رواننژندی (روان رنجوری)………………………………………………………………………………. 16
خودشكوفایی…………………………………………………………………………………………….. 17
توانبخشی………………………………………………………………………………………………… 17
فصل دوم
پیشینه تحقیق……………………………………………………………………………………………. 19
بررسی تاریخی……………………………………………………………………………………………. 21
تعریف خلاقیت……………………………………………………………………………………………… 21
عوامل موثر بر خلاقیت…………………………………………………………………………………….. 27
رابطه خلاقیت و ویژگیهای شخصیتی…………………………………………………………………. 27
دیدگاه روانكاوی از خلاقیت………………………………………………………………………………… 29
دیدگاه گیلفورد درباره خلاقیت…………………………………………………………………………….. 30
دیدگاه تورنس درباره خلاقیت……………………………………………………………………………… 31
خلاصهای از تاریخچه نظریههای خود…………………………………………………………………….. 32
مازلو و نظریه خود…………………………………………………………………………………………… 33
چگونگی شكلگیری خود………………………………………………………………………………….. 34
خودپنداری…………………………………………………………………………………………………… 35
رشد خودپنداری در نوجوانی………………………………………………………………………………. 36
خودواقعی و خود آرمانی…………………………………………………………………………………… 37
خودشكوفایی و خلاقیت…………………………………………………………………………………… 38
نقش تصویر ذهنی بدن در خودپنداری نوجوان…………………………………………………………… 40
مروری بر دنیای معلولین…………………………………………………………………………………… 41
معلول چیست؟……………………………………………………………………………………………… 43
علل معلولیتها……………………………………………………………………………………………… 45
انواع معلولیت………………………………………………………………………………………………… 45
جنبههای روانی معلولیت جسمی- حركتی……………………………………………………………… 46
معلولیت جسمی- حركتی و خودپنداری………………………………………………………………….. 47
مشكلات ناشی از معلولیت و نقایص بدنی………………………………………………………………. 48
تأثیر والدین بر شخصیت افراد معلول جسمی- حركتی…………………………………………………. 49
توان بخشی معلولین جسمی- حركتی………………………………………………………………….. 50
فصل سوم
موضوع تحقیق ………………………………………………………………………………………………. 53
جامعه آماری………………………………………………………………………………………………….. 53
گروه مقایسه…………………………………………………………………………………………………. 53
روش نمونهگیری……………………………………………………………………………………………… 54
روش تحقیق…………………………………………………………………………………………………… 54
ابزار تحقیق…………………………………………………………………………………………………….. 55
1- آزمون خلاقیت تورنس……………………………………………………………………………………… 55
نمرهگذاری پرسشنامه……………………………………………………………………………………….. 55
آزمون خودپذیری……………………………………………………………………………………………….. 56
نمرهگذاری آزمون خودپذیری………………………………………………………………………………….. 56
روش آماری…………………………………………………………………………………………………….. 57
نحوه اجرای آزمون……………………………………………………………………………………………… 57
فصل چهارم
نقد و اعتبار فرضیهها…………………………………………………………………………………………… 60
فرضیه شماره 1………………………………………………………………………………………………… 60
فرضیه شماره 2………………………………………………………………………………………………… 65
فرضیه شماره 3………………………………………………………………………………………………… 70
فصل پنجم
خلاصه فصول قبل……………………………………………………………………………………………….. 76
تفسیر و نتیجهگیری……………………………………………………………………………………………. 78
پیشنهادات………………………………………………………………………………………………………. 81
محدودیتها……………………………………………………………………………………………………… 83
ضمائم…………………………………………………………………………………………………………….. 84
منابع مورد مطالعه………………………………………………………………………………………………. 85
چکیده تحقیق
تحقیق حاضر بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حركتی نوجوانان دختر بر خلاقیت آنها را مورد مطالعه قرار میدهد. هدف از این تحقیق نیز بررسی چگونگی تفكر خلاق در افراد معلول جسمی- حركتی و نیز یافتن همبستگی اجتماعی صفات شخصیت و نیروی خلاق در این افراد است.
در این تحقیق بعد از تعاریف متعدد از خلاقیت، مراحل و عوامل مؤثر بر خلاقیت به رابطهی خلاقیت و ویژگی های شخصیتی اشاره شده است. همچنین با مطالعة مفهوم خودپنداری و نقش تصویر ذهنی بدن در خودپنداری نوجوانان این مسأله روشن میشود كه به طور كلی تصویر ذهنی بدن به عنوان آگاهی كامل شخص از بدن خودش و امكانات آن برای حركت و جنبش میباشد و محققان بر اهمیت نهایی تصویر ذهنی بدن بر سازگاری روانی و هیجانی تأكید كرده اند. اثر معلولیت فرد بر روی رفتارش بیشتر غیرمستقیم است تا مستقیم. همچنین سطح آرزوی فرد نهایتاً به خودپنداری او بستگی دارد. چگونگی واكنش افراد نسبت به یك فرد معلول مهمتر از معلولیت واقعی اوست. خودپنداری افراد بیشتر از ناتوانی آنها در رفتارشان تأثیر دارد.
از سوی دیگر مرور تحقیقاتی كه درباره جنبه های روانی معلولیت جسمی- حركتی به عمل آمده آشكار می سازد كه در اكثر افراد معلول ادراك «خود» و «خودپنداری» و ارزیابی از خود تحت تأثیر معلولیت \ جسمانی قرار میگیرد.
جامعة تحقیق ما معلولان جسمی- حركتی مراكز توانبخشی در مقطع نوجوانی است كه 50 نفر بودند و برای مقایسه نیز 50 نفر از دانش آموزان دوره راهنمایی و دبیرستان شهر تهران انتخاب شدند. در این تحقیق آزمون مورد استفاده قرار گرفت. 1- آزمون خلاقیت تورنس كه شامل 60 سؤال بود و 2- آزمون خودپذیری كه شامل 30 سؤال بود.
مقایسه و تجزیه و تحلیل نمرات دو گروه نشان داد كه گروه معلولان جسمی- حركتی به طور معنی داری از گروه مقایسه پایین تر بودند همچنین نمرات خودپذیری گروه معلولان نیز پایین تر از گروه مقایسه بود. محاسبه همبستگی بین خلاقیت و خودپذیری نیز رابطه مثبت را بین خلاقیت و خودپذیری را نشان میدهد.
فصل اول
مقدمه:
تردیدی نیست كه مهمترین نقشی كه والدین میتوانند در تربیت كودكان خود ایفا كنند، پرورش توانایی خلاقیت آنهاست. زیرا خلاقیت به نحوی بلامنازع عامل كلیه پیشرفتهای بشری است و امكان بروز خلاقیت افراد وقتی مهارتها وانگیزه خلاقیت در كودكی پرورش یابد، بسیار بیشتر است. شاید از آن مهمتر این واقعیت است كه، چنان كه بسیاری از روانشناسان تأكید دارند، خلاقیت و صلاح روح و روان همراه و همگاماند. بدین ترتیب شاید به جرأت بتوان گفت خلاقیت كلید طلایی خوشبختی است.
خلاقیت حوزه افراد «تیزهوش» و «با استعداد» نیست. اگرچه آنها استعداد بالقوه بیشتری دارند كه در راههای خلاق به كار برند. خلاقیت میتواند و باید جزئی از زندگی همه افراد، از جمله افراد تیزهوش، و با استعداد باشد. لیكن مهمترین عامل در خلاقیت، انگیزه برای انجام كارهای خلاق است. استعداد، ویژگیهای شخصیتی، و مهارت به والدین و مربیان نشان میدهد كه كودك چه كاری را میتواند انجام دهد ولی انگیزه نشان میدهد كه چه كاری انجام خواهد شد. چنانكه خواهیم دید انطباق انگیزهها با استعداد و مهارتهای كودك است كه در خلاقیت كارساز میباشد.
برای كودك خود نوعی تصویر ذهنی از آنچه میخواهد شود به دست آورید. تصویری از بزرگسالی كودك كه با ویژگیهای سازگار باشد. تصویی كه او با شور و شوق درونی آن را به مرحله عمل درآورد آنچه باید تأكید گردد، آن است كه تحمیل علائق پدر و مادر بر كودك به هیچ شكل منجر به نیل دستاوردهای اخلاق نخواهد گردید.
به منظور راهنمایی والدین و مربیان در شناسایی خلاقیت كودكان درهر زمینه به تفصیل سه جزء متشكله خلاقیت را كه بعارت از مهارت در زمینه مربوط، مهارتهای تفكر و رفتار و عملكرد خلاق و انگیزه درونی است.
افراد در خلاقترین شرایط خود قرار خواهند داشت اگر در درجه اول به علت علاقه، لذت، رضایت حاصله و چالش كار مبادرت به انجام كاری میكنند و نه از طریق فشار خارجی یعنی انگیزه برونی این اصل را اصل انگیزه درونی خلاقیت مینامند.
خلاقیت واقعی بدون قدری شور و هیجان غیرممكن است.
(مترجمین: دكتر حسن قاسمزاده، پروین عظیمی)
پیشرفت بشریت با خلاقیت پیوندی محكم دارد. باید بتوان به چیزهای نو دست پیدا كرد و روشهای اندیشههایی را جستجو كرد كه آدمی را در موقعیتهای اضطراری یاری دهد و راههای تازهای را برای شناختن و بارورتر كردن آفرینش پیش پای او بگذارد. خلاقیت در همه زمینههای فعالیت انسانی لازم است از دانش و كارهای مهندسی گرفته تا ادبیات. آنها كه امروز در مدارس درس می خوانند به عنوان كارگر، نظامی، مهندس، دانشمند، طبیب و … زندگی مستقل خود را آغاز میكنند.
این كودكان و نوجوانان امروز نه تنها باید دستآوردهای گذشته و دانش و فرهنگ فعلی جامعه را حفظ كنند بلكه باید استعداد این را نیز داشته باشند كه آنها را به پیش ببرد و تكامل بخشد.
در عصر ما در سطح ملی و بینالمللی چه از نظر معلم و چه از نظر دانشآموز همهجا با اندیشههای واحدی برخورد میكنیم كه همان اقتضای زمان ما یعنی تخیل، اختراع، ابتكار و خلاقیت است. مطمئناً همیشه افراد خلاق وجود داشتهاند، اما قرن بیستم هم از جهت لزوم آمادگی و هم از جهت حفظ وفاداری به انسان در مقابل دنیای ماشینی چنین ایجاب میكند كه تمام قوای خلاقیت سازندهای را كه بالقوه در افراد بشر وجود دارد به كار گرفته شود.
بیشك یكی از زیباترین ویژگیهای انسان قدرت آفرینندگی و خلاقیت است به واسطه همین ویژگی است كه انسان میتواند اهداف آرمانگرایانه خود را پدید آورد و تواناییهای خود را شكوفا سازد، آنچه پیش از آن در مورد خلاقیت تصور میشد، براساس نگرش نبوغآمیز بنا شده بود و طبق این نگرش، خلاقیت به افراد تعلق داشت، افرادی كه نبوغ استثنایی برخوردار بودند و توانایی ذهنی آنان فراتر از مردم عادی به شمار میرفت.
بنابراین خلاقیت موهبتی آسمانی پنداشته میشد كه صرفاً در اختیار تعداد معدودی از افراد قرار گرفته است و همین افراد خاص كه دارای خلاقیت هستند در شرایط مختلف آن را از خود بروز دهند وهمین افراد هستند كه به اختراعات و اكتشافات نائل میشوند. با فراگیر شدن منطقگرایی اكثر باورهای انتزاعی و همینطور امور ما بعدالطبیعه دستخوش دگرگونیهای عدیدهای شد.
مقولهی خلاقیت و سایر قابلیتهای فكری نیز در همین راستا مورد بررسی دقیق دانشمندان قرار گرفت و با بررسی طیف وسیعی از نمونههای مختلف نتایج بسیار جالبی بدست آمد كه با آنچه تاكنون پنداشته میشد تفاوت عمدهای دارد.
در مورد آموزش تا خلاقیت بخش مهمی از دورههای (تفكر خلاقانه) است كه این تفكر در نتیجه فرآیندهای استثنایی تفكر بروز میكند كه تا حدودی با تفكر عادی كه ما در فعالیتهای روزانه خود به كار میبریم متفاوت است.
احیاء علاقه به روانشناسی خلاقیت قبل از هر چیز دلایل عمیق اجتماعی دارد. بررسیها نشان میدهد كه فرهنگ امروزی استقلال با رفتار از لحاظ اجتماعی و اگر كمتر تحمل میكند و خطرات اجتماعی و فرهنگی همرنگی افراطی در قلمروهای رفتار آشكار ذهنی از طریق نظریههای اجتماعی مورد تأیید قرار گرفته است. پاداشهایی كه برای همرنگی وجود دارد و نبودن نسبی پاداش برای تفكر و عمل مستقل یك مانع اجتماعی برای فرد و یك بازدارنده برای «ابراز وجود» است. به همین دلیل روانشناسان و معلمان جامعه ضمن اشاره به خطرات همرنگی افراطی و رفتارهای قالبی در ركوردی كه در نتیجه آن جامعه را از پیشرفت بازمیدارد، به اهمیت نوآوری و تفكر خلاق برای جامعه را مورد تأكید قرار دادهاند. (بودو، آلن، ترجمه خانزاده 1358)
افراد معلول جسمی- حركتی دارای ویژگیهای شخصیتی معینی هستند كه میتوانیم تأثیر آن را بر فعالیتهای روانی آنها از جمله تفكر خلاق این افراد، مورد بررسی قرار دهیم. معلوم شده است كه معلولیت غالباً در خودپنداری افراد اثرات خاصی بر جای میگذارد. مثلاً وقتی میگوییم خانواده، والدین، دوستان و افراد دیگر در نظر و ادراكی كه فرد از خود دارد موثر است (وابستگی به دیگران، دلسوزی و ترحم نابهجای افراد و نظرهای آن بر خودپنداری افراد تأثیر دارد و در افراد معلول امكان بوجود آمدن این شرایط بیشتر است.)