هنگامی که مدت زمان تیمار با هیپوکلریت سدیم ۵/۲% به مدت ۱۵ دقیقه افزایش یافت، اگر چه میزان آلودگی به شدت کاهش یافت ولی بیش از ۷۶% ریزنمونهها از بین رفتند. در مورد تیمار ۵/۷ دقیقه هیپوکلریت سدیم، بیش از ۷۵% ریز نمونهها زنده ماندند و در ضمن بیشترین آلودگی نیز در همین تیمار مشاهده گردید.
در تحقیق شاهپیری و همکاران (۱۳۸۳) هیپوکلریت سدیم ۲/۴% به مدت ۱۰ دقیقه پیشنهاد شده بود در حالیکه با بهره گرفتن از این تیمار در پژوهش حاضر بیش از ۹۰% نمونهها از بین رفتند. بنابراین برای داشتن ریزنمونههای با حداقل آلودگی و حداکثر زندهمانی بهتر است از ضدعفونی با هیپوکلریت سدیم ۵/۲% استفاده شود و نوع رقم تاثیری در این زمان ندارد. نکته قابل توجه این است که حد بهینه ضدعفونی بسته به بافت نمونه، سن فیزیولوژیکی، میزان آلودگی و شرایط سلامت گیاه و محیطی که در آن قرار دارد فرق می کند.
۵-۲- آزمایش ۲: بررسی اثر ۲iP بر روی رشد و نمو گیاهچه:
نتایج بدست آمده از آزمایش بررسی اثر هورمون ۲iP بر روی رشد و نمو گیاهچه نشان داد که، تیمار یک یا محیط کشت فاقد هورمون ۲iP از لحاظ تمامی صفات اندازه گیری شده در این آزمایش بطور نسبی نسبت به سایر تیمارها (محیط کشت حاوی هورمون ۲iP) دارای برتری میباشد و نوع رقم تاثیری بر نتایج حاصل نداشت. حصول برتری نسبی محیط کشت فاقد هورمون ۲iP دلیلی برای عدم استفادهی این هورمون در مرحله بعد (مرحله بررسی اثر متقابل هورمونهای برتر بر روی رشد و نمو گیاهچههای حاصل از ریزنمونههای گرهای) گردید.
با توجه به اینکه هورمون ۲iP تاثیر مثبتی بر روی پرآوری ارقام مختلف گیاه سیبزمینی نداشت، همچنین با توجه به هزینه بالای تهیه این هورمون نسبت به دیگر هورمون هم خانواده خود (BAP)، که بر طبق آزمایشهای انجام شده تاثیرهای مثبتی بر روی پرآوری ارقام سیبزمینی داشت، استفاده از این هورمون برای افزایش ریزازدیادی در گیاه سیبزمینی پیشنهاد نمیگردد.
۵-۳- آزمایش ۳: بررسی اثر BAP بر روی رشد و نمو گیاهچه:
نتایج بدست آمده از آزمایش بررسی اثر هورمون BAP بر روی رشد و نمو ریزنمونههای گرهای نشان داد که، تیمار دوم (محیط کشت حاوی ۵/۰ میلیگرم در لیتر BAP) در مجموع از لحاظ تمامی صفات اندازه گیری شده نسبت به سایر محیطها حاوی غلظتهای متفاوت این هورمون و همچنین محیط کشت بدون هورمون دارای برتری میباشد و نوع رقم تاثیری بر آن نداشت که با نتایج حاصل از تحقیقات تاور و همکارانش (۱۹۸۵) تطابق داشت. در تحقیقی یوسف و همکارانش نیز محیط کشت مناسب برای رشد گیاهچه سیبزمینی رقم اسپونتا[۱۴۸] را محیط کشت حاوی ۵/۰ میلیگرم BAP بیان داشتند (یوسف[۱۴۹] و همکارانش، ۱۹۹۷).
برتری محیط کشت حاوی غلظت ۵/۰ میلیگرم در لیتر BAP دلیلی برای استفادهی این هورمون در مرحله بعد (مرحله بررسی اثر متقابل هورمونهای برتر بر روی رشد و نمو گیاهچههای حاصل از ریزنمونههای گرهای) گردید (شکل ۵-۲). علاوه بر محیط کشت حاوی غلظت ۵/۰ میلیگرم در لیتر BAP محیط کشتهای تیمار اول فاقد هورمون و محیط کشت تیمار سوم حاوی غلظت ۱ میلیگرم در لیتر BAP که در رتبه پایینتر قرار داشتند برای بررسی بیشتر و دقیقتر برای انجام آزمایشهای اثر متقابل بر روی گیاهچه انتخاب گردیدند. رقم ساوالان در غلظت ۵/۰ میلی گرم در لیتر BAP بهترین عملکرد ریزازیادی را در بین ارقام و غلظتهای مختلف دارا بود.
شکل ۵-۲) مقایسه رشد و نمو گیاهچه حاصل از ریزنمونههای گرهای رقم آگریا تحت تاثیر هورمون BAP. (A) فاقد هورمون. (B) غلظت mg.l-1 ۵/۰. © غلظت mg.l-1 ۱.
۵-۴- آزمایش ۴: بررسی اثر CCC بر روی رشد و نمو گیاهچه:
نتایج بدست آمده از آزمایش بررسی اثر هورمون CCC بر روی رشد و نمو ریزنمونههای گرهای نشان داد که، تیمارهای حاوی هورمون CCC از نظر تمامی صفات اندازه گیری شده در این آزمایش نسبت به محیط کشت فاقد هورمون برتری نداشته و این امر سبب حذف هورمون CCC از ورود به آزمایشهای مرحله اثرمتقابل گشت. نتایج حاصل با نتایج اطرشی و همکارانش (۱۳۸۹) تطابق داشت.
۵-۵- آزمایش ۵: بررسی اثر GA3 بر روی رشد و نمو گیاهچه:
نتایج بدست آمده از آزمایش بررسی اثر هورمون GA3 بر روی رشد و نمو ریزنمونههای گرهای نشان داد که، تیمار سوم (محیط کشت حاوی ۶/۰ میلیگرم در لیتر GA3) نسبت به سایر تیمارها عملکرد بهتر در رشد و نمو گیاهچههای حاصل از ریزنمونههای گرهای دارد (شکل ۵-۳).
برتری محیط کشت حاوی غلظت ۶/۰ میلیگرم در لیتر GA3 دلیلی برای استفادهی این هورمون در مرحله بعد (مرحله بررسی اثر متقابل هورمونهای برتر بر روی رشد و نمو گیاهچههای حاصل از ریزنمونههای گرهای) گردید. علاوه بر محیط کشت حاوی غلظت ۶/۰ میلیگرم در لیتر GA3 محیط کشت تیمار اول (فاقد هورمون) که در رتبه دوم برتری عملکرد قرار داشت برای بررسی بیشتر و دقیقتر برای انجام آزمایشهای اثر متقابل بر روی گیاهچه انتخاب گردید. تیمار پنجم غلظت سوم انتخابی برای آزمایشهای تاثیر متقابل هورمونها بر روی رشد گیاهچه بود. این انتخاب اگر چه تیمار چهارم عملکرد بهتری داشت به این دلیل انجام شد:
-
- هنگام ورود غلظتها به نرم افزار Design Expert برای طرح رویه پاسخ میبایست دو کران بالا و پایین نسبت به غلظت برتر را وارد نماییم بطوری که غلظت برتر درست در میانه قرار گیرد.
-
- الگوریتم این نرمافزار طوری طراحی شده که سایر غلظتهای موجود در رنج کران بالا و پایین را نیز در نظر میگیرد.
-
- با توجه به این که تیمار یک یا محیط کشت فاقد هورمون نسبت به تیمار چهار برتر میباشد این محیط انتخاب و متناسب با آن تیمار پنجم انتخاب گردید. حضور محیط کشت بدون هورمون سبب بررسی اثرهای متقابل بین دو هورمون نیز میشد.
شکل ۵-۳) مقایسه رشد و نمو گیاهچه حاصل از ریزنمونههای گرهای رقم ساوالان تحت تاثیر هورمون GA3. (A) فاقد هورمون. (B) غلظت mg.l-1 ۶/۰. © غلظت mg.l-1 ۲/۱.
۵-۶- آزمایش ۶: بررسی اثر Picoloram بر روی رشد و نمو گیاهچه:
تولید کالوس در همه غلظتهای هورمون Picoloram نشان میدهد که استفاده از این هورمون جهت کالوسزایی در گیاه سیبزمینی مطلوب میباشد اما هنگام استفاده از هورمون Picoloram باید توجه داشت که افزایش استفاده از این هورمون در محیط کشت جهت کالوسزایی بیشتر احتمال ایجاد تنوع سوماکلونال در بافت کالوس ایجادی را افزایش میدهد (شکل ۵-۱).
با توجه به نتایج سایر محققین شاهپیری و همکاران (۱۳۸۳) و رستمی و همکاران (۱۳۸۷) که به بررسی اثر غلظتهای مختلف ۲,۴-D بر روی کالوسزایی گیاه سیبزمینی پرداختند پیشنهاد میگردد که سایر محققین با طراحی آزمایشی به بررسی مقایسه ای اثر این دو هورمون بر روی کالوسزایی گیاه سیبزمینی پرداخته و مشخص نمایند که کدام یک از این دو هورمون به لحاظ کالوسزایی در گیاه سیبزمینی مطلوبتر میباشند. فاکتورهایی که میتوانند در این آزمایش مورد مورد بررسی قرار گیرند وزن تر و خشک کالوسها و سلامت آنها میباشند.
شکل ۵-۴) مقایسه کالوسزایی حاصل از ریزنمونههای گرهای در حضور غلظتهای گوناگون هورمون Picoloram. (A) غلظت mg.l-11. (B) غلظت mg.l-12. © غلظت mg.l-13. (D) غلظت mg.l-14. (E) غلظت mg.l-15. (F) غلظت mg.l-16.
۵-۷- آزمایش ۷: بررسی اثر NAA بر روی رشد و نمو گیاهچه:
یکی از فاکتورهای مهم در در انتخاب گیاهچه مطلوب وضعیت مناسب ریشه در گیاهچه میباشد که این مهم با بهره گرفتن از هورمونهای خانواده اکسین قابل حصول میباشد. هورمون NAA یکی از مهمترین هورمونهای خانواده اکسین میباشد که باعث افزایش تعداد و طول ریشه میگردد.
نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که حضور هورمون NAA در محیط سبب افزایش معنیدار تعداد و طول ریشه نسبت به محیط کشت فاقد این هورمون گردیده و نوع رقم تاثیر بر آن نداشت. با توجه به این که بین محیطهای کشت دارای غلظتهای مختلف هورمون NAA تیمارهای دوم و ششم به لحاظ تعداد و طول ریشه برتر میباشند و نظر به اینکه تیمار دوم از لحاظ سایر صفتهای اندازه گیری شده نسبت به تیمار ششم دارای برتری میباشد به عنوان غلظت برتر معرفی میگردد. همچنین به منظور امکان بررسی اثرهای متقابل بین دو هورمون در مرحله تاثیر متقابل محیط کشت فاقد هورمون نیز به عنوان تیمار دیگر انتخاب و برای رعایت تناسب کران بالا و پایین برای اجرای طرح رویه پاسخ در مرحله بعد به عنوان سومین غلظت مطلوب محیط کشت دارای غلظت هورمون ۰۶/۰ میلیگرم در لیتر NAA (تیمار سوم) انتخاب گردید.
شکل ۵-۵) مقایسه ریشهزایی ریزنمونههای گرهای بین محیط کشت فاقد هورمون و محیط کشتهای دارای هورمون NAA. از سمت راست به چپ به ترتیب محیط کشت فاقد هورمون، غلظت ۰۳/۰ میلیگرم NAA و غلظت ۰۶/۰ میلیگرم NAA.
۵-۸-آزمایش ۸: بررسی اثر متقابل هورمونهای برتر بر روی رشد و نمو گیاهچه:
با توجه به نتایج بهینهسازی تیمارهای آزمایش، محیط کشت مناسب برای تولید گیاهچه از ریزنمونههای گرهای برای رقم ساوالان محیط کشت MS همراه با غلظت ۱۹/۱ میلی گرم در لیتر GA3 و ۰۶/۰ میلیگرم در لیتر NAA (نمودار ۵-۱)، برای رقم سانته محیط کشت MS همراه با غلظت ۲۰/۱ میلی گرم در لیتر GA3 و ۰۶/۰ میلیگرم در لیتر NAA (نمودار ۵-۲)، برای رقم آگریا محیط کشت MS همراه با غلظت ۲۰/۱ میلی گرم در لیتر GA3 و ۰۶/۰ میلیگرم در لیتر NAA (نمودار ۵-۳) و برای رقم مارکیز محیط کشت MS همراه با غلظت ۰۶/۰ میلیگرم در لیتر NAA (نمودار ۵-۴) پیشنهاد میگردد.
نتایج حاصل از این آزمایش با نتایج تاور و همکارانش (۱۹۸۵) مطابقت نداشت. در آزمایش تاور و همکارانش استفاده از محیط کشت حاوی ۵/۰ میلیگرم در لیتر BAP، ۴/۰ میلیگرم در لیتر GA3 و ۰۱/۰ میلیگرم در لیتر NAA به عنوان محیط کشت بهینه برای تولید گیاهچه معرفی شده بود این در حالی است که در آزمایش انجام شده استفاده از سه هورمون داخل محیط کشت موجب گیج شدن گیاه و نداشتن رشد مطلوب آن گردید. همچنین تاور و همکارانش محیط کشت بهینه برای رشد گیاهچه سیبزمینی را محیط فوق معرفی نمودند در صورتی که در آزمایش انجام شده هر رقم برای رشد بهینه نیاز به محیط کشت جداگانه مخصوص به خود داشت.
هورمون BAP زمانی که به عنوان تنها هورمون مورد استفاده در آزمایش بکار گرفته می شود سبب افزایش رشد گیاهچه و شاخهزایی میگردد اما هنگامی که به صورت اثر متقابل با دیگر هورمونها از آن استفاده شد موجب کاهش در رشد گیاهچه گردید. اثرات متقابل هورمون GA3 و هورمون NAA سبب افزایش رشد و شاخهزایی در گیاهچه گردید. ریشهزایی در محیط حاوی هورمونهای NAA و GA3 نسبتا مطلوب ولی حضور هورمون BAP در محیط کشت مانع ریشهزایی شد (شکل ۵-۶ و ۵-۷).
مقایسه رشد گیاهچه در محیطهای بهینه شده بین ارقام مختلف نشان میدهد که رقم ساوالان با مطلوبیت ۸۱۳/۰ بیشترین رشد گیاهچه را در بین ارقام مختلف دارا میباشد. پس از رقم ساوالان ارقام آگریا با مطلوبیت ۶۸۳/۰، مارکیز با مطلوبیت ۵۶۸/۰ و در آخر رقم سانته با مطلوبیت ۵۲۲/۰ قرار دارند (شکل ۵-۸).
شکل ۵-۶) مقایسه رشد ریشه رقم آگریا. A: محیط کشت حاوی GA3 و NAA، B: محیط کشت حاوی BAP، GA3 و NAA، C: محیط کشت حاوی BAP و NAA، D: محیط کشت حاوی BAP و GA3.
شکل ۵-۷) مقایسه رشد گیاهچه رقم ساوالان. A: محیط کشت حاوی GA3 و NAA، B: محیط کشت حاوی BAP، GA3 و NAA، C: محیط کشت حاوی BAP و NAA، D: محیط کشت حاوی BAP و GA3.
شکل ۵-۸) مقایسه رشد و نمو گیاهچه ارقام مختلف سیبزمینی. A: رقم ساوالان، B: رقم سانته، C: رقم آگریا و D: رقم مارکیز.
نمودار۵-۱) نمودار بهینهسازی اثر متقابل هورمونها بر روی رشد و نمو گیاهچه رقم ساوالان
نمودار۵-۲) نمودار بهینهسازی اثر متقابل هورمونها بر روی رشد و نمو گیاهچه رقم سانته
نمودار۵-۳) نمودار بهینهسازی اثر متقابل هورمونها بر روی رشد و نمو گیاهچه رقم آگریا
نمودار۵-۴) نمودار بهینهسازی اثر متقابل هورمونها بر روی رشد و نمو گیاهچه رقم مارکیز
۵-۹- آزمایش ۹: بررسی اثر ۲iP بر روی تولید ریزغده:
از بین صفتهای اندازه گیری شده مرحله ریزغده مهمترین صفت جهت انتخاب محیط کشت برتر مربوط به تعداد ریزغده در هر گیاهچه میباشد و سایر صفتها در جایگاه بعدی اهمیت قرار میگیرند. نتایج بدست آمده از آزمایش بررسی اثر ۲iP بر روی تولید ریزغدههای حاصل از کشت گیاهچه نشان داد که محیط کشت فاقد هورمون ۲iP از نظر صفت تولید تعداد ریزغده در هر گیاهچه دارای برتری نسبی نسبت به محیطهای کشت دارای هورمون ۲iP بود و همچنین از نظر سایر صفات نیز تفاوت معنیداری با محیطهای کشت دارای هورمون ۲iP نداشت. بنابراین نتایج هورمون ۲iP هورمون مناسب برای ورود به مرحله تاثیر متقابل تشخیص داده نشد.