1-1- مقدمه 3
1-2- بیان مساله 3
1-3- ضرورت انجام تحقیق 6
1-4- اهداف پژوهش 8
1-4-1- هدف کلی 8
1-4-2- اهداف جزیی 8
1-5- سوالات تحقیق 8
1-6- فرضیات تحقیق 9
1-7- تعاریف واژهها 9
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق
2-1- مقدمه 11
2-2- مفهوم رسانه 12
2-2-1- انواع رسانهها 13
2-3- مفهوم رسانههای نوین 13
2-3-1- ویژگیهای رسانههای نوین 15
2-4- مهمترین دیدگاههای تکنولوژی رسانه 17
2-4-1- نظریه ابزارگرایی 18
2-4-2- نظریه جبرگرایی 20
2-4-3- نظریه ساخت گرایی اجتماعی 21
2-5- مفهوم رسانه اجتماعی 23
2-5-1- تاریخچه رسانههای اجتماعی 24
2-5-2- رسانه اجتماعی و وب 2 25
2-5-3- دستهبندی رسانههای اجتماعی 25
2-5-4- ویژگیهای رسانههای اجتماعی 28
2-5-5- تفاوت رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی 29
2-5-6- دلایل استفاده از رسانههای اجتماعی 31
2-5-7- کاربرد رسانه اجتماعی 31
2-5-8- آسیبشناسی رسانههای اجتماعی 32
2-6- مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری 34
2-6-1- فرایند پیادهسازی مدیریت ارتباط با مشتریان 36
2-6-2- اهداف مدیریت ارتباط با مشتری 37
2-6-3- مزایای مدیریت ارتباط با مشتری 38
2-6-4- چالشهای اجرایی مدیریت ارتباط با مشتری 38
2-7- مفهوم مشتری اجتماعی 39
2-7-1- رابطه بین رسانههای اجتماعی، مشتریان اجتماعی، سازمان 39
2-7-2- راههایی برای جذب مشتریان در رسانههای اجتماعی 41
2-8- مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان 42
2-8-1- مزایای اجتماعی مدیریت ارتباط با مشتریان 45
2-8-2- ابعاد مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتری 46
2-8-3- تفاوت مدیریت ارتباط با مشتریان سنتی و اجتماعی 48
2-9- مدل مفهومی پژوهش 50
2-9-1- سیستم مدیریت مشتری محور 51
2-9-2- استفاده از فناوریهای رسانهای اجتماعی 52
2-9-3- ظرفیتهای مدیریت ارتباط با مشتریان اجتماعی 54
2-9-4- کارایی (عملکرد) رابطه با مشتری 55
2-9-5- اثرات متقابل سیستمهای مدیریت مشتری محور و استفاده از فناوریهای رسانه اجتماعی 55
2-9-6- مفهوم پشتیبانی مدیریت 56
2-9-7- مفهوم آموزش 57
2-9-8- مفهوم اندازه سازمان 58
2-10- پیشینه پژوهش 58
2-10-1- پیشینه خارجی پژوهش 58
2-10-2- پیشینه داخلی پژوهش 62
2-11- جمعبندی 68
فصل سوم: روش شناسی تحقیق
3-1- مقدمه 70
3-2- روش تحقیق 70
3-3- جامعه آماری 70
3-4- نمونه آماری 71
3-5- روش نمونهگیری 72
3-6- ابزار گردآوری دادههای 72
3-6-1- مطالعات کتابخانهای 72
3-6-2- تحقیقات میدانی 72
3-6-2-1- روایی پرسشنامه 73
3-6-2-2- پایایی پرسشنامه 73
3-7- متغیرهای تحقیق 74
3-8- روش تحلیل دادهها 75
3-9- فلوچارت تحقیق 75
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
4-1- تجزیه و تحلیل توصیفی متغیرها 78
4-1-1- توصیف متغیر مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتری 78
4-1-2- توصیف متغیر ظرفیتهای مدیریت ارتباط با مشتری 78
4-1-3- توصیف متغیر تکنولوژی رسانههای اجتماعی 79
4-1-4- توصیف متغیر عملکرد مشتری 79
4-2- یافتههای استنباطی 80
4-3- آزمون رگرسیون چند متغیره 83
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
5-1- مقدمه 87
5-2- نتایج و یافتههای پژوهش 87
5-3- نتیجهگیری 90
5-4- پیشنهادات 90
5-5- مشکلات و موانع تحقیق 91
منابع 92
پیوستها 101
چکیده
امروزه شناخت و پیش بینی نیازهای مشتریان برای بنگاه اقتصادی جهت کسب مزیت رقابتی و بخش بندی بازار ضروری است. مشتری عامل کلیدی و محوری در تقویت چابکی سازمان قلمداد میشود و جهت گیری کلیه اهداف، استراتژیها و منابع حول محور جذب و نگهداری مشتری می باشد. هدف از این تحقیق ارزیابی تاثیر تکنولوژی رسانه اجتماعی بر عملکرد مشتری بر اساس رویکرد مدیریت ارتباط با مشتری اجتماعی بوده است. روش این پژوهش پیمایشی، جامعه آماری شامل مشتریان شرکت مواد غذایی پارسیان شهر شیراز بوده و حجم نمونه شامل 385 نفر بوده است. نتایج با استفاده از برنامه spss تحلیل شدند. نتایج نشان داد که همبستگی معنی دار و مثبتی بین سیستم مدیریت مشتری محور و عملکرد مشتری وجود دارد. همبستگی معنی دار و مثبتی بین استفاده از تکنولوژی رسانه های اجتماعی و عملکرد مشتری وجود دارد. رابطه تعاملی معنی دار و مثبتی بین سیستم مدیریت مشتری محور و استفاده از تکنولوژی رسانه های اجتماعی با عملکرد مشتری وجود دارد. همبستگی معنی دار و مثبتی بین ظرفیتهای مدیریت ارتباط با مشتری و عملکرد مشتری وجود دارد. در نهایت نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد نقش تکنولوژی رسانه های اجتماعی در تبیین عملکرد مشتری بیش از نقش دو متغیر دیگر است. بعد از آن سیستم مدیریت مشتری محور بیشترین نقش را داشته است و ظرفیتهای مدیریت ارتباط با مشتری کمترین نقش را در تبیین عملکرد مشتری دارد.
کلید واژه ها: تکنولوژی رسانه اجتماعی، مدیریت ارتباط با مشتری اجتماعی، عملکرد مشتری
1-1- مقدمه
حرکت به سمت جهانی شدن و پیشرفتهای صورت گرفته در عرصه تکنولوژی باعث تشدید رقابت بین شرکتها شده است. در عصر حاضر یکی از عرصههای جدیدی که اغلب شرکتها بر آن تمرکز نمودهاند، موضوع ارتباطات بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتریان میباشد. در بازارهای امروزی مفهوم بازاریابی منحصر به طراحی، تحویل و فروش محصولات نیست و این مفهوم به سمت توسعه روابط دوطرفه بلند مدت با مشتری
سوق پیدا کرده است (بیتل[1]، 1996). مدیریت ارتباط با مشتریان عبارت است از ادغام افراد، فرایندها و تکنولوژی با هدف درک مشتریان شرکت که این سیستم یک رویکرد منسجم برای مدیریت ارتباطات به وسیله تمرکز بر روی حفظ مشتری و توسعه ارتباطات میباشد. هسته اصلی فعالیتهای مدیریت ارتباط با مشتریان درک قابلیت سودآوری مشتریان و حفظ مشتریان سودمند است (اینجاز[2] ، ۲۰۰۳).
رسانههای اجتماعی بهعنوان مهمترین ابزارهای ارتباطی فضای مجازی در سالهای اخیر، دنیای تجارت و بازاریابی را تحت تأثیر قرار دادهاند. آمارها نشان میدهد در میان شیوههای گوناگون بازاریابی آنلاین، بهکارگیری انواع مختلف رسانههای اجتماعی در سالهای اخیر رو بهرشد بوده است. رسانههای اجتماعی نه از نظر در دسترس قرار دادن افراد یا به معنای دقیقتر مشتریان، بلکه به منظور دستیابی به اطلاعات باارزش در خصوص تمایل و عدم تمایل آنها به محصولات و تولیدات مختلف حائز اهمیت می باشند. مفهوم این موضوع را میتوان در مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان جستجو نمود، جایی که مشتریان پاسخهای مربوط به محصولات و خدمات را از طریق رسانههای اجتماعی به دست میآورند و نه از طریق فروشندگان و توزیع کنندگان محصولات و خدمات.
از سوی دیگر رسانههای اجتماعی میتواند بر رفتار مشتری نیز تاثیر بگذارد، بنابراین شناخت این رسانه نوین در جهت شناسایی رفتار خرید مصرف کننده ضروری است. در ادامه این فصل نخست مساله و ضرورت انجام تحقیق بیان خواهد شد. سپس اهداف، سوالات و فرضیات تحقیق آمده و در انتها واژههای تخصصی تعریف خواهند شد.
1-2- بیان مساله
یکی از دغدغههای اصلی برای هر شرکتی استفاده از تاکتیکهای بازاریابی برای افزایش فروش و ارتباط درازمدت با مشتری و بررسی تأثیر این تاکتیکها بر رفتار مصرف کننده میباشد. از طرف دیگر لزوماً رابطه با تمام مشتریان ارزش حفظ کردن ندارد (صمدی، فارسی زاده و نورانی، 1389). هدف از مدیریت ارتباط با مشتری، توانمندسازی سازمان برای ارائه خدمات بهتر به مشتریان از طریق ایجاد فرایندهای خودکار و یکپارچه برای جمعآوری و پردازش اطلاعات مشتریان است که در واقع این مدیریت سه بخش خدمات به مشتری، اطلاعات بازاریابی و مدیریت فروش را به یکدیگر مرتبط میسازد (عباسی و ترکمنی، 1389). مشتریان امروزی باهوش، قدرتمند و با اطلاعات میباشند و گزینههای متعددی برای انتخاب در دست دارند. آنها خواستار تعامل با سازمانی هستند که رضایتمندی بیشتری را برای آنان به ارمغان بیاورد. در واقع رضایتمندی مشتری به عنوان مهمترین شاخص جدید عملکرد سازمانها برای کسب درآمد رقابتی در نظر گرفته میشود و همین موضوع نیاز به مدیریت ارتباط با مشتری را نشان میدهد (زنجیرچی، کنجکاو منفرد و حاتمی نسب، 1391).
با شدت گرفتن رقابت بین شرکتها و نزدیک شدن آمیخته بازاریابی بنگاههای مختلف به یکدیگر فلسفه فروش کارایی خود را از دست داد. شرکتها دیگر فقط به دنبال جذب مشتری جدید نبودند بلکه حفظ مشتریان و تبدیل آنها به مشتریان وفادار یکی از اولویتهای کاری هر سازمان شد. مدیریت ارتباط با مشتری رویکردی چندجانبه به بازاریابی، فروش و مراقبت از مشتری است. سازمانها از مدیریت ارتباط با مشتری به منظور ایجاد وفاداری مشتری و بهبود عملکرد سازمانی بهرهمند میشوند. مدیریت ارتباط با مشتری یاری رسان سازمانها در ایجاد ارتباط اثربخش با مشتریان است. این مفهوم یک راهبرد تجاری ترکیب شده با فناوری برای مدیریت اثربخش کل چرخه زندگی مشتری است. از سوی دیگر رشد چشمگیر رسانههای اجتماعی توجه سازمانها را به این مقوله معطوف ساخته است. در این راستا مدیریت ارتباط با مشتری اجتماعی مفهومی نوین در رویکرد ارتباط با مشتری است که فلسفهی آن استفاده از پتانسیل رسانههای اجتماعی در جهت جذب حداکثری مشتریان و نگهداری مشتریان موجود میباشد. این مفهوم یک استراتژی و رویکرد نوین در جهت ترکیب ارتباط با مشتریان برخط، شبکههای اجتماعی و سیستم مدیریت ارتباط با مشتری سنتی میباشد.
متخصصان بازاریابی، مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان[3] را فعالیتهای روبهرو شدن با مشتری میدانند که شامل فرایندها، سیستمها و فناوریهای یکپارچه با برنامههای کاربردی نوظهور رسانه اجتماعی برای درگیر کردن مشتریان در مکالمات گروهی و توسعه ارتباط با مشتریان است (گرینبرگ، 2010، ترینور 2012). سازمانها توان بالقوه مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان را دریافتهاند و سرمایهگذاری قابلتوجهی در زمینه فناوریهای مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان در دو سال اخیر انجام دادهاند. طبق نظر سرنر و همکارانش (2011) مخارج در زمینه مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان در سال 2010 به میزان چهل درصد افزایش داشته است و انتظار میرود به بیش از 1 میلیارد دلار در سال 2013 برسد. یکی از جدیدترین و پررشدترین شکلهای مدیریت ارتباط با مشتریان و مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان است.ظهور وب اجتماعی نقطه کانونی و کاتالیزگر رشد مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان بوده است. ظهور شبکههای نظیر به نظیر[4] مکالمات دیگر هیچ محدودیت و مرزی ندارند. این شبکهها بهطور روزافزون نحوی تعامل مشتریان با یکدیگر و همچنین نحوی استفادهی کسبوکارها از ابزارهای رسانه اجتماعی برای مدیریت ارتباط با مشتریان را تحت تأثیر قرار میدهد (کومر[5] و همکاران، 2012).
با گسترش فناوریهای قابلحمل بهطور خاص گوشیهای هوشمند، انتظار میرود رشد و گسترش بیشتر درج مطلب[6] بر پایه منطقه جغرافیایی و محتوای خاص تسریع گردد. در حال حاضر 2 نفر از 5 نفر از طریق دستگاههای قابلحمل به این خدمات دسترسی دارند (نیل سون[7]، 2011 ). برای کسبوکارها وب اجتماعی[8] به معنای چالشی در حوزهی مدیریت ارتباط با مشتریان[9] است. کاربران وب اجتماعی نهتنها اطلاعات خصوصی را به اشتراک میگذارند (فوستر[10] و همکاران ، 2010). بلکه از وب اجتماعی برای جستوجوی محصولات و به اشتراک گذاشتن توصیهها و نظرات خود با دوستان و سایر کاربران استفاده میکنند (تریپ و گرگیویر[11] ،2011). از دیدگاه مدیریت ارتباط با مشتریان، وب اجتماعی نمایانگر یک جابجایی از ارتباط با مشتریان به سبک قدیمی و بهصورت غیرمستقیم که از طریق واحد فروش، مشاور مشتریان و مرکز تماس انجام میشد به سمت ارتباط مستقیم با مشتریان است. مطالب اشتراک گذشته شده و نظریات سایر بهطور قابلتوجهی از اعتبار بیشتری نسبت به پیامرسانی خود شرکت برخوردار است. در یک نظرسنجی که از 4230 کاربر اینترنتی آلمانی به عمل آمد: اقلیت 22 درصد به اطلاعرسانی شرکتها اعتماد داشتهاند در مقابل اکثریت 67 درصد احساس اطمینان بیشتری به اطلاعات حاصل از ارتباطات داشتهاند (فاکتنکنتور[12] ،2011).
با توجه به این که هیاهوی زیادی پیرامون استفاده از ابزارهای وب اجتماعی وجود دارد اما اثربخشی استفاده از فنّاوریهای مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان نامشخص است و چندین پرسش بیجواب مانده است.
1: آیا مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان میتواند تمایل و وفاداری مشتریان را افزایش دهد؟
2: چگونه مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان بر روی خروجی کسبوکار تأثیر میگذارد؟
3: نقش فرایندهای مدیریت ارتباط با مشتریان و فنّاوریها چیست؟
درنتیجه شرکتها در هالهای از ابهام با تجربیات خود در مورد بهکارگیری ابزارهای اجتماعی خود رها شدهاند (سرنر و همکاران، 2011).
محققان توصیف کردهاند که فنّاوریهای مدیریت ارتباط با مشتریان بهتنهایی و مستقیماً منتج به خروجی برای شرکتها نمیشود و زمانی بیشترین تأثیر را خواهند داشت که با سایر منابع و فرایندها بنگاه همراه شود (چان، پارک و چایی[13] 2010: چایچاندران[14] و همکاران، 2005: سیرینیواسان و مورمن[15]، 2005). پژوهشهای اندکی درزمینه بهبود ارتباط با مشتریان بهوسیله فناوریهای رسانههای اجتماعی در تعامل با سیستم و فرایند مدیریت ارتباط با مشتریان پرداخته شده است. در این پژوهش در ابتدا بهاندازهگیری و مفهومیسازی ظرفیتهای مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان پرداخته میشود و سپس به بررسی تأثیر مدیریت مشتری محور[16] و فناوریهای رسانه اجتماعی بر ظرفیتهای مدیریت ارتباط با مشتریان پرداخته میشود. سوم به بررسی تأثیر تعاملی منابع سازمان و منابع فناوریهای اجتماعی پرداخته میشود. در زمینهی تحقیقات تعاملی تحقیقات اندکی صورت گرفته است (نوو و وید، 2010: وید و هالود، 2004) و بخصوص در زمینه فنّاوریهای بازاریابی (ترینور و همکاران، 2011) و درنهایت پژوهشگر رابطهای بین ظرفیتهای مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان و کارایی ارتباط با مشتریان میکند و تأثیرات سازمانی را بران میسنجد.
1-3- ضرورت انجام تحقیق
امروزه شناخت و پیشبینی نیازهای مشتریان برای بنگاه اقتصادی جهت کسب مزیت رقابتی و بخشبندی بازار ضروری است. مشتری عامل کلیدی و محوری در تقویت چابکی سازمان قلمداد میشود و جهتگیری کلیه اهداف، استراتژیها و منابع حول محور جذب و نگهداری مشتری میباشد. حفظ و تقویت وفاداری مشتریان برای شرکتهایی که دغدغه حفظ و توسعه جایگاه رقابتی خویش را در بازار دارند، چالشی استراتژیک تلقی میشود؛ بنابراین وفاداری مشتریان کلید موفقیت تجاری سازمان محسوب میشود بدین معنا که با افزایش وفاداری مشتریان میتوان انتظار داشت سهم بازار و میزان سوددهی بنگاه اقتصادی ارتقا مییابد. درک بازار با برنامهریزی و اتخاذ استراتژیهای مناسب جهت وفادار کردن مشتریان و افزایش نرخ وفاداری آنها منافع بلند مدت برای بنگاههای اقتصادی را سبب میشود (نایب زاده، پاکدل و دهنوی،1390). عملکرد هر کسب و کار به موفقیت در حفظ مشتریان در دراز مدت بستگی دارد. با شدت گرفتن رقابت بین شرکتها در مشترییابی برای محصولات و خدماتشان و همچنین افزایش قدرت مشتری در دنیای رقابتی امروز، شرکتها دیگر نه تنها باید به دنبال جذب مشتریان جدید باشند، بلکه حفظ و نگهداری مشتریان قبلی و برقراری روابطی مستحکم با آنان را نیز باید مورد توجه قرار دهند. دنیای امروز مملو از تغییرات و دگرگونیهاست. تغییر در فناوری، تغییر در اطلاعات، تغییر در خواستههای مردم، تغییر در مصرفکنندگان و تغییر در بازارهای جهانی. اما از مهمترین تغییرات ایجاد شده در صحنه کسب و کار، تغییر در ارزشهای قابل عرضه به خریداران بوده است که به عنوان عامل اصلی موفقیت در سازمانهای فعلی شناخته میشود و سازمانهای پیشرو در هر صنعت موفقیت خود را مدیون توانایی در عرضه و ارائه ارزش بیشتر به خریداران در مقایسه با رقبایشان میدانند.(طزری و بلوریان تهرانی،1391).
با پدیدار شدن پدیده های وب و رسانههای اجتماعی ارتباط افراد با یکدیگر متحول شد و دیگر مرزها و محدودیتهای گذشته وجود ندارد و اطلاعات با سرعت زیادی منتقل میگردد. تبلیغات و نظرات در مورد محصولات به سرعت پخش میگردند. و نظرات مشتریان بر یکدیگر با سرعت بیشتری تاثیر میگذارد. رشد روزافزونی استفاده از این تکنولوژی سازمانها و شرکتها را به استفاده بیشتر ترغیب کرده است. اما شرکتها و سازمانها در مورد کارایی و اثربخشی این ابزار در رابطه با مدیریت ارتباط با مشتریان اطلاعاتی ندارند و هر شرکت تجربهی متفاوتی در این مورد دارد. از طرف دیگر پژوهشهای اندکی در مورد کارایی و اثربخشی مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان و سایر تکنولوژیها از جمله وب اجتماعی همراه و هنگام با سایر منابع سازمانی انجام شده است. لذا روشن شدن کارایی و اثربخشی اثر تکنولوژیها و مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتریان بر عملکرد ارتباط با مشتریان لازم و ضروری است. یکی از مهمترین دلایلی که سازمانها از برنامههای کاربردی در سازمان استفاده میکنند، به دست آوردن و حفظ بلندمدت مشتری و ارزشگذاری برای وی میباشد. همراستا با این هدف، برنامههای کاربردی مدیریت ارتباط با مشتری میتواند برای پشتیبانی از کل فرایندهای مشتریمداری در سازمانها، در هر اندازه و سطحی شامل بازاریابی، فروش و خدمات مشتری استفاده شود. امروزه به منظور حفظ قدرت رقابتی، همه سازمانها به دنبال راهی برای توسعه، حفظ و نگهداری مجموعه بهنگامی از مشتریان، محصول، اطلاعات و خدمات در طول مدت بازاریابی، فروش، خدمات و پشتیبانی میباشند که بر مدیریت ارتباط با مشتری استوار هستند. در همین راستا بسیاری از نویسندگان به نتایج مثبت حاصل از ارتباط با مشتری اشاره کردهاند و بسیاری از شرکتها نیز این مفهوم را در استراتژی خود گنجاندهاند و هدف خود را از این کار، طراحی و بهبود روابط شخصی و ارزشزا با مشتری از طریق ارائه محصولات شخصی شده و ویژه بیان میکنند. البته در کنار این موضوع، توجه به منافع مالی و غیر مالی حاصل از سیستم مدیریت ارتباط با مشتری نیز به عنوان یکی از مهمترین انگیزههای موسسات مختلف برای ورود به این عرصه بوده است. بنابراین ارزیابی تاثیر تکنولوژی رسانه اجتماعی بر عملکرد مشتری ضروری میباشد.
1-4- اهداف پژوهش
1-4-1- هدف کلی
ارزیابی تاثیر تکنولوژی رسانه اجتماعی بر عملکرد مشتری بر اساس رویکرد مدیریت ارتباط با مشتری اجتماعی