درصد
۰
۶۰
۴۰
۰
۱۰۰
منبع : نگارنده ۱۳۹۳
شکل ۴-۱۸ همسازی فضاهای آموزشی و فرهنگی با اقلیم در شهر لنگرود منبع: نگارنده
رویکردی نو در طراحی مدرسه
تمام مکانهایی که انسان برای تامین خواسته خود در فراگیری، از آنها استفاده می کند مدرسه نام دارد و این مکانها، تنها برای یادگیری و آموختن عقاید و نظریات نمیباشند بلکه برای فهم و ادراک دلایل وجود هر چیز و مناسبتهای دو جانبه و روابط بین انسان و طبیعت نیز مورد استفاده قرار میگیرند.”
به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان، معماری با قدمتی به اندازه تاریخ انسان، به عنوان بخش مهمی از فرهنگ، نقش اساسی در شکل گیری و تکامل بشر بر عهده دارد. در این میان، معماری فضاهای آموزشی که دوره زمانی نسبتا طولانیتری از عمر انسانها را در خود جای می دهند، سهم بسزایی در این روند دارند. چراکه ویژگیهای خاص محیطی متاثر از هر دو مقوله معماری و آموزش نظیر نور، رنگ و …، به ویژه تاثیر فضای آموزشی بر کیفیت آموزش و رفتار دانش آموزان و معلمان، سبب رابطهای بسیار تنگاتنگ میان معماری و آموزش شده است. والتر گروپیوس (Walter Gropius) در این مورد میگوید: “اگر محیط آموزشی بخواهد زمینهای ثمربخش برای نسل آینده باشد، محیط و ساختمانهایش میبایست خلاقه باشند، نه تقلید شده. محیطی محرک برای آزادکردن اندیشه و بیان خلاقه، به همان اندازه روش تدریس دارای اهمیت است.”
گروه معماری Future Systems که در سال ۱۹۷۹ توسط Jan Kaplickyو Amanda Levete شکل گرفته است و در طرحهای خود عمدتا رویکردی تکنولوژیکی همراه با نگاهی به طبیعت را دنبال می کنند، پروژهای تحت عنوان World Classrooms را در راستای ایجاد شرایط محیطی جدیدی برای آموزش و یادگیری، فارغ از پیچیدگیهای سنتی مراکز آموزشی و مدارس، طراحی نموده اند. آنها معتقدند که: “کیفیت محیطی که فرد در آن آموزش میبیند یعنی عواملی چون فضا، رنگ، نور و صدا، و میزان لذت وی از آن فضا، بر کیفیت یادگیری موثر است.”
همچین آنها در خصوص رویکردشان در طراحی World Classrooms میگویند:
“به نظر ما کلاسهای آینده در ضمن اینکه میبایست برای دانش آموزان محیطی آرام و راحت باشند، باید به آنها اجازه یادگیری به شیوه خود را نیز بدهد. برای رسیدن به این هدف، میبایست طرح (فضای آموزشی) قادر باشد خود را با انواع شیوه های آموزشی وفق دهد. مسلما چنین محیط آموزشی، نقش سنتی استاد ـ شاگردی را نیز به چالش میکشد و موجب ایجاد انگیزه برای اندیشه های خلاقانه و فراهم آوردن تجربه های جدیدی برای همه دست اندرکاران امر آموزش می شود.”
هرکدام از این واحدهای آموزشی کپسولمانند (school-capsules)، با مساحت ۱۰۰ مترمربع و به همراه امکانات لازم برای یک فضای آموزشی با گنجایش حداکثر ۳۰ نفر دانش آموز طراحی شده اند. پوسته بیرونی طرح از جنس GRP (Glass Reinforced Plastic) میباشد که با بهره گرفتن از طرحهای دانش آموزان هر واحد، روی پوسته طراحی و نقاشی می شود. تاکنون دو نمونه از این واحد آموزشی، یکی برای دوره ابتدایی و دیگری برای دوره دبیرستان درRichmond اجرا شده اند.
فضای معماری مدرسه
اگر محیط آموزشی بخواهد زمینه ای ثمربخش برای نسل آینده باشد، ساختمانهایش می بایست خلاقانه باشند, نه تقلید شده. محیطی محرک برای آزاد کردن اندیشه و بیان خلاقه.Walter Gropius
یکی از عوامل موثر تربیتی در آموزش و پرورش نوین, چگونگی فضای معماری مدرسه است. معلم,
کتاب, دانش آموزان, روش های تدریس, مدیریت آموزشی و خانواده از جمله عواملی هستند که معمولا
در فرایند یادگیری موثر تلقی گشته و مورد بررسی و کندوکاو قرار می گیرند. درحالی که درتعلیم و
تربیت جدید, فضای آموزشی و فیزیکی مدرسه نه تنها یک محیط خشک و بی روح و فاقد تاثیر در
فرایند یادگیری محسوب نمی گردد, بلکه بعنوان یک عامل زنده و پویا در کیفیت فعالیتهای آموزشی و
تربیتی دانش آموزان ایفای نقش می کند.
در و دیوار مدرسه نیز همانند علم و کتاب, برای دانش آموزان حامل پیام هستند و با کودکان و
نوجوانان سخن می گویند. دیوارهای بلند و ضخیم, راهروهای تنگ و طویل محصور بودن و زندانی
گشتن را القا می کند و محیط پر گل و سر سبز, کلاسهای تمیز و دارای رنگ مناسب و دلنشین,
آرامش و نشاط را تلقین می کند.
فرم ساختمان در رابطه با اقلیم
شکل ساختمان می تواند تاثیر زیادی در هماهنگ ساختن اقلیم و نیز در تعدیل انتقال شرایط بحرانی
هوای خارج به داخل ساختمان داشته باشد. برای پی بردن به نقشی که شرایط گرمایی هر منطقه(دمای
هوا و شدت تابش آفتاب) در شکل دادن به ساختمانهای آن منطقه دارد, باید نسبت اهمیت هر یک از
عوامل را مشخص نمود. اما به طور کلی می توان چنین گفت که شدت زیاد تابش آفتاب باعث
کشیدگی ساختمان در جهت محور شرقی و غربی می گردد.
در تعیین مناسب ترین فرم ساختمان باید به این نکته توجه نمود که بهترین شکل ساخنمان شکلی
است که کمترین مقدار حرارت(کالری) را در زمستان از داده است و در تابستان نیز کمترین مقدار
حرارت را از آفتاب و محیط اطراف خود کسب نماید. در این رابطه ساختمان با پلان مربع بهترین فرم
شناخته شده است. این عقیده براساس این واقعیت قرار دارد که چنین شکلی کمترین سطح خارجی را
در برابر بیشترین حجم ارائه می دهد. البته این عقیده در مورد ساختمانهای قدیمی که عموما پنجرههایی کوچک داشته و به همین دلیل نفوذ آفتاب به داخل آنها قابل چشم پوشی است صادق می باشد.
اما در مورد ساختمانهای معاصر با قسمتهای شیشه خور بزرگ نمی توان چنین حکمی صادر کرد. در
مورد این ساختمانها بهترین فرم را بایستی با توجه به تاثیری که دمای هوا و تابش آفتاب بر هوای