جدول (۲-۴) میزان دریافت و پرداختهای صندوق بازنشستگی کشوری تا سال ۱۴۰۰
(گزارشات آکچوائری صندوق کشوری در سال ۱۳۸۷)
درآمدهای نفتی میتواند باعث شود تا دولتها از محل آن درآمدها، براحتی کسری صندوقهای بازنشستگی را پرداخت کنند، و با توجه به پایین بودن سهم کمکهای دولت به صندوقها نسبت به کل درآمدهای نفتی یا کل بودجه عمومی، وضعیت عدم تعادل صندوقها را چندان دشوار و جدی تلقی نکنند.
جدول (۲-۵) میزان کمکهای دولت به صندوق کشوریسهم آن در کل بودجه طی سالهای ۸۶-۸۴ (منبع: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، پایگاه دادههای صندوق کشوری سالهای ۸۶-۸۴
واحد به میلیارد ریال
سال | بودجه عمومی | کسری بودجه | کمکهای دولت به صندوق | سهم کمکهای دولت از کل بودجه | نسبت کمکها به کسری |
۱۳۸۴ | ۴۴۸۵۲۳ | ۶۰۸۵۴ | ۱۳۸۰ | ۰٫۳ | ۲٫۳ |
۱۳۸۵ | ۵۶۱۳۵۹ | ۱۴۷۴۳۱ | ۵۲۸۳ | ۰٫۹ | ۳٫۶ |
۱۳۸۶ | ۵۷۸۵۵۰ | ۱۰۵۵۵۵ | ۷۳۸۲ | ۱٫۳ | ۷ |
بنابراین درآمدهای نفتی در اقتصاد سیاسی ایرانمیتواند مانع التزام و تعهد سیاستگذاران برای اصلاح سیاستهای بازنشستگی در جهت بهبود عدالت بیننسلی و پایداری جامعه گردد.در کشورهایی که درآمد حاصل از منابع طبیعی ندارند و منابع جاری آنهابایداز محل مالیاتهای عمومیتامین گردد، دولتها برایتامین کسری بودجه صندوقها به افزایش مالیاتها متوسل میشوند و چون افزایش مالیاتها منجر به بیثباتیهای اقتصادی میشود، بنابراین انگیزه و التزام برای اصلاح سیاستهای بازنشستگی را پیدا میکنند. اما در ایران که منابع رانتی در دسترس است و همچنین اصلاحات سیاستی با رویکرد عدالت بیننسلی ممکن است باعث بالا رفتن هزینه های سیاسی دولتها در کوتاهمدت گردد، در کوتاه مدت برای دولتها، هزینه اصلاحات سیاستی بیشتر ازتامین عدم تعادل اقتصادی صندوقها از محل بودجه عمومی خواهد بود. بر همین اساس اصلاحات سیاستی در حوزه بازنشستگی با رویکرد بلندمدت با شکست مواجه میشود.
یا توجه به جدول ۲-۵ اگرچه کمکهای دولتی به صندوقها ممکن است در مقطع کوتاهمدت قابل توجه نباشد، اما باید به تغییرات و ماهیتی روندی و افزایشی آن توجه کرد. سالمند شدن جامعه بر صندوقهای بازنشستگی تاثیر خواهد گذاشت، و به تبع آن سهم کمکهای دولت به صندوقها از محل بودجه عمومی افزایش خواهد یافت.
جدول (۲-۶) توزیع جمعیت کشور در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۴۴۵ (منبعمرکز آمار ایران، حاصل از سرشماری و پیش بینیهای سال ۱۳۸۸)