پنج مؤلفه عزتنفس از دیدگاه جامعنگر «اینرونر» (۱۹۸۲)، در ارتباط با نظریه خود نشأتگرفته است. در اینجابهاختصارتوصیفهایی در رابطه با هر مؤلفه عرضه میشود. توصیف موارد توسط «بربا» (۱۹۸۹)، مطرحشده است:
امنیت[2]: احساس اطمینان قوی است که شامل این نکات میشود: احساس راحتی و ایمنی، وقوف در آنچه از وی انتظار میرود، توانایی وابستگی به افراد و موقعیتها و درک قواعد و محدودیتها. دارا بودن احساس قوی امنیت (میتوانم از پشتیبانی دیگران برخوردار شوم)، پایهای است که ساختار مؤلفههای دیگر بر آن اساس پایهریزی میگردد. ازاینرو کودکان باید قبل از انجام هر عملی نسبت به آن اطمینان خاطر حاصل نمایند. چنانچه کودک احساس ناامنی و خطر نماید (نسبت به آنچه از من انتظار میرود، مطمئن نیستم) در جذب مؤلفههای دیگر عزتنفس با مشکل مواجه خواهد شد. (میرعلی یاری، ۱۳۷۹).خود پذیری: خود پذیری احساس فردیتی است که اطلاعات درباره خود را دربرمی گیرد توصیف دقیق و واقعبینانه از خویش برحسب نقشها، اسناد و ویژگیهای جسمانی. فردی که واجد خود پذیری قوی باشد (من خودم را دوست دارم)، خویشتن را میپذیرد، احساس فردگرایی، شایستگی، کفایت و تحسین از خود دارد. ولی فردی که احساس خود پذیری ضعیفی دارد (من خود را دوست ندارم)، در پذیرش خود، فاقد اراده است.(میرعلی یاری، ۱۳۷۹).
پیوند جویی: پیوند جویی احساس پذیرش با مقبولیت است بهویژه در روابطی که مهم قلمداد میشوند. همچنین به معنای احساس پذیرفته شدن و مورداحترام قرار گرفتن از سوی دیگران به کار میرود. افرادی که دارای احساسات پیوند جویی قوی باشند (احساس تعلق داشتن)، رابطه راحت و رضایتمندی با دیگران برقرار میکنند. حالآنکه احساس پیوند جویی ضعیف در فرد (کسی نمیخواهد با من باشد)، منجر به انزواطلبی و احساس بیگانگی وی خواهد شد.
رسالت: در این مؤلفه، دارا بودن هدف و انگیزه در زندگی موردنظر است. بهطوریکه به خویشتن رخصت دهد تا اهداف واقعبینانه و قابل حصولی داشته باشد و در قبال پیامدهای تصمیمات خود، احساس مسئولیت نماید. فرد برخوردار از احساس تعهد قوی (من اهداف مهمی دارم)، قادر است عملی را آغاز کند و بر اساس طرح و نقشه، آن را پی گیرد؛ اما کسی که حس تعهد ضعیفی دارد (من گیج هستم و نمیدانم چه باید بکنم)، در قبال اعمال خود مسئولیتی احساس نمیکند و در هنگام مواجهه با مشکل راهحلهای مختلف را مورد کاوش قرار نمیدهد.
شایستگی[3]: این مؤلفه به احساس موفقیت و فضیلت در کارایی اشاره دارد که مهم و ارزشمند به نظر میرسد و شامل وقوف بر نیرومندیها و تواناییها و پذیرش ضعفها نیز میشود. افرادی که واجد احساس شایستگی میباشند (من احساس توانایی میکنم، بنابراین میتوانم با هر خطری مواجه شوم)، در بیان تصورات و عقاید خود در ارتباط با دیگران بیپروا میباشند؛ اما افرادی که از شایستگی لازم برخوردار نیستند (نمیخواهم کوشش کنم)، خود را ناتوان میانگارند و موفقیتهای خویش را به بخت و اقبال نسبت میدهند و نمیخواهند فرصتهایی در جهت نیل به موفقیت داشته باشند. آنها رفتارهای خود مغلوباند دارند و احساس کفایت شخصی نمیکنند. در پرتو تجارب فزایندهای که در آموزش عمومی و عالی به دست آمد، مهمترین عامل را در تعیین احساس رضایت و موفقیت فردرا به احساسات درونی در مورد خویش نسبت دادهاند.رابطه عزتنفس و اعتمادبهنفس:
باوجوداینکهاعتمادبهنفسمیتواند در عزتنفس شرکت داشته باشد اما این دو با یکدیگر مترادف نیستند، بلکه عزتنفس، اشاره به قضاوت ارزشی فرد نسبت به خود دارد درحالیکه اعتمادبهنفس به اثربخشی (خودکار آیی) و اطمینان نسبت به عملکرد خود مربوط میشود (ولز، 1373). بین این دو رابطه مستقیمی وجود دارد بهطوریکه اگر در انسان اعتمادبهنفس درستی وجود داشته باشد، عزتنفس نیز وجود خواهد داشت (به نقل از اسلامی نسب، 1373).
1. 1. 1. 1 دیدگاه اسلام و قرآن:
ازنظر اسلام، انسان موجودی شریف و باارزش است. انسان جانشین خداوند درروی زمین است.
چنانچه در آیه شریفه سوره بقره آمده:
(انی جاعل فی الارض خلیفه فی ذل)
مردن باعزت از زندگی با ذلت بهتر است (مطهری،1391).
علی (علیهالسلام) در وصیتنامهای که به فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبی (ع) مینویسد، میفرماید: پسرکم! نفس خود را گرامی و محترم بدار از اینکه به پستی دچار بشود زیرا اگر از
سایت های دیگر :
e-space: nowrap; overflow: hidden; position: relative; width: 460px; left: 3px;">
پایان نامه ارشد : مقایسه میزان افسردگی در بین دانشجویان رشته روانشناسی و سایر رشته های تحصیلی دانشگاه پیام نور مرکز ساری
|