در این دیدگاه، شهروزی تصریح میکند که شیخ اشراق پس از ذکر نظریههای گوناگون در باب تناسخ، قول به امکان انتقال نفس انسانی به بدن حیوان را میپذیرد، امّا به روشنی پیداست که شهروزی عدم تصریح سهروردی به صحت نظریه تناسخ، اهمیت چندانی قائل نشده است. نکته قابل توجه در مورد شهروزی این است که وی ظاهراً از جمله معتقدان به تناسخ است و گر چه در شرح حکمه الاشراق بر این نکته تصریح نمیکند امّا در کتاب دیگر خود به نام “الشجره الالهیه” بر این اعتقاد خود تصریح میکند.(ر.ک.شهرزوری، الشجره الالهیه، ص ۴۰۱-۴۲۰)
کلام وی در شرح حکمه الاشراق چنین است:
و قد مال کل حکیم فاضل متأله الی هذا الرأی (ای التناسخ) من فارس و بابل و الیونان و الهنه. فیقولون ان النفوس الکامله تتجرد بعد المفارقه البدنیه بالکلیه…… فالسعداء غیر الکاملین لا یتخلصون بالکلیه بل تنتقل علاقتهم الی الاحرام الفلکیه و الاشقیاء الی الاجساد الحیوانیه.(شهرزوری، شرح حکمه الاشراق، ص۵۲۰)
به نظر میرسد این باور شهرزوری درباره این که قول به تناسخ مورد اتفاق کل حکیمان بوده است در انتساب این قول به شیخ اشراق و فهم او از کلمات سهروردی در حکمه الاشراقبی تاثیر نبوده است. قطبالدین شیرازی شارح مهم حکمه الاشراق، برداشتی متفاوت از شهرزوری از عبارات حکمه الاشراق دارد. کلام وی در این رابطه چنین است:
و ذهب المنصف- علی ما یشعر به ظاهر تقریره، و ان لم یعتقد صحته، کما یتبین- الی أن علاقه نفوس المتوسطین من السعداء تنتقل الی الاجرام الفلکیه و الأشقیاء الی الاجساد الحیوانیه منتقله من بعض الحیوانات الی بعض، دون المعادن و النبات.(قطب الدین شیرازی، شرح حکمه الاشراق، ص۴۵۸)
در این جمله قطب الدین شیرازی تصریح میکند که سهروردی به رغم ظاهر کلامش اعتقادی به صحت نظریه تناسخ نداشته است.
ناگفته نماند که برخی دیگر از شارحان حکمه الاشراق بر قطب الدین شیرازی نسبت به برداشتش از کلمات سهروردی، خرده گرفتهاند. از جمله صاحب کتاب انواریه در این رابطه مینویسد:
«آنچه شارح (قطبالدین شیرازی) بیان کرده است، تقریر مذهب افلاطون و قدماست نه مذهب مصنف، زیرا که منصف، مذهب خود را در فصل علیحده بیان کرده است»( هروی، انواریه، ص۱۵۶)
ذکر این نکته لازم است که مراد صاحب انواریه، فصل سوم از مقاله پنجم کتاب حکمه الاشراق است که سهروری در آن، ادله قائلان و منکران تناسخ، هر دو را ضعیف دانسته است.
محمد شریف هروی، که از دیگر شارحان و مترجمان حکمه الاشراق به زبان فارسی است، در شرح خود بر این کتاب که به انواریه موسوم است، ضمن تبیین عبارت سهروردی مبنی بر آن که قول به تناسخ و اعتقاد به انتقال نفوس ناقصان به بدن حیوانات از معتقدات اشراقیان است، درباره سهروردی بر آن است که وی به هیچ یک از تناسخ یا رد آن یقین ندارد. کلام وی چنین است:
«نزد اشراقیان مذهب مشائین صحیح نیست زیرا که مزاج صیاصی حیوانات دیگر غیر از انسان، استعداد قبول نور انوار قاهره ندارد، چنان که سابقاً مذکور شده است. و چون اثبات و نفی تناسخ نزد مصنف، متقین نیست چنانکه که سابقاً مذکور شده شده است. و چون اثبات و نفی تناسخ نزد مصنف، متقین نیست چنانکه بعد از این صریح خواهد گفت و بنابر آن، گفته است که واجب الصحه نیست.»
که صاحب انواریه این توضیح را در شرح این عبارت سهروردی آورده است:
«و عند هؤلاء (تناسخین) ما یقال ان کل مزاج یستدعی من النورالقاهر نوراً متصرفاً، فکلام غیر واجب الصحه، اذ لا یلزم فی غیر الصیصیه الانسانیه.»( هروی، انواریه، ص۱۶۰)
از دید انواریه، سهروردی دراین عبارت، تنها ضرورت صحت قول منکران تناسخ را نفی کرده است و نظریه تناسخ را نفیاً و اثباتاً در بوته امکان گذاشته است.
فیلسوف بزرگ اسلامی مرحوم صدر المتألهین شیرازی نیز در تعلیقات خود بر حکمه الاشراق میگوید:
«آنچه از ظاهر عبارات سهروردی در اینجا برمیآید اینست که وی در مورد بطلان تناسخ تردید داشته و به طور قطع و یقین با این مسئله برخورد نکرده است.»(صدر المتألهین شیرازی، تعلیقات بر حکمه الاشراق
«به نقل از دینانی،۱۳۸۶، ص۵۴۶»)
دکتر محمد علی ابوربان، از استادان فلسفه دانشگاههای اسکندریه و بیروت نیز با صاحب انواریه همگام است. وی در کتاب مبانی فلسفه اشراق از دیدگاه سهروردی، بر آنست که سهروردی در باب تناسخ نظر گاهی ناپایدار اتخاذ کرده است.اجمال از گزارش ابوربان از سیر دیدگاه شیخ اشراق درباره تناسخ چنین است:
«سهروردی پس از بیان اقوال در باب تناسخ، معتقد است که همه این اقوال در ضرورت رهایی نفوس ظاهر از ظلمتهای بدن، اتفاق نظر دارند، وی ضمن تأکید بر این نکته که نور مجرد، بدلیل این که وجودش مستند به ضرورت موجدش است و لذا با فنای بدن فنا نمیپذیرد، در بیان چگونگی تطهیر نفس و درجه و مرتبه آن و مقدار پاک شدنش چنین اظهار میدارد که نفس یا در حکمت عملی و نظری، کامل است یا در هر دو متوسط یا فقط در عملی کامل و یا برعکس، و یا در هر دو ناقص است.
نفوس قسم اول در سعادت کاملند و امّا اقسام دوم و سوم و چهارم در سعادت متوسطند و قسم آخر از اصحاب شقاوتند. کاملاً پس از مرگ، مستقیماً به عالم انوار مجرده میرسند، امّا متوسطان در مرتبه کمال به عالم مثل معلقه ارتقاء مییابند. مثل معلقه هم بر دو قسم ظلمانی و مستنیز هستند؛ مثل ظلمانی از آن اشقیاست؛ و مستنیز، ویژه سعیدان است و بنابر صحت تناسخ، نفوس کسانی که عذاب و نسخ ابدان بر آنها محقق شده در مثل معلقه باقی میمانند.
بنابراین مشاهده میکنیم که سهروردی سر آن ندارد که تناسخ را به یک سونهد با این که در کتب دیگرش از قبیل “تلویحات و مطارحات” به تناسخ سخت میتازد و آن را باطل میداند، امّا در “هیاکل النور” به دیدگاهی متوسط میرسد و به قبول تناسخ نزدیکتر میشود در این کتاب، تمایل او به تسلیم در برابر دیدگاه تعذیب اشقیاء، احساس میکنیم که یک تفسیر از آن را نظریه تناسخ میتواند عهد دار باشد.
این ممکن است تمهیدی برای طرح مسئله تناسخ در حکمه الاشراق باشد، برای همان جا که میگوید: خواه تناسخ حق باشد یا باطل، زیرا دلایل دو طرف ضعیف است. معنای این تعبیر، آن است که وی موضعی متحیرانه دارد و نمیداند چه رأی را بپذیرد.
به نظر ابوربان دو عامل در اتخاذ چنین دیدگاهی از سوی سهروردی مؤثر بوده است: یکی عقلی و دیگری نقلی.
عامل عقلی، ضرورت یافتن راهی برای تطهیر نفوس شقی است که در ظلمات فرو رفتهاند باید به سطحی در خور نفس متأثر از بدن (نباتات و حیوانات) تنزل یافته و به تدریج ارتقاء یابند و راه سعیدان را در پیش گیرند. امّا انگیزه نقلی سهروردی آن است که تحت تأثیر میراث هلنسیم و یونانی مآبی است که آن هم از فلسفه شرق، متأثر است و متضمن فلسفه فارسیان، یونانیان، بالبلیان و مصریان باستان است. زیرا اینان همگی تناسخ را به عنوان راه تطهیر نفوس ظلمانی پذیرفته بودند.(ابوربان، صص۳۳۴-۳۳۶)
پس از بیان دیدگاههای برخی از شارحان حکمت اشراقی اینک به کتاب حکمه الاشراق و دیگر تألیفات سهروردی باز میگردیم تا بلکه با بهره گرفتن از برخی عبارتهای آن بتوانیم تصویر روشنتری از دیدگاه وی در باب تناسخ ارائه دهیم. یکی از مباحث مهم در دیدگاههای شیخ اشراق که در موارد متعددی از تألیفات وی مشاهده می شود بحث حدوث نفس است. سهروردی تقریباً در اکثر آثار فارسی و عربی خود از این اندیشه حمایت نموده با براهین متعددی آن را تثبیت کرده است.
آنچه در رابطه با دیدگاه سهروردی در باب حدوث نفس، حائز اهمیت است، این است که قول به حدوث نفس با قول به تناسخ، سازگار نیست و براهین اثبات تناسخ، تنها هنگامی میتواند مطرح باشد که نفس ناطقه پیش از بدن و مستقل از آن، موجود باشد. از اینرو اگر کسی قائل به حدوث نفس هم هنگام با حدوث بدن باشد، برهانهای اثبات تناسخ از دیدگاه وی مخدوش خواهد بود. از قضا سهروردی در همین کتاب حکمه الاشراق در مقاله چهارم از بخش دوم، چهار دلیل در اثبات حدوث نفس ذکر میکند که دلیل چهارم آن به صراحت با بهره گرفتن از استحاله تناسخ و پایان ناپذیری حوادث عالم، قدیم بودن نفوس را مستلزم قول بوجود جهات غیر متناهی در مفارقات دانسته است:
«طریق آخو: و إذا علمت لا نهایه الحوادث و استحاله النقل الی الناسوت، فلو کانت النفوس غیر حادثه، لکانت غیر متناهیه: فاستدعت جهات غیر متناهیه فی المفارقات، و هر محال.»(سهروردی۱۳۷۳،، ج۲، ص ۲۰۳)
در این بیان، سهروردی به صراحت بین قول بحدوث نفس و نفی تناسخ پل زده است. قطب الدین شیرازی در شرح این دلیل چنین مینویسد:
و الغرض: انّک اذا علمت ان لاآخر للحوادث، علمت ان لاآخر لتعلقات النفوس بالابدان. و اذا علمت استحاله التناسخ، علمت أنه فی کل تعلق یکون نفس جدیده لا مستنسخه، و یلزم منهما ان یکون النفوس غیر متناهیه، سواء کانت حادثه او غیر حادثه یلزم قدماً غیر متناهیه فی المفارقات و مستدعیه لجهات کذلک فیها.
(قطب الدین شیرازی، شرح حکمه الاشراق، ص ۴۲۷)
همچنین وی در ادامه شرح این چهار دلیل، تأکید میکند که نه تنها دلیل مذکور که تمامی سه دلیل دیگر نیز مبتنی بر ابطال تناسخ است.(همان، ص۴۲۸)
ابوالبرکات بغدادی هم در کتاب المعتبر به این استدلال اشاره و تصریح میکند که:
و القائل بالتناسخ لا یقول بحدوث النفس.(ابوالبرکات بغدادی، المعتبر، ج۲، ص۳۷۶)
وی در ادامه، اشکالی را به این نحو استدلال وارد میدارد مبنی بر این که ادله حدوث نفس، منوط به باطل بودن تناسخ است و این در حالیاست که ابطال تناسخ هم منوط به حدوث نفس دانسته شده است، و این یک دور باطل است.(همان)
البته ملاصدرا در اسفار دلیلی اقامه کرده است که به طور مستقل هم حدوث نفس را اثبات میکند و هم ابطال تناسخ را.(ر.ک: صدرالدین شیرازی، ۱۳۷۹، ج۸، ص۳۳۹)
نتیجه گیری:
آنچه در مقام داوری نسبت به مجموع عبارات شیخ اشراق در باب تناسخ باید مد نظر قرار داد، تحول و انقلاب درونی است که برای وی در اواخر ایام نگارش کتابهایی نظیر “تلویحات و مطارحات” و برخی از آثار فارسی نظیر “الراح عمادیه” و “پرتو نامه” رخ داده است.
سهروردی تا قبل ازاین دوران بسیار معتقد و پایبند به مبانی مشاء بوده است. وی در این زمینه در کتاب حکمه الاشراق چنین میگوید:
و صاحب هذه الأسطر کان شدید الذّب عن طریقه المشائین فی انکار هذه الأشیاء، عظیم المیل الیها؛ و کان مصراً علی ذلک، لو لا ان رأی برهان ربه.(سهروردی،۱۳۷۳، ج۲، ، ص ۱۵۶)
این عبارت به خوبی نشان میدهد که دیدگاه ابتدایی سهروردی در باب تناسخ را که از آن به «دیدگاه سهروردی متقدم» یاد کردیم، باید متعلق به مرحله مشایی اندیشی سیر تفکرات سهروردی به حساب آوریم. همان گونه که مشاهده شد، وی در این ایام، نظریه تناسخ را حشر مطلق دانسته، به لحاظ براهین عقلی آن را محال و ممتنع میدانست.
بنابراین سهروردی در این دست از عباراتش نه صرفاً درصدد گزارش دیدگاه مشائیان در باب تناسخ، که واقعاً در مقام بیان دیدگاه خود بوده است و در این ایام چنین دیدگاهی درباره تناسخ داشته است.
ورود سهروردی به ودای عرفان و آشنا شدن وی با علم اشراقی و حکمت ذوقی و پایبندی وی بر شهود و اشراقات قلبی از یک سو و نیز گرایشش به حکمت اشراقی یونانی و خسروانی از سری دیگر، موجب برخی اختلاف آراء و شاید تبدیل آراء در اندیشههای او میگردد.
توجه به این نکته در تحلیل رویکرد جدید سهروردی نسبت به مسئله تناسخ، حائز اهمیت است، ضمن این که از خصوصیات نگارشهای این دوران سهروردی این است که در بعضی از موارد زبان اشراقی وی رنگ رمز گونگی به خود میگیرد.
در رابطه با «دیدگاه سهروردی متأخر» ذکر این نکته ضروری است که در منظر عرفانی و اشراقی، وجود عوالم قبل و بعد از عالم طبیعت و ماده نیز حضور و تجلی هر یک از پدیدههای موجود در عالم ماده، قبل و بعد از حضور در عالم طبیعت و ماده در یک سیر نزولی و صعودی، امری مسلم و جا افتاده است.
این امر درباره نفس ناطقه انسانی هم جاری و ساری است.
بعضی هر نفسی جلوهای در عقل اول و جلوهای در نفس کلی و جلوهای در عالم مثال و بالاخره جلوهای هم در عالم عنصری و مادی دارد.
به دیگر سخن، نفس به حسب قوس نزول، صورتهای مختلفی پیدا میکند، امّا این صور، به هیچ عنوان بدنهای عنصری حقیقت نفس به حساب نمیآیند. از دیگر سر در قوس صعودی هم نفس میتواند چندین صورت صعود از قبیل صورت برزخی داشته باشد. مثلاً ممکن است نفسی پس از ترک عالم ماده دارای صورت برزخی بسان خوک گردد. امّا این به معنای آن نیست که نفس وارد بدن عنصری خوک شده باشد، بلکه به معنای آنست که ملکات اکتسابی او در دار طبیعت، در عالم برزخ به صورت خوک ظهور و بروز یافته است و این همان سخن قیصری در شرح “خصوص الحکم” است که در ابتدای این نوشتار نقل شد مبنی بر این که روح در قوس نزول از منفع ربوبی تا عالم طبیعت بحسب مواطنی که از آنها عبور میکند صورتهای کثیری مییابد و در قوس صعود بر حسب ملکات روحانی که در ازای اعمالش در جان او ریشه دوانیده است صور برزخی و بهشتی و جهنمی متناسب را پیدا کرده و مراد عرفا از تناسخ همین مطلب است و نباید آن را به ابدان عنصری تعبیر کرد چرا که عوالم، منحصر در عالم ماده نیست.(قیصری، ۱۳۷۵،ج۱، ص۲۷۲)
لذا مشاهده میکنیم که ملاصدرا برغم این که از طرفداران سرسخت حدوث جسمانی نفس است، امّا به هیچ وجه کینونت و وجود پیشینی آن را قبل از بدن، انکار نکرده و این مسئله را از مباحث غامض و دشوار فلسفه دانسته است. این در واقع تفاوتی است که بین حشر و تناسخ وجود دارد و گاهی در مباحث مربوط به تناسخ، از آن غفلت میشود.
توجه به امر فوق الذکر از یک سو و میراث رسیده از سوی حکمای یونان و ایران باستان از سوی دیگر تأمل سهروردی را نسبت به مسئله تناسخ برمیانگیزد.
و در حکمه الاشراق نشان میدهد که سر آن ندارد این نظریه را به کناری وانهد. امّا نکته در خور توجه این است که برغم اذعان به حدوث نفس و بهرهگیری از بطلان تناسخ در اثبات آن (به قول صدر المتألهین) هنوز درباره بطلان تناسخ تردید داشته و به طور قطع و یقین با این مسئله برخورد نکرده است.
به دیگر سخن، سهروردی علی القاعده طبق مبانی خود در نهایت منکر تناسخ میشد، امّا عبارات نهایی وی در این باب که به نوعی فصل الخطاب و دیدگاه وی محسوب میشود حکایت از تردید وی در این باب دارد.
تاکنون چندین پیشنهاد درباره نقش BLG در شیر گاو ارائه شده است ولی هیچ یک از آن ها یک عملکرد فیزیولوژیکی مشخص را توضیح نمیدهد. BLG در فرم طبیعی (دیمر) به اسیدهای معده بسیار مقاوم است، به همین دلیل عملکرد اولیهاش تغذیهای نیست (Mansouri, Haertle et al. ۱۹۹۷, Papiz, Sawyer et al. ۱۹۸۶). احتمالاّ BLG در فعالیت لیپاز[۹۱] در پیش معده (Perez, Sanchez et al. ۱۹۹۲) و افزایش انتفال اسیدهای چرب و رتینول به دلیل پایداری در pH اسیدی دخیل است (Burczynski, Moran et al. ۱۹۹۰, Puyol, Dolores Perez et al. ۱۹۹۵). این پروتئین به صورت دستنخورده به روده کوچک میرسد و سپس در آنجا هضم شده و مولکولهای متصل به آن آزاد میشوند. همچنین پیشنهاد شدهاست که پپتیدهای فعال زیستی تشکیل شده از BLG برای نوزادان مفید هستند (Sawyer and Kontopidis 2000, Yamauchi, Usui et al. ۲۰۰۳) و ایمنی غیرفعال[۹۲] را بهبود میبخشند. BLG به دیواره روده متصل شده و احتمالا جایگزین بسیاری از میکروارگانیسمهای[۹۳] مضر در رودهی نوزادان میشود (Ouwehand, Salminen et al. ۱۹۹۷).
یکی دیگر از عملکردهای احتمالی که برای BLG در نظر گرفته شدهاست توانایی این پروتئین در جلوگیری از فعالیت آنزیم فسفوپروتئین فسفاتاز[۹۴] طحال است که بر روی سوخت و ساز فسفات در داخل سلولهای غدد پستانی اثر میگذارد. BLG گاوی از هیدرولیز پارانیتروفنیلفسفات[۹۵] توسط فسفوپروتئینفسفاتازهای ترشح شده توسط طحال جلوگیری میکند (Farrell Jr and Thompson 1990).
مطالعات دیگری بر روی BLG نشان داد که این پروتئین میتواند تحریک کننده دستگاه ایمنی بدن باشد. بونوس[۹۶]، کنگشاون[۹۷] و گلد[۹۸] در سال ۱۹۸۸ تحقیقات گستردهای بر روی خصوصیات دستگاه ایمنی بدن در حضور غلظتهای مختلفی از BLG شیر گاو انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که خواص ایمنی بدن با افزایش غلظت این پروتئین، افزایش مییابد، به عبارت دیگر حضور BLG باعث افزایش ایمنی بدن میشود. این گروه برای انجام این تحقیقات، دو نوع رژیم غذایی را بر روی موشها آزمایش کردند که یکی سرشار از BLG با غلظت زیاد و دیگری حاوی پروتئینهای کازئین به جای BLG بود. این گروه دریافتند که پاسخ ایمنی بدن در موشهایی که رژیم غذایی آن ها سرشار از BLG بود افزایش چشمگیری داشته است. همچنین این گروه با انجام یک سری آزمایشهایی بر روی پروتئینهای شیر که دناتوره نشدهاند، دریافتند که بالاترین پاسخ دستگاه ایمنی بدن هنگامی است که پروتئینهای شیر به صورت طبیعی و با بالاترین حلالیت باشند (Bounous, Mark et al. ۱۹۸۸). همچنین قطعات پپتیدی ۱۰۵-۱۰۲، ۱۴-۹ و ۱۰۰-۴۹ در این پروتئین دارای خاصیت ضدفشارخونی[۹۹] هستند که با نام کلی لاکتوکینینها[۱۰۰] شناخته میشوند و از هضم تریپسینی[۱۰۱] یا تریپسینی/کیموتریپسینی[۱۰۲] حاصل میشوند (Roufik, Gauthier et al. ۲۰۰۷).
به تازگی نیز شباهت توالی BLG به گلیکودلین بررسی شده است. گلیکودلین، لیپوکالینی است که به مقدار زیاد در سه ماهه اول حاملگی در رحم انسان تولید میشود. به همین دلیل پیشنهاد شده است که BLG نقش مهمی در رحم در اوایل حاملگی دارد (Kontopidis George et al. 2002).
۱-۳- خالص سازی[۱۰۳]
۱-۳-۱- خالص سازی پروتئین
این واقعیت که پروتئینها مواد مفیدی هستند به صورت همگانی پذیرفته نشده بود تا اینکه پس از سال ۱۹۲۶ جیمز سامنر[۱۰۴] در ابتدا آنزیم اورهآز را به صورت بلور به دست آورد. در نیمه اول قرن بیستم روشهای خالصسازی موجود برای پروتئین نسبت به اکنون بسیار خام و ساده بودند و خالصسازی پروتئین کار بسیار دشواری بود، اما به هر حال تا سال ۱۹۴۰ بیش از ۲۰ آنزیم در حالت خالص به دست آمدند. از آن به بعد دهها هزار پروتئین در مقادیر متنوع خالصسازی و ویژگی یابی شدند(Sodja 1996).
بخش عظیمی از تحقیقات بیوشیمیایی شامل خالصسازی با دقت بالای مواد میباشد، زیرا برای بررسی خواص فیزیکی-شیمیایی مواد خالص شده، آن ها باید تا حدود زیادی بدون آلودگی باشند. البته این کار دشوار است، زیرا مواد موجود در مخلوط شباهتهای بسیاری دارند. در صورتی که منابع متعددی پروتئین مورد نظر ما را به همراه داشته باشند، انتخاب یک منبع درست پروتئینی میتواند کار را بسیار آسان کند (Sodja 1996).
گام اول در جداسازی و خالص کردن یک مولکول پروتئینی، درآوردن آن به شکل محلول است. در مدت زمانی که در حال کار با پروتئین هستیم، ممکن است در معرض مواد مختلفی قرار بگیرد که این مواد میتوانند پروتئین را به صورت غیر قابل برگشت تخریب کنند. این اثرات باید به دقت در تمامی مراحل فرایند خالصسازی کنترل شوند، در غیر این صورت مقدار پروتئین موجود به شدت کاهش یافته و یا از بین میرود (Sodja 1996).
توسعه و گسترش سانتریفوژهای یخچالدار، یک روش صاف کردن کارآمدتر را فراهم کردهاست، اما هنوز هم برای حجمهای زیاد روش صاف کردن ترجیح داده میشود، که در بسیاری از فرایندهای خالصسازی جزء مراحل اولیه میباشد (Scopes 1994).
۱-۳-۲- خالصسازی BLG
پروتئینهای اصلی آب پنیر، BLG و آلفالاکتالبومین هستند. این پروتئینها ویژگیهای تغذیهای و عملکردی متعددی دارا میباشند که جهت کاربردهای صنعتی مانند افزودنیهای غذایی، امولسیون[۱۰۵]سازی و عوامل صابونی کردن و غیره استفاده میشوند. ولی فعالیت آن ها که در حالت خالص بیشتر خواهد بود (Alomirah and Alli 2004, Vyas, Izco et al. ۲۰۰۲). برآورد شده است که BLG در صورتی که با هزینه پایین تولید شود، میتواند افزودنی خوراکی مفیدی باشد (Konrad, Lieske et al. ۲۰۰۰).
تغییر در ساختار طبیعی پروتئین باعث اثر گذاشتن بر روی خصوصیات عملکردی آن میشود، از این رو علاقه شدیدی به جداسازی[۱۰۶] و خالص کردن بدون دناتوره شدن و از دست رفتن فعالیت زیستی BLG ایجاد شده است (Neyestani, Djalali et al. ۲۰۰۳). BLG به دلیل خصوصیاتی که دارد، به راحتی از شیر خالصسازی میشود. برای مثال BLG یکی از پروتئینهای آب پنیر است که بیشترین مقاومت را به رسوب شدن در برابر تریکلرواستیک اسید نشان میدهد (Fox KK, Holsinger et al. ۱۹۶۷). روشهای بسیاری برای جداسازی BLG توصیه شدهاند اما اغلب آن ها عملی نیستند و تنها برای مصارف آزمایشگاهی قابل استفادهاند و هنوز ما نیازمند روشی هستیم که بتوان از آن برای حجمهای بسیار زیاد استفاده کرد تا هزینه تولید این پروتئین کاهش یابد (Konrad et al. 2000).
اولین بار در سال ۱۹۳۴، پالمر[۱۰۷]، جداسازی BLG را از شیر، و بلوری کردن آن را گزارش کرد. از آن زمان تا کنون پیشرفتهای بسیاری در روشهای خالص سازی صورت گرفته است و تنها زمانبر بودن این روشها است که همچنان باقی است (Fox KK et al. 1967).
BLG به طور معمول با بهره گرفتن از روش پالمر خالصسازی میشود (Palmer 1934) ، که البته گاهی با تغییراتی همراه است و اساس آن دیالیزهای مشقتبار بخش لاکتالبومین جدا شده توسط فرایندهای خارجسازی از محلول[۱۰۸] است. بخش لاکتالبومین دارای یک پروتئین اصلی دیگر آب پنیر نیز به نام آلفالاکتالبومین میباشد (Gordon and Semmett 1953).
دیده شده است که خارج نکردن کامل بتالاکتوگلوبولین از محلول در بلوری شدن آلفالاکتالبومین در مراحل بعدی تداخل ایجاد میکند (Gordon and Ziegler 1955). همچنین مشخص شده است که آلفالاکتالبومین تمایل به ایجاد تداخل در تشکیل بلورهای بتالاکتوگلوبولین دارد و خالص شدن آن ها را تحت تاثیر قرار میدهد (Aschaffenburg and Drewry 1957). بنابراین جداسازی کامل این دو پروتئین در مراحل اولیه، خالصسازی بسیار بهتری را فراهم میکند. زویگ[۱۰۹] و همکاران، تلاش کردند که این دو پروتئین را پس از رسوب با کلریدآهن از هم جدا کنند، اما موفق به جداسازی بسیار ضعیفی شدند و میزان کمی آلفلاکتالبومین خالص شده را به دست آورند (Zweig and Block 1954). از این رو یکی از فاکتورهای مهم یک روش خوب خالصسازی میتواند جداسازی BLG و آلفالاکتالبومین از یکدیگر باشد.
یکی از بهترین روشهای خالص سازی BLG روش آشافنبرگ[۱۱۰] و همکاران است که با رساندن pH آب پنیر حاوی به ۲ ، آلفالاکتالبومین و سرمآلبومین و به میزان کمی BLG رسوب میکند و BLG را به صورت محلول باقی میگذارد. البته این روش مشکلاتی هم دارد، مانند در دسترس نبودن بیآب. همچنین دمای ۴۰ موجو در این روش غیر ضروری است. بتالاکتوگلوبولین در pH بالای ۹ نیز به صورت برگشتناپذیر دناتوره میشود، بنابراین در خالص سازی این پروتئین محدوده pH و دما باید به دقت رعایت شود(Aschaffenburg and Drewry 1957).
۱-۳-۳- انواع روشهای خالص سازی BLG
روشهای متعددی برای خالص سازی BLG میتوان به کار برد از جمله آن ها خارج سازی از محلول (Aschaffenburg and Drewry 1957)، رسوبدهی انتخابی (Amundson, Watanawanichakorn et al. ۱۹۸۲)، رسوب دادن به وسیله تریکلرواستیک اسید (Fox KK et al. 1967)، گرما دادن در pH پایین (Pearce 1983)، کروماتوگرافی تمایلی[۱۱۱] (Bläckberg and Hernell 1980)، کروماتوگرافی تعویض آنیونی[۱۱۲] (Gerberding and Byers 1998, Skudder 1985)، کروماتوگرافی تعویض کاتیونی[۱۱۳] با بهره گرفتن از رزینهای کووالانت (Uchida, Sato et al. ۱۹۹۶)، کروماتوگرافی اندازهای (Hill, Irvine et al. ۱۹۸۶)، کروماتوگرافی هیدروفوبی[۱۱۴] (Chaplin 1986)، و ترکیب تیمار آنزیمی[۱۱۵] و صاف کردن (Kinekawa and Kitabatake 1996) را میتوان نام برد.
۱-۳-۳-۱-روش خارجسازی از محلول
۱-۳-۳-۱-۱- روش آشافنبرگ و همکاران
آشافنبرگ و همکاران از روش خارج کردن از محلول برای خالص سازی این پروتئین استفاده کردند. آن ها این اعتقاد را داشتند که جداسازی اولیه بتالاکتوگلوبولین و آلفالاکتالبومین نتیجه بهتری را در پایان فرایند خالصسازی فراهم میکند. این روش از لحاظ سادگی و نتیجه نهایی یکی از بهترین روشها است که اصول کلی آن به شرح زیر میباشد:
شیر تمیز را ابتدا آماده کرده و آن را به دمای ۴۰ رسانده و بیآب () را همراه با هم زدن اضافه نموده. پس از اینکه نمک به صورت کامل حل شد و اجازه داده شد که دما به زیر ۲۵ برسد، مخلوط را با بهره گرفتن از کاغذ صافی، صاف کرده که ماده صاف شده دارای لاکتالبومین است و رسوب حاوی گلوبولینها و جربی و غیره میباشد. حجم ماده صاف شده را اندازهگیری کرده و HCl ( )را با تکان دادن شدید به مخلوط میافزاییم. افزودن HCl را تا آنجا ادامه داده که pH به زیر ۲ برسد و باعث رسوب سریع تمامی پروتئینها به جز BLG شود. در این مرحله اگر محلول به حال خود رها شود، تمایل به رسوب پیدا میکند و باید توسط حرارت دادن مجدد، دوباره حل شود، زیرا غلظت آن در مرحله بعدی خارج سازی BLG از محلول مورد نیاز است. رسوب در این مرحله را با سانتریفوژ دور بالا از محلول می توان جدا کرد، گرچه رسوب به خوبی تجمع پیدا نمیکند و جهت به دست آوردن رسوب به میزان کافی باید آن را صاف کرد. اکنون میتوان با پروتئینهای جدا شده به صورت مستقل کار کرد. BLG را که اکنون در محلول وجود دارد، با () میتوان رسوب داد (Aschaffenburg and Drewry 1957).
در واقع مزیت اصلی این روش، جداسازی BLG و آلفالاکتالبومین در مراحل اولیه از طریق یک اسیدی کردن ساده است که اجازه میدهد تا به صورت همزمان یا جداگانه مورداستفاده قرار گیرند (Aschaffenburg and Drewry 1957).
۱-۳-۳-۱-۲- روش آرمسترانگ[۱۱۶] و همکاران
در این روش به دلیل دسترسی آسانتر، به جای نمک موجود در روش آشافنبرگ و همکاران که است، از استفاده میشود. و دمای ۴۰ غیر ضروری حذف شده است. این روش به صورت کلی به شکل زیر است:
به شیرخام آمونیومسولفات[۱۱۷] را در دمای ۲۰ اضافه کرده و مخلوط را برای مدت زمان ۲ ساعت به حال خود رها نموده. سپس با بهره گرفتن از کاغذ صافی واتمن[۱۱۸](cm20( مخلوط را صاف کرده. رسوب باقی مانده را دور ریخته و pH محلول آبپنیر ( ) را به ۵/۳ رسانده که این کار را با افزودن HCl M1 انجام میدهیم. پس از مدت زمان ۱ ساعت محلول را سانتریفوژ نموده. رسوب این مرحله (a2) حاوی آلفالاکتالبومین است و در صورت نیاز نگهداری میشود، و باید pH آن توسط آمونیاک به ۷ برسد. اما محلول به دست آمده با M1 به pH ۶ رسانده میشود و دوباره مقداری آمونیوم سولفات به محلول افزوده می شود تا BLG رسوب کند. مخلوط را یک شبانه روز در دمای ۲ ۲۰ به حال خود رها میکنیم. سپس به مدت ۳۰ دقیقه سانتریفوژ میشود. رسوب را جمع آوری کرده و دوباره در دور بالاتر سانتریفوژ صورت میگیرد. محلول را دور ریخته و رسوب را در بافر استات حل کرده. سپس به مدت ۲۴ تا ۲۸ ساعت تحت دیالیز قرار میگیرد. پروتئین را قبل از خشک کردن با خلاء در دمای پایین در ۸۰- و پس از خشک شدن در دمای۲۰- نگه داری میشود (Armstrong, McKenzie et al. ۱۹۶۷).
۱-۳-۳-۲ -خالصسازی برای حجمهای بالا
برای این روش به جای شیر میتوانیم از [۱۱۹]WPI و [۱۲۰]WPC استفاده کنیم. به دلیل توان استفاده از حجمهای بالا این روش یک روش صنعتی است و طرفداران ویژه خود را دارد. این روش میتواند با بررسیهای بیشتر کارایی بالاتری پیدا کرده و به شیوههای سادهتری نیز تبدیل شود.
WPI و WPC را تا به دست آمدن غلظت در آب حل کرده. سپس با بهره گرفتن از سدیمسیترات[۱۲۱] یا سدیمهگزامتافسفات[۱۲۲] ۱.۵۰)) تیمار میشوند و سپس با اسید سیتریک N6 به pH 9/3 رسانده میشوند. اکنون در دمای ۳۵ به مدت ۴۰ دقیقه نگهداری می شود. مخلوط حاصل را به مدت ۳۰ دقیقه در دمای ۴ در دور g5000 سانتریقوژ کرده که این مرحله جهت رسوب آلفالاکتالبومین در حالت آپوآلفالاکتالبومین بدون کلسیم صورت میگیرد. محلول و رسوب مرحله قبل با NaCl 7% شسته شده و در دور g10000 و دمای ۴ به مدت ۲۰ دقیقه سانتریفوژ میشوند. اکنون محلول مرحله قبل را ۲۴ ساعت در برابر آب دوبار تقطیر[۱۲۳] دیالیز[۱۲۴] نموده. این محلول حاوی BLG است، که پس از خشک کردن با خلاء در دمای پایین[۱۲۵] میتوان آن را به شکل پودر درآورد (Alomirah and Alli 2004).
۱-۳-۳-۳- خالصسازی با تریکلرواستیک اسید (TCA)
BLG به دلیل اینکه بسیار به رسوب تریکلرو استیک اسید مقاوم است، به راحتی میتواند از شیر جدا شود. پس میتوان کازئین را حذف اسیدی کرده و بقیه پروتئینها را هم با تریکلرو استیک اسید حذف کرد تا تنها BLG در محلول باقی بماند. این روش که بر اساس یک ویژگیهای منحصربه فرد BLG بنا شده است، مزیت اصلیش کاهش تعداد مراحل آزمایش است که خالصسازی را بسیار آسان کرده است. مراحل انجام این روش به شکل زیر است:
pH شیر خام را توسط HCl () به ۷/۴ رسانده میشود. در این حالت شرایط رسوب کازئین فراهم شده است و کازئین به راحتی رسوب میکند. پس از چند ساعت که واکنش کامل انجام شد مخلوط دارای pH ۷/۴ را صاف میکنیم تا کازئین رسوب کرده را خارج کنیم. مقداری TCA در آب حل شده را به آرامی در محلول باقی مانده حل نموده که این کار همراه با هم زدن[۱۲۶] خواهد بود. پس از افزودن تریکلرواستیک اسید، مخلوط را ۳۰ دقیقه به حال خود رها کرده، که در این مرحله تمامی پروتئینها به غیر از BLG رسوب خواهند کرد. رسوبها را با سانتریفوژ از مخلوط جدا کرده و محلول به دستآمده را که دارای BLG خالص میباشد را جهت تغلیظ بیشتر تحت دیالیز منفی قرار میدهیم. از این مرحله به بعد جهت به دست آوردن رسوب خالص BLG دو روش را میتوان در دستور کار قرار داد. اول اینکه میتوان با افزودن آمونیوم سولفات به محلول باعث رسوب آن شد، و یا اینکه دیالیز را در برابر آب دوبار تقطیر آنقدر ادامه داد، تا در اثر افزایش بیش از حد غلظت رسوب حاصل شود. این روش علاوه بر سادگی به دلیل انتخابی بودنش بر اساس ویژگی خاص BLG اهمیت ویژهای دارد (Fox KK et al. 1967).
۱-۳-۳-۴- خالصسازی با بهره گرفتن از هضم پپسینی
تفاوت حلالیت در حضور آمونیومسولفات، جداشدن BLG و آلفالاکتالبومین را در pH ۲ ممکن میسازد، اما روشهای دیگری نیز جهت جداسازی این دو پروتئین وجود دارد. برای مثال BLG طبیعی نسبت به هضم پپسینی و کیموتریپسینی مقاوم است در حالی که آلفالاکتالبومین نسبت به این آنزیمها حساس است. با بهره گرفتن از این اختلاف میتوان به جداسازی این دو پروتئین پرداخت که به روشهای مختلفی این کار انجام شده است (Kinekawa and Kitabatake 1996).
در این روش ابتدا pH آبپنیر را با بهره گرفتن از HCl N2به ۲ رسانده میشود. سپس محلول را در دمای ۳۷ به مدت ۱۰ دقیقه نگهداری کرده. واکنش آنزیمی را در همین دمای ۳۷ ترتیب داده، که در آن نسبت پروتئین به آنزیم ۲۰۰ به ۱ خواهد بود. پس از انجام شدن تیمار آنزیمی، بخشهای پروتئینی با آمونیومسولفات جمع آوری شده و دیالیز میشوند که با بهره گرفتن از صاف کردن بسیار دقیق (با صافیهای دارای منافذ ۳۰-۲۰ کیلو دالتنی[۱۲۷]) BLG را میتوان جدا نمود (Kinekawa and Kitabatake 1996).
۱-۳-۳-۵- خالص سازی با بهره گرفتن از کروماتوگرفی تعویض یونی
یکی از دقیقترین روشها استفاده از شیوه کروماتوگرافی است که حساسیت بالایی دارد، اما این شیوه هزینه بالاتری نسبت به دیگر روشها دارد و صرفاّ جهت کارهای آزمایشگاهی مورد استفاده قرار میگیرد و برای مصارف صنعتی و حجمهای زیاد غیر قابل استفاده است. این روش بدین صورت است که:
دیمتیلآمینواتیل تویوپیرل[۱۲۸] (DEAE-TP) را جهت کروماتوگرافی یونی آماده کرده. کروماتوگرافی با بهره گرفتن از ستون cm 18 cm 5/1 از DEAE-TP انجام می شود. آب پنیر از قبل تهیه شده از ستون عبور داده میشود و پس از انجام این مرحله ستون را با بافر تریس-HCl[129] M ۰۵/۰ که دارای pH ۵/۸ است شست و شو صورت میگیرد، که در این ستون آلفالاکتالبومین خارج شده و BLG جذب ستون می شود (Ye, Yoshida et al. ۲۰۰۰).
۱-۳-۳-۵- خالصسازی با بهره گرفتن از رسوبدهی انتخابی
برای به کار بردن این روش در ابتدا باید حذف یونی[۱۳۰] از محلول و غلیظسازی اولیه از محلول صورت پذیرد. پس از انجام موارد فوق با بهره گرفتن از صافکردن بسیار دقیق، امکان حذف جزیی آب، نمک و لاکتوز فراهم میشود. محلول حاصل را به pH ۶۵/۴ رسانده، که این کار با بهره گرفتن از HCl انجام میشود. در مرحله بعدی محلول دارای pH ۶۵/۴ را تحت دیالیز الکتریکی قرار داده تا یونهای ، ، و غیره حذف شوند. آب پنیر حذف یونی شده را دوباره به pH ۶۵/۴ برگردانده تا رسوب BLG حاصل شود. رسوب تشکیل شده را با بهره گرفتن از سانتریفوژ جدا کرده و جهت خشک کردن در دمای پایین آماده میکنیم (Amundson et al. 1982).
۱-۴- تغییرات پروتئینی[۱۳۱]
۱-۴-۱- مقدمه
پروتئینها در معرض تغییرات پروتئینی بسیاری، هم در گروههای عملکردی و هم در زنجیرههای جانبی قرار دارند. بیش از ۱۵۰ نوع تغییر زنجیره جانبی، شامل تمامی زنجیرههای جانبی Ala، Gly، Ile، leu، Met و Val شناخته شدهاند. این تغییرات شامل استیلدار شدن[۱۳۲]، متیلدار شدن[۱۳۳]، نوکلئوتیددار شدن[۱۳۴]، فسفردار شدن[۱۳۵] و ADP-ریبوزدار شدن[۱۳۶] میباشد (Sodja 1996).
برخی تغییرات پروتئینی مانند فسفردار شدن گلیکوژنفسفریلاز[۱۳۷] و ADP-ریبوزدار شدن eEF2 فعالیت پروتئین را تغییر میدهند. بسیاری از تغییرات زنجیره جانبی به صورت کووالان به کوفاکتورهای[۱۳۸] آنزیمها، جهت افزایش قدرت کاتالیزوری به آن ها متصل میشوند. مثالهای کوفاکتورهای متصل شده، N-لیپولیزین[۱۳۹] در دیهیدرولیپوئیلترانساستیلاز[۱۴۰] و ۸آلفا-هیستیدیلفلاوین[۱۴۱] در سوکسیناتدهیدروژناز[۱۴۲] میباشد. اتصال کربوهیدراتهای پیچیده، خصوصیات ساختاری پروتئینها را تغییر میدهد و نشانگرهای شناسایی[۱۴۳] را در برهمکنشهای هدف گیری[۱۴۴] و سلول به سلول تشکیل میدهد. تغییراتی که باعث اتصال عرضی پروتئینها می شود (مانند کلاژن)، تجمعات ابرمولکولی[۱۴۵] را پایدار میکند. عملکرد اغلب تغییرات زنجیره جانبی باید مشخص شود (Sodja 1996).
تغییرات پروتئینی میتوانند آنزیمی و غیر آنزیمی باشند که از مهمترین آن ها میتوان به فسفردار شدن و قند دار شدن اشاره کرد.
۱-۴-۲- فسفردار شدن
فسفردار شدن پروتئین اولین بار در سال ۱۹۵۵ شناسایی شد و از آن پس بود که مشخص شد فسفردارشدن یک فرایند تنظیمی است (Derouiche, Cousin et al. ۲۰۱۲).
مسیرهای فسفردار شدن پروتئینی در قالب شبکه بزرگ و متقاطعی شامل پروتئینکینازهای[۱۴۶] فعال دوطرفه، کینازهای فعال به عنوان مراکز شبکه با فسفردار کردن پیش مادههای مختلف و تقاطع فسفردار شدن با دیگر تغییرات پس ترجمهای در نظر گرفته میشود (Derouiche et al. 2012).
موجودات زنده فعالیتهای سلولی خود را با محرکهای مختلف از پیامهای محیطی گرفته تا پیامهای درگیر در تمایز سلولی و تنظیمها سازگار میکنند. فعالیتهای سلولی توسط اثر شکل فعال پروتئین در سلول تنظیم میشوند. این کار میتواند توسط تنظیم رونویسی ژن انجام شود که یک فرایند به طور نسبی کند میباشد، زیرا شامل تولید از ابتدای[۱۴۷] پروتئین است (Chechik and Koller 2009). یک پاسخ سریعتر، پروتئینهای حاضر در سلول هستند که میتوانند بین شکل فعال و غیر فعال از طریق تغییرات برگشتپذیر کووالانسی یا اتصال تنظیم کنندههای آلوستریک[۱۴۸] تغییر شکل دهند، که هر دوی این روشها برگشتپذیرند (Deribe, Pawson et al. ۲۰۱۰, Shen 2010). در میان تغییرات کووالانسی پس از ترجمه، فسفردار شدن فرایندی است که بیشتر بررسی شده است (Hunter 1995). از گذشته فسفردار شدن بسیار مورد توجه بوده است و به عنوان فراوانترین تغییر پس از ترجمه[۱۴۹] در نظر گرفته میشود (Krüger, Kübler et al. ۲۰۰۶)، اگرچه بررسیها نشان میدهد که دیگر تغییرات پس از ترجمهای نیز فراوانی چشمگیری دارند (Choudhary and Mann 2010).
فسفردار شدن پروتئینها میتواند نقشهای متفاوتی در چرخه سلولی (Correia, Alonso-Monge et al. ۲۰۱۰)، فعالیت پروتئین سرکوب کننده سرطانی ۵۳P (MacLaine and Hupp 2011) و در ریتم شبانه روزی پستانداران (Leloup and Goldbeter 2011) و مرگ برنامه ریزی شده سلولی داشته باشد (Kitazumi and Tsukahara 2011).
نوع آزمون
هدف
وسایل مورد نیاز
شرح آزمون
آزمون قدرت عضلات شانه[۱۶۸]
تعیین میزان قدرت عضلات شانه
بارفیکس، کورنومتر
این آزمون دارای ۴ درجه قدرت از ضعیف تا عالی میباشد، جدول درجات اجرا در پیوست ۳ میباشد)، این تست مربوط به ارزیابی قدرت و استقامت دستها میباشد. در این آزمون ورزشکار از میله آویزان شده به صورتی که پاهایش در امتداد بدن بوده و با زمین در تماس نمی باشد. سپس فرد خود را بالا کشیده به صورتی که چانه اش در بالای میله قرار بگیرد. در این حرکت از خم کردن پاها و یا تاب دادن آنها بایستی خودداری شود.
آزمون دو سرعت ۶۰ و ۳۰ متر[۱۶۹]
اندازه گیری دو سرعت فرد در دو سرعت
پیست دو و میدانی کورنومتر، پرچم
دو ۶۰ و ۳۰ متر سرعت: این تست مربوط به ارزیابی سرعت اندامها و کل بدن میباشد. در این آزمون ورزشکار با استارت شروع به حرکت کرده وزمان طی شده این مسیرها توسط زمانسنج اندازه گیری می شود واز طریق زمان دوی ۱۰۰ متر را میتوان تخمین زد
زمان ۶۰ متر+ زمان ۳۰ متر + (۳/۱ × زمان ۳۰ متر) = زمان دوی ۱۰۰ متر
آزمون چابکی ۹×۴ متر[۱۷۰]
این تست تنها آزمونی است که چابکی و هماهنگی کل بدن را میسنجد
۲ قطعه چوب مکعب مستطیل به ابعاد ۱۰×۵×۵، کورنومتر و گچ
دو خط موازی به فاصلهی ۹ متر از همروی زمین کشیده می شود. شرکت کننده، پشت خط شروع قرار میگیرد و با فرمان (رو) به طرف قطعات چوب میدود وبا برداشتن یکی از چوبها به طرف خط شروع برمی گردد و با گذاشتن آن روی زمین در پشت خط( چوب را نباید پرتاب کند) مجدداُ بر میگردد و چوب دیگر را بر میدارد و به طرف خط شروع میدود و از آن عبور می کند. تاُکید می شود چوب باید پشت یکی از خطوط روی زمین گذاشته شود.
آزمون پرش عمودی[۱۷۱]سنجش توان پا ها
اندازه گیری توان عضلات پا
یک صفحه درجه بندی شده و پودر گچ
شرکت کننده به پهلو کنار دیوار قرار میگیرد (بدون کفش بهتر است) یک دستگاه کنار بدن و دست دیگر به صورت کشیده و راحت بالای سر قرار داردو در حالی که انگشتان به پودر آغشته شده، بر روی صفحه مندرج علامت میگذارد. سپس بدون استفاده از دوران کتف ها، درجا، پرش کرده و در بالاترین نقطه ممکن بار دیگر با انگشتان گچی بر روی تخته مدرج علامت میگذارد. از کم کردن این دو علامت میزان پرش مشخص می شود. این عمل میبایست سه بار انجام شود.
آزمون انعطاف پذیری تنه[۱۷۲]
اندازه گیری انعطاف پذیری
زمینی که بر اساس سیستم متریک از ۰ تا ۱۰۰ درجه بندی شده
این تست مربوط به ارزیابی میزان انعطاف پذیری تنه میباشد. در این آزمون ورزشکار پشت به منطقه میایستد که در آن بر اساس سیستم متریک درجه بندی شده است وپاشنهها را بر روی مقیاس صفر میگذارد سپس پاها را به اندازه عرض شانه بازکرده وسعی می کند با انگشتان دست از وسط پا دورترین نقطه پشت سرش را لمس کند. حد فاصل خط پاشنه تا محل انگشتان رکورد فرد محسوب میگردد.
آزمون کوپر (۱۲ دقیقه دویدن)[۱۷۳]
بدست آوردن حداکثر اکسیژن مصرفی و استقامت قلبی - عروقی
پیست دو ومیدانی که در فواصل ۱۰ متری علامت گذاری شده باشد، کورنومتر
در این تست شرکت کنندهها به مدت ۱۲ دقیقه میدوند و در انتهای این زمان، مسافت طی شده اندازه گیری می شود. با معادله زیر میتوان vo2max فرد را محاسبه کرد: هر مایل ۷۶/۱۶۰۹
(مسافت طی شده در ۱۲ دقیقه به مایل) ۱۱/۲۸۷۲+۳۵/۹۷۱۲*- vo2max =
Umiker-Sebeok, J. (1992), Meaning Construction in a Cultural Gallery: A Sociosemiotic Study of Consumption Experiences in a Museum. Advances in Consumer Research, Vol. 19, 46-55.
Usunier J.-C. (2006), Relevance in Business Research: The Case of Country-of-Origin Research in Marketing. European Management Review; 3:60-73.
Vanden Abeele, P. & MacLachlan D.L. (1994), Process Tracing of Emotional Responses to TV Ads: Revisiting the Warmth Monitor. Journal of Consumer Research, Vol. 20 (March), 586-600.
Veeanne, F.W.Y. (2007). The Impact of Price on Country of Origin Effect towards Attitude and Purchase Intention. dissertation, Hong Kong Baptist University.
Verlegh, P.W.J. (2001), Country-of Origin Effects on Consumer Product Evaluations. Doctoral dissertation, University of Wageningen.
Verlegh, P.W.J. & Steenkamp J.-B.E.M. (1999), A review and meta-analysis of country-of-origin research. Journal of Economic Psychology, Vol. 20, No. 5, 521-546.
Verlegh, P.W.J., Steenkamp J.-B.E.M., & Meulenberg M.T.G. (2005), Country-of-origin effects in consumer processing of advertising claims. International Journal of Research in Marketing, Vol. 22 (2), 127-139.
Wilmshurst, John & Mackay, Adrian. (2002). The Fundamentals and Practice of Marketing. 4th ed. Jordan Hill.
Yaprak, A. & Parameswaran R. (1986), Strategy Formulation in Multinational Marketing: A Deductive, Paradigm-Integrating Approach. Advances in International Marketing, 1, 21-45.
Yavas, U. & Alpay G. (1986), Does an Exporting Nation Enjoy the Same Cross-national Commercial Image? International Journal of Advertising, 5, 2, 109-119.
Yoon S.-J., Cannon H.M., & Yaprak A. (1995), Evaluating the CYMYC Cosmopolitan Scale on Korean Consumers. Advances in International Marketing; 7:211-32.
Zajonc, R.B. (1980), Feeling and Thinking: References Need no Inferences. The American Psychologist, Vol. 35 (2), 151-175.
Zajonc, R.B. & Markus H. (1982), Affective and Cognitive Factors in Preferences. Journal of Consumer Research, Vol. 9 (September), 123-131.
Zajonc, R.B. & Markus H. (1985), Must All Affect Be Mediated By Cognition?. Journal of Consumer Research, Vol. 12 (December), 363-364.
Zinkhan G.H., & Fornell C. (1989), A Test of the Learning Hierarchy in High & Low Involvement Situations. Advances in Consumer Research; 16(1):152-9.
Zolfagharian M.A., & Sun Qin. (2010), Country of origin, ethnocentrism and bicultural consumers: the case of Mexican Americans. Journal of Consumer Marketing, 345–۳۵۷٫
پیوستها
پیوست الف
جدول (۲-۴) مروری بر مطالعات کلیدی کشور محل ساخت (Roth & Diamantopoulos 2008)
ردیف | نویسندگان | کشورهای مورد بررسی | COO | طبقه بندی محصول | ابعاد محصول | ابعاد کشور | نگرش نسبت به کشور | متدولوژی | آزمون پایایی | آزمون روایی | نمونه | موارد منبع و شکل گیری |
۱ | وانگ و دیگران،۱۹۸۰ | ایالات متحده | فرانسه، ایتالیا، هلند، لهستان، رومانی، اسپانیا، سوئد، شوروی و آلمان | محصولات بطور کلی | موجود نمی باشد | تأثیر محیط خارجی (محیط اقتصادی و محیط سیاسی) | شناختی | تجزیه و تحلیلهای توصیفی و ANOVA | موجود نمی باشد | موجود نمی باشد | ۲۷۳ نفر از بین خانواده ها بصورت تصادفی | ادبیات تحقیق |
۳۳۵- معنی بیت: اگر نقّاش در کنار عکس شیرین تصویر تو را بکشد، به خاطر زیبایی بسیار تو، تصویر شیرین از شدّت اضطراب و حسد بی تاب می شود و چون عکسی که در آینه است از جا بیرون می آید.
مفهوم بیت: مبالغه در بیان زیبایی معشوق.
۳۳۶- وجود پستی و بلندی در شعر لازم و طبیعی است.
۳۳۷- شست : زهگیر یعنی انگشتری مانندی که ازاستخوان و جز آن سازند و در ابهام کرده و در وقت کمانداری زه کمان را بدان گیرند و آن را به اعتبار انگشت ابهام شست گویند. (برهان ) (از ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات ). زهگیر که انگشترمانندی است از استخوان .(یادداشت مولف ). قلابی که بدان ماهی گیرند. (ناظم الاطباء) (از برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ). (فرهنگ دهخدا، ۱۳۷۳:۱۲۵۷۵)
در طبع خلیدن : کنایه از ناگوار و ناخوشایند بودن.
دخل : اصلاح کردن و دخل و تصرّف در شعر.
۳۳۸- مفهوم کلی بیت: از مهربانی و چرب زبانی دشمن بترس چون از این طریق به تو آسیب می رساند.
۳۴۰- خاک: مجازاً قبر.
۳۴۱- مجنون به دلیل شیدایی اش، سر به بیابان می گذاشت و از آنجا که دوست نداشت به او تهمت خانه نشینی بزنند نپذیرفت که او را چون دیوانگان با زنجیر ببندند. وگرنه مجنون هرگز از رنج و عذاب زنجیر نمی ترسید.
۳۴۲- منظور از «سخن کس»، بدگویی دیگران و تهمت سرقت ادبی به شاعر بستن است.
۳۴۳- مناسبت« ششیر» با «نیستان» و مناسبت «تیر» با «نی».
شیردلی : جوانمردی.
۳۴۴- تابه: ظرف فلزی پهن که برای پختن گوشت ، ماهی ، نان و …به کار می رود.
۳۴۵- آدم بهتر است بمیرد تا این که اهل دنیا به او محبت کنند.
سردابه: خانه تابستانی ، اتاقکی در زیر زمین خانه برای استفاده از خنکی آن در تابستان برای نگهداری غذا و چیزهای فاسد شدنی.(فرهنگ فارسی معین)
۳۴۶- پاتابه : پاپیچ . چیزی که پیاده روان به پا پیچند. پالیک . بادیج (دهخدا، ۱۳۷۳: ۴۶۲۸) کنایه از مزاحم( فرهنگ فارسی معین)
۳۴۷- بار: اذن ورود گرفتن برای درآمدن نزد پادشاهی.(دهخدا)
۳۴۹- زنّار: هر حلقه و رشته ای که بر میان قدح و ساغر بندند. (ناظم الاطباء).|| (اصطلاح تصوّف ) به معنی یک رنگی و یک جهتی سالک باشد در راه دین و متابعت راه یقین و در کشف اللغات می گوید: زنّار در اصطلاح سالکان عبارت از عقد خدمت و بند طاعت محبوب حقیقی است در هر مرتبه که باشد عبادت راست و درست باید کرد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). || رشته متصل به صلیب که مسیحیان بگردن خود آویزند. (فرهنگ فارسی معین ). همه به نقل از: ( دهخدا، ۱۳۸۵: ۱۵۸۲)، (برهان، ۱۳۶۲: ۱۰۳۳)
توحید: یگانگی و اقرار به وحدانیّت خدای تعالی جل شأنه . (ناظم الاطباء). به خدای یگانه ایمان داشتن . یگانه پرستی . یکتاپرستی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
«سبحه» نماد مسلمانی و «زنّار» نماد کافر بودن است.
۳۵۰- خط جام ، نقشی است که از پر شدن جام شراب بر دور شیشه آن نمایان می شود.از آنجا که برای پاک کردن اشک ،آستین بر روی چشم و روی می گذارند، می گویدکه اشک خونین چشم برای به منزله شراب رنگین من است و جام همچون آستین است و خط جام به مانند بخیه روی آستین است.
۳۵۱- معنی بیت : به محض اینکه زلف بلند معشوق به زمین رسید فهمیدم حلقه زلف همچون حلقه دام مرا اسیر خود می گرداتد..
۳۵۲- ناوک: تیر، تیری که با کمان اندازند. (فرهنگ فارسی معین)
همای ناوک: تشبیه بلیغ اضافی
یعنی همان نقش هایی که به صورت پیچیده در استخوان هستند ، مانند دامی برای شکار تیر استخوان خوار معشوق است.
مفهوم بیت: تیر او به استخوانم فرو می رود.
۳۵۳- معنی بیت: گریه بسیار که ناشی از وجود غم و اندوه است، نه تنها منجر به نابینایی می شود بلکه موی سر را خیلی زود سفید می کند.
۳۵۴- صبح وطن: صبحی است که برای مسافر بعد از رسیدن به خانه خود طلوع می کند و آن هم به سبب دیدار خویشان خوشایند است؛ برخلاف شب غربت که به علت دوری و فراق از عزیزان پریشانی خاطر روی می دهد.(شارح)
۳۵۵- به چشم خود نتوان دید :این عبارت کنایی زمانی به کار می رود که دیدن چیزی که ندیدن آن بهتر است اتفاق می افتد.
۳۵۷- سامان: وسایل ، بار و بنه زندگی. (فرهنگ فارسی معین)
اگر درویش هنگام مسافرت اسباب و بار و بنه با خودش ببرد نابود می شود چون توشه و ساز و برگ سفر برای اهل قناعت مانند پر مور موجب هلاکت اوست. (شارح)
می توان به وجه دیگری مصرع دوم را تعبیر نمود: ساز و برگ اهل قناعت و درویشان به اندازه پر مورچه سبک و کم حجم است .
۳۵۸- خمخانه : شرابخانه . میکده . میخانه . (ناظم الاطباء). شرابخانه به اعتبار آنکه اکثر در شرابخانه خم ها نهادهاند. (غیاث اللغات ). ( دهخدا، ۱۳۸۵: ۱۱۶۰)
۳۵۹- مقصود از نان، سنگ آسیا است که به اعتبار شکل ظاهری اش که دایره ای و گرد است به قرص نان تشبیه شده است و مناسبت و رابطه آب با آسیا آشکار است.
۳۶۰- تخت روان: تخت پادشاهان است که زیردستان آن را بر دوش خود می کشند.
هر کس که محتاج روزی است وقتی روزی خود را یافت خود را سلیمان زمان تصور می کند و با پادشاهان برابر می داند ، همانند مور که وقتی بر روی سنگ آسیا بنشیند آن سنگ را همچون تخت روان سلیمان می پندارد و همچون پادشاه رفتار می کند.
آرایه های تلمیح و تناسب بین الفاظ مور، سلیمان و تخت روان.
۳۶۱- معنی بیت: شراب از روی دوستی و محبت موجب شادکامی ما شده است ،الهی که برای همیشه مطابق میل دوستان خوش و خرم بماند.
مفهوم بیت: دعا در حقّ شراب به دلیل کام بخشی اش.
۳۶۲- آشکار است که باد با وزیدن شمع را خاموش می کند.
نسیم نوبهاری برای من به منزله باد پاییزی است.
۳۶۳- معنی بیت: از تعّدی و دراز دستی شخص غارتگر چرا آزرده خاطر باشم؟چون در حقیقت او مانند باغبانی است که موجب بالیدن و ترقّی من می شود مانند شمع که گلچین ( کوتاه کردن فتیله سوخته) او روشنی بخش اوست.
نهال شمع: تشبیه بلیغ اضافی.
۳۶۴- منظور از میان آسیا ،همان سوراخ میانی است که گندم را از آنجا به درون آسیا می ریزند تا به آرد تبدیل شود و ساییده آن از کنار آسیا بیرون می افتد. وضعیّت من در مورد روزی که محروم و بی نصیبم از آن، همانند میان آسیا است که بی نصیب از گندمی است که آرد می شود و اطراف آسیا به دلیل برخورداری از آرد مشابه حال مردمان دیگر است به واسطه رسیدن روزی من به دست آنان.
۳۶۵- انداز: قصد و میل نمودن . (برهان قاطع) (هفت قلزم ). قصد کردن . (جهانگیری ). قصد و آهنگ. (رشیدی )
در شعر غنی نیز به معنای قصد و میل نمودن آمده است: