2ـ1ـ1ـ بررسی برخی از نظریات اساسی درباره اصلاحات ارضی……………………………….. 9
2ـ1ـ1ـ1ـ دیدگاه ساختی ـ كاركردی……………………………………………………………….. 11
2ـ1ـ1ـ2ـ نظریه كارل ماركس……………………………………………………………………. 13
2ـ1ـ1ـ3ـ نظریه طبقاتی ماركس………………………………………………………………….. 15
2ـ1ـ1ـ4ـ نظریه سومبارت………………………………………………………………………… 16
2ـ1ـ1ـ5ـ نظریه راجرز…………………………………………………………………………… 17
2ـ1ـ1ـ6ـ مفهومشناسی کنش ارتباطی…………………………………………………………….. 17
2ـ1ـ1ـ7ـ نظریه ماكس وبر……………………………………………………………………….. 19
2ـ1ـ1ـ8ـ نظریات مشارکت و توسعه…………………………………………………………….. 20
2ـ1ـ1ـ9ـ نظریات مربوط به توسعه پایدار……………………………………………………….. 21
2ـ1ـ1ـ10ـ نظریه حزب توده در مورد اصلاحات ارضی………………………………………… 24
2ـ2ـ مبانی نظری…………………………………………………………………………………. 26
2ـ2ـ1ـ پیشینه اصلاحات ارضی در جهان………………………………………………………… 26
2ـ2ـ2ـ مالکیت زمین و اجارهداری پیش از اصلاحات ارضی در ایران…………………………. 28
2ـ2ـ3ـ سه مرحلهی اصلاحات ارضی……………………………………………………………. 30
2ـ2ـ4ـ دادن غرامت در طرح اصلاحات ارضی…………………………………………………. 31
2ـ2ـ5ـ مالکیت پس از اصلاحات ارضی…………………………………………………………. 34
2ـ2ـ6ـ اصلاحات ارضی و سرمایهداری…………………………………………………………. 35
2ـ2ـ7ـ توسعه همهجانبه روستایی…………………………………………………………………. 36
2ـ3ـ پیشینه مطالعاتی موضوع……………………………………………………………………. 37
2ـ3ـ1ـ پیشینه مطالعاتی در ایران…………………………………………………………………. 37
2ـ3ـ2ـ پیشینه مطالعاتی در خارج از كشور………………………………………………………. 39
2ـ4ـ فرضیات تحقیق………………………………………………………………………………. 40
2ـ5ـ مدل تحلیلی تحقیق……………………………………………………………………………. 41
2ـ6ـ متغیرهای تحقیق و تعریف عملیاتی آنها…………………………………………………… 41
2ـ7ـ تعاریف نظری مفاهیم……………………………………………………………………….. 42
فصل سوم: روششناسی تحقیق
3ـ1ـ روش تحقیق………………………………………………………………………………….. 45
3ـ2ـ جامعه آماری و شیوه نمونهگیری……………………………………………………………. 46
3ـ3ـ روش گردآوری اطلاعات……………………………………………………………………. 47
3ـ4ـ ابزار گردآوری اطلاعات……………………………………………………………………. 47
3ـ5ـ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات……………………………………………………………… 47
3ـ6ـ اعتبار و روایی ابزار اندازهگیری…………………………………………………………… 48
3ـ7ـ پایایی ابزار اندازهگیری……………………………………………………………………… 48
فصل چهارم: یافتههای تحقیق
4ـ1ـ مقدمه…………………………………………………………………………………………. 50
4ـ2ـ یافتههای توصیفی……………………………………………………………………………. 51
4ـ3ـ آمار استنباطی……………………………………………………………………………….. 58
فصل پنجم: نتیجهگیری، بحث و ارائه پیشنهادهای تحقیق
5ـ1ـ مقدمه…………………………………………………………………………………………. 65
5ـ2ـ نتیجهگیری…………………………………………………………………………………… 69
5ـ3ـ پیشنهادات……………………………………………………………………………………. 76
5ـ3ـ1ـ پیشنهادات پژوهشی……………………………………………………………………….. 76
5ـ3ـ2ـ محدودیتهای تحقیق………………………………………………………………………. 77
منابع و مآخذ……………………………………………………………………………………….. 78
ضمایم و پیوستهای پژوهش: پرسشنامه
پرسشنامه 80
چکیده
موضوع پژوهش حاضر بررسی تأثیرات اجتماعی ـ اقتصادی اصلاحات ارضی میباشد که روستاهای بخش مرکزی اردبیل، دهستان کلخوران جهت مطالعه موردی بهعنوان جامعه آماری انتخاب شده است. در این مطالعه بررسی تأثیرات اجتماعی و اقتصادی اصلاحات ارضی در بخش مرکزی شهرستان اردبیل بهعنوان هدف کلی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش، از نوع روش پیمایشی میباشد. بهدنبال دستیابی به این اهداف، بررسی تأثیرات اقتصادی اصلاحات ارضی در روستا و بررسی تأثیرات اجتماعی اصلاحات ارضی در روستا اهداف فرعی این پژوهش میباشد. با توجه به تئوریهای موجود علاوه بر متغیرهای پیشینهای عواملی چون نوع مالکیت، اعتماد اجتماعی، رفاه اجتماعی و سبک زندگی از متغیرهای مهم و تأثیرگذار در اصلاحات ارضی میباشند. هر کدام از افراد ساکن روستاهای تابعه دهستان کلخوران بخش مرکزی اردبیل بهعنوان جامعه آماری میباشد. با استفاده از روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند تعداد نمونه جامعه آماری 130 نفر برآورد شده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه نشان میدهد که میزان تأثیرات اجتماعی، اقتصادی اصلاحات ارضی برحسب پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی متفاوت است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد که بین تغییر در نوع مالکیت روستائیان میزان اعتماد اجتماعی، میزان مشارکت اجتماعی روستائیان و تغییر در میزان دسترسی به امکانات رفاهی روستائیان و اصلاحات ارضی رابطه آماری معنیداری وجود دارد.
واژگان کلیدی: اصلاحات ارضی ـ مشارکت اجتماعی ـ اعتماد اجتماعی ـ دسترسی به امکانات
مقدمه
درباره اصلاحات ارضی، صاحبنظران موافق مقتضیات جامعه خود و از دید رشتههای تخصصی خویش و بهواسطه وجود جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن نظریات متفاوت و غالباً متناقضی ابراز داشتهاند. این ابهام و تناقض و تا حدی عقبافتادگی علمی که در زمینه مطالعه اصلاحات ارضی وجود دارد تا اندازهای نیز ناشی از آنست که موضوع آن در هیچیک از علوم اجتماعی پایگاه تخصصی خاصی تاکنون نداشته است، به بیان دیگر، اصلاحات ارضی در قلمرو ارضی علوم اجتماعی فاقد مالکیت خصوصی بوده است.
در نظر افراد مختلف، اصلاحات ارضی معانی متفاوت دارد. برخی از مردم اصلاحات ارضی را بهمعنای تملک زمینهائیکه در گذشته از آن محروم بودهاند میدانند، بعضی دیگر اصلاحات ارضی را بهمعنای مجموعه برنامههائی که برای حل مسائل زمینداری بهکار میرود تعریف کردهاند. عدهای اصلاحات ارضی را وسیلهای برای مداخله دولت در حقوق مالکیت خصوصی افراد پنداشتهاند و معتقدند که هدف اساسی اصلاحات ارضی تغییر ترکیب طبقاتی جامعه و از بین بردن قدرت و نفوذ طبقه عمده مالکان و ایجاد ثبات سیاسی است. برخی از دانشمندان معنای وسیعی برای اصلاح ارضی قائل میشوند و آنرا شامل کلیه فعالیتهای لازم برای توسعه کشاورزی، افزایش بازده محصولات و بهبود زندگی روستائیان میدانند و سرانجام در نظر اکثر مردم مراد از اصلاحات ارضی تقسیم اراضی مزروعی بین کشاورزان است، بر روی هم، اصلاحات ارضی میتواند همه معانی مذکور را دربر گیرد.
از نظر جامعهشناسی اصلاحات ارضی یک تغییر اساسی در نهادهای جامعه است زیرا در جوامع کشاورزی نهاد مالکیت ارضی تنها به قلمرو مناسبات اقتصادی و بهرهبرداری از زمین منحصر نمیشود بلکه روابط قدرت و مناسبات اجتماعی افراد را نیز دربر دارد. از اینرو اصلاحات ارضی را میتوان بهعنوان یک نهضت اجتماعی که هدف آن تغییر روابط زمینداری به نفع کشاورزان است تعریف کرد. بدیهی است تغییر روابط زمینداری متضمن تغییرات اساسی از جمله تقسیم اراضی بزرگ، بهبود روابط اجتماعی در زمینه بهرهبرداری کشاورزی و تغییر روابط قدرت و ترکیب طبقاتی جامعه است.
1ـ1ـ بیان مسأله
زمین از گذشتههای بسیار دور مهمترین و حیاتیترین منبع اقتصادی مردم و حكومتها در ایران بوده است. هرچند كه بازرگانی و تولید نیز پیوسته در شهرها و بازارهای ایران در جریان بوده، ولی از نظر وسعت و شمول، هیچگاه در مقام مقایسه با اقتصاد زراعی و درآمد حاصل از كشاورزی قرار نداشته است (هاشمی، 1380: 35).
فروپاشی نظامهای فئودالی و اربابی اتفاقی بود كه دیر یا زود در تمامی جهان بهوقوع میپیوست. چنانچه از سال 1910 تا 1963 در 30 كشور جهان اصلاحات ارضی صورت گرفت (احرار، بیتا، 71) دوران طولانی حاكمیت نظام ارباب و رعیتی در شرایطی دوام داشت كه هیچگونه تغییر و تحركی در نظام فكری، شیوههای اطلاعرسانی، ابزار تولید و حمل و نقل و نیازهای دهقانان متصور نبود. روستایی در محیط بسته روستا اسیر سرنوشتی بود كه دیگران برای او رقم میزدند. قدرت ارباب كه پشتوانه حكومت مركزی را با خود داشت امكان هرگونه دگراندیشی را از دهقان سلب میكرد (آشوری، 1376: 32).
اصلاحات ارضی با مجموعهی پیچیدهای از علتها و پیامدها، نقطه پایانی بود بر نظام دیرپای اربابی كه ساختار اجتماعی، فرهنگی، تولیدی و مدیریتی و نهایتاً شكل كالبدی روستا را تحت تأثیر قرار داد.
منظور از اصلاحات ارضی، تغییری است كه دولت در بنیانهای كشاورزی انجام میدهد. بنیانهای کشاورزی عبارتاند از: (مجموعه روابط اجتماعی ـ حقوقی موجود میان مردم درباره تقسیم زمین، مشخصات ویژه مؤسسات كشاورزی بزرگی، كوچكی و… و درجه استقبال مؤسسات كشاورزی (علیبابایی 1369: 49).
اصلاحات ارضی در ایران با حکم شاه آغاز و در سه مرحله اجرا شد. هدف این اصلاحات، انتقال مالکیت زمین به کشاورزان بود. اصلاحات ارضی با تصویب قانون اصلاحات ارضی در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۴۰ آغاز شد و با رفراندوم ۶ بهمن ۱۳۴۱ به مرحله اجرا درآمد. اصلاحات ارضی در سه مرحله انجام شد:
در مرحله نخست تعیین شد که هیچ مالکی بیش از یک ده ششدانگ یا ششدانگ زمین در چند ده مختلف نداشته باشد. دولت زمینهای مازاد بزرگ مالکان را خریداری و بخشهایی که دارای زارعان صاحب نسق بودند را بهصورت اقساطی به آنها فروخته و زمینهای بلاکشت باقیمانده تحت عنوان اراضی دولتی در اختیار دولت قرار میگرفت. با فروش سهام کارخانجات دولتی ترتیب بازپرداخت بهای زمینها به مالکان فراهم گردید.
در مرحله دوم صاحبان زمینهای استیجاری میباید یا به تقسیم درآمد حاصل از اجاره بپردازند و یا براساس قراردادهای اجاره زمینها را به زارعان بفروشند. بهعبارت دیگر مالکان موظف شدند که یا ملک کشاورزی خود را برای سی سال به کشاورزان اجاره نقدی دهند و یا آن را با توافق بدانها بفروشند. بدین ترتیب حداکثر مالکیت زمینها در دست یک مالک بسیار محدود شد. املاک موقوفه عام نیز براساس درآمد آن زمین به اجاره درازمدت ۹۹ ساله به کشاورزان واگذار گردید. در مورد موقوفات خاص متولیان مجبور به فروش آنها به دولت و تقسیم آن بین کشاورزان شدند.
در مرحله سوم مالکانی که ملک خود را اجاره داده بودند براساس قانون تقسیم و فروش املاک مورد اجاره به زارعین مستأجر مصوب 1347 ملزم شدند یا زمین خود را به زارعان بفروشند؛ یا با رضایت مالک و زارع به نسبت بهره مالکانه یا عرف محل آن را با یکدیگر تقسیم کنند.
از نظر جامعهشناسی اصلاحات ارضی یک تغییر اساسی در نهادهای جامعه است زیرا در جوامع کشاورزی نهاد مالکیت ارضی تنها به قلمرو مناسبات اقتصادی و بهرهبرداری از زمین منحصر نمیشود بلکه روابط قدرت و مناسبات اجتماعی افراد را نیز دربر دارد. از اینرو اصلاحات ارضی را میتوان بهعنوان یک نهضت اجتماعی که هدف آن تغییر روابط زمینداری به نفع کشاورزان است تعریف کرد. بدیهی است تغییر روابط زمینداری متضمن تغییرات اساسی از جمله تقسیم اراضی بزرگ، بهبود روابط اجتماعی در زمینه بهرهبرداری کشاورزی و تغییر روابط قدرت و ترکیب طبقاتی جامعه است.
شهرستان اردبیل بهعنوان یكی از قطبهای سطح متوسط كشاورزی بهدنبال اجرای اصلاحات ارضی و بههم خوردن سیستم مالكیت زمینهای كشاورزی و نظام ارباب ـ رعیتی، از یك سو با گرفتن زمینها از اربابان، بسیاری روستاییان به جهت عدم مشمول بودن قانون اصلاحات ارضی و نداشتن قرارداد رسمی سهمبری نبسته بیكار و روز به روز فقیرتر شدند و اكثریت دهقانانی كه صاحب زمین شدند قطعه زمینهای كوچك و نامرغوبی بهدست آوردند و نیمی از زمینها اصولاً تقسیم نشد و در اختیار بزرگ مالكان باقی ماند (مقاومت شكننده، پیشین: 474). كه این موارد و عواملی از این قبیل موجب تغییراتی در سطوح مختلف اقتصادی و اجتماعی روستائیان شده است. لذا این پژوهش با بررسی نظریهها و اسناد و تحلیلهای تخصصی در حوزه اصلاحات ارضی با رویكردی جامعهشناختی درپی تبیین و تحلیل اثرات اجتماعی و اقتصادی ناشی از اصلاحات ارضی در بین روستاهای تابعه بخش مركزی شهرستان اردبیل میباشد. بهعبارتی تحقیق حاضر درپی آن خواهد بود كه تحقق اصلاحات ارضی بهلحاظ اقتصادی و تغییرات در نظام مالكیت در تغییرات سازمان تولید، تغییرات سطح زیرکشت و بازده محصولات، تغییر حجم سرمایهگذاری و هزینههای جاری کشاورزی، تغییر سطح درآمد خانوارهای زارع چه تأثیری داشته است و همچنین اثرات عمده اجتماعی اصلاحات ارضی از قبیل تغییر بنیان و ترکیب طبقاتی ده، توزیع عادلانهتر عوائد کشاورزی و نحوه اتخاذ تصمیم درباره امور بهرهبرداری زراعی چگونه از طریق اصلاحات ارضی مورد دگرگونی قرار گرفته است؟
1ـ2ـ اهداف تحقیق
1ـ2ـ1ـ هدف کلی