اهداف جزئی: 14
فصل دوم-ادبیات و پیشینه تحقیق 23
مبحث اول-مفهوم جرم 23
مبحث سوم-مفهوم تدلیس 35
گفتار اول-تعریف لغوی 35
گفتار سوم- تعریف اصطلاحی 37
مبحث چهارم-مفهوم نکاح 41
گفتار اول-مفهوم لغوی نکاح 41
گفتار دوم-معنای اصطلاحی نکاح 42
گفتار سوم-مفهوم حقوقی نکاح 42
گفتار چهارم-مفهوم فقهی نکاح 43
گفتار پنجم-اقسام نکاح 44
بند اول-نکاح دائم 44
بند دوم-نکاح منقطع 45
فصل سوم-تحلیل فقهی جرم تدلیس در نکاح 52
مبحث اول-نگاه فقها به جرم تدلیس در نکاح 53
مبحث دوم-روایات فسخ نکاح و تدلیس 55
مبحث سوم-موارد فسخ نکاح در فقه 59
مبحث پنجم-تفاوت تدلیس با تخلف از شرط صفت 61
مبحث ششم-حکم تدلیس در آرای فقیهان 63
مبحث هفتم-فسخ نکاح در صورت عدم بکارت 64
فصل چهارم-بررسی حقوقی جرم تدلیس در نکاح 66
مبحث اول-جایگاه تدلیس 67
مبحث سوم-عنصر مادی تدلیس 77
مبحث چهارم-عنصر روانی تدلیس 82
مبحث پنجم-اثر حقوقی تدلیس 82
مبحث ششم-تدلیس ثالث 92
مبحث هفتم-تدلیس در باکره نبودن زوجه 98
مبحث هشتم-مجازات جرم تدلیس در نکاح 100
مبحث نهم-شرکت در جرم تدلیس در نکاح 103
مبحث دهم-معاونت در جرم تدلیس در نکاح 104
مبحث یازدهم- تعدد جرم تدلیس در نکاح 105
مبحث دوازدهم- موقعیت تدلیس در نکاح از نظر مطلق و مقید بودن 106
مبحث سیزدهم-تخفیف مجازات جرم تدلیس در نکاح 106
مبحث چهاردهم-تعویق صدور حکم جرم تدلیس در نکاح 108
مبحث شانزدهم-توبه مجرم در جرم تدلیس در نکاح 110
مبحث هفدهم-عفو جرم تدلیس در نکاح 113
مبحث هجدهم- مرور زمان جرم تدلیس در نکاح 114
مبحث نوزدهم-تسبیب و مباشرت در جرم تدلیس در نکاح 115
فصل پنجم-نتیجه گیری و پیشنهادها 116
نتیجه گیری 117
پیشنهادات 137
فهرست منابع 141
Abstract 146
چکیده
تدلیس، از جمله مباحث بحثبرانگیز حقوق قراردادها است. در حقوق ایران، تدلیس را به «فریب دادن طرف قرارداد در انگیزه اصلی یا یکی از جهات تراضی» تعریف میکنند. در حقوق ما، تدلیس عیب اراده تلقی نمیشود، چون عیب اراده (رضا) منحصر به اکراه و اشتباه میباشد. در فقه، مشتبه ساختن حقیقت امر بر طرف مقابل، تدلیس تلقی میشود و با توجه به ضمانت اجرایی که برای تدلیس در نظر گرفتهاند (خیار فسخ)، تدلیس عیب رضا تلقی نشده و ایراد عقد مبتنیبر قواعد فقهی مثل «قاعده لاضرر» یا «قاعده غرور» است. در حقوق انگلیس نیز، تدلیس عیب رضا به شمار نمیآید چون اصولا عقد، جنبه رضایی ندارد اما چون تدلیس سبب نقض حکم و وظیفه قانونی شده قرارداد را معیوب میسازد. براساس نتایج حاصل ازتحقیق، مخفی کردن عیوبی که یکی از همسران دارامی باشد یااظهار صفات کمالی که ندارد به قصد فریب دیگران و راضی ساختن وی تدلیس محسوب شده و موجب فسخ ازدواج می گردد . همچنین سکوت عمدی از عیب و نقص به قصد فریب طرف دیگر می تواند موجب تحقق تدلیس در ازدواج شود. متاسفانه قانون مدنی ایران درفصل ازدواج نامی از تدلیس نبرده است. اما درفقه امامیه از تدلیس صحبت شده و شرایط تحقق تدلیس و فسخ ازدواج به سبب ان بیان شده است. بااین وجود مصادیقی از تدلیس در جامعه ایران دیده می شود که باوجود شیوع آن حکم صریحی راجع به آن وجود ندارد. همانند تدلیس در صفت بکارت درحالی که می توان با مراجعه به سابقه فقهی مساله و رجوع به عرف درباره هریک از این موارد رویه واحدی اتخاذ نمود. مخصوصا” زمانی که شخص با سکوت عمدی خود راجع به عیب و نقصی که داراست یاصفت کمالی که ندارد، باعث گول خوردن طرف مقابل می گردد، تا گول خورده بتواند از حق خود دفاع کند و فریب دهنده را مجبور به جبران خسارات وارده بنماید. درصورتی که شخص گول خورده نخواهد یا نتواند نکاح را فسخ کند می تواند برای گرفتن خسارت به فریب دهنده مراجعه کند و فرقی نمی کند که فریب دهنده طرف عقد یا شخص ثالث باشد.
واژگان کلیدی:جرم،تدلیس،نکاح،حقوق،مجازات،فقه.
فصل اول-کلیات تحقیق
1-مقدمه
تدلیس به معنای فریب دادن و پنهان كردن واقع است. پس هرگاه فروشنده كالایی، برای فریفتن خریدار، وصفی موهوم را به كالای خود نسبت دهد یا عیبی را كه در آن است بپوشاند، در معامله تدلیس كرده است. بدین ترتیب در تدلیس نوعی تقلب و ریا وجود دارد و فرد فریبكار، بی اعتنا به شرافت شغلی و درستكاری متعارف، از اعتماد طرف معامله برای گول زدن او استفاده می كند. بر این مبنا گاه گفتن دروغ یا اظهاری نابجا سبب ایجاد حق فسخ قرارداد و یا معامله می شود و فرد دروغگو ملزم به جبران خسارت طرف معامله می شود. بدین جهت تدلیس در معامله با كلاهبرداری قرابت دارد.