اُلیری مطالعات خود راقبل و بعد از پیادهسازی سیستم برنامهریزی منابع سازمان در چندین شرکت تکرار کرد. براساس مطالعات او تنها ۱۶ درصد از سازمانها قبل از تجربه پیادهسازی سیستم، معتقدبه انجام مهندسی مجدد قبل از پیادهسازی سیستم بودهاند. لیکن پس از تجربهپیادهسازی این رقم به ۳۵ درصد افزایش یافته است. قبل از پیادهسازی سیستم، ۳۳ درصداز شرکت اعتقادی به اجرای مهندسی مجدد نداشتهاند، در حالی که پس از پیادهسازیسیستم تنها ۱۰ درصد از آن ها چنین اعتقادی داشتهاند. با این اوصاف مشخص میشود کهحتی اگر روش مهندسی مجدد مبتنی بر فناوری نیز انتخاب شود، مهندسی مجدد فرآیندهاضروی است.
مزایا و معایب مهندسی مجدد مبتنی بر فناوری و مهندسی مجدد آزاد بطور خلاصه در جدول ۲-۳ بیان شده است (سایت مشاورین شبکه کیفیت ایران).
جدول شماره ۲-۴: مزایا و معایب مهندسی مجدد مبتنی بر فناوری و مهندسی مجدد آزاد
۲-۲۳مهندسی مجدد و برنامه ریزی استراتژیک
سازمانهای دولتی و خصوصی در تمامی کشورها، اعم از توسعه یافته و در حال توسعه با آینده ای دشوار، کاهش منابع، افزایش پاسخگویی و فرصتهای چالشی مواجه اند. موفقیت در چنین محیطی مستلزم مدیریتی است که علاوه بر اجرای مؤثر امور جاری بتواند با ابداع، نواندیشی و آینده نگری و آینده سازی وظایف استراتژیک خود را سازماندهی و اجرا کند.
در مورد شرایط حاکم بر سازمان ها و جوامع مختلف گفته شده که دنیای حاضر دنیایی است پویا، معتبر، ناپایدار و مخاطره آمیز که سازمان ها و دولت ها نمی توانند به راحتی مشکلاتی را حل کنند که سیل آسا به سوی آنها روان است.
اساساً محیط سازمان های دولتی و خصوصی در سال های اخیر نه تنها به شکلی فزاینده متلاطم و دگرگون گشته، بلکه پیوستگی متقابل میان محیط و سازمان نیز بیشتر شده است. این تلاطم و پیوستگی متقابل نیازمند واکنشی سه وجهی از سوی سازمان هاست. نخست، این سازمانها باید به شکلی استراتژیک تفکر کنند. دوم، آنها باید یافته ها و ادراکات خود را برای سازگاری با محیط های تغییر یافته، به استراتژیهای کارساز مبدل نمایند و سوم، آنها باید برای تطبیق و اجرای استراتژیها، با تعقل و تفکر بستر مناسب را برای بنگاهها فراهم سازند.
بنابراین، برنامه ریزیاستراتژیک با مسائل عمده ای نظیر موارد زیر سرو کار دارد:
فعالیت سازمان چیست ؟