جدول ۲‑۳ -۲
با توجه به اینکه اغلب تحقیقات مذکور و موجود، در صنعت نشر کتاب نبوده و تحقیقاتی هم که در زمینه ی صنعت نشر کتاب موجود هستند مربوط به دیجیتالی شدن صنعت نشر بوده و تاثیر الکترونیکی شدن کتابها و دیجیتالی شدن فرایندها ی نشر کتاب بر روی مدلهای کسب و کاری موجود در آنها بررسی شده است،در این تحقیق در درجه اول بر آن هستیم تا الگویی جامع در قالب مدل کسب و کار آستروالدر برای تغییر مدل کسب و کار صنعت نشر ارائه دهیم و در ادامه با در نظر گرفتن معیارهایی برای ارزیابی این مدلهای کسب و کاری به رتبه بندی آنها بپردازیم.علاوه بر این در تحقیقات خارجی صورت گرفته تا کنون به صورت انحصاری به ارزیابی ارزشهای پیشنهادی و اولویت بندی آنها، طراحی مدلهای کسب وکار ،بررسی نقاط قوت و ضعف مدلهای کسب وکار و اولویت بندی مدلها پرداخته نشده است که در این پژوهش از تمامی موارد به صورت جامع استفاده شده است.از طرفی با توجه به اینکه پژوهش انجام شده به صورت مطالعه موردی بوده است و به بررسی اطلاعات واقعی و موجود پرداخته شده است ،می توان گفت در این تحقیق طراحی مدل کسب وکار برخلاف تحقیقات قبلی عملیاتی شده است .
از جمله مهمترین ابزار های طراحی مدل کسب و کار که مبنای بسیاری از پژوهش ها قرار گرفته است ،تابلوی کسب و کار آستروالدر می باشد که در این بخش به معرفی آن می پردازیم.
طراحی مدل های کسب وکاری
ابزار طراحی مدلهای کسب وکاری:
به منظور طراحی مدلهای کسب وکاری از تابلوی کسب وکار آستروالدر که شامل نه بخش می باشد استفاده شده است.
معرفی تابلوی[۳۷] کسب وکار آستروالدر:
مدل کسب و کار مفهوم مهمی است که در موفقیت مؤسسات اقتصادی تأثیر تعیینکنندهای دارد. در این مدل چند سئوال اساسی در رابطه با مدل کسب و کار یک مؤسسه اقتصادی مطرح و روشهایی برای پاسخ دادن به آنها ارائه میشود.
اولین سئوال اساسی در مدل کسب و کار این است که مشتریان محصول و یا خدمات تولیدی توسط مؤسسه، چه کسانی هستند و چه ویژگیها، نیازها و علائقی دارند. تعیین مشتریان و ویژگیها، نیازها و مسائل آنها برای طراحی مدلی که بتواند ارزشی برای مشتریان خلق کند و در صحنه اقتصاد و رقابت موقعیتی بیابد، اولین قدم اساسی در طراحی مدل کسب و کار است.
دومین سئوال آن است که مؤسسه برای مشتریان مزبور چه ارزشی خلق و ارائه میکند که موجب جذب آنها میشود بدون خلق و ارائه ارزش مناسب که نیازی از مشتری و یا مسئلهای از او را حل کند دلیلی برای جذب مشتری وجود ندارد.
سومین سئوال اساسی این است که از چه کانال یا کاناهایی مشتریان از ویژگیها و ارزشهای محصول و خدمات مؤسسه آگاه میشوند، دسترسی و خرید محصول و خدمت برای آنها فراهم میشود و بالاخره محصول و خدمت به مشتری تحویل داده و در رفع مشکلات مشتری بعد از خرید به او کمک میشود. پاسخ به این سئوال مهم است زیرا اگر محصول و خدمت تولیدی بسیار باارزش باشد ولی مشتریان از آن اطلاع نیابند و یا برای خرید به آن دسترسی نداشته باشند و یا بعد از خرید در استفاده از آن با مشکل مواجه شوند، فروش محصول موفق نخواهد بود.
چهارمین سئوال اساسی مربوط به چگونگی ایجاد ارتباط با مشتریان است. ارتباط با مشتریان به منظور مطلع کردن مشتری در جریان خرید، راهنمائی او پس از انجام خرید و یا کمک به او در حل مسائل بهرهبرداری از محصول و خدمت است. سازمانهای موفق برای این ارتباط و ایجاد اطمینان خاطر برای مشتری و رفع نیازهای او در فهم محصول و استفاده بهتر از آن راهکاری میاندیشند. این ارتباط از نوع ارتباط مستقیم شخصی تا ارائه یک دستورالعمل ساده و روشن برای نحوه استفاده از محصول میتواند تغییر کند. ولی در هر صورت تبیین چگونگی ایجاد ارتباط با مشتری برای جذب، حفظ و افزایش فروش به مشتریان ضروری است و باید در مدل کسب و کار تبیین شود.
پنجمین سئوال اساسی مربوط به چگونگی کسب درآمد است. وقتی محصول یا خدمت با ارزشی بدست مشتریان میرسد و آنها علاقمند به خرید و استفاده از آن هستند، چگونگی قیمتگذاری و روش کسب درآمد از مشتری مهم میشود. روش کسب درآمد میتواند بسته به نوع کالا یا خدمات ارائهشده متفاوت باشد نظیر فروش حق مالکیت، اجاره و یا کسب درآمد برحسب میزان استفاده. در مدلهای کسب و کار روشهای مختلفی برای کسب درآمد مطرح شده است که هر یک برای محصول یا موقعیت خاصی میتواند مناسبتر باشد. در برخی از مدلهای کسب و کار استراتژی خروج از کسب و کار و فروش دستاوردهای آن در یک مقطع خاص برای کسب درآمد مطرح میشود.
سئوال ششم در یک مدل کسب و کار مربوط به فعالیتهای کلیدی جهت ایجاد و ارائه ارزش به مشتریان است. در واقع این سئوال مهم مشخص میکند برای ارائه ارزشی که در سئوال دوم تعیین شد و ارائه آن به مشتریانی که در سئوال اول مشخص شدند از کانالهایی که در سئوال سوم مشخص شد و ایجاد نوع ارتباطی که در سئوال چهارم طراحی شد و کسب درآمد به روشی که در سئوال پنجم تبیین شد، چه فعالیتهای کلیدی لازم است. این فعالیتها تدارک، تولید، در دسترس مشتری قرار دادن، ایجاد ارتباط با مشتری، حل مشکل مشتری و دریافت وجه از او را شامل میشود. فعالیتهای کلیدی بسته به نوع محصول و یا خدمت تولید و ارائه شده و نیز کانالهای توزیع متفاوت خواهد بود. ولی تبیین و طراحی انجام درست آنها بسیار مهم و ضروری است تا اولاً تولید و ارائه ارزش موردنظر عملی شود و ثانیاً منابع و امکانات مورد نیاز برای انجام آنها تعیین شود.
سئوال اساسی هفتم در یک مدل کسب و کار آن است که آیا لازم است تمام فعالیتهای کلیدی توسط مؤسسه انجام شود یا مناسب است که بخشی از آن برونسپاری شود و توسط افراد یا مؤسسات دیگر انجام پذیرد. با توجه به وجود مؤسساتی که تخصص و تمرکز در انجام برخی از فعالیتها را دارند، انجام آن فعالیتها توسط مؤسسات مزبور مقرون به صرفهتر است . به عنوان مثال شرکتهایی با شبکههای توزیع مویرگی میتوانند فعالیت توزیع را برای تولیدکنندگان با محصولات محدود بهتر و ارزانتر انجام دهند. یا تولید برخی قطعات یک محصول توسط تولیدکنندگان ویژه که تخصص و تمرکز در تولید آن قطعات دارند، بهتر انجام میگیرد.
سئوال هشتم در مدل کسب و کار مربوط به منابع مهم لازم برای انجام فعالیتهای کلیدی است. منابع کلیدی اعم از منابع فیزیکی، نظیر خط تولید، منابع معنوی نظیر شهرت، منابع انسانی و یا مالی برای انجام موفقیتآمیز فعالیتها مهم است. تعیین منابع مهم و روش تأمین آنها برای پیادهسازی موفقیت آمیز مدل کسب و کار ضروری است. تعیین منابع کلیدی و روش تأمین آنها میتواند به پاسخ سئوالات دیگر از جمله پاسخ سئوال هفتم که متوجه برونسپاری برخی از فعالیتها بود، اثر گذارد.
بالاخره آخرین سئوال مربوط به مدل کسب و کار که در این مدل در مورد آن بحث میشود، ساختار هزینههای مدل است. در یک مدل کسب و کار موفق طبعاً درآمدها از هزینهها بیشتر خواهد بود. بررسی ساختار هزینهها و چگونگی کاهش آنها بخش مهمی از یک مدل کسب و کار است. بررسی هزینهها و تجزیه و تحلیل آنها میتواند بر پاسخ به سئوالات قبلی نیز اثرگذار باشد.
در این مدل چارچوب مناسبی برای طراحی مدل کسب و کار و پاسخ به سئوالات اساسی مذکور ارائه شده است. چارچوب ارائه شده راهنمای مناسبی به کسانیکه درصدد طراحی مدل کسب و کار هستند به دست میدهد. علاوه بر چارچوب راهنما در کتاب، الگوها و مثالهایی از مدلهای کسب و کار ارائه شده است که در خلق مدل کسب و کار مناسب یک مؤسسه میتواند مورد استفاده قرار گیرند (آستروالدر،۲۳:۲۰۱۰)
شکل ۲‑۱۰تابلوی کسب و کار آستروالدر(آستروالدر،خلق مدل کسب وکار)
بخش مشتری | روابط مشتری | ارزش پیشنهادی | فعالیتهای کلیدی | شرکای کلیدی | |
کانال توزیع | منابع کلیدی | ||||
جریانهای درآمدی | هزینه ها | ||||
رویکرد طراحی مدلهای کسب وکاری:
به منظور طراحی مدلهای کسب وکاری جدید و تغییر یافته از رویکر محصول توسعه[۳۸] یافته توسط استفان ویزنر و همکارانش استفاده شده است.
معرفی رویکرد محصول توسعه یافته: