بر اساس آنچه ذکر شد می توان گفت که، فرهنگ عبارت است از : راه و روش زندگی که اقوام برای خود دارند از اعتقادات، سنت ها، عادات، دانسته ها، مذهب، متون و بالاخره مجموعه آنچه فرد از جامعه خود می گیرد ، یعنی مجموعه ای که نتیجه فعالیت و ابداعات شخصی او نیست، بلکه به عنوان میراث گذشتگان از راه فراگیری به او منتقل می شود و او خود باعث انتقال آن به نسل های آینده است .
آنچه در خصوص فرهنگ های متفاوت می توان گفت آن است که وجود اختلاف در شرایط زندگی، ایجاد فرهنگ های متفاوتی می کند که در نهایت منجر به تفاوت های فرهنگی بین اقوام مختلف می شود ، بنابراین برای شناخت مشخصه های اصلی هر فرهنگی باید ویژگی های مشخصی از آن فرهنگ را شناسایی کرده و مورد بررسی و تدقیق قرار داد .
آداب و رسوم، گویش ها، پوشش ها، الگوها، اقلام و ترکیبات غذایی هر یک از مناطق گرچه حکایت از تناسب زیست دارد اما خود نشان از یک ساخت فرهنگی متمایز است. آداب و رسوم، ارتباطات و تعاملات اجتماعی و حمایت سنت ها که خود تحدید حدود قومیت ها و تقویت مرزهای اجتماعی را سبب می شود اشاره به ایستادگی در تنوعات اجتماعی، فرهنگی دارد که در سرتاسر مناطق با افت و خیزهای متفاوت مکانی وجود دارد، آنجا که میادین تاخت و تاز فرهنگ تازه واردها چه به صورت موقت و چه دائم زیاد است عقب نشینی فرهنگ بومی محسوس تر است و در نواحی که عرصه های اجتماعی از دیوار ضخیم و محکم آداب و رسوم قومی و قبیله ای تشکیل یافته پایداری بیشتر است .
تاریخ گذشته هر منطقه ای می تواند تاثیر مستقیمی بر فرهنگ و آداب و سنن یک قوم داشته باشد. بنابراین بررسی تحولات تاریخی ، اجتماعی و فرهنگی مناطق در هر مطالعه ای ضروری به نظر می رسد بر این اساس این بخش از مطالعات نیز به بررسی جنبه های مختلف اجتماعی – فرهنگی محدوده مورد مطالعه از گذشته تا به حال اختصاص یافته است. در این بخش در هر یک از استان های ساحلی کشور به دین مردم ، زبان و گویش ، نژاد مردم، آداب و رسوم و سنن، خوراک و پوشاک، موسیقی، هنرهای سنتی و . . . می پردازیم .
۳-۴-۲-۱-گویش
زبان
بیشتر مردم استان مرکزی به زبان فارسی سخن می گویند. زبان ترکی نیز در اکثر روستاهای اطراف اراک ، سربند و ساوه رایج است . در آشتیان مردم به زبان راجی حرف می زنند که ریشه در زبان ها و واژه های دوره مادی دارد .
در خصوص زبان راجی باید گفت که این زبان بس شگفت که نشانه های آن در بخشی از مرکز ایران چون آشتیان و محلات و نراق و … برجای مانده است . داستان از یک زبان نیرومند ایرانی می گوید که به دلیل ویژگی های برتر خود نشان می دهد که روزگاری دراز در یک قلمرو گسترده ، مرکزیت داشته است و روز به روز با یورش زبانی پر می شود و در هم آهنگ و بی ریشه ، از سوی صدا و سیمای مرکزی پهنه آن کمتر و کمتر می شود البته باید گفت ( گویندگان ایرانی که در شهرها و روستاهای گوناگون ، با زبان های شیرین و ریشه دار خویش زیر ستم زبان رسانه های گروهی هستند . بدان روی که این گفتارها از پایتخت ایران پخش می شود نام آن را فارسی نهاده اند و گمانشان بر این است که این سیستم از سوی زبان فارسی بر زبانشان می رود ، باز آنکه این زبان یک زبان آمیخته از ده ها ، شاید صدها گویش گوناگون پدیدار شده است که ریشه و مایه ایی ندارد و پایگاه آن را هم ندارد که با نام فارسی دری از آن یاد کنیم بلکه بهتر است آن را ً گویش تهرانی نو ً بنامیم زیرا که زبان تهران کهن نیز تا بدین پایه درهم ریخته نبوده است و برای خود زیبایی و پایه و مایه و دستور داشته است . چنانکه در برخی از جاها تنها اندک پیرمردان و پیر زنان واژه های آن را به یاد می آورند ، و در برخی جاها تنها نام آن بر جای مانده است اما خوشبختانه آشتیان که به گویش راجی خود دلیگون خوانده می شود کانونی بنیرو است که هنوز آن را بر زبان فرزندان می گذارند و اگر از سوی ادارات فرهنگ و آموزش و پرورش کوششی اندک در این زمینه شود می توان امید بدان بست که در آینده باز هم به گونه یک زبان روان در آن شهرستان بکار رود و ما نیز از برتری ها و ویژگی های آن چنان که بایسته و شایسته باشد برخوردار گردیم .
زبان ترکی : زبانی اصلی اکثریت نقاط روستایی شهر ساوه می باشد ولی فارسی تنها در شهر ساوه شهر مأمونیه و در روستاهای آوه و الوسجرد ، زبان اصلی مردم می باشد و در سایر نقاط به عنوان زبان دوم با آن محاوره می شود . اما زبان کردی در روستای قره چای و شهر ساوه رایج می باشد . زبان ارمنی فقط در روستاهای چناقچی بالا و لار ساوه رایج است. گویش الویری از مشتقات زبان پهلوی میانه بوده و به گویش تاتی معروف است.
شهرستان محلات به زبان فارسی سخن می گویند . گویش اهالی روستای بزیجان محلات ترکی با لهجه محلی است تمامی اهالی به زبان ترکی صحبت می کنند و هم چنین همگی اهالی کاملاً به زبان فارسی مسلط می باشند . اهالی دو روستای سعادت آباد و امیر آباد محلات به ترکی صحبت می کنند و این مردمان نیز فارسی را خوب می فهمند و گویش اهالی روستاهای خورهه محلات فارسی با لهجه محلی است . افغانی های ساکن خورهه به فارسی ً دری ً صحبت می کنند . اهالی روستای عیسی آباد محلات فارسی با لهجه محلی است . گویش اهالی کوه سفید محلات فارسی با لهجه محلی است که در گذشته به لری صحبت می کردند اما امروزه حتی افراد مسن نیز لری را به خاطر نمی آورند. نیم وری ها گویش رایج خودشان را فارسی می نامند و گویش اهالی همه نقاط اطراف را متوجه می شوند به جز آشتیان که راجی است . گویش اهالی گل چشمه محلات گویش خود را لفظ فارسی می نامند و گویش نقاط همجوار را به خوبی می فهمند بجز گویش اهالی آشتیان . تفاوت گویش گل چشمه با دیگر نقاط این است که دو حرف ً ح ً و ً ع ً را مانند عرب زبانان ادا می کنند . اما اهالی نینه محلات به دو دسته بختیاری و زندی تقسیم می شود که بختیاری ها به لری و زندی ها به لکی صحبت می کنند . گویش مشترک بین دو طایفه لری است لازم به ذکر است که لری و لکی رایج در روستا به شدت با فارسی آمیخته شده و اغلب کلمات محاوره ای فارسی است . اهالی نینه محلات همگی به فارسی مسلط هستند . گویش روستای یکه چاه محلات فارسی با لهجه محلی است که به گفته اهالی روستاهای دیگر خراسانی صحبت می کنند و لهجه شان متفاوت با دیگر روستاها است اما در برقراری ارتباط با اهالی نقاط دیگر مشکلی ندارند.
شهرستان خمین از مراکزی است که به علت وجود دشت های حاصلخیز مهاجر پذیر بوده است و اقوام مختلف در این منطقه به چشم می خورد . گروه های مهاجر به همراه فرهنگ و زبان مخصوص به خویش وارد شدند و بر اثر مرور زمان و در طی سال ها در تبادلات فراوانی که با همسایگان داشتند . علاوه بر تأثیر گذاری ، تأثیر پذیری نیز داشتند . کما این که امروزه در گروه های ترک زبان منطقه به خوبی مشاهده می شود که زبان ترکی کم کم به دست فراموشی سپرده می شود و به جزء چند روستا ، جوانان رغبتی به یادگیری و استفاده از آن ، ندارند .در شهر خمین زبان های ترکی و لری نیز رواج دارد . در روستاهای مکان و خوگان فارسی نیز تکلم می شود. در میان مناطق بررسی شده در شهرستان خمین زبان ترکی در غرب _ شرق و شمال و زبان فارسی در مرکز و جنوب رواج دارد . روستاهای اطراف شهر خمین فارس زبان هستند. همسایگان روستای مکان ترک زبانند، همسایگان روستای خوگان نیز هم چنین ترک زبان هستند. در نزدیکی روستای ریحان علیا، روستای فرنق ، آشمسیان اهالی برجک لر زبان هستند و بقیه به فارسی سخن می گویند.
روستاهای اطراف قیدو هما فارس زبان هستند. در شهر خمین و روستای قیدو جوان ها از زبان زرگری برای شوخی و مزاح استفاده می کنند. در بقیه نقاط بررسی شده زبان ساختگی وجود ندارد . در طبقه بندی لهجه های ایرانی، آشتیانی از زمره لهجه های مرکزی ایران به شمار می آید و با لهجه های وفسی و امره ای (رجوع شود به دائره المعارف بزرگ اسلامی ، جلد اول _ آب _ آل داوود صفحه ۴۰۸) قرابت دارد . در سال ۱۳۳۵ خورشیدی این لهجه در ۷ محله از بخش غربی شهر آشتیان متداول بوده و تنها روستائیانی که بیش از ۴۰ سال داشتند و در آن زمان تعداد آنان بیش از ۱۵۰۰ تن نبود ، بدان سخن می گفتند . فارسی به تدریج جای لهجه قدیم را گرفته است . تنها آثار مکتوب قدیمی به این لهجه ، اشعار میرزا محمد علی بیدل آشتیانی (سده ۱۱ ق / ۱۷ م ) است که در اصفهان پایتخت صفویان مستوفی بود . از مختصات این لهجه به کار رفتن (ژ) در وسط و آخر کلمات ، غالباً به جای (ج) فارسی است مانند واجب = واژو ، کاج = کاژ . اهالی شهر آشتیان فارسی زبان می باشند اما لهجه آشتیانی که تا چند دهه پیش متداول بوده امروزه به ندرت توسط کهنسالان بکار می رود . ( سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی)
۳-۴-۲-۲- آداب و رسوم
در بیشتر نقاط استان مراسم اعیاد ملی و مذهبی برگزار می شود. این نوع مراسم مانند جشن های ملی چهارشنبه سوری ، عید نوروز، سیزده بدر و عیدهای مذهبی قربان ، فطر ، غدیر خم، نیمه شعبان، روز مبعث پیغمبر (ص)، روز تولد ائمه اطهار و … با شور و شوق از طرف مردم برگزار می شوند. عید نوروز و مراسم مربوط به آن نیز مانند سایر نقاط ایران جشن گرفته می شود.
۳-۴-۲-۳- قومیت و مذهب
الف ) گروه های قومی:
سه گروه قومی در منطقه ساکن می باشند که شامل اقوام فارس، خلج، ترک می باشند اهالی اشتیان به طور کلی فارس می باشند
افراد در منطقه آشتیان نسب از پدر می برند. ازدواج ها در این منطقه سابقا” بیشتر نسبی ولی امروزه عمدتا” سبب و غیر فامیلی است و هیچ گونه اجبار یا ممنوعیت در ار ازدواج وجود ندارد طوایف و فامیل های مهم منطقه اشتیان مچی ها، چنگیزی ها، عظیمی، فروحی ها، دانش ها، قریب ها، قاسمی ها، مختاری ها ، قلی گل ها، فاطمی ها، فیض آبادی ها، قاسمی پورها ، ایزدی ها، جعفرآبادی ها، حسینی ها، نجاری ها، واحدیان ها، قنبری ها، عرب گل ها، ملانی ها، جمشیدی ها، دلبری ها و بداغی از فامیل های مهم شهرستان آشتیان می باشند.
تنها بافت جمعیتی فیض آباد از طوایف مختلف تشکیل شده و طوایف آن عبارتند از:
محمد بنی گل، آلمان گل، حاج علی اکبر گل، محمد قاسم گل، کربلائی قاسم گل، مشهدی گل. ( سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی )
ب ) مذهب
بنابر آمار نامه سال ۱۳۸۵ حدود ۹۹ در صد جمعیت شهرستان آشتیان رامسلمانان و شیعیان اثنی عشری تشکیل داده و اقلیت های منطقه را زرتشتیان ۰۸/۰ در صد کل شهرستان واقلیت مسیحیان نیز ۰۱/ درصد این شهرستان را تشکیل می دهند.
۳-۴-۲-۴- مشاغل سنتی و دستی
مشاغل سنتی و دستی باقی مانده در محل شامل مشاغل آهنگری، نجاری، صابون پزی، و مسگری، بوده و سابقا” در محل سفالگری، آجرپزی و آهک پزی نیز وجود داشته است
- صابون آشتیان
سوغات آشتیان که دراستان مرکزی و حتی استان ها همجوار معروفیت فراوانی دارد، صابون آشتیان می باشد.
مواد لازم برای تهیه صابون آشتیان
پی( چربی حیوانی)، سود سوز آور، نمک و آب سابقا” بجای سودسوز آور از گیاهی به نام قلیاب ( خاکستر آن اسیدی است) استفاده می شده است.
- مسگری:
تنها یک فرد درشهر آشتیان به این حرفه مشغول می باشد.
- صنایع سنتی ودستی محل:
قالی بافی، جاجیم بافی، نمد مالی و پالان دوزی سابقا” پارچه بافی و گلیم بافی نیز در منطقه رواج داشته است.
- قالی بافی:
نقشهای قالی شهرستان آشتیان
گل ماهی، چهار ماهی، ترنج، شاخ بزی، خشتی، شکار گاهی و بوته .
- خرسک
سابقا” بافت نوعی قالی به نام خرسک در شهرستان در آشتیان رونق داشته است در روستای محسن آباد
- جاجیم بافی
تنها در روستای گرکان و آنهم به ندرت انجام می گیرد.
- نمد مالی
تنها نمد مال منطقه ساکن روستای انانجرد بوده و تولیدات آن عبارتند از:
نمد زیرانداز، کپنک و کلوچه ( نوعی پوشاک چوپانان) و کلاه نمدی
- گلیم بافی
امروزه در محل برای بافت گلیم از کهنه پارچه های رنگی بهعنوان پود گلیم استفاده می شود.
- پشم ریسی:
پشم ریسی از مشغله های روزانه زنان محل است. چله یا جلک ( نوعی ابزار چهار پرده) و چرخ پشم ریسی ، عمده ابزار سنتی پشم ریسی منطقه می باشد.
- چرخچه یا چرخک
از این وسیله در منطقه برای جدا کردن تخم پنبه از پنبه استفاده می کردند.
- هرزه گرد
هرزه گرد ابزار باز کردن کلاف خامه و نخهای قالی است. ( سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی )
- ویژگی های فرهنگی(گویش، پوشش، مراسم، سنتها و آیین ها، ساختار قومی و فرهنگی و …)روستای آهو
ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی، از جمله بارزترین و مهمترین خصوصیات هر منطقه محسوب شده و با توجه به اینکه تحول و دگرگونی در هر پهنه طبیعی بر سه اصل انسان، استقرار و فعالیت استوار است، توجه کافی به انسان و محیط انسانی و دگرگونیهای احتمالی آن در فرایند توسعه، از اهمیت زیادی برخوردار میباشد.
در فرایند برنامه ریزی توسعه در سطوح مختلف و در پی آن اجرای پروژههای گوناگون بر اساس اهدافی از پیش تعیین شده، بررسی شرایط موجود اجتماعی ـ فرهنگی حاکم بر منطقه مطالعاتی، ضروری میباشد. در حقیقت، مطالعاتی از این حیث که با هدف شناخت شرایط اجتماعی ـ فرهنگی موجود و اثرگذار بر طرحهای توسعه انجام میگیرد، ضمن ارائه تصویری گویا و روشن و تا حد امکان بهنگام از وضعیت اجتماعی و فرهنگی، شرایط را برای امکانسنجی، ظرفیتسنجی و ارائه برنامههای راهبردی به صورت علمی و کارآمد مهیا میسازد.
برنامه ریزی توسعه گردشگری با دیدگاه راهبردی مطالعه موردی شهرستان آشتیان روستای آهو- قسمت ۵۰