<p>روش چنگک یا قلاب:در این روش یادگیرنده تعدادی قلاب را خاطر می سپارد و هر مطلبی را که فرا می گیرد به یکی از این قلابها می آویزد.این قلابها ممکن است مجموعه ای از اشیای آشنا را تشکیل دهند،طرح بسیار معمول،که اغلب در تحقیقات از آن استفاده می شود،مجموعه قلابهای قافیه دار است(برای مثال،عدد یک با کیک،دو با جو،سه با کاسه…).هر چنگک چیزی است که به سادگی قابل مشاهده باشد،مانند کیک،یک،جو،دو.<br /><a href="https://nefo.ir/"><img class="alignnone wp-image-62″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/THESIS-PAPER-9.png” alt="دانلود پروژه” width="371″ height="117″ /></a><br />زمانی که قلابها به خاطر سپرده شدند،می توان از آنها برای یادگیری مجموعه ای از مواد به طور منظم کمک گرفت.اولین قدم این است که هریک از اقلام در نظر گرفته شود که با چنگک مربوط به خود در تعامل است.اگر اولین قلم فهرست فی المثل کتاب باشد،می توان کتاب را در حالی تصور کرد که کیک روی آن قرار گرفته است.در مورد قلم دوم می توان دو دانه جو را تصور کرد و در مورد بقیه اقلام فهرست به همین ترتیب پیش می روی.روش چنگک،به خصوص،برای یادگیری مراحل یک وظیفه پیچیده،مانند کار با ماشین آلات مفید است(گلوور،تیم،دیلاف و راجرز،۱۹۸۷).<br />روش کلید واژه:در روش کلید واژه نیز از تصویر پردازی استفاده می شود،ولی با روش پیوند،روش تخصیص جایگاه،و روش قلاب از نظر موارد استفاده متفاوت است. سه فن یادسپاری که در بالا تشریح شد برای یادآوری فهرست اطلاعات به کار می رود،ولی روش کلمات کلیدی برای یادگیری لغات جدید مناسب است.در روش کلید واژه دو مرحله وجود دارد،مرحله ارتباط صوتی و مرحله ارتباط تصویری.<br />وقتی کلمه جدیدی فراگرفته می شود،دانش آموز باید ابتدا یک کلید واژه پیدا کند که با بخشی از کلمه مورد یادگیری هم صدا باشد ارتباط صوتی(لوین،۱۹۸۵).مثلاً یک کلید واژه خوب برای کلمه Conflagration (به معنای آتش سوزی بزرگ) لفت Flag است. Flag شبیه بخش دوم کلمه Conflagration است و واژه Flag را می توان به سادگی تصور کرد و لذا مرحله دوم تصور ساده می شود.<br />وقتی یک کلید واژه اتخاب شد،دانش آموز آن را به یک تصویر مربوط می کند.در این فرایند،دانش آموز باید یک تصویر قابل مشاهده از کلید واژه را در حالی که با معنای کلمه ای که باید یاد گرفته شود در تعامل است تصور کند(لوین،۱۹۸۵).در این مورد خاص،دانش آموز ممکن است یک پرچم در حال سوختن را تصور کند.به هنگام امتحان،زمانی که دانش آموز کلمه Conflagation را می بیند کلمه Flag را به یاد می آورد و موجب می شود که مجدداً تصویر پرچم ر حال سوختن را به یاد آورد.<br />در چند سال گذشته مطالعات بسیار زیادی در مورد روش کلید واژه انجام گرفته است.به طور کلی نتایج این مطالعات برای سنین مختلف دانش آموزان(پرسلی،لوین و دلانی،۱۹۸۲) و در مورد زبانهای مختلف(پرسلی،۱۹۸۷)،برای یادگیری مواد آموزشی دیگر به جز واژگان(لوین،۱۹۸۵؛پرسلی و دیگران،۱۹۸۲)و حتی زمانی که یادگیری از روی مواد خواندنی انجام می گیرد(مک کورمیک و لوین،۱۹۸۴)،بسیار مثبت بوده است.در بین همه روش های مختلف یادیاری که در اختیار است،شاید روش کلید واژه بیش از همه در کلاس درس کاربرد داشته باشد(پرسلی،۱۹۸۷).<br />موفقیت این روش های یادیاری بستگی دارد به قدر آنها در کمک به یادگیرنده به منظور ربط دادن آشنا(یادیار یا کلید واژه کاملاً آموخته شده) به ناآشنا(آنچه باید یاد گرفته شود).عامل مهم در استفاده موفقیت آمیز از یادیارها این است که یادگیرنده کاملاً با آنها راحت باشد.استفاده از این روشها باید خودکار و یا نزدیک به خودکار باشد.در صورتی که قدم زدن تخیلی نقاط آشنایی را در بر داشته باشد،معمولاً برای استفاده خودکار از روش تخصیص جایگاه چندان مشکلی وجود ندارد.در مورد روش قلاب،به هر صورت تلاش لازم است تا ابزار کاملاً آشنا و مفیدی فراهم گردد.اگر روش قلاب،به خوبی یاد گرفته نشود،احتمال دارد دانش آموزان آن را روشی مؤثر و قابل استفاده قلمداد نکنند.روش کلید واژه نیز نیاز به تمرین دارد تا مؤثر افتد.دانش آموزان باید در انتخاب کلید واژه و تصویر پردازی ذهنی از آن،که به معنای تعامل کلمه یادگرفتنی با کلید واژه است،راحت باشند.در یادیارها نیز همانند همه مهارت های دیگر تمرین موجب تسلط می شود.<br /><strong>نظریه پردازش اطلاعات</strong><br />محدودیت های نظریه تداخل موجب شد که محققان حافظه در پی یافتن توضیحات دیگری برای چگونگی یادآوری مطالب بامعنا باشند.نظریه ای که برای تبیین حافظه، مفاهیم،اصول و قوانین بسیار مفید بوده است نظریه پردازش اطلاعات است.این نظریه انسانها را پردازشگران فعال اطلاعات می داند و تأکید می کند که مطالعه حافظه ممکن نیست مگر آنکه قبلاً دریابیم یادگیرنده با اطلاعات جدید چه کار می کند و این اطلاعات تا چه میزان برای یادگیرنده بامعناست.در این نظریه انسانها در حقیقت نظامهای پردازشگر اطلاعات هستند(دلاروزا،۱۹۸۸).بر اساس این دیدگاه حافظه عبارت است از۱)رمزگذاری اطلاعاتی که توسط اعضای حسی ثبت شده است(یا قرار دادن اطلاعات در جای مناسب در حافظه)،۲)ذخیره کردن اطلاعات و ۳)بازیابی یا یادآوری اطلاعات به هنگام ضرورت.<br />نظیه های پردازش اطلاعات در آغاز مکانیکی و بیش از حد به الگوهای کامپیوتری شبیه بود.محققان هنوز کامپیوتر را مناسبترین الگو برای مطالعه و نمایش حافظه می دانند(نک.مک کلند،۱۹۸۸).ولی تلاش برای یافتن راه های انعطاف پذیر برای نمایش حافظه انسان رو به افزایش است.سه نظریه معاصر برای بررسی حافظه عبارتند از:سطوح پردازش،نظریه طرحواره و پردازش توزیع موازی.<br />کاربرد یکی از یادیارها<br />رای تصمیم گیری درست درباره ارزش فنون یادیاری بهترین راه کاربرد آنهاست.برای بسیاری از مردم روش تخصیص جایگاه بهترین نقظه شروع است،زیرا استفاده از آن در مورد بسیاری از انواع اطلاعات ساده است.<br />پیشنهاد می کنیم این روش را برای یک هفته به کار برید. می توانید آن را برای فهرست خرید،اعضای بدن در درس پیکر شناسی(از طریق ایجاد تصاویر تداخل کننده برای هر یک از اعضای بدن با نام خودش و قرار دادن تصویر مزبور در جایگاه خاص)یا حوادث مهم در درس تاریخ به کار ببرید.سعی کنید مراتب زیر را برای آزمایش صحیح این روش رعایت کنید.<br />۱.قبل از استفاده،مطمئن شوید که این فزمون یادیاری را به خوبی فرا گرفته اید.<br />۲.یک گذر ذهنی در کل جایگاهها انجام دهید تا ترتیب آنها را خوب یاد بگیرید.<br />۳.هریک از اقلام مورد یادگیری را در جایگاه خود قرار دهید،تا در هر جایگاه فقط یک مورد قرار گیرد.<br />۴.اگر مجدداً همان فهرست قبلی را یاد می گیرید،اقلام مورد نظر را در همان جایگاه های قبلی قرار دهید.<br />۵.از این روش برای چند نوع اطلاعات استفاده کنید.<br />پس از آنکه این روش را به مدت یک هفته به کار بردید،قضاوت کنید که روش تخصیص جایگاه چقدر برای شما مفید بوده است.بیشتر برای چه نوع مطالبی مفید است؟بر اثر استفاده مکرر از این روش آیا احساس آسودگی بیشتری به شما دست نداده است؟آیا روش تخصیص جایگاه را بهترین روش برای خود می دانید؟پس از آنکه تغییرات لازم را در روش خود دادید به نحوی که کاملاً با نیازهای شما تطبیق کند،یک روش یادیاری قوی و ساده در اختیار دارید که می توانید از آن در موقعیت های مختلف استفاده کنید.<br /><strong>سطوح پردازش و دقت در پردازش</strong><br />در سال ۱۹۷۲،فرگوس کریک و رابرت لاکهارت مقاله ای منتشر ساختند که بسیار نافذ واقع شد.آنها گفتند که ساختار حافظه (کوتاه مدت،بلند مدت…)به اندازه کارهایی که افراد در حین یادگیری انجام می دهد حایز اهمیت نیست.علاوه بر این،آنها با عرضه فرضیه جدیدی اعلام کردند که حافظه،تاب
بررسی رابطه بین امکانات رفاهی و افت تحصیلی در بین دانش آموزان شهر ۱۲۵ص- قسمت ۶