شکل ۴-۴ پروفایل تغییرات سطح موهو در محاسبه میزان ضخامت الاستیک موثر در زاگرس (Synder and Barzangani, 1986)
با توجه به مقادیر بدست آمده در این مطالعه و محل پروفایل تهیه شده توسط Synder and Barzangani, 1986 . مقدار بدست آمده برای ضخامت الاستیک موثر در این مطالعه بر اساس admmitanc برای این پروفایل ۲۷±۲ کیلومتر است و بر اساس همدوسی برابر با ۳۰±۲ است که با مطالعه ذکر شده تقریبا مطابقت دارد. لازم به ذکر است که در مدل استفاده شده در Synder and Barzangani, 1986 حالت ایده ال در نظر گرفته شده است.
Abbaszadeh et al., 2013 با بهره گرفتن از اطلاعات حاصل از پیمایش های زمینی و ماهواره ای میزان ضخامت الاستیک موثر را بر پایه تبدیل فوریه و به صورت تک بعدی برای هر قسمت از ایران با در نظر گرفتن محدوده های مختلف محاسبه نموده اند. لازم به ذکر است که با بهره گرفتن از این روش با بهره گرفتن از اطلاعات هوای آزاد ممکن است که میزان ضخامت الاستیک موثر به صورت کمینه محاسبه شود.
در مطالعه ذکر شده Abbaszadeh et al., 2013 در ۱۰ قسمت شمال شرق ایران (چهار گوش A در شکل ۴-۵) ، کپه داغ (چهار گوش B در شکل ۴-۵) ، البرز (چهار گوش C در شکل ۴-۵) ، کویر بزرگ (چهار گوش D در شکل ۴-۵) ، قسمت مرکزی کمربند دگرگونی سسنندج سیرجان (چهار گوش E در شکل ۴-۵) ، کمربند زاگرس مرتفع (چهار گوش F در شکل ۴-۵) ، کمربند چین خورده زاگرس (چهار گوش G در شکل ۴-۵) ، حاشیه جنوب غربی ایران مرکزی (چهار گوش H در شکل ۴-۵) ، حاشیه شرقی ایران مرکزی و سلسله کوههای شرق ایران (چهار گوش I در شکل ۴-۵) ، منطقه فرورانش مکران(چهار گوش J در شکل ۴-۵) ، محاسبه نموده اند. لازم به ذکر است که اندازه این چهار گوش ها بر میزان ضخامت الاستیک موثر بدست آمده بر آنها موثر است.
شکل ۴-۵ محل محاسبه هر کدام از نواحی ضخامت الاستیک موثر در Abbaszadeh et al., 2013 به صورت چهار گوش ارائه شده است. خط چین ها محل پروفایل های Motavalli-Anbaran et al., 2011 را نشان می دهد.
بر این اساس مقادیر ۱۰ کیلومتر برای ضخامت الاستیک موثر در زون A، ۳۷ کیلومتر برای البرز، ۱۶ کیلومتر برای زون C، ، ۱۷ کیلومتر برای کویر بزرگ ، ۱۷ کیلومتر برای زون E، ۴۵ کیلومتر برای کمربند زاگرس مرتفع ، ۸ کیلومتر برای زون G، ، ۱۲ کیلومتر برای حاشیه جنوب غربی ایران مرکزی ، ۹ کیلومتر برای زون I، ۹ کیلومتر برای فرورانش مکران بدست آمده است(شکل ۴-۵).
شکل ۴-۶ نمودار بیشینه و کمینه مقدار ضخامت الاستیک موثر را برای نواحی مشخص شده در نقشه ارائه شده برای در شکل ۴-۵ نشان می دهد. مقادیر بر اساس نتایج حاصل از این رساله تهیه شده است. همانطور که در شکل مشاهده می شود در همه موارد بجز در محدوده کمربند زاگرس مرتفع و البرز میزان مقادیر بدست آمده برای ضخامت الاستیک موثر سنگ کره Abbaszadeh et al., 2013 پایین تر از حد میانگین این محدوده ها بوده . در البرز مقدار محاسبه شده کمی کمتر از میزان بیشینه بدست آمده در این رساله را بیان می کند. در محدوده F موضوع کاملا متفاوت می شود Te بدست آمده از روش فوریه بسیار بیش تر از بیشینه مقدار بدست آمده است. میزان بدست آمده برابر با ۴۵ کیلومتر برای ضخامت الاستیک موثر در زاگرس مرتفع است که این مقدار هماهنگی بالایی با مدل خمش و هندسه موهو در این قسمت ندارد (Barzangani and Synder, 1986).
شکل ۴-۶ مقایسه ضخامت الاستیک موثر بدست آمده از روش پریودوگرام (ADF) و موجک (ADW)
Motavalli-Anbaran et al., 2011 بر مبنای مدل های ژئوفیزیکی و با بهره گرفتن از اطلاعات گرانشی، جریان حرارتی، ژئوید و توپوپرافی در امتداد پروفایل هایی ( نگاه شود به شکل ۲۰ برای محل پروفایل های ژئوفیزیکی ) ساختار حرارتی و ضخامت سنگ کره را محاسبه کرده اند. بر پایه توضیع دما و فشار بدست آمده از این مدل ها، توضیع استحکام شکنا و شکل پذیر نیز حساب شده. در آن مطالعه میزان استحکام بر اساس میزان تفاوت استرسی Δσ برای تغییر شکل سنگ استفاده شده است. با بهره گرفتن از تئوری گسلش اندرسون ، استحکام شکنا به صورت خطی با افزایش فشار افزایش می یابد.
قسمت بالای علامت مثبت و منفی برای حالت رژیم فشارشی و علامت پایینی برای رژیم کششی است. F ضریب اصطکاک که ۰.۷ فرض شده و Peff که فشار موثر است از رابطه زیر محاسبه می شود:
g شتاب گرانش Pw فشار آب که بعنوان هیدرواستاتیک در نظر گرفته می شود در پوسته بالایی و مقدار آن در گوشته بالایی و پوسته پایینی صفر است.
شکل ۴-۷ نتایج استحکام تجمعی سنگ کره در دو پروفیال در ایران Motavalli-Anbaran et al., 2011
بر این اساس برای پروفایل های ۱ و ۲ میزان استحکام تجمعی حساب شده است (شکل ۶-۵) . همانطور که شکل ۴-۷ نشان می دهد از ورقه عربی به سمت زاگرس میزان استحکام ورقه به سمت زاگرس کاهش می یابد و از حدود کمی کمتر از ۶۰ مگا پاسکال به کمتر از ۱۰ مگا پاسکال می رسد و این روند تا حاشیه جنوبی البرز ادامه پیدا کرده و با رسیدن به حاشیه حوضه خزر جنوبی این مقدار افزایش یافته و در ورقه توران به بیشینه مقدار خود می رسد که این روند و الگو با وضعیت ضخامت الاستیک موثر محاسبه شده در این رساله همخوانی دارد و علاوه بر این با توجه به جایگاه تکتونیکی انتطار می رود که ورقه عربستان و توران را بعنوان سپر های قاره ای با ضخامت بالا توصیف می کند نیز همخوانی دارد میزان الاستیک موثر نیز از همین الگو تبعیت می کند.
۳.۴ محاسبه ناهمسانگردی مکانیکی در سنگ کره ایران.
در آنالیز همدوسی موجک، ناهمسانگردی در طول موج های مختلف دیده می شود، در نتیجه عدم قطعیت مشاهده شده متناسب با عدد موج در نطر گرفته می شود. برای کاهش قطعیت اطلاعات همدوسی بدست آمده توسط ۱/wavenumber وزن داده می شود (Audet and Mareschel, 2007; Kirby and Swain, 2006) در طول موج های بالا، ناهمسانگردی از ساختارهای عمیق سنگ کره حاصل می شود. در طول موج های کوتاه این ناهمسانگردی بر اثر حرکات گسلی شکل می گیرد و ساختارهای کم عمق سنگ کره را آشکار می کند. در مورد بارهای سطحی و زیر سطحی با طول موج کوتاه میزان همدوسی صفر است و سنگ کره به حد کافی استحکام دراد که این بار ها را نگاه دارد. اما با افزایش طول موج باها این موضوع تغییر می کند و در نهایت در طول موج های بسیار بالا سنگ کره دچار خمش می شود و میزان همدوسی برابر با ۱ می شود.
در این مطالعه ناهمسانگردی مکانیکی بدست آمده در رابطه با طول موج های بلند است و در نتیجه ساختارهای عمیق سنگ کره ای در ایران را آشکار می سازد.
شکل ۴-۸ محورهای ضعیف ناهمسانگردی مکانیکی در سنگ کره را نشان می دهد. جهت این خطوط جهت ضعیف سنگ کره و طول این خطوط متناسب است با ضخامت الاستیک بیشینه منهای ضخامت الاستیک کمینه تقسیم بر ضخامت الاستیک بیشینه
((T max – T min)/ T max) که نشان دهنده بزرگای ناهمسانگردی است.