اصل ششم: راهنمایی پوششی مداوم و پی در پی راهنمایی جریان پیوسته ای از کمک به فرد است. و در تمام طول زندگی ادامه دارد در دوران تحصیل از کودکستان آغاز و تا دانشگاه ادامه پیدا می کند. طرح واحدی دارد که به کل برنامه مدرسه پیوستگی داشته و از آن تبعیت می کند.
اصل هفتم: راهنمایی مبتنی است: بر مطالعه فرد و جامعه او البته قبل از کمک ها لازم است توانایی ها ،قدرت ها و ضعف ها ی او درک شوند. برای فهمیدن و شناختن هر دانش آموز فنون و روشهایی وجود دارد و ممکن است از یافته های دیگر رشته ها نیز در چنین فهمی استفاده شود.
اصل هشتم:در راهنمایی گروه های زیادی کمک می کنند و هر کس در چارچوب تخصص و صلاحیت های خود از این گروه ها می توان معلمین و مشاوران ،مدد کاران اجتماعی ، والدین و… را نام برد که همگی از نزدیک در وظیفه خطیری که به عهده دارند همکاری و تشریک مساعی می نمایند.
اصل نهم:راهنمایی به دانش آموز کمک می کند تا در شناختن خود موفق گردد. توانایی های بالقوه خود را بالفعل کند در این مسیر باید به دانش آموز کمک نمود تا او مقاصد عالی حیات و ارزش های اخلاقی را بشناسد محدودیت های خود را بداند و موقعیت ها و فرصت ها را درک نماید.
اصل دهم : راهنمایی در تعلیم و تربیت سعی می کند که هر کدام از افراد را بشناسد و شخصیت بدهد و اجتماعی سازد هدف مهم راهنمایی این است که هر کدام از دانش آموزان را احیانا از اثرات نا مطلوب جمع محفوظ دارد (www/hit،۱۳۹۳).
مشاور کیست؟
مشاور به معنی اخص کلمه فردی متخصص است که میتواند باایجاد رابطه حسنه وبا مدد اطلاعات وتکنیکهای که در اختیار دارد؛ به کسانی که مشکلاتی دارند کمک میکند تا با شناخت واقعی خود و مشکلات ، راه حلهای منطقی برای آنها پیدا کنند. مشکلاتی که در مشاوره مورد بحث و گفتگو قرار میگیرند ممکن است در هر یک از زمینههای شخصی اجتماعی، خانوادگی، شغلی و حرفهای یا تحصیلی باشد.
خصوصیات مشاور:
مشاور از نقطه نظر ویژگیهای شخصیتی باید فردی معتقد، مؤمن، پرهیزکار به معنای واقعی آن باشد وبه درجاتی از خود شناسی و درک نقاط مثبت و منفی خویش نائل شده باشد. او باید صبور و شکیبا بوده، عشق به کمک و یاری رساندن به دیگران با وجودش عجین باشد او باید انسانها را قطع نظر از توانائیها و قابلیتها و تفاوتهای ظاهریشان دوست بدارد و به صرف انسان بودن محترمشان بدارد (نوابی نژاد ۱۳۸۲؛ ۱۶۷).
خصوصیات راهنما یا مشاور در موقعیت کارش تأثیر بسزایی دارد. راهنما ومشاور باید:
الف) از سلامت روانی و جسمانی برخوردار باشد و از بخل وحسد و دروغ بپرهیزد.
ب) باهوش باشد و به راحتی و صراحت وفصاحت صحبت کند و توانایی لازم برای استدلال و درک و فهم مطالب را داشته باشد.
ج) به انسانها و حل مسائل و مشکلات آنان علاقمند باشد.
ه) صمیمی و مهربان و رازدار باشد.
ز) در زمینه مشاوره، روان شناسی، تعلیم و تربیت، جامعه شناسی و نیز امکانات شغلی و تحصیلی و بهداشتی جامعه آگاهی داشته باشد.
ح) متقی و خوشنام باشد و خدمت صادقانه و خالصانه به همنوع را مد نظر قرار دهد.
ط) حضور ذهن داشته باشد و بتواند سؤالات دقیق و مناسب را به موقع مطرح سازد.
ی) به مطالعه و افزایش دانش خود علاقمند باشد و بکوشد در جریان جدیدترین مطالب علمی درباره رشتهاش قرار گیرد.
ک) در برقراری رابطه با انسانها مجرب باشد وتحمل شنیدن مطالبی را که خود به آنها معتقد نیست، داشته باشد (شفیع آبادی ۱۳۸۶: ۵۲).
بنابراین مشاور یا افرادی که به عنوان راهنما سعی در یافتن راه حل مناسب جهت جذب مراجعین دارند باید دارای شرایط و خصوصیاتی باشند که برخی از آنان عبارتند از: علم و تخصص، احترام به خود و داشتن کمال، عاقل بودن و بردباری، آزاد، متدین و با تقوا، صمیمت و سازگار با محیط، رازداری، صاحب نظر بودن، واقع بین و حقیقت بین، داشتن تجربه، امانت دار، علاقمند به مراجع و تمایل به کمک به آنها، تمایل به دوست داشتن مردم، احترام به تمامی افراد انسانی، داشتن علاقه و ایمان حرفهای در مشاوره، ثبات عاطفی، رشد فکری و قدرت انطباق شخص، داشتن استعدادرهبری، خوش برخورداری و داشت شخصیت گرم و دوست داشتنی، دارای وضعیت ظاهری خوش آیند (حسینی ۱۳۷۸؛ ۷۹).
ضرورت مشاوره وراهنمایی در مدارس
گر چه در این باب هنوز اختلاف نظر وجود دارد که مشاوره در مدارس راباید یک شغل تخصصی و جدا به شمار آورد یا آن را از وظایف معلمان دانست که ضمن انجام تدریس و کار با شاگردان عهدهدار آن نیز باشند. از طرفی والدین چنین میپندارند که وظیفه آنهاست که فرزندان خویش را در تصمیم گیریها یاری نمایند و ارشاد و هدایت کنند. افرادی نیز اعتقاد دارند که یاری خواستن از دیگران، نشانه ضعف روان و اراده است وبا همت وپشتکار میتوان به همه مشکلات فایق آمد. علیرغم این آرا و تردیدها چنین به نظر میرسد دلایل زیادی وجود دارد که ما در جهت ارائه خدمات مشاورهای سوق میدهند برخی از آنها عبارتند از:
الف): موقعیت و وضعیت بسیار پیچیدهای که هر فرد در دنیای کنونی با آن مواجه است پیچیدگی به هنگام انتخاب شغل بیشتر رخ می کند و تقاضا برای مشاوران تحصیل کرده و کارآزموده را مطرح میدارد وقتی فرد جوانی بخواهد از بین مشاغل و حرف زیادی به گزینش بپردازد با کار آسانی مواجه نیست. چه بسا اطلاعات زیادی نیاز دارد تا تصمیم گیری را آسان کند هم اکنون فراوانند مردان و زنانی که پی بردهاند گزینش اولیه آنان با روشن بینی و مالاندیشی صورت نگرفته است وبا ناکامی برخورد کردهاند.
ب) دومین دلیل ترکیب جامعه بسیار متنوع صنعتی با آرمانها و نگرشهای آدمی است که مشاوره را ضروری میدارد این ضعف غالباً نادیده انگاشته میشود که هر فردی حق دارد به شغلی خاص بپردازد که شرایط احراز آن را دارد. دیگر نمیتوان مدافع این امر بود که فرزندان مردان متخصص باید در مشاغل تخصصی پذیرفته شوند و فرزندان کارگران غیر ماهر همچنان در مشاغل ساده به کار بپردازند این حق هر فرد و شاید وظیفه و تکلیف اوست که وضعیت خود را بهبود بخشد و تا حد امکان پیش رود. چنین نگرشی از میراث فرهنگی ماست ممکن است ما با دادن آزمونهایی به شاگردان شایستگی آنها را برای اشتغال به برخی از مشاغل یا رشته تحصیلی معین کنیم اما شاگرد خود قادر نیست با این اطلاعات به انتخاب درست بپردازد زیرا در شبکهای از محدودیتهای شغلی و توقعات و انتظارات خانوادگی و آرمانها و تردیدهای شخصی و موانع و مشکلات اجتماعی گرفتار است او بیش از اطلاعات نیاز به مشورت دارد.
ج) – سومین عامل از دید شاگردان مدارس متوسطه و اشتیاق شدید آنها و خانوادهشان برای ورود به دانشگاهها و مدارس عالی است این مطلب بر همگان آشکار است و نیازی به تشریح ندارد. شاگرد در طول سالهای تحصیلی و دوره راهنمایی و متوسطه باید به رشتههایی روی آورد که با استعداد و توانایی و خصایص او متناسب باشند و در زندگی آتی او دارای ارزش شوند اما تعیین چنین ارزشی آسان نیست. شاگردان غالباً در تنگنای بین ارزشهای شخصی خویش و تجارب درسی و کلاسی با ارزشهای والدین ومحدودیتهای جامعه گرفتارند و نمیدانند چه باید بکنند. از این رو دچار اضطراب و نگرانی میشوند. پیچیدگی اوضاع اجتماعی واقتصادی و محدودیتهای ورود به دانشگاهها به این اضطرابها میافزاید. والدین و معلمان خود میدانند که درک چنین پیچیدگی و یا اثرات آن بر فرد کار سادهای نیست شاید به مشاور ی نیاز باشد که تحصیلات خاص و تجارب او بتواند در این معضل راه گشا و رهنمون افتد.
د) – چهارمین عامل و انگیزه برای استقرار مشاوره تخصصی تغییرات سریعی است که در راهها و روشهای زندگی ما در عصر صنعتی و تکنولوژی روی میدهند. جامعه شناسان و نویسندگان زمان کنونی را عصر اضطراب نامیدهاند. هر چند آمار دقیقی در دست نیست که در این زمینه به مقایسه بین قرون و اعصار بپردازیم و اصولاً ممکن نیست فراوانیهای عصبی واضطرابی هر قرن را در حیطه اندازهگیری وسنجش قرار داد تا مقایسه میسر میگردد اما شکی نیست هر قدر زندگانی پیچیدهتر میشود وهر اندازه صنعت وتکنولوژی پیش میرود و به همراه آن تغییرات رخ میدهند نتایج و اثرات آنها بر اعصاب وروان فرد، فشار بیشتری وارد میکنند که گاه به مشاوره و روان درمانی نیاز پیدا می شود. نهایتاً باید گفت که راهنمایی ومشاوره در مدارس یک ضرورت گریز ناپذیر است. (پیبسون؛میشل؛ ترجمه ثنایی. ۱۳۸۸،۲۷۸،۲۷۹).
هدف مشاوره تحصیلی :
منظور اصلی راهنمایی آن است که هر نوع کمکی را که فرد برای نیل به حداکثر رشد و نمو و پیشرفت خود نیاز دارد به او بدهد و بر مبنای این تأکید است که عنوان مشاور جایگزین راهنما گردید وجریان کار کردن با فرد مشاوره نامیده شد ادراک کامل شخص از خود موجب پختگی بیشتر او میشود و در نتیجه مشاوره نه تنها فرد را قادر به حل مشکلات آنی خود میگردد بلکه توانایی بهتر و بیشتر نیز برای حل مشکلات غائی در او به وجود میآید. ضمناً مشاوره با کمک به افراد در گسترش برنامه جدید آموزش و پرورش دبیرستانها سهم بسزایی داشته ومقام مهمی را در برنامه مدارس اشغال کرده است (نیکزاد، مهرآرا ۱۳۸۷، ۱۶۵).
رابطه سنتی بین فرد یاری رسان و مراجع نمونهای از روابط نابرابر قدرت در جامعه است مراجع نیاز به کمک دارد زیرا او به نوعی در شرایط پایینتری قرار دارد و افراد یاری رسان در موقعیت برتری قرار دارند زیرا دانش لازم را داشته و توانایی درک دیگران را دارند هم چنین از شخصیت خوب و سازمان یافتهای برخوردارند و بیشتر از طبقه متوسط اجتماعی هستند در حالی که بیشتر مراجعان از طبقه پایین جامعه میباشند (هیلی[۲۱] یکی از مهمترین وظایف مشاوره را به حداقل رساندن این تفاوت ونابرابری در فرایند مشاوره میداند) پرهیز از پوششهای خاص و عدم استفاده از اصطلاحات تخصصی و حضور در جامعه به ویژه ارائه روشهای مشاوره مبتنی بر اجتماع از مواردی است که به کاهش تفاوت کمک میکند (رزاقی ۱۳۸۹؛ ۸).
اهداف مهم برنامه راهنمایی مشاوره در دوره ی راهنمایی تحصیلی را می توان در قالب زیر جمع بندی کرد:
- رشد و تعالی استعداد های بالقوه افراد :هدف اصلی تعلیم و تربیت ایجاد زمینه ی مناسب جهت شکوفایی استعداد های بالقوه ی انسانها است. بنابراین: شخص برای رسیدن به این مرحله نیازمند ارتباطی تعالی بخش است ارتباطی که منجر به خویشتن پروری شود. در فرایند رشد همه جانبه نیازمند تلاش و کوشش درونی و مساعدت فکری و عقلی از صاحبان دانش و خرد می باشیم . تعلیم و تربیت در راهنمایی و هدایت بشر به سوی کمال وظیفه دارد که از طریق ارائه ی راهنمایی و مشاوره زمینه ی رشد و شکوفایی را فراهم سازد. این امر مهم در دوره ی راهنمایی تحصیلی دارای اهمیت ویژه ای است زیرا شخصیت فراگیران این دوره به سرعت در حال تکوین می باشد بنابراین :آنان بیش از هر زمان دیگر نیازمند راهنمایی و مشاوره هستند.
- بهبود فرایند تصمیم سازی و تصمیم گیری :مهارت تصمیم گیری یکی از مهارت های اساسی زندگی می باشد زیرا زندگی سراسر با موقعیت های تصمیم گیری آکنده است بنابراین: پرورش مهارت تصمیم گیری به عنوان یک هدف اصلی در آموزش و پرورش مورد توجه می باشد برای تقویت و بهبود آن باید دانش آموزان یاری شوند تا یاد بگیرند که چگونه تصمیم گیری کنند اقدام راهنمایی و مشاوره نیز در جهت تسهیل فرایند تصمیم گیری قرار می گیرند.
- کمک به افراد برای شناخت علایق و توانایی های خود: انسان ها برای بهره گیری از خرد و اندیشه ی خود در زندگی نیازمند خود شناسی هستند و این امر مهم در جریان تعلیم و تربیت جایگاه خاصی دارد انسان اول باید به خود شناسی برسد بعد به اساس توانایی های خود به شناخت محیط اطراف بپردازد یکی از اهداف راهنمایی و مشاوره کمک به افراد جهت خود شناسی است. شناختی مبتنی بر آگاهی از همه ی ابعاد وجود ی خود به عبارتی خود شناسی به معنای شناسایی، توانمندی ها و محدودیت ها خود است(اینترنت،۱۳۹۳).
هدایت تحصیلی در دبیرستان
راهنمایی تحصیلی در دبیرستان دو نقش دارد : یکی نقش جبرانی و دیگری موضوع طرح ریزی برای ادامه ی تحصیل در دانشگاه یا انتخاب شغل . در مورد انجام نقش جبرانی ، مشاور باید در صورتی که دانش آموز رشته ی تحصیلی نامناسبی انتخاب کرده است ، او را کمک کند تا برابر مقررات مدرسه ، که در این مورد معمولاً انعطاف پذیر است ، تغییر رشته دهد . موضوع دیگری که در راهنمایی تحصیلی در این دروه از اهمیت خاصی برخوردار است ، طرح ریزی برای ادامه ی تحصیل یا انتخاب شغل پس از آموزش متوسطه است . در این مورد مشاور باید اطلاعات وسیع و دقیق در زمینه مشاغل مختلف و رشته های تحصیلی دانشگاه ، و مؤسسات آموزش عالی و ضوابط و چگونگی ورود به هر یک را دراختیار دانش آموزان بگذراند و آنان را برای تصمیم گیری مناسب در این که به دانشگاه بروند ویا پس از آموزش متوسطه به انتخاب شغل بپردازند ، یاری برساند. دانش آموزان در تحصیلات متوسطه باید از مشاوران راهنمایی در مورد رفتن به دانشگاه یا اشتغال به حرفه کمک بگیرند. گاه طرح ریزی برای رفتن به دانشگاه مناسب فرد نیست و گاه نیز هدف های حرفه ای نیاز به تحصیلات دانشگاهی ندارد. (اینترنت،۱۳۹۳).
ویژگیهای مشاور از دیدگاه اسلام:
-
- عالم و درستکار باشد: «شاوروالعلماءالصالحین» با دانشمندان صالح مشورت نمایید پیامبر (ص).
-
- بر خود کنترل داشته باشد «با پرهیزکاران وکسانی که بر نفس خود شرکت دارند مشاوره کنید» پیامبر (ص).
۳- عامل باشد «اگر مشاور به مطلبی اشاره کند باید چنان باشد که اگر در آن مقام قرار گرفت خود به آن عمل کند» پیامبر(ص).
-
- صاحب تجربه باشد « کسانی که با آنها مشورت میکنید صاحبان اندیشه و علم و دارندگان تجربه و دوراندیشی باشند» حضرت علی (ع).
-
- صاحب اندیشه باشد «هر کس که با صاحبان اندیشه مشورت نماید به راه خیر رهنمون گردد» حضرت علی (ع).
-
- راز دار باشد « مشاور را از سر خود آگاه میکنی و آگاهی او مانند آگاهی تو میشود، آن گاه مشاور آن را میپوشاند و نگه میدارد و رازدار است» امام صادق (ع).
۷ . امانتدار باشد «کسی که با او مشورت مینمایید امانتدار است، اگر صلاح بداند به موضوع اشاره میکند و اگر نه مشاور ساکت میماند» پیامبر (ص).
-
- بخیل، ترسو، نادان، لجوج و دروغگو نباشد (غلامی ۱۳۸۷).[۲۲]
اهم وظایف مشاوران دوره متوسطه به شرح ذیل :
آشنا کردن دانش آموزان و خانواده های آنان با ساختار نظام آموزش و پرورش (اهداف، شاخه ها، رشته ها و برنامه ها) و ضوابط انتخاب رشته.
ایجاد زمینه های لازم برای بالا بردن سطح آگاهی های دانش آموزان نسبت به ویژگی ها، تواناییها و محدودیت های فردی.