«شکم تا سرآکنده از لقمه تنگ
چو زنبیل دریوزه هفتاد رنگ»
(سعدی، ۱۳۸۴: ۱۲۶)
۴-۲۲-آداب برخی وسایل شخصی مانند سجّاده، ابریق و عصا
صوفیان در آیین خود، درمورد وسایل شخصی نیز آدابی را لحاظ کرده بودند که هر درویشی در صورت داشتن این وسایل باید خود را ملزم به رعایت ضوابطی راجع به آنها میدانست مثلاً در مورد آیین سجّاده داری، باید هر درویشی سجّادهای خاصّی داشت و از سجّادهای دیگری حقّ استفاده کردن نداشت یا اینکه وی باید مدام بر سجّادهی خود بود و با جمعیّت خاطری تمام ذکر میگفت و نماز میخواند و… در مورد ابریق صوفیان، از آنجا که باید صوفیان همیشه با وضو بودند باید ابریقی همراه خود داشتند چنان که اگر درویشی بدون ابریق به خانقاهی میرفت از ورود او به خانقاه ممانعت به عمل میآمد. چرا که آنها بر این عقیده بودند که درویش فاقد ابریق نماز نمی- خواند پس آنها هر کدام باید ابریقی خاصّی داشتند. درمورد آیین عصاداری صوفیان نیز میتوان گفت: عصا داشتن برای آنها امری پسندیده و مطابق سنّت بوده که دارای شرایط و ضوابط خاصّ خود بوده از جمله این که: در حین ورود به خانقاه، صوفی باید عصایش را مایل به روی خود میگرفت. یا این که باید مدام بر آن تکیه میکرد و…
۴-۲۲-۱-داشتن سجّادهی خاص
در آیین صوفیان، هر درویشی باید سجّادهی خاصّ داشته از آنجا که سجّادهی درویش، برای او به منزلهی مسجد بود. پس او باید نهایت دقّت و کمال اهتمام را در اعمال آینیی که برای سجّاده داری وضع کرده بودند به کار میگرفت.«هر درویشی را باید سجّادهای خاص باشد که برآنجا نماز گذارد و بر آنجا نشیند. سجّادهی صوفی را حکم مسجد است. مادام که بر سجّاده است هم چنان است که در مسجد است و چون سجّاده بیندازد گوشهی پایان را از طرف راست چپ به روی درشکند و اوّل پای راست برآنجا نهد و بازچپ را و در مالد و پاک کند و آنگاه باز اوّل پای راست را بر روی سجّاده نهد، و چون بر سجّاده ایستاده، آن گوشه را باز راست کند و آنگاه مشغول شود، و چون از سجّاده بیرون آید اوّل پای چپ بیرون نهد، باز همان گوشه را در شکند و بگذارد و حقّ سجّاده نگاه دارد. »(باخرزی، ۱۳۸۳: ۹۸)
۴-۲۲-۲-پیوسته بر سجّاده بودن:
در آیین صوفیان، شایسته تر این بود که شخص همیشه بر سجّاده اش حاضر بوده و عبادت میکرد و قرآن میخواند … عنصرالمعالی نوشته: «از سر سجّاده غایب کم باشد. » (عنصرالمعالی، ۱۳۸۳: ۲۵۴) باخرزی نیز این نکته را چنین خاطرنشان کرد که: «جوانان باید که دایم بر سجّاده نشینند. وقت عبادت و قرآن خواندن بر سجّاده نشیند و دیگر اوقات را برخدمت مستغرق گردانند. » (باخرزی، ۱۳۸۳: ۹۹)
۴-۲۲-۳-دایم الذکر بودن برسجّاده
درویش باید هرچه قدر که بر سر سجّاده حاضر بود، دائم الذکر بود. آن هم با حالتی که دیگر اصحاب آگاه نمیشدند. با خرزی بیان داشته: «تا بر سجّاده باشد زبان و دل او از ذکر خدای خالی نباشد. و اگر در میان جمع باشد چنان گوید که جمع ندانند و برآن مطلّع بنگردند. » (همان: ۹۸)
۴-۲۲-۴-باوقار و رو به قبله نشستن بر سجّاده
صوفی باید در نشستن روی سجّاده آدابی را مدّ نظر داشت از جمله این که: با ادب و وقاری تمام و رو به قبله و با حالت تشهّد نشستن و…«بر سجّاده به ادب نشیند و تا تواند رو به قبله کند و به دو زانو نشیند یا پای چپ برفکند و زانوی راست را بردارد. و اگر مربّع هم نشیند شاید که در مصابیح آورده است، کان النّبی صلّی الله علیه وسلّم: «اذا صلّی الفجر تربّع فی مجلسه حتّی تطلع الشمس حسناء. » (همان: ۹۸)
۴-۲۲-۵-حاضر نشدن با پای خیس بر سجّاده
درویش باید از این که با پای خیس به سر سجّاده حاضر میشد، یا این که پا بر سجّادهی دیگری میگذاشت، عملاً خوداری میکرد. عنصر المعالی مینویسد: «پای تر بر سجّاده ننهد و پای بر سجّادهی کسی ننهد. » (عنصرالمعالی، ۱۳۸۳: ۲۵۶-۲۵۵)
۴-۲۲-۶-احتراز از نشستن بر سجّاده ی دیگری
درویش باید از نشستن بر سجّادهی دیگر خودداری میکرد: باخرزی در این باره نوشته: «برسجّادهی کسی دیگر نشینند که شرعاً منهی است و در حدیث مطّول مسند آمده است: «لایؤمّ رجل فی سلطانه ولا فی اهله ولا یجلس علی تکرمته إِلّا باذنه. » »(باخرزی، ۱۳۸۳: ۹۸)
۴-۲۲-۷-ضرورت حمل ابریق
از آنجا که درآیین درویشان، درویش باید همیشه وضو داشت. پس برای این حفظ این آداب باید همیشه با خود ابریقی یا کوزه ای یا چیز دیگری که بتوان در آن به همراه خود آب حمل کرد همراه داشت. باخرزی در مورد ضرورت داشتن ابریق و دائم الوضو بودن درویش اشاره می- کند: «درویش باید که دائماً با وضو باشد و چون نقض وضو کند باز وضو سازد. و هر آینه باید که او را ابریقی خاصّ باشد، یا رکوه ای یا کوزه ای که به آن وضو سازد و هر جا که رود با خود دارد. و به دست چپ گیرد. مگر به جای نزدیک رود که غالب ظنّ او آن باشد که تا باز آمدن به وضو محتاج نباشد. » (همان: ۹۴)
۴-۲۲-۸-ابریق به دست چپ گرفتن
در آیین و آداب صوفیان چنین وضع شده بود که اگر صوفی بدون طهارت و وضو بود نباید جواب سلام کسی را می داد پس صوفیان برای اعمال این قانون خود باید با وضو بودندایشان زمانی که میخواستند وضو بگیرند باید ابریق را به دست چپ میگرفتند تا دیگری انتظار جواب سلام از او نداشت. باخرزی در توجیه این ادب مینویسد: «چون به وضو ساختن رود ابریق به دست چپ گیرد تا بیننده بداند که او به وضو محتاج است، بر وی سلام نکند و از او جواب سلام طمع ندارد، که در زمان
بیوضوئی بر رسول سلام کردهاند. رسول خدای وضو ساخته است یا تیمم کرده و آنگاه جواب سلام گفته و فرموده که وقتی که بر وضو نباشم بر من سلام مکنیت. » (همان: ۹۴)