۲- تأمین نیروهای انسانی بالنده برای سازمان
۳- هماهنگی منابع انسانی در جهت تحقق اهداف بلند مدت سازمان
۴- تأمین منابع انسانی با حداقل هزینه
۵- فراهم نمودن هزینه لازم برای تحقق سایر اهداف مدیریت منابع انسانی (دعائی،۱۳۷۴).
علل عدم برنامهریزی نیروی انسانی
برنامهریزی نیروی انسانی ضرورتی انکار ناپذیر برای سازمانهای امروزی است. در سبز فایل به مقوله برنامهریزی نیروی انسانی در سازمانها توجه ویژهای شده است. از این رو در میان سازمانهای نوین کمتر سازمانی را میبینیم که از این موضوع غفلت نموده باشد. علل عدم برنامه ریزی نیروی انسانی به دلایل مختلفی در سازمانها ممکن است به وقوع بپیوندد که عمدهترین آنها عبارتند از:
۱- نبود متخصصان برنامه ریزی نیروی انسانی
۲- نبود دید استراتژیک در سازمان
۳- توجه کمتر به نیروی انسانی تا منابع مالی (یاراحمدی، ماهنامه مدیریت).
موانع اجرای برنامهریزی منابع انسانی
بررسیها در سازمانهای مختلف نشان داده است که در مسیر اجرای برنامهریزی منابع انسانی موانع و مشکلات زیادی بروز میکند که عدم توجه به آن میتواند در توفیق اجرای برنامهریزی منابع انسانی تأثیر نامطلوبی داشته باشد. عمده این موانع به شرح زیر است که شناخت و آگاهی مناسب آنها و تلاش و کوشش در جهت رفع و یا به حداقل رساندنشان میتواند زمینه کامیابی اجرای برنامهریزی منابع انسانی را فراهم آورد.
۱- بدبینی نسبت به برنامه ریزی و مقاومت واحدهای عملیاتی (عدم پیوند بین مباحث تئوریک و عملیات واحدهای اجرایی)
۲- عدم ارتباط بین فعالیتهای مختلف در فرایند برنامه ریزی
۳- تضاد و تعارض در منابع انسانی
۴- استفاده از فنون نامناسب برنامه ریزی
۵- پیش بینی آینده منابع انسانی براساس خط روند گذشته بدون توجه به نیازها و الزامات آینده
۶- عدم توجه به جنبههای کیفی (توسعه مهارتهای خاص و عملکرد بالقوه افراد)
۷- نگرش به برنامه ریزی منابع انسانی بعنوان یک موضوع اجرایی کوتاه مدت (طالبیان، ماهنامه تدبیر).
سیستمهای اطلاعاتی منابع انسانی و برنامهریزی نیروی انسانی
مسلماً مشخص ساختن سیستم اطلاعاتی منابع انسانی نخستین و مهمترین رویکرد موفقیت آمیز مدیریت نیروی انسانی است. به عقیده کارشناسان برنامه ریزی نیروی انسانی اطلاعات را باید به منزله کلید استراتژی در برنامه ریزی نیروی انسانی دانست. موجودی نیروی انسانی، تقاضا و عرضه آن در آینده را میتوان به وسیله سیستم اطلاعات منابع انسانی تعیین کرد. باید توجه داشت که هدف سیستمهای اطلاعاتی منابع انسانی برنامه ریزی برای سازمان نیست، بلکه سازمان و مدیریت را در برنامهریزی انسانی کمک می کند (یاراحمدی، ماهنامه مدیریت، ص۳).
با عنایت به مطالب مطروحه سیستم اطلاعاتی منابع انسانی در واقع یک روش سازمان یافته جمع آوری، نگهداری و ارائه اطلاعات به مدیران به منظور تصمیمگیری در امور چهارگانه مدیریت منابع انسانی میباشد. چنین سیستمی میبایست دارای مشخصاتی به شرح زیر باشد:
الف – به روز و به موقع ؛ اطلاعات آن به روز باشد و به موقع در اختیار استفاده کنندگان قرار گیرد.
ب – صحیح و دقیق ؛ سیستمی دارای اطلاعات صحیح و دقیق باشد.
ج – مربوط و مورد نیاز ؛ اطلاعات سیستم باید مربوط باشد و همچنین مورد نیاز مدیران سازمان باشد.
د – سریع ؛ سیستم باید به گونهای باشد که کلیه اطلاعات مورد نیاز برای هر نوع تصمیمگیری را به طور سریع در اختیار قرار دهد.
سیستم اطلاعات منابع انسانی در واقع یک نظام اطلاعاتی رایانهای معمولی است که در مدیریت امور کارکنان و منابع انسانی به کار میرود. هر نظام اطلاعاتی منابع انسانی به طور منطقی یک سیاهه یا لیستی از شغلها و مهارتهای موجود در سازمان است که از مجموعهای از دادههای منظم، قابل اتکا و معتبر برای کاربری در برنامهریزی نیروی انسانی تشکیل شده است. این سیستم بعنوان ابزاری کارا مدیران را قادر میسازد تا برای بهرهگیری از منابع انسانی سازمان، هدفهایی بر پا دارند و میزان کامیابی در رسیدن به این هدفها را تعیین کنند. سیستمهای اطلاعاتی مدیریت همانند برنامهریزی نیروی انسانی از اهمیت استراتژیک در سازمان برخوردار است، از این رو باید آن را بعنوان لازمهای استراتژیک در سازمانها در نظر گرفت (میرسپاسی،۱۳۸۵).
بخش سوم:
برنامهریزی استراتژیک منابع انسانی
مقدمه
اگر سرمایههای یک سازمان را ( پول، اطلاعات، امکانات و تجهیزات) در نظر بگیریم، درمقوله مدیریت، اداره کار ها چندان سخت نیست. ولی در مورد نیروی انسانی فرق می کند . اگر نیروی انسانی بدون روحیه و ضعیف باشد ما قادر نخواهیم بود سازمان را اداره کنیم.
اهمیت نیروی انسانی برای سازمان بسیار زیاد است اگرچنین نباشد کل برنامه های سازمان ازبین می رود، چون مهمترین بخش دارایی سازمان همان نیروی انسانی است.
مقوله یا موضوع نیروی انسانی در سازمان در واقع یک سیستم است که ورودی ، فرایند- خروجی و باز خور هم دارد وزیر سیستم های آن نیز عبارتند از:
۱) برنامه ریزی
۲) کارمند یابی
۳) آزمون
۴) استخدام
۵) آموزش و توسعه نیروی انسانی
۶) ارزیابی عملکرد
۷) جبران خدمت
۸) سلامت وایمنی(نگهداری)
هماهنگ کردن این زیر سیستم ها با هم یکی از چالش های نیروی انسانی است مانند یک گروه موسیقی که یک رهبردارد وتک تک افراد مسئولیت یک ساز را بر عهده دارند (اینترنت برنامهریزی استراتژیک منابع انسانی).
در نیروی انسانی هر فردی مسئولیت خاص خود را بر عهده دارد که این مسئولیت باید در جهت وبه دنبال هدف معین ومشترکی باشد.
دومین چالش، هماهنگی بخش نیروی انسانی با سایر سیستم ها در سازمان(مانند بخش مالی- تولید- بازار یابی و …) است.
چالش سوم استراتژی های بالا دستی است وکسانی که روی سازمان تأثیر می گذارند.
برای پاسخ گویی به این چالش ها باید یک الگو داشته باشیم که الگوی مدیریت استراتژیک نیروی انسانی می باشد.
اگر استراتژی کلی یک سازمان توجه به مشتری باشد ما نمی توانیم بگوییم که استراتژی نیروی انسانی فقط به فکر کاهش هزینه ها باشد بلکه باید مشتری مداری نیز باشد.
یک جریان مانند محیط و نیز نیروهای نهادی که هر دو روی سازمان تأثیر دارند هم قابل اغماض نیستند . نیروهای نهادی مانند حاکمیت و خط مشی ها می باشد که به دولت و حاکمیت بر می گردد، که اگرچنین باشد، کل سازمان هماهنگ می شود. خط مشی های دولتی یا حاکمیت باید و نباید های محدود کننده هستند که به منافع عمومی توجه دارند. ولی بخش خصوصی چنین نیست، بلکه بیشتر منافع فردی خودرا در نظر می گیرد. مقوله نیروی انسانی از قدیمی ترین مقوله های مدیریت می باشد.دوره های زندگی انسانها را به چند بخش می توان تقسیم کرد:
-
- دوره شکار : یک نفره یا دونفره : موضوع اداره نیروی انسانی ساده بوده است.
-
- عصر کشاورزی : کارجمعی وروابط استاد - شاگردی وآموزش صورت میگرفت.
-
- عصر صنعتی : تیم های بزرگ وارد می شوند، تخصص و کار گروهی وتقسیم کار مطرح می شود.
-
- عصر فرا صنعتی: عصر اطلاعات که توجه بیشتر به نیروی انسانی وحقوق آن و برنامه های راهبردی مطرح می شود و از ۱۹۸۰ میلادی به بعد مطرح شده است.
- عصر خرد و دانش: در حال حاضر انسانها با میزان دانش وفرهیختگی سنجیده میشوند (وردی نژاد،۱۳۸۹).