۳-۳-۲- نجوم وناصر خسرو
ناصرخسرو از علوم یونانی از ارثماطیقی و مجسطی، بطلمیوس ونجوم و سایر علوم، تبحّرکافی یافته بود. وی دراشعار خود در سفرنامه و سایر کُتُب مکرر به احاطۀ خود به اینعلوم و مقام عظیم فضل و دانش خود اشاره میکند، مخصوصاً درسفرنامه و روشنائی نامه، همه جا از نجوم و قرانات کواکب و کسوف حرف میزند، مخصوصاً درلحسا و قطیف، امیر عرب از او، از روی علم نجوم سوال می کند که آیا لحسا را میتوان گرفت یا نه؟ ولی ظاهراّ با آنکه منکرِ تاثیرات نجوم نبوده و به غیبگوئی، از روی تنجیم چندان اعتقادی نداشته و به قول خود درجواب امیرعرب راجع به سوال درباب فتح لحسا « هرچه مصلحت بود.» میگفته است.(ناصرخسرو ،۱۳۷۲ :۱۸-۱۹)
۳-۳-۳- آثار علمی وادبی حکیم قبادیانی
الف)دیوان اشعار: مقدار ابیّات دیوان اورا تا سی هزار بیت نوشته اند، ولی آنچه اکنون در دست است حدود یازده هزار بیت است.
ب) سفرنامه:یکی از نمونههای زیبای نثر پارسی است، که ناصرخسرو درآن شرح حوادث سفرِهفت سالۀ خودرا نگاشته است.
پ) زادالمسافرین: مهمترین کتاب فلسفی و کلامی حکیم قبادیان است، که آن رادر سال ۴۵۳ ه.ق تألیف نموده است.
ت) جامع الحکمتین: رسالۀ ارزشمندی است که در هر فصل ازاین رسالۀ، نخست عقاید منسوب به افلاطون، ارسطو، فیثاغورث، سقراط، محمد زکریّای رازی، کرامیان و معتزله را شرح داده است.
ج) وجه دین (روی دین ): درزمینۀ تأویلات و باطن عبادات و احکام شریعت، به طریقۀ اسماعیلیان، تألیف شده است .
چ) گشایش ورهایش : دراین رساله، ناصرخسرو به چند جواب مذهبی پاسخ داده است.
ح) مثنوی روشنایی نامه در ۵۹۲ بیت
خ) مثنوی سعادت نامه در۳۰۰ بیت
د) خوان اخوان ( همان، ۸۹۳-۸۹۷)
۳-۴- سنایی غزنوی
ابوالمجد مجدودبنِ آدم سنائی ِغزنوی، شاعر و حکیم وعارف بزرگ قرن پنجم و اوایل قرن ششم درسال ۴۶۷ درغزنه متولد شد، دوران کودکی وجوانی اودر غزنین گذشت و در همین شهر به تحصیل علوم ومعارف زمانه پرداخت، و در تمامی میدانهای معرفت عصر، از ادبیّات عرب گرفته تا فقه، حدیث، تفسیر، طب، نجوم ،حکمت و کلام به درجۀ والایی رسید. همچنین، درعلم نجوم و اختیارات حظ و بهرۀ کافی داشته و ذکر اصطلاحات بسیار اینعلم در شعر وی دلیل تبحّر وی در این علوم است. یکی از نکاتی که درزندگی سنائی، همراه با افسانهای شگفت آورشده است، مسأله دگرگونی احوال او و در نتیجه تحولِ شعر اوست. اوشاعری مدیحه سرای بود و عمرِ خودرا دراین راه سپری کرده بود. وی دردورۀ اول زندگی، مانند تمام شاعران درباری، اشعاری در مدح شاهانِعصر خویش از جمله: سلطان مسعود سوم (مسعود بن ابراهیم)، سلطان سنجر سلجوقی و سلطان بهرام شاه غزنوی و درباریان آنها سروده است. او که در آغاز حال، مدیحه سرا و هجو گو بود. پس از دگرگونی روحی که در او به وجود آمد، از مدح شاهان وآستان بوسی درباریان دست شست، وکاراستغنای او به جایی رسید، که پیشنهاد عروسی با خواهر بهرام شاه غزنوی، یکی از آخرین شاهان مقتدر آل سبکتکین را نپذیرفت. از آن پس دانش عمیق و طبع لطیف خودرا وقف بیان توحید و حقایق عرفانی نمود.(شریفی،۱۳۸۷: ۸۲۷)
ازبرخی قصاید نخستین سنائی، برمیآید که وی در آغاز پیرو مذهب حنفی بوده ولی گویا در نیمۀ دوم زندگی خود از این مذهب رویگردان شده است. سنایی غزنوی، درسال ۵۲۹ درشهر غزنه (درشرق افغانستان) درگذشت، و به خاک سپرده شد.
۳- ۴- ۱- سبک سنائی
او آغازگر حرکت غزل، و غزلیّات او دوگونه است: یک دسته، همان رنگ و بوی تغزّل را دارد. که در سیر تکاملی خود از طریق اشعار انوری و ظهیر، در اشعارسعدی به اوج خود میرسد. و دستۀ دیگر، اشعاری است اخلاقی یا به اصطلاح عارفانه که در سیر تکاملی خود، از طریق اشعار خاقانی، نظامی و عطار سپس دراشعار مولوی به اوج خود میرسد. بعضی از غزلیّات او پخته نیست یعنی از نظر موضوع و هم ازنظر زبان خام و ناپخته است.غزلیّات او در برابر شاعرانی چون سعدی و حافظ تازه کار بودن خود را آشکار میسازد.(دلیری ،۱۳۷۶: ۲۵۷)
«سنائی، نمایندۀ برجستۀ نوعی از قصیده، در زبان فارسی است. که آن را باید قصیدۀ نقدِجامعه و زهد و عرفان و اخلاق خواند. دراین میدان، هیچ یک از استادان بزرگ قصیده، به پای او نمی رسند.» (شفیعی کدکنی،۱۳۹۰: ۱۲)
«سنایی، در آغاز شاعری، به شیوۀ فرخی سیستانی و منوچهری دامغانی و مسعود سعد سلمان قصیده میسرود، امّا به تدریج خود، پایه گذار سبک نوینی در ادب پارسی شد، که وی رادر ردیف نخست شاعران پارسیگوی قرارداد. وی ازجهتی با سرودن مثنویهای عرفانی و گنجاندن مسایل خداشناسی با بیانی فلسفی، همراه با پند واندرزهایحکیمانه، درآنها، بزرگانی چون نظامیگنجوی، عطار نیشابوری، جلالالدّین مولوی و اوحدی مراغهای را به پیروی از خود واداشت، به طوریکه، مولانای روم با همۀ شأن والای خود در سرودن مثنویعرفانی دراثرجاودانۀ خویش، یعنی؛ مثنوی معنوی که به گفتۀ شیخ بهایی، قرآن پارسی خودرا دنبالهروی حکیم غزنه میداند. سنایی به جز مثنوی های عرفانی، درسرودن قصاید زُهدیه، معروف وصاحب سبک ویژهایاست، و در این شیوه بزرگانی مانند: خاقانیشروانی، جماالدّیناصفهانی، مجیر بیلقانی و سلمان ساوجی، از وی پیروی نموده اند. او همچنین، با انتقادیتلخ وگزنده ازمردم زمانه سرودهاست؛که به قصاید زُهدیّه معروف است. و این قصاید سرشار از معارف و حقایق عرفانی و زُهد، وعظ و تمثیلات تعلیمی که با بیانی شیوا و استوار ادا شده است.» (دلیری، ۱۳۷۶: ۲۶۰)
۳-۴-۲- آثار حکیم سنایی
الف)دیوان اشعار : که مجموعه ای از قصاید و رباعیات سنایی است .
ب)حدیقه الحقیقه وشریعه الطریقه (الهی نامه یا فخری نامه )شاهکار ارجمند سنایی، در مثنوی عرفانی، در ده باب ودر ده هزار بیت، به نام بهرام شاه غزنوی سروده شده است.
پ)کارنامۀ بلخ (مطایبه نامه ): نخستین مثنوی حکیم سنایی است. او در این مثنوی، با بزرگان بلخ مطایبات شیرینی دارد.
ت)سیرالعباد الی المعاد (کنوزالرموز): درآن به طریق تمثیل از خلقت انسان، اقسام نفس وعقل و مسایل اخلاقی سخن رفته است.
ث)طریق التّحقیق: مثنوی عرفانی است، از حکیم غزنه، ۸۷۳ بیت دارد.
ج)عقلنامه: مثنوی است ودر۲۴۲ بیت سروده شده است.
چ)عشقنامه: مثنوی در ۵۷۶ بیت، درزمینۀ پند واندرز وموعظه وعشق به مبدأ وجود
ح) تحریمه القلم ( تجربه العلم ) (همان، ۲۶۱)
۳-۲-۵ - خاقانی شروانی
او به حسانالعجم افضلالدّین بدیل بن علیخاقانی شروانی، شهرت یافته است. وی، یکی از ستارۀ تابناک ادب پارسی است. اودرسال ۵۲۰ (ه. ق) چشم به جهان گشود ودر دیوان خود، شروان را بعنوان شهرزادگاه خود نام برده است. پدرش درودگر و مادرش کنیزکی آشپز بوده است. و درسن ۷یا ۸ سالگی پدرش را از دست داد. نخستین استاد خاقانی، عمویشکافیالدّین عمربن عثمان بود، که خاقانی تا ۲۵ سالگی، تحت سرپرستی او بود. سپس زیرنظر نظامالدّین، ابوالعلاءگنجوی، که دردربار شروانشاهان، استاد شُعرا بشمار میرفت. به استعداد سرشار شاعر جوان پی برده بود، تربیت وی را بعهده گرفت. فنون شاعری را به او آموخت و او را به شروانشاه معرفی نمود. «عنوان شعری او در آغاز امر حقایقی بود، ولی پس از آنکه ابوعلاء وی را به خدمت خاقان منوچهر معرفی کرد، لقب« خاقانی» بر او نهاد.» ( صفا، ۱۳۴۹، ج۲: ۷۷۸) وی، در زمینۀ دانشهای گوناگون، چون: اخترشناسی، پزشکی، داروگری، گیاهشناسی، باورشناسی، دین شناسی و مردم شناسی بهره مند بود.
خاقانی، شاعر بلند پروازی بوده است. با این که از سوی شاهان شعردوست شروان مورد بهترین حمایتها بوده است. امّا بسیار مشتاق و درآرزوی رفتن به دربار پُرشکوه سلطان سنجردرخراسان بود. یکی از ویژگیهای اخلاقی خاقانی، مناعت طبع و همت بلند اوست. وی با وجود اینکه شاعری مدیحه پرداز است و همواره عزت نفس خود را حفظ می کند. وپای بند مال و مقام نیست، بلکه به آبرو و عزت نفس و نام بلند بیشتر اهمّیت میدهد .
مذهب او، سُنی وپیرو شافعیه بوده است. و دراشعارش، از طریقۀ تسنن و احکام سخن گفته است. دینداری وزُهد در اشعارش به خوبی آشکار است. شش قصیدۀ بلندی که در وصف کعبه و ستایش ازرسول اکرم (ص) سروده و اشاراتیکه دربیشتر سرودههایش به آیات قرآنی و احادیث نبوی دارد نشان از، اعتقادات دینی و مذهبی قرص ومحکم اوست .
او بخاطر طبع آزادگی وبلند پروازانه وخوی مغرورانهاش، و خودداری کردن از خدمت کورکورانه، دشمنی درباریان وخاقانهای شروان را بسوی خود جلب نمود. ومدت هفت ماه در قلعۀ شابران محبـــوس شد.اگر چه
او در حبس تأدیبی بود. و درآنجا در پنج قصیدۀ حبسیّۀ خود با لحن بسیار سوزناک، از رنج ها و سختیهای زندان یاد می کند،و هر خواننده را با شنیدن، متاثر می کند. وی در سال ۵۲۹(ه.ق) درگذشت. (همان)
۳- ۵-۱- سبک و شیوه ی سخن خاقانی
او استادی قوی طبع و جزو چند تن از قصیده سُرایان بزرگ ایران است. قدرت نوآوری او در ابداع ترکیبات و تشبیهات نوین از وی شاعری صاحب سبک پدید آوردهاست. یکی از ویزگیهای سخن او برخلاف عنصری و انوری، قصیده های خود را با تغزّلی بلند در توصیف جلوههای طبیعت آغاز می کند. و گاهی دو یا سه بار تجدید مطلع می کند؛ تا کمتر به مدح ممدوح بپردازد. سبک خاقانی شروانی، آذربایجانی است. یعنی سبک بینابینِ سبک خراسانی و سبک عراقی است.(دلیری، ۱۳۸۱: ۶۳-۵۷) این شاعر از باب علم و ادب ومقام و مرتبه بلند و استادی و مهارت در فن خود در شمار شاعران کم نظیر و از ارکان شعر فارسی است و شیوۀ او در شمار سبکهای مطبوع شعر است، پس از وی، مورد تقلید و پیروی بسیاری از شاعران پارسی زبان قرار گرفت. » ( صفا، ۱۳۴۹،ج۲ :۷۸۴)
از ویژگیهای کلام خاقانی، پیچیدگی های لفظی و معنوی، ابداع ترکیبات و تشبیهات نوین، توصیف طبیعت وصحنه آرائی های شاعرانه، گلایه از زمان ومردم زمان و مرثیههای سوزناک در سوگ عزیزان است. (دلیری، ۱۳۷۶: ۳۴۷-۵۲ )
۳-۵-۲- آثار خاقانی
خاقانی، علاوه بردیوان او که متضمّن قصاید، مقطعات، ترجیعات، غزلها و رباعیات است، مثنوی تحفه العراقین اوست.که به نام جماالدّین ابو جعفر محمدبن علی اصفهانی، که از رجال معروف قرن ششم بوده، سروده است. ( صفا، ۱۳۴۹،ج۲: ۷۸۱)
۳-۲-۶ - حکیم نظامی گنجوی
حکیم ابومحمد الیاس بن یوسف که به نظامی گنجوی معروف است. از تاریخ تولّد وفات این شاعرنامدارسندی موجود نیست. گویا بین سالهای۵۳۰ تا۵۴۰ درگنجه متولّد شدهاست، اصل خاندان او از روستایی در تفرش بوده و به گنجه مهاجرت کرده اند. نظامی، سه همسر، یکی پس از دیگری اختیارکرد، هرسه آنها، پیش از
رحلت وی، دار فانی را وداع گفتند. نخستین همسر نظامی زنی به نام آفاق بود، که مادر تنها پسرش محمد است، این زن گویا، درهنگامی وفات یافته که حکیم سرودن مثنوی خسرو وشیرین را به مرحلۀ پایانی رسانیده بود. همچنین حکیم نظامی، ازآن دسته شاعرانی است که برای خدمت، نزد هیچ پادشاهی نرفت. و هیچ وابستگی به دربار پادشاهان نداشت او از راهکشاورزی امرار و معاش میکرد. و از نظر پاکیاخلاق بین شاعران پارسیگو زبانزد بود. او درگفتارخود پایبندی به اصول و مبانی دین است.« حکیمگنجه از نظر مذهبی، پیرو شافعی و از نظرکلامی، اشعری بود. ولی مانند بسیاری از سخنوران صوفی مسلک پاک نهاد ایرانی، بخاطر صفای باطن و اندیشۀ فروزان خود به مولیالموحّدین حضرت علی(ع) عشق میورزید.» (دلیری،۱۳۷۶: ۳۷۲) گویا سال وفات حکیم نظامی، در سال ۶۱۴ ه.ق بوده است.
حکیم نظامی، در دانش های عقلی چون: فلسفه، الهیات، منطق، ریاضیات، نجوم، موسیقی، پزشکی ودرعلوم نقلی مانند: قرآن، اخبار، فقه، حدیث، تاریخ، و سایر علوم و فنون متداول عصر خود سرآمد بوده است. خود نیز درسروده هایش از دانش گستردۀ و والایش سخن گفته است.
ضمن سوال و جواب خسروپرویز با بزرگ امید، اطلاع وسیع خود را از علمنجوم و شناخت خارق العادهاش را، از کهکشانها که با دانش ستارهشناسان امروزی نزدیک است، بدین گونه آشکار می سازد:
شنیدستم که هرکوکب جهانیست جــداگــانه زمـیـن وآسمــانیست
اودر لیلی ومجنون، با توصیف عالمانه اصطلاحات نجومی و صورتهای فلکی دامنۀ گستردۀآگاهی های وسیع خود را از دانشهای گوناگون به نمایش میگذارد.
این سخنسرای بلندآوازه، گویی داستانهایکهن ایرانی را در لباس فاخر شعر جاودانگی بخشید و از سوی دیگر، عالیترین افکار خداپرستانه و زیباترین معراجیهها رادر ادب فارسی آفریده که قرن های متمادی مورد تقلید شاعران ایرانی و غیر ایرانی قرار گرفت. (همان)
- هر بازیکن باید قاعده بازی را بداند.
- هر بازیکن باید بداند که حریف نیز قاعده بازی را میداند.
- هر بازیکن مورد الف و ب را میداند.
در این صورت میگوییم قاعدهی بازی به صورت آگاهی یا دانش عمومی بین بازیکنان است.
-
- تعادل[۳۱] : در نظریه بازیها تعادل وضعیتی را نشان میدهد که بازیکنان انگیزهای برای تغییر آن ندارند. لذا یافتن تعادل بازی، به معنی یافتن راهحلی برای بازی است که در آن هر بازیکن بر اساس استدلال ها، پیش بینیها و ترجیحات خود و همچنین در پاسخ به رفتار رقبا، رفتار خود را شکل داده است و هیچ تمایلی برای بر هم زدن آن ندارد. در نظریه بازیها، تعادل به معنای بهترین وضعیت یا بهترین راه حل نیست، بلکه راهحلی برای بازی است که بازیکنان انگیزهای برای خروج از آن ندارند.
بازیها را می توان از جنبه های مختلفی تقسیم بندی نمود. این تقسیم بندی را میتوان بر اساس تعداد بازیکنان، تعداد استراتژیها، توافق یا عدم توافق، اطلاعات کامل و اطلاعات ناقص و … انجام داد. در اینجا به برخی از این تقسیم بندیها اشاره می شود:
الف. بازیهای همکارانه و غیر همکارانه: یکی از ملاکهای مهم در تقسیم بندی بازیها این است که آیا پیش از انجام این بازی بین بازیکنان مذاکرهای صورت میگیرد یا نه. اگر بین بازیکنان مذاکرهای صورت گیرد و توافقی هم به وجود بیاید و اجراگردد، اصطلاحا به آن ” بازی همکارانه[۳۲] ” میگویند. اما اگر چنین مذاکراتی وجود نداشته باشد و یا به یک توافق قابل اجرا منجر نشود، آن را ” بازی غیر همکارانه[۳۳] ” میگویند. در واقع در بازی توافقی، بازیکنان این امکان را دارند تا با هم ارتباط بر قرار کرده و با هم مذاکره نمایند تا به یک قرار داد قابل اجرا برسند.
ب. تقسیم بندی بازیها از نظر اطلاعات: تقسیم بندی دیگری از بازیها وجود دارد که بر مبنای میزان اطلاعات بازیکنان از وضعیت بازی میباشد. اگر هر بازیکن، تعداد بازیکنان، استراتژی های هر یک از آنها و همچنین میزان برد و باخت در پایان بازی را بداند، آن را بازی با ” اطلاعات کامل[۳۴] ” میگویند. اما در یک بازی ممکن است وضعیت به گونه ای باشد که بازیکنان شناخت کاملی از استراتژی های رقبای خود یا تعداد آنها و یا برد و باخت بازی نداشته باشند که به آن بازی با ” اطلاعات ناقص[۳۵] ” میگویند.
در این تحقیق فرض می شود بازی بین سه بازیکن یک بازی با اطلاعات کامل میباشد.
ج. ایستایی[۳۶] یا پویایی[۳۷] بازی : تمایز بین ایستا و پویا بودن حرکت یا تصمیم بازیکنان، مهم است، زیرا در هر کدام بازیکنان باید تفکر متفاوتی داشته باشند. در بازی ایستا، حرکت بازیکنان همزمان است. در این بازیها برای بازیکنان شرایط به گونه ای است که گویا همه آنها در یک لحظه اقدام به تصمیم گیری می کنند. در بازی پویا، حرکت بازیکنان به صورت متوالی است، یعنی یک بازیکن با مشاهده حرکت بازیکن اول اقدام به حرکت می کند. اگر در بازی پویا، بازیکن دوم نتواند حرکت بازیکن اول را مشاهده نماید، این بازی تفاوت چندانی با بازی ایستا ندارد. در این حالت تنها تفاوت در این است که به یکی از بازیکنان امتیاز انجام اولین حرکت را دادهایم که طبق آن می تواند شروعکننده بازی باشد.
در این تحقیق، بازی بین سه بازیکن معرفی شده در هر دو حالت ایستا و پویا مورد بررسی قرار میگیرد و نتایج مربوط به هر بازی مورد تحلیل قرار میگیرد.
۳-۴- بازیهای ایستا با اطلاعات کامل
بازی ایستا به بازی گفته می شود که در آن حرکت بازیکنان به طور همزمان انجام می شود و هیچ تقدم و تاخری وجود ندارد. گویی بازیکنان، بدون اینکه همدیگر را ملاقات و یا رفتار همدیگر را مشاهده کنند، صرفا بر اساس حدسها و اطلاعات خود، استراتژی های خود را انتخاب می کنند. از طرف دیگر فرض می شود در این بازیها، اطلاعات کامل است. اطلاعات کامل به این معنی است که هر بازیکن، تعداد بازیکنان، استراتژی های آنها و بردهای (پیامدهای) پایان بازی را میداند.
قدم اول در مطالعه بازیهای ایستا با اطلاعات کامل درک طریقه نشان دادن آن بازی است. بازیهای ایستا با اطلاعات کامل را معمولا به دو صورت ماتریسی و یا با توابع برد بازیکنان نشان می دهند که در آنها، تصمیمات بازیکنان به طور همزمان اتخاذ می شود که به آن فرم نرمال یا فرم استراتژیک میگویند. فرم نرمال شامل تعداد بازیکنان، تعداد استراتژیها و پیامدهای هر ترکیب انتخابی میباشد. فرض بر این است که هر یک از بازیکنان فرم نرمال (استراتژیک) را که معمولا به صورت یک ماتریس یا توابع برد میباشد، میدانند و به عبارت دقیق، راجع به آن دانش عمومی وجود دارد.
در این تحقیق در حالت ایستا با اطلاعات کامل هم به صورت رتبه بندی به حل بازی مورد نظر میپردازیم و هم در یک بازی دو نفره به مدلسازی برای ایران و امریکا خواهیم پرداخت.
۳-۴-۱- فرم استراتژیک بازیها
فرم استراتژیک یک بازی همانگونه که بیان شد نشاندهنده تعداد بازیکنان، مجموعه استراتژی های هر بازیکن و پیامدهای هر یک از بازیکنان میباشد.
فرض میکنیم n بازیکن وجود دارد که شامل ۱، ۲، … و n میباشند. در این صورت مجموعه بازیکنان عبارت است از:
(۳-۱) N = {1 , 2 , … , n}
در بازی ایستا به هر بازیکن فقط یکبار فرصت انتخاب داده می شود و این انتخاب را بدون اطلاع از انتخاب حریف اتخاذ می کند.
در بسیاری از بازیها هر بازیکن تعداد محدودی استراتژی دارد که از میان آنها یکی را انتخاب می کند. مجموعه اعمال یا تصمیماتی را که بازیکن i می تواند اتخاذ کند، مجموعه استراتژی یا فضای استراتژی بازیکن i ام میگوییم. مجموعه استراتژی بازیکن i ام را با Si نشان میدهیم که عبارت است از:
(۳-۲) Si = {si1 , si2 , … , sim}
بنابراین sij نشاندهنده استراتژی jام بازیکن iام و m تعداد کل استراتژی های بازیکن iام میباشد. با توجه به اینکه n بازیکن وجود دارد، لذا مجموعه استراتژی تمامی بازیکنان عبارت است از:
(۳-۳) S = {s1 , s2 , … , sn}
از طرف دیگر، پیامد بازی برای بازیکن iام را که با ui نشان میدهیم، بیانگر هر پیامد یا نتیجهای (اعم از سود، مطلوبیت و …) است که در پایان بازی نصیب بازیکن iام می شود. به طور کلی پیامد هر بازیکن بستگی به استراتژی های انتخاب شده توسط تمامی بازیکنان دارد. پیامد بازیکن i را با ui نشان می دهند که به صورت زیر تعریف می شود:
(۳-۴) Ui : S → R i N
S حاصلضرب دکارتی مجموعه استراتژی های بازیکنان است، یعنی (گیبونز، ۱۹۹۲):
(۳-۵) S = S1 × S2 × … × Sn= {(s1 , s1 , … , s1) , … , (sk , sk , … , sk)}
حاصلضرب مذکور مجموعه n تاییهای مرتب را به دست میدهد که هر یک از آنها یک ترکیب استراتژی انتخابی توسط بازیکنان را نشان میدهد. به عنوان مثال ترکیب (s1 , s1 , … , s1) نشاندهنده این است که در آن بازیکن یک استراتژی ۱s خود، بازیکن دو استراتژی s1 خود،… و بازیکن n استراتژی s1 خود را انتخاب کرده است.
بنابراین هنگامی که هر بازیکن از مجموعه استراتژی خود یکی را انتخاب کرد ( Si si)i، در این صورت si انتخابی او همراه با استراتژی های انتخابی حریفان، پیامد او و حریفان را نشان میدهد. پیامد بازیکن i را با ai نشان میدهیم که ai متعلق به مجموعه اعداد حقیقی است. به عنوان مثال اگر در یک بازی ترکیب (s1,s1,…,s1) توسط بازیکنان انتخاب شود پیامد آنها به صورت زیر خواهد بود:
U1(s1 , s1 , …, s1) = a1R پیامد بازیکن اول:
U2(s1 , s1 , … , s1) = a2R پیامد بازیکن دوم :
Un(s1 , s1 , … , s1) = anR :امn پیامد بازیکن (۳-۶)
با توجه به توضیحات ارائه شده فرم استراتژیک یک بازی عبارت است از:
فرم نرمال یک بازی n نفره نشاندهنده فضای استراتژی بازیکنان
(S1 , … , Sn) و توابع برد آنها (u1 , … , un) می باشد که به صورت
G = {S1 , … , Sn ; u1 , … , un} نشان داده می شود.
که در آن Si مجموعه استراتژی و ui مجموعه پیامد (تابع برد) بازیکن i را در بازی مذکور نشان میدهد. پس به طور خلاصه فرم استراتژیک (نرمال) یک بازی نشاندهنده موارد زیر است:
- بازیکنان چه کسانی هستند.
- چه چیزی را در بازی میتوانند انجام دهند، یعنی استراتژی های پیش روی آنها کدامند.
- چگونه عمل هر کدام روی پیامد خود و حریفان او تاثیر میگذارد.
در یک بازی معمولا مجموعه بازیکنان و مجموعه استراتژی های هر بازیکن محدود است، که به این نوع بازی واژه بازی محدود اطلاق می شود. برای سهولت در حل و تحلیل بازی محدود با دو و سه بازیکن، فرم استراتژیک آنها به صورت ماتریسی نمایش داده می شود.
۳-۴-۲- فرم ماتریسی بازی
در یک بازی که در آن دو بازیکن وجود دارد میتوان فرم استراتژیک آن را به صورت ماتریسی نوشت که تعداد بازیکنان، استراتژی و پیامد آنها را نشان دهد:
- ردیفهای ماتریس: هر ردیف نشاندهنده یکی از استراتژی های بازیکن اول است.
- ستونهای ماتریس: هر ستون نشاندهنده یکی از استراتژی های بازیکن دوم است.
- عناصر ماتریس: هر عنصر ماتریس از دو عدد تشکیل می شود که اولین عدد سمت چپ پیامد بازیکن اول و دومین عدد (عدد سمت راست) پیامد بازیکن دوم را نشان میدهد.
جدول ۵: مقایسه نمرات کسب شده بیماران مبتلا به سرطان و همسران سالم آنها در بعد ارتباطات
۸۸
جدول ۶: مقایسه نمرات کسب شده بیماران مبتلا به سرطان و همسران سالم آنها در بعد نقشها
۸۹
جدول ۷: مقایسه نمرات کسب شده بیماران مبتلا به سرطان و همسران سالم آنها در بعد پاسخگویی عاطفی
۹۰
جدول ۸: مقایسه نمرات کسب شده بیماران مبتلا به سرطان و همسران سالم آنها در بعد آمیزش عاطفی
۹۱
جدول ۹: مقایسه نمرات کسب شده بیماران مبتلا به سرطان و همسران سالم آنها در بعد عملکرد کلی
۹۲
جدول۱۰: بررسی ارتباط برخی مشخصات بیماران مبتلا به سرطان با گزارش آنها از عملکرد خانوادگی در بعد عملکرد کلی
۹۳
جدول ۱۱: بررسی ارتباط برخی مشخصات همسران بیماران مبتلا به سرطان با گزارش آنها از عملکرد خانوادگی در بعد عملکرد کلی
۹۵
پیوست ها
پیوست ۱- تاییدیه ریاست محترم دانشکده جهت اجرای پژوهش
پیوست ۲- پرسشنامه
پیوست ۳- چکیده انگلیسی
پیوست ۴-مقالات چاپ شده منتج از پایان نامه
پیوست ۵- پوستر منتج از پایان نامه
چکیده
عنوان:
“درک زوجین از عملکرد خانواده هنگام و قوع سرطان در یکی از آنها ، تبریز،۱۳۹۱“
مقدمه: بیماری سرطان می تواند عملکرد خانوادگی بیماران را تحت تاثیر قرار دهد. اجرای برنامه های حمایتی به این بیماران نیازمند شناسایی ابعادی از زندگی خانوادگی است که بعد از ابتلاء به سرطان مختل شده باشند. بنابراین، بررسی حاضر به منظور درک دیدگاه افراد مبتلا به سرطان و همسران آنها از عملکرد خانوادگی بعد از ابتلا به سرطان انجام شد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی – همبستگی ۱۰۱ زوج مبتلا به سرطان در بخشهای بستری و درمانگاه بیمارستان شهید قاضی طباطبایی تبریز شرکت نمودند. جهت جمعآوری داده ها از پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده استفاده شد که عملکرد خانوادهها را در ابعاد حل مساله، ارتباطات، نقشها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی مورد بررسی قرار میدهد. برخی مشخصات بیماران نیز با چک لیست بررسی شد.
نتایج: تمامی زوجین شرکت کننده در این مطالعه عملکرد خانوادگی خود را در همه ابعاد نسبتاً مناسب گزارش نمودند. بین دیدگاه بیماران در مورد عملکرد کلی خانوادگی و سن ازدواج (۰۲/۰= , p 20/0=r ) و سن بزرگترین فرزند (۰۱/۰= , p 21/0=r ) ارتباط آماری معنیداری وجود داشت اما چنین ارتباطی در مورد نحوه زندگی، شغل، سن، سطح تحصیلات، تعداد فرزندان، مدت زمان سپری شده از آگاهی از تشخیص بیماری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: هر چندعملکرد خانوادگی بیماران مبتلا به سرطان نسبتاً مناسب است، اما نباید از توجه بیشتر به خدمات مشاورهای برای خانواده و اعضای خانواده آنها غفلت نمود. زیرا خانواده منبع اولیه مراقبت و حمایت در بیماران مبتلا به سرطان می باشد. بطور کلی، لزوم در نظر گرفتن کل واحد خانواده به عنوان مددجو از ضروریات ارائه مراقبت های پرستاری و حمایتی خانواده محور از بیماران مبتلا به سرطان می باشد.
کلمات کلیدی: سرطان، عملکرد خانوادگی، پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده
فصل اوّل :
معرفی پژوهش
این فصل در رابطه با زمینه پژوهش تدوین شده است. زمینه پژوهش شامل عنوان پژوهش، معرفی مسئله، تعریف واژه ها، اهداف پژوهش، فرضیات و پیش فرض ها می باشد.
عنوان پژوهش : درک زوجین از عملکرد خانواده هنگام و قوع سرطان در یکی از آنها در شهر تبریز،.۱۳۹۱
زمینه پژوهش (بیان مساله):
سرطان به عنوان یک واقعیت تلخ و عامل تنش زای مهم (۱) عارضه ای است که مسیر زندگی فرد را تغییر می دهد و باعث افزایش آسیب پذیری و افت کیفیت زندگی افراد شده، عملکردهای روزانه، فعالیت های اجتماعی و توانایی فرد برای انجام نقش های معمول را تغییر می دهد(۲). در دنیای امروز، یکی از دلایل رایج ابتلاء و مرگ و میر، ناشی از بیماری ها سرطان است(۳). طبق پیش بینی سازمان جهانی بهداشت، تعداد مرگ ناشی از سرطان در جهان، از سال ۲۰۰۷ تا سال ۲۰۳۰، ۴۵%، افزایش خواهد داشت (از ۹/۷ میلیون به ۵/۱۱میلیون مرگ). بیش از نیمی از موارد سرطان در کشورهای در حال توسعه به وقوع می پیوندد. همچنین، در اکثر کشورهای در حال توسعه، سرطان دومین علت مرگ بعد از بیماری های قلبی- عروقی است(۴).
درکشور ایران نیز، به عنوان یک کشور در حال توسعه، سرطان سومین علت مرگ پس از بیماری های قلبی و تصادفات جاده ای است. طبق نتایج مطالعه موسوی در سال ۲۰۰۶، آمار سالیانه وقوع سرطان در بین زنان و مردان ایرانی، به ترتیب، ۹۸ و۱۱۰ نفر به ازای هر ۱۰۰۰۰۰ نفر می باشد(۵). اگر چه از نظر پزشکی سرطان برای یک فرد اتفاق میافتد، اما اعضای خانواده در مشکلات روانی و اجتماعی بیماری سهیم هستند. تشخیص سرطان یک تغییر وضعیت عمده در زندگی خانواده ایجاد می کند که Rolland از آن به عنوان" مهمان ناخوانده” یاد می کند که باید توسط خانواده یا زوجین پذیرفته شود. در هر مرحله از بیماری، خانواده با چالشهایی روبرو است که تهدید کننده روابط پایدارو کیفیت زندگی آنها است(۶).
بطور گسترده پذیرفته شده است که مبارزه با سرطان یک امر خانوادگی است. نه تنها بیمار، بلکه هرکسی که او را دوست دارد نیز با عواقب ناشی از بیماری و درمان مواجه می شود، که این عواقب ممکن است شامل اختلال در زندگی روزمره، اضطراب، نگرانی ها در مورد عود سرطان، ترس از دست دادن و مرگ باشد(۷). هنگام رویارویی خانواده با یک عامل استرس زا خانواده در ابتدا منابع خود را برای حل مشکل بسیج می کند. وقتی که تلاش برای حل مشکل با شکست مواجه می شود، خانواده دچار بحران می شود. وقتی منابع خانواده کافی نباشد یا به اتمام رسیده باشد، عملکرد خانواده رو به زوال میگذارد و علائم آشفتگی در خانواده مانند مشکلات والدی و تعارض در بین افراد اتفاق می افتد. همچنین، زمانیکه خانواده هیچ کمکی از خارج از سیستم دریافت نکند، نتیجه به شکل سطوح پایین تر عملکرد خانواده و یا شاید جدایی و از دست دادن یک عضو ظاهر شود(۸). تجربه زندگی پر از استرس، افراد را مستعد آسیب پذیری می کند. خانواده های آسیب پذیر، مانند خانواده هایی با یک عضو بیمار، احتمال بیشتری برای ایجاد مشکلات بهداشتی در نتیجه مواجهه با خطر و یا پیامد های وخیم تری در نتیجه مشکلات بهداشتی دارند(۹).
همانگونه که ذکر شد، خانواده های دارای یک عضو با بیماری شدید که خانواده را دچار استرس می کند، جزء خانواده های آسیب پذیر محسوب می شوند و بنابراین، به عنوان گروه هدف برای پرستاران بهداشت جامعه محسوب می شوند. یکی از اصلی ترین رویکردهای کار با خانواده های آسیب پذیر در پرستاری بهداشت جامعه، رویکرد خانواده به عنوان مددجو است. در این رویکرد، تمرکز اولیه بر خانواده و ثانویه بر افراد استدر این رویکرد تمرکز بر این است که وقتی اعضای خانواده یک مشکل بهداشتی را تجربه می کنند، خانواده به عنوان کل، چه واکنشی از خود نشان می دهد(۱۰). در واحد خانواده هر عملکرد معیوب ( بیماری، جدایی و …) که یک عضو را درگیر می کند، از طرق مختلف اعضای دیگر و همچنین، واحد خانواده به عنوان یک کل را تحت تاثیر خود قرار می دهد که اکثراً “ اثر موجی” نامیده می شود.همچنین رابطه متقابل قوی بین خانواده و وضعیت بهداشتی آن وجود دارد. از این رو، در هر شکل از مراقبت از مرحله ارتقاء بهداشت تا نوتوانی، نقش خانواده بسیار تعیین کننده است(۸).
منظور از عملکرد خانواده، توانایی خانواده در هماهنگی با تغییرات ایجاد شده در طول حیات، حل تعارضات، همبستگی بین اعضا، اجرای مقررات حاکم بر این نهاد، با هدف حفظ کل سیستم خانواده می باشد(۳). بررسی عملکرد خانواده نشان می دهد خانواده تا چه حد به عنوان یک واحد کار می کند و همچنین، میزان توانایی خانواده برای سازگاری و قضاوت در موقعیت های مختلف را می سنجد(۱۱). لازمه ارزیابی خانواده ها، داشتن یک الگوی نظری در مورد چگونگی عملکرد آنها می باشد. یکی از مفیدترین الگوها برای بررسی خانواده، الگوی مک مستر در مورد کارکرد خانواده می باشد و در سال ۱۹۶۰ توسطEptein [۲] و Lawrence [۳]طراحی شد(۱۲). گرچه این الگو تمامی ابعاد عملکرد خانواده را پوشش نمی دهد، اما ابعاد مهمی را که اغلب نمود بالینی پیدا می کند مد نظر قرار میدهد(۱۳). این الگو شش جنبه از عملکرد خانواده را مد نظر قرار می دهد: ۱- حل مساله ۲- ارتباطات ۳- نقشها ۴- پاسخگویی عاطفی ۵-آمیزش عاطفی ۶- کنترل رفتار.
۲ ـ ۱۷ ـ ۲ ـ مدل سهبخشی ارتباط دانشگاه ـ صنعت ـ دولت
مفهوم و ماهیت مدل
رسیدن به مارپیچ سهگانه، از دو نقطۀ متفاوت شروع شد: «مدل ایستا[۵۳]» که در آن، دولت، صنعت و دانشگاه را کنترل میکرد (شکل ۱)؛ و «مدل آزاد[۵۴]» که در آن تمامی بخشها (دانشگاه، صنعت، دولت) از هم مجزا بودند (شکل ۲) و بطور کاملاً محدود با هم تعامل داشته و هر بخش مرزهای کاملاً مشخصیداشت. در مدل آزاد، دانشگاه، فراهم کنندۀ تحقیقات پایه و نیروهای آموزش دیده است و صنعت، خود باید به دنبال علوم کاربردیاش از میان خروجیهای دانشگاهها باشد بدون آنکه انتظار مساعدت داشته باشد. دولت نیز تنها زمانی وارد می شود که شکستی در بازار رخ دادهاست (اِتزکوویتز، ۲۰۰۸، ص. ۱۵ـ۱۲).
شکل ۲ ـ ۶ ـ مدل ایستا
شکل ۲ ـ ۷ ـ مدل آزاد
در مدل سوم، هر بخش، ویژگیهای خاص خود و هویت منحصر به فردش را حفظ می کند درحالی که نقش بخش دیگر را نیز ایفا مینماید. مدل مارپیچ سهگانه مدلی است که توضیح دهنده ارتباط دانشگاه ـ صنعت ـ دولت است.
شکل ۲ ـ ۸ ـ مدل بخشی
تئوری بخشی مارپیچ سهگانه، هر بخش را نشان میدهد که داراییک هستۀ مرکزی و یک بخش بیرونی است.در این مدل، دانشگاه می تواند نقش صنعت را در مشارکت در تشکیل شرکتها و انتقال تکنولوژی ایفا کند ولی نه بعنوان یک شرکت کامل. به همین ترتیب صنعت می تواند موجودیت مشابه دانشگاه در آموزش و تحقیقات را داشته باشد ولی نباید از مأموریت اصلی خود باز بماند (همان، ص۱۸).
انتقال نیروی انسانی در مارپیچ سهگانه
از طریق انتقال نیروی انسانی (چرخۀ افراد) در مدل سهبخشی، میتوان از بخشی به بخش دیگر انتقال ایده داد، پروژه های مشارکتی کوتاهمدت را فراهم نمود و فهم بین بخشی را بهبود بخشید.
حداقل سه نوع جریان (چرخه) قابل تعریف است:
تکجهته یا انتقال دائم از بخشی به بخش دیگر: بعنوان مثال، استادان کارآفرین، نوعی جریان از دانشگاه به سمت صنعت است؛ و یا ورود یک صنعتگر به دانشگاه، بعنوان یک استاد.
دو جهته یا داشتن همزمان دو منصب مهم در هر دو بخش، مثل یک منصب پارهوقت در صنعت و همچنین استاد دانشگاه بودن.
جایگزینییا فعالیت دورهای در هر بخش (همان، ص۲۲).
با افزایش تعاملات میان این سه بخش، امکان تداخل علایق افزایش مییابد. هر بخش، علائق خود را در خطر میبیند؛ بعنوان مثال هنگامی که یک استاد دانشگاه پژوهش می کند دیگر بخشها نیز این کار را انجام دهند و زمانی که بخشی (مثلاً صنعت) اقدام به کارآفرینی می کند دیگر بخشها نیز کسبوکاری را شکل دهند. این روابط می تواند پیچیدهتر نیز باشد؛ دانشگاه ممکن است حتی بعنوان شریکی در این کسب و کار بوده و سرمایه گذاری کند (اِتزکوویتز و لیداِسدُرف[۵۵]، ۱۹۹۹، ص. ۱۱۴).
۲ ـ ۱۷ ـ ۳ ـ کارآفرینی دردانشگاه (الزامی برای تحقق ارتباط دانشگاه ـ صنعت ـ دولت)
مفهوم دانشگاه کارآفرین
یک دانشگاه برای کارآفرین بودن باید استقلال عمل زیادی در رابطه با دولت و صنعت داشته باشد؛ ولیدر عین حال، تعامل زیادی با این بخشها انجام دهد (اِتزکوویتز، ۲۰۰۳، ص. ۳۱۹).
دانشگاه کارآفرین، زادۀ تعاملات چندجهته میان بخشهای مختلف دانشگاه، صنعت و دولت است که در بالا به آن اشاره شد.
تجاریسازی دانش، اساس یک مأموریت جدید برای دانشگاه است که دانشگاهها را بطور مستحکمتری به استفاده کنندگان از این دانش متصل می کند و دانشگاه را به یک فعال اقتصادی مستقل تبدیل می کند.
دانشگاه کارآفرین، بر چهار ستون استوار است:
رهبری دانشگاهی؛ که قادر است تا یک افق بلندمدت (استراتژیک) را فرموله کرده و اجرا نماید؛
کنترل قانونی روی منابع دانشگاه؛ شامل اموال فیزیکی همچون ساختمانها، و اموال غیر فیزیکی همچون حقوق معنوی نتایج تحقیقات؛
ظرفیت سازمانی برای انتقال فنآوری از طریق اعطای حق امتیاز اختراع، اعطای پروانۀ استفاده و مراکز رشد؛
اخلاق کارآفرینی میان مدیران، اساتید و دانشجویان
دانشگاه کارآفرین با تقویت توسعۀ تحقیقات اساسی و مهم، و کاوش نتایج تحقیقات، مواردی که میتوان به تکنولوژی تبدیل کرد را آمادۀ استفاده می کند. چنین دانشگاهی، یک مرکز رشد طبیعی است که از اساتید و دانشجویان حمایت می کند تا اقدام به شروع کسب و کاری نمایند[۵۶] (ریسک کنند). این دانشگاهها، همچنین محل رشد و نمو رشته های علمی جدید و بخشهای صنعتی نوین هستند که هر یک باعث رشد دیگری می شود. زیستفناوری (بیوتکنولوژی)، نمونۀ حاضر این پدیده، و داروشناسی، نمونۀ قرن هفدهم آن است.
دانشگاه های کارآفرین باید حوزه های تحقیق و آموزش را که روی آن تمرکز خواهد نمود تعیین نماید تا بتواند مزیتهای ویژۀ خود را ایجاد کرده و از این طریق، منابع مالی (خارج دانشگاهی) قابل توجهی را جذب کند (اِتزکوویتز، ۲۰۰۸، ص. ۲۸).
کارآفرینی دانشگاهی
کارآفرینی دانشگاهی عبارت است از: حل مسائل علمی جامعه، دولت و بنگاهها، ایجاد زمینۀ توسعۀ نوآوری در اعضای دانشگاه، عرضۀ نتایج تحقیقات دانشگاهی به بازار، تولید و عرضۀ فناوریهای جدید و نوآوری در گسترش مرزهای دانش بشری.
با این توضیحات، از کارآفرینی دانشگاهی سه معنی استنباط می شود:
دانشگاه بعنوان یک سازمان، کارآفرین باشد؛
اعضای دانشگاه مانند استادان، دانشجویان و کارکنان، رفتار کارآفرینانه داشته باشند؛
از تعامل با محیط، جریانی از الگوهای کارآفرینی ایجاد شود.
با توجه به تعاریف ارائه شده، میتوان سه نوع کارآفرین را بر اساس نقش آنها در دانشگاه، شناسایی نمود که عبارتند از:
کارآفرین دانشگاهی کسی است که با فعالیتهای کارآفرینانه درگیر می شود اما به آن فقط به عنوان یک موضوع فرعی در کارها و فعالیتهای دانشگاهی مینگرد؛
کسی که تماموقت در کسبوکارهای مخاطرهآمیز بوده و لازم است که به مسائل مهم علمی نیز توجه نماید؛
کارآفرین دانشگاهی کسی است که دارای شایستگی و صلاحیتهای علمی کسبوکار بوده، در شرایط مخاطرهآمیز عمل کرده و علم را بعنوان کسبوکار در نظر میگیرد.
یکی از فعالیتهای کارآفرین دانشگاهی همانطور که در گزینه شماره دو به آن اشاره شد تأسیس و حضور در کسب و کارهای مخاطرهآمیز است که میتوان از آن بعنوان تأسیس شرکت اقماری یاد کرد. بر این اساس، سه نوع مختلف شرکت اقماری[۵۷] را میتوان به شکل زیر ذکر نمود:
شرکت اقماری رسمی. توسط یک یا چند دانشجو ایجاد می شود. یعنی کسانی که از دانشگاه خارج میشوند تا شرکتی را شکل دهند که به آنها کارآفرین دانشگاهی گویند.
شرکت اقماری تکنولوژی. جایی که مدیر یا سرمایهگذار بیرونی، مالکیت فکری را از دانشگاه میخرد و یک شرکت جدید را از آن طریق شکل میدهد.
شرکت اقماری نامتجانس. شکل قالب این نوع شرکتها در دانشگاه است که ترکیبی از مخترع و سرمایه گذاری دانشگاهیان است.
مسیر توسعه ارتباطات میان صنعت و دانشگاه
ارتباط با بخش خصوصی، در بیشتر کشورها، به یک عرف دیرینه تبدیل شده است؛ ولی این ارتباطات نتیجۀ حضور افراد حرفهای (اساتید با سابقۀ فعالیت کاری در صنعت، یا دارای ارتباط با صنعت) علاقهمند به صنعت است. بنابراین اغلب ارتباطات میان صنعت و دانشگاه، به شیوۀ پایین به بالا به وجود آمدهاند. امروزه این موضوع پذیرفته شده است که یکی از عوامل قطعی موفقیت در مدیریت ارتباطات میان صنعت و دانشگاه، داشتن یک استراتژی سازمانی برای ایجاد و توسعۀ این ارتباطات است (مارتینگ، ۲۰۰۰، ص. ۳۵).
توسعۀ ارتباط صنعت و دانشگاه پیش از دهۀ ۱۹۹۰
بسیاری از سازمانها و مؤسسات، متذکر میشوند که روابط موجود فعلی با صنعت، اغلب از اوایل دهۀ ۱۹۹۰، و در پی آنها رویکرد سیستماتیک، ساختارهای پشتیبانی کننده، و رویههای مورد نیاز برای این منظور، بوجود آمدهاند. نیروهای پیشبرندۀ این حرکت و رویداد را میتوان چنین برشمرد:
خصوصیسازی کلی تحصیلات دانشگاهی و حرکت به سمت دانشگاه های بازارمحور؛
خصوصیسازی شرکتهای دولتی؛
کاهش منابع مالی بخش دولتی برای صرف در تحصیلات دانشگاهی،
تأسیس شرکتهای مدرن، که توسعۀ تکنولوژیک و ارتقای کیفیت تحقیقات و فعالیت علمی در صنعت برایشان اهمیت دارد؛
وجود محرکهای دولتی برای ایجاد چنین ارتباطاتی.
- روش افرازبندی
- روش سلسلهمراتبی
- روش مبتنی بر چگالی
- روش
- روش مبتنی بر مدل
- روش های فازی
در اینجا شرح مختصری از روش های فوق را ارائه میدهیم :
1-8-1 روش افرازبندی[1]
روش های بهینهسازی خوشه ها (روش های افرازبندی)که این روشها با یک خوشهبندی اولیه که می تواند تصادفی انتخاب شده باشد شروع کرده و سعی در یافتن خوشههای بهتری هستند. این روشها اغلب خوشههایی با شکل متقارن را در فضا ایجاد می کنند معمولا نقطهای را از فضا به عنوان مرکز خوشه ها انتخاب می کنند که میتوانند از خود نقاط نقطهای درنزدیکی مرکز خوشه و یا نقطهای فضایی در میانگین نقاط در فضا K-Means باشد. سپس سعی می کنند نقاط را به خوشههای دیگر برده و یا مرکزیت خوشه را طوری تغییر دهند تا معیارها کیفیت بهینه شوند( جین و دوبس،1988) .
فرض کنید یک پایگاه داده از nشیء داشته باشیم. یک روش افرازبندی، kافراز از این داده ها درست می کند به طوریکه هر افراز یک خوشه را نشان میدهد و k<nپس داده ها در k گروه کلاسبندی میشوند که باید دارای دو شرط زیر باشند:
- هر گروه بایستی حداقل یک شیء داشته باشد.
- هر شیء باید تنها به یک گروه تعلق داشته باشد. توجه کنید که شرط دوم در تکنیکهای افرازبندی فازی می تواند قابل انعطاف باشد.
ایده اصلی این است که برای k معلوم یک روش افراز بندی ابتدایی درست می کند. سپس یک تکنیک جانشانی تکراری را بکار میبرد که تلاش برای بهبود افرازبندی دارد، به این صورت که اشیاء را از یک گروه به دیگر گروه ها میبرد. یک معیار عمومی برای یک افرازبندی خوب اینست که اشیاء در یک خوشه به هم نزدیک یا به یکدیگر وابسته باشند. بسیاری از معیارهای دیگر نیز برای بررسی کیفیت افرازها وجود دارند.
برای دستیابی به خوشهبندی بهینه مبتنی بر افراز به شمارش کامل همه افراز های ممکن نیاز خواهد بود. یعنی تمام حالات ممکن باید بررسی شوند که این روش برای پایگاه داده های بزرگ نا ممکن است لذا به جای این کار بیشترین کاربردها به یکی از دو روش معمول زیر توافق دارند:
1.الگوریتم K-Means که هر خوشه با میانگین اشیاء آن خوشه، نمایش داده می شود.
2.الگوریتم K-Medoidکه هر خوشه با یکی از اشیاء که در نزدیکی مرکز خوشه جای گرفته است نمایش داده می شود.
این روشها برای یافتن خوشههای به شکل کره در پایگاه های داده کوچک تر و متوسط به خوبی کار می کنند اما برای یافتن خوشههای با اشکال پیچیده و یا دارای مجموعه داده بسیار بزرگ باید بسط داده شوند.
1-8-1-1 روش خوشهبندي K-Means (C-Means يا C-Centeriod)
اين روش عليرغم سادگي آن يک روش پايه براي بسياري از روشهاي خوشهبندي ديگر (مانند خوشهبندي فازي) محسوب ميشود. اين روش روشي انحصاري و مسطح محسوب ميشود.[6] براي اين الگوريتم شکلهاي مختلفي بيان شده است. ولي همة آنها داراي روالي تکراري هستند که براي تعدادي ثابت از خوشهها سعي در تخمين موارد زير دارند:
- بدست آوردن نقاطي به عنوان مراکز خوشهها اين نقاط در واقع همان ميانگين نقاط متعلق به هر خوشه هستند.
- نسبت دادن هر نمونه داده به يک خوشه که آن داده کمترين فاصله تا مرکز آن خوشه را دارا باشد.
در نوع سادهاي از اين روش ابتدا به تعداد خوشههاي مورد نياز نقاطي به صورت تصادفي انتخاب ميشود. سپس در دادهها با توجه به ميزان نزديکي (شباهت) به يکي از اين خوشهها نسبت داده ميشوند و بدين ترتيب خوشههاي جديدي حاصل ميشود. با تکرار همين روال ميتوان در هر تکرار با ميانگينگيري از دادهها مراکز جديدي براي آنها محاسبه کرد و مجدادأ دادهها را به خوشههاي جديد نسبت داد. اين روند تا زماني ادامه پيدا ميکند که ديگر تغييري در دادهها حاصل نشود. تابع زير به عنوان تابع هدف مطرح است.
که ║║ معيار فاصلة بين نقاط و cj مرکز خوشة j ام است.
الگوريتم زير الگوريتم پايه براي اين روش محسوب ميشود:
- در ابتدا K نقطه به عنوان مراکز خوشهها انتخاب ميشوند.
- هر نمونه داده به خوشهاي که مرکز آن خوشه کمترين فاصله تا آن داده را داراست، نسبت داده ميشود.
- پس از تعلق تمام دادهها به يکي از خوشهها براي هر خوشه يک نقطه جديد به عنوان مرکز محاسبه ميشود. (ميانگين نقاط متعلق به هر خوشه)
- مراحل 2 و 3 تکرار ميشوند تا زماني که ديگر هيچ تغييري در مراکز خوشهها حاصل نشود.
مشکلات روش خوشهبندي K-Means
عليرغم اينکه خاتمهپذيري الگوريتم بالا تضمين شده است ولي جواب نهايي آن واحد نبوده و همواره جوابي بهينه نميباشد. به طور کلي روش ساده بالا داراي مشکلات زير است.
- جواب نهايي به انتخاب خوشههاي اوليه وابستگي دارد.
- روالي مشخص براي محاسبة اولية مراکز خوشهها وجود ندارد.
- اگر در تکراري از الگوريتم تعداد دادههاي متعلق به خوشهاي صفر شد راهي براي تغيير و بهبود ادامة روش وجود ندارد.
در اين روش فرض شده است که تعداد خوشهها از ابتدا مشخص است. اما معمولا در کاربردهاي زيادي تعداد خوشهها مشخص نميباشد.
1-8-1-2 الگوريتم خوشهبندي LBG
همانگونه که ذکر شد الگوريتم خوشهبندي K-Means به انتخاب اولية خوشهها بستگي دارد و اين باعث ميشود که نتايج خوشهبندي در تکرارهاي مختلف از الگوريتم متفاوت شود که اين در بسياري از کاربردها قابل قبول نيست. براي رفع اين مشکل الگوريتم خوشهبندي LBG پيشنهاد شد که قادر است به مقدار قابل قبولي بر اين مشکل غلبه کند.[11]
در اين روش ابتدا الگوريتم تمام دادهها را به صورت يک خوشه در نظر ميگيرد و سپس براي اين خوشه يک بردار مرکز محاسبه ميکند.(اجراي الگوريتم K-Means با تعداد خوشة 1K=). سپس اين بردار را به 2 بردار ميشکند و دادهها را با توجه به اين دو بردار خوشهبندي ميکند (اجراي الگوريتم K-Means با تعداد خوشة K=2 که مراکز اوليه خوشهها همان دو بردار هستند). در مرحلة بعد اين دو نقطه به چهار نقطه شکسته ميشوند و الگوريتم ادامه پيدا ميکند تا تعداد خوشة مورد نظر توليد شوند.