نسبت سرمایه اجتماعی بادیگرانواع سرمایه
منتقدان زیادی اعتقاد دارند که واژه سرمایه در ابتدای لغت سرمایه اجتماعی، یک مفهوم استعاری است و نشانگر سرمایه بودن سرمایه اجتماعی از دید اقتصاد نخواهد بود و نمیتواند از دید اقتصادی تمام خصوصیات سرمایه را دارا باشد. بعنوان نمونه سولو میگوید که نمیتوان سرمایه اجتماعی را مانند انواع دیگر سرمایه، در یک نظام حسابداری گنجاند. به همین خاطر او عبارت “الگوهای رفتاری” را عبارت مناسبتری برای مفهوم سرمایه اجتماعی میداند(نقل از رنانی، ۱۳۸۸، ۱۵۵).علیهذا دلایل مختلفی نیز وجود دارد که سرمایه اجتماعی از یک دید استعاری نسبت به سرمایه بودنش جدا شده و تبدیل به یک سرمایه همچون دیگر سرمایهها شود که بر فعالیتهای اقتصادی تأثیر میگذارد که در ادامه بدانها اشاره خواهد شد.
- قابلیت تبدیل (انتقال به دیگر سرمایهها): قابلیت تبدیل شدن یکی از ویژگیهای کالاهای سرمایهای است که میتوانند از یک نهاده تبدیل به ستانده و یا برعکس شوند. در این حالت خدمات ارائه شده توسط کالاهای سرمایهای به نهادههای دیگر مورد استفاده نیز بستگی خواهد داشت. سرمایه اجتماعی نیز میتواند با نهادههای دیگر ترکیب شده و نیازهای اساسی انسان را برطرف کند (همان: ۱۵۶). این برداشت یادآور دیدگاه بوردیو در باب انواع چهارگانه سرمایه است که اعتقاد داشت که قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارا هستند. هر چند سرمایه اجتماعی کمتر بطور مستقیم به حالت نقدی تبدیل میشود ولی اثر تسهیل در مبادلات را دارا بوده و اثر مثبت در شکلگیری سایر سرمایهها خواهد داشت.
- جانشین و مکمل بودن: سرمایه اجتماعی نیز همانند سایر سرمایهها میتواند جانشین و مکمل سایر سرمایهها باشد. بعنوان مثال تعهد و وظیفهشناسی در کار میتواند جانشینی برای هزینههای نظارت در انجام امور باشد. همچنین هر چه سطح سرمایه اجتماعی بالاتر باشد تعاملهای مثبت بین افراد افزایش یافته و از این طریق میتوان سبب افزایش در یادگیری و ارتقاء مهارت در آنها میشود. بنابراین ملاحظه میگردد که سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی میتوانند مکمل یکدیگر باشند.
استهلاک: از ویژگیهای دیگر سرمایه آن است که با مرور زمان و در صورت عدم بازسازی مستهلک خواهند شد. این ویژگی را نیز میتوان برای سرمایه اجتماعی نیز متصور شد بدین صورت که با فاصله گرفتن فرداز گروه، سرمایه اجتماعی وی مستهلک میشود.
- توانایی خلق سرمایه جدید از دیگری (توانایی افزایش): بسیاری از انواع سرمایههای مورد استفاده نوع جدیدی از سرمایه را خلق میکنند مثل فلزی که استفاده میشود و مثلاً یک چاقو با آن درست میشود. در خصوص سرمایه اجتماعی نیز این ویژگی مصداق دارد. برای مثال چنانچه بین شخص الف و ب سرمایه اجتماعی در جریان باشد حال اگر فرد ب فرد سومی (ج) را به فرد الف معرفی کند و وارد جمع و شبکه خود کند در این صورت بواسطه شکلگیری ارتباط بین فرد الف و ج از طریق فرد ب، سرمایه اجتماعی میتواند گسترش یافته و زایش نویی داشته باشد.
(ج) (ب) (الف)
شکل۲-۱- فرایند زایش سرمایه جدید از سرمایه اجتماعی موجود (منبع همان؛ ۱۶۴)
قابلیت نقل و انتقال و مالکیت: همانطور که انواع سرمایه میتوانند از طریق راههایی چون وراثت، اجاره، فروش، بخشش تفویض مالکیت شوند سرمایه اجتماعی نیز میتواند این حالت نقل و انتقال را داشته باشد. رابینسون (۲۰۰۲) معتقد است که مالکیت سرمایه اجتماعی از طریق وراثت میتواندمنتقل شود.(همان؛ ۱۶۶) برای مثال شاید دوستان والدین من، دوستان خوبی برای من شوند.با همه مطالب عنوان شده در خصوص اثبات سرمایه بودن سرمایه اجتماعی باید این نکته را نیز مدنظر قرار داد که سرمایه اجتماعی با انواع دیگر سرمایه دارای تفاوتهایی نیز میباشد.
- اول این که سرمایه اجتماعی در مقام دارایی برای گروهها یا شبکهها دارای خصیصهای جمعی است نه فردی. هر چند سرمایه اجتماعی میتواند مورد بهرهبرداری افراد قرار گیرد (مثلاً پیدا کردن شغل با بهره گرفتن از شبکههای ارتباط شخصی خود)اما این نوع سرمایه بطور مستقل در اختیار فرد نیست.
- سرمایه اجتماعی به آسانی مشاهده و مورد سنجش قرار نمیگیرد، زیرا در روابط بین افراد تجسم مییابد.
- در صورت استفاده زیاد برخلاف برخی از اشکال سرمایه نه تنها از مقدار آن کاسته نمیشود بلکه بر مقدار و ارزش آن افزوده میشود.
- ایجاد و خلق سرمایه اجتماعی مستلزم وجود بیش از یک نفر است (شارعپور، ۱۳۸۷؛ ۲۵۱). در حالی که سایرسرمایه حتی در یک جامعه تک نفری، اثرات خلاقانه خود را بصورت بالقوه دارا میباشند.
جیمز کلن تفاوت بین سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی راباترسیم نموداری بین فرد(A،B،C) نشان میدهدومیگوید که سرمایه انسانی درنقاط تقاطع قرار داردو سرمایه اجتماعی در خطوطی که این نقاط را به یکدیگر متصل میکنند قرار دارد. مثلاً اگر Bکودکی باشدو A بزرگسالی که پدر یا مادر B خواهد بود برای اینکه A به پیشرفت رشدشناختی B کمک کندبایدهم درنقطه تقاطع و هم درخط ارتباطی سرمایه وجودداشته باشد. باید سرمایه انسانی،دراختیارA وسرمایه اجتماعی دررابطه بین A و B وجود داشته باشد.
| |||||
|
|||||
شکل۲-۲ -رابطه بین سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی (منبع:کلمن، ۱۳۷۷؛ ۴۶۵)
- به آسانی مبادله نمیشود اگر چه این سرمایه منبعی است که ارزش استفاده دارد.
- سرمایه اجتماعی دارایی شخصی هیچ یک از افرادی که از آن سود میبرند نیست و این بواسطه صفت کیفی ساختار اجتماعی است که فرد در آن قرار گرفته است .(همان؛ ۴۸۲)
شولر ضمن تأکید بر تفاوت بین سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی، خاطرنشان میسازد که نباید این دو سرمایه را به جای یکدیگر بکار برد و این تفاوت را این گونه دستهبندی میکند:
جدول -۲-۲ تفاوت سرمایه اجتماعی و انسانی (منبع: شریفیانثانی، ۱۳۸۰؛ ۱۰)
سرمایه اجتماعی | سرمایه انسانی |
تأکید بر شبکه روابط اجتماعی | تأکید بر عامل فردی |
ارزیابی خود را از دیدگاه ارزشها و هنجارهایی مینگرد که بطور اجتماعی شکل گرفتهاند. | فرض را بر منطق انتخاب و شفاف بودن اطلاعات میگیرد. |
استحکام تعهدات دوجانبه بین افراد و گروهها و مشارکت مدنی را مبنای اندازهگیری قرار میدهد. | دادهها را براساس سالهای آموزش با تعداد مهارتهای افراد اندازهگیری میکند. |
بازده را براساس کیفیت زندگی میسنجد. | بازده را براساس درآمد فرد با سطوح بهرهوری اندازهگیری میکند. |
بنابراین آنچه که مشهود است این است که سرمایه اجتماعی برخلاف سایر سرمایهها بصورت فیزیکی وجود ندارد بلکه حاصل تنش متقابل اجتماعی است که افزایش آن میتواند موجب پایین آمدن سطح هزینه اداره جامعه و نیز هزینههای عملیاتی سازمانها شده وبدنبال آن بهرهوری نیروی آنها را افزایش میدهد. در واقع به مثابه یک چسب اجتماعی اعضای جامعه را بهم متصل میکند و در عین حال به مثابه یک مایع اجتماعی مناسبات آنان را سریع، راحت و کمهزینه میسازد. لذا همانطور که به سرمایه اقتصادی، فیزیکی و انسانی برای توسعه نیازمندیم به همان نسبت به سرمایه اجتماعی نیازمندیم زیرا بدون این نوع سرمایه استفاده از دیگر سرمایهها بطور بهینه انجام نخواهد شد. جامعهای که فاقد سرمایه اجتماعی کافی است سایر سرمایهها ابتر میمانند و تلف میشوند.
۲-۱-۴- ابعاد سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی را از منظرهای مختلف میتواند مورد مطالعه قرار داد. در یک دستهبندی سرمایه اجتماعی به سه بعد ساختاری، شناختی و ارتباطی تقسیم میشود.
۲-۱-۴-۱-بعد ساختاری:
از نظر آپهوف سرمایه اجتماعی ساختاری به اشکال مختلف سازمانهای اجتماعی، شامل نقشها، قواعد و رویههای معمول و همچنین تعدادی از شبکهها که در همکاری شرکت دارند میپردازند (هابز، ۲۰۰۰؛ ۳). این بعد بیانگر جنبه کمی سرمایه اجتماعی است که ناشی از وجود انجمنها و شبکههای اجتماعی قوی بوده و نسبتاً عینی و قابل مشاهده است و حکایت از آن دارد که افراد در فضای اجتماعی با یکدیگر پیوند دارند که شامل دو نوع از پیوند میان افراد میشود: مشارکت در شبکههای رسمی و غیر رسمی.در شبکههای غیر رسمی افراد میتوانند به شیوههای غیر رسمی از طریق انتخاب دوستیها و انواع پیوندهای شبکه با یکدیگر در ارتباط باشند. هر یک از این پیوندها دلالت بر بخشی از ذخایر سرمایه اجتماعی فرد دارد.در شبکههای رسمی جدا از پیوندهای غیر رسمی با دیگران فرد میتواند از طریق عضویت رسمی در انجمنها و گروههای داوطلبانه با دیگران در ارتباط باشد (موسوی، ۱۳۸۵؛ ۷۶) و از آن طریق خواستههای خود را تعقیب کند.
بطور کلی بعد ساختاری سرمایه اجتماعی به الگوی تماسهای بین افراد اشاره دارد که مهمترین جنبههای این بعد عبارتند از:
- روابط شبکهای (پیوندهای موجود در شبکه): شامل وسعت و شدت ارتباطات موجود در شبکه میشود، امکان دسترسی به منابع را فراهم میسازد و از طریق پیوندهای موجود کانالهای اطلاعاتی شکل میگیرند که میزان زمان و سرمایهگذاری مورد نیاز برای گردآوری اطلاعات را کاهش میدهند.
- شکل و ترکیب در شبکه (پیکربندی روابط شبکهای): شامل سلسله مراتب شبکه، میزان ارتباط پذیری و تراکم میشود که از طریق تأثیر بر میزان تماس یا قابلیت دسترسی اعضای شبکه باعث انعطافپذیری و سهولت تبادل اطلاعات میشوند.
- تناسب سازمانی: به این معناست که تا چه اندازه شبکه ایجاد شده برای یک هدف خاصی برای اهداف دیگر استفاده شود.
۲-۱-۴-۲-بعد شناختی:
این بعد بیانگر جنبه کیفی سرمایه اجتماعی که به هنجارها، ارزشهای مشترک و اعتماد اشاره دارد و به همین جهت امری ذهنی و ناملموس است (شارعپور، ۱۳۸۵؛ ۱۸۶) و فراهمکننده مظاهر، تعبیرها، مفسرها و سیستمهای معانی مشترک در میان گروههاست و با بهره گرفتن از زبان مشترک بینش مشترکی از اهداف و سیستمهای معانی مشترک را برای اعضای شبکه فراهم میآورد و مقدمه فعالیت آنها را در سیستم اجتماعی فراهم می کند. زبان و علائم مشترک، روایتهای مشترک مهمترین جنبههای این بعداز سرمایه محسوب میشوند.
۲-۱-۴-۳-بعد رابطهای (ارتباطی)
:توصیف کننده نوعی روابط شخصی است که افراد با یکدیگر به خاطر سابقه تعاملات خود برقرار میکنند. مهمترین مؤلفههای این بعد عبارتند از: اعتماد، هنجارها، تعهدات، انتظارات و هویت (مشبکی، ۱۳۸۴؛ ۷ و الوانی، ۱۳۸۷؛ ۸).همچنین ابعاد دیگری برای سرمایه اجتماعی از سوی اندیشمندان مختلف بیان شده است. پاکستون سرمایه اجتماعی را متشکل از دو بعد میدانست:
- پیوندهای عینی میان افراد: یعنی نوعی از ساختار شبکهای عینی که برقرارکننده ارتباط بین افراد باشد. این بخش از سرمایه اجتماعی حکایت از آن دارد که افراد در فضای اجتماعی با یکدیگر پیوند دارند.
- پیوندهای ذهنی بین افراد: یعنی پیوندهای میان افراد دارای ۲ ویژگی خاص- دارای ماهیت متقابل مبتنی بر اعتماد و دارای هیجانات مثبت- باشد (شارعپور، ۱۳۸۷؛ ۹).
دستهبندی دیگری از ابعاد سرمایه اجتماعی توسط گروه «کندی» دانشگاه هاروارد انجام شده که ابعاد زیر را مورد شناسایی قرار داد (سمینار ساگوارا،آمریکا،۱۹۹۰):
اعتماد مشارکت سیاسی مشارکت و رهبری مدنی
پیوندهای اجتماعی غیر رسمی بخشش و روحیه داوطلبی مشارکت مذهبی
عدالت در مشارکت مدنی تنوع معاشرت ها و دوستی ها
لینا و وان بورن دو بعد برای سرمایه اجتماعی قائل هستند: (۱۹۹۸؛ ۵۴):
وابستگی: اولین جزء سرمایه اجتماعی سازمانی وابستگی است. این بعد به منزله آن است که تمایل و توانایی افراد برای مشارکت در کنشهای جمعی به اعتقاد آنها بستگی دارد. یعنی اعتقاد به این که کوششهای فردی که بطور مستقیم به کل سود میرساند باعث بهرهمندی افراد بطور غیر مستقیم نیز میشود.
اعتماد: دومین بعد سرمایه اجتماعی، اعتماد است که از نظر محققین هم به عنوان مقدمهای برای کنش جمعی موفقیتآمیز است و هم میتواند به منزله نتیجه کنشهای جمعی موفق قلمداد گردد. برای اینکه افراد بتوانند در کنار یکدیگر بر روی پروژههای مشترک کار کنند اعتماد لازم است.
کلمن در اثر معروف خود به نام «بنیادهای نظریه اجتماعی» دو جزء را برای سرمایه اجتماعی قائل است: جزء ساختاری وجزء شناختی. اعتماد اجتماعی و تعهد اجتماعی بعد شناختی سرمایه اجتماعی را تشکیل میدهند و ابعاد تعلقات و تعاملات اجتماعی بعد ساختاری را سنجش میکنند. منظور از بعد شناختی وجود میزانی از اعتقاد، تعهد اجتماعی و سایر عناصر چون صداقت، همبستگی درونگروهی، میزان زمان با هم بودن، انتقادپذیری و … است که کیفیت روابط اجتماعی بین همسران را شامل میشود در حالی که در بعد ساختاری کمیت روابط اجتماعی سنجیده میشود. در این بعد شبکه اجتماعی فرد بررسی میشود که عضویت فرد در گروه، میزان همکاری، تنوع فعالیتهای جمعی، تعداد افرادی که فرد میشناسند، انواع ارتباطات، شعاع ارتباطات، تعداد و اندازه شبکههای اجتماعی فرد مورد ارزیابی قرار میگیرند (کلمن، ۱۳۷۷؛ ۴۷۵).
بیان ابعاد مختلف از سرمایه اجتماعی از سوی صاحبنظران نقیض یکدیگر نبودهبلکه متمم و مکمل یکدیگر می باشند لذا ریشه این تفاوت را باید ناشی از زمینههای نظری و سطوح تحلیلی متفاوتی دانست که صاحبنظران در کار خود از آن استفاده کردهاند.
[۱]- Solow
[۲]- Behavior pattern
[۳]- Transformation capacity
[۴]- Substitutes and complements
[۵]- Decay
[۶]- Ability to create other capital
[۷]- Alienability
[۸]- Schooler
[۹]- Structural demension
[۱۰]- Uphoff
[۱۱]- Network ties
[۱۲]- Network configuration
[۱۳]- Appropriable organization
[۱۴]- Cognitive demension
[۱۵]- Relational demension
[۱۶]- Leana & Van Buren
[۱۷]- Associability
[۱۸]- Trust