بانک اطلاعات
شرکتها و مؤسسات تجاری
بانک اطلاعات شهروندان
عملکردهای مشترک (افقی)
پرداخت الکترونیکی
پروندههای الکترونیکی
تدارک الکترونیکی
سایر خدمات
دادگستری
توسعه
تجارت و بازرگانی و صنعت
کشاورزی
آموزش
رفاه اجتماعی
عملکردها و سیاستهای اجرایی اقتصاد و دارایی و مالیات
بنابراین دولت الکترونیکی عبارت است از کاربرد فناوری اطلاعات در راستای ارتقای کارایی، اثربخشی، شفافیت تبادلات و تعاملات اطلاعاتی بین دولتها و همچنین درون دولت شامل سطوح مختلف ادارات دولتی اعم از محلی، شهری یا در سطح کشور، تبادلات و تعاملات اطلاعاتی دولت و شهروندان و در آخر تبادلات و تعاملات اطلاعاتی دولت و بنگاههای تجاری است. دولت الکترونیکی بهعنوان یکی از اصلیترین مباحثی است که در چند سال اخیر مطرح شده و دولتها و سازمانها برای موفقیت و بقا نیاز به پیاده سازی آن دارند از طرف دیگر مفهوم شهروند الکترونیکی مطرح میگردد. شهروند الکترونیکی به افرادی اطلاق میشود که مهارت استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات شامل رایانه، اینترنت، تلفن همراه و سایر ابزارهای نوین در حوزه خدمات الکترونیکی را داشته باشد و بتواند از این ابزارها در جهت انجام امور زندگی روزمره خود مانند ثبتنام در موارد مختلف، خرید و فروش در بازارهای مجازی و فروشگاههای الکترونیکی، انجام امور بانکی، تماس با ادارات و ارگانها، بازاریابی و تبلیغات، شرکت در حراجی و مناقصات الکترونیکی، شرکت در نظرسنجی، رأیگیری الکترونیکی و سایر امور زندگی استفاده نمایند. تجارت الکترونیکی نهتنها بر تکتک سازمانها و محصولات آن ها تأثیر میگذارد بلکه بر کل صنعت نیز تأثیرگذار است علاوه بر این یکی دیگر از مزایای مهم تجارت الکترونیکی اصلاح زنجیره تأمین و عرضه محصولات (کالا و خدمات) میباشد. [۳] علاوه بر مورد مذکور امروزه سازمانها دریافتهاند که هیچچیز بهاندازه دانش نمیتواند آن ها را در دنیای رقابتی حفظ نماید و دانش بهعنوان یک منبع اساسی برای کسب موفقیت سازمان به شمار میآید. [۴] لذا بیش از هر چیز کارکنان سازمان بهعنوان صاحبان دانش و مهمترین سرمایه سازمان مورد توجه قرار گرفتهاند. مدیریت دانش به عنوان ابزاری که میتواند دانش موجود در زنجیره تأمین محصول (کالا یا خدمات) را گردآوری کرده و نظم و پویایی بخشد و سپس در کل زنجیره تأمین اشاعه دهد، اهمیت یافته است. این امر ما را بر آن داشت تا نقش چرخه مدیریت دانش را در راستای بهبود بهرهوری (کارایی و اثربخشی) زنجیره تأمین تجارت الکترونیکی G2C مورد پژوهش قرار دهیم، اما با توجه به اینکه اکثر پژوهشها در چند سال اخیر متمرکز بر بررسی نقوش مختلف مدیریت دانش بر زنجیرههای تأمین غیر از تجارت الکترونیکی G2C بوده است و همچنین بهطور اخص پژوهشهای سالهای اخیر در حوزه تجارت الکترونیکی، بیشتر متمایل به تجارت الکترونیکی B2B و B2C میباشد لذا توجه شایسته به این حوزه از دانش نگردیده است. بنا به دلایل ذکرشده، سابقه و پیشینه پژوهش بهطور اختصاصی در حوزه مدیریت دانش زنجیره تأمین تجارت الکترونیکی G2C در دسترس نمیباشد و این پژوهش، پیشینه حوزههای نام برده را به طور مجزا مورد نقد و بررسی قرار داده و از نتایج آن ها در پژوهش جاری استفاده و در جهت برطرف نمودن کاستیهای موجود، راهکارهایی نیز ارائه نموده است که در فصل دوم به طور کامل تشریح گردیده است.