در سال ۹۰، فقر آموزشی ۳۴۲۱۷/۰ و دارای رتبه ۲۷ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. ازلحاظ مسکن با ۲۰۰۷۶/۰ فقر، دارای رتبه ۲۴ فقر مسکن است و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. اما ازلحاظ درآمدی با ۷۹۲۹۳/۰ فقر در جایگاه ۸، در بین استانها قرار دارد و جزء ده استان اول فقیر در این بعد قرارگرفته است. بر اساس سه بعد فقر مذکور، این استان با ۴۴۵۲۹/۰ فقر، دارای رتبه ۲۷ فقر چندبعدی در سال ۹۰ است و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در مقایسه سال ۹۰ با سال ۸۸ شاهد آن هستیم که فقر آموزشی از ۳۷۸۷۲/۰ به ۳۴۲۱۷ /۰ کاهشیافته و از رتبه ۲۳ به ۲۷ در بین استانها تنزل داشته است.
فقر مسکن از ۲۵۸۱۶/۰ به ۲۰۰۷۶/۰ کاهشیافته و در رتبه ۲۴ ثابت باقیمانده است. فقر درآمدی ۷۵۸۸۷/۰ به ۷۹۲۹۳/۰ افزایش و از رتبه ۱۰ به ۸ در بین استانها صعود کرده است. فقر چندبعدی از ۴۶۵۲۵/۰ به ۴۴۵۲۹/۰ کاهشیافته و از رتبه ۲۳ به ۲۷ در بین استانها تنزل داشته است.
در مقایسه ۳ بعد فقر مذکور با یکدیگر مشاهده می شود که در هر دو سال ۸۸ و ۹۰ به ترتیب بیشترین فقر مربوط به درآمد، آموزش و مسکن است.
استان اردبیل:
این استان در سال ۸۸، با ۳۷۶/۰ فقر آموزشی دارای رتبه ۲۴ فقر در بین استانها است و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. همچنین با دارا بودن ۳۵۶/۰ فقر مسکن، رتبه ۱۶ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است؛ اما با ۶۸/۰ فقر درآمدی، رتبه ۲۵ فقر در بین استانها را داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است بنابراین، این استان، با دارا بودن ۴۷۰۶۷/۰ فقر، رتبه ۲۲ فقر چندبعدی در بین استانها در سال ۸۸ را نیز به خود اختصاص داده است و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در سال ۹۰، فقر آموزشی ۳۶۶۸/۰ و دارای رتبه ۲۶ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. ازلحاظ مسکن با ۳۵۲۴۶/۰ فقر، دارای رتبه ۱۳ فقر مسکن است و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است. اما ازلحاظ درآمدی با ۶۹۲۶۲/۰ فقر در جایگاه ۲۷، در بین استانها قرار دارد و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. بر اساس سه بعد فقر مذکور، این استان با ۴۷۰۶۳/۰ فقر، دارای رتبه ۱۹ فقر چندبعدی در سال ۹۰ است و وضعیت متوسطی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در مقایسه سال ۹۰ با سال ۸۸ شاهد آن هستیم که فقر آموزشی از ۳۷۶/۰ به ۳۶۶۸ /۰ کاهشیافته و از رتبه ۲۴ به ۲۶ در بین استانها تنزل داشته است.
فقر مسکن از ۳۵۶ /۰ به ۳۵۲۴۶/۰ کاهشیافته و از رتبه ۱۶ به ۱۳ در بین استانها صعود کرده است. فقر درآمدی ۶۸/۰ به ۶۹۲۶۲/۰ افزایش و از رتبه ۲۵ به ۲۷ در بین استانها تنزل داشته است. فقر چندبعدی از ۴۷۰۶۷/۰ به ۴۷۰۶۳/۰ کاهشیافته و از رتبه ۲۲ به ۱۹ در بین استانها صعود کرده است.
در مقایسه ۳ بعد فقر مذکور با یکدیگر مشاهده می شود که در هر دو سال ۸۸ و ۹۰ به ترتیب بیشترین فقر مربوط به درآمد، آموزش و مسکن است.
استان قم:
این استان در سال ۸۸، با ۴۹۰۱۶/۰ فقر آموزشی دارای رتبه ۵ فقر در بین استانها است و جزء ده استان اول فقیر در این بعد قرارگرفته است. همچنین با دارا بودن ۲۶۲۳/۰ فقر مسکن، رتبه ۲۳ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است؛ اما با ۶۸۵۲۵/۰ فقر درآمدی، رتبه ۲۴ فقر در بین استانها را داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است بنابراین، این استان، با دارا بودن ۴۷۹۲۴/۰ فقر، رتبه ۲۰ فقر چندبعدی در بین استانها در سال ۸۸ را نیز به خود اختصاص داده است و وضعیت متوسطی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در سال ۹۰، فقر آموزشی ۴۰۲۶۴/۰ و دارای رتبه ۲۰ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است. ازلحاظ مسکن با ۲۱۴۵۲/۰ فقر، دارای رتبه ۲۲ فقر مسکن است و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. اما ازلحاظ درآمدی با ۷۷۸۸۸/۰ فقر در جایگاه ۱۳، در بین استانها قرار دارد و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است. بر اساس سه بعد فقر مذکور، این استان با ۴۶۵۳۵/۰ فقر، دارای رتبه ۲۴ فقر چندبعدی در سال ۹۰ است و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در مقایسه سال ۹۰ با سال ۸۸ شاهد آن هستیم که فقر آموزشی از ۴۹۰۱۶ /۰ به ۴۰۲۶۴ /۰ کاهشیافته و از رتبه ۵ به ۲۰ در بین استانها تنزل داشته است.
فقر مسکن از ۲۶۲۳ /۰ به ۲۱۴۵۲/۰ کاهشیافته و از رتبه ۲۳ به ۲۲ در بین استانها صعود کرده است. فقر درآمدی ۶۸۵۲۵/۰ به ۷۷۸۸۸/۰ افزایش و از رتبه ۲۴ به ۱۳ در بین استانها صعود کرده است. فقر چندبعدی از ۴۷۹۲۴/۰ به ۴۶۵۳۵/۰ کاهشیافته و از رتبه ۲۰ به ۲۴ در بین استانها تنزل داشته است.
در مقایسه ۳ بعد فقر مذکور با یکدیگر مشاهده می شود که در هر دو سال ۸۸ و ۹۰ به ترتیب بیشترین فقر مربوط به درآمد، آموزش و مسکن است.
استان کهکیلویه و بویراحمد
این استان در سال ۸۸، با ۴۵۶۱۲/۰ فقر آموزشی دارای رتبه ۱۰ فقر در بین استانها است و جزء ده استان اول فقیر در این بعد قرارگرفته است. همچنین با دارا بودن ۲۸۰۵۸/۰ فقر مسکن، رتبه ۲۰ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است؛ اما با ۷۲۵۱۸/۰ فقر درآمدی، رتبه ۱۴ فقر در بین استانها را داراست و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است بنابراین، این استان، با دارا بودن ۴۸۷۲۹/۰ فقر، رتبه ۱۹ فقر چندبعدی در بین استانها در سال ۸۸ را نیز به خود اختصاص داده است و وضعیت متوسطی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در سال ۹۰، فقر آموزشی ۴۹۲۸۵۷/۰ و دارای رتبه ۵ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان
اول فقیر در این بعد قرارگرفته است. ازلحاظ مسکن با ۴۰۱۴۳/۰ فقر، دارای رتبه ۸ فقر مسکن است و جزء ده استان اول فقیر در این بعد قرارگرفته است. اما ازلحاظ درآمدی با ۷۹۲۸۶/۰ فقر در جایگاه ۹، در بین استانها قرار دارد و جزء ده استان اول فقیر در این بعد قرارگرفته است. بر اساس سه بعد فقر مذکور، این استان با ۵۶۲۳۸/۰ فقر، دارای رتبه ۴ فقر چندبعدی در سال ۹۰ است و وضعیت نامطلوبی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در مقایسه سال ۹۰ با سال ۸۸ شاهد آن هستیم که فقر آموزشی از ۴۵۶۱۲ /۰ به ۴۹۲۸۵۷ /۰ افزایشیافته و از رتبه ۱۰ به ۵ در بین استانها صعود کرده است.
فقر مسکن از ۲۸۰۵۸ /۰ به ۴۰۱۴۳/۰ افزایشیافته و از رتبه ۲۰ به ۸ در بین استانها صعود کرده است. فقر درآمدی ۷۲۵۱۸/۰ به ۷۹۲۸۶/۰ افزایش و از رتبه ۱۴ به ۹ در بین استانها صعود کرده است. فقر چندبعدی از ۴۸۷۲۹/۰ به ۵۶۲۳۸/۰ افزایشیافته و از رتبه ۱۹ به ۴ در بین استانها صعود کرده است.
در مقایسه ۳ بعد فقر مذکور با یکدیگر مشاهده می شود که در هر دو سال ۸۸ و ۹۰ به ترتیب بیشترین فقر مربوط به درآمد، آموزش و مسکن است.
استان اصفهان
این استان در سال ۸۸، با ۳۵۶۳۴/۰ فقر آموزشی دارای رتبه ۲۶ فقر در بین استانها است و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. همچنین با دارا بودن ۱۷۶۰۶/۰ فقر مسکن، رتبه ۲۸ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است؛ اما با ۶۸۷۳۲/۰ فقر درآمدی، رتبه ۲۳ فقر در بین استانها را داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است بنابراین، این استان، با دارا بودن ۴۰۶۵۷/۰ فقر، رتبه ۲۸ فقر چندبعدی در بین استانها در سال ۸۸ را نیز به خود اختصاص داده است و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در سال ۹۰، فقر آموزشی ۳۸۳۶۴/۰ و دارای رتبه ۲۳ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. ازلحاظ مسکن با ۱۱۵۶۶/۰ فقر، دارای رتبه ۲۹ فقر مسکن است و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. اما ازلحاظ درآمدی با ۷۰۵۲۲/۰ فقر در جایگاه ۲۴، در بین استانها قرار دارد و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. بر اساس سه بعد فقر مذکور، این استان با ۴۰۱۵/۰ فقر، دارای رتبه ۲۸ فقر چندبعدی در سال ۹۰ است و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در مقایسه سال ۹۰ با سال ۸۸ شاهد آن هستیم که فقر آموزشی از ۳۵۶۳۴ /۰ به ۳۸۳۶۴ /۰ افزایشیافته و از رتبه ۲۶ به ۲۳ در بین استانها صعود کرده است.
فقر مسکن از ۱۷۶۰۶ /۰ به ۱۱۵۶۶/۰ کاهشیافته و از رتبه ۲۸ به ۲۹ در بین استانها تنزل یافته است. فقر درآمدی ۶۸۷۳۲/۰ به ۷۰۵۲۲/۰ افزایش و از رتبه ۲۳ به ۲۴ در بین استانها تنزل یافته است. فقر چندبعدی از ۴۰۶۵۷/۰ به ۴۰۱۵/۰ کاهشیافته اما جایگاه آن در رتبه ۲۸ در بین استانها ثابت باقیمانده است.
در مقایسه ۳ بعد فقر مذکور با یکدیگر مشاهده می شود که در هر دو سال ۸۸ و ۹۰ به ترتیب بیشترین فقر مربوط به درآمد، آموزش و مسکن است.
استان خراسان رضوی:
این استان در سال ۸۸، با ۴۱۱۳۵/۰ فقر آموزشی دارای رتبه ۱۷ فقر در بین استانها است و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است. همچنین با دارا بودن ۳۱۰۶۴/۰ فقر مسکن، رتبه ۱۹ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است؛ اما با ۶۴۹۶۵/۰ فقر درآمدی، رتبه ۲۹ فقر در بین استانها را داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است بنابراین، این استان، با دارا بودن ۴۵۷۲۱/۰ فقر، رتبه ۲۵ فقر چندبعدی در بین استانها در سال ۸۸ را نیز به خود اختصاص داده است و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در سال ۹۰، فقر آموزشی ۴۳۵۵۸/۰ و دارای رتبه ۱۳ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است. ازلحاظ مسکن با ۳۰۰۶۱/۰ فقر، دارای رتبه ۱۵ فقر مسکن است و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است. اما ازلحاظ درآمدی با ۶۵۶۴۴/۰ فقر در جایگاه ۲۸، در بین استانها قرار دارد و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. بر اساس سه بعد فقر مذکور، این استان با ۴۶۴۲۱/۰ فقر، دارای رتبه ۲۵ فقر چندبعدی در سال ۹۰ است و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در مقایسه سال ۹۰ با سال ۸۸ شاهد آن هستیم که فقر آموزشی از ۴۱۱۳۵ /۰ به ۴۳۵۵۸ /۰ افزایشیافته و از رتبه ۱۷ به ۱۳ در بین استانها صعود کرده است.
فقر مسکن از ۳۱۰۶۴ /۰ به ۳۰۰۶۱/۰ کاهشیافته و از رتبه ۱۹ به ۱۵ در بین استانها صعود کرده است. فقر درآمدی ۶۴۹۶۵/۰ به ۶۵۶۴۴/۰ افزایش و از رتبه ۲۹ به ۲۸ در بین استانها صعود کرده است. فقر چندبعدی از ۴۵۷۲۱/۰ به ۴۶۴۲۱/۰ افزایشیافته اما جایگاه آن در رتبه ۲۵ در بین استانها ثابت باقیمانده است.
در مقایسه ۳ بعد فقر مذکور با یکدیگر مشاهده می شود که در هر دو سال ۸۸ و ۹۰ به ترتیب بیشترین فقر مربوط به درآمد، آموزش و مسکن است.
استان مرکزی:
این استان در سال ۸۸، با ۴۵۸۹/۰ فقر آموزشی دارای رتبه ۸ فقر در بین استانها است و جزء ده استان اول فقیر در این بعد قرارگرفته است. همچنین با دارا بودن ۲۵۲۰۵/۰ فقر مسکن، رتبه ۲۵ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است؛ اما با ۶۵۲۰۵/۰ فقر درآمدی، رتبه ۲۸ فقر در بین استانها را داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است بنابراین، این استان، با دارا بودن ۴۵۴۳۴/۰ فقر، رتبه ۲۶ فقر چندبعدی در بین استانها در سال ۸۸ را نیز به خود اختصاص داده است و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در سال ۹۰، فقر آموزشی ۴۳۷۸/۰ و دارای رتبه ۱۱ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است. ازلحاظ مسکن با ۲۲۵۶۱/۰ فقر، دارای رتبه ۲۱ فقر مسکن است و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. اما ازلحاظ درآمدی با ۷۳۹۰۲/۰ فقر در جایگاه ۱۷، در بین استانها قرار دارد و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است. بر اساس سه بعد فقر مذکور، این استان با ۴۶۷۴۸/۰ فقر، دارای رتبه ۲۲ فقر چندبعدی در سال ۹۰ است و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در مقایسه سال ۹۰ با سال ۸۸ شاهد آن هستیم که فقر آموزشی از ۴۵۸۹ /۰ به ۴۳۷۸ /۰ کاهشیافته و از رتبه ۸ به ۱۱ در بین استانها تنزل یافته است.
فقر مسکن از ۲۵۲۰۵ /۰ به ۲۲۵۶۱/۰ کاهشیافته و از رتبه ۲۵ به ۲۱ در بین استانها صعود کرده است. فقر درآمدی ۶۵۲۰۵/۰ به ۷۳۹۰۲/۰ افزایش و از رتبه ۲۸ به ۱۷ در بین استانها صعود کرده است. فقر چندبعدی از ۴۵۴۳۴/۰ به ۴۶۷۴۸/۰ افزایشیافته و از رتبه ۲۶ به ۲۲ در بین استانها صعود کرده است.
در مقایسه ۳ بعد فقر مذکور با یکدیگر مشاهده می شود که در هر دو سال ۸۸ و ۹۰ به ترتیب بیشترین فقر مربوط به درآمد، آموزش و مسکن است.
استان خراسان جنوبی:
این استان در سال ۸۸، با ۶۵۴۲۴/۰ فقر آموزشی دارای رتبه ۱ فقر در بین استانها است و جزء ده استان اول فقیر در این بعد قرارگرفته است. همچنین با دارا بودن ۲۲۰۳۴/۰ فقر مسکن، رتبه ۲۶ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است؛ اما با ۶۶۷۸/۰ فقر درآمدی، رتبه ۲۶ فقر در بین استانها را داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است بنابراین، این استان، با دارا بودن ۵۱۴۱۲/۰ فقر، رتبه ۱۴ فقر چندبعدی در بین استانها در سال ۸۸ را نیز به خود اختصاص داده است و وضعیت متوسطی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در سال ۹۰، فقر آموزشی ۵۵۹۴۸۶/۰ و دارای رتبه ۲ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان اول فقیر در این بعد قرارگرفته است. ازلحاظ مسکن با ۲۰۵۷۹/۰ فقر، دارای رتبه ۲۳ فقر مسکن است و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. اما ازلحاظ درآمدی با ۶۹۴۵۳/۰ فقر در جایگاه ۲۶، در بین استانها قرار دارد و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. بر اساس سه بعد فقر مذکور، این استان با ۴۸۶۶/۰ فقر، دارای رتبه ۱۵ فقر چندبعدی در سال ۹۰ است و وضعیت متوسطی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در مقایسه سال ۹۰ با سال ۸۸ شاهد آن هستیم که فقر آموزشی از ۶۵۴۲۴ /۰ به ۵۵۹۴۸۶ /۰ کاهشیافته و از رتبه ۱ به ۲ در بین استانها تنزل یافته است.
فقر مسکن از ۲۲۰۳۴ /۰ به ۲۰۵۷۹/۰ کاهشیافته و از رتبه ۲۶ به ۲۳ در بین استانها صعود کرده است. فقر درآمدی ۶۶۷۸/۰ به ۶۹۴۵۳/۰ افزایش و در رتبه ۲۶ در بین استانها ثابت باقیمانده است. فقر چندبعدی از ۵۱۴۱۲/۰ به ۴۸۶۶/۰ کاهشیافته و از رتبه ۱۴ به ۱۵ در بین استانها تنزل یافته است.
در مقایسه ۳ بعد فقر مذکور با یکدیگر مشاهده می شود که در هر دو سال ۸۸ و ۹۰ به ترتیب بیشترین فقر مربوط به درآمد، آموزش و مسکن است.
استان یزد:
این استان در سال ۸۸، با ۳۵۴۴۹/۰ فقر آموزشی دارای رتبه ۲۷ فقر در بین استانها است و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. همچنین با دارا بودن ۰۹۴۶۱/۰ فقر مسکن، رتبه ۳۰ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و با دارا بودن این رتبه عنوان “استان دارنده کمترین فقر مسکن” را نیز به خود اختصاص داده است و غنیترین استان در بعد مسکن نیز به شمار می آید؛ اما با ۷۲۹۳۴/۰ فقر درآمدی، رتبه ۱۳ فقر در بین استانها را داراست و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است بنابراین، این استان، با دارا بودن ۳۹۲۸۱/۰ فقر، رتبه ۳۰ فقر چندبعدی در بین استانها در سال ۸۸ را نیز به خود اختصاص داده است و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
در سال ۹۰، فقر آموزشی ۳۷۳۷/۰ و دارای رتبه ۲۵ فقر در این بعد در بین استانها را نیز داراست و جزء ده استان رده مطلوب در این بعد قرارگرفته است. ازلحاظ مسکن با ۰۵۳۳۹/۰ فقر، دارای رتبه ۳۰ فقر مسکن است و با دارا بودن این رتبه عنوان “استان دارنده کمترین فقر مسکن” را نیز به خود اختصاص داده است و غنیترین استان در بعد مسکن نیز به شمار می آید؛ اما ازلحاظ درآمدی با ۷۲۷۸۶/۰ فقر در جایگاه ۱۹، در بین استانها قرار دارد و جزء ده استان رده متوسط در این بعد قرارگرفته است. بر اساس سه بعد فقر مذکور، این استان با ۳۸۴۹۸/۰ فقر، دارای رتبه ۲۹ فقر چندبعدی در سال ۹۰ است و وضعیت مطلوبی را در مقایسه با سایر استانها داراست.
با توجه به sig و مقادیر همبستگی جدول بالا، بین تغییرپذیری بازده سهام با سه معیار کیفیت سود و همچنین متغیرهای کنترل همبستگی معنی دار وجود ندارد.
۴-۵-آزمون فرضیه ها
این تحقیق شامل سه فرضیه می باشد که به بررسی رابطه بین کیفیت سود براساس سه مدل بارتون و سیمکو (۲۰۰۲) ، لئوز و همکاران (۲۰۰۳) و مدل ریچاردسون (۲۰۰۴) با تغییرپذیری بازده سهام می پردازد. جهت آزمون فرضیه ها از آزمون رگرسیون خطی چند متغیره به صورت ترکیبی (سال- شرکت) استفاده شده است. در این روش کلیه اطلاعات گرد آوری شده ۷۹ شرکت در طی ۵ سال وارد معادله رگرسیون می شوند. در این روش چون تعداد مشاهدات بالا می رود در نتیجه دقت آن از روش مقطعی (سال به سال) بیشتر می باشد.
در این تحقیق با بهره گرفتن از رگرسیون چند متغیره به تعیین مدل رگرسیونی می پردازیم. رگرسیون خطی ساده مشروط به معنی دار بودن ضریب همبستگی است اما وجود و یا عدم وجود رگرسیون خطی چند متغیره ارتباطی به معنی دار بودن ضریب همبستگی ندارد. به غیر از نرمال بودن متغیر وابسته، پیش فرض های دیگر رگرسیون خطی چند متغیره عدم وجود خود همبستگی در متغیر وابسته و عدم وجود هم خطی در متغیرهای مستقل و نرمال بودن خطاها می باشد. آزمون آماری برای بررسی خود همبستگی، آزمون دوربین واتسون است.
۴-۵-۱- آزمون فرضیه اول
فرضیه آماری به صورت فرض صفر(Ho) و فرض مقابل (H1) به شرح زیر می باشد:
Ho : بین کیفیت سود مبتنی بر مدل لئوز و همکاران (۲۰۰۳) و تغییرپذیری بازده سهام رابطه وجود ندارد.
H1: بین کیفیت سود مبتنی بر مدل لئوز و همکاران (۲۰۰۳) و تغییرپذیری بازده سهام رابطه وجود دارد.
فرضیه ها به صورت آماری به شرح زیر می باشد:
Ho :β = o
H1 : β ≠ o
جهت آزمون فرضیه اول، کیفیت سود به عنوان متغیر مستقل و تغییرپذیری بازده سهام به عنوان متغیر وابسته و هفت متغیر به عنوان متغیرهای مستقل و کنترلی، طبق مدل زیر وارد معادله رگرسیون خطی چند متغیره می شود.
(۴-۱)
۴-۵-۱-۱- آزمون هم خطی فرضیه اول
آزمون هم خطی متغیرهای مستقل در فرضیه اول به شرح جدول (۴-۷) می باشد:
جدول (۴-۷): آزمون هم خطی
Model
Dimension
مقادیر ویژه Eigenvalue
شاخص وضعیت Condition Index
۱
Constant (Bo)
۵٫۸۰۸
۱٫۰۰۰
EQl
۱٫۰۵۳
۲٫۳۴۹
CFO
.۶۸۲
۲٫۹۱۷
شکل ۱-۳ منحنی دانه بندی خاک را نشان میدهد. لازم به ذکر است که محل جغرافیایی تهیه خاک مناطق کویری ایران بوده است. خاک مورد نظر از بیابان های اطراف یزد تهیه شده است.
شکل ۱-۳ منحنی دانهبندی ماسه مورد استفاده در آزمایش
۲-۲-۳- پلیمر مورد استفاده در تحقیق
در این تحقیق از پلیمر پلی وینیل الکل با درصدهای مختلف استفاده شد. پلی وینیل الکل ماده پلیمری چسبناکی است که با حل شدن در آب و از دست دادن رطوبت سخت می شود و ذرات خاک را به هم چسبانده و مقاومت خاک در برابر نیروهای فرسایشی و گسیختگی افزایش میدهد. نمک های عالی گروه پلی وینیل استات، در محیط قلیایی به آهستگی به پلی وینیل الکل و اسید سیتریک تبدیل می شوند. پلی وینیل الکل را از پلیمراسیون مونومرهای وینیل الکل نیز می توان تولید نمود.
برخی از خصوصیات پلیمر مورد استفاده به شرح ذیل میباشد.
چگالی: ۱/۱۵-۱/۳ گرم بر سانتیمتر مکعب
جرم مولکولی: ۱۲۰۰۰۰ گرم بر مول
دمای ذوب: ۲۶۵ درجه سانتیگراد
شکل ۲-۳ پلیمر مورد استفاده در تحقیق
۳-۲-۳- الیاف مورد استفاده
مخلوط خاک با پلیمر مقاومت برشی خاک را به میزان بسیار قابل توجهی بالا برد. ولی شکست خاک در این حالت، شکست ناگهانی و ترد بود. برای افزایش شکل پذیری نمونه و جلوگیری از شکست ناگهانی الیاف تایر به مخلوط اضافه شد. الیاف تایر مورد استفاده در این تحقیق الیاف ضایعاتی با طول ۵ تا ۸ میلیمتر بود.
شکل ۳-۳ الیاف تایر استفاده شده در تحقیق
۴-۲-۳- سیمان
با توجه به این که این پلیمر در آب قابل حل است، به منظور حفاظت از پلیمر در برابر رطوبت از سیمان استفاده شد. سیمان استفاده شده در این تحقیق از نوع سیمان تیپ ۲ بود.
۳-۳- آماده سازی و عمل آوری نمونه ها
نمونهها در چهار مرحله به ترتیب زیر آماده سازی شدند.
الف- آماده سازی خاک
خاک مورد استفاده برای آزمایشها با دقت بازدید شد و خاک با دانه بندی تقریبا یکنواخت مورد استفاده قرار گرفت.
ب- ترکیب مواد افزودنی با خاک
پلیمر پلی وینیل الکل در آب با دمای محیط قابل حل است، ولی به منظور تسریع در انحلال باید دمای آب بالاتر رود. برای این منظور ابتدا آب مورد نیاز تا رطوبت بهینه را داخل ظرف شیشه ای ریخته و با بهره گرفتن از گرمکن آزمایشگاهی دمای آن را تا ۶۰ درجه سانتیگراد افزایش میدهیم. دمای آب را در همین حدود نگه داشته و پلیمر مورد نیاز را به آن اضافه میکنیم. با هم زدن مداوم، ابتدا مخلوط به صورت ژلهای در آمده و پس از ۲۰ تا ۳۰ دقیقه کاملا در آب حل می شود.
شکل ۴-۳ حل کردن پلیمر در آب تحت حرارت
پس از انحلال کامل محلول و سرد شدن آن، محلول به خاک اضافه شده و به خوبی مخلوط می شود تا مخلوطی کاملا همگن ایجاد شود.
با توجه به این که این پلیمر در آب قابل حل است، به منظور حفاظت از پلیمر در برابر آب از سیمان استفاده شد. برای این منظور، قبل از اختلاط محلول با خاک، مقدار سیمان مورد نیاز را در محلول حل کرده و سپس به خاک اضافه میکنیم.
برای افزایش مقاومت برشی مخلوط، از الیاف تایر به منظور شکل پذیر تر کردن نمونه استفاده شد. در این حالت همزمان با اضافه کردن محلول، الیاف تایر نیز به خاک اضافه و مخلوط شد.
ج- ریختن نمونه در قالب و متراکم کردن آن
در آزمایش CBR، مخلوط خاک و پلیمر در سه لایه در قالب ریخته شد و هر لایه در ۵۶ ضربه با چکش با وزن ۴/۵ کیلوگرم از ارتفاع ۳۰ سانتیمتری کوبیده شد.
در آزمایش برش مستقیم، مخلوط خاک پلیمر و الیاف نیز مخلوط پس از قرار دادن در قالب در ۳ لایه با وسیله مخصوص متراکم شد.
د- دادن فرصت کافی جهت عمل آوری خاک اصلاح شده
در این تحقیق برای ساخت نمونهها، قالبهای آزمایش به دو دلیل زیر به مدت ۴۸ ساعت داخل گرمکن با دمای ۶۵ درجه سانتیگراد نگه داری و عمل آوری شدند:
پلیمر مورد استفاده تنها با از دست دادن رطوبت به مقاومت میرسد و با این کار به این فرایند سرعت بخشیده می شود.
شرایط دمایی و رطوبتی محیط در روز های مختلف متفاوت میباشد و در درون آون برای تمامی نمونه ها شرایط یکسان فراهم می شود.
۴-۳- برنامه آزمایشگاهی
در این بخش روند آزمایشهای انجام شده در این تحقیق به طور مفصل تشریح می شود.
۱-۴-۳- آزمایش دانه بندی[۲۷]
آزمایش دانه بندی بر اساس اندازه ذرات و میزان درصد دانه های مختلف در توده خاک بنا نهاده شده است و ساده ترین آزمایش بر روی یک خاک است.
۱-۱-۴-۳- وسایل مورد نیاز
الکهای ۵۰، ۲۵، ۲۰، ۱۴، ۱۰، ۶/۳، ۵، ۳/۳۵، ۲، ۱/۱۸، ۰/۶، ۰/۴۲۵، ۰/۲۱۲، ۰/۱۵، ۰/۰۶۳ میلی متر مطابق با آیین نامه I.S.O
زیرالک و سرالک
لرزاننده
ترازو با دقت ۰/۰۱ گرم
۲-۱-۴-۳- انجام آزمایش
در آزمایش خشک سری الک های فوق را به ترتیب از بزرگ به کوچک مرتب نموده و خاک خشک را روی بزرگترین الک ریخته و به صورت افقی و چرخشی افقی تکان میدهیم یا میتوان الکها را چند دقیقه در دستگاه لرزاننده قرار داد. آنگاه خاک مانده روی هر الک را وزن نموده و در ستونهای مربوط به هر الک مینویسیم. سپس محاسبات لازم را انجام داده و منحنی دانه بندی را بر اساس قطر دانهها و درصد تجمعی رد شده از الک محاسبه میکنیم.
۲-۴-۳- آزمایش تراکم[۲۸]
ور از خلاف تو پولاد سخت یاد کند
بر او خدای کند خاک نرم را سوهان(۵۰۲۸)
خاکستر
-
- با واژهی خاکستر ۲ تشبیه ساخته شده است:
* مشبهٌبه خاک از جهت داغی و خردی:
هوای او دژم و باد او چون دود جحیم
زمین او سیه و خاک او چو خاکستر(۱۲۹۱)
*مشبه به خارا از جهت خرد شدن و شکستن:
نسبتی دارد ز خشم خواجه این آتش مگر
کز تفش خارا همی در کوه خاکستر شود(۹۷۰)
خانه
-
- با واژهی خانه و مترادفهای آن سرا، سراچه و کاشانه ۱۳ تصویر شامل ۶ تشبیه، ۱ استعاره و ۶ کنایه ساخته شده است:
*خانههای بهشت؛ مشبهٌبه خانهی ممدوح(سلطان محمود غزنوی) از جهت زیبایی:
یکی خانه کرده است فر خار دیس
که بفروزد از دیدن او روان
جهانی و چون خانههای بهشت
زمینی و همسایهی آسمان(۴۰-۴۸۳۹)
*نگارین خانهی دستور؛ مشبهٌبه همه روی زمین از جهت رنگارنگی :
هر زمان از نقش گوناگون همه روی زمین
چون نگارین خانهی دستور گردد سر به سر(۳۷۵۲)
*خانهی پر بت؛ مشبهٌبه جهان از جهت زیبایی و آراستگی:
تذرو جفت گم کرده کنون با جفت همبر شد
جهان چون خانهی پر بت شد و نوروز بتگر شد(۸۲۳۲)
*خانهی مانی؛ مشبهٌبه کاخ ممدوح(امیر محمد بن محمودغزنوی) از جهت زیبایی:
از روی نکو کاخ تو چون خانهی مانی
وز زلف بتان بزم تو چون کلبهی عطار(۲۳۴۴)
*کاشانهی مانی؛ مشبهٌبه خیمهی شاعر ازجهت آراستگی و زیبایی:
از ساز مرا خیمه چون کاشانهی مانی
و زفرش مرا خانه چو بتخانهی فرخار(۱۵۳۹)
*خانهی نوشاد مشبهٌبه خانهی ممدوح از جهت کثرت خلق:
خلق را قبله گشت خانهی تو
همچو زین پیش خانهی نوشاد(۸۲۱)
*سراچهی ارژنگ؛ استعاره از دنیا:
مخالفانش چو بیژن اندر اول کار
زگه فتاده به چاه سراچه ارژنگ(۴۱۹۰)
* خانه بر کسی آشیان شدن؛ کنایه از دچار شدت و سختی شدن و نیز در رنج و عذاب بودن:
اندر این هفته شکاری کرد کز اخبار آن
قصر به قیصر قفس شد، خانه بر خان آشیان(۶۷۶۷)
*خانهی عشرت کسی بر کاخ بودن؛ کنایه از همواره در عیش و شادکامی بودن:
دوستداران ترا خانهی عشرت بر کاخ
بد سکالان ترا خانهی خرم بر چاه(۷۲۴۹)
*خانه کسی بر چاه بودن؛ کنایه از ناشاد و پریشان بودن(دهخدا ،۱۳۹۱ :ذیل چاه ) و نیز بی قرار و ناپایدار بودن:
نک نمونهی پیش
*خانهای که ریزان شود او را در و دیوار؛ مشبهٌبه ملک جهان، بی سایه و حشمت ملک:
بی سایه و بی حشمت او ملک جهان بود
چون خانه که ریزان شود او را در و دیوار(۳۱۳۵)
*در سرای گشادن؛ کنایه از سخی و بخشنده و جوانمرد بودن:
در سرای گشاده است بر وضیع و شریف
نهاده روی جهانی بدان مبارک در(۳۲۱۰)
۱-۷-۱- معنای لغوی مصلحت
مصلحت در لغت به معنای سود ودر برابر مفسده به کار برده میشود. (شرتونی،۱۴۰۳ق،ج۱ص۶۵۶)
در«لسان العرب»مصلحت به معنای بهبود بخشیدن وشایستگی آمده است. درکتب لغت دیگر نیز مفهوم مصلحت را با همین تعابیر توضیح داده اند . (ابن منظور،۲۰۰۰م،ج۸ص۲۶۷)مانند:صواب،شایستگی،صلاح،
صلاح کار (تاریخ بیهقی چ ادیب ص ۳۱۲)
۱-۷-۲- معنای مصلحت از منظر قرآن کریم
خداوند در سوره انفال،آیه (۲۴) میفرماید:
« یا اَیُها اَ لذین آمنوااِستجیبوا لله ولِلرسولِ اذا دعا کُم لَما یُحییکم »
یعنی انسان درگرویدن به شریعت و گردن نهادن به احکام شرع، به حیات خود میرسد؛ به یک زندگی سالم واطمینان بخش میرسدکه میتواند در سایه این احکام، احساس زنده بودن کند. (معرفت،۱۳۷۶،ش۱۴)
وهم چنین درآیه شریفه «اَطیعُوا ا لله واَطیعُواالرَسول واُولی الاَمرمِنکم».(سوره نساء،آیه۵۹)
اطاعت ازرسول خدا درکنار اطاعت از خداوند مطرح شده است.همچنین آیه «اَلنَبیُ اُولی بِالمُومنینِ مِن اََنفسهم».(سوره احزاب آیه ۶) که در مدینه ودر عصر تشکیل حکومت پیامبر نازل شده است. (مکارم شیرازی،۱۳۶۳،ج۱۷ص۱۸۳) .دلالت دارد بر اینکه در تمام اموری که انسان نسبت به خویش دارای اختیار است.پیامبر به عنوان حاکم اسلامی از اولویت برخوردار است.
۱-۷-۳- معنای مصلحت از منظر روایات واهل بیت
پیامبر اکرم (ص)فرموده اند:
«یااَیُها الناسُ ما مِن شَیً یَقربَکم مِن الجَنه ویُباعِدکُم مِن النار اِلا وقَد اَمَرتُکم به وَ ما مِن شی ءِ یَقربُکم مِن النار ویُباعِدُکُم مِن الجنه الا وقد نهیتکم عنه ».(حرعاملی،۱۴۱۴ق،ج۱۷،ص۴۵)
ای مردم، شمارا به آنچه به بهشت نزدیک و از جهنم دور میسازد، امر کردم و از هر چه آنچه که شما را به آتش جهنم نزدیک و از بهشت دور میسازد نهی کردم.
از امام باقر (ع)سوال شد: چرا خداوند متعال، مردار، خون، گوشت خوک و شراب را حرام کرده است؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «حرام وحلا ل شدن بعضی از امور به این جهت نبوده است که خداوند نسبت به امور محرمه، بی رغبت و بی میل بوده و نسبت به امور حلال، رغبت و میل داشته است؛ بلکه خداوند که انسان را آفریده، نسبت به نیازهای ضروری بدن او و آنچه که برای وی نفع و مصلحت داشت آگاه بوده و درنتیجه، آن ها را برای او مباح و حلال کرد و نسبت به آنچه که باعث ضرر و زیانش بود نیز آگاه بود و درنتیجه، آن ها را بروی حرام نمود.».(صدوق،۱۴۰۸ق،ج۲ص۱۹۶)
در حدیثی دیگر، امام رضا(ع) میفرمایند: «خداوند،هیچ خوردنی و آشامیدنی را حلال نکرد، مگر به این جهت که درآنها سود و مصلحت بندگان است و چیزی را حرام قرار نداد، مگر به سبب زیان بار بودن یا موجب مرگ و فسادانگیزی آن.». (نوری،۱۴۰۸ق،ج۳ص۷۱)
۱-۷-۴- معنای اصطلاحی مصلحت ازمنظرفقها واصولیون
مفهوم مصلحت ارتباطی وثیق با مفهوم لغوی آن دارد.ازاین رو، درتعریف آن چنین گفته اند :مصلحت عبارت ا ست از آن چیزی که بر یک فعل ترتب مییابد وسود وصلاح را در پی میآورد. به عبارت دیگر مصلحت از نظر فقها و اصولیون چیزی ا ست که حکم، وجودا ًو عدماً دائرمدار آن ا ست و از آن با تعابیر گوناگون یاد میشود؛ همانند: مناطات احکام، ملاکات احکام، علل احکام، مقتضیات و حکمت احکام و… اگر این عناوین دارای اشتراکاتی هستند، لکن هریک از این اصطلاحات، ویژگی خاص ومتفاوتی نیز دارند.برای مثال درمورد علت وحکمت میتوان گفت :حکم،وجوداًوعدماً دائر مدار علت است؛ به این معنا که اگر ثابت سودشود، چیزی مانند اِسکار،علت حکم است،هرجا آن علت(اِسکار)محقق شود،حکم حرمت نیز محقق میشود؛برخلاف حکمت که نمی توان ازموارد آن تعدی کرد.
۱-۷-۵- معنای مصلحت از دیدگاههای مختلف:
۱-۷-۵-۱- معنای مصلحت ازدیدگاه شیعه
مصلحت درمکتب فقه تشیع با گفتمان مصلحت اصطلاحی درفقه اهل سنت، تفاوت دارد. فقهای شیعه ازدیرباز به موضوع مصلحت درفقه، توجه ویژه ای داشته اند و جایگاهی متفاوت با مصلحت درمیان اهل سنت برای آن قائل هستند.اهل سنت، مصلحت را در حوزه««مالا نَص فیه»»مجاز دانسته، باب مصالح مرسله را در فقه گشودند. (مرعشی،۱۳۷۱،ش۶) ولی فقهای شیعه وازجمله امام خمینی(ع)مصلحت را به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدفی مهم تر در حکومت داری مورد استفاده قراردادند و این استفاده روشن مند نیز از ناحیه شارع مقدس، همچون عناصر دیگری مانند اضطرار، ضرورت، عسروحرج، تقیه، اهم ومهم، دفع افسد وبه فاسدو…تأییدگردیده است. (مومن،۱۳۸۰،ش۱۹)یعنی شارع مقدس چنین اجازه ای را درصدور احکام حکومتی به حاکم اسلامی داده است و سیره عملی حضرت رسول اکرم (ص) و امیرمومنان علی (ع) و سایر پیشوایان دین نیز مویداین ادعا است. (آل بحرالعلوم،۱۴۰۳ق،ج۳ص۲۱۰)
از دیدگاه شیعه، مصلحت در صورتی دارای اعتبار است که منشأ مصلحت اندیشی آن، «عقل»باشد؛ چرا که ممکن است به اعتبار میزان دخالت عقل،ازنظر درجه حجیت مختلف باشد.بنابراین،اگر فهم مصلحت کاملاًاز طریق عقل باشد،دراین صورت ازنظرشیعه،دارای حجیت است؛زیرا در مقابل حکم عقل دیگر زمینه ای برا ی سوال واستفهام وجود ندارد.
بااین بیان میتوان دریافت که ازدیدگاه تشیع،مصلحت درصورتی معتبر است که خود،منبع مستقل استنباط احکام نباشد؛بلکه یا به سنت ویا به حکم عقل بازگشت کند.پس درفقه شیعه،مصلحت از منابع مستقل استنباط شرعی به حساب نمی آید؛مگر آنکه به نوعی باحکم عقل یا سنت منطبق باشدوتنها در احکام حکومتی به کار میرود،نه در همه احکام.همچنین مصلحت متغیربوده وبا انتفای موضوع مصلحت،حکم آن نیزازدرجه اعتبار ساقط خواهد شدوتنها ازاختیارات حاکم اسلامی است ونه هر فقیهی. (خسروپناه،۱۳۷۹،ص۱۶۳)
۱-۷-۵-۲- معنای مصلحت ازدیدگاه اهل سنت
از دیدگاه برخی از مذاهب اهل سنت و در رأس آن ها مذهب مالکی، «مصلحت» به عنوان یکی از منابع استنباط و اجتهاد به رسمیت شناخته شده است. آن ها از«مصلحت» به عنوان یکی از منابع شرعی درموقع فقدان نص معین، یادکرده اند. براین اساس، فقیه حق دارد در موقع فقدان نص درامری، به مصلحت یابی بپردازد و مطابق دیدگاه خود، حکم آن را تشریع نماید. باتوجه به نظریه علمای اهل سنت،«مصلحت» به سه گونه تقسیم میشود:
الف-مصالح معتبر: به مصالحی گفته میشود که شارع به معتبر بودن آن ها تصریح نموده است؛ مثل تصریح شارع به حد شرب خمر برای حفظ عقل.
ب-مصالح غیر معتبر: مصالحی هستند که شارع به الغای آن ها تصریح کرده است؛ مثل مصلحت متصور برای ربا خواری که از سوی شارع بر لغو آن تصریح گردیده است.
ج-مصالح مرسله: دراصطلاح، مصالحی را گویند که شارع مقدس به اِلغا یا اعتبار آن ها تصریح ننموده است.مصلحت مرسله، مصلحتی است که دلیل خاصی بر وجوب رعایت آن یا بر حرمت آن از سوی شارع نرسیده باشد. (مرعشی،۱۳۷۱،ش۶)
«مصالح مرسله» خود از نظر درجه اهمیت بر سه نوع است:
۱- مصالح ضروریه: مصالحی که عدم توجه به آنها، موجب اختلال نظام و هرج و مرج میگردد.
۲- مصالح حاجیه: مصالحی که اگر چه عدم مراعات آنها موجب اختلال نظام نمی گردد، اما چشم پوشی ازآنها، موجب تحمل نوعی مشقت میشود.
۳- مصالح تحسینیه: مصالحی که مراعات نکردن آنها، نه موجب اختلال نظام اسلامی است و نه موجب مشقت و حرج؛ بلکه صرفاً به منظورحفظ مکارم اخلاق و آداب پسندیده مقررگردیده اند؛ مانند قناعت درامورزندگی. (زنجانی عمید،۱۳۸۴: ۹۶)به نظر برخی ازفقهای اهل سنت،مصالح به ویژه درباب معاملات،موجب تخصیص نصوص قرآن وسنت نبوی است. (علم الهدی،۱۳۷۳: ۱۷)برخی دیگراز فقهای اهل سنت، درخصوص قلمرو مصلحت مرسله تا به آنجا پیش رفته اندکه میگویند: حاکم اسلامی، براساس عمل به مصالح مرسله میتواند حتی یک سوم امت را برای اصلاح دو سوم دیگر به قتل برساند. (این ابی الحدیدمعتزلی،۱۴۰۴ق،ج۱۰: ۲۱۳) بنابراین، ازدیدگاه اهل سنت، مصالح مرسله ازمنابع استنباط احکام شریعت به شمارمی رود؛ اگرچه دراحکام حکومتی نیزکاربرد داشته باشد. درنتیجه حکم مبتنی بر مصالح مرسله، نوعی تشریع و قانونگذاری است که توسط همه فقها و در همه احکام (اولیه وثانویه)اعمال میشود و جزء احکام ثابت تلقی میگردد.
۱-۷-۵-۳- معنای مصلحت ازدیدگاه دانشمندان غربی
الف- مصلحت دراندیشه ارسطو[۱]
با توجه به متون مربوط به اندیشههای سیاسی ارسطو مفهوم مصلحت را در موارد زیرمی توان استخراج و دسته بندی نمود:
۱) مصلحت و حکومت: در ارتباط و نقش مصلحت در حکومت، می توان نقش این مفهوم را در انواع حکومت و اقسام اقتدار و هدف حکومت و… دید.
در انواع حکومت که در یک تقسیم بندی کلی به « درست و منحرف» منقسم می شوند، مدار تقسیم، مصلحت عمومی است،چنان چه از ارسطو می خوانیم:
« تا حدودی که مملکت به همان معنای دولت باشد و دولت نیز برترین قدرت را در کشوراعمال کند، خواه به دست یک تن و خواه به دست گروهی از مردم یا اکثر مردم، هرگاه آن یک تن یا گروه یا اکثریت در پی صلاح همه مردم باشند، حکومت از انواع « درست» است.
ولی اگر نفع خویش را برتر از صلاح مردم نهند، حکومت ایشان در شمار انواع « منحرف»در می آید… حکومتی که صلاح عموم را در نظر داشته است، اگر به دست یک تن اعمال شود، حکومت پادشاهی نام دارد و اگر به دست گروهی از مردم اعمال شود،اریستوکراسی خوانده می شود… اما حکومتی که پروای خیر و صلاح همگان را دارد و به دست اکثریت اداره می شود، دارای همان عنوان مشترک همه انواع حکومت است،
یعنی پولیتی « جمهوری»… این هر سه نوع حکومت گاه از راه راست بیرون می افتند و انحراف می پذیرند. سپس حکومت پادشاهی به حکومت ستمگر « تیرانی»،اریستوکراسی به الیگارشی و جمهوری به دموکراسی بدل می شود. حکومت ستمگر آن است که فقط به راه تامین منافع فرمانروا کشیده شود. الیگارشی آن است که فقط به راه تأمین فرمانروا کشیده شود، الیگارشی آن است که فقط به راه تأمین صلاح توانگران کشیده شود، و دموکراسی حکومتی است که فقط به صلاح تهیدستان نظر دارد. در هیچ یک از این انواع، حکومت در تأمین صلاح عموم نمی کوشد. (ارسطو،۳۲۲ق م ،سیاست،ص۲۶۸)
ارسطو با طرح سه نوع اقتدار: یک نوع اقتدار سروری خدایگان بر بنده، « که اقتداربیشتر به سود خدایگان اعمال می شود» اقتدار ولایت بر زن و فرزندان « که اصولاً غرض ازآن تأمین صلاح و صرفه فرمانبرداران است« و نوع سوم اقتدار یعنی حکومت سیاسی وکارگزاران، ادامه می دهد که « پس روشن است که آن حکومتهایی که خیر و صلاح عمومی را در نظر دارند،بر طبق موازین عدل مطلق، بنیاد درست یافته اند و حال آن که حکومتهایی که فقط نفع فرمانروایان را می جویند، نادرست و منحرفند،زیرا عنصری از خودکامگی در خویش دارند. (ارسطو،۳۲۲ق م ،سیاست،ص۲۶۸)
غیر از آن که مصلحت عمومی ملاک و میزان حکومت صالح از طالح است و ملاک«رابطه سیاسی« از » رابطه خدایگانی و بنده» نیز ناظر بودن فرمان، به سود فرمانبران است و الا رابطه تقلب است، مصلحت عمومی را به عنوان غایت حکومت نیز منظورمی کند. «غایت دولت»آن نیست که عده ای از مردم را در یک سرزمین مشترک منزل داده یا رفع مزاحمت افراد را نسبت به یکدیگر بنماید،یا روابط و مناسبات عادی را بین آنان برقرار سازد. بلکه هدف دولت حل کلیه این مسائل و مقاصد دیگری است. اما چنین اجتماعی بر پایه و اساس دوستی و محبت و داد «فیلیا» قرار گرفته و هدف افراد آن زندگی کردن با یکدیگر باشد. از طرف دیگر غایت دولت در نظر گرفتن خیر و صلاح وتأمین سعادت و نفع افراد و خوشبختی و بهتر زیستن آنان است و بنابراین چنین اجتماعی نه فقط برای ادامه حیات افراد، بلکه به منظور انجام اعمال نیک و اجرای مقاصد عالیه بشری می باشد. (عزیزی محسن ،۱۳۷۱،ص۲۰)
۲) مصلحت و قانون: همه فیلسوفان یونانی،به رغم اختلاف نظرهای آنان درباره نظم حکومتی مطلوب، این اصل کلی را می پذیرند که نظام حکومتی مطلوب بایستی، حکومت قانون به عنوان تنها امکان رعایت مصلحت عمومی همه شهروندان باشد و در بحث از نظامهای حکومتی و شیوههای فرمانروایی، گرچه ارسطو میان صورت نظامها تمایز مطرح می کند، اما معیار سنجش، به اعتبار مضمون نظامهای حکومتی، یعنی به اعتبار رعایت مصلحت عامه شهروندان و رعایت یا عدم رعایت قانون وارد می شود. (طباطبایی جواد،۱۳۷۴،ص۴۶)
ارسطو معتقد است که از مهم ترین شاخصههای حکومت خوب، حاکمیت و تفوق قانون بر جامعه و شهر است. به نظر او مهم نیست که حکومت چه شکلی دارد، بلکه مهم آن است که قدرت تفویض شده را طبق قانون به کار برد. از نظر او قانون هر چند که مهم اما به خودی خود از هیچ قدرتی برخوردار نیست، مگر این که متکی به خواست وعادت مردم باشد و نباید عادت را که پشتوانه قانون و باعث نیرومندی جامعه است کوچک شمرد و بدین نحو باز قانون محوری به خواست و صلاح مردم نزدیک می گردد. در نظر او پیروی از حکومت قانون، پیروی از فرمان خدا و خرد است، امّا پیروی از حکومت آدمیزادگان فرمان بردن از ددان است، زیرا هوس وآرزو جانوری درنده خوست وشهوت، حتی برگزیدگان را کور دل می کند. (خاتمی محمد،۱۳۷۳،ص۷۲-۷۳)
ارسطو در حالی که قانون مداری را تأکید می کند، امّا به این نکته مهم در قانون پذیری نیز توجه دارد که باید جهت گیری قانون مصلحت عمومی باشد و تنها در صورتی ایمان عمیق به اطاعت از قانون در جامعه شکل می گیرد که “شهروند به چشم خود ببیند که هر نوع اطاعتی که از قوانین کشورش می کند، سرانجام به نفع و مصلحت خودش تمام می شود.
ارسطو کاملاً بر این عقیده است که برای یک انسان معقول هیچ گونه تعهد اخلاقی برای قبول احکام دیگران، جز در موردی که آن احکام متضمن خیر و صلاح خودش باشد وجودندارد. (فاستر مایکل،۱۳۸۵،ص۲۱۳)
البته تبعیت پذیری از قانون، چنان چه از مطالب مطروحه نیز قابل استنتاج است، فقط شامل شهروندان نمی شود و قدرت و حاکمیت قانون فوق هر نوع حاکمیتی است. البته هم رعایت صلاح جامعه و هم احیاناً تهدید به مصالح عمومی عمدتاً توسط زورمندان و حاکمان انجام می گیرد و این تقید همگانی به رعایت قانون، گامی در جهت تضمین مصلحت عمومی در جامعه است.
از عناصر مهمی که در تأکید حاکمیت قانون قابل استنتاج است آن است که “حاکمیت قانون، حکومت در منافع کلی یا عمومی است به عنوان فارق از حکومت تیرانی و فساد آمیزکه در منفعت فرد یا طبقه خاص می باشد. (جورج اچ سابین،۱۹۵۵،ص۹۵۰)
۳) مصلحت و عدالت: ارسطو در تأمین مصلحت, به “عدالت” توجه ویژه دارد و مفاهیم دیگری نیز به مصلحت و عدالت پیوند می خورند.

