جسمی و دردهای متناوبی که هرچند یک بار به سراغ او می آمد تا قوای وی را در رسیدن بـه
آرزوهای بلند درسرایش شعر و اشتیاق به نوگرایی و نوآوری سست کنند ، خودش را دائمـا در
میان کشمکش رنج بیماری وتواناییها و استعدادهایش دردست یافتن به اهداف ارزشمندش دید ؛
که البته من با وجود این پریشانی مستبد و حاکم بر حیات وی ، او را پیشرو و موفق ترین نابغه
زمانه می شناسم . ( المحاسنی ، بی تا ، ص۲۵ )
بدوی المثـلم در وصف این شاعرخوشنام چنین می گوید : ” ابراهیم شاعری حساس ، وباریک
اندام بود کـه فریادهای شعر گونه اش را برای آگاهی ملت وقومش ازظلم وستم و فریب درمیان
آنها رها ساخت تا بلکه بیداری آنها شعله های استعمار را خاموش کند .
شعراومثلث متساوی الساقینی است که ضلع اول آن را شعر ملی و ضلع دومش را وجدانیات
و قاعده آن را فکاهیات شاعر که هجو است و تحذیر و تهکم تشکیل می دهد . ( المثلم ، ۱۹۶۴م
، ص ۱۴ )
عبد اللطیف شراره درتحلیل خود ازابراهیم طوقان می نویسد : “می توان ابراهیم را بـه واسطه
داشتن دوچشم نافذ و پویا درکند وکاش و رؤیت امورساده اما مهمی که دیگران وجود آنهـا را
حس نمی کنند ، ازدیگرشاعران متمایز دانست . این دقت دلیلی است برتوانایی خارق العاده او
در وصف شعری . و وصف شعری هنری است قائم به ذات ابراهیم نه در پیرامون او ، چرا
که شاعرتنها به عرض وچهارچوب شیء وصف شده آنچنان که یک وصف کننده می نگرد،
نمی پردازد بلکه جنبشهای درونی را درورای احوال و حرکات ظاهری آن شیء لمس می کند
و وصف شیء « متحرک » چیزی برترازوصف « ساکن » است . (شراره، ۱۹۶۴م ، ص ۳۱ )
سلمی الخضراء الجیوسی نویسنده وناقد بزرگ ادبیات معاصرفلسطینی دروصف طوقان چنیـن
می گوید : ” ابراهیم بسیار متمایل به نوگرایی شعر در فلسطین بود اما در چهارچوب قدیم ، و
خود را بیشتر دراسلوبها مقید به شعر گذشته عرب می دانست . برداشتهای حقیقی وی ازاشیاء،
زبان قوی و عبارتهای استوار و محکمش همه تأثیری از ادبیات گذشته عرب هستند؛ اما روح
بلنـد پروازاو جدیـد است و نوگـرا ، جـز اززمان و تجربـه هـای پیرامونـش سخـن نمـی گوید ؛
ابراهیم تنهـا شاعری است که موفق می شودعنصر«السخریه والمفارقه» را درشعرعربی وارد
کند . شعراوعلی رغم مقید بودنش به اسلوبهای قدیم متفاوت ازشاعران مکتب « نئـوکلاسیک»
است ، شناسنامـه ای صادق ازحوادث زندگـی اوست ؛ و علـی رغم درد و رنج بیمـاری و
کشمکشهای درونی ، هیچگاه بـه عناصر ماورائی رمانتیک که در دهه های سوم و چهارم بر
سرزمینهـای عربـی بـه خصوص مصر سایه افکنده بود ، پناه نبـرد . و شاعری واقع بین و
واقع گـرا باقـی ماند و درتمجیـد ازشهیدان و مبارزان وطن دراوج قلـه هـای شامخ ادبیات قرار
گرفت .( الجیوسی ، ۲۰۰۱م ، ص۳۶۴ )
دکتر یوسف بکاردریکی از مقاله هایش می نویسد : ابراهیم طوقان انسان وشاعری که تراژدی
آشکارموجود را برای ما وصف می کند وخبرازآینده وطن می دهد ،وطنی که درمیان انگشتان
ذره ذره آب شده ، تباه می شود و ما همچنان بی حرکت ایستاده ایم .
این شاعرعزیز اگرچه عملا در صف مبارزان قرارنگرفت اما یکی از انقلابیون حقیقی وطن
است کـه با ذکر نام و بـا به تصویرکشیدن حال وهـوای رزمندگان ،خـود را بـه ایشان منسوب
می کند ، و تکیه گاهی ملی ، روحی و وجدانی برای آنها مهیا می کند . ازآن مبارز بی صدا و
خشمگین سخنوری ابدی می سازد که می گوید : “رهایی من ، رهایی ملت و وطنم درانقلاب
است وبس… . ( بکار ، ۲۰۰۶م ، ص۳۶ )
دکتراحمد ابو حاقه می گوید : ” ابراهیم طوقان شاعری است با احساسات لطیف و پایبند به
اسلوب وچهارچوب شعروزبان عربی ، بیانش آسان و بی تکلف و بـه هیج یک ازمکاتب ادبی
منسوب نمی شود . بسیار ازموشحـه های اندلسی تأثیر پذیرفته و شکل و صیاغ شعرش قوی و
متین است . ( ابو حاقه ، ۱۹۷۹م ، ص۲۷۰ )
ابو سلمی شاعر و همراه همیشگی ابراهیم می نویسد : ” شعر ابراهیم که ترانـه های عشق و
وطن است ، نقش لبخنـد است بر هر لبی و دیوان او بعد از غیبت طولانی اش اشک گرانبهایی
است در هر چشمی . (طه ، ۱۹۹۸م ، ص ۳۵۹ )
المتوکل طه درباره این شخصیت بزرگ می نویسد : ” ابراهیم واقعیتهای سیاسی و بحرانهـای
متعدد پیرامونش را درک می کند و از آن رنج می برد ، قصیده هـای ملی و سیاسـی او کـه در
رسوایی دشمنان ملتش با سبکی تمسخر آمیـزو تلخ سروده شده است ، شعارهـای معروفی شدند
که به خاطر نزدیکی آنها با روح انسان و رؤیاهای وی خیلی سریع انتشار یافتند .
ابراهیم قصیـده مقاومت را بنیان نهاد و با تکرار بعضی از تصاویر در تأکید ، تنبیه و حفظ آنها
کوشید ؛ با بررسی دیوان اومی توان چهارعنصرو ستون اصلی تشکیل دهنده آن را چنین نامید
عناصر دینی ، ملی ، گذشته و معاصرهمراه با موسیقی دلنوازی که بر سرتاسر آن سایه افکنده
نقد صورت و معنی در شعر ابراهیم طوقان- قسمت ۵