وی ده مهارت هوش معنوی را بدین گونه تشریح می کند:
۱. تجربه معنوی[۶۲]: وجود فعالیت و تجربه های خاص مذهبی؛
۲. مقابله با استرس[۶۳]: استفاده از ایمان و اعتقاد مذهبی برای حل مسائل و فشارهای زندگی؛
۳. هدفمند بودن[۶۴]: داشتن هدفی مشخص در زندگی با در نظر گرفتن مسائل مذهبی؛
۴. پرستش گاه[۶۵]: تمایل به مکان های مذهبی و رهبری مذهبی؛
۵. خارج شدن از اصول[۶۶]: فاصله گرفتن از اصول و عقاید کلیشه ای در زندگی؛
۶. محوریت اعتقادات[۶۷]: تأثیر مذهب در رفتار و عملکرد (مانند خوردن ، آشامیدن و پوشش)؛
۷. مقررات مذهبی[۶۸]: رعایت قوانین و فرمایشات مذهبی در زندگی؛
۸. نیایش[۶۹]: دعا کردن و اعمال مذهبی در زندگی؛
۹. تحمل کردن [۷۰]: تحمل نمودن اعتقادات سایر مذاهب و برخورد اصولی و منطقی با آنها؛
۱۰ . مفاهیم دینی[۷۱]: اعتقاد به مفاهیم اساسی دینی (مانند خالق یکتای جهان، روح و زندگی پس از مرگ).
موسسه آگاهی سنجی پرودیو[۷۲] ( ۲۰۰۵ ) در آمریکا نیز شش مهارت برای هوش معنوی تعریف کرده است . این مهارت ها شامل دلسوزی برای دیگران، احساس ملکوتی، خردورزی، توانایی گوش دادن، توکل بر خد ا، تعهد و ایمان می باشد.
فریدمن و مک دونالد[۷۳] پس از مرور معانی مختلف معنویت، مؤلفه های مهم آن را چنین عنوان مینمایند:
تمرکز داشتن بر معنی نهایی.
آگاهی از سطوح چندگانه هوشیاری[۷۴] و رشد آنها.
اعتقاد به گرانبها و مقدس بودن زندگی.
ارتقای خود[۷۵] به یک کل بزرگتر[۷۶] (آمرام، ۲۰۰۵: ۱۵).
جهانی (۱۳۸۹) در پایان نامه خود ۱۵ مولفه هوشمعنوی را با اعمال نظر خبرگان استخراج کرد که مولفه های آن شامل موارد زیر میباشد
شناخت و باور ربوبیت خداوند
معنی بخشی به کار و زندگی ( کار برای رضای خدا)
خود آگاهی عمیق
خردمندی معنوی
داشتن اهداف متعالی در کار و زندگی
توانایی استفاده از منابع معنوی در جهت حل مسائل زندگی
ظرفیت رفتارهای فضیلت مابانه ( بخشش، انفاق، فروتنی، سپاسگذاری و…)
روحیه خدمتگذاری
ظرفیت همسوسازی اهداف فردی و سازمانی
داشتن بصیرت، درک، تشخیص و تمیز
وجدانکاری
تفکرسیستمی( حوزه توجه به ابعاد روحی انسان)
توجه به ارزش های معنوی
احساس مثبت داشتن
توانایی پرسیدن سوالات اساسی و یافتن پاسخ های بنیادین
۲-۱۰-۴) مؤلفه های هوش معنوی در اسلام
در فرهنگ اصیل اسلامی به طور ضمنی هوش معنوی مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. به طور مثال، جامی (۱۳۸۱ ) بر اساس متون مذهبی مؤلفه های ذیل را برای هوش معنوی برشمرده است:
مشاهده وحدت در ورای کثرت ظاهری؛
تشخیص و دریافت پیامهای معنوی از پدیده ها و اتفاقات؛
سؤال و دریافت جواب معنوی در مورد منشأ و مبدأ هستی (مبدأ و معاد)؛
تشخیص قوام هستی و روابط بین فردی بر فضیلت عدالت انسانی؛
تشخیص فضیلت فراروندگی از رنج و خطا و به کارگیری عفو و گذشت در روابط بین فردی؛
تشخیص الگوهای معنوی و تنظیم رفتار بر مبنای الگوی معنوی؛
تشخیص کرامت و ارزش فردی و حفظ و رشد و شکوفایی این کرامت؛
تشخیص فرایند رشد معنوی و تنظیم عوامل درونی و بیرونی در جهت رشد بهینه این فرایند معنوی؛
تشخیص معنای زندگی، مرگ و حوادث مربوط به حیات، نشور، مرگ و برزخ، بهشت و دوزخ روانی؛
درک حضور خداوندی در زندگی معمولی؛
درک زیباییهای هنری و طبیعی و ایجاد حس قدردانی و تشکر؛
داشتن ذوق عشق و عرفان که در آن عشق به وصال منشأ دانش است نه استدلال و قیاس؛
داشتن هوش شاعرانه که معنای نهفته در یک قطعه شعری را بفهمد؛
هوش معنوی باعث فهم بطون آیات قرآنی میشود و موجب میگردد افراد کلام انبیا را راحتتر و با عمق بیشتر درک نمایند؛
هوش معنوی در فهم داستانهای متون مقدس و استنباط معنای نمادین این داستانها کمک فراوانی میکند؛
هوش معنوی که در قرآن در مورد صاحبان آن صفت اولوالالباب به کار رفته است، باعث میشود افراد به جوهره حقیقت پی ببرند و از پرده های اوهام عبور نمایند(سلیمی و همکاران، ۱۳۸۶).
شناسایی و رتبه بندی مولفه های هوش معنوی کارکنان- قسمت ۱۱