سؤال اینجاست که آیا اعتیاد به کار می تواند و باید کاهش داده شود و یا این که افزایش یابد؟پیوتروسکی و ونداویچ عنوان می کنند که سازمان ها از طریق ایجاد شرایطی مانند اعطای پاداش به رفتارهای اعتیاد به کار، به طور غیرمستقیم در شکل گیری آنها دخالت دارند. آنها پیشنهادات زیر را برای کاهش میزان و اثرات اعتیاد به کار ارائه می دهند:
-
- مشخص نمودن کارکنانی که نشانه هایی از اعتیاد به کار در آنها دیده می شود؛
-
- ارزیابی میزان اعتیاد به کار درون سازمان ها (آیا اعتیاد به کار یکی از مشکلات و مسائل سازمان است؟)؛
-
- تنظیم مجدد اولویت های کاری؛
-
- برنامه های شغلی جایگزین؛
-
- اطمینان از این که افراد کار را در زمان مشخص شده ترک کنند؛
-
- ایجاد برنامه های آموزشی؛
-
- ایجاد فرهنگ سازمانی با ارزش هایی که تاکید بر اهمیت توازن کار ‐ خانواده دارد (پیوتروسکی و ونداویچ، ۲۰۰۸).
۲-۳-۶) پرکاری در برابر اعتیاد به کار
کار سخت به خودی خود رفتاری اشتباه نیست. سنگاپوری ها به کار سخت معروف شده و در عین حال، به دلیل ساعات کار زیاد و درامد اندک، به سوی اعتیاد به کار گرایش پیدا کرده اند. اعتیاد به کار را می توان در کنار موارد دیگر، افراط در کار عنوان کرد. برای تشخیص پرکار بودن ناشی از برنامه ریزی صحیح و داشتن انرژی کافی و اعتیاد به کار، به موارد اختلاف این دو توجه کنید:
-
- معتادان به کار در مواجه با ضرورت ها و موقعیت های سخت شغلی، ترشح آدرنالین را تجربه می کنند. افراد کوشا به طور طبیعی چنین حالتی ندارند.
-
- افراد کوشا کار را به عنوان امری واجب انجام می دهند و گاهی آن را وظیفه ای ارضا کننده می دانند. معتادان به کار، کار خود را جایی امن در نظر می آورند که به کمک آن می توانند از احساسات و تعهدات ناخواسته دور شوند.
-
- افراد کوشا می دانند که چگونه و در چه زمانی محدوده ای برای کار خود قائل شوند تا بتوانند به طور مناسب در کنار خانواده و دوستان حاضر بوده و در برنامه های آنان شرکت کنند. معتادان به کار، اجازه می دهند کارشان بیشترین درجه اهمیت را در فهرست امور زندگی آنها پیدا کند. آنان اغلب به خانواده، دوستان و فرزندان خود قول هایی می دهند که به خاطر ضرورت های کاری، این قول و قرارها را زیر پا می گذارند.
-
- افراد کوشا می توانند اشتیاق خود به کار را از بین ببرند، اما معتادان به کار نمی توانند چنین کاری کنند. معتادان به کار حتی اگر در حال ورزش بوده و یا به دیدن نمایش مدرسه فرزند خود رفته باشند، باز هم ذهنی مشغول به کار خواهند داشت. ذهن این افراد مدام به سمت مسائل و مشکلات کاری پر می کشد. ذولفقاری و بابالحوائجی، ۱۳۹۰).
۲-۳-۷) نشانه های افراد معتاد به کار
اولین نشانه اعتیاد به کار از زمانی شروع می شود که فرد در محیط کار خود، برای تثبیت جایگاه خوش و یا نشان دادن شور و شوق خود، ساعات طولانی به کار مشغول است.
دلایل و توجیهات این افراد برای توضیح عادات خود عبارتند از:
-
- من فقط کارم را دوست دارم، کار برای من یک سرگرمی است.
-
- من فقط سخت کار می کنم، چون آدمی کمال گرا هستم. من اصلاً نمی توانم ساعات طولانی بیکار باشم.
-
- من وجدان کاری بالایی دارم.
-
- شغل من ایجاب می کند زیاد کار کنم.
دیگر نشانه هایی که می توان بر اساس آنها معتادان به کار را شناخت، عبارتند از:
-
- خانه آنها مشابه اداره ای کوچک است.
-
- همواره برانگیخته، رقابتی و آماده کار هستند.
-
- کار کردن بیش از هر چیز دیگری آنها را خوشحال می کند.
رابینسون پس از جمع آوری نمونه های موردی و بر اساس تجربه مشاوره ای خود، ۱۰ هشدار دهنده اعتیاد به کار را در میان مراجعان خود شناسایی کرد. او نتیجه گیری کرده است که افراد معتاد به کار، همواره شتاب زده هستند، بیش از حد مشغله دارند، اغلب احساس نیاز می کنند که چندین فعالیت را همزمان انجام دهند و تنها زمانی احساس توفیق می کنند که درگیر چندین کار باشند. این افراد نیاز دارند که همه چیز را در کنترل خود داشته باشند و در واقع به ایفای بازی کنترل می پردازند. آنها در واگذاری کارها به دیگران احساس راحتی نمی کنند و کمک خواستن از دیگران را نشانه ضعف و ناتوانی خود می دانند. ویژگی بسیاری از افراد معتاد به کار این است که از نظر آنها، هیچ چیز، هیچ گاه به اندازه کافی خوب نیست. افراد معتاد به کار، گرایش به برقراری استانداردهایی ناممکن برای عملکرد خود و دیگران دارند، به طوری که گاهی ناکامی و خشم گرفتن بر دیگران، به امری اجتناب ناپذیر برای آنان تبدیل می شود. در مورد نشانه های رفتاری و خلقی معتادان به کار می توان به علائم رفتاری نظیر بدخلقی، بی قراری، بی خوابی، دشواری در کسب آرامش، بیش فعالی، تحریک پذیری، ناشکیبایی، فراموشکاری، مشکل در تمرکز و خستگی اشاره کرد (قامپرلین و چیریستین، ۲۰۰۹).
۲-۳-۸) راه کارهای درمانی
برای معتاد به کار، چرا ترک عادت تا این حد دشوار است؟ پاسخ شاید این باشد که کل هویت و شخصیت او در کار او رنگ و معنا می یابد. پترووسکی (۲۰۰۸)، گفته است سازمان ها از طریق ایجاد شرایطی نظیر اعطای پاداش به رفتارهای زمینه ساز اعتیاد به کار، به طور غیرمستقیم در شکل گیری آنها دخالت دارند. محققان، پیشنهادات زیر را برای کاهش میزان و اثرات اعتیاد به کار ارائه می دهند:
-
- مشخص ساختن کارکنانی که نشانه هایی از اعتیاد به کار در آنها دیده می شود.
-
- ارزیابی میزان اعتیاد به کار در سازمان ها (آیا اعتیاد به کار یکی از مشکلات سازمان است؟).
-
- تنظیم مجدد اولویت های کاری، برنامه های شغلی جایگزین، اطمینان از این که افراد، کار را در زمان مشخص شده ترک می کنند.
-
- ایجاد برنامه های آموزشی.
-
- ایجاد فرهنگ سازمانی با ارزش هایی که بر اهمیت توازن کار خانواده تأکید دارند.
از دیگر راه کارهای مطرح شده می توان به موارد زیر نیز اشاره کرد:
- بپذیرید که پرکاری بیش از حد، نوعی اعتیاد است و به زندگی خانوادگی شما لطمه جدی وارد می آورد. سپس از فاز انکار خارج شوید.