جدول (۴-۵). شاخصهای مرکزی، پراکندگی و توزیع متغیرهای تحقیق ۶۲
جدول(۴-۶). آزمون کلموگروف- اسمیرنوف متغیرهای تحقیق پرسشنامه ۶۴
جدول ۴-۷ : آماره های توصیفی ۶۵
جدول ۴-۸: آزمون t 66
جدول ۴-۹- محاسبه همبستگی بین متغیرهای تحقیق ۶۸
جدول ۴-۱۰ نام گذاری کدهای مدل کلی پژوهش ۷۰
جدول ۴-۱۱ شاخصهای برازش مدل کلی (سیمان غرب) ۷۱
جدول ۴-۱۲ شاخصهای برازش مدل کلی اصلاحی (سیمان غرب) ۷۳
فهرست نمودارها
عنوان شماره صفحه
نمودار(۲-۱)مدل مفهومی پژوهش: مأخذ: شارون و توماس،۲۰۱۳ ۳۸
نمودار (۴-۱). درصد فراوانی پاسخدهندگان سیمان غرب برحسب سن ۵۷
نمودار (۴-۲). درصد فراوانی پاسخدهندگان سیمان سامان برحسب سن ۵۸
نمودار (۴-۳). درصد فراوانی پاسخدهندگان سیمان غرب برحسب جنسیت ۵۹
نمودار (۴-۴). درصد فراوانی پاسخدهندگان سیمان سامان برحسب جنسیت ۵۹
نمودار (۴-۵). درصد فراوانی پاسخدهندگان سیمان غرب برحسب میزان تحصیلات ۶۰
نمودار (۴-۶). درصد فراوانی پاسخدهندگان سیمان سامان برحسب میزان تحصیلات ۶۰
نمودار ۴-۷ مدل ساختاری تحقیق با ضرایب غیر استاندارد (سیمان غرب) ۷۰
نمودار ۴-۸ مدل ساختاری تحقیق با ضریب استاندارد ۷۱
نمودار ۴-۹ مدل اصلاحی ساختاری تحقیق با ضرایب غیر استاندارد (سیمان غرب) ۷۲
نمودار ۴-۱۰ مدل اصلاحی ساختاری تحقیق با ضرایب استاندارد (سیمان غرب) ۷۲
نمودار ۴-۱۱ مدل ساختاری تحقیق با ضرایب غیر استاندارد (سیمان سامان) ۷۴
نمودار ۴-۱۲ مدل ساختاری تحقیق با ضریب استاندارد(سیمان سامان) ۷۵
نمودار ۴-۱۳ مدل اصلاحی ساختاری تحقیق با ضرایب غیر استاندارد (سیمان سامان) ۷۶
نمودار ۴-۱۴ مدل اصلاحی ساختاری تحقیق با ضرایب استاندارد (سیمان سامان) ۷۶
چکیده
این پژوهش تحت عنوان بررسی تاثیر فناوری اطلاعات بر چابکی زنجیره تامین و عملکرد شرکت در صنایع سیمان غرب و سیمان سامان میباشد. که جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیران، کارکنان و کارشناسان شرکتهای صنایع سیمان غرب و سیمان سامان میباشد. در این پژوهش از روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی ساده استفاده شده است و از آن جایی که این جامعه آماری محدود در نظر گرفته شده است، جهت محاسبه حجم نمونهی مورد نیاز برای پژوهش از فرمول به دست آوردن نمونه در جامعه آماری محدود استفاده شده و تعداد نمونه ۴۰۰ نفر انتخاب شده است. لازم بهذکر است، با بررسی پرسشنامه های برگشتی از افراد نمونه در شرکت سیمان سامان و شرکت سیمان غرب، جهت تحلیل داده ها در هر کدام از شرکتهای نمونه، ۲۰۰ پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته و بررسی فرضیه های پژوهش با بهره گرفتن از نرم افزارSPSS22 و جهت روابط بین متغیرها و معادلسازی معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS استفاده شد. یافتهها نشان داد که در صنعت سیمان سامان سطح معناداری برای کلیهی فرضیه های پژوهش، به مقدار صفر (۰۰۰/۰) و کمتر از ۰۵/۰ محاسبه شد، لذا با توجه به این مطالب کلیهی فرضیه های پژوهش تأیید میگردد. لازم به ذکر است که بیشترین میزان تأثیرگذاری مربوط به تأثیر فناوری اطلاعات بر چابکی زنجیره تأمین (۴۹۳/۰) و کمترین میزان تأثیرگذاری مربوط به تأثیر پاسخگویی به تغییرات بازار بر چابکی زنجیره تأمین میباشد، اما در صنعت سیمان غرب نیمی از فرضیه ها تأیید و سایر متغیرها رد شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد که عملکرد سیمان سامان در مقایسه با سیمان غرب مناسبتر بوده، لذا نتایج حاصله این مفهوم را میرساند که استفاده از فناوری در زنجیره تأمین این شرکت بیشتر بوده است.
واژگان کلیدی: فناوری اطلاعات، چابکی زنجیره تأمین، عملکرد شرکت، صنعت سیمان.
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱ مقدمه
زنجیره تأمین یکی از شاخه های نو ظهور مدیریت است که روز به روز در حال تکامل و پیشرفت است و به دنبال راههایی برای کاهش هرچه بیشتر سیکل تولید محصول و ارائه خدمات تا رسیدن به دست مشتری ضمن بالا بردن کیفیت محصول و خدمات مورد نظر است و در این راه، از جدیدترین پیشرفتهای علم مدیریت و فناوری بهره میبرد و در دنیای امروز، هیچ کشوری از به کارگیری آن بی نیاز نیست(وان، ۲۰۱۰). شرایطی که باعث تعریف و طراحی مدیریت زنجیره تأمین شده، افزایش روزافزون رقابتپذیری، انعطافپذیری و تلاش برای بقای سازمانهاست که با توسعه روزافزون شبکه های ارتباطی و فناوری اطلاعات حاصل شده است. سازمانها رمز این بقا را در نوآوری میدانند(حسنزاده و همکاران، ۱۳۸۴). در این پژوهش به بررسی تاثیر فناوری اطلاعات بر چابکی زنجیره تأمین و عملکرد شرکت در صنایع سیمان غرب و سیمان سامان پرداخته شده است.
۱-۲ بیان مسأله
امروزه بنگاهها دریک محیط جهانی قراردارند که این محیط دارای پیچیدگی وعدم قطعیت است. این عدم قطعیت تاثیر عمیقی درفعالیتهای شرکت بخصوص زنجیره تامین آن دارد. در عصر حاضر، فناوری اطلاعات در سرتاسر جهان در حال ایجاد انقلابی نوین است که اهمیت آن از انقلاب صنعتی کمتر نیست. این انقلاب ظرفیتهای تازه و چشمگیری در محدوده دانش بشری ایجاد نموده است. امروزه در هر سازمانی بحث به کارگیری فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی مطرح و همه جا از سودمندی یا ضرورت استفاده از رایانه سخن در میان است. فناوری اطلاعات در سازمانها بر شاخصهای تاثیر میگذارد که همگی از شروط اولیه موفقیت برای سازمانها به شمار میروند(سلطانی، ۱۳۸۸). یکی از حوزههایی که میتواند تاثیرات فراوانی از این فناوری بپذیرد، چابکی سازمان است. امروزه ارائه ی بهترین عملکرد در زمینهی بازاریابی، به اساسیترین دغدغهی مدیران شرکت های تولیدی مبدل شده است و میکوشند تا با بهرهگیری از تکنیکهای مختلف، به عملکرد برتر دست یابند. از جمله الزامات یک شرکت تولیدی پذیرش نوعی از استراتژیهای زنجیره تأمین است. این استراتژیها بر روی چگونگی هماهنگی فرآیندهای داخلی و خارجی کسب و کار تاکید میکنند، تا در نتیجهی این هماهنگی، بهترین خدمترسانی به مشتریان و مصرفکنندگان نهایی ارائه گردد و نیز موجب تقویت عملکرد تکتک اعضای سازمان شود. با توجه به تحولاتی که امروزه در ادارهی سازمانها و سامانههای تولیدی بوجود آمده، ابزارها و تکنیکهای فراوانی توسعه یافته و بکارگرفته میشوند(شهایی، ۱۳۸۵). تفکر ناب که یکی از مهمترین آنها به شمار میآید، به سازمانی اشاره دارد که فرآیندها را بدون اتلاف منابع به انجام میرساند و یا با صرف منابع کمتر، تولید بیشتری را محقق مینماید. تکنیک چابک نیز یکی دیگر از انواع تکنیکهای زنجیره تامین می باشد که به انعطافپذیری مینگرد و بر پاسخگویی به تغییرات غیرقابل پیشبینی بازار متمرکز است. الگوهای ناب و چابک امروزه مورد توجه بسیاری از شرکتهای تولیدی که به دنبال بهبود در عملکردشان بودهاند، قرار گرفته است(بالو، ۲۰۰۳). این پژوهش با هدف بررسی تاثیر فناوری اطلاعات بر چابکی زنجیره تأمین و عملکرد شرکت، جهت مقایسه بین صنایع سیمان غرب و سیمان سامان آغاز گردید.
۱-۳ اهمیت و ضرورت پژوهش
پژوهشهای متعددی که طی چند دهه اخیر در خصوص کاربرد استراتژیهای ناب و چابک در شرکت های تولیدی انجام شده، اهمیت روز افزون کاربرد استراتژیهای مذکور را آشکار می نماید و گویای این واقعیت است که استراتژیهای ناب و چابک کاربردی و مؤثر بوده و میتوانند تاثیرات مثبتی در سطح شرکتها و نیز در بین تمامی اعضای زنجیره تامین ایجاد نمایند. با عنایت به اینکه امروزه شرکتهای تولیدی ایرانی تلاشهای بسیاری برای ارائه عملکرد بهتر در بازار از خود نشان داده و میکوشند تا با بهرهگیری از تکنیک ها و ابزارهای متعددی به این مهم دست یابند(گودرزی، ۱۳۷۹). در بازار رقابتی موجود، بنگاههای اقتصادی و تولیدی علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلی، خود را به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط خارج از سازمان نیز نیازمند یافتهاند. علت این امر در واقع دستیابی به مزیت یا مزایای رقابتی با هدف کسب سهم بیشتری از بازار میباشد و بر این اساس فعالیتهایی نظیر برنامه ریزی عرضه و تقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامه ریزی محصول، نگهداری کالا، کنترل موجودی، توزیع محصول و تحویل خدمت به مشتری که پیش از این همگی در سطح شرکت انجام میگرفت اینک صرفا مختص یک شرکت خاص نیست و به سطح زنجیره تأمین انتقال یافته و همکاری و هماهنگی زیادی را بین اعضای زنجیره طلب میکند(نوری، ۱۳۸۱). گذار از دوره های مختلف محصولگرایی و بازارگرایی و ظهور عصر فرا صنعتی که در آن دانش و اطلاعات، محور اصلی حرکات سازمان میباشد، شرکتها و سازمانها را با چالشهای جدید مواجه ساخته است. بر این اساس مزیت رقابتی به سازمانهایی تعلق میگیرد که با تمرکز بر ارزش آفرینی و مشتری گرایی به ناب سازی سازمان ها و فرآیندهایشان همت میگمارند. جهت بقا در صحنهی رقابت و به منظور اثربخشی بیشتر، نیازمند آن هستند که به طور مستمر عملکرد خود را بهبود بخشیده و این امر نیز مستلزم شناخت انواع استراتژی ها و از جمله استراتژیهای زنجیره تأمین میباشد(لامیوس، ۲۰۰۸). شناخت ابعاد مختلف زنجیره تامین یا استراتژیهای آن به شرکتها کمک میکند که ضمن آشنایی با این ابعاد و جایگاه خود در این راستا، بتوانند از این استراتژی جهت نیل به عملکرد مطلوب استفاده نمایند. با بهره گرفتن از رویکرد ناب هزینه نهایی تولید محصول و نیز قیمت فروش کاهش مییابد که این عمل رضایت مشتریان را به دنبال خواهد داشت چرا که مشتری میتواند محصولات شرکت را با همان سطح کیفیت قبلی در ازای قیمت کمتری ابتیاع نماید(پورتر، ۱۹۹۱). فناوری اطلاعات در زمینه های مختلف اقتصادی تأثیری شگرف گذاشته است. از نظر اشتغال، توسعه این فناوری موجد مشاغل جدید با کیفیتی نو و برتر است. به عنوان مثال در استرالیا نرخ رشد شاغلان در این بخش در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰ بیش از ۳۰ درصد بوده است در ایرلند این نرخ برابر ۱۸ درصد در فاصله سالهای ۹۲ تا ۹۹ میباشد. و متوسط سهم اشتغال فناوری اطلاعات و ارتباطات در ۱۵ کشور عضو اتحادیه اروپا ۳/۹ درصد بوده است. از طرف دیگر با توجه به اینکه استفاده از فناوری اطلاعات موجب افزایش سود و بهبود وضعیت صنایع میگردد. لذا باعث افزایش تولید ناخالص داخلی نیز خواهد بود همچنین از اواسط دهه ۱۹۹۰ نشانههایی از افزایش بهره وری حاصل از کاربرد فناوری اطلاعات در آمار دیده شده است(فتحیان و سید حاتم مهلوی نور، ۱۳۸۵، ۸۹). لذا با توجه به اهمیت موضوع در این پژوهش، به بررسی تاثیر فناوری اطلاعات بر چابکی زنجیره تامین و عملکرد شرکت پرداخته شده است همچنین، با توجه به ضرورت، این موضوع بهصورت مقایسهای در صنایع سیمان غرب و سیمان سامان در کرمانشاه مورد مطالعه قرار گرفته است.
۱-۴ اهداف پژوهش
۱-۴-۱ اهداف اصلی
تعیین تأثیر فناوری اطلاعات بر چابکی زنجیره تامین.
تعیین تأثیر چابکی زنجیره تامین بر بهبود عملکرد شرکت.
۱-۴-۲ اهداف فرعی
تعیین تأثیر فناوری اطلاعات بر توانایی زنجیره تأمین در افزایش حس تغییر در بازار.
تعیین تأثیر فناوری اطلاعات بر توانایی زنجیره تأمین در افزایش پاسخگویی به تغییرات بازار.
تعیین تأثیر توانایی زنجیره تأمین در درک تغییرات بازار و بهبود عملکرد شرکت.
تعیین تأثیر توانایی زنجیره تأمین در پاسخگویی به تغییرات بازار و بهبود عملکرد شرکت.
۱-۴-۳ هدف کاربردی
استفادهکنندگان از این پایان نامه را میتوان کلیه شرکتها، صنایع و سازمانهایی که در بازار رقابتی امروزه در حال فعالیت هستند بهشمار آورد.
۱-۵ فرضیه های پژوهش
۱-۵-۱ فرضیات اصلی