فصل اول
کلیات پژوهش
1 – 1 – مقدمه :
اولین و مهمترین مولفه توسعه در هر کشور انسان است . نیروی انسانی سهم عمده ای در توسعه اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و غیره … دارد . انسان به عنوان محور توسعه نقش اساسی را در تمام عرصه ها بازی می کند . در واقع نیروی انسانی مهمترین زیر ساخت هر مجموعه یا سازمان و کشور است، چون اساس حرکت به سوی توسعه وتعالی است . مشاركت كاركنان درامور و تلاشهای آگاهانه آنان همراه با انضباط كاری میتواند بر میزان بهره وری و ارتقاء آن تاثیر گذار باشد. روح فرهنگ بهبود بهره وری باید در كالبد سازمان دمیده شود كه در آن میان نیروی انسانی هسته مركزی را تشكیل میدهد ( پدرام ، 1390 : 19 ).
امروزه نقش و اهمیت نیروی انسانی بر هیچ کس پوشیده نیست . در بین عوامل تولید ( زمین ، نیروی انسانی ، تکنولوژی ، سرمایه ) باارزش ترین ، کمیاب ترین فاکتور نیروی انسانی است عدم توجه به بهره وری نیروی انسانی و توجه صرف به دیگر عوامل نه تنها باعث کاهش کارایی و اثربخشی در سازمان می گردد بلکه باعث افزایش ضایعات و حوادث و ایجاد نارضایتی در نیروی انسانی می گردد ( طالقانی و احمدزاده ، 1390 : 2 ) .
کوشش های اقتصادی انسان همیشه و همواره معطوف بر آن بوده است که حداکثر نتیجه را از حداقل تلاش ها و امکانات بدست آورد. این تمایل را می توان اشتیاق وصول به افزون تر نام نهاد . جمیع اختراعات و « بهره وری » ابداعات بشر از ابتدایی ترین ابزار کار در اعصار بدوی گرفته ، تا پیچیده ترین تجهیزات مکانیکی و الکترونیکی زمان حاضر، متأثر از همین تمایل و اشتیاق می باشد. در بینش مدیریت علمی، با خردگرایی « فردریک و تیلور » بنیانگذاری مترادف با « رفتار عقلایی سازمان » سازمانی یا بهره وری و کارایی به کار می رود، و اصولاً دانش افزایی مدیریت عبارت است « از بهره وری و استفاده بهینه از منابع و امکانات موجود به منظور نیل به اهداف تعیین شده » ( میرغفوری و صیادی ، 1387 : 134 ) .
با توجه به محدودیت منابع و نامحدود بودن نیاز های انسانی ، افزایش جمعیت و رقابت شدید و بیرحمانه در اقتصاد جهانی، بهبود بهره وری نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت می باشد . بی گمان رشد و توسعه اقتصادی امروزه جوامع مختلف در نرخ رشد بهره وری آنها نهفته است . کوشش برای افزایش نرخ بهره وری ، کوشش برای زندگی و رفاه بهتر برای افراد و جامعه است. در دنیای رقابتآمیز امروز کشور هایی برنده خواهند بود که بتوانند دانش ، بینش و رفتار بهره وری را در مدیران و کارکنان خود ایجادنمایند ( میرزایی ، 2012 : 1) .
کوششهای اقتصادی انسان همیشه و همواره معطوف بر آن بوده است که حداکثر نتیجه را از حداقل تلاشها و امکانات به دست آورد . این تمایل را می توان اشتیاق وصول به “بهره وری ” افزون تر نام نهاد . بهره وری مفهومی جامع و کلی است و افزایش آن یک ضرورت ، جهت ارتقای سطح زندگی ، رفاه بیشتر ، آرامش و آسایش انسانها ، هدفی اساسی برای همه کشورهای جهان محسوب می شود و همواره نیز مدنظر دست اندرکاران سیاست و اقتصاد و دولتمردان بوده و میباشد ( شیروانی و صمدی ، 1377 : 1 ) .
نیروی انسانی ، بزرگترین سرمایه و عامل اصلی پیشرفت یک کشور است . کشور ما نیز به منظور کاهش وابستگی به درآمدهای حاصل از فروش نفت که دیر یا زود به اتمام خواهد رسید ، راهی جز تأکید و تکیه بیشتر بر نیروی انسانی خود ندارد . از میان نیروی انسانی سهم مدیران بیش از عوامل انسانی دیگر است . مدیران بر اساس باورداشت ، عقاید و دیدگاه های خود عمل می کنند و اگر بخواهیم رفتار آنان را در زمینه خاصی پیش بینی کنیم ، لازم است نگرش آنان را شناسایی کنیم ( رضایی و ساعتچی ، 1387 : 130 ) .
در کشور ما تلاش برای بهبود و ارتقای بهره وری از یک انتخاب فراتر رفته و عملا به یک ضرورت تبدیل شده است . با درک این واقعیت بود که در برنامه دوم توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور به طور مستقیم در قالب تبصره 35 ، مسأله افزایش بهره وری مورد توجه خاص سیاست گذاران و برنامه ریزان اقتصادی قرار گرفته است ( قابضی ، 1392 : 112 ) .
1-2 – بیان مسأله :
بشر از آغاز زندگی خود به دنبال راه هایی بود تا بتواند هرچه بیشتر از منابعی که در اختیار دارد بهره برداری کند . با پیدایش انقلاب صنعتی ، این فرایند شتاب بیشتری یافت . در این راستا محققان علم مدیریت توجه خود را به بهبود روش های تولید و سپس به طراحی ساختارهای مطلوب سازماندهی و طراحی مجدد مشاغل و اصلاحات دیگری معطوف نمودند . کارشناسان مدیریت و روان شناسان سازمانی توجه خود را به عواملی که بر افزایش بهره وری انسان اثر می گذارد معطوف داشتند که امروزه به یکی از پیچیده ترین مباحث مدیریت تبدیل شده است ، شاید بتوان گفت که رسالت اصلی علم مدیریت ، دستیابی به بهره وری بیشتر است ( همان منبع ، طالقانی و احمدزاده : 140 )
بدون تردید برای داشتن آینده پویا و توسعه یافته و ایستادگی اقتصادی در دنیای پررقابت امروزی،
نیازمند افزایش بهرهوری و استفاده حداکثری از حداقل امکانات هستیم. امروزه همه کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه به اهمیت بهرهوری بعنوان یکی از ضرورتهای توسعه اقتصادی و کسب برتری رقابتی پیبردهاند. به این ترتیب اغلب کشورهای در حال توسعه بمنظور اشاعه فرهنگ نگرش ویژه به بهرهوری و تعمیم بکارگیری فنون و روشهای بهبود آن سرمایه گذاریهای قابل توجهی انجام دادهاند. در ایران اهمیت توجه به مقوله بهرهوری به دلایل مختلفی از جمله حاکم نبودن فرهنگ و نگرش درست به بهرهوری در جامعه، مورد غفلت واقع گردیده است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که حلقه مفقوده اقتصاد ایران پیش از آنکه سرمایه و یا منابع طبیعی باشد، نبودن بهرهوری نیروی کار است( همان منبع ، میرزایی : 1 ) .
امروزه افزایش بهره وری در سازمان ها به عنوان یکی از دغدغه های اصلی مدیران اجرایی و تصمیم گیران هر کشور می باشد ، بنابراین در بسیاری از کشورها ، عمده برنامه های توسعه خود را بر مبنای افزایش بهره وری قرار داده اند ( وزیری ، منصوری و ادیبان ، 1385 ) .
به طوری که بهره وری یکی از پویاترین نیروهایی است که به رشد اقتصادی دامن می زند . بهره وری از یک سو عامل ارتقای سطح زندگی و کاهش نرخ تورم است و از طرف دیگر ، موجب تغییر در قیمت های نسبی ، افزایش در تولید واقعی و کاراتر ساختن تخصیص منابع می شود . در یک کلام ، رشد اقتصادی کشورها در گرو آهنگ رشد بهره وری آنان است (اعظم وزیری و همکاران ، 1385 : 2 ) .
از سوی دیگر بهره وری نیروی انسانی یکی از اساسی ترین پیش فرضهای بهره وری سازمانی محسوب می شود و هر گونه سعی و تلاش در بهره وری سازمان بدون وجود بهره وری کارکنان بی معناست ( واعظی ، 1375 : 123 – 122 ) .
بر اساس تحقیقات و اعتقاد صاحبنظران؛ زمانی می توان انتظار بهره وری در سایر عوامل تولید را داشت كه در ابتدا عوامل مؤثر بر بهره وری نیروی انسانی شناخته شده باشند. زیرا، چنین فرایندی مزایا و فواید بسیاری برای سازمان دارد. به عبارت دیگر، سازمانها باید عوامل مؤثر یا تسریع در بهبود بهره وری را شناسایی نموده و با برنامه ریزی و تصمیم گیری مناسب آنها را با اهداف سازمانی همسو سازند. در همین رابطه، صاحبنظران، عوامل مختلفی بر بهره وری نیروی انسانی مؤثر دانسته اند. این عوامل در سازمانها به طور اعم و در سازمانهای خدماتی به طور اخص عبارتند از:
1 – عوامل انگیزشی، نظیر شرایط مؤثر بر رضایتمندی و انگیزش كاركنان 2 – امكانات آموزشی نظیر آموزش های علمی و كاربردی 3 – شرایط بروز خلاقیت و نوآوری كاركنان 4 – روحیه رقابت پذیری درون و برون سازمانی 5 – شیوه و سبك رهبری مانند توجه به نیروی كار و مشاركت آ نها در تصمیم گیری 6 – سابقه و تجربه 7 – وضعیت جمعیت شناختی نیروی كار ( بردبار ، 1391 : 71 – 72 )
1-3 – اهمیت و ضرورت تحقیق :
علل مختلف از جمله عدم کفایت درامدهای ارزی، وابستگی نامطلوب به درآمد نفت و سهم ناچیز صادرات غیر نفتی وعدم رقابت پذیری کالاها و خدمات در بازار جهانی، بایستی با دید گستردهتر و عمیقتری به بهرهوری و مفهوم توسعه توجه نماید. توسعه بر اساس مفاهیم و نظریهها، فرایندی بسیار پیچیده، دقیق و طولانی است که دلالت بر گذر از یک مرحله مشخص تاریخی با ساختار اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی معین، به مرحله مشخص دیگری با ویژگیهای معین دارد ودر این گذر، مبانی علمی و فنی تولید از وضعیت ما قبل صنعتی به وضعیت جامعه صنعتی تبدیل میگردد ( همان منبع ، میرزایی : 3 ) .
اهمیت سرمایه های انسانی در ارتقاء و رشد بهره وری یکی ازمهم ترین موضوعاتی است که مورد توجه صاحب نظران علم مدیریت قرارگرفته است. بر همین اساس دهه پایانی