1-1-5- ضرورت انجام تحقیق و جنبه نوآوری 8
1-1-6- سوابق تحقیق 8
1-1-7- اهداف کاربردی 10
1-1-8- روش تحقیق 10
1-1-9- ابزار گرد آوری داده ها 11
1-1-10- روش تجزیه وتحلیل اطلاعات 11
1-1-11- سازماندهی تحقیق 11
1-2- مفاهیم 12
1-2-1- معنا شناسی و مفهوم قیادت 12
1-2-2- معنا شناسی و مفهوم مسکرات و خمر 16
فصل دوم: بررسی قیادت از منظر فقه امامیه و اهل سنت
2- بررسی قیادت از منظر فقه امامیه و اهل سنت 21
2-1- مقدمه 21
2-2-شیوه ها و انواع قوادی 21
2-3- مراتب قوادی از منظر قانون مجازات اسلامی 22
2-3-1-شروع به جرم 23
2-3-2-نظریه عینی 23
2-3-3- نظریه ذهنی 23
2-3-4- نظریه ترکیبی (ذهنی و عینی) 23
2-3-5- معاونت در جرم 24
2-3-6-شرکت و مباشرت در جرم 25
2-4- بررسی اجتماعی پدیده قیادت 26
2-5- بررسی حرمت قیادت در مذاهب اسلامی 27
2-5-1- بررسی حرمت قیادت از دیدگاه تشیع 27
2-5-2- بررسی حرمت قیادت از دیدگاه اهل تسنن 27
2-5-2-1- بررسی و نقد ادله حدی بودن قوادی در قرآن کریم 28
فصل سوم:
بررسی شرب مسکر از منظر فقه امامیه و اهل سنت 36
3- بررسی شرب مسکر از منظر فقه امامیه و اهل سنت 37
3-1- مقدمه 37
3-2- بررسی فقهی حرمت شراب 38
3-2-1- تاریخچه حرمت تدریجی شراب 38
3-2-2- فلسفه حرمت شراب 42
2-احادیث نبوى و علوى (سنت) 43
3-3- بررسی حرمت شرب خمر در مذاهب اسلامی 44
3-3-1- بررسی فقهی نجاست انواع الکل از دیدگاه تشیع 44
3-3-2- دلایل ناپاکی الکل تخمیری 48
3-3-2-1- سکرآور نبودن الکل تخمیری 48
3-3-2-2- انصراف دلایل نجس بودن خمر از الکل 48
3-3-2-3- استحاله خمر به الکل 49
3-4- دیدگاه فقها نسبت به الکل تخمیری 51
3-4-1- بررسی حرمت شرب خمر 52
3-4-2- حد مسکر 54
3-5- اثبات شرب خمر 55
3-6- مقایسه حرمت شرب خمر در مذاهب اسلامی 57
3-7- بررسی توبه شارب خمر 58
3-7-1- توبه قبل از قیام بینه 59
3-7-2-توبه بعد از قیام بینه 63
3-7-3-توبه قبل از اقرار 65
3-7-3-1- دلیل سقوط حد 65
3-7-4- توبه بعد الاقرار 65
3-8- قصاص شارب خمر 68
3-8-1- حکم قتل با شرب خمر عصیانا و عدم خروج از اعتدال 70
3-8-2- حکم صورت شک در عدم خروج از اعتدال با شرب خمر 70
3-8-3- قتل در حال خماری و مستی توسط شرب غیر خمر 71
3-8-4- حکم صورت شک در عدم خروج از اعتدال با شرب غیر مسکر 72
فصل چهارم: نتیجهگیری و پیشنهادات
4-1- نتیجه گیری 74
4-2- پیشنهادات 77
منابع 78
چکیده
بررسی قیادت و شرب مسکر از منظر فقه امامیه و اهل سنت
با توجه به مبانی اعتقادی و اصول اسلامی حاکم بر جامعه، قیادت و شرب خمر از جمله بزههای کیفردار محسوب میشود. قیادت به عنوان یکی از گناهان و اعمال ناپسند به معنای رساندن و جمع کردن دو نفر یا بیشتر را برای انجام عملی درکنار هم میباشد و باد و بار اقرار شخص کامل و مختار و یا با شهادت دو مرد عادل ثابت میشود، حد قیادت 75ضربه شلاق است. پیامبران و ائمه درباره این عمل شنیع و ناپسند احادیث و روایات متعددی بیان نمودهاند که همگی در نکوهش آن ذکر گردیده است. شیعیان و اهل تسنن نیز در این باب اجماع داشته و آن را بسیار مذموم و نکوهیده میدانند. شراب و دیگر مسکرات نیز بدون در نظر گرفتن منبع تولید آن- طبیعی یا مصنوعی- در دین اسلام تحریم شده و شرب آن مستحق حد گردیده است. مسلمانان واقعی شیعه و سنی نیز در این باب با هم اجماع داشته و\ شرب خمر را حرام میدانند. تنها برخی از فرقههای گمراه و تحریف شده با قبول شرایطی شرب خمر را حرام نمیدانند. بر همین اساس هدف از انجام این پایان نامه بررسی حکم قیادت و شرب خمر از دیدگاه علمای فقه امامیه و اهل سنت می باشد. از مهمترین یافته های این تحقیق این است که در موضوع قیادت و شرب مسکرات، فقهای امامیه و اهل سنت هر دو آن را از گناهان کبیره دانسته و آن را مستحق حد و تعزیر دانسته اند، همچنین مواد صنعتی و شیمیایی و مخدری جدید و امروزی مانند روانگردان ها و.. حکم مسکرات را دارند. مواردی از جمله قاچاق زنان و دختران، تشکیل باندهای فساد و مراکز فحشا، راه اندازی سایت های غیراخلاقی و…مصادیق قوادی بوده و حکم قوادی بر آن جاری می گردد.
کلیدواژهها: شرب خمر، قیادت، امامیه، اهل سنت.
مقدمه
امروزه کمتر کشوری است که در آن فساد، مواد مخدر و جرایم ناشی از مشروبات الکلی به عنوان یکی از معضلات و مشکلات اصلی آن محسوب نمیگردد. هرساله مبالغ هنگفتی صرف مبارزه با این فساد میگردد ولی کماکان شمار باندهای فساد و فحشا و تعداد قربانیان آن روز به روز افزایش مییابد. امروزه در کشور ایران نیز این موارد به طور قابل توجهی افزایش یافته است و مشکلات زیادی را در پیش روی صاحبنظران، عالمان و فقها قرار داده است. با توجه به حساسیت نظام جمهوری اسلامی ایران نسبت به مواد مخدر و همچنین معضلات ناشی از فرار زنان و دختران، باندهای فساد، سایتهای غیراخلاقی که مصادیقی از قیادت به شمار میروند، تحقیق و اجتهاد فقهی در مذاهب شیعه و سنی در این موارد یک امر ضروری است.
در بحث حرمت شراب و دیگر مسکرات و همچنین مواد مخدر سنتی و جدید، ملاکهای و علل زیادی همچون ایجاد مفاسد و ضررهای روحی، جسمانی، طبی و روانی وجود دارد که بسیاری از دانشمندان از دیدگاههای مختلف آن را مورد بحث و بررسی قرار دادهاند. در این باب نظر فقهای شیعه و سنی تاحد زیادی باهم مشابه است؛ اما در برخی موارد نظیر نوع الکل (صنعتی یا تخمیری)، منشأ الکل (گندم، جو، خرما و…) با هم متفاوت است که در این پایاننامه به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
همچنین قیادت یا واسطه گرى که در اصطلاح عبارت است از به هم رساندن دو نفر براى انجام اعمال منافى عفت، از مصادیق بارز و آشکار کمک و یارى در گناه و معصیت است،که به همین جهت در شرع از آن نهى شده و تحریم گردیده است و احادیث در مذمت آن بسیار است. امروزه این جرم از یک جرم و گناه ساده فراتر رفته و به یک معضل اجتماعی و روبه تزاید بدل شده است که قاچاق زنان و دختران، تشکیل باندهای فساد و مراکز فحشا، راهاندازی سایتهای غیراخلاقی و… را به همراه دارد.
مباحث و دیدگاههای فقهی متعددی در این رابطه بیان گردیده که عنصر جنسیت، قوانین و مجازاتهای موجود و کفارهی گناهان، نظریات فقها و دانشمندان، مشارکت در جرم و… را مورد بحث و بررسی قرار داده است. در این پایاننامه ضمن بیان موارد مذکور، به مقایسه دیدگاه فقهای شیعه و سنی خواهیم پرداخت.
1-کلیات و مفاهیم
1 -1- کلیات
1-1-1- بیان مسأله
قیادت یعنی این که کسی دو نفر یا بیشتر رابرای انجام عملی درکنارهم جمع کند،قیادت با دو بار اقرار شخص کامل و مختار و یا با شهادت دو مرد عادل ثابت میشود،حد قیادت 75ضربه شلاق است، در قیادت آزاد یابنده بودن، مسلمان یا کافر بودن، مردیازن بودن تفاوتی ندارد، بنابرقولی درصورت مرد بودن، درهمان مرتبه اول سروی را تراشیده و درشهرگردانیده سپس به شهری دیگرتبعید میشود (محمدی، 1382، 15). به بیان دیگر جمع در حرام بین مردان و زنان یا مردان یا زنان است براى زنا یا لواط یا مساحقه، و حرمت شدیده در همه ثابت است، و با اقرار دو مرتبه ثابت مى شود (و دور نیست کفایت یک مرتبه) با بلوغ مُقِرّ در مقابل طفولیت، و کامل بودن او در مقابل جنون در حال اقرار، و حرّیت او در مقابل مملوکیت، و اختیار او در مقابل اکراه و ثابت مى شود با دو شاهد عادل از مردها، و محتمل است اکتفا به زنها در جمع در مساحقه.در قیادت فاعل آن، هفتاد و پنج تازیانه زده مى شود که سه ربعِ حدّ زانى است، چه مرد باشد قوّاد یا زن، یا حرّ باشد یا مملوک، یا مسلم باشد یا کافر و نفى او از شهر خودش بلکه حلق رأس و اشهار او، مشهور است، و اینها احوط مى باشند لکن بعد از تکرار عمل در غیر نفى و در نفى، یک سال بودن لازم نیست. و در زن که صاحب قیادت است، بعد از جلد چیزى نیست غیر توبه (بهجت، 1386).
دو روایت پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) فرمود :«هر کس براى زنا بین مرد و زنى واسطه شود، خداوند بهشت را بر او حرام کرده و جایش در دوزخ است، که دوزخ بدجایى است، و دائم مورد خشم خداست تا بمیرد». امام ششم (علیه السلام) مىفرماید:«در قیامت خداوند با سه کس سخن نمىگوید، و به آنان نظر رحمت نمىکند، و ایشان را پاکیزه نمىنماید، و براى آنان عذاب دردناکى است: پیر زناکار، دیوث، زن شوهردارى که زنا دهد» (انصاریان، 1378: 47).
در باب مسأله قیاده نظریات مختلفی توسط فقهای شیعه و سنی بیان گردیده است که سعی ما در این است که در این پایاننامه به بررسی این نظریات پرداخته و دیدگاه آنها را با هم مقایسه نماییم. این موضوع به صورت تطبیقی تاکنون به صورت یک پایاننامه مدون مورد بررسی قرار نگرفته است. تدوین این پایاننامه میتواند به نوعی پاسخگوی نظریات تطبیقی در این باب باشد.
شراب و به طور کلی«مسکرات»از بزرگترین بلاهای خانمان برانداز جامعه بشری بوده و هست.در نکوهش این سم مهلک، همین اندازه کافی است،که با بزرگترین سرمایه بشر و مایه امتیاز او از سایر جانداران،که همان«عقل و خرد»است،سر جنگ و مبارزه دارد. سعادت انسان در پرتو خرد تأمین میگردد،فرق انسان با سایر جانداران در همان قوای فکری است، و«الکل»دشمن بزرگ آن به شمار میرود.از این نظر،جلوگیری از نوشیدن مشروبات الکلی یکی از برنامههای پیامبران آسمانی بوده است.همچنین شراب، در تمام شرایع آسمانی محکوم به تحریم بوده است. در شبه جزیره عربستان، میخوارگی به صورت یک بلای عمومی،یک بیماری واگیر درآمده بود،که مبارزه قطعی و اصولی با آن نیاز به طول زمان داشت.امکانات محیط و شرایط و احوال عموم عرب نیز اجازه نمیداد که پیامبر خدا، بدون مقدمه آن را تحریم نماید،بلکه ناچار بود بسان یک طبیب،تدریجا مزاج جامعه را آماده سازد تا مبارزه قطعی و نهائی صورت پذیرد(سبحانی، 1375: 129).
پروردگار عالم در چندین جاى از کتاب آسمانیش از آن مذمت کرده و در بعضى آیات آن را قرین با بت پرستى نموده است: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ »(اى کسانى که ایمان آوردهاید، شراب قمار و بتها و الام (که نوعى بخت آزمایى بوده) پلیدند و از عمل شیطانند از آنها درى کنید تا رستگار شوید).( مائده/90). در آیه دیگر فرموده است: « إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاء فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ اللّهِ وَعَنِ الصَّلاَهِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ » (شیطان مىخواهد در میان شما به وسیله شراب و قمار عداوت ایجاد کند و شما را از ذکر خدا و از نماز باز دارد، آیا (با این همه زانی و فساد) خوددارى خواهید کرد؟(مائده،آیه 91)پر واضح است همان طورى که خداوند فرموده، شراب مایه و منشا عداوت و دشمنى است و آدمى را از یاد پروردگار باز مى دارد، عقل را مى برد، آدمى مجنون مىگردد، شراب سرچشمه پلیدى است و بسیار مشکل است مرتکب آن بتواند خدا پرست شود؛ زیرا انسان به سبب عقل، خداپرست مىگردد و کسى که عقل او زایل و گرفته شد، البته شیطان پرست مىگردد، لذا امر به اجتناب از آن شده و نتیجه آن رستگارى است.
بررسی کتب فقهی نشان میدهد که بیشتر فقهاء و خصوصاً متقدمین در هنگام نامگذاری عنوان برای مباحث شرب خمر، عبارت (حدالمسکر و الفقاع) را انتخاب نمودهاند؛ لیکن بررسی تفصیلی موضوع حد شرب خمر و موجبات آن علاوه بر بحث پیرامون شرب خمر و آبجو، به بحث پیرامون نوشیدن آب انگور تا زمانی که دو سوم آن تبخیر شده و یا به سرکه تبدیل شده، نوشیدن آن را هم حرام و هم از موجبات حد دانستهاند.دیدگاهی که به آن اشاره شد دیدگاه مشهور فقها بود لیکن برخی از متأخرین با ذکر دلائلی اعم از روایی و غیر روایی ضمن پذیرش حرمت آب انگور حکم به جریان حد شرب خمر را در این مورد نپذیرفته و آن را مخالف با احتیاط قلمداد کردهاند.
به احتمال نزدیک به یقین حد شرب خمر به دنبال تحریم آن تشریع شده است و آن هشتاد تازیانه است از روایات شیعه و اهل سنت معلوم مى شود که رسول الله صلى الله علیه و آله ابتدا شارب الخمر را با لنگه کفش مى زده ، و سپس به هشتاد ضربه منحصر کرده است .بریدبن معاویه مى گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم مى فرمود: در کتاب على علیه السلام آمده : به شارب خمر و شارب نبیذ هشتاد تازیانه زده مى شود: سمعت ابا عبدالله علیه السلام یقول : ان فى کتاب على علیه السلام یضرب شارب الخمر ثمانین وشارب النبیذ ثمانین (کلینی، کافى ، ج 7، ص 214). و ضمنا در روایات آمده که اگر کسى دو دفعه شرب خمر کند و حد زده شود، در دفعه سوم مجازاتش اعدام است عن ابى عبدالله علیه السلام قال : رسول الله صلى الله علیه و آله : من شرب الخمر فاجلدوه فان عاد الثالثه فاقتلوه (همان، ص218) در روایات اهل سنت در دفعه چهارم کشته مى شود و نیز حکم همه گناهان کبیره همان است از امام کاظم علیه السلام نقل شده : قال : اصحاب الکبائر کلها اذا اقیم علیهم الحد مرتین ، قتلوا فى الثالثه (همان، 219).
علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان عقیده دارد: «ظاهراً اصل در معنی کلمه زوال عقل به خاطر استعمال چیزی است که عقل را زائل میکند. بعضی از اندیشمندان اسلامی مسکر را عبارت از چیزی میدانند که موجب اختلال در نظم کلام و افشاء راز میگردد و به قولی: «چیزی است که موجب اختلال ادراک و عقل میشود و در اکثر مرتکبین به شرب خمر با شادی و توانایی کاذب همراه است». گفته شد، هر آنچه اثر آن فقط اختلال باشد (مرقد)نام دارد که خواب آوراست و حواس انسانی را از کار میاندازد و گرنه مفسد عقل است مانند بنگ و حشیش، صاحب جواهرالکلام میفرماید: «اما ما یغیرالعقل لا غیر فهواالمرقدان حصل معه تغیب الحواس الخمس و الا فهو المفسد العقل لما فی البنج و الشوکران» نصیری سوادکوهی مرجع تشخیص مسکر و وجه فارق و ممیز را «مرقد» و مخدر از نظر «عرف» تعریف میکند (طباطبایی، 1386).
در کشور ما که نظام جزایی، مبتنی بر شریعت مبین اسلام است. خرید،فروش،حمل واردات نگهداری،ساخت و توزیع مشروبات الکلی و نیز مصرف مسکرات همچنین دایر کردن مکانهایی برای شرب خمر،و دعوت مردم به این اماکن و سایر موارد مربوط برابر مواد 165 و 175 و 701 و 702 و 703 و 704 قانون مجازات اسلامی و تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده،جرم تلقی شده و مجازاتهایی همچون تازیانههای حدی و تعزیری اعدام در صورت تکرار شرب خمر و اعمال مجازاتهای تازیانه حدی،حبس تعزیری و جزای نقدی حسب مورد برای مرتکب پیشبینی شده است (زمانی، 1382: 105).