جرمشناسان و حقوقدانان براین باورند که کیفرها باید به گونهای باشند که بتوانند نقش بازدارندگی و اصلاح جامعه را ایفا کنند.به طور کلی عواملی وجود دارد به تام عوامل بازدارنده که مانع بروز عمل مجرمانه میشوند.بر حسب اینکه این موانع این موانع در یک فرد و جامعه ضعیف باشند یا به عکس قوی و موثر باشند جرم از قوه به فعل در میآید و یا جرمی به وقوع نمیپیوندد.این موانع به دو دسته موانع داخلی و خارجی تقسیم میشوند.موانع داخلی نوعی حائل داخلی است که به غرایز و خصوصیات روانی افراد مربوط میشود و فرد را در برابر تمایلاتش برای نقض هنجارهای قانونی و اجتماعی حفظ میکند و نهایتاٌ از نقض قانون جلوگیری میکند. دسته دوم موانع خارجی هستند که این موانع همان ساختار اجتماعی محیط فرد است یعنی آنچه فرد را به احترام یا نقض قانون تشویق میکند. بعضی از این موانع بر حسب انواع جامعه تغییر مییابند و میتوانند نهادهایی مانند خانواده ، مسجد ، کلیسا ، مدرسه ، محله و … باشند.مجازاتهای تیین شده به وسیله قانونگذار هم از جمله موانع خارجی هستند که در کنترل فرد از ارتکاب جرم نقش دارند.اجرای مجازات به صورت علنی یکی از روشهایی است که دولتها برای کنترل بیشتر جامعه و از بین بردن تمایلات مجرمانه در افراد از آن بهره می برند. البته اجرای این نوع مجازات موافقان و مخالفان خاص خود را دارد.منتقدان علاوه بر اندیشههای کیفری و جرمشناسانه بر آثار سیاسی و بینالمللی اجرای لنی مجازات انتقاداتی وارد میکنند.كیفر یا مجازات در تاریخ سابقه ای طولانی دارد زیرا جواع اولیه و ابتدایی نیز بدون برخورداری از حداقل حقوق قادر به تداوم حیات خویش نبوده اند . واكنش جزایی و جبران خسارت در مقابل یك پدیده كیفری ضروری شناخته است , زیرا ضمانت اجراهای مدنی در حقوق خصوصی مثل جبران ضرر و زیان به تنهایی و عموما و معمولا بدون تاثیر بوده لذا ناگزیر باید به تدابیر قهری متوسل گردید تا ضمن جبران نسبی صدمه حسن اجرای قانون و صیانت جامعه تامین شود كیفر مرعوب كننده است و عامل ترس و ارعاب نقش بازدارندگی دارد . انسان نسبت به حیات , آزادی , حیثیت و جان و مال خویشتن علاقمند است , بنابراین سلب احتمالی هر یك از این مواهب الهی نگران كننده و بیم آور و خود وسیله ای است برای بازداشتن اشخاص از تعددی و تجاوز به حقوق دیگران و جامعه. زهکاری افراد و نوجوانان امروزه در سطح وسیعی به عنوان یکی از مشکلات و دغدغه های کشورهای مختلف تلقی شده روند رو به رشدی را پشت سر می گذارد در پایان جنگ جهانی دوم جهانی بزهکار افراد تا اندازه ای روبه کاهش نهاده بود اما مجدداً رو به افزایش نهاد و درصد قابل ملاحظه ای از افراد و نوجوانا و رطه بزهکاری غوطه ور گردیدند. به عنوان مثال تعداد افراد بزهکار در سال ۱۹۵۹ به بیست هزار , در ۱۹۶۱ به سی هزار در ۱۹۶۴ به چهل هزار د سال ۱۹۷۰ به ۴۶۷۷۹ نفر در ۱۹۸۱ به ۶۳۳۳۶ نفر رسیده و در سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۹۰ در حدود ۷۲ هزار نفر استقرار یافته است. سیر صعودی و پیشرفت فوق العاده جوامع صنعتی سستی اعتقادات دینی و مذهبی , جنگ , توسعه غیر اصولی شهرها, برخورد ملل و اقوام گوناگون درهم ریختن و از هم پاشیدگی خانواده ها را می توان علل عمده یی دانست که منجر به سیر صعودی بزهکاری افراد و نوجوانان در جوامع امروزی گردیده است, بدین واسطه دستگاه عدالت کیفری همه روزه با افراد و نوجوانانی سر و کار دارد که به علت از هم پاشیدگی کانون خانواده بی پرسرستی, اعتیاد و فقر دست به ارتکاب جرم یازدیده اند اینان اکثر افرادی هستند که همه روزه , در خیابانها پارکها و معابر عمومی با بسته های آدامس یا شکلات , سده راه عابرین شده و با لا به و زاری تقاضای خریدن آدامس یا شکلاتی را می نمایند و یا با در دست داتن چند شاخه گل و یا دستمال و شیشه پاک کن , منتظر قرمز شدن چراغ راهنماد بوده تا چند شاخه گل را و یا شیشه ای را پاک کنند و مبلغی دریافت نمایند این افراد و کودکان به کودکان خیابانی معروف گردیده اند, خردسالان امروز بزهکاران بالقوه خطرناک آینده هستند که امروز به عنوان افراد در معوض خطر در جرم شناسی مورد مطالعه قرار می گیرند.بدین لحاظ شاید بتوان گفت که این کودکان و نوجوانان خود به نوعی مجنی علیه و بزه دیده می باشند ؛ اینان قربانی شرایط نامطلوب جامعه فقر فاصله طبقاتی اعتیاد والدین و بی سرپرستی می باشند که به واسطه آن به ورطه بزهکاری رانده شده اند اینان قربانی جرم شناسی می شوند وسیله ارتکاب جرم قرار می گیرند و نهایتاً خودنیز مستقلاً مرتکب اعمال معارض قانون می گردند اما جامعه در قبال اینان چه وظیفه ای دارد و چه واکنشی را علیه این به اصطلاح بزهکاران شایسته می داند؟ آیا وجود آنان برای جامعه خطرناک است و باید به شدید ترین نحو ممکن با آنان برخورد نمود؟ یا طریق مناسب دیگری را باید در پیش گرفت.در هر حال باید دانست که واکنش جامعه در قبال این دسته از بزهکاران از اهمیت فوق العاده برخوردار بوده و می تواند به گونه یی قاطع , سرنوشت این کودکان و نوجوانان را در آینده ای نه چندان دو رقم بزند واکنشی نامناسب و به دور از عقل و منطق از آنان بزهکارانی بالفطره در آینده خواهد ساخت, در حالی که واکنشی مناسب و شایسته آنان را مجدداً به آغوش اجتماع باز خواهد گرداند و جامعه از آنان به عنوان افراد شرافتمند استقبال خواهد نمود. در عین حال باید توجه داشت ارتکاب جرم در پی خود , واکنش جامعه و بخصوص گروهی را که از جرم متضرر شده اند در پی داشته و جامعه ناچار برای حفظ هنجارها و ضوابط حاکم بزه و بزهکاری که مرتکب هنجار شکنی و نقض قانون جزا گردیده , از خود واکنش نشان دهد فرقی نمی کند که مرتکب و ناقض قانون چه کسی باشد بزرگسال باشد یا طفل یا نوجوان؛ اما در این خصوص جوامع وجه تمایزی را در نحوه واکنش خود علیه افراد و نوجوانان بزهکار قائل میشوند تا بتوانند به اهداف و نتایج عالی مورد نظر خویش دست پیدا کنند.این مساله از نظر بین المللی نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است به طوری که جوامع بین المللی نیز در رابطه با افراد و نوجوانان به تصویب پیمانها و مقرراتی نموده اند که با برخورداری از یک استاندارد بین المللی دولتها را در اتخاذ یک روش مناسب در جهت واکنش اجتماعی صحیح و مناسب علیه افراد بزهکار ارشاد و راهنمائی کنند.در این پایان نامه سعی بر این است تا بررسی کامل و همه جانبه ای از موضوع مورد نظر داشته باشیم.
سوابق تحقیق
در ارتباط با موضوعات مشابه رساله چندین مقاله و فارسی و مقاله وکتاب عربی وجود دارد، که هر کدام به جهاتی به موضوع مورد نظر اشاره کرده اند. به این صورت که در مقالات فارسی با موضوع واکنش جامعه نسبت به مجرم پس از اجرای مجازات , بیشتر به بیان کلیات مذکور در این رابطه پرداخته شده و منابع خارجی نیز موضوع را به نحو جامع بررسی ننموده و از دید ما فضای بحث و بررسی بیشتری وجود دارد.