- ایجاد امکانات زیرساختی برای ذخیره سازی و بهبود راندمان مصرف آب در کشاورزی مناطق روستایی و دوری از تامین صرف منابع آب و عدم توجه به مدیریت مصرف آب؛
- گسترش خانه های ترویج و نه فقط برای اینکه مناطق روستایی دارای مجتمع های آموزشی باشند بلکه به کارایی آن توجه شود و فضایی را ایجاد کند که موجب افزایش اطلاعات و دانش فنی کشاورزان شود؛
- اصلاح ساختار اراضی کشاورزی در راستای نوین سازی نظام بهره برداری دهقانی و نه کشاورزی سرمایه بر و بزرگ مقیاس به نحوی که با حفظ منافع بهره برداران، یکپارچگی لازم برای ارتقای بهره وری از واحد سطح فراهم آید؛
- هدایت بازار مالی کشاورزی با آزادسازی نرخ سود و کاهش تصدیگری دولت و تغییر ساخت واسطه گری دولتی اعتبارات بانک های عامل و به تجهیز منابع مالی از راه گردآوری پس انداز، به ویژه پس اندازهای کوچک در مناطق روستایی؛ و
- پرکردن خلاء مدیریتی بخش کشاورزی در عرصه بازاررسانی و بازاریابی محصولات تولیدی در مناطق روستایی و ایجاد زنجیره تولید تا مصرف از طریق هماهنگی دستگاه های متولی مدیریت بازرگانی محصولات کشاورزی و پرهیز از جهت گیری های سیاسی
کنترل ترتیبات قیمتی بازار
- قیمت گذاری واقعی محصولات کشاورزی خارج از هرگونه تبعیض و جهت گیری سیاسی مبتنی بر تعادل منطقی در رعایت حقوق تولیدکننده در برابر مصرف کننده و گسترش تعاونی های بازاریابی محصولات کشاورزی و سپردن کنترل تمامی ترتیبات بازار به دست خود بهره بردار در راستای کاهش فعالیت های دلالی و واسطه گری و رسیدن بهره بردار به زحمت واقعی خود
بطورکلی، روند تحلیلی در این رساله به گونه ای بود که سرتاسر به تبیین تقابل های دوتایی و یا دودوئی دولت و مردم اختصاص داشت و به این موضوع پرداخت که نه دولت می تواند بدون مشارکت مردم به کارایی در عرصه کشاورزی برسد و نه مردم بدون کمک های دولتی می توانند به فعالیت کشاورزی ادامه دهند. به عبارت دیگر، از یک طرف خودمختاری محلی به تنهایی اهرم نیرومندی برای توسعه محسوب نمی شود و از سوی دیگر، تاکید صرف بر برنامه ریزی در سطح ملی استعدادهای بالقوه توسعه محلی و منطقه ای را تباه می سازد. تلفیق و ترکیب مدل های برنامه ریزی بالا به پایین و پایین به بالا و افزایش تعامل و هماهنگی بین آنها می تواند گزینه مطلوبی باشد؛ به این ترتیب که در فرایند پایین به بالا داده ها، نیازها و اولویت های محلی، اهداف کمی محلی، مشکلات و تنگناها از سطح پایین به بالا منتقل می شود و ر فرایند بالا به پایین سیاست ها، بودجه، کمک های فنی، هماهنگی و راهنمایی ها به سطح پایین ارائه می گردد(رضوانی، ۱۲۹:۱۳۸۳). با توجه به مطالب بالا، رهایی از چالش های موجود در بخش کشاورزی مستلزم اتخاذ رویکرد نامتمرکز منطقه ای برای برنامه ریزی توسعه کشاورزی است. اتخاذ یک رویکرد نامتمرکز منطقه اى براى برنامه ریزى توسعه کشاورزى، داراى مزایاى قابل توجهى است از جمله:
۱) بهکرد کارآیى در تخصیص منابع؛
۲) شناسایى حلقه هاى ارتباطى بین بخش هاى کشاورزى و غیرکشاورزى اقتصاد، و افزایش هماهنگى و انسجام آنها با برنامه هاى تنظیم شده در سطوح مختلف؛
۳) به دست آوردن توافق و ارتباط بیشتر در سطوح پروژه و مزرعه و انتقال موثرتر و کارسازتر تاثیر آن به گروه هاى مورد نظر؛
۴) کاهش نابرابرى هاى منطقه اى در توسعه اقتصادى، تحقق توزیع بهتر درآمد و کاهش دوگانگى شهر و روستا. دستیابی به این اهداف مستلزم رعایت نکات زیر است:
۱) لزوم وارد کردن عنصر «فضا» در برنامه ریزی توسعه کشاورزی، که باید با آن به عنوان جز مکمل برنامه ریزی ملی عمل شود؛
۲) مزایای کارایی و برابری، که انتظار می رود در یک نظام نامتمرکز تحقق یابد(مرتضوی، ۷۴:۱۳۸۸).
اگرچه اثر مولفه های طبیعی در این تحقیق به صورت جداگانه بر توسعه کشاورزی سکونتگاه های روستایی بررسی شد، ولی کارکرد بهینه این عامل نیز تحت تاثیر مستقیم برنامه ریزی و هدایت های دولتی است. نتایج بدست آمده از ارزیابی و سنجش توان طبیعی سکونتگاه های شهرستان خنداب نشان داد این منطقه بنابر شرایط اقلیمی نیمه خشک دارای بی نظمی آب و هوایی و با اختلالاتی از این جهت روبروست. به گونه ای که این شرایط مزیت های نسبی آبی و خاکی شهرستان را تحت تاثیر خود قرار داده و نقایصی را در آن ایجاد نموده است. لذا، برای کاستن از محدودیت های ناشی از شرایط آب و هوایی در این منطقه باید تمهیداتی اندیشه شود. کاهش اثرات بی نظمی های آب و هوایی مستلزم افزایش توان سازگاری و انطباق بخش کشاورزی در برابر تغییرات اقلیمی از طرف دولت است. اعمال استراتژی های سازگاری و انطباق در برابر تغییرات آب و هوایی، اثرات منفی تغییرات را کاهش و فرصت بهره برداری از اثرات مثبت را فراهم می آورد (Olesen,2008:1). در پیگیری این هدف، فرایند سازگاری باید با حمایت هایی نظیر، یادگیری اجتماعی، انتقال فناوری، نوآوری و توسعه و ارتقای ظرفیت تصمیم گیری همراه باشد (Ziervogel, et al.,2008:20). مقاوم سازی بخش کشاورزی در برابر بی نظمی و تغییرات آب و هوایی و اقلیمی از طریق اقدامات زیر قابل حصول است:
- تحولات تکنولوژیکی شامل؛ توسعه زراعی و اصلاح نباتات(بکارگیری انواع محصول جدید با قدرت سازگاری و تحمل بالا در برابر تغییرات حراراتی و میزان رطوبت)، توسعه سیستم های اطلاعات آب و هوایی(توسعه سیستم های هشدار دهنده و ارائه پیش بینی های آب و هوایی)و مدیریت نوآوری های کشاورزی(توسعه نوآوری های مدیریتی در بخش آب کشاورزی و تامین تجهیزات آبیاری جهت مقابله با خطرات کاهش رطوبت و خشکسالی).
- برنامه های دولت و بیمه گذاری شامل؛ برنامه های اعطای یارانه و حمایت از بخش کشاورزی(اصلاح برنامه های بیمه گذاری و اجرای استراتژی های مدیریت ریسک در سطح مزرعه)، توسعه بیمه های خصوصی(گسترش بیمه های خصوصی و کاهش خطرات مربوط به تغییرات آب و هوایی، زیرساخت ها و درآمد کشاورزی)و برنامه های مدیریت منابع(سیاستگذاری و اجرای برنامه های حمایتی در سطح مزرعه و مدیریت منابع آب و خاک در برابر تغییرات آب و هوایی).
- شیوه های تولید کشاورزی شامل؛ تولید کشاورزی(تنوع محصول و دام و تغییر شدت تولید)، کاربری اراضی(اتخاذ شخم های حداقل و آیش جهت نگهداری رطوبت خاک و حفظ مواد مغذی و آلی)، آبیاری( اجرای شیوه های مناسب آبیاری برای مقابله با تغییرات آب و هوایی و خشکسالی) و عملیات کشاورزی(تغییر زمان بندی کشت و برداشت محصول).
- مدیریت مالی مزرعه شامل؛ بیمه محصولات(بیمه محصولات جهت کاهش خطرات تغییرات آب و هوایی)، تعیین نرخ تولید(تعیین راندمان محصول جهت کاهش خطرات تغییرات آب و هوایی) و درآمد خانوار کشاورزی(تنوع سازی درآمد خانوار روستای و کاهش خطرات ناشی از تغییرات آب و هوایی) ( Malcolm, et al.,2012:2).
در این بین کشاورزی حفاظتی نیز تاکید بر افزایش کیفیت خاک می باشد. ترکیب اساسی این اصول عبارتند از:
- کاهش شخم: هدف از این فرایند رسیدن به شرایط شخم صفر و اعمال سیستم های خاکورزی تحت کنترل بذر می باشد.
- نگهداشت سطوحی از پسماندهای زراعی و پوشش سطح خاک: هدف از این کار حفاظت از خاک در برابر فرسایش آب و باد، کاهش تبخیر آب، بهبود بهره وری آب و ارتقای خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک می باشد.
- اعمال تناوب زراعی: تناوب کشت در کاهش علف های هرز و رفع بیماری و آفات موجود در مزارع موثر است و مخاطرات بیولوژیکی فرایند تولید را پایین می آورد (Verhulst,et al.,2010:3).
مکانیسم هایی که در مدیریت مصرف آب موثر واقع می شوند عبارتند از:
۱) نظارت بهینه بر کیفیت آب؛
۲) گسترش کلاس های آموزشی و ترویج فرهنگ استفاده از آب؛
۳) استفاده از ابزارهای مالی و سرمایه گذاری در منابع آب کشاورزی؛
۴) اجرای عملیات آبخیزداری و مرمت اکوسیستم های طبیعی؛ و
۵) اتخاذ ترتیبات قانونی و تعیین نرخ واقعی آب (Palaniappan,2010:8).
کنترل بیولوژیک مزارع در مدیریت گیاهان مهاجم و حشرات میکروبی موثر می افتد و زمینه های لازم را برای ریشه کنی علف های هرز و آفت زذایی محصول فراهم می آورد (Waage,2007:1). برنامه ریزی جهت کنترل منابع زیستی و حفظ تنوع بیولوژیکی مستلزم اتخاذ اقداماتی است که شامل موارد زیر می شود:
- اقدامات لازم جهت شناسایی گونه های زیستی و جانوری در سطح مزارع و تخمین ظرفیت های بیولوژیکی در بخش کشاورزی
- ارائه برنامه های آموزشی و ترویجی در مورد مزایای حفظ گونه های زیستی در سطح مزارع
- ایجاد بانک اطلاعاتی و تاسیس پایگاه داده های بیولوژیکی
- سرمایه گذاری در بخش پژوهش و تحقیقات و استفاده از متخصصین فعال در این بخش
- استفاده از دانش و تجربیات بومی کشاورزان در کنترل بیولوژیک محصولات کشاورزی
- تدوین سیاست های جامع جهت مدیریت یکپارچه منابع زیستی در بخش کشاورزی (CACP,1999:85).
پیشنهادات پژوهشی
- بررسی تحلیلی نارسایی های مدیریتی بخش کشاورزی در مناطق روستایی(این موضوع به خلاء مدیریت دولتی در مناطق روستایی و شکاف سیاست گذاری دولتی و مدیریت بهره برداری در سطح مزارع اشاره دارد)؛
- بررسی زمینه های نوسازی و تجدیدبنای کشاورزی دهقانی در مناطق روستایی(این موضوع مربوط به مسیر مطلوب توسعه کشاورزی در مناطق روستایی می شود و جهت طراحی الگوی مدیریتی توسعه کشاورزی مورد تاکید قرار می گیرد)؛
- تحلیلی بر چالش های اقتصاد کشاورزی در فرایند جهانی شدن(این موضوع مربوط به موضوع آینده پژوهی در بخش کشاورزی و اقتصاد مناطق روستایی می شود)؛ و
- رویکرد منطقه ای و برنامه ریزی توسعه کشاورزی در مناطق روستایی(این موضوع لزوم وارد کردن عنصر فضا را در فرایند برنامه ریزی توسعه کشاورزی مورد تاکید قرار می دهد و به تقابل های دوتایی ملی و محلی، دولت و مردم، فقیر و غنی و شهر و روستا می پردازد).
منابع و ماخذ
ابریشمی، حمید و محمد هادیان(۱۳۸۳)، رانت جویی و رشد اقتصادی (شواهد تجربی از ایران)، مجله تحقیقات اقتصادی، سال ۱۴، شماره ۶۷، ص ۱-۲۸٫
احمدی پور، زهرا و علیرضا منصوریان(۱۳۸۵)، تقسیمات کشوری و بی ثباتی سیاسی در ایران (۱۳۵۷-۱۲۸۵)، فصلنامه جغرافیای سیاسی و ژئوپلتیک، سال ۲، شماره ۱، ص ۶۲- ۸۹٫
ﺍﺣﻤﺪﻱ، ﻋﺒﺪﺍﻟﺤﺴﻴﻦ ﻭ ﺍﻣﻴﺮﻣﻈﻔﺮ ﺍﻣﻴﻨﻲ (۱۳۸۶ )، «ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣوﺛﺮ ﺑـﺮ ﺗﻘﺎﺿـﺎﻱ ﺍﺟـﺮﺍﻱ ﻃـﺮﺡﻫـﺎﻱ یکپارچهﺳﺎﺯﻱ ﺯﻣﻴﻦﻫﺎﻱ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﻱ ﺍﺯﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻥ ﮐﺮﻣﺎﻧﺸـﺎﻩ ﻭ ﻣﻨﻄﻘـه ﻟﻨﺠﺎﻧﺎﺕ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ»، ﻣﺠﻠه ﻋﻠﻮﻡ ﻭ ﻓﻨﻮﻥ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﻱ ﻭ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻃﺒﻴﻌﻲ، ﺳﺎﻝ ۱۱، ﺷﻤﺎﺭه ۱۱، ص۲۹۶-۲۸۳ .
اداره کل هواشناسی استان مرکزی(۱۳۹۰)، آمار و اطلاعات استان، www.markazimet.ir/farsi/statistics.
اداره کل اوقاف و امور خیریه(۱۳۹۱)، دفتر نمایندگی اوقاف و امور خیریه خنداب، استان مرکزی.
اداره کل منابع طبیعی استان مرکزی(۱۳۸۶)، مطالعه اجرایی آبخیزداری حوضه آبخیز شهری خنداب، مشاور طرح دانشگاه علم و صنعت ایران.
ارغوانی، حسین(۱۳۸۰)، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ آب و اﻧﺮژی، مجموعه مقالات سومین همایش ملی انرژی، کمیته ملی انرژی جمهوری اسلامی ایران، معاونت امور برق و انرژی وزارت نیرو، تهران.
اسماعیلی، عادله، حسین مهرابی بشرآبادی (۱۳۸۹)، تاثیر اندازه دولت بر بهره وری نیروی کار و سرمایه در بخش های کشاورزی و صنعت در ایران، سال ۲، شماره ۱، ص ۳۵-۵۲٫
اشرفی، مرتضی، مهربانیان، الهه و امیر احمدپورکاخکی(۱۳۸۶)، بررسی نظام بهره برداری خرد و دهقانی در کشاورزی ایران : تنگناها، سیاست ها و راهکارهای حمایتی، مجموعه مقالات ششمین کنفرانس اقتصاد کشاورزی ایران، انجمن اقتصاد کشاورزی ایران, دانشگاه فردوسی، مشهد.
اصلاحی، حسین(۱۳۷۸)، نقد و بررسی کتاب: نظام های بهره برداری، فصلنامه نامه علوم اجتماعی، سال ۱۵، شماره ۱۴، ص ۱۹۹-۲۰۶٫
اطاعت، محمد جواد(۱۳۸۵)، ماهیت دولت در ایران / دولت پاتویمونیال (پیش از مشروطیت)، مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، سال ۲۲، شماره ۲۳۱- ۲۳۲، ص ۴۸- ۵۳٫
بررسی و تحلیل عوامل بازدارنده توسعه کشاورزی در مناطق روستایی شهرستان خنداب استان مرکزی- قسمت ۲۰۳