در این پژوهش سعی بر آن است تا مهارتهای مدیریتی مدیران و همچنین رضایت شغلی کارکنان با توجه به مهارتهای مدیریتی مدیران سنجیده شود و تاثیر مهارتهای مدیریتی بر روی رضایت شغلی کارکنان مورد بررسی قرار گیرد.
2-1 اهمیت تحقیق:
نظر به اینکه در شکل گیری و پیشبرد رسالت و اهداف هر سازمانی مهارتهای مدیریتی یکی از عوامل اصلی میباشند, شناسایی و تجزیه و تحلیل این مهارتها بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرد.(کتز و رابرت, 1375)
تحولات مدیریتی در دو دهه اخیر و حضور سازمانها در دنیای رقابتی و پیچیده امروز این نکته را یادآور می شود که مدیریت نیز به مانند سایر علوم نیازمند مهارت و تخصص ویژه است .(استونر, جیمز, ادوارد و فریمن, 1375)
درسالهای اخیر پژوهشهای زیادی در خصوص رضایت شغلی و رابطه آن با ارتباط اثربخش و سایر عوامل موثر در رضایت شغلی انجام گرفته است ,مهارتهای مدیران و رفتار سازمانی می تواند در رضایت شغلی کارکنان نقش مهمی ایفا کند , مدیر می تواند با ایجاد زمینه روابط موثر در سازمان انگیزه و رغبت شغلی کارکنان را افزایش دهد.(رابینز, 1381)
رضایت شغلی به افزلیش بهره وری , تعهد سازمانی , سلامت فیزیکی و ذهنی فرد منجر می شود و در نتیجه روحیه فرد بالا رفته و از زندگی خود راضی می شود و در صدد کسب مهارتهای جدید شغلی بر می آید و در نهایت عملکرد او نیز ارتقا می یابد.که این امر افزایش بهره وری سازمان را بهمراه خواهد داشت.بنابراین پژوهشگر در نظر دارد تاثیر مهارتهای مدیریتی بر رضایتمندی کارکنان را مشخص نموده ودر شناسایی مهارتهای پویا و موثر بر رضایتمندی کارکنان گامی مهم در جهت بهره وری سازمان برداشته شود.
1-3 اهداف
هدف کلی:
تعیین رابطه بین مهارتهای مدیریتی مدیران با رضایت شغلی کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس
اهداف اختصاصی:
1- تعیین رابطه بین مهارت انسانی مدیریتی با رضایت شغلی کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس
2- تعیین رابطه بین مهارت ادراکی مدیریتی با رضایت شغلی در دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس
3 - تعیین رابطه بین مهارت فنی مدیریتی با رضایت شغلی در دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس
-
- 4 سوالات تحقیق
1-آیا بین مهارت انسانی مدیریتی با رضایت شغلی کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس رابطه وجود دارد؟
2- آیا بین مهارت ادراکی مدیریتی با رضایت شغلی کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس رابطه وجود دارد؟
3- آیا بین مهارت فنی مدیریتی با رضایت شغلی کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس رابطه وجود دارد؟
-
- 5 تعریف نظری واژه ها:
مهارتهای مدیریتی : رابرت کاتز مهارتهای مورد نیاز مدیران را به صورت فنی , انسانی و ادراکی طبقه بندی کرده است.مهارت به توانایی های قابل پرورش شخص که در عملکرد و ایفای وظایف منعکس می شود اشاره می کند.
مدیران: منظور از مدیران, مدیران شاغل در معاونت توسعه و مدیریت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی میباشد .
مهارت فنی : یعنی دانایی و توانایی در انجام وظایف خاص که لازمه آن ورزیدگی در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است.مهارت فنی از طریق تحصیل کارورزی و تجربه حاصل می شود.مدیران معمولا این مهارت ها را طی دوره های کارورزی فرا میگیرند, نظیر دانش , روش های برنامه ریزی, بودجه بندی , کنترل, حسابداری , امورمالی, کارگزینی و غیره.ویژگی بارز این مهارت این است که به بالاترین درجه شایستگی و خبرگی در آن می توان دست یافت.(علاقه بند,1374)
مهارت انسانی : منظور دارا بودن توانایی و قدرت کارکردن با مردم , در انجام کار به وسیله آنان است.در این نوع از مهارت مدیران قادرند انگیزه های کارکنان را دریابند و از محرک ها و نیازهای آنان در رهبری موثر بهره گیرند.(صافی, 1373)
مهارت ادراکی : یعنی توانایی درک پیچیدگی های کل سازمان و تصور همه عناصرو اجزای تشکیل دهنده کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد در سیستم , به عبارت دیگر توانایی درک و تشخیص اینکه
کارکرد های گوناگون سازمان به یکدیگر وابسته هستند و تغییر در هر یک از بخشها , الزاما بخش های دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد.(علاقه بند, 1389)
رضایت شغلی : رضایت شغلی مجموعه ای از احساسات سازگار نسبت به شغل است , این احساس زمانی حاصل می شود که خواسته ها, نیازها, آرزوها و تجربه هایی که شاغل هنگام ورود به سازمان با خود دارد , از طریق شغل برآورده شود , بدین گونه که بین توقعات شاغل و برآورده شدن آنها توازن برقرار میشود. در نتیجه شاغل نگرشی مثبت به شغل پیدا می کند که موجب رضایت او می گردد.(دیویس, کیت و نیواستورجان 1370)
کارکنان: منظور ازکارکنان ,کارکنان شاغل در معاونت توسعه و مدیریت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی میباشد.
-
- 6 تعریف عملیاتی واژه ها:
مهارتهای مدیریتی: منظور از مهارتهای مدیریتی همان چیزی است که پرسشنامه مهارتهای مدیریتی اندازه گیری می کند.
رضایت شغلی : منظور از رضایت شغلی همان چیزی است که به وسیله پرسشنامه رضایت شغلی اندازه گیری شده است.
فصل دوم
مبانی نظری پژوهش ومروری بر تحقیقات انجام شده
2-1 مبانی نظری پژوهش
2- 1- 1 تعریف مدیریت
از مدیریت تعاریف متعددی ارائه شده است و عمدتا آن را شامل «برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت و رهبری، کنترل و نظارت» دانستهاند، اما با توجه به تحولات چندساله اخیر و نظر به اینکه توجه به اخلاقیات و منابع انسانی در مدیریت امروز جایگاه خاصی پیدا کرده است، تعریف زیر برای مدیریت در شرایط حاضر، مناسب تر به نظر میرسد. از نگاه برخی صاحبنظران، مدیریت ترکیبی از علم و هنر برای پدید آوردن محیطی مناسب می باشد، که در آن همفکری و همکاری با دیگران به منظور شکل دادن به فرایندی کارساز امکان پذیر می گردد و همچنین طی آن، استفاده بهینه از منابع، برای عرضه خدمات یا کالاهایی قابل رقابت، جهت جلب رضایت متقاضیان آن ها، با پرهیز از بروز هرگونه عواقب نامطلوب تحقق مییابد. (رحمان سرشت،1384: 4)
مگینسون (1)، موسلی (2) و پیتری (3) نیز مدیریت را، کار کردن با منابع انسانی، منابع مالی و منابع فیزیکی، جهت دستیابی به اهداف سازمان توسط برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل عملیات، معرفی نمودهاند. (میرابی، 1382: 10 و 11).
اما مدیریت از نظر روزابث موس کانتر (4) مدرس دانشگاه هاروارد: عبارتست از عمل توازن بین فعالیتهای مختلف شرکت: کاهش فعالیت ها و افزایش فعالیتها. حذف فعالیتهای زاید و ساختن فعالیتهای مرتب به طور همزمان، انجام کارهای بیشتر در زمینه های جدید با منابع کمتر (کاتلر، 1385: 142).
در خصوص اهمیت مدیریت در زندگی اجتماعی نیز، پیتر دراکر (5) گفته است: «مدیریت موثر جز منابع اصلی توسعه ملتها شده و مهمترین منبع برای توسعه ملتها محسوب می شود» لذا اعمال مدیریت توسط مدیر در موفقیت یک سازمان نقش بسزایی دارد، هرچه سازمان پیچیده تر باشد، نقش مدیریت دشوارتر خواهد شد. به عبارت دیگر مدیریت یعنی تصمیم گیری در زمان مناسب، با افراد مناسب در جایی که فعالیت در آن جریان دارد(میرابی، 1382: 10).
2-1- 2 تعریف رضایت شغلی
تلاش کلاسیکها برای تعاریف رضایت شغلی در سال 1925 توسط هاپاک آغاز شد. گرچه از قبل مطالعاتی در این زمینه انجام گرفته بود اما به دلیل پراکندگی و عدم انسجام مفهومی این مطالعات نتایج مثبت و جامعی به بار نیاورد.هاپاک در باره دشواری فرمول بندی یک تعریف کامل به دلیل معلومات محدود آن زمان درباره رضایت شغلی هشدار داد با وجود این رضایت شغلی را به عنوان ترکیبی از عوامل روان شناختی , فیزیولوژیکی و محیطی تعریف کرد که باعث می شود فرد اظهار کند ” من از شغل خود رضایت دارم".
هاپاک می گوید رضایت شغلی مفهومی پیچیده و چند بعدی است که با عوامل روانی , اجتماعی و جسمانی ارتباط دارد تنها یک فرد شاغل در لحظه معینی از زمان از شغل احساس رضایت کند و به دیگران بگوید که از شغل خود راضی است و از آن لذت می برد فرد با تاکیدی که بر اثر عوامل مختلف از قبیل میزان درآمد , ارزش اجتماعی شغل, شرایط محیط کار و سود اشتغال در زمان های متفاوت دارد به طریق گوناگون احساس رضایت از شغلی می کند (شفیع آبادی , 1374 )
گینزبرگ و همکارانش (1951)رضایت شغلی را از دیدگاه های گوناگون مورد توجه قرار داده و به دو نوع رضایت شغلی اشاره می کند.