4 . امامیه.
امامیه به آن عده از مسلمانان گفته می شود که که به خلافت و امامت بلا فصل حضرت علی (ع) معتقدند و بر این عقیده اند که امام و جانشین پیامبر اسلام (ص) از طریق نصّ شرعی تعیین میشود و امامت علی (ع) و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نصّ شرعی ثابت شده است (شهرستانی، 1404، ج1، 146). به امامیه شیعه نیز گفته میشود. شیعه به معنی پیروی کردن فرد یا گروهی از فرد یا گروهی دیگر میباشد. در دین اسلام اصطلاح شیعه، تنها به پیروان امام علی (ع) که به امامت او و فرزندانش اعتقاد دارند؛ اطلاق میشود ( شمالی، 1384، 15).
از نظر امامیه، چون امام همهی مسئولیتهای پیامبر اکرم (ص) جز دریافت و ابلاغ وحی را دارد؛ باید از صفات و ویژگیهای خاص پیامبر، مثل عصمت بر خوردار باشد. از آنجا که تشخیص عصمت برای انسانها ممکن نیست؛ بنابر این همان طور که پیامبر از جانب خداوند معرفی میشود؛ تنها کسی که میتواند فرد شایستهی امامت را معرفی کند، خداست و این کار از طریق پیامبر (ص) انجام میشود. لذا پیامبر در زمان حیات خویش امامان پس از خود را در حدیثی که به حدیث جابر شهرت دارد معرفی نموده است. هنگامی که آیهی 59 سورهی نساء نازل شد؛ جابر بن عبدالله انصاری گفت: ای پیامبر خدا، اولی الامر چه کسانی هستند؟ امر بفرما تا از آنها اطاعت کنیم. پیامبر (ص) فرمود: آنان جانشینان من و امامان بعد از من هستند. نخستین آنان برادرم علی بن ابی طالب است و پس از آن فرزندش حسن سپس حسین و پس از آن به ترتیب: علی بن الحسین، محمد بن علی (باقر) و تو او را در هنگام پیری خواهی دید و هر وقت او را دیدی سلام مرا به او برسان. پس از محمد بن علی نیز به ترتیب: جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی، و پس از آن فرزندش امام منتظر مهدی (عج) میباشد (احسایی، 1405، ج4، 90-89).
فضیلت اهل بیت (ع) در کتب اهل سنت نیز ذکر گردیده است. از جمله روایتی است از پیامبر (ص) که میفرمایند: هر که می خواهد مانند من زندگی کند و از دنیا برود و در همان بهشت جاویدانی که پروردگارم برای من مهیا ساخته، ساکن شود، باید ولایت علی را پس از من برگزیند و پس از من به اهل بیتم بپیوندد و از آنها تبعیّت. ( المتقی الهندی، 1409، ج12، 104-103).
5 . اهل سنت.
مسلملمانان به دو گروه شیعه و سنی تقسیم شده اند. علی رغم مشترکات فراوانی که دارند؛ اختلافاتی نیز با هم دارند. از جملهی این اختلافات، اختلاف در اصل امامت است. شیعه آن را از اصول دین میداند. انتخاب و معرفی امام را شأن خدا و رسول او میداند اما اهل سنت آن را بر عهدهی مردم میدانند و نقش پیامبر و خدا را در انتخاب امام نادیده میانگارند.
با رحلت پیامبر اکرم(ص)، سقیفه نقطهی عطف خلافت اسلامی به شمار میرود. در حالى که مدینه در ماتم و سوگ فرو رفته و على(علیه السلام)، عباس بن عبدالمطلب عموى پیامبر و برخى اصحاب در تدارک غسل و تدفین پیامبر خویش بودند، جمعى دیگر در سقیفهی بنى ساعده، جمع شده و بر آن بودند تا خلیفهی پس از پیامبر را انتخاب نمایند. پس از بحث و جدلی طولانی، ابوبکر به پا خاست و با تأیید فضایل و عزت انصار، مدعى شد که پیامبر با بیان روایت :«الائمه مِن قریش»، پیشوایى قوم را به مهاجران اختصاص داده است و در ادامه افزود که ما به موضوع حکومت بر حقیم(ابن قتیبه دینوری، 1400، ج 2، 9). نهایت امر عده ای از صحابه با ابوبکر بیعت نموده و او را به عنوان خلیفهی اول انتخاب کردند. این در حالی است که به تأیید علمای اهل سنت علی (ع) سرور مردم در دنیا و آخرت است. زیر از آنان نقل است که پیامبر (ص) فرمود: ای علی تو سرور مردم در دنیا و آخرت هستی؛ دوستدار تو دوست من است و دوست من دوست خداوند. دشمن تو با من دشمنی کرده است و دشمن من دشمن خداوند است. وای بر کسی که بعد از من با تو دشمنی ورزد ( حاکم نیشابوری، بی تا، ج3، 128). ابوبکر در روزهای پایانی عمر خویش، پس از دو سال و سه ماه خلافت، با نوشتن عهد نامهای عمر را به عنوان خلیفه و جانشین خود منصوب نمود (ابن سعد، بی تا، ج3، 193). عمر پس از ده سال خلافت، در سال بیست و سوم هجری بر اثر ضربهی خنجر در بستر افتاد و پیش از مردن شش تن از یاران پیامبر(ص)، یعنى على (ع)، عثمان، زبیر، سعد پسر ابو وقاص، عبد الرحمان پسر عوف و طلحه را نامزد کرد تا به مشورت بپردازند و در مدت سه روز خلیفه مسلمانان را تعیین کنند. صهیب را گفت، امامت نماز را در این سه روز به عهده گیر و این شش تن را در خانهاى درآور تا به مشورت بنشینند. اگر پنج تن آنان طرفدار یک تن بودند و یکى نپذیرفت، او را بکش. و اگر چهار تن طرفدار یکى و دو تن مخالف بودند آن دو را گردن زن، و اگر سه تن با یک نفر بودند عبد الله بن عمر را داور قرار دهید. اگر به حکم داور راضى شدند خوب و گرنه آن طرفى را که عبد الرحمان بن عوف در آنست بپذیرند. و هر کس مخالف بود او را بکش(ابن اثیر،1385، ج3، 67). با توجه به خویشاوندی عبدارحمن بن عوف با عثمان، نتیجهی شورا چیزی جز خلافت عثمان به عنوان خلیفهی سوم مسلمین نبود.
اولین مذهبی که از مذاهب چهارگانه مطرح شد، مذهب حنفی، منتسب به آقای ابوحنیفه نعمان بن ثابت بود. دومین مذهب اهل سنت، مذهب مالکی، منتسب به مالک بن انس میباشد. سومین مذهب اهل سنت، مذهب شافعی، منتسب به محمد بن ادریس شافعی، چهارمین و آخرین مذهب برادران اهل سنت، مذهب حنبلی، منتسب به احمد بن حنبل میباشد.
1 – 8 – روش پژوهش.
سایت های دیگر :
e-space: nowrap; overflow: hidden; position: relative; width: 399px; left: 3px;"> |