فهرست مطالب :
فصل اول – کلیات پژوهش
مقدمه ………………………………..
طرح مسئله ………………………………..
ضرورت و اهمیت موضوع ………………………………..
چارچوب نظری تحقیق ………………………………..
نظریه استفاده و رضایتمندی و خشنودی ………………………………..
مدل جذابیت عمومی ( ارتباط به معنی توجه ) ………………………………..
نظریه بازار پیام ………………………………..
سؤالات ………………………………..
فرضیات ………………………………..
اهداف ………………………………..
تعریف واژهها و اصطلاحات ………………………………..
فصل دوم – پیشینه تحقیق ………………………………..
منبع داخلی ………………………………..
منابع خارجی ………………………………..
فصل سوم – روش شناسی تحقیق ………………………………..
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ………………………………..
جامعه و نمونه آماری ………………………………..
فصل چهارم – نتایج تحقیق ………………………………..
سیمای پاسخگویان ………………………………..
اثبات یا رد فرضیه های تحقیق ………………………………..
فصل پنجم – نتیجه گیری و پیشنهادها ………………………………..
نتیجه گیری ………………………………..
پیشنهادها ………………………………..
فهرست منابع
ضمائم
فهرست جدول ها :
جدول شماره 1- الگوی شناختی استفاده و خشنودی مک کوییل ………………………………..
جدول شماره 2- الگوی فرهنگی استفاده و خشنودی مک کوییل ………………………………..
جدول شماره 3- الگوی ارتباط به معنی توجه مک کوییل ………………………………..
جدول شماره 4 – جنسیت پاسخگویان ………………………………..
جدول شماره 5 – فراوانی دانش آموزان به تفکیک دبیرستان
جدول شماره 6 – تلویزیون بهترین وسیله انتقال فرهنگ
جدول شماره 7 – زمان فراغت، بیشتر تلویزیون
جدول شماره 8 – دوست داشتن برنامه صداوسیما نسبت به ماهواره
جدول شماره 9- علاقه به برنامه صداوسیما نسبت به ماهواره به تفکیک جنسیت
جدول شماره 10 – طرفدارهنرپیشه ایرانی نسبت به خارجی
جدول شماره 11 – طرفدارهنرپیشه ایرانی نسبت به خارجی به تفکیک جنسیت
جدول شماره 12 – جذابیت صدای خواننده مردنسبت به زن
جدول شماره 13- جذابیت صدای خواننده مردنسبت به زن به تفکیک جنسیت
جدول شماره 14 – جذابیت بازی هنرپیشه زن نسبت به مرد
جدول شماره 15 – جذابیت بازی هنرپیشه زن نسبت به مرد به تفکیک جنسیت
جدول شماره 16 – تاثیرمستقیم مدل مو و آرایش افرادمشهور بر نوجوانان
جدول شماره 17- تاثیر مدل مو و آرایش افرادمشهور بر نوجوانان به تفکیک جنسیت
جدول شماره 18 – دریافت مُدسال از چهره های مشهور
جدول شماره 19 – دریافت مدسال از چهره های مشهور به تفکیک جنسیت
جدول شماره 20 – علاقه نداشتن به فوتبال
جدول شماره 21 – علاقه نداشتن به فوتبال به تفکیک جنسیت
جدول شماره 22 – طرفدارتیمی که ورزشکار موردعلاقه درآن است
جدول شماره 23- طرفدارتیمی که ورزشکار موردعلاقه درآن است
جدول شماره 24 – نگهداری عکس ورزشکار مورد علاقه
جدول شماره 25 – نگهداری عکس ورزشکار مورد علاقه
جدول شماره 26- پیروی تکه کلام نوجوانان از کلام هنرپیشگان
جدول شماره 27- پیروی تکه کلام نوجوانان از کلام هنرپیشگان به تفکیک جنسیت
جدول شماره 28- محبوبیت افرادمعمم نسبت به هنرمندان
جدول شماره 29- محبوبیت افرادمعمم نسبت به هنرمندان به تفکیک جنسیت
جدول شماره 30- علاقه به برنامه های افراد معمم
جدول شماره 31 – علاقه به برنامه های افراد معمم به نسبت تفکیک جنسیت
جدول شماره 32- محبوبیت چهره های سیاسی بدلباس
جدول شماره 33- محبوبیت چهره های سیاسی بدلباس به تفکیک جنسیت
جدول شماره 34- علاقه به دوستی با هنرپیشه یاورزشکار محبوب
جدول شماره35- علاقه به دوستی با هنرپیشه یاورزشکار محبوب به تفکیک جنسیت
جدول شماره 36- تجربه دوستی باجنس مخالف پیش از دانشگاه
جدول شماره37- تجربه دوستی باجنس مخالف پیش از دانشگاه به تفکیک جنسیت
جدول شماره 38- داشتن دوست ازجنس مخالف نوعی کلاس است
جدول شماره39- داشتن دوست ازجنس مخالف نوعی کلاس است به تفکیک جنسیت
جدول شماره 40- علاقه به چهره های مشهور اولین گام درگرایش به جنس مخالف
جدول شماره 41- علاقه به چهره های مشهور اولین گام درگرایش به جنس مخالف
جدول شماره 42- نیازبه دوست داشتن مهمترین انگیزه گرایش به جنس مخالف
جدول شماره 43- نیازبه دوست داشتن مهمترین انگیزه گرایش به جنس مخالف
جدول شماره 44- احساس تنهایی عامل مهم گرایش به جنس مخالف
جدول شماره 45- احساس تنهایی عامل مهم گرایش به جنس مخالف
جدول شماره 46- پوشش هماهنگ به مدروزعامل عدم پذیرش همسالان
جدول شماره47-پوشش مد روز عامل عدم پذیرش همسالان به تفکیک جنسیت
جدول شماره 48- خی دوی فرضیه اول
جدول شماره 49- خی دوی فرضیه دوم
جدول شماره 50- خی دوی فرضیه سوم
جدول شماره 51- خی دوی فرضیه چهارم
جدول شماره 52- خی دوی فرضیه پنجم
جدول شماره 53- خی دوی فرضیه ششم
جدول شماره 54- خی دوی فرضیه هفتم
جدول شماره 55- خی دوی فرضیه اصلی
فهرست نمودارها :
نمودار شماره 1- جنسیت پاسخگویان ………………………………..
نمودار شماره 2- فراوانی دانش آموزان به تفکیک دبیرستان ………………………………..
نمودارشماره3 – تلویزیون بهترین وسیله انتقال فرهنگ ………………………………..
نمودارشماره4 – زمان فراغت، بیشتر تلویزیون ………………………………..
نمودارشماره 5 – دوست داشتن برنامه صداوسیما نسبت به ماهواره
نمودارشماره 6- طرفدارهنرپیشه ایرانی نسبت به خارجی
نمودارشماره 7 – جذابیت صدای خواننده مردنسبت به زن
نمودارشماره 8 – جذابیت بازی هنرپیشه زن نسبت به مرد
نمودارشماره 9- تاثیرمستقیم مدل مو و آرایش افرادمشهور بر نوجوانان
نمودارشماره 10 – دریافت مُدسال از چهره های مشهور
نمودارشماره 11- علاقه نداشتن به فوتبال
نمودارشماره 12- طرفدارتیمی که ورزشکار موردعلاقه درآن است
نمودارشماره 13- نگهداری عکس ورزشکار مورد علاقه
نمودارشماره 14- تکه کلام نوجوانان
نمودارشماره 15 – محبوبیت افرادمعمم نسبت به هنرمندان
نمودارشماره 16- علاقه به برنامه های افراد معمم
نمودارشماره 17- محبوبیت چهره های سیاسی بدلباس
نمودارشماره 18- علاقه به دوستی با هنرپیشه یاورزشکار محبوب
نمودارشماره 19- تجربه دوستی باجنس مخالف پیش از دانشگاه
نمودارشماره 20- داشتن دوست ازجنس مخالف نوعی کلاس است
نمودارشمار21 – علاقه به چهره های مشهور اولین گام درگرایش به جنس مخالف
نمودارشماره 22- نیازبه دوست داشتن مهمترین انگیزه گرایش به جنس مخالف
نمودارشماره 23- احساس تنهایی عامل مهم گرایش به جنس مخالف
نمودارشماره 24- پوشش هماهنگ به مدروزعامل عدم پذیرش همسالان
کیده : ( استاد برای نوشتن چکیده خوب و مناسب راهنماییم کنید)
مقدمه :
لَقَد خَلقنَا اِلانسانَ فی اَحسنِ تَقویم ثُم رَددناهُ اَسفلَ سافِلین اِلا الَذینَ آمنوا وعَمِلوا الصالحاتِ فَلَهُم اَجرُغَیرِمَمنون. «هرآینه انسان را نیکوترین صورت مراتب وجود آفریدیم. آنگاه اورا به کیفر گناهانش به پایین ترین مراتب نازل کردیم. مگر آنان که ایمان آوردند وکارهای شایسته کردند، پس ایشان را مزدی بی پایان است». (سوره تین، آیه 3 تا 6)
به بیان قرآن کریم، انسان شگفت انگیزترین مخلوق پروردگار و والاترین نشانه قدرت خداوندی است. انسان بنابر فطرت خود در سراسر زندگی میل به محبت و دوستی دارد وهر رفیقی به مقیاس درجه دوستی ، در امور مادی و معنوی او نفوذ می کند به خصوص که این انسان در دوره ای بنام نوجوانی و جوانی به سر ببرد.
دوران جوانی و نوجوانی از پویاترین مراحل زندگی یک فرد است. در این دوران ، همزمان با تغییرات جسمانی، تغییرات روانی و رفتاری ویژه ای نیز به طور طبیعی بروز میکند. از جمله این تغییرات میتوان به تغییرات خلق و خوی ، اختلال خواب ، بروز احساسات عاطفی ، حس استقلالطلبی ، رشد و ظهور برخی استعدادها و خلاقیتها ، حس کنجکاوی نسبت به جنس مخالف و شکلگیری ارزش ها و باورهای فکری و اعتقادی اشاره کرد.
کشور ما در زمره کشورهای جوان از نظر جمعیتی محسوب می شود و به واسطه امور اعتقادی و آداب و رسوم برخواسته از دین و سنت ، در صدد تربیت انسانی سالم چه در بعد جسمی و چه اخلاقی و معنوی است. از قدیم الایام دستورات و آداب و رسومی اخلاقی، سینه به سینه منتقل شده است اما امروزه شاهد این موضوع هستیم که بسیاری از امور فرهنگی و اخلاقی کمرنگ و یا کاملا در معرض تغییر قرار گرفته اند. اگر روزگاری سن ازدواج کمتر بود ، آمار طلاق بسیار پایین و فعلی مضموم بود و … امروزه سن ازدواج بسیار بالا رفته و گاهی آمارهای طلاق هم از آمار ازدواج فراتر می رود.
پرداختن به تمام ابعاد اجتماعی و ارتباطی جامعه امروز ما موضوعی نیست که بتوان در یک تحقیق مختصر پیگیری و آسیب شناسی شود لذا تنها گوشه ای کوچک از این مقوله بزرگ تحت عنوان تمایل به مُد و جنس مخالف در بین نوجوانان و دانش آموزان دبیرستانی مورد مطالعه قرار می گیرد. چرا که بسیاری از خانواده ها بدون اغراق باید گفت که از پاسخ گویی به خواسته ها و اعمال و رفتار نوجوانان خود عاجزند . از آن بالاتر بسیاری از والدین با نیازها و مقتضیات سنی نوجوانان خود نه آشنا هستند و نه آگاهی برای راهنمایی دارند. در این حالت جامعه شاهد بروز و بلکه افزایش خشونت های جسمی و اخلاقی می شود. نوجوانانی که نیازهایشان به درستی شناسایی و هدایت و راهنمایی نمی شود به گوشه گیری ، انزوا ، پنهان کاری و تنهایی کشیده شده و با اولین علامت دوستی چه از جنس خود و چه جنس مخالف به سمت آن کشیده می شود. گرایشی که از نظر دین و کارشناسان علوم اجتماعی و تعلیم و تربیت بسیار نیکو و مبارک است اما اگر به درستی هدایت نشود به معضلی برای فرد و بالطبع جامعه تبدیل می شود. پس ضروری است که این موضوع را به عنوان یک موضوع خط قرمز نگاه نکرد بلکه با نگاه یک ضرورت برای سلامت ماندن جامعه و قشر جوان مورد بررسی دقیق و آکادمیک قرار داد و نتایج آن را به مبادی ذیربط با حوزه نوجوانان و جوانان ارائه کرد.
طرح مسئله :
بر اساس سنت خداوندی، در طبیعت آن چه بیش از هر چیزدیگر در نظام هستى جلوه مى کند وجود تغییر، تحول و نو شدن است. گذر مداوم ایام ، ماهها و فصلها، گذشت زمستان و فرا رسیدن بهار، بازتابى از وجود حرکت فراگیر و تحولات سریع در عالم طبیعت است. انسان هم که جزئی از ماهیت جهان است از این قاعده مستثنا نیست. او هم از بسیارى چیزها خسته مى شود و به چیزهاى تازه و نو رو مى آورد.
در میان مقاطع سنی ، نوجوانى و جوانی سرآغاز ورود انسان به جهانی پرشور و نوخواه است و بدیهی است که اصل نوخواهى، از گرایش هاى اصیل و فطرى انسان است که در این سنین ظهور و بروز بیشترى دارد. این گرایش فطری در واقع همان غریزه جنسی است و این نیروی مقدس و پرتوان با آغاز دوره نوجوانی بیدار میشود. نوجوان بر اثر این گرایش غریزی حساسیت هایی نشان میدهد و در تماس با یک نفر از جنس مخالف و البته در محدوده سنی خود، در هالهای از شعف و حسی تازه قرار میگیرد و ژالههای شوق و حیا بر رخسار لطیفش مینشیند. به تدریج هم با میل شدید از درون و فشار گروه همسالان از برون، به جنس مخالف نزدیکتر و با او صمیمیتر میشود.
بسیاری از خانواده ها در برخورد با فرزندان خود که به سن نوجوانی و جوانی رسیده اند از پاسخگویی ، راهنمایی و هدایت فرزندان باز می مانند. در جامعه امروز نمی توان و اصولا صحیح نیست که این گرایش خدادادی و مقدس را بواسطه کم اطلاعی محکوم و محبوس کرد بلکه راهنمایی ، هدایت و روشنگری صحیح این قشر حساس می تواند به سلامت کل جامعه منجر شود و به عبارت دیگر اگر در جامعه اسلامی امروز ما کسی بگوید که رابطه معقول بین دو جنس به طور مطلق ممنوع است نه تنها مسلمانی کم اطلاع هست بلکه باید به سلامت عقلی وی نیز شک کرد. چرا که در دین مبین اسلام برای همه شئون بشر برنامه ای جامع وجود دارد و این” دین مبین برای روابط بین دو جنس بشر ضوابطی را تعیین کرده است که به برخی از رهنمودها اشاره ای می شود.
1 – برخورد بر اساس شناخت و احترام متقابل. انسانی که برای انسانیت و شأن خود ارزش والایی قایل است روابطش را با دیگران به گونه ای تنظیم می کند که در آن احترام متقابل و ارزش گذاری متعالی و متعامل رعایت شود. چنین برخوردی زمانی ایجاد می شود که انسان به نیازهای روانی خود درکنار نیازهای زیستی خویش توجه داشته باشد و نوع برخورد او با دیگران، بیشتر از سطوح بالاتر نیازها نشأت گرفته باشد. این نوع برخوردِ احترام آمیز، به دور از پرخاشگری، به دور از نیات سود جویانه و اندیشه های مبتنی بر سوء استفاده انجام می گیرد.
2 – برخورد بر اساس حیا، نه شرم و خجالت . بهتر است بدانیم بین دو اصطلاح شرم و حیا تفاوت است. شرم بیشتر مترادف با خجالت کشیدن و یا کناره گیری کردن است و اصطلاحی است ناظر بر ناتوانی انسان در یک برخورد اجتماعی. فردی که دچار شرم است، در یک موقعیت اجتماعی خاص نمی تواند رفتار مناسب و مطلوب از خود نشان دهد. اما حیا یک صفت پسندیده اخلاقی است و آن عبارت است از خویشتنداری ارادی فرد در انجام اعمالی که خلاف قاعده و شأن شرعی و عرفی باشد“. ( حاجی سعید ، 1390 )
حیا در حقیقت نوعی توانایی است، در حالی که شرم یا خجالت، نوعی ناتوانی به شمار می آید. انسان وقتی می باید سخنی را در مقابل جمعی بگوید، ولی خود را ناتوان از بیان آن می یابد، دچار شرم است در حالی که وقتی انسان تمایل دارد مثلاً نسبت به بزرگتر خویش از جمله پدر، مادر، معلم و یا مربی خود رفتاری مبتنی بر بی حرمتی نشان دهد و از عهده انجام چنین کاری نیز برمی آید ولی به دلیل داشتن صفت حیا خویشتن داری کرده آن را انجام نمی دهد، نوعی توانایی و قدرت را از خود به نمایش گذاشته است. با این توصیف می باید برخورد مبتنی بر شرم و برخورد مبتنی برحیا با جنس مخالف را از یکدیگر تفکیک کنیم. برخورد مبتنی بر شرم برخوردی از روی ناتوانی است، در حالی که برخورد مبتنی برحیا ، برخوردی خویشتندارانه و ارادی است.
البته کسانی هستند که در مقابل جنس مخالف دچار خجالت زدگی شده و از خود شرم افراطی نشان می دهند و دسته ای دیگر انواع برخوردهای اجتماعی بین دو جنس را می سازند. پسری که به هنگام مواجهه با جنس مخالف دست و پای خود را گم می کند و نمی تواند بر اعصاب خود مسلط شود و یا دختری که در مواجهه با جنس مخالف توانایی برخورد صحیح کلامی را از دست می دهد و نمی تواند مطالب را به درستی و مبتنی بر تفکر بیان نماید، مصداق چنین برخوردی هستند.
“3 – برخوردی به دور از اضطراب و هیجان . این نوع برخورد به اشکال مختلف مانند عصبانیت، سرخ شدن و بالارفتن ضربان قلب، عجولانه رفتارکردن و رفتار مبتنی بر ترس و یا خوشحالی افراطی دیده می شود. هیجان که یک حالت برانگیختگی روانی است شامل تمامی مواردی که نام بردیم اعم از ترس، خوشحالی، عصبانیت، عجله و امثالهم… هرچندکه هیجانات اجزای لاینفک رفتار انسانی هستند ولی باید برای اتخاذ تصمیم صحیح و نشان دادن رفتار مناسب ، تحت کنترل درآیند. برخورد با جنس مخالف به شکل هیجان زده می تواند تصمیم گیری و نیز انجام اعمال صحیح فرد را تحت الشعاع خود قرار دهد.
4 – برخورد به دور از پرخاش . پرخاشگری ، تمایل و یا عمل فرد است در جهت آسیب زدن به یک شیء و یا شخص دیگر. برخی از برخوردهای بین دو جنس در جامعه ما از نوع برخوردهای پرخاشگرانه است. پسری که برای نشان دادن توجه خود به یک دختر، با موتور و یا ماشین ازکنار او به سرعت می گذرد و او را دچار ترس می کند ، نشانگر رفتارهای پرخاشگرانه است. پرخاشگری نسبت به جنس مخالف می تواند مشکلاتی را در زندگی آتی فرد ایجاد کند“. ( همان)
پرخاش که منشاء آن یک تمایل درونی برای آسیب زدن است ممکن است به صورت اعمالی که به نحوی فرد مقابل را ناراحت می کند و یا می رنجاند و نیز گفتن کلماتی که به نوعی آزار دهنده است، تجلی داشته باشد. گاهی برخی از افراد ، برخوردهای غیر عادی و ناپخته ای از خود نشان می دهند که به لحاظ فرهنگی، تحول هوشی و تحول شخصیتی، آنان را در سطحی بسیار پایین و مبتذلی قرار می دهد. متلک گویی، ایجاد مزاحمت های خیابانی و یا مزاحمت های تلفنی از جمله این نوع رفتارهای ناپخته است.
در بیان مسئله گرایش و ارتباط دو جنس مخالف به طور کلی سه دیدگاه مطرح است:
“1- دیدگاه افراطی: در این نگرش هرگونه ارتباطی باجنس مخالف آزاد و بدون مانع است.(رویکرد لیبرالیستی)
به بیان دیگر هیچ گونه حد و مرزی برای این پیوندها وجود ندارد و آزادی مطلق بر آنها حاکم است. فروید و پیروان وی مدعی هستند. اخلاق جنسی کهن بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و آنچه ناراحتی بر سر بشر آمده است از ممنوعیتها و محرومیتها و ترسها و وحشتهای ناشی از این ممنوعیتها که در ضمیر باطن بشر جایگزین گشته، آمده است.
2- دیدگاه تفریطی: بر پایه این رویکرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف مردود و مورد نکوهش میباشد.این دیدگاه درست در مقابل دیدگاه افراطی است. عوامل و عقاید مخالف جنسیت در اعصار خیلی قدیم وجود داشته و به خصوص در هر جا که مسیحیت و دین بودا پیروز شد عقیده مزبور نیز تفوّق یافت. وستر مارک مثالهای زیادی از این فکر عجیب مبنی بر این که «چیز ناپاک و تباهی در روابط جنسی وجود دارد» ذکر میکند.در آن نقاط دنیا نیز که دور از تأثیر مذهب بودا و مسیح بوده است ادیان و راهبانی بودهاند که طرفداری از تجرد میکردهاند، مانند اسنیتها در میان یهودیان … و بدین طریق یک نهضت عمومی ریاضت در دنیای قدیم ایجاد شد”. (راسل، 1929)
“پدران کلیسا از ازدواج به زشتترین صورت یاد کردهاند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد، بنابر این ازدواج که عمل پستی شمده میشد بایستی منعدم شود. «با تبر بکارت درخت زناشویی را فرو اندازید» این عقیده راسخ سن ژروم درباره هدف تقدس است”. (همان)
3 – دیدگاه اعتدالی: بر اساس این دیدگاه نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه، بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف در یک چهارچوبی اخلاقی و قانونی مشخص و تعریف شده است. دیدگاه اسلام ناظر بر نگرش سوم یعنی اعتدال است که پیش از این اشاراتی به آن شد.
علاوه بر غریزه فطری که باعث میل و گرایش به جنس مخالف می شود عاملی دیگر هم وجود دارد که بیشتر به ظاهر افراد برمی گردد و آن مُد و نوع پوشش و آرایش فرد است که می تواند در جذب و یا دفع دیگران تاثیر داشته باشد.
” مُد یعنى روش و طریقه موقت که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان، طرز زندگى و لباس پوشیدن و… را تنظیم مى کند”.( دهخدا، 1355) بنابر این تعریف، مد همان شیوه تازه اى است که به وجود آمده و عده اى طبق آن رفتار مى کنند.
مُد و مدگرایى کم و بیش در میان همه اقشار وجود دارد و از قدیم الایام وجود داشته و خواهد داشت و تنها با گذشت زمان، رنگ عوض مى کند. جوانان به دلیل کنجکاوى هاى خاص خود و تنوع طلبى، بیشتر از دیگران طرف دار مُد هستند. البته مد به خودى خود مذموم نیست و در صورتى بار منفى دارد که به «مد پرستى» تبدیل شود و مغایر با شئون فرهنگى و اعتقادى یک جامعه باشد. ضمن اینکه مد صرفاً شامل لباس مخصوص، آرایش ویژه و اصلاح عجیب و غریب موهاى سر، نیست، بلکه الگوهاى رفتارى را هم در بر مى گیرد.
در واقع هر نوع مُدى، حامل یک پیام و محتوایى است. اگر الگوهاى رفتارى و گفتارى که در هر دوره ظهور مى کند، برخاسته از فرهنگ بومى باشد و با محتواى تاریخى و هویت فرهنگى، مغایر نباشد و در شرایطى سالم، آگاهانه و درست، گسترش یابد، این نوگرایى، حاکى از خلاقیت و تنوع طلبى جوانان است و آیین اسلام نیز با آن مخالفتى ندارد. آنچه اسلام با آن مخالف است، پشت پا زدن به ارزش ها، اسراف کارى، همانند سازى با بیگانگان و از خود بیگانگى است.
“عوامل مُدگرایى در نوجوانان و جوانان:
1 – تنوع طلبى . دوره جوانى، فصل تازه اى در زندگى انسان است که نوجوان با ورود به آن، در پى تجربه جدید و انتخابى دیگر براى رسیدن به هویتى متمایز از پیشینیان است. این نیاز، در رفتار نوجوان و جوان منعکس مى شود و به صورت مدگرایى ظهور پیدا مى کند.
2 – همانند سازى . یکى دیگر از عوامل مدگرایى، همانند سازى با شخصیت هایى است که نوجوان و جوان ،آنان را الگوى خود قرار داده اند مانند: هنرپیشه هاى سینما، نوازندگان و خوانندگان، قهرمانان و ورزش کاران و گروه هاى دیگر.
3 – رقابت . چشم و هم چشمى و انگیزه رقابت با دیگران از دیگر عوامل پیروى از مد در بین جوانان محسوب مى شود.
4 – جلب توجه دیگران . بعضى افراد با روى آوردن به مد روز و تغییر هر روزه لباس و آرایش خود، در صدد جلب توجه دیگران هستند. استفاده از لباس هاى مارک دار و رنگارنگ، کفش هاى گران قیمت و نامتعارف ، آرایش متفاوت ، شکل و نوع کمربند و بسیاری دیگر، همه در جهت جلب توجه دیگران است.
5 – برترى طلبى. افرادى که خود را برتر از دیگران مى دانند سعى مى کنند این برترى را به نوعى در لباس یا آرایش و یا زیورآلات خود نشان دهند و از این رو مدهاى جدید را مطرح مى کنند”.( سبحانىنیا ، 1382)
به هر حال مدگرایى با کارکرد منفى و یا مثبت آن، در شرایط کنونى که جهان به صورت دهکده اى درآمده و در کوتاه ترین زمان، تبادل اطلاعات صورت مى گیرد، به سرعت در حال رشد و گسترش است.
“در یک نگاه می توان ابزار زمینه ساز مدگرایى در نوجوانان و جوانان را به این ترتیب مطالعه کرد:
1 – رسانه ها . رسانه هاى گروهى مانند: رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و… به طور مستقیم و غیر مستقیم مدهایى را به مردم عرضه مى کنند و آموزش مى دهند که اکثرآنها با فرهنگ جامعه ما تناسب ندارد. تقلیدهاى شگفت آور از انواع آرایش مو و لباس و حرکات هنر پیشگان فیلم هاى غربى و قهرمانان فیلم ها به قدرى آشکار است که صاحبان مؤسسات و شرکت هاى تجارى در سال، صدها میلیون دلار به سازندگان فیلم ها و بازیگران، براى مد کردن و تبلیغ بخشی از کالاهاى خود، پرداخت مى کنند، هر چند کالاهاى بى ارزش و نامرغوبى باشند.
2 – تولیدکنندگان . شرکت هاى تولیدى با توجه به روحیه نوگرایى جوانان، هر روز یک نوع لباس را به بازار عرضه مى کنند.
3 – مدرسه . محیطهاى آموزشى، محلى مناسب براى ترویج مدگرایى است. وقتى گروهى از هم سالان، طبق شیوه هاى ارائه شده رفتار مى کنند، افراد هم سال دیگر نیز براى این که از گروه رانده نشوند و مورد تمسخر قرار نگیرند، رفتار، پوشش و چهره ظاهرى خود را به شکل آنان در مى آورند”. (همان)
متأسفانه مُدگرایى در جامعه ما تا حدود زیادى کارکرد منفى به خود گرفته و پیامدهاى آن به شدت نوجوانان و جوانان را تهدید مى کند. با توجه به این که بیشتر مدهاى رایج برگرفته از فرهنگ بیگانه است، مى توان گفت مدگرایى به معناى جدید آن، نوعى از خود بیگانگى و القا کننده تقلید از فرهنگ غرب است. حتى گاهى کلمات یا جملاتى بر روى لباس یا ماشین یا کمد شخصى و یا در ورودى مغازه اى نوشته شده که ارتباطى با زندگى و آرمان ها و علاقه فردى اشخاص ندارد. تعجب آورتر اینکه حتى معناى آن را نیز به درستى نمى دانند. شاید اگر بدانند، موجب شگفتى، خنده و حتى ناراحتى آنان شود. عباراتى مانند: ما پسران شیطانیم، پسران بد ،گروه لجن، زیبایى کثیف، گناه تا مرگ و نظایر آن، شعارهاى آخرین مدهایى است که غربى ها به جوانان جهان تقدیم کرده اند؛ در حالى که جوان امروز ما، نگاه خاص خودش، شخصیت خودش و حتى مشکلات خودش را دارد.
با این وجود اگر گمان کنیم که نوجوانان سرزمین ما به دلیل آن که در کشوری با پیشینه اسلامی زندگی میکند و پدران و مادرانشان انقلاب بزرگی را به وجود آوردهاند که به برپاشدن نظام جمهوری اسلامی انجامیده ، نباید هیچ گونه کشش و گرایشی به افراد جنس مخالف خود و تمایلی به انتخاب مُد داشته باشند، نه آنها را شناختهایم و نه اطلاع درستی از نیازهایشان پیدا کرده ایم. دختران و پسران جامعه امروز ما اینک بیش از دوران گذشته با پرسشها، نگرانیها و مشکلات در حوزه دوستی با جنس مخالف مواجه هستند و از طرف دیگر بواسطه حیا و شرم، دسترسی کمتری به مشاوران و مربیان دلسوز و راهنما دارند تا بی ترس و دغدغه خاطر، راز دل خویش را با آنها در میان گذاشته و از راهنماییهایشان بهره ببرند.
همانطور که پیش از این اشاره شد سنین نوجوانی و جوانی را به جرات می توان گفت که مهمترین مقطع سنی هر فردی است. در این مقطع ، فرد از یک سو با جامعه بیرون از خانواده بیش از پیش آشنا می شود و تمرین جامعه پذیری می کند و از سوی دیگر قدرت تحلیل رفتارهای اجتماعی و شناخت او از خوب و بد جامعه بسیار سطحی و تهی از تجربه موثر است. همین بی تجربگی و شناخت اندک او از رفتارهای اجتماعی باعث می شود که نوجوان ( بطور خاص در سنین دبیرستان ) در بسیاری از موارد سخن ، پیشنهاد و رفتاردیگران را معتبرتر و دلپذیرتر از سخن و رفتار خانواده خود به خصوص پدر و مادر بداند. این را هم باید اضافه کرد که بر اساس نظر پلیس و بسیاری از کارشناسان امور تربیتی میانگین سن خلاف و انحرافات اخلاقی در جامعه ما تا سنین دانش آموزان دبیرستانی پایین آمده است. این نکته مبهم همیشه ذهن والدین و حتی کارشناسان علوم تربیتی را به خود مشغول کرده که چرا در این سنین نوجوانان و جوانان بیشتر از عوامل محیطی و خارج از خانه حرف شنوی دارند تا داخل خانه. چرا برای اکثر جوانان و نوجوانان ارتباط و داشتن دوست از جنس مخالف نوعی پرستیژ و تفاخر بین همنوعان خود محسوب می شود و بسیاری چراها و اماها و مجهولات این سن خاص…
در این بین هنرپیشه گان و قهرمانان سینما وتلویزیون،ورزشکاران، خوانندگان، شخصیت های علمی، دینی و سیاسی و بسیاری دیگر… از جمله چهره هایی هستند که از طریق رسانه ها بخصوص تلویزیون خواسته یا ناخواسته تاثیرات فراوانی بر اندیشه ، نوع پوشش ، گفتار و رفتار، مدل مو و آرایش ظاهری و حتی تمایل به جنس مخالف را دربین دانش آموزان دبیرستانی می گذارند.
برای بیان بیشتر مسئله تحقیق ضروریست به برخی آمارها در این حوزه اشاره شود. بر اساس آماری که به تازگی بدست آمده ” تقریبا80 درصد دانشآموزان دبیرستانی استان تهران بخصوص دختران ، با جنس مخالف خود ارتباط دوستی دارند”.( محمود گلزاری ، 1390)
این روانشناس و محقق آسیبهای اجتماعی درباره اهمیت پرداختن به موضوع گرایش نوجوانان دبیرستانی بویژه دختران معتقد است” مایه تاسف است که مسئولان ارشد وزارت آموزش و پرورش- در زمان وزارت دکتر حاجی بابایی- انگیزهای برای بررسی دقیق و روشن آسیبها ندارند.آیا بهتر نیست که در واکنش به آمار اعلام شده به جای این که بگویید «ما خودمان را در مقام پاسخگویی به این سخنان نمیبینیم» و عنوان کنید که «مراجع ذیصلاح در این مورد تحقیقات خواهند کرد»، پژوهشهایی علمی و مستند که توسط همکاران شما در پژوهشگاههای زیر مجموعه وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته را مطالعه و به آنها استناد کنید و آمار واقعی دانشآموزان درگیر اعتیاد به مواد مخدر، رابطه با جنس مخالف، خودکشی، فرار، ترک تحصیل، افت درسی و دیگر ناهنجاریها را اعلام کنید؟” ( همان)
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان ضرورت پرداخت کارشناسانه به این موضوع اجتماعی ، اشاره ای به تحقیقی که در سال 1380 از بین 1811 دانش آموز پسر و دختر دبیرستانی انجام داده بود دارد” درآن زمان یعنی دهسال پیش، بیش از 40درصد دختران دانشآموز، تجربه ارتباط با جنس مخالف را گزارش داده بودند، 20درصد آنها قبل از 14سالگی (دوره راهنمایی) و 70درصد آنها قبل از 16سالگی با جنس مخالف رابطه برقرار کردهبودند و تنها 19درصد گفتهبودند هیچکس از همکلاسیهای آنها با حنس مخالف رابطه ندارد. همزمان، یک دبیرستان دخترانه از میان دبیرستانهای شمال شهر تهران بهطور تصادفی انتخاب شد، نتیجه اجرای پرسشنامههای تحقیق نشان داد که 60 درصددانشآموز آن مدرسه گفتهبودند که با جنس مخالف دوست بوده و هستند”. ( گلزاری ، 1384)
“در سال 1381، آیتالله امینی، امام جمعه محترم قم از اینجانب برای انجام تحقیقی با موضوع گرایش به جنس مخالف در بین دانش آموزان قمی دعوت کردند نتیجه اینکه از بین 3 هزار نفر نمونه آماری مشخص شد 33 درصد پاسخگویان با جنس مخالف رابطه داشتهاند، 25درصد تمام کسانیکه تجربه این رابطهها را گزارش دادهبودند، اولین دوستی خود را در زیر 14 سالگی یعنی دوره راهنمایی آغاز کردهبودند و 71درصد گفتهبودند که همکلاسیهای آنها با یک چند نفر از جنس مخالف دوست هستند”. ( همان)
یا در آماری دیگر آمده “حدود 26 درصد دختران 12-14 ساله تهرانی با جنس مخالف دوست بودهاند، یعنی تعداد دختران نوجوانی که به سمت ارتباط با پسران کشیده شدهاند در مدت ده سال تقریبا به دو برابر رسیده است” ( سیف ، 1390 )
هیچ کارشناسی علوم تربیتی و جامعه شناسی ، مقصر اصلی مشکلات اخلاقی و رفتاری دانش آموزان را تنها مدرسه نمیداند، اما پدران و مادران نگران میگویند حتی اگر 25 درصد دختران راهنمایی و 40 درصد دختران دبیرستانی با همان درصدهای20 سال پیش با پسران دوستی و ارتباط پنهان داشته باشند، با توجه به اینکه طول کشیدن این رابطهها باعث میشود هم انحرافات اخلاقی جدیتری سراغشان بیاید و هم دختران دیگر به این نوع دوستی زیانبار تشویق شوند، برای مصون ماندن فرزندان ما از این آسیب رو به گسترش اخلاقی ، جامعه و نظام آموزشی چه برنامهای دارد؟
فراموش نکنیم کشش به جنس مخالف یکی از نشانهها و ویژگیهای طبیعی و سالم دوره نوجوانی است. ما نمیخواهیم و نمیتوانیم جلوی بیداری غریزی فرزندانمان را بگیریم اما بهجای غافل شدن و یا برخوردهای تند و منفی باید به آنها روشهای خویشتنداری جنسی را بیاموزیم.
یادآور می شوم که مدیران و مشاوران و مربیان دلسوز جامعه اسلامی ما پاسداران خط مقدم جبهه تعلیم و تربیت بودند و هستند و خدای بزرگ را سپاس می گویم که این بنده کوچک را توفیق داده است در طول سالها خدمت در آموزش و پرورش و با همکاری صدها مدیر و معلم دلسوز و روشن بین این نظام آموزشی در خدمت و راهنمایی قشر نوجوان میهنم بوده ام و پایان نامه کارشناسی ارشد خود را به بررسی معضلی در این حوزه حساس اختصاص داده ام و ان شاا… نتایج آن بتواند منشاء اثری مثبت در جامعه اسلامی ایران باشد.
لذا ضروری است در مقطعی که انواع رسانه ها اعم از ماهواره ای ، رادیویی ، تلویزیونی ، اینترنت ، مجلات ، گوشی های همراه و…. دنیای جوانان و نوجوانان ما را اشغال کرده اند ، گوشه ای هر چند جزیی از زندگی و رفتار نسل چهارم انقلاب اسلامی را تحت عنوان گرایش به مد و جنس مخالف مورد پژوهش و مداقه قرار دهیم.
در همین راستا و با توجه به تجربه چندین ساله محقق در برخورد مستقیم با جوانان و نوجوانان دختر و پسر به عنوان مدیر و معلم مقطع دبیرستان ، انتظار می رود بتوان نتایج بسیار مفید و کاربردی از تحقیق حاضر حاصل شود.
ضرورت و اهمیت موضوع :
بدون شک دوست داشته شدن و دوست داشتن ، یکی از نیازهای اساسی انسان هاست. اگر نتوانیم کسی را دوست بداریم ، قطعا”با سلامت روانی فاصله گرفته ایم. به طور کلی، وقتی شاهد ابراز علاقه کسی نسبت به خود هستیم و یا در رفتار و گفتار او میبینیم که دوستمان دارد، احساس ارزشمندی در ما تقویت میشود. برعکس، وقتی میبینیم کسی دوستمان ندارد و یا از رابطهای که با ما دارد، خارج میشود اولین موضوعی که باعث آسیب روانی ما میشود، احساس بیارزشی است.
بىتردید ایام جوانى، ایام بیدارى غریزه جنسى ،گرایش به جنس مخالف و علاقه به مُد روز است. در این ایام شوق و احساسات بر روان آدمى سایه مىافکند و ناخودآگاه رفتار، سخن و نگاه جوان را تحت تأثیر قرار مىدهد و سبب توجه و تحریک روحی و جسمی در برخورد با جنس مخالف مىشود. در این سنین نوجوان و جوان خواهان روابط دوستانه و هم سخن شدن با یکدیگر می شوند.
نوجوان و جوان در این مرحله در پى یافتن هویتى جدید است و گمان مىکند خانواده و والدینش تا حدی مىتوانند از وى حمایت کنند. بنابراین، اگر نیاز دوست یابی در محیط خانوادگى به خوبى تأمین نشود یا لطمه بیند و مخدوش شود، نیاز به محبت و ابراز محبت و برقرارى ارتباط دوستانهاش دچار اختلال خواهد شد. در نتیجه در جمع خانواده خود احساس غربت و تنهایى می کند و این موضوع زمینه ساز گرایش به افراد دیگر می شود .
یکی از وظایف مهم در تربیت نوجوانان، آموزش واقعیت روحی و رفتاری افراد از جنس مخالف است. پدر و مادر و همچنین اولیای مدرسه میباید در فرصتهای مناسب در مورد اینکه دختران و پسران دارای چه خصوصیاتی هستند و چگونه میباید در مقابل این خصوصیات عکسالعمل نشان داد، مطالب مختلفی به فرزندان و دانشآموزان خود، گوشزد کنند.
موضوع ارتباطات دختر و پسر در دهه اخیر چالشهای ذهنی زیادی را برای دست اندرکاران و مسئولین امر و روان شناسان و جامعه شناسان به وجود آورده است . از طرفی میل و گرایش به جنس مخالف در جوانان وجود دارد و از طرفی باید شیوههای مدیریت و کنترل آن به جوانان آموخته شود تا از آسیبهای این روابط در امان باشند .
اینجانب بواسطه شغل معلمی ارتباط مستقیمی با نوجوانان دختر و پسر و بالطبع با خانواده هایشان دارم به تجربه دریافته ام که والدین دربرخورد با مسائلی خاص دوران نوجوانی و جوانی بسیار خام و نپخته عمل می کنند، یا اطلاعات کافی برای راهنمایی درست ندارند یا حیا می کنند و سکوت می کنند و یا برعکس با برخورد چکشی ، روحیه نوجوان را به هم می ریزند.
در این سنین نوجوان ناخواسته و به طور غریزی به جنس مخالف خود گرایش پیدا می کند، دوست دارد گروه ها و تیم های دیگر به غیر از خانواده خود را تجربه کند، مایل است در نزد همسالان خود به تیپ ظاهر و مد روز بگردد و از مقبولیت بالایی برخوردار باشد، بالغ شده است ، غرور جوانی پیدا کرده است از تحقیر و شکست گریزان است و بسیاری خصوصیت دیگر….
این تحقیق از آن سبب اهمیت دارد که می خواهد به بررسی و چرایی این گرایشهای نوجوانی و از آن مهمتر ارائه راهکاری برای خانواده ها در برخورد با این موارد بپردازد. توجه داشته باشیم که جامعه ما جوان است رواج انحطاط و کجروی های اخلاقی در این سن با ضرر پیکره جامعه در آینده ای نزدیک ختم می شود.
همانطور که پیش از این هم اشاره شد یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان، تعامل و ارتباط با دیگران است. انسان در طول رشد خود، پیوسته برای بقا و پیشرفت خویش، محتاج ارتباط با دیگران است که بین این امر با سلامت رابطه ای نزدیک وجود دارد. تمام انسان ها به دنبال یافتن کسانی هستند که با آن ها احساس خوبی و خوشی کنند. در این میان یک سوال مطرح است که دوستی با جنس مخالف را چگونه تعریف می کنند؟
بر اساس قواعد کلی حاکم بر ارتباط میان فردی، نمی توان هر ارتباطی را دوستی دو جنس مخالف نامید، بلکه می توان گفت دوستی و گرایش دو جنس مخالف یعنی ارتباطی که بین دو جنس مخالف وجود دارد و در این ارتباط، محبت، صمیمیت، عشق و علاقه قلبی ویژه وجود دارد و از این رو هر ارتباطی مانند دو کودک ، ارتباط تحصیلی ، ارتباط معلم با شاگرد و مانند آن که برای هدف خاصی است، نمی تواند از مقوله دوستی و گرایش به جنس مخالف باشد.
حال این نیروی پیوندجویی دو جنس مخالف یعنی از یک طرف دل دادگی پسرانه و از دیگر سوی دلبری های دخترانه ، در قشر نوجوان و جوان وجود دارد که البته این ارتباط و گرایش چه از نظر عقل و چه اعتقادات باید در چارچوب اصولی و اخلاقی باشند تا به بی عفّتی و گناه کشیده نشوند . چراکه رابطه گناه آلود از نظر اسلام حرام است و قرآن آنرا نهى کرده است زیرا عفت عمومى جامعه با این گونه روابط آسیب جدى مى بیند. پایه هاى ازدواج و خانواده سست مى شود و صدها مفسده اخلاقى براى دختر و پسر و جامعه بوجود می آید.
در این سن حساس”وجود انگیزه هایی باعث تقویت قوه خیال و میل به جنس مخالف و گرایش به مُد می شود. برخی از این انگیزه ها عبارتند از: