(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب:
فصل اول: مقدمه و کلیات تحقیق
مقدمه……………………………………. 2
1-1- طرح و بیان مسئله تحقیق……………………………………… 4
1-2- ضرورت و اهمیت انجام تحقیق……………………………………… 7
1-3- اهداف تحقیق……………………………………… 8
1-4- سوال های تحقیق……………………………………… 8
1-5- فرضیه های تحقیق……………………………………… 9
1-6- سابقه تحقیق……………………………………… 9
1-6-1- مطالعات خارجی……………………………………… 9
1-6-2- مطالعات داخلی……………………………………… 11
1-7- محدوده موضوعی، زمانی و مکانی تحقیق…………………….. 13
فصل دوم: مبانی نظری تحقیق
پیش درآمد…………………………………….. 15
2-1- تعاریف و مفاهیم…………………………………….. 15
2-1-1- فضا……………………………………. 15
2-1-2- مکان در ارتباط با فضا……………………………………. 16
2-1-3- سازمان فضایی……………………………………… 17
2-1-4- توانمندسازی……………………………………… 17
2-1-5- مشاركت………………………………………. 19
2-1-6- توانمندسازی و بهسازی مشاركتی………………………………. 22
2-1-7- فقر و محرومیت اقتصاد…………………………………….. 22
2-1-8- كارآفرینی روستایی……………………………………… 23
2-1-9- توسعه……………………………………. 23
2-2- دیدگاه ها و نظریه ها……………………………………. 26
2-2-1- تاریخچه و مبانی نظری مطالعات فقر………………………………. 26
2-2-2- دیدگاه های مرتبط با کارآفرینی……………………………………… 30
2-2-3- دیدگاه جامعه شناختی و جمعیت شناختی……………………….. 30
2-2-4- دیدگاه روانشناختی……………………………………… 31
2-2-5- دیدگاه اقتصادی (کارآفرینی درون تئوری اقتصادی) …………….31
2-2-6- دیدگاه توسعه ای و محیطی……………………………………… 33
2-2-7- دیدگاه نهادی……………………………………… 33
2-3- بررسی رویکردهای گوناگون در مورد مشارکت………………………… 34
2-3-1- دیدگاه روانشناختی……………………………………… 34
2-3-2- دیدگاه جامعه شناختی……………………………………… 34
2-3-3- دیدگاه علوم سیاسی……………………………………… 35
2-4- پیشینه تاریخی توانمندسازی……………………………………… 35
2-4-1- رویکردهای نظری توانمندسازی……………………………………… 36
2-4-2- فرآیند توانمندسازی……………………………………… 37
2-4-3- چارچوب توانمندسازی……………………………………… 38
2-4-4- حوزه های توانمندسازی مددجویان……………………………………… 40
2-4-5- ساماندهی افراد و ایجاد تشکل……………………………………… 42
2-4-6- رویكردهای سازمانی……………………………………… 43
2-4-7- نظریه های گونه ی اول…………………………………….. 44
2-4-8- نظریه های گونه ی دوم…………………………………….. 45
2-4-9- نظریه های گونه ی سوم…………………………………….. 45
2-4-10- نظریه های گونه ی چهارم…………………………………….. 45
2-4-11- نوع شناسی کمیته امداد امام خمینی (ره)…………………. 46
2-4-12- اهمیت موضوع توانمندسازی در کمیته امداد امام خمینی (ره) ……………48
2-4-13- جایگاه کمیته امداد در توانمندسازی مددجویان تحت پوشش این نهاد…… 49
2-4-14- توانمندسازی مددجویان……………………………………… 50
2-4-15- عوامل موثر بر توانمندسازی خانواده های تحت حمایت کمیته امداد….. 51
2-5- جمع بندی……………………………………… 53
فصل سوم: مواد و روش ها
پیش درآمد…………………………………….. 56
3-1- معرفی اجمالی محدوده مورد مطالعه…………………………………….. 56
3-1-1- موقعیت، حدود و وسعت منطقه مورد مطالعه……………………….. 56
3-1-2- توپوگرافی و ژئومورفولوژی……………………………………… 58
3-1-3- اقلیم…………………………………….. 59
3-1-4- منابع آب……………………………………… 64
3-2- ویژگیهای جغرافیای انسانی……………………………………… 70
3-2-1- جمعیّت و ویژگیهای آن……………………………………… 70
3-3- ویژگیهای اقتصادی منطقه سیستان………………………….. 75
3-4- روش شناسی تحقیق……………………………………… 76
3-4-1- روش پژوهش………………………………………. 76
3-4-2- جامعه آماری و تعداد نمونه…………………………………….. 77
3-4-3- شاخصهای تحقیق……………………………………… 80
3-4-4- روش و ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات…………………….. 83
3-4-5- شیوه تجزیه و تحلیل دادهها…………………………………… 83
3-4-6- مدل تصمیمگیری چند شاخصه (MCDM)………………….. 84
3-4-7- فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)………………………. 86
3-4-8- روایی و پایایی ابزار تحقیق……………………………………… 90
3-5- جمع بندی……………………………………… 92
فصل چهارم: یافته های تحقیق
پیش درآمد…………………………………….. 94
4-1- ویژگیهای عمومی پاسخ دهندگان پرسشنامه ها…………………… 94
4-1-1- وضعیت سنی پاسخگویان……………………………………… 94
4-1-2- وضعیت جنسی……………………………………… 96
4-3-1- وضعیت سواد…………………………………….. 96
4-2- یافته ها……………………………………. 98
4-2-1- علل قرار گرفتن تحت پوشش کمیته امداد…………………… 98
4-2-2- روند تغییرات خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد…………. 99
4-3-3- شدت اثرات موانع یا محدودیتهای مطرح در توانمندسازی خانوارهای روستایی………103
4-4- آزمون فرضیات……………………………………… 106
فصل پنجم: جمعبندی و نتیجه گیری
4-5- جمع بندی……………………………………… 115
4-6- نتیجه گیری……………………………………… 116
4-7- پیشنهادات…………………………………….. 118
فصل ششم: فهرست منابع
1-6- منابع ……………………………………………121
چکیده:
با توجه به این که امروزه توانمندسازی به یکی از مفاهیم اصلی توسعه پایدار تبدیل شده است و رابطه آن با توسعه پایدار به شکلی است که یا از اجزای آن یا عامل آن و یا معلول توسعه پایدار به حساب میآید، لذا دستیابی به توسعه پایدار بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکانپذیر نیست. با توجه به اهمیت موضوع، در این تحقیق تلاش گردیده است تا با تحلیل فضایی، موانع و محدودیتهای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی تحت پوشش کمیته امداد سیستان مورد کنکاش قرار گیرد. جامعه آماری تحقیق شامل روستاهای با بیش از 50 خانوار تحت پوشش کمیته امداد می باشد که با استفاده از فرمول کوکران 40 روستا به عنوان حجم نمونه محاسبه گردید. روش تحقیق حاضر، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع اسنادی، بررسیهای میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با کمک نرمافزار Expert Choice و تحلیلهای فضایی و آماری از طریق نرم افزارهایArcGIS و SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق بر اساس آزمون ANOVA نشان داد که وابستگی به آب رودخانه هیرمند با میانگین 5020/0، مشکلات سازمانی با میانگین 4900/0، ویژگیهای شخصیتی و فردی سرپرست خانواده با میانگین 4365/0 و مشارکت با میانگین 4179/0 بعنوان بالاترین عوامل در موانع یا محدودیتهای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد شناخته شد. در همین راستا، دیگر نتایج تحقیق حاکی از آن است که بر اساس تحلیل های آماری، بین شدت اثرات موانع یا محدودیتهای اقتصادی و اجتماعی خانوارهای ساکن در روستاهای مرزی با سایر روستاهای سیستان اختلاف معناداری وجود دارد.
فصل اول: مقدمه و کلیات تحقیق
1- مقدمه
فقر به عنوان یكی از مباحث مهم در ادبیات توسعه مطرح و زدودن فقر از یک جامعه یكی از اهداف اصلی توسعهی اقتصادی است (خالدی و پرمه، 1384: 57). بانک جهانی دلایل فقر اقتصاد روستایی را در عواملی چون پایین بودن میزان درآمد سرانه، بازدهی كم زمین و فرصتهای محدود شغلی بر شمردهاند و دلایل فقر اجتماعی روستایی را در سطح پایین سواد و بالا بودن بعد خانوار كه خود كاهش پسانداز و صرف هزینه هنگفت برای بهداشت، آموزش، مصرف غذایی و مسكن را به دنبال دارد میداند (رحیمیسوره و رضوی، 1375: 281). بنابراین تامین رفاه اجتماعی از جمله مهمترین اهداف هر نظام اقتصادی است و فراهم نمودن شرایط مناسب برای زندگی تمامی اقشار جامعه وظیفهی اصلی كارگزاران و مسئولان اقتصادی كشور تلقی میشود. از این روست كه تغییر در رفاه اجتماعی یا هم زمان با آن تغییر در فقر از جمله زمینههای ارزیابی نظامهای اقتصادی به شمار میآید (فرجزاده،1382: 10).
یكی از مهمترین اهداف تشکیل دولتها فراهم ساختن رفاه و توسعه برای جامعه است. فرآیند توسعه همواره كنش دولت را در بر دارد. در نوشتارهای توسعه كشورهای جهان سوم، در مورد اهمیت دولت برای پیشبرد فرآیند توسعه توافق كلی وجود دارد و به عنوان یكی از نیروهایی تلقی میشود كه نقش زیادی در فرآیندهای تغییر این جوامع، از جمله در زمینه تغییر روستایی ایفا میكند (دوفومیه، 1373: 18). از این رو ماهیت دولتها، فلسفه سیاسی و ایدئولوژیكی و ساختار آنها نقش اساسی در فرآیند توسعه و از جمله توسعه روستایی دارد (شكوری، 1384: 51).
توسعه روستایی، از برنامههای توسعه هر كشور به شمار میرود كه برای دگرگونسازی ساخت اقتصادی- اجتماعی جامعه روستایی به كار میرود. این برنامهها توسط دولت و كارگزاران آن، در مناطق روستایی به اجرا در میآیند. دولتها برای دستیابی به این اهداف از ابزارهای مختلف و متفاوتی استفاده می كنند كه این موضوع در مورد دولت ایران نیز مصداق دارد.
در ایران دولت به منظور دستیابی به توسعه روستایی از ابزارهای مختلف استفاده كرده و اقدامات متعددی را به مرحله اجرا درآورده است. از جمله این اقدامات پس از انقلاب میتوان تشکیل نهادهایی همچون جهاد سازندگی، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و کمیته امداد امام خمینی را نام برد. هدف از ایجاد این نهادها عمران، آبادانی مناطق عقب مانده از توسعه و کمک به اقشار محروم جامعه علیالخصوص نقاط روستایی فاقد امکانات بود.
در این میان کمیته امداد به عنوان نهادی شناخته میشود که به توانمندسازی خانوارهای محروم و آسیبپذیر جامعه چه در نقاط شهری و چه روستایی میپردازد و نقش آن در مناطق روستایی با توجه به ماهیت اقتصادی- اجتماعی این نقاط پر رنگتر است.
با توجه به اهمیت موضوع در این پایان نامه تلاش بر این است تا موانع و محدودیتهای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی تحت پوشش کمیته امداد مورد بررسی قرار گیرد تا در نهایت راهکارهای مناسب جهت تقویت و توانمندسازی این قشر از جامعه ارائه گردد. این پژوهش در قالب پنج فصل سازمان یافته است که:
در فصل اول؛ چارچوب پژوهش همراه با طرح مساله، ضرورت و اهداف پژوهش، فرضیات پژوهش و برخی از تجربیات گذشته در قالب پیشینه پژوهش بیان گردیده است.
در فصل دوم؛ مباحث نظری پژوهش پیرامون موضوع تحقیق در قالب نظریات و دیدگاهها مورد بررسی قرار گرفته است.
در فصل سوم؛ متدولوژی و روشهای مورد استفاده در پژوهش و همچنین منطقه مطالعاتی از جنبههای طبیعی و انسانی مورد بررسی قرار گرفته و چشمانداز وضع موجود ترسیم و بیان گردیده است.
در فصل چهارم؛ به تجزیه و تحلیل موانع و محدودیتهای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی تحت پوشش کمیته امداد پرداخته شده و در ادامه فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفته شده است.
در فصل پنجم؛ در نهایت جمعبندی، نتیجهگیری و پیشنهادات ارائه میگردد.
1-1- طرح و بیان مسئله تحقیق
سالیان متمادی در پیادهسازی مدلهای گوناگون رشد و توسعه وقت صرف شده و ناكامیهای بسیاری در این امر اتّفاق افتاده است. سهم عدم بهرهمندی جوامع روستایی از رشد و توسعه در این جریان، شاید بیش از سایر اقشار است. شرایط محیطی و انسانی حاكم بر روستاها به گونهای است كه آنان را در انزوا قرار داده و باعث شده از فعالیتهای مربوط به توسعه بهرهی كمتری ببرند. مهمترین نمود این امر در نبود اشتغال، ناپایداری و عدم تنوع شغلی در روستاها است كه مهاجرت به خارج روستاییان را درپی دارد (طاهرخانی،1381: 50 و فلیحی،1379: 203). اما در این میان، برنامههای جدید توسعه، الگوی نوینی از توسعه روستایی را معرفی مینماید که مبتنی بر اصل توانمندسازی روستاییان میباشد. توانمندسازی از مؤلفههای جدید توسعه و در کانون مفاهیم جدید توسعه و تقویت راهبردهای فقرزدایی به ویژه در مناطق روستایی قرار دارد.
مفهوم توانمندسازی از دهه 1950 شکل گرفت و در دهه 1970 به اوج خود رسید. در دهه 1990 وجه غالب نظریههای توسعه روستایی را به خود اختصاص داد و در مفهوم جدید توانمندسازی، مردم خود نقش بازیگر اصلی را دارند. توانمندسازی یک بحث کیفی و ارتقائی است و این تعریف را در برمیگیرد: توانمندسازی به عنوان فرآیندی که به واسطه آن افراد بر امور و کارهای خود تسلط بیشتری مییابند و با کسب قدرت بالا، کنترل بر منابع، اعتمادسازی، ظرفیتسازی و مشارکت فعال میتوانند مسیر زندگیشان را به درستی هدایت کنند. راهبردهای توانمندسازی، کمک به مردم برای داشتن نقش فعال در زمینه شناخت خود است (Rifkin, 2003: 170). در همین راستا، توماس اسلیتر[1] از توانمندسازی تعریف ذیل را ارائه کرده است: توانمندسازی یعنی فرآیند گسترش قابلیتها و ظرفیتهای موجود برای مشارکت در گفت و گو، مذاکره و تحت نفوذ و کنترل درآوردن نهادها و سازمانهایی است که در زندگی جوامع روستایی تاثیر دارند (رضوانی و همکاران، 1389: 128).