در این پژوهش به منظور شناسایی عوامل بیماری زردی و پژمردگی نخود و ارزیابی ارقام مقاوم نخود نسبت به این بیماری در سال زراعی 93-92 از مزارع نخود در مناطق مختلف استان لرستان نمونهبرداری شد و در مجموع 79 جدایه قارچی بدست آمد. قارچها بر اساس مشخصات ریختشناسی و با استفاده از کلیدهای معتبر و مقالات شناسایی شدند. در این تحقیق 11 گونه فوزاریوم و 2 گونه غیر فوزاریوم شناسایی شد که عبارتند از Fusarium oxysporum، F. javanicum، F. solani، F. petroliphilum، F. foetens F. pallidoroseum، F. camptoceras، F. acutatum، redolens F.،F. sambucinum F.reticulatum ، Alternaria alternate ،Bipolaris sorokiniana گونههای F. redolens، F. foetens، F. acutatum و F. petroliphilum از لرستان و گونههای F. foetens، F. acutatum، petroliphilum F. برای اولین بار از ایران گزارش میشوند. آزمون بیماریزایی جدایههای به دست آمده بر اساس اصول کخ انجام گردید بنابراین بر اساس اصول کخ، با توجه به علائم مشاهده شده بر روی گیاهان و جداسازی مجدد قارچ F. oxysporum. از قسمتهای آوندی این گیاهچهها و با توجه به فراوانی زیاد 38/25 درصد این گونه نسبت به گونههای دیگر میتوان F. oxysporum. Schl. f. sp. ciceri (Padw) Matuo & K. Sato را به عنوان عامل بیماری زردی و پژمردگی نخود گزارش کرد. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار انجام شد. رقم ILC482 به عنوان شاهد حساس و رقم آرمان به عنوان شاهد مقاوم استفاده شد. مشاهدات بیماری در مرحله گیاهچه و گلدهی ثبت شد. در مرحله گیاهچه دو ژنوتیپ(FLIP03 -110C ، X98TH75K1-83) بسیار مقاوم، سه رقم (آزاد، هاشم و بیونیج) و 7 ژنوتیپ (SAR79J78K5-85،SAR79J15K3-86 ،SAR 79J15K3-86، SAR79J87K1-85، SAR79J38K8-85، SAR79J61K1-86، SAR79J18K1-86) مقاوم، دو ژنوتیپ (SAR79J78K3-86 و FLIP98-55C) نیمه مقاوم و چهار رقم (آرمان، گریت، نخودسیاه، ILC482) حساس بودند. در حالیکه در مرحله گلدهی دو ژنوتیپ (FLIP03 -110C،X98TH75K1-83 ) مقاوم، رقم آزاد نیمه مقاوم، رقم هاشم و دو ژنوتیپ (SAR79J61K1-86، SAR79J18K1-86) حساس، 5 رقم (آرمان، گریت، نخودسیاه، بیونیج، ILC482) و 7 ژنوتیپ (SAR79J61K1-86، SAR79J38K8-85، SAR79J15K3-86، SAR79J710K2-85، FLIP98-55C، SAR79J78K5-85، SAR79J78K3-86 بسیار حساس به بیماری بودند.
مقدمه:
حبوبات دانههای خشک خوراکی هستند که به خانواده بقولات تعلق دارند. بذور رسیده و خشک حبوبات دارای ارزش غذایی زیاد و قابلیت نگهداری خوبی هستند و یکی از مهمترین منابع غذایی سرشار از پروتئین میباشند (باقری و همکاران، 1376). پس از غلات، دومین منبع مهم غذایی بشر، حبوبات است. این گیاهان متعلق به خانوادهی بقولات (Fabaceae) و زیرخانواده پروانهآسایان (Papilionoidea) هستند (کوچکی و بنایان اول، 1386). حبوبات با بر آوردن نیازهای پروتئینی انسان و در نتیجه کاهش فشار بر چراگاههای طبیعی برای تولید پروتئینهای دامی، نقش انکار ناپذیری در حفظ اکوسیستم های طبیعی دارند. نخود با نام علمی Cicer aritinum L گیاهی است که علاوه بر تأمین پروتئین گیاهی، توانایی افزایش حاصلخیزی خاک را دارد که نیاز به مصرف کود شیمیایی و سموم دفع آفات را به حداقل میرساند (امینی زاده و همکاران، 1392).
حبوبات به دلیل پروتئین بالا و اسیدهای آمینه ضروری محصولات زراعی مهمی هستند دانه حبوبات در مقایسه با غلات محتوی پروتئین بیشتری است. مقدار پروتئین موجود در بذور حبوبات (25-20%) در مقایسه با غلات (10-6%) است. حبوبات به طور معمول سرشار از پروتئین، کربوهیدراتهای پیچیده، فیبر و مقدار کمی روغن هستند (Akibode, 2011). همچنین مقدار پروتئین موجود در دانه حبوبات 10تا20 برابر بیشتر از پروتئین موجود در گیاهان غدهای بوده، درحال حاضر حدود 90 درصد از کالری و 75 درصد از پروتئین مورد نیاز انسان از منابع گیاهی تامین میشود که در این میان حبوبات نقش مهمی را دارا میباشد (مجنون حسینی، 1387). این گیاهان منبع مهم ویتامینهایی مانند ریبوفلاوین، ویتامین ب و کاروتن هستند و از لحاظ اسیدهای آمینه ضروری مخصوصاً لیزین، که کمبود آن در غلات وجود دارد غنی هستند. از طرف دیگر با توجه به توانایی تثبیت ازت در این گیاهان قراردادن آنها در تناوب زراعی به پایداری سیستمهای زراعی کمک میکند (Singh et al.,1989).
حدود 680 هزار هكتار معادل 6/5 درصد از اراضی محصولات سالانه برداشت شده در سال زراعی 90- 1389 به حبوبات اختصاص یافته است. از این مقدار نخود 3/61 درصد، از سطح برداشت را به خود اختصاص داده است. استان لرستان با تولید 80 هزار و 955 تن نخود مقام نخست تولید کشور را دارد (آمارنامه کشاورزی، 1390-1389).
نخود یکی از مهمترین محصولات در حال رشد در ایران و جهان است اما عملکرد و کیفیت نخود تحت تاثیر پژمردگی ناشی ازFusarium oxysporum. Schl. f. sp. ciceri (Padw) Matuo & K. Sato قرار میگیرد. کاهش عملکرد نخود به علت پژمردگی ناشی از قارچ فوزاریوم تا 90 درصد گزارش شده است.
این بیماری تقریباً در تمام مناطق زیرکشت حبوبات از جمله، شبه قاره هند، ایران، پرو، سوریه ، اتیوپی مکزیک، اسپانیا، تونس، ترکیه و آمریکا شایع است (Lal and Datta, 2013). کاهش عملکرد نخود به علت پژمردگی فوزاریومی در هند و اسپانیا 10درصد، در تونس 40 درصد و در ایران 17درصد گزارش شده است (Karimi et al.,2012). پژمرده و زرد شدن برگها، ضعف بوته، کاهش تعداد غلاف، کوچک ماندن دانهها و در نتیجه کاهش محصول از نشانههای این بیماری هستند. عامل بیماری قارچ خاکزاد F. oxysporum f. sp. ciceri است. خسارت این بیماری در بعضی از مزارع اطراف مراغه تا ۸۰ درصد گزارش شده است (ولادی و همکاران، 1391).
علایم این بیماری هم در مراحل ابتدایی رشد گیاه و هم در مراحل مختلف بلوغ قابل رویت است. علائمی از قبیل کوتولگی، کوچک شدن برگها، آویختگی برگ و بالاخره مرگ گیاه را موجب میشود.(Stoilova and Chavdarov, 2006)
هشت نژاد ازF. oxysporum تا کنون گزارش شده است که شش نژاد (1A, 2, 3, 4, 5 and 6) باعث علائم پژمردگی و از نظر اقتصادی مهمتر هستند نسبت به نژادهای0 و 1B/C که باعث علائم زردی میشوند (Lal and Datta, 2013 ؛Karimi et al.,2012 ؛ Jimenez-Gasco and Jimenez-Diaz, 2002).
نژادهای 2، 3 و4، فقط از هند گزارش شدند.0 ،1B/C ،5 و6 از ناحیه مدیترانه و آمریکا (کالیفرنیا) و نژاد1A از هند، کالیفرنیا و حوزه مدیترانه گزارش شدند (Jimenez-Gasco and Jimenez-Diaz, 2002).
اهداف:
1- مطالعه سبب شناسی عوامل زردی و پژمردگی نخود
2- شناسایی عوامل زردی و پژمردگی نخود در استان لرستان
3- تعیین مقاومت ارقام نخود به عوامل پژمردگی و زردی
4- مقایسه میانگین ها برای تمامی صفات مورد مطالعه ارقام نخود از نظر مقاومت به بیماری زردی و پژمردگی
5- بررسی میزان خویشاوندی ارقام نخود از نظرمقاومت به بیماری زردی و پژمردگی
فرضیه ها: