تعداد مشاهدات
۴۱
۳۰
ضریب همبستگی تعدیل شده
۰.۵۲
۰.۵۶
آماره F
۵.۸۰۷
۵.۰۹۷
سطح معناداری
۰.۰۰۰
۰.۰۰۱
همچنین، در ارتباط با آزمون فرضیه فرعی پژوهش و بررسی تاثیر سطح عدم تقارن اطلاعاتی بر رابطه بین محافظه کاری و بازده غیر عادی کوتاه مدت، نتایج حاصل از تحیل ضرایب موجود در جدول فوق نشان می دهد که آماره t متغیر محافظه کاری برای هر دو نمونه فرعی معنادار بوده و مقدار آن برای مشاهداتی با عدم تقارن اطلاعاتی بالا (۳۰۳/۲-) بیشتر از مشاهداتی با عدم تقارن اطلاعاتی پایین(۱۲۷/۲-) می باشد. به عبارت دیگر رابطه محافظه کاری و بازده غیرعادی کوتاه مدت در شرکت های با سطح بالای عدم تقارن اطلاعاتی نسبت به شرکت های با سطح پایین عدم تقارن اطلاعاتی قوی تر است. بنابراین فرضیه فرعی این پژوهش هم مبنی بر قوی تر بودن رابطه محافظه کاری و بازده غیرعادی کوتاه مدت در شرکت های با سطح بالای عدم تقارن اطلاعاتی تایید می گردد.
خلاصه فصل
در فصل حاضر یافتههای تجربی تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های تحقیق از برازش مدلهای رگرسیونی چند متغیره استفاده شد. در ابتدای فصل، آمارههای توصیفی برای دادههای پژوهش ارائه و تحلیلهایی مربوط به آنها بیان گردید و در ادامه فصل از آمار استنباطی برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شده است. فرضیه اصلی پژوهش حاضر که بیانگر وجود رابطه معکوس بین محافظه کاری و بازده غیر عادی کوتاه مدت عرضه های عمومی اولیه میباشد مورد تایید قرار گرفت. و وجود رابطه معنادار و منفی بین اندازه شرکت، ROA و حجم عرضه های اولیه به عنوان متغیرهای کنترلی با بازده غیرعادی کوتاه مدت تایید گردید. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون برای اهرم مالی هم به عنوان یک متغیر کنترلی دیگر نشان دهنده رابطه معنادار و مثبت این متغیر با متغیر وابسته می باشد.
از طرف دیگر، نتایج تحیل ضرایب رگرسیونی برای آزمون فرضیه فرعی هم نشان داد که رابطه بین محافظه کاری و بازده غیرعادی کوتاه مدت، در شرکت های با سطح بالای عدم تقارن اطلاعاتی نسبت به شرکت های با سطح پایین عدم تقارن اطلاعاتی، قوی تر است. در فصل پنجم که فصل پایانی است، نتایج بررسی فرضیه ها، محدودیتها و پیشنهادهای پژوهش حاضر تشریح خواهد شد.
فصل پنجم
بحث، نتیجه گیری و پیشنهادات
۱-۵- مقدمه
در این پژوهش به بررسی رابطه بین محافظه کاری و بازده غیرعادی کوتاه مدت سهام در شرکتهای عرضه شده در بورس اوراق بهادار تهران و تاثیر سطوح عدم تقارن اطلاعاتی شرکت ها بر این رابطه پرداخته شده است. به منظور ارزیابی محتوای اطلاعاتی در فصل سوم فرضیه هایی طراحی و تبیین گردید و در فصل چهارم، این فرضیه ها بر مبنای داده های جمعآوری و ذخیره شده در نرمافزار Excel، SPSS و Stata، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
در چهار فصل قبل کلیات تحقیق، مبانی نظری و پیشینه آن، روش تحقیق و یافتههای تجربی مرتبط با پژوهش بررسی شدند. در این راستا فصل حاضر به جمع بندی و نتیجه گیری از مطالب ارائه شده در فصلهای قبل اختصاص یافته است.
به عبارت دیگر، در فصل حاضر به برخی از محدودیتهای پژوهش اشاره میگردد و بالاخره، پیشنهادهایی برخاسته از نتایج و یافتههای پژوهش ارائه خواهد شد که امید میرود این پیشنهادها ضمن آنکه برای استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری مفید واقع گردد، راهگشای پژوهشهای آتی باشد انجام خواهد شد.
۲-۵- مروری بر پژوهش
هر ساله شرکت های زیادی خواه در مسیر رشد و توسعه اقتصادی از طریق تامین مالی و خواه در مسیر خصوصی سازی، اقدام به عرضه اولیه سهام به عموم در بورس اوراق بهادار می نمایند. گزارشگری اطلاعات مالی این شرکت ها بعنوان منابع مهم اطلاعاتی حائز اهمیت زیادی بوده و چنانچه این اطلاعات بطور یکسان بین استفاده کنندگان قرار گیرد، عدم تقارن اطلاعاتی بین ذینفعان درگیر در فرایند عرضه های عمومی اولیه کاهش یافته و منجر به کشف صحیح و عادلانه قیمت این سهام می شود. بر اساس مطالعات صورت گرفته، بسیاری از عرضه های عمومی اولیه با پدیده قیمت گذاری کمتر از واقع و در نتیجه ایجاد بازده غیرعادی کوتاه مدت همراه می باشند، که در نتیجه عدم تقارن اطلاعاتی بین ذینفان مختلف در فرایند عرضه عمومی اولیه از جمله شرکت ناشر، شرکت تامین سرمایه و سرمایه گذاران بالقوه در بازار است. مدل های عدم تقارن اطلاعاتی فرض می کند یکی از اعضای درگیر در فرایند عرضه عمومی اولیه، اطلاعات بیشتری درباره شرکت ناشر دارد. بنابراین قیمت گذاری کمتر از واقع، برای موازنه بین منافع همه اعضای درگیر ضروری بنظر می رسد. با نقشی که مدلهای عدم تقارن اطلاعاتی در فرایند عرضه های عمومی اولیه بازی می کنند شرایط تایید پذیری برای شناخت نتایج عملیات و گزارشگری مالی باید مهم باشد. از طرف دیگر محافظه کاری حسابداری به استاندارد های قوی تری از تاییدپذیری برای سودهای اقتصادی نسبت به زیان ها نیاز دارد. بنابراین تحت تاثیر محافظه کاری در آمدها و خالص دارایی ها قابلیت تحقق و تاییدپذیری بیشتری خواهند داشت و رفتار های خوشبینانه مدیریت هم برای بیش نمایی درآمدها و کم نمایی زیان های بالقوه با محدودیت مواجه خواهد شد. با این وجود با تاثیر محافظه کاری، عدم تقارن اطلاعاتی بین ذینفعان درگیر در فرایند عرضه های عمومی اولیه کاهش یافته و نتیجه آن هم کاهش اندازه قیمت گذاری کمتر از واقع عرضه های عمومی اولیه خواهد بود.
در این راستا تلاش شد با بهره گرفتن از آزمونهای آماری و به کمک نرم افزار SPSS فرضیه های پژوهش که به بررسی رابطه بین محافظه کاری و بازده غیرعادی کوتاه مدت سهام عرضه های اولیه و تاثیر سطوح عدم تقارن اطلاعاتی شرکت ها بر این رابطه میپرداخت، مورد آزمون قرار گیرد که نتایج حاصل از این آزمون در ادامه ارائه می گردد.
۳-۵- مروری بر نتایج به دست آمده از تحقیق
فرضیه اول این پژوهش بیانگر این است که بین محافظه کاری و بازده غیرعادی کوتاه مدت سهام عرضه های عمومی اولیه رابطه معکوس وجود دارد. برای آزمون این فرضیه، ابتدا از مدل گیولی و هاین بعنوان شاخصی برای اندازه گیری محافظه کاری شرکت ها که مبتنی بر اقلام تعهدی می باشد، استفاده شد. در ادامه بازده غیر عادی تعدیل شده هم بعنوان متغیر وابسته، با بهره گرفتن از متدولوژی استاندارد بکار رفته در تحقیقات آگاروال، لیل و هرناندز، چان و همکاران و کولی و سورت محاسبه و برای آزمون فرضیه مبتنی بر آن، از تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. مقادیر محاسبه شده برای سهام عرضه های اولیه در بازه زمانی ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۱ نشان داد که این سهام در بازه زمانی چهار هفته بعد از تاریخ عرضه، بطور متوسط ۰۷/۲۶ درصد بازده اولیه عادی(تعدیل نشده) و ۶۱/۱۹درصد بازده اولیه غیرعادی (تعدیل شده) ایجاد کرده اند. به منظور بررسی مفروضات کلاسیک رگرسیون خطی آزمونهایی همچون، دوربین- واتسون برای بررسی نرمال بودن خطاها، کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن متغیرها، وایت برای بررسی عدم وجود ناهمسانی واریانس و VIF برای آزمون استقلال (عدم همبستگی) بین متغیرهای پژوهش استفاده گردید. در پایان جدول ضرایب همبستگی (جدول ۸-۴) نشان داد که رابطهای منفی بین میزان محافظه کاری و متغیر بازده غیرعادی کوتاه مدت (تعدیل شده ) به عنوان متغیر وابسته وجود دارد، و این رابطه در سطح اطمینان ۹۵ درصدی معنادار است. به عبارت دیگر با افزایش میزان محافظه کاری، بازده غیرعادی سهام عرضه های عمومی اولیه بگونه ای معنادار در سطح اطمینان ۹۵ درصد کاهش می یابد. این نتیجه با یافته های تحقیق جان لین و تیان (۲۰۱۲) مطابقت دارد. همانگونه که در فصل دوم ارائه شد جان لین و تیان در سال ۲۰۱۲ در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که محافظه کاری با اندازه قیمت گذاری های کمتر از واقع رابطه معکوس دارد. در خصوص متغیرهای مستقل کنترلی نیز، نتایج حاکی از این واقعیت است که بین بازده غیرعادی کوتاه مدت و اندازه شرکت، ROA و حجم عرضه های اولیه رابطهای منفی و معنا دار در سطح اطمینان ۹۵ درصد، وجود دارد. متغیر اهرم مالی هم بعنوان یکی دیگر از متغیرهای کنترلی رابطه مثبت و معنا دار در سطح اطمینان ۹۹ درصد با متغیر وابسته دارد.
خلاصه نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه اول پژوهش را میتوان در جدول زیر مشاهده نمود.
جدول ۱-۵: نتایج پژوهش
متغیرها
نوع متغیر
میزان همبستگی (استاندارد شده)
نتیجه
محافظه کاری
متغیر مستقل اصلی
-۰.۲۹۶
رابطه معنادار و معکوس
اندازه شرکت
متغیر مستقل کنترلی
-۰.۳۹۳