- کاهش وفاداری و تعهد به سازمان؛
- افزایش نارضایتی شغلی؛
- افزایش تمایل به ترک سازمان؛
- غیبت از کار؛
- کاهش بهرهوری و سود سازمان؛
- افزایش هزینههای جذب و آموزش کارکنان؛
- افزایش خطاهای کاری؛
- افزایش مقاومت در مقابل تغییرات سازمانی؛
- افزایش احساس بیعدالتی بین میزان کار و حقوق و مزایا و پاداشها؛
- کاهش تمایل به پذیرش مسئولیتهای شغلی؛
- کاهش مشارکت افراد در فعالیتهای اجتماعی؛
- تغییر ارزشهای فرهنگی و اجتماعی، بهویژه ارزشهای مرتبط با خانواده؛
- افزایش تنشهای خانوادگی و مشکلات زناشویی.[۴۴]
شرایط کاری:
تحقیقات و بررسیهای روانشناسی حاکی از آن است که شرایط فیزیکی محیط کار بر بهداشت روانی کارکنان سازمانها اثرات زیادی دارد. بررسیهای روانشناسی نشان میدهد که اگر شرایط فیزیکی در محیط کار مناسب باشد، سبب بهبود بهرهوری و ارتقای کیفی کار کارکنان خواهد شد.
برای مطالعه اثر شرایط کار بر افراد از معیارهای متفاوتی استفاده میشود. سه معیار اصلی عبارتند از معیارهای فیزیولوژیک، روانی و تولیدی، البته معیارهای دیگری نیز مورد استفاده قرار گرفته است. انتخاب مناسبترین معیار، طبیعتاَ به موقعیت وابسته است. معیارهای فیزیولوژیک کار انسان، با دخالت برخی فرایندهای فیزیولوژیک انجام میگیرد. زمانی که انسان کار میکند، به ویژه اگر کار بدنی باشد، در حالت فیزیولوژیکی او تغییرات بسیار متعدد و متنوعی به وجود میآید. اگر کار به اندازه کافی طولانی و سخت باشد، امکان دارد که توانایی های جسمی فرد به پایینترین میزان خود برسد.
کاهش توانایی جسمی برای انجام دادن یک کار را به راحتی میتوان نشان داد. بدین صورت که انقباض یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچهها را اندازه گرفت. برای نشان دادن تغییرات فیزیولوژیک ارگانیسم، معیارهای زیادی وجود دارد که شامل: آهنگ ضربان قلب، فشار خون، مصرف اکسیژن، آهنگ تنفس، ترکیب خون و مقاومت الکتریکی پوست است.
بدیهی است که تغییرات فیزیولوژیکی در کارهای جسمی بسیار مهمتر از تغییرات فیزیولوژیک در کارهای فکری است. اما معلوم شده است که برخی اندازههای فیزیولوژیک میتوانند برای مطالعه خستگی ناشی از فعالیتهای ذهنی نیز مفید واقع شوند، مقاومت الکتریکی پوست یکی از آنها است. معیارهای روانی علاوه بر تغییرات فیزیولوژیک عادی، مانند خستگی جسمی، برخی تغییرات روانی نیز، در جریان کار یا زمانی که فرد در شرایط خاصی قرار میگیرد، به وجود میآید. ابعاد و ویژگیهای این تغییرات روانی هنوز به طور دقیق روشن نشده است. با این همه، میتوان به دو متغیر اشاره کرد که اولی معمولاً تحت عنوان کسالت به کار میرود و بر اثر اشتغال به کارهایی به وجود میآید که مورد علاقه فرد نیست. البته کسالت، در اغلب موارد، بر اثر کارهای تکراری یا بسیار ساده حاصل میشود. با این همه، نباید فراموش کرد که کار، در نفس خود، کسالتآور نیست، بلکه واکنش فرد در مقابل کار است که ویژگی کسالتآور بودن را به آن نسبت میدهد. در واقع، کارگر یا کارمند است که کار را کسالتآور توصیف میکند نه این که کار، کسالتآور بودن خود را نشان دهد. متغیر دوم، که در برخی موارد پیش میآید، تحت عنوان خستگی ذهنی به کار میرود و احساسهای کاملاً شناخته شده کوفتگی، بیمیلی به کار، دلزدگی، چشم پوشی از کار یا ترک آن را دربر میگیرد. از این متغیر تحت عنوان خستگی روانی نیز نام برده میشود.
تولید، سومین معیاری که اجازه میدهد تا اثر شرایط مختلف کار بر کارکنان تحلیل شود، تولید یا هر نوع عوامل معتبر از نتایج کار است. در برخی مطالعات، کاهش کار در نظر گرفته شده است.
عوامل فیزیکی محیط کار
میزان روشنایی
به نظر تعداد زیادی از کارگران و کارمندانی که به فعالیتهای بسیار متعدد و متنوع اشتغال دارند، روشنایی یکی از شرایط بنیادی موثر بر کار است. میتوان اثر روشنایی بر کار را از زوایای مختلف بررسی کرد:
۱) روشنایی و تیزبینی: تحقیقات نشان میدهد که عملکرد کارکنان،تحت تاثیر تیزبینی آنها قرار میگیرد. تیزبینی، یعنی، توانایی تشخیص اجرای کوچک اشیا و تخمین فاصله آنها از یکدیگر و از خود شخص. تیزبینی، به همان اندازه که به مکانیسمهای بینایی خود فرد وابسته است، به همان اندازه نیز به روشنایی محیط کار وابسته است.
۲) روشنایی و تضاد: تیزبینی و تمیز اشیا از یکدیگر به عوامل دیگری، نظیر ارتباط بین درخشندگی شکل و … بستگی دارد. مثلاً، تضاد بین سیاهی حروف و سفیدی کاغذ.
۳) درجه روشنایی مطلوب: به راحتی قابل درک است که حد مطلوب روشنایی بر حسب نوع کار فرق بکند. پژوهشگران تلاش کردهاند تا درجه مطلوب روشنایی برای مشاغل مختلف را تعیین کنند، اما به نتیجه یکسانی نرسیدهاند.
سروصدا
سروصدای محیط کار را، مهاجم بسیار موذی و خطرناک به حساب آوردهاند، زیرا هر روز تعدادی از سلولهای شنوایی را از بین میبرد. هر گاه کارگر یا کارمندی احساس کند که افت شنوایی پیدا کرده، دیگر بسیار دیر شده است، زیرا سنگینی گوش یا ناشنوایی حاصل از سروصدا غیر قابل جبران است. خسارات ناشی از سروصدا تنها به گوش محدود نمیشود، بلکه کل بدن را در بر میگیرد. محیطی که آلودگی صوتی دارد، واکنشهایی ایجاد میکند که همه بیانگر به خطر افتادن بهداشت جسمی است: سردردهای مزمن، ناراحتیهای معده، خستگی مفرط و غیرعادی، کاهش مقاومت بدن در مقابل آسیبها و آسیبپذیری بسیار شدید در مقابل بیماریهای قلبی، عروقی. در محیط پر سروصدا، جنین زن باردار نیز آسیب میبیند و بعدها، در مدرسه، افت تحصیلی نشان میدهد. سروصدای محیط کار، بر بهداشت روانی که شامل ناشکیبایی، تحریکپذیری، استرس، عدم تمرکز و دشواری در ارتباط است تاثیر میگذارد.
در محیط کار، آلودگی صوتی میتواند امنیت کارگران و کارمندان را به طور جدی به خطر اندازد، زیرا نمیگذرد که آنها صداهای مشکوک دستگاه ها، فریادهای کمکخواهی همکاران و حتی آژیر خطر کارخانه را بشنوند و به موقع اقدامات لازم را به عمل آورند. در این نوع محیطها است که خسارات مالی و جانی جبرانناپذیر به وجود میآید. همچنین، سروصدای زیاد از حد، تمرکز را کاهش میدهد و کیفیت کار را به نحو بارزی پایین میآورد.
سروصدای محیط کار، حتی میتواند زندگی خانوادگی و روابط اجتماعی کارکنان را به طور ریشهای مختل کند کسانی که در محیطهای پر سروصدا کار میکنند، به هنگام بازگشت به خانه، آن قدر خستهاند که اصلاً حوصله ندارند از خانه خارج شوند، به دید و بازدید افراد خانواده بروند و حتی حاضر نمیشوند به پارکهای شهر سر بزنند و چند ساعتی گردش کنند. این نوع زندگی، به مرور زمان، هم برای خود و هم برای اطرافیان او خستهکننده میشود.
سروصدای بلند عملکرد روزانه کارکنان را مختل میکند، فراموشی و خطای ادراکی به وجود میآورد و حتی موجب میشود که کارگران اشیای خود را جا بگذارند یا وسایل را مرتب نکنند. به نظر میرسد که زیادی سر و صدا، یادگیری و یادسپاری را نیز مختل میکند. کارگرانی که در معرض سروصدای ناگهانی قرار میگیرند، نسبت به هم جبهه میگیرند و در واقع عصبانی میشوند.
روش های کاهش سروصدا
با پذیرش این واقعیت که سروصدا بر روحیه، سلامت و شاید عملکرد شغلی افراد اثر میگذارد، تلاش روانشناسان صنعتی- سازمانی بر آن بوده است که با روش های مختلف، میزان سروصدا در محیط کار را به حداقل برسانند. یکی از راه های کاهش اثرات سروصدا، تعیین زمان قانونی برای قرار گرفتن در معرض سطوح مختلف و صداست. روش دیگر، استفاده از وسایل خاصی برای جلوگیری از نفوذ سر و صدا به محل کار است (دولایه کردن پنجرهها, و نظایر آن). یکی از روش های مناسب برای کاهش میزان سروصدای ماشینها، بهرهگیری از فنآوری مهندسی است. برای مثال: استفاده از عایق لاستیکی در ماشین تحریر باعث میشود حرکات ارتعاشی آن کاهش پیدا کند یا بهرهگیری از فنآوری اشعه لیزر باعث میشود سروصدای دستگاه های چاپگر رایانهها، کاهش یابد.
موسیقی
یکی از روشهایی که به ویژه در سالهای اخیر در غرب متداول شده است، پخش موسیقی برای افزایش عملکرد شغلی و روحیه کارگران در هنگام کار است. دلیل توجیهی این روشن آن است که موسیقی باعث میشود دورههای ملالت و خستگی کاهش پیدا کند و کارکنان هشیار باقی بمانند. در سال ۱۹۹۶، بیش از هزار سازمان در کشورهای غربی به طور مشترک خواستار برنامه خاص پخش موسیقی برای کارکنان و مشتریان خود شدند. به این نوع موسیقی ویژه، موسیقی بالابر یا موزاک گفته میشود. هرچند استفاده از موسیقی هنگام انجام دادن کار در بسیاری از کشورها متداول شده است، اما درمورد محرک یا اثر بخش بودن آن، تردیدهایی وجود دارد. به طور کلی، نتایج تحقیقات در تائید این نکته است که کارکنان از شنیدن موسیقی در محل کار خود لذت میبرند و معتقدند با شنیدن موسیقی در هنگام کار، بر میزان تولید آنان افزوده میشود. اما واقعیت آن است که تعداد تحقیقات جامع و دقیق در زمینه اثرات واقعی موسیقی بر تولید، اندک است. اما نتایج کلی همین تحقیقات معدود نیز در تائید مطلوببودن پخش موسیقی در هنگام کار بوده است.[۴۵]
برای پیبردن به احساسات کارگران درباره پخش موسیقی به هنگام کار، تحقیقات زیادی انجام گرفته است. اکثر این تحقیقات نشان میدهد که تقریباً دوسوم کارگران و کارمندان ترجیح میدهند که به هنگام کار، موسیقی نیز پخش شود. یک سوم بقیه اظهارنظر کردهاند که برای آنها فرقی نمیکند.
موسیقی میتواند کارگران را از بیحوصلگی، سستی و خمودی بیرون بیاورد. برخی پژوهشگران کشف کردهاند که موسیقی میتواند میزان تولید را در کارهایی که دستمزدها برحسب تولید پرداخت میشود، به اندازه ۶ درصد افزایش دهد. این افزایش درمورد کارهای ساعتی به ۱۲ درصد میرسد.
ساعت کار
در طول قرن بیستم، همیشه سعی بر این بوده است که تعداد ساعات کار هفتگی و حتی تعداد ساعات روزانه کاهش پیدا کند. همه تلاشهای به عمل آمده از این تفکر سرچشمه میگیرد که کار برای زندگی است نه زندگی برای کار. البته، کاهش تعداد ساعات کار از اینجا ناشی شده است که کارفرمایان دریافتهاند، کارگران، در صورتی که تعداد ساعات کار آنها زیاد باشد، نمیتوانند بالاترین بازدهی را داشته باشند. تقریباَ همه تحقیقات و بررسیها ، سودمندی کاهش ساعات کار و ارتباط مثبت آن با تولید را تایید میکنند. در یکی از تحقیقات، کاهش کار هفتگی از ۴۸ ساعت به ۳۶ ساعت، تولید در کارخانه چوب را از ۵/۷۹۳ به ۸۳۴ واحد افزایش میدهد.
افزایش ساعات کار هفتگی نشان میدهد که اکثر کارکنان، وقت خود را به بیماری، زخمیشدن و غیبتهای بدون اجازه سپری میکنند. افزایش ساعات کار، افت تولید ساعتی و هفتگی را به همراه میآورد و موجب میشود که کارگران وقت خود را به بطالت بگذرانند. برعکس کاهش ساعات کار هفتگی، با افزایش تولید ساعتی و هفتگی و کاهش میزان غیبت کارمندان همراه است. نتیجهگیری کلی از همه مشاهدات این است که اگر مدت کار هفتگی از ۴۰ ساعت تجاوز نکند بازده در سطح بالایی خواهد بود.
- اثرات درجه حرارت بر کار
نتایج تحقیقات نشان میدهد درجه حرارت موثر و زیاد، بر عملکرد شناختی، جسمی و ادراکی افراد اثر میگذارد. برای مثال، در یک تحقیق، از دو گروه از کارمندان خواسته شد در شرایط مختلف، به کار مشغول شوند. نتایج این تحقیق نشان داد میزان ”خطای شناختی“ کارمندان گروه آزمایشی که به مدت ۷ ساعت
در معرض درجه حرارت ۹۵ درجه فارنهایت و رطوبت ۸۸ درصد قرار گرفتهاند، دوبرابر میزان خطای کارمندان گروه کنترل است که درجه حرارت محیط آن ۷۵ درجه فار نهایت و رطوبت آن نیز ۲۵ درصد بوده است.
طراحی محل کار
بسیاری از سازمانها نوع خاصی از طراحی محل کار را که در اصطلاح به آن فضای باز گفته میشود اقتباس کردهاند. این نوع طراحی محل کار در آغاز به وسیله کارخانههای سازنده وسایل خانگی در آلمان مورد استفاده قرار گرفت و طی آن، دیوارهای اتاقها برداشته شد و فضای کار وسعت پیدا کرد. در این نوع طراحی، واحدهای مختلف کار با توجه به ماهیت آن تقسیمبندی میشود و هر واحد کار نیز نزدیک واحد کار مرتبط دیگر، قرار میگیرد.
در طراحی فضای باز، از سه روش استفاده میشود. در طراحی از نوع بیآلایش که ضمناً به آن طرح اتاق کارکنان گفته میشود، میزهای کار همه کارکنان در سالن بزرگی که کاملاً باز است و بین بخشهای مختلف آن نیز دیواری وجود ندارد، گذاشته میشود. در طرح یا برنامه، میزهای کار افراد در فاصلههای یکسان از هم قرار میگیرند و این میزها به وسیله اتاقکهای مستطیلی شکل، از هم جدا میشوند. در طرح معروف به جایگاههای کار با شکل اختیاری، از طرحهای مختلف به گونهای استفاده میشود که نیازهای مختلف هر یک از کارکنان در محیط، برآورده یا تامین شود.
ـ مزایا و معایب فضای باز:
اجرای طرح فضای باز محل کار میتواند باعث افزایش تماس و ارتباط افراد با یکدیگر و میزان اجتماعی شدن کارکنان را افزایش میدهد و هزینههای آن در مقایسه با روش های سنتی کمتر است. اما، حریم افراد، تنزل پیدا میکند. بهرهوری کاهش و رضایت از کار افراد کمتر میشود و همچنین انگیزش، میزان تمرکز فکری، تنزل پیدا میکند. سروصدای محیط کار، افزایش پیدا میکند.