۱۴/۰-
۲۲/۲-
۰۲/۰
جدول ضرایب معادله رگرسیونی فوق سهم هر کدام از متغیرهای پیش بین سبکهای دلبستگی و عملکرد خانواده را به تفکیک در دو گروه دختران و پسران در پیش بینی متغیر ملاک (سازگاری دانش آموزان) نشان میدهد. در گروه دختران خرده مقیاسهای عملکرد (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) میتوانند به صورت معناداری متغیر ملاک سازگاری دانشاموزان را پیشبینی کنند. خرده مقیاس ارتباط با مقدار بتای ۴۴/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان دختر به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس ارتباط ۴۴/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. همچنین خرده مقیاس آمیزش عاطفی با مقدار بتای ۳۳/۰- و در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان دختر به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس آمیزش عاطفی ۳۳/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس ایفای نقش با مقدار بتای ۳۸/۰- در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان دختر محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس ایفای نقش، ۳۸/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس عملکرد کلی با مقدار بتای ۳۱/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان دختر محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس عملکرد کلی، ۳۱/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس حل مشکل با مقدار بتای ۱۳/۰در سطح آلفای ۲۵/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان دختر نیست. خرده مقیاس همراهی عاطفی با مقدار بتای ۱۸/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان دختر محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس همراهی عاطفی، ۱۸/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس کنترل رفتار با مقدار بتای ۲۶/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان دختر محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس کنترل رفتار، ۲۶/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود.
هم چنین در گروه دختران دو خرده مقیاس از سبکهای دلبستگی(ایمن و دوسوگرا) میتوانند به صورت معناداری متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان را پیشبینی کنند. خرده مقیاس ایمن با مقدار بتای ۱۴/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان دختر به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس ایمن ۱۴/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. همچنین خرده مقیاس دوسوگرا با مقدار بتای ۱۸/۰- و در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان دختر به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس دوسوگرا ۱۸/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس ناایمن با مقدار بتای ۱۰/۰- و در سطح آلفای ۱۰/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان دختر محسوب نمی شود.
در گروه پسران خرده مقیاسهای عملکرد خانواده (عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) میتوانند به صورت معناداری متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان را پیشبینی کنند. خرده مقیاس ارتباط با مقدار بتای ۰۰۹/۰ در سطح آلفای ۹۲/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان پسر محسوب نمی شود. خرده مقیاس آمیزش عاطفی با مقدار بتای ۱۳/۰- و در سطح آلفای ۰۸/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان پسر محسوب نمی شود. خرده مقیاس ایفای نقش با مقدار بتای ۱۵/۰- در سطح آلفای ۰۷/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان پسر محسوب نمیشود. خرده مقیاس عملکرد کلی با مقدار بتای ۱۴/۰در سطح آلفای ۰۵/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان پسر محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس عملکرد کلی، ۱۴/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس حل مشکل با مقدار بتای ۲۰/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان پسر محسوب می شود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس عملکرد کلی، ۲۰/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس همراهی عاطفی با مقدار بتای ۲۱/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان پسر محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس همراهی عاطفی، ۲۱/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس کنترل رفتار با مقدار بتای ۲۳/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان پسر محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس کنترل رفتار، ۲۳/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود.
در گروه پسران از سه خرده مقیاس سبک های دلبستگی تنها یک خرده مقیاس ناایمن می تواند سازگاری دانش آموزان پسر را پیش بینی کند. خرده مقیاس ایمن با مقدار بتای ۰۸/۰ در سطح آلفای ۲۶/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان پسر محسوب نمی شود. همچنین خرده مقیاس دوسوگرا با مقدار بتای ۱۲/۰- و در سطح آلفای ۰۸/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان پسر محسوب نمی شود. خرده مقیاس ناایمن با مقدار بتای ۱۴/۰- و در سطح آلفای ۰۲/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان پسر محسوب می شود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در خرده مقیاس ناایمن، ۱۴/۰- در انحراف معیار سازگاری دانش آموزان پسر تغییر ایجاد می شود.
در یک جمع بندی کلی از فرضیه ششم پژوهش می توان گفت که در گروه دختران، شش خرده مقیاس عملکرد خانواده (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان داشتند اما خرده مقیاس حل مشکل رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان نداشت. در گروه پسران، چهار خرده مقیاس عملکرد خانواده (عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان داشت. اما خرده مقیاسهای ارتباط، آمیزش عاطفی و ایفای نقش رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان پسر نداشتند. در مورد سبک های دلبستگی در گروه دختران دو سبک ایمن و دوسوگرا رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان داشتند. اما سبک دلبستگی ناایمن رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان دختر نداشت. در گروه پسران تنها سبک ناایمن رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان پسر داشت. اما دو سبک ایمن و دوسوگرا رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان پسر نداشتند.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱- مقدمه
این پژوهش با هدف بررسی رابطه عملکرد خانواده و سبکهای دلبستگی با سازگاری اجتماعی دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه بندرعباس در سال تحصیلی ۱۳۹۲-۱۳۹۱ انجام گردید. در فصل اول پژوهش ابتدا به بیان مسأله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، سؤالات، فرضیه ها و تعاریف نظری و عملیاتی پرداخته شد. در فصل دوم پژوهش پس از مقدمه ای کوتاه به بررسی پیشینه نظری موضوعات سبک های دلبستگی، عملکرد خانواده و سازگاری اجتماعی دانش آموزان پرداخته شد. سپس در قسمت پیشینه پژوهشی به بررسی و بیان نتایج مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در این زمینه پرداخته شد. در فصل سوم تحقیق نیز به بیان روش تحقیق، جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری، ابزار پژوهش و پرسشنامه ها و روش تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. در فصل چهارم تحقیق نیز در دو قسمت آمار توصیفی و استنباطی به تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته شد که نتایج و تبیین آن ها در این فصل پس از بحثی کوتاه آورده خواهد شد. در پایان نیز محدودیت های تحقیق بیان و پیشنهاداتی ارائه خواهد گردید.
۵-۲- بحث
انسان محصول اجتماع است و در نتیجه تحت تأثیر نظام ها و فرهنگ های جامعه خود قرار می گیرد. در چنین شرایطی است که باید نیازهای خود را برآورده سازد و آرامش و تعادل خود را حفظ کند، بنابراین انسان باید با اجتماع سازگار شود. عوامل زیادی می توانند در سازگاری فرد با اجتماع نقش داشته باشند. به نظر میرسد خانواده و عوامل خانوادگی یکی از مهم ترین نقش ها را در سازگاری فرد با اجتماع داشته باشد. عوامل ﺧﺎﻧﻮاده ﭼﻴﺰی ﺑﻴﺶ از ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ اﻓﺮادی اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻳﻚ ﻓﻀﺎی ﻣﺎدی و رواﻧﻲ ﺧﺎص ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﻲﺑﺮﻧﺪ. ﺧﺎﻧﻮاده ﻳﻚ ﻧﻈﺎم اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻃﺒﻴﻌﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی ﺧﺎص ﺧﻮد را دارد. اﻳﻦ ﻧﻈﺎم اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از ﻗﻮاﻋﺪ و اﺻﻮل را اﺑﺪاع و ﺑﺮای اﻋﻀﺎی ﺧﻮد ﻧﻘﺶﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮﻋﻲ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ، عملکرد ﺧﺎﻧﻮاده از ﻳﻚ ﺳﺎﺧﺖ ﻧﻈﺎمدار ﻗﺪرت ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. ﺻﻮرتﻫﺎی ﭘﻴﭽﻴﺪهای از ﭘﻴﺎم رﺳﺎﻧﻲﻫﺎی آﺷﻜﺎر و ﻧﻬﺎن را ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﻲآورد و روشﻫﺎی ﻣﺬاﻛﺮه و ﻣﺴﺌﻠﻪﮔﺸﺎﻳﻲ ﻣﻔﺼﻠﻲ در اﺧﺘﻴﺎر دارد ﻛﻪ ﺑﻪ آن اﺟﺎزه ﻣﻲدﻫﺪ ﺗﺎ ﺗﻜﺎﻟﻴﻒ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ را ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺑﻪ اﻧﺠﺎم ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ. در ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻈﺎﻣﻲ اﻓﺮاد ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ ﻋﻼﻳﻖ و دﻟﺒﺴﺘﮕﻲﻫﺎی ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻧﻴﺮوﻣﻨﺪ، دﻳﺮﭘﺎ و ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﺑﻪ یکدیگر ﻣﺘﺼﻞ ﺷﺪهاﻧﺪ. ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ از ﺷﺪت وﺣﺪت اﻳﻦ ﻋﻼﻳﻖ و دﻟﺒﺴﺘﮕﻲﻫﺎ در ﻃﻲ زﻣﺎن ﻛﺎﺳﺘﻪ ﺷﻮد، ﻟﻴﻜﻦ ﺑﺎز ﻫﻢ ﻋﻼﻳﻖ ﻣﺰﺑﻮر در ﺳﺮاﺳﺮ زﻧﺪﮔﻲ ﺑﻪ ﺑﻘﺎی ﺧﻮد اداﻣﻪ ﺧﻮاﻫﻨﺪ داد. ﺑﻪ ﻃﻮر ﻛﻠﻲ، ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻗﺒﻠﻲ ﺗﺄﻛﻴﺪ داﺷﺘﻪاﻧﺪ ﻛﻪ از ﻳﻚﺳﻮ، ﺧﺎﻧﻮاده ﻧﺎﻛﺎرآﻣﺪ، ﻣﺮﻛﺰی اﺳﺖ ﻛﻪ در آن ﺑﺰﻫﻜﺎری رﺷﺪ ﻣﻲﻛﻨﺪ و از ﺳﻮی دﻳﮕﺮ، ﻳﻚ ﺧﺎﻧﻮاده ﻛﺎرآﻣﺪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﻓﺮزﻧﺪان را ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﺮده و از آن ﻫﺎ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻛﻨﺪ. اﻛﺜﺮ ﻣﺸﻜﻼت و ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎریﻫﺎی رﻓﺘﺎری ﻛﻪ رﻳﺸﻪ در ﺧﺎﻧﻮاده دارﻧﺪ، ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ از ﺗﻌﺎﻣﻼت درون ﺧﺎﻧﻮادهای ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻓﺮزﻧﺪان، اﻳﻦ ﺗﻌﺎﻣﻼت را ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﺗﺤﻤﻞ ﻳﺎ ﺣﺪاﻗﻞ، ﺗﻨﺪ و ﺧﺸﻦ، درک ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. بیشترین افراد ناسازگار و مسأله دار، وابسته به خانواده های آسیب دیده هستند و فرزندانی که مربوط به خانواده های پر کشمکش می باشند به سبب عدم برخورداری از آرامش روانی و عدم تمرکز و آشفتگی بیشتر در معرض رفتارهای ناسازگارانه قرر دارند. لذا به نظر می رسد که عواملی نظیر عملکرد خانواده و سبک دلبستگی والدین می توانند در سازگاری اجتماعی فرزندان نقش داشته باشند. لذا این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین عملکرد خانواده، سبک دلبستگی والدین با سازگاری اجتماعی دانشآموزان دختر و پسر انجام گردید که فرضیه ها، نتایج و تبیین آن ها بشرح ذیل می باشد:
۵-۳- نتیجه گیری
فرضیه اول: بین مؤلفه های عملکرد خانواده با سازگاری دانش آموزان رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
برای تجزیه و تحلیل فرضیه اول پژوهش از آزمون رگرسیون چند متغیری به روش همزمان استفاده شد. نتیجه آزمون نشان داد که ضریب همبستگی چندگانه بین خرده مقیاسهای عملکرد خانواده (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) با متغیر سازگاری دانش آموزان برابر با ۴۸/۰ میباشد و ضریب تعیین آن برابر با ۲۳/۰ میباشد. به عبارت دیگر ۲۳ درصد از تغییرات واریانس متغیر سازگاری دانش آموزان به وسیله خرده مقیاسهای عملکرد خانواده تبیین میشود.
همچنین جدول خلاصه نتایج تحلیل واریانس یک راهه برای پیش بینی متغیر سازگاری براساس خرده مقیاسهای عملکرد خانواده نشان داد که اثر رگرسیونی خرده مقیاسهای عملکرد خانواده بر متغیر سازگاری دانش آموزان معنادار بوده است. این اثر رگرسیونی با مقدار ۱۹/۳۹۶= F، در سطح آلفای ۰۱/۰، معنادار به دست آمد. به عبارت دیگر مجموع مجذورات باقی مانده به آن میزان نبود که اثر رگرسیونی را خنثی نماید، و موجب عدم تفاوت معنادار گردد و به این معنی است که مدل نشان داده شده برای تحلیل رابطه خطی مناسب است.
از سوی دیگر جدول ضرایب معادله رگرسیونی همزمان برای پیش بینی متغیر سازگاری براساس خرده مقیاسهای عملکرد خانواده نشان داد که خرده مقیاسهای عملکرد (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) میتوانند به صورت معناداری متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان را پیشبینی کنند. لذا خرده مقیاس ارتباط با مقدار بتای ۲۱/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس ارتباط ۲۱/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. همچنین خرده مقیاس آمیزش عاطفی با مقدار بتای ۳۰/۰- و در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خده مقیاس آمیزش عاطفی ۳۰/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس ایفای نقش با مقدار بتای ۲۵/۰- در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس ایفای نقش، ۲۵/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس عملکرد کلی با مقدار بتای ۲۰/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس عملکرد کلی، ۲۰/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس حل مشکل با مقدار بتای ۱۷/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس حل مشکل، ۱۷/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس همراهی عاطفی با مقدار بتای ۱۵/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس همراهی عاطفی، ۱۵/ ۰در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس کنترل رفتار با مقدار بتای ۲۳/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانشآموزان محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس کنترل رفتار، ۲۳/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود.
در تبیین یافته تحقیق با توجه به پیشنهی تحقیق، در دیدگاه روان شناسی شناختی، انسان سازگار به کسی گفته میشود که توانایی و قدرت پردازش صحیح اطلاعات را داراست و چون قادر به چنین کاری است لذا یک نظام ارزشی واقع بینانه برای خود تنظیم مینماید تا تحت تأثیر نوسانات روانی دردناک و اختلاف با دیگران دچار آسیب نشود. این روند به او کمک میکند تا به احساس بهتری دست یابد. همچنین بر طبق نظر مزلو افرادی که بیشترین سازگاری را دارند آنهایی هستند که در سراسر مراحل زندگی خود به طور موفقیتآمیزی رشد کردهاند و به بالاترین مرحله کمال یعنی خود شکوفایی رسیدهاند. انسانی که به مرحله خود شکوفایی ارتقاء پیدا کرده، نیروهای بالقوه اساسی خویش را به کاملترین صورت تحقق بخشیده است. شخص ممکن است تکانههای درونی را بازداری یا تعدیل کند و یا بکوشد تا خواست محیطی را به طریقی تغییر دهد تا تعارض را دفع نماید (رستمی، ۱۳۸۰). کودکان در خانواده به دنیا می آیند و در آن رشد و پرورش می یابند. رفتار و ﻋﻤﻠﻜﺮد خانواده، نقش مهمی در ویژگی های شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان دارد. طبق تعریف ذکر شده در ادبیات تحقیق ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺧﺎﻧﻮاده ﻳﻌﻨﻲ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺧﺎﻧﻮاده در ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﻳﺎ اﻧﻄﺒﺎق ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮات اﻳﺠﺎد ﺷﺪه در ﻃﻮل ﺣﻴﺎت، ﺣﻞ ﻛﺮدن ﺗﻌﺎرضﻫﺎ، ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﻣﻴﺎن اﻋﻀﺎ و ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ در اﻟﮕﻮﻫﺎی اﻧﻀﺒﺎﻃﻲ، رﻋﺎﻳﺖ ﺣﺪ و ﻣﺮز ﻣﻴﺎن اﻓﺮاد و اﺟﺮای ﻣﻘﺮرات و اﺻﻮل ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ اﻳﻦ ﻧﻬﺎد ﺑﺎ ﻫﺪف ﺣﻔﺎﻇﺖ از ﻛﻞ ﻧﻈﺎم ﺧﺎﻧﻮاده است (ﭘﻮرﺗﺲ و ﻫﺎول[۱۱۷]، ۱۹۹۲؛ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ از ﻛﺮاﻣﺘﻲ، ﻣﺮادی و ﻛﺎوه، ۱۳۸۴). عملکرد خانواده، در صورت ارائه الگوهای انضباطی مناسب و سازگار می تواند در حل تعارض و سازگاری فرد با محیط، مدرسه و جامعه نقش مؤثری داشته باشد و در صورت عملکرد ضعیف و یا بد خانواده سازگاری فرزندان پایین خواهد آمد و نتیجه آن تعارضات بالا و ناسازگاری فرد می شود. این یافته پژوهش با یافته های مطالعات پیشین همخوان می باشد که در قسمت ذیل به تعدادی از آن ها اشاره می شود:
گلچین، نصیری، نجمی و بشردوست (۱۳۸۰)، در پژوهشی با عنوان ارتباط عملکرد خانواده با برخی ویژگیهای روانی نوجوانان دختر و پسر نشان دادند که بین عملکرد خانواده و ویژگی های روانی نوجوانان رابطه مثبتی وجود دارد. ثنایی و امینی (۱۳۷۹)، در پژوهشی با عنوان مقایسه عملکرد خانواده در دو گروه دانش آموزان دختر مستقل و وابسته به دیگران نشان دادند که دانش آموزان وابسته در ابعاد ارتباط، مشارکت عاطفی، کارایی عمومی و همچنین کل مقیاس، عملکرد خانوادگی ضعیف تری نسبت به دانش آموزان مستقل دارند. پژوهش رایس و میرزاده[۱۱۸] (۲۰۰۷)، از رابطه سبک های دلبستگی با عملکرد خانواده و رفتار سازگارانه در مدرسه حاکی بوده است. ﺍﺷﻨﺎﻳﺪﺭ ﻭ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻥ (۲۰۰۵)، ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺳﺎﻟﻢ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻟﻢ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻧﺎﻣﻄﻠﻮﺏ ﺁﻣﻮﺯﺷﯽ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. مطالعات براونفیلد و تامپسون (۲۰۰۳)، رابطه ابعاد سازگاری اجتماعی را بررسی نموده و نتایج نشان دهنده وجود رابطه مثبت بین سبک های دلبستگی و عملکرد بین مادر- کودک و سازگاری اجتماعی بود. همچنین آن ها در مطالعه خود، ارتباط میان دلبستگی ناایمن با گروه همسال و رفتار بزهکارانه ناسازگارهای اجتماعی را گزارش داده اند. این یافته پژوهش و نتایج مطالعات پیشین نشان می دهند که بین مؤلفه های عملکرد خانواده با سازگاری دانشآموزان رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
فرضیه دوم: بین سبک های دلبستگی با سازگاری دانش آموزان رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
برای تجزیه و تحلیل فرضیه دوم پژوهش از آزمون رگرسیون چند متغیری به روش همزمان استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد که، ضریب همبستگی چندگانه بین خرده مقیاسهای سبکهای دلبستگی با متغیر سازگاری دانش آموزان برابر با ۳۶/۰ میباشد و ضریب تعیین آن برابر با ۱۳/۰ میباشد. به عبارت دیگر ۱۳ درصد از تغییرات واریانس متغیر سازگاری دانش آموزان به وسیله خرده مقیاسهای عملکرد خانواده تبیین میشود. همچنین جدول خلاصه نتایج تحلیل واریانس یک راهه برای پیش بینی متغیر سازگاری دانش آموزان براساس سبکهای دلبستگی نشان داد که اثر رگرسیونی خرده مقیاسهای سبکهای دلبستگی بر متغیر سازگاری دانشآموزان معنادار بوده است. این اثر رگرسیونی با مقدار ۴۹/۵۱۵= F، در سطح آلفای ۰۱/۰، معنادار به دست آمد. به عبارت دیگر مجموع مجذورات باقی مانده به آن میزان نبود که اثر رگرسیونی را خنثی نماید و موجب عدم تفاوت معنادار گردد و به این معنی است که مدل نشان داده شده برای تحلیل رابطه خطی مناسب است. از سوی دیگر جدول ضرایب معادله رگرسیونی همزمان برای پیش بینی متغیر سازگاری دانش آموزان براساس سبک های دلبستگی سهم هر کدام از متغیرهای پیش بین را در پیش بینی متغیر ملاک نشان میدهد. جدول مذکور نشان داد که خرده مقیاسهای سبکهای دلبستگی(ایمن، دوسوگرا و ناایمن) میتوانند به صورت معناداری متغیر ملاک سازگاری دانشاموزان را پیشبینی کنند. خرده مقیاس ایمن با مقدار بتای ۱۹/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس ایمن ۱۹/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. همچنین خرده مقیاس دوسوگرا با مقدار بتای ۱۵/۰- و در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینیکننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خده مقیاس دوسوگرا ۱۵/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس ناایمن با مقدار بتای ۲۱/۰- و در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خده مقیاس ناایمن ۲۱/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود.
طبق ادبیات پژوهش، جان باولبی پژوهشهای گستردهای درباره مفهوم دلبستگی به عمل آورد. او دلبستگی را چنین توصیف کرده است: «ارتباط و پیوند روانی پایدار بین دو انسان» (باولبی، ۱۹۶۹). باولبی با این دیدگاه روان کاوانه موافق بود که تجربیات اولیه کودکی، تاثیر مهمی بر رشد و رفتارهای بعدی در زندگی دارد. به عقیده او، سبک های دلبستگی اولیه ما در دوران کودکی و از طریق رابطه کودک / پرستار شکل میگیرد. باولبی هم چنین عقیده داشت که دلبستگی دارای مولفهای تکامل یابنده است و به بقای انسان کمک می کند. «گرایش به ایجاد پیوندهای عاطفی قوی به افراد به خصوص، یک مولفه اصلی طبیعت انسان است» (باولبی، ۱۹۸۸). از سوی دیگر برخلاف باولبی که ریشه رفتارهای دلبستگی را به مکانیسم های ذاتی نسبت می دهد، نظریه پردازان یادگیری، دلبستگی را محصول فرایند اجتماعی شدن می دانند. لذا طبق این نظریه می توان گفت که دلبستگی بی رابطه با اجتماعی با اجتماعی شدن انسان نمی باشد. از طرف دیگر به نظر پرلز انسان سه مرحلهی اجتماعی، روانی، جسمانی دارد و در مرحلهی اجتماعی که چندی پس از تولد آغاز می شود به وسیلهی آگاهی و توجه به دیگران به خصوص والدین مشخص می شود و انسان باید این۳ مرحله را پشت سر بگذارد و به بودن برسد. در این فرایند فرد دربارهی تفاوتها، ارتباطها، تماسها و وجوه تمایزش چیزهایی فرا می گیرد، این فرایند تعامل و یادگیری، سازگاری نامیده می شود (شفیع آبادی و ناصری، ۱۳۷۷). سازگاری عبارت است از پیشرفت در ادراک خودمان و دیگران، رفتارها، افکار و احساساتی که برای رشد مناسب لازم است و موجب میشود روشهای سازگاری مورد نیاز برای تغییرات محیطی بروز کند (پمپ، ۱۹۹۰؛ شهسواری، ۱۳۸۲). سازگاری و هماهنگ شدن با خود و با محیط پیرامون خود برای هر موجود زنده یک ضرورت حیاتی است. تلاش روزمره همه آدمیان نیز عموماً بر محور همین سازگاری دور میزند (والیپور، ۱۳۶۰). علی الخصوص سازگاری اجتماعی بر این ضرورت متکی است که نیازها و خواستههای فرد با منافع و خواستههای گروهی که در آن زندگی میکند، هماهنگ و متعادل شود و حتی الامکان از برخورد مستقیم و شدید با منافع و ضوابط گروهی جلوگیری به عمل آید. ضرورت حفظ مبانی زندگی اجتماعی طبعاً محدودیتهایی را در راه ارضای نیازهای فردی انسان موجب میشود که چارهای جز سازگاری با آن نیست یعنی انسان قبول میکند که این محدودیتها اجتناب ناپذیر هستند و میکوشد تا خود را با آن تطبیق دهد (والیپور، ۱۳۶۰). لذا می توان گفت که پیشینه نظری تحقیق تأیید کننده فرضیه فوق می باشد. علاوه بر پیشینه نظری تحقیق، پیشینه پژوهشی (نتایج مطالعات دخلی و خارجی) نیز با این یافته پژوهش همخوان می باشد که در قسمت ذیل به تعدادی از آن ها اشاره می شود:
نتایج تحقیقات آقا محمدیان (۱۳۷۳)، نشان دهنده مثبت بودن روابط دلبستگی والد- کودک با سازگاری اجتماعی میان کودکان و نوجوانان است. تحقیق مک ویلیامز و بایلی[۱۱۹] (۲۰۱۰)، نشان می دهد که سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی اضطرابی دوسوگرا رابطهای قوی با سلامتی پایین و سازگاری اجتماعی دارد. کرایتون[۱۲۰] (۲۰۱۰)، در پژوهشی با عنوان سبک دلبستگی در دانشجویان کالج، همبستگی عوامل خانوادگی و سازگاری اجتماعی به طبقه بندی سبک های دلبستگی و رفتارهای دلبستگی پرداخت وی همچنین عوامل خانوادگی موثر بر سبک دلبستگی و همبستگی سازگاری اجتماعی با سبک دلبستگی فردی افراد را مورد بررسی قرار داد. در نتایج پژوهش وی سه نوع دلبستگی، بروندادهای سازگاری فردی متفاوتی را نشان دادند. همچنین نشان داده است با وجود این که سبک های دلبستگی با سازگاری اجتماعی و میزان رضایت از زندگی در سالهای بعد همبستگی دارد، عواملی از متغیرهای دیگری نیز وجود دارد که با سازگاری اجتماعی و سبک های دلبستگی رابطه دارد، از جمله این عوامل، متغیرهای خانوادگی می باشند. بشارت (۱۳۸۰)، در پژوهشی که با عنوان بررسی رابطه سبک های دلبستگی با مشکلات زناشویی در زوجین نابارور بر روی ۳۰ زوج نابارور انجام داد نشان داد که میزان مشکلات زناشویی علاوه بر سبک دلبستگی شخص نابارور با سبک دلبستگی همسر وی نیز همبستگی دارد. پژوهش رایس و میرزاده[۱۲۱] (۲۰۰۷)، از رابطه سبک های دلبستگی با عملکرد خانواده و رفتار سازگارانه در مدرسه حاکی بوده است. نتایج پژوهش روزن اشتاین و هروویتز[۱۲۲] (۲۰۰۶)، نشان دهنده رابطه میان سبک های دلبستگی نوجوانی و آسیبهای روانشناختی مانند افسردگی، اضطراب، اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال سازگاری اجتماعی بوده است. مطالعات براونفیلد و تامپسون (۲۰۰۳)، رابطه ابعاد سازگاری اجتماعی را بررسی نموده و نتایج نشان دهنده وجود رابطه مثبت بین سبک های دلبستگی و عملکرد بین مادر- کودک و سازگاری اجتماعی بود. همچنین آن ها در مطالعه خود، ارتباط میان دلبستگی ناایمن با گروه همسال و رفتار بزهکارانه ناسازگارهای اجتماعی را گزارش داده اند. نوم[۱۲۳]، دکویک[۱۲۴]، مییوس[۱۲۵] (۲۰۰۰)، دلبستگی و رفتار ضد اجتماعی را در یک نمونه ۴۰۰ نفری از نوجوانان کشور هلند بررسی کردند و دریافتند که دلبستگی مادرانه به طور معنی داری با رفتار ضد اجتماعی خود گزارش شده نوجوانان رابطه منفی دارد (به نقل از بشارت و همکاران، ۱۳۸۲). لذا با توجه به این یافته تحقیق و پیشینه نظری و پژوهشی تحقیق می توان گفت که بین سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان به تفکیک جنسیت رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
فرضیه سوم: بین سبکهای دلبستگی و عملکرد خانواده با سازگاری دانش آموزان رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
برای تجزیه و تحلیل فرضیه سوم پژوهش خرده مقیاسهای سبکهای دلبستگی و خرده مقیاسعملکرد خانواده یکجا وارد معادله رگرسیونی شدند که نتایج آن به طور خلاصه در قسمت زیر ارائه شده است. ابتدا برای تجزیه و تحلیل فرضیه سوم پژوهش از آزمون رگرسیون چند متغیری به روش همزمان استفاده شد که نشان داد، ضریب همبستگی چندگانه بین خرده مقیاسهای سبکهای دلبستگی (ایمن، دوسوگرا و ناایمن) و خرده مقیاسهای عملکرد خانواده (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) با متغیر سازگاری دانش آموزان برابر با ۵۳/۰ میباشد و ضریب تعیین آن برابر با ۲۹/۰ میباشد. به عبارت دیگر ۲۹ درصد از تغییرات واریانس متغیر سازگاری دانش آموزان به وسیله خرده مقیاسهای سبکهای دلبستگی و خرده مقیاسهای عملکرد خانواده تبیین میشود. همچنین نتایج جدول تحلیل واریانس یک راهه برای پیش بینی متغیر سازگاری دانش آموزان براساس عملکرد خانواده و سبک های دلبستگی نشان داد که اثر رگرسیونی خرده مقیاسهای سبکهای دلبستگی و خرده مقیاسهای عملکرد خانواده بر متغیر سازگاری دانش آموزان معنادار بوده است. این اثر رگرسیونی با مقدار ۲۲/۳۴۷= F، در سطح آلفای ۰۱/۰، معنادار به دست آمد. به عبارت دیگر مجموع مجذورات باقی مانده به آن میزان نبود که اثر رگرسیونی را خنثی نماید، و موجب عدم تفاوت معنادار گردد و به این معنی است که مدل نشان داده شده برای تحلیل رابطه خطی مناسب است.
از سوی دیگر جدول ضرایب معادله رگرسیونی ذکر شده در فصل چهارم سهم هر کدام از متغیرهای پیش بین را در پیش بینی متغیر ملاک نشان میدهد. همانطور که نشان داده شد خرده مقیاسهای عملکرد (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) میتوانند به صورت معناداری متغیر ملاک سازگاری دانشاموزان را پیشبینی کنند. خرده مقیاس ارتباط با مقدار بتای ۱۰/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس ارتباط ۱۰/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. همچنین خرده مقیاس آمیزش عاطفی با مقدار بتای ۱۵/۰- و در سطح آلفای ۰۱/۰ پیشبینیکننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خده مقیاس آمیزش عاطفی ۱۵/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان