصر تبلیغات[۴۳] تحت عنوان عصر جایگاه یابی[۴۴] به چاپ رسید و این خود، سرآغازی بر مصطلح شدن این واژه بود. اما گروهی از محققین، آغاز مطرح شدن آن را مقارن با انتشار مقاله هاتلینگ[۴۵] درسال ۱۹۲۹ ذکرمی کنند. آقای هاتلینگ طی تحقیقات خود دریافته بود رقابتی که ناشی ازموقعیت محصول در محیطی با ویژگی ها و رجحان مکانی مشترک است می تواند بازار را به سمت خلق محیطی رقابتی سوق دهد. وی اعتقاد داشت که رقابتِ مبتنی برجایگاه محصول نهایتًا منجر به نوعی دسته بندی جایگاه ها می شود که در آن، جایگاه اول بر جایگاه دوم تفوق دارد(آلبرز[۴۶]، ۲۰۰۱). هنوز مدت زمان زیادی از چاپ مقالات عصر جایگاه یابی نگذشته بودکه آقای مادیسون آوینو[۴۷] که مدیر اجرایی واحد تبلیغات بود به اشاعه واژه جایگاه یابی در زمینه بازارهای مصرفی همت گماشت و چنین بود که واژه جایگاه یابی به مفهومی کلیدی در زمینه ارتباطات بازاریابی مبدل شد. در این راستا، گروهی از محققین نیز تلاش کردند به پیامدهای نهایی فرأیند جایگاه یابی پی برده، آن را به صورت مدل درآورند. از نتایج این سلسله تحقیقات نیز می توان به مدل حداکثرسازی سود مبتنی برجایگاه رقابتی آقای نش[۴۸] و روش های بهینه سازی جایگاه رقابتی محصول آقایان نلسون و هرسکی[۴۹] در ۱۹۹۲ اشاره کرد(آلبرز، ۲۰۰۱). جایگاه یک کالا، برطبق صفات برجسته آن از دیدگاه مصرف کنندگان تعریف می شود. آقای کاتلر[۵۰](۱۹۸۸)، جایگاه یک محصول راچنین تعریف می کند: جایگاه یک کالا مکانی است که آن کالا در مقایسه با کالاهای رقیب در اذهان مصرف کنندگان اشغال می کند.
دارلینگ[۵۱](۲۰۰۱)، نیز جایگاه یابی را وارد شدن به ذهن و حیطه نگاه مصرف کننده از طریق اتخاذ ترکیبی مناسب از سبد ارزشی بازار می خواند. رایز و تروت(۱۹۸۶) نیز معتقدند جایگاه یابی، هم زمان باخلق یک محصول آغاز می شود بنابراین، جایگاه یابی عبارت است از جایگاهی که یک محصول از آغاز در ذهن مشتری به خود اختصاص می دهد.
جایگاه یابی راهی است که هر محصول باید از آغاز به آن پا بگذارد و شاید مهم ترین دلیل آن نیز این باشد که امروزه مصرف کنندگان در معرض هجوم تندبادی از اطلاعات و تبلیغات قرار گرفته اند. در عصری که در آن، روزانه میلیون ها دلار صرف فرایند تبلیغات می شود، مشتریان قادر نیستند در هر نوبت خرید، کالاها را مجدد مورد ارزیابی قرار دهند. پس در این مرحله، ذهن مصرف کننده تنها در مقابل آن دسته از تبلیغات و اطلاعات واکنش نشان می دهدکه از طریق دانش یا تجربه آن را درک کرده باشد. بنابراین، برای سهولت تصمیم گیری، کالاها را طبقه بندی می کنند، یعنی در اذهان خود به کالاها، خدمات و شرکت ها جایگاه خاصی اختصاص می دهند. جایگاه یک کالا، مجموعه پیچیده ای است از برداشت ها، تأثیرات و احساساتی که مصرف کنندگان از یک کالابه نسبت کالاهای رقیب پیدا می کنند. روانشناسان همواره به این نکته اذعان دارند که تغییردادن تصور و نقش ذهنی یک انسان(مصرف کننده) زمانی که شکل پذیرفت از مشکل ترین مسائل است. بنابراین درعصری که موج ارتباطات و اطلاعات همه را دربرگرفته، وظیفه مبلغین و بازاریابان این است که اعتقادات خویش را درقالب پیام هایی ساده ومنطبق با اعتقادات و ارزش های مصرف کننده، قبل از آن که محصول وارد بازار شود، به مشتریان منتقل کنند(کالافاتیس و همکاران[۵۲]، ۲۰۰۰).
در خصوص تصمیم گیری جهت جایگاه یابی یا طراحی مجدد محصول و شروع آن شرکت زمانی می تواند این اقدامات را برگزیند که لزومًا با یکی از شرأیط زیر رو به رو شده باشد:
۱- در گذشته تصمیم بهینه جایگاه یابی یا طراحی در ارتباط با محصول موجود توسط شرکت اتخاذ نشده باشد و بنابراین نیازمند اصلاح و تجدید نظر در تصمیم خود باشد.
۲- ساختارهای اساسی بازار (از قبیل مصرف کنندگان) دچار تغییر شده باشند و بنابراین، شرکت مجبور شود برای انطباق محصول موجود با تغییرات ایجاد شده آن را از نو طراحی کند.
۳- شرکت خواهان آن باشد که در مقابل ورود رقبا و یا تغییرات به وجود آمده در استراتژی یک رقیب، عکس العمل نشان دهد. در این شرایط، شرکت ملزم به اخذ تصمیمی مناسب در قبال جایگاه یابی یا طراحی مجدد محصول می شود. در نتیجه می توان گفت که جایگاه یابی و طراحی مجدد، دو استراتژی کلیدی هستند که نحوه عملکرد شرکت در قبال هر محصول وهمچنین هر بخش از بازار هدف را مشخص می سازند(کاول و راو[۵۳]، ۱۹۹۵).
۲-۲-۷-۱- استراتژی و خط مشی تعیین جایگاه
دویل[۵۴] استراتژی جایگاه یابی را نحوه انتخاب بخشی از بازار هدف تعریف می کند که در آن، مشتریانی با خواسته های متفاوت وجود دارند و چگونگی عملکرد در کنار رقبا را تشریح می کند(بروکسبانک[۵۵]، ۱۹۹۴). از این تعریف استنباط می شود که استراتژی جایگاه یابی نباید دارای تضاد و تناقض با محتوی استراتژی های کلی شرکت و حتی با استراتژی های جزئی تر باشد. تعریف بالا همچنین نشان می دهد که یک استراتژی جایابی سه خرده عنصر وابسته به هم، یعنی مشتریان، رقبا و مزایای رقابتی را در برمی گیرد. شناسایی این سه خرده عنصر در قالب استراتژی بازاریابی، ضمن ارائه تصویری از محیط بازار و همچنین محیط درونی، شرکت را به سمت بخشی از بازار که در آن دارای نقاط قوت بیش تری است سوق می دهد. ضمنًا این امر شرکت را به شناسایی نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدات بازار(SWOT) نائل ساخته، این امکان را به شرکت ها می دهد تا نیازهای مشتریان را به نحوی بهتر از رقبا یا لااقل به خوبی رقبا ارضا کنند(بروکسبانک، ۱۹۹۴).
جایگاه یابی رقابتی در برگیرنده سه مرحله بسیار حساس و مهم است. این سه گام که نقش اساسی را در موفقیت یک فرأیند جایگاه یابی رقابتی به عهده دارند عبارتند از: