(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
عنوان
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1- مقدمه. 2
1-2- بیان مسأله. 4
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق.. 8
1-4- اهداف پژوهش… 10
1-4-1- هدف اصلی پژوهش… 10
1-4-2- اهداف فرعی.. 10
1-5- فرضیه های پژوهش… 10
1-6- تعاریف اصطلاحات و واژه ها 11
1-6-1- تعاریف نظری متغیرها 11
1-6- 2- تعاریف عملیاتی متغیرها 11
فصل دوم: پیشینه پژوهش
2-1- مقدمه. 14
2-2- شادکامی.. 14
2-3- تعاریف شادکامی.. 15
2-4- اثرات شادکامی.. 17
2-5- دیدگاه های نظری در مورد شادکامی.. 18
2-6- منابع و عوامل مرتبط با شادکامی.. 21
2-6-1- شادکامی و بعد شناختی.. 21
2-6-2- شادکامی و بعد عاطفی.. 25
2-6-3- شادکامی و بعد اجتماعی.. 27
2-6-4- شادکامی و بعد جسمانی.. 29
2-7- تاب آوری.. 30
2-8- تعاریف تاب آوری.. 31
2-9- عوامل مؤثر بر تاب آوری.. 33
2-10- ویژگی های افراد تاب آور. 33
2-11- مدل های تاب آوری.. 35
2-12- چارچوب تاب آوری کامپفر. 40
2-13- تئوری های تبیین تاب آوری.. 42
2-14- خودکارآمدی.. 43
2-15- تعریف خودکارآمدی.. 46
2-16- ابعاد خودکارآمدی ادراک شده. 47
2-17- منابع خودکارآمدی.. 47
2-18- فرآیندهای واسطه خودکارآمدی.. 50
2-19- ظرفیت ها و قابلیت مؤثر در خودکارآمدی.. 54
2-20- تأثیر زمینه های فرهنگی و اجتماعی بر روی باورهای خودکارآمدی.. 57
2-21- نقش باورهای خودکارآمدی در انگیزش رفتار و انتخاب اهداف آگاهانه. 57
2-22- امیدواری.. 59
2-23- تعاریف امیدواری.. 61
2-24- نظریه امید. 62
2-25- ابعاد امیدواری از منظر نظریه امیدواری اشنایدر. 63
2-26- نقش موانع در پرورش امیدواری.. 65
2-27- خلاصه امیدواری.. 67
2-28- پژوهش های انجام شده در داخل و خارج از کشور. 68
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
3-1- مقدمه. 72
3-2- طرح پژوهش… 72
3-3- جامعۀ آماری.. 72
3-4- نمونۀ آماری.. 72
3-5- روش نمونه گیری و روش اجرا 72
3-6- ابزار پژوهش… 73
3-7- روش تجزیه و تحلیل داده ها 74
فصل چهارم: یافته های پژوهش
4-1- مقدمه. 76
4-2-بخش اول: اطلاعات توصیفی.. 76
4-3- بخش دوم: اطلاعات استنباطی.. 77
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- بحث و نتیجه گیری.. 81
5-2- محدودیت های پژوهش… 90
5-3- پیشنهادهای پژوهش… 90
منابع
منابع فارسی.. 93
منابع لاتین.. 96
فهرست جدول ها
عنوان صفحه
جدول 4-1 توزیع فراروانی آزمودنی ها بر حسب جنسیت، پایه و رشته تحصیلی…………………………………………….76
جدول 4-2 شاخص های توصیفی متغیرهای پژوهش…………………………………………………………………………………….77
جدول 4-3 ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش…………………………………………………………………………………78
جدول 4-4 نتایج تحلیل رگرسیون شادکامی از روی تاب آوری، خودکارآمدی و امید……………………………………..78
جدول5-4 تحلیل واریانس مربوط به رگرسیون شادكامی از روی آوری، خود كارامدی و امید………………..
فهرست جدول ها
عنوان صفحه
جدول 4-1 توزیع فراروانی آزمودنی ها بر حسب جنسیت، پایه و رشته تحصیلی…………………………………………….76
جدول 4-2 شاخص های توصیفی متغیرهای پژوهش…………………………………………………………………………………….77
جدول 4-3 ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش…………………………………………………………………………………78
جدول 4-4 نتایج تحلیل رگرسیون شادکامی از روی تاب آوری، خودکارآمدی و امید……………………………………..78
جدول5-4 تحلیل واریانس مربوط به رگرسیون شادكامی از روی آوری، خود كارامدی و امید………………..
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تاب آوری، خودکارآمدی و امیدواری در پیش بینی شادکامی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان گرمسار انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر و دختر مقطع متوسطه شهرستان گرمسار در سال 1392-93 بود. تعداد 272 دانش آموز (132 پسر و 145 دختر) در پژوهش حاضر شرکت داشتند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه شادکامی آکسفورد، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شوارتز و مقیاس امید اشنایدر بود. داده های پژوهش با نرم افزار SPSS و روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان داد که بین خودکارآمدی با شادکامی (41/0=r)، و تاب آوری با شادکامی(40/0=r)، و امید با شادکامی (38/0=r) و مؤلفه های آن (تفکر عاملی با شادکامی(31/0=r)، و تفکر راهبردی با شادکامی (30/0=r) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که هر سه متغیر تاب آوری، خودکارآمدی و امیدواری توانستند روی هر رفته 20 درصد از واریانس شادكامی را به صورت معنادار پیش بینی کنند.
كلید واژه ها: شادکامی، تاب آوری، خودکارآمدی، امیدواری.
-1 مقدمه
در سالهای اخیر با كارهای سلیگمن[1] در روانشناسی، جنبشی به نام روانشناسی مثبت[2] ایجاد شده است. این گرایش به مطالعه نقاط مثبت و كمالات انسانی و به طور كلی، ابعاد مثبت وجود آدمی پرداخته و به دنبال آن است كه از نقاط قوت انسانها، به عنوان سپری علیه بیماریها استفاده كند (به نقل از، ملتفت[3] و همکاران، 2010). از مفاهیم بنیادی مطرح در جنبش روانشناسی مثبتنگر، مفهوم شادكامی[4] است كه مطالعه علمی آن در سالهای اخیر، توسط روانشناسان آغاز شده است (قمری، 1389)؛ مطالعه بر روی شادکامی در دهه اخیر رشد قابل ملاحظه ای داشته است. یکی از نتایج این توجه، معین شدن علل و عوامل روانشناختی است که توسط خود افراد گزارش می شوند (کاشدان[5]، 2004). با توجه به این مطالعات، محققان به بررسی ارتباط بین شادکامی با مجموعه ای از متغیرهای شخصیتی، اقتصادی، اجتماعی، وضعیت بهداشتی و متغیرهای دیگر پرداختند. موضوعات مربوط به شادکامی و چگونگی ادراک و شناخت آن و نیز عوامل موثر بر آن همواره مورد بحث بوده است (ونکی، 1391). سلیگمن (1999) اظهار می کند که طی دهۀ 1980، تعداد چکیده های مقالات روان شناسی دربارۀ رضایت از زندگی، سلامت روان و شادکامی به 780 مقاله رسیده است. به نظر می رسد که روند توجه محققان به دردها و رنج های انسانی، در حال تغییر جهت به سوی رضایت از زندگی و شادکامی است. با وجود این، مطالعات مربوط به شادکامی هنوز در مراحل ابتدایی و اولیه است، به همین دلیل اگرچه مسأله نظام بخشیدن فوری به یک شاخص مربوط به شادکامی می تواند خوش بینانه باشد، اما می توان به تحقیقات گسترده تر دربارۀ این موضوع در میان مدت و نیز بلند مدت توجه کرد و برانگیخته شدن بحث ها و تفکرهای جدیدی در این زمینه را باعث شد (شیمل[6]، 2009). در گذشته های دور برداشت افراد از شادکامی، مترادف با شانس بود؛ بدین معنی که نیرویی خارجی، شخص را تحت تأثیر قرار داده، او را به انجام کاری وادار می کند. همگام با عصر روشن نگری این باور تا حدود زیادی تغییر کرد. در این عصر عقیده بر این بود که تعقل و مسئولیت شخص به اندازه ای است که او قادر خواهد بود بدون وابستگی به یک حاکم، سرنوشت خود را تعیین کند. بنابراین، مفهوم شادکامی به مفهومی تبدیل شد که برای همه و در زمان و مکان دست یافتنی بود. این واقعیت که ما می توانیم شاد باشیم، ما آرزو داریم شاد باشیم و ما باید شاد باشیم، باعث شد که شادکامی در جوامع به یک ارزش مبدل شود و اساس نظام بهزیستی همگانی را در جوامع ما تشکیل دهد (مک ماهون[7]، 2006).