(۲-۱۴-۳)- سود(بهره)بانکی:
“سود یا بهره دارای مشخصه های زیر است:
۱-در قرارداد وام تعیین می شود
۲- پرداخت قطعی وتضمین درزمان حال صورت می گیرد
۳- بازپرداخت، مشروط به مازاد است (درقرارداد وام شرط می کنند بازپرداخت با یک توفیر یا مازاد همراه باشد).
۴- وام دهند خودرا ازمبلغ وام جدا می کند ومالکیت وجوه را به وام گیرنده انتقال می دهد در نتیجه برای مصرف وام مهم نیست بلکه بازگشت اصل وفرع وام مهم است.
۵- موعد ها مشخص است.
البته درعمل بازپرداخت هم با ضمانت های لازم تقریبا قطعی ومطمئن است.” (رجائی سید کاظم ماهیت بهره وکارائی اقتصادی ص۱۲۶،۱۳۸۵)
(۲-۱۴-۳-۱)-کارکرد نرخ های بهره در اقتصاد:
امروزه بانک های مرکزی از طریق ابزار های مستقیم وغیر مستقیم نظیر ذخایر قانونی تسهیلات اضافه برداشت، سقف اعتباری وهمچنین ابزارهای تعادل دربازار از قبیل عملیات بازار باز، تنزیل مجدد
، سیاست های عقیم سازی وسپرده های دولت در اجرای سیاست های پولی دولت ایفای نقش می نماید. در نظام های اقتصادی متعارف مسائلی از قبیل تعیین سطوح نرخ ارز، نرخ تورم، نرخ بهره ورژیم های حاکم بر تغییرات آنها از یکسو وارتباط این متغیرها در اقتصاد کلان کشور از سوی دیگر در چارچوب سیاست های کلان پولی هدفدار تعیین می شود. اگرچه این نظام ها در مورد کشورهای مختلف با توجه به سطوح توسعه یافتگی کشورها، نهادهای مالی و پولی مختلف ودرجه ارتباط وادغام آنها در نظام تولید و تجارت جهانی متفاوت است. اما اقتصاد های مولد و دارای سلامت از نظر ساختار کارکرد نشان دهنده اشکال مشخصی از رژیم های یاد شده می باشد.
در تنظیم واجرای سیاستهای کلان، از جمله سیاست پولی، باید ترکیب متوازن و باثبات نرخ های بهره، ارز، تورم به صورت هماهنگ ودر آرایشی ماندگار و بادوام در میان مدت تامین شود بی توجهی به توازن وترکیب متناسب این نرخ ها اقتصاد ملی را در فرایند عدم تعادل قرار می دهد. که تثبیت بخش مالی را به زیان بخش واقعی وبه سود واسطه گری و دلالان رقم می زند."۰(اکرامی ابوالفضل،مهدیزاده سجاد،۱۳۸۷،ص۲۲)
(۲-۱۴-۳-۲)- نرخ بهره(سود)در بانکداری متعارف:
دراقتصادهای پیشرفته امروز، نرخ بهره نقش عمده ای را در هدایت، اجراء وتامین اهداف سیاست های پولی ایفا می نماید. در اکثر کشورهای صنعتی وکشورهای با نرخ تورم پائین، بانک های مرکزی از طریق تغییر نرخ بهره کوتاه مدت بازار به عنوان هدف عملیاتی و سپس با بهره گرفتن از عملیات بازار باز و سایر ابزار های سیاست پولی، به منظور نگهداری نرخ ها در محدوده هدف عملیاتی، اهدافی از قبیل نرخ رشد نقدینگی نیز جهت دستیابی به ثبات قیمتها ورشد تعیین می شود. در این صورت هدف عملیاتی مربوط به نرخ های بهره کوتاه مدت نه تنها به اهداف میانی بلکه به اطلاعات در دسترس ونیز استنباط بانک مرکزی در خصوص اشاعه پولی بستگی دارد.(همان ماخذ،ص۲۴)
نرخ های سود به صورت دو جانبه در اقتصاد عمل می نماید. از یک طرف افزایش زیاد این نرخ ها
بدون توجه به وضعیت نرخ ها بازدهی در سایر حوزه ها، می تواند به بروز ضعف ورکود در سایر بازارها و افزایش بی دلیل هزینه منابع مالی بانک منجر می گردد. از طرفی دیگر تعیین نرخ سود در سطحی پائین می تواند به تضعیف منابع مالی بانک ها و هجوم سرمایه از حوزه های بانکی ومولد به سمت حوزه های سفته بازی منجر می شود. لیکن دو نکته همواره باید مد نظر باشد. اول آنکه در هر حال نرخ های سود واقعی در اقتصاد باید مثبت باشد. در غیر اینصورت اقتصاد با وضعیت سرکوب مالی روبرو خواهد شد که ضررهای متعددی را برای بخش های مختلف اقتصاد بالاخص بخش های واقعی در بر خواهد داشت. دومین مطلب آنکه نرخ سود باید متناسب با تغییر شرایط اقتصادی تغییر یابد، زیرا تثبیت نرخ های سود بدون توجه به شرایط اقتصادی می تواند نتایج معکوسی را در بر داشته باشد. (همان ماخذ،ص۲۵)
(۲-۱۴-۳-۳)- مکانیزم تعیین نرخ سود:
تعیین نرخ های سود در نظام بانکداری کشور با توجه به نوع عقد انجام می شود. عقود مصرح در قانون عملیات بانکی بدون ربا از جهت ماهیت به دو دسته تقسیم می شود، عقود غیر مشارکتی و عقود مشارکتی. در عقود غیر مشارکتی یا عقود با بازدهی ثابت، بانک می تواند حداقل یا حداکثر نرخ سود را تعیین نماید. در اینگونه عقود به جهت انتقال مالکیت، رابطه وام دهنده با سرمایه قطع می گردد، لذا تحولات آتی و تغییرات احتمالی وضعیت مالی فعالیت مذکور از جهت سود وزیان ارتباطی به سود ومطالبات بانک ندارد. درحالی که ماهیت مشارکت بر عدم تملیک به ضمان بنا شده است. بدین معنی که عاملین و مشارکین از سرمایه خود رفع ید ننموده بلکه مالکیت آنان استمرار می یابد. لذا رد شرایط متعارف، هیچ یک از طرفین در مقام بستانکار یا بدهکار نیست. به عبارت دیگر، بانک به معنای تامین کننده کل یا بخشی از سرمایه نمی تواند خود را از نتیجه فعالیت موضوع مشارکت مجزا نماید. بررسی عملکرد بانک ها در زمینه اعطای تسهیلات نشان می دهد، که حدود۷۰درصد از تسهیلات به صورت غیر مشارکتی اعطا می گردد. در ۳۰درصد باقیمانده نیز گرچه نمی توان نرخ از قبل تعیین شده را تثبیت نمود لیکن باید نرخ و یا دامنه ای از نرخ ها لحاظ گردد تا از منظر بانک، مبنایی برای قبول یا رد پروژه در اختیارباشد، واز نظر متقاضی تسهیلات علامتی برای تصمیم گیری وجود داشته باشد. لیکن همانطوری که گفته شد در هر مورد، نرخ ها باید به گونه ای باشد که جبران کاهش ارزش پول را بنماید. در تعیین حداقل نرخ سود مورد انتظار بانک از تسهیلات اعطایی نیز توجه وتاکید بر متوسط بازدهی وعملکرد بخش واقعی بوده و معمولا به شاخص تورم و تحولات شاخص های اقتصاد کلان و همچنین ملاحظات سیاسی در حمایت از بخش های اقتصادی تاکید ویژه می گردد با این اوصاف نرخ بهره بالا باعث جذب مشتریانی خواهد شد که بانک را در دریافت مطالبات خود با مشکل روبرو می نماید. و بجای اثرات مثبت باعث افزایش مطالبات معوق(ایجاد اقساط معوق) در بانک ها خواهد شد.” (همان ماخذ،ص۲۵)
(۲-۱۴-۴)- نرخ سود دراقتصاد ایران:
روش وفرایند تعیین نرخ سود در نظام بانکداری دولتی ایران که مبتنی بر قانون عملیات بانکی بدون ربا است. با روش تعیین نرخ در بانکداری متعارف متفاوت بوده و با ملاحظه بازدهی اقتصادی در بخش واقعی وبه جهت دولتی بودن سیستم با نگاه حمایتی از بخش های اقتصادی تعیین می شود. در تعیین نرخ های سود سپرده ها این الزام وجود دارد که نرخ ها به گونه ای تنظیم شود که حداقل جبران کاهش ارزش پول را بنماید. ودر عین حال در یک جایگاه منطقی نسبت به شاخصهای دیگر بازدهی اقتصاد کشور قرار داشته باشد. در صورتی که نرخ های سود علی الحساب سپرده ها در سطحی پائین تر از شاخص هایی همچون نرخ تورم، نرخ سود سهام، حداقل نرخ سود در بازار غیر متشکل پولی، نرخ سود پرداختی به اوراق مشارکت و….. قرار گیرند، سیستم بانکی کشور در جذب سپرده ها وتجهیز منابع بانکی با محدودیت های متعدد روبرو شده وبه تبعات منفی آن در’بعد اعطای تسهیلات به بخش های مختلف اقتصادی و اثر برساختار مالی بانک ها، بسیار شدید خواهد بود، چرا که منابع سپرده گذاران اصلی ترین منبع در اعطای تسهیلات بانک ها به شمار می رود".(همان ماخذ،ص۲۶)
یکی از مسائل مهم در برآورد سود حاصل از تسهیلات بانک ها و تبدیل و تخصیص آن به سود سپرده ها، ملاحظات بسیار اساسی در تعیین حاشیه نرخ سود بانک ها می باشد این حاشیه در سطحی تعیین می شود که نه تنها هزینه های عملیاتی وریسک بانک ها پوشش می دهد بلکه ملاحظات سیاستی قوی در زمینه بهبود ساختار مالی بانک ها نیز در تعیین آن مراعات شود. به عبارت دیگر در این خصوص از یک طرف ملاحظات قانونی وحقوقی ناشی از الزامات قانونی عملیات بانکی بدون ربا به همراه عملکرد بخشهای اقتصادی در نظر گرفته می شود واز طرف دیگر، کارائی عملیاتی بانک ها وبرنامه های تنظیمی – مقررات در جهت حفظ نسبتها واستانداردهای معمول در جهت تقویت بنیه مالی بانک ها اعمال می شود.
(۲-۱۴-۵)- تاثیر ریسک در دو نوع قراردادوام (تسهیلات) ربوی ومشارکت:
وظیفه هر نظام وام دهی با محوریت بهره ومشارکت این است که وجوه راکد را به وجوه فعال تبدیل کنند. این وظیفه از اساسی ترین وظایف نظام مالی است در این انتقال چند پرسش اساسی مطرح است.
آیا وام (تسهیلات) دهنده گان و وام گیرنده گان از انتقال وجوه در آمد کافی بدست می آورند؟
درآمد چه زمانی بدست می آید؟
آیا در آمد قطعی است یا احتمالی؟
اگر احتمالی است با چه درجه ای از احتمال؟
احتمال عدم دستیابی به این درآمد چقدر است؟
به عبارتی دیگر این درآمد با چه میزان ریسک مواجه است؟
به دنبال این پرسش ها سه عامل عمده یعنی درآمد، سر رسید وریسک بیشتر خود نمایی می کنند،
که در این جا از بین سه عامل ریسک مورد بررسی قرار می گیرد."(ناهیدی،۸۴،ص۴۱۳)
“ریسک زیاد بر ثبات رشد، عدالت و کارایی اثر منفی دارد، به عبارتی دیگر با ثابت بودن سایر شرایط وجود ریسک کمتر در یک نظام، گویای ثبات بیشتر، کارایی بیشتر، و همراهی بیشتر با عدالت است. عبارت دیگر تقاضای موثر کم نمی شود. تقاضای کالاهای مصرفی اگر کاهش یابد تقاضای کالاهای سر مایه ای و واسطه ای بیشتر می شود و در مجموع تقاضای موثر ضربه نمی بیند.” (ناهیدی،۸۴،ص۴۱۴)
در پرداخت تسهیلات چند نوع ریسک وجودارد:
۱- ریسک ناشی از امتناء دریافت کننده وجه از باز پرداخت آن اعم از اینکه ناشی از تقصیر باشد یاقصور. این ریسک در هر صورت امکان وقوع دارد اعم از اینکه وجوه برای مصرف به کار گرفته شود
ویا سرمایه گذاری، اعم از اینکه وجوه به صورت وام یا انواع مشارکت منتقل شده باشد.
۲- ریسک ناشی از تغییر در قیمت ها یا نرخ بهره بازار. این نوع ریسک در یک سیستم مالی ربوی. قدرت خرید وجوه را تغییر می دهد و مانند نوع اول در دو صورت مصرف یاسرمایه گذاری و وام یا مشارکت وجود دارد. اما در مقایسه بین وام ربوی و مشارکت بررسی این نوع ریسک نمی تواند نتیجه بخش باشد. (همان ماخذ)
۳- ریسک ناشی از تغییر در بازدهی سرمایه گذاری، عوامل متعدد می تواند بازدهی سرمایه گذاری را تغییر دهند. اگر وجوه برای مصرف بکار گرفته شوند این نوع ریسک وجود نخواهد داشت. ولی اگر وجوه برای سرمایه گذاری بکار رود احتمال تغییر در بازدهی وجوه خواهد داشت، بسته به این که قرارداد انتقال وجوه به صورت وام ربوی باشد ویا مشارکت مقدار ریسک برای وام دهنده و وام گیرنده ویا طرف های مشارکت متفاوت خواهد بود بنابر این در اینجا مقایسه این نوع ریسک بین دو قرار داد وام ربوی ومشارکت مورد نظر خواهد بود البته باید توجه داشت که نوع بکار گیری برای سرمایه گذاری امکان دارد اصل وجوه نیز از بین برود.” (همان ماخذ)
خلاصه اینکه در انتقال وجوه با ریسک اصل سرمایه، ریسک بازده وریسک ناشی از تغییر در قیمت ها
ویا نرخ های بهره بالایی (درسیستم های ربوی) مواجه هستیم.
ریسک اصل وام در هردو نوع نظام یکسان است اما ریسک بازده با توجه به نوع انتقال وجوه متفاوت است در مالیه اسلامی وام تنها در قالب قرض الحسنه معنا دارد وام دهنده ازآغاز به دنبال بازده مادی مستقیم نبوده است، بلکه برکت الهی نسبت به دارایی و بازده معنوی را مطالبه می کند. که بر اساس اعتقادات وام دهنده حتمی است."(همان ماخذ)
(۲-۱۴-۳-۶)- تاثیر نرخ سود در ایجاد اقساط معوق:
یکی از عواملی که باعت افزایش ریسک اعتباری می شود” اعطای تسهیلات با نرخ سود بالا به مشتریان است. در بررسی های موردی که از بحران اخیر امریکا بعمل آمده است یکی از شاخص های ورود بانک ها به بحران نرخ بهره بالا بوده است. بنابر این پرداخت تسهیلات با نرخ بالای سود چه دستوری چه ناشی از سیاستهای بانک باشد، در صورتی که با وضعیت اقتصادی و پارامتر های آن تطبیق نداشته باشد، بانک را دچار مشکل خواهد نمود. بدین معنی وقتی بانک ها به دلائل غیر کارشناسی و عدم هماهنگی با نرخ تورم، نر خ سود تسهیلات را افزایش می دهند، قطعاً مشتریانی به سراغ این نوع تسهیلات خواهند آمدکه یا بدهکار و دارای مشکل اقتصادی هستند، و یا افرادی که نسبت به میزان نرخ سود تسهیلات بی تفاوت بوده، و به اینکه آیا می توانند تسهیلات را بازپرداخت نمایند فکر نمی کنند. و برنامه ای هم برای باز پرداخت در آینده ندارند."(بررسی رویه های متداول حسابداری،۸۷،طرزی)
(۲-۱۵) - اعتبار سنجی ورتبه بندی مشتریان بانک:
اعتبار سنجی نظریه ای است که توسط موسسات اعتبار سنجی در باره اعتبار مشتریان حقیقی وحقوقی بانک ها و موسسات مالی اعتباری مطرح می شود. وامکان شناخت بیشتر بانک را نسبت به وضعیت وتوان مالی افراد جهت باز پرداخت تسهیلات در یافتی خدمات بیشتر فراهم می کند. رتبه سنجی در حقیقت بینش لازم را برای شناخت ریسک اعتباری یک بنگاه اقتصادی در تعامل با مشتریان را فراهم می سازد.
امروزه به منظور اعتبار سنجی مشتریان نظام هایی نظیر امتیاز دهی ورتبه بندی مشتریان اعتباری تدوین وتوسعه یافته است.
“مشابهت زیاد تسهیلات اعتباری بانک ها به اوراق قرضه باعث شده است تا درجه بندی ریسک اعتباری تسهیلات بانک ها یعنی اندازه گیری ریسک عدم باز پرداخت اصل و بهره وام ها از سوی برخی از پژوهشگران مورد توجه قرارگیرد.” نظام امتیاز دهی اعتباری نخستین بار در دهه ۱۹۵۰تدوین شد. اما استفاده از آن حدود دو دهه به درازا کشید. در واقع پایه های تاریخ۶۰ ساله امتیاز دهی در مقاله فیشر(۱۹۳۶)بنا شد. (میرزایی ،نظریان،باقری،۱۳۹۰،ص۷۰۰)
بررسی ها نشان می دهد که علت اصلی وجود مطالبات معوق بانک ها این است که مشتریان متقاضی تسهیلات اعتبار سنجی نمی شوند. درحقیقت بخش های اعتباری و بانک ها به صورت سنتی برای پرداخت تسهیلات به مشتریان تصمیم گیری می کنند. “تحقیقات نشان می دهد کشورهایی که نظام سنجی اعتباری مشتریان بهره گرفته اند، در کاهش مطالبات معوق موفقیتهای چشمگیری به دست آورده اند. به طور مثال زمانی که در کشور کره جنوبی، رقم مطالبات معوق ۲۵/ کل تسهیلات اعطاء شده بود. پس از استقرار نظام سنجش اعتبار در این کشور این رقم به کمتر از ۱۰/ کاهش یافت. و روز به روز با تقویت نظام سنجش اعتبار در این کشور این رقم کاهش یافت و به طور کلی تحقیقات نشان می دهد، درکشور های توسعه یافته یا در حال توسعه از زمانی که نظام سنجش اعتبار استقرار یافته است، نه تنها میزان مطالبات معوق کاهش یافته، بلکه میزان تسهیلات پرداختی به مشتریان نیز افزایش یافته که این امر رونق اقتصادی را به همراه داشته است."(اعتبارسنجی،شهریور۸۷)
۲- تشخیص اشکالات املایی دانش آموزان و رفع آنها
۳- تمرین آموخته های نوشتاری دانش آموزان در رونویسی.
بدیهی است با نوشتاری که با غلط های املایی همراه باشد ارتباط زبانی بین افراد جامعه بخوبی برقرار نمی شود . بنابراین , لزوم توجه به این درس کاملاً روشـن اسـت عـلاوه بـر اهـداف فـوق , امـلا نـویسی , دانـش آمـوزان را یـاری می کند تا مهارت های خود را در زمینه های زیر تقویت نمایند.
۱- گوش دادن با دقت
۲- تمرکز و توجه داشتن به گفتار گوینده ( معلم )
۳- آمادگی لازم برای گذر از رونویسی ( نوشتن غیرفعال ) جمله نویسی و انشا (نوشتن فعال)
نکات برجسته روش آموزش املای فارسی :
۱- توجه بیشتر به وجه آموزشی درس املا نسبت به وجه آزمونی آن
۲- انعطاف پذیری در انتخاب تمرینات در هر جلسه املا
۳- توجه به کلمات به عنوان عناصر سازنده جمله های زبانی
۴- ارتباط زنجیر وار املاهای اخذ شده در جلسات گوناگون
معیارهای ارزشیابی
گام اول, انتخاب متن املا و نوشتن آن روی تخته سیاه و خواندن آن
گام دوم , قرائت املا توسط معلم و نوشتن آن توسط دانش آموزان
گام سوم , تصحیح گروهی املاها و تهیه فهرست خطاهای املایی
گام چهارم , تمرینات متنوع با توجه به اولویت بندی اشکالات املایی استخراج شده.
گام اول , انتخاب متن :
در انتخاب متن املا به موارد زیر توجه شود :
- متن مورد نظر حاوی جمله باشد و از انتخاب کلمه به تنهایی خودداری شود.
- کلمات سـازنـده جمـلات متـن از حـروفـی تشکیل شده باشند که قبلاً تدریس شده اند.
- کلمات خارج از متن کتاب های درسی , از ۲۰ درصد کل کلمات بیشتر نباشد.
- علاوه بر جملات موجود در کتاب های درسی , با بهره گرفتن از کلمات خوانده شده , جملات دیگری هم در نظر گرفته شوند .
- در هر جلسه از کلماتی که در جلسات قبلی برای دانش آموزان مشکل بوده اند نیز استفاده شود تا بتوان درجه پیشرفت شاگردان را اندازه گیری کرد.
گام دوم
معلم متن املا را از روی تابلو پاک کرده , پس از آماده شدن دانش آموزان , آن را با صدایی بلند و لحنی شمرده و حداکثر تا دو بار قرائت می کند . البته هنگام قرائت متن املا از خواندن کلمه به کلمه خودداری کرده , متن را به صورت گروه های اسمی و فعلی یا جمله کامل قرائت می کند تا دانش آموزان با بافت جمله و معنای آن آشنا شوند . متن املا را با سرعت مناسب تکرار می کند تا کند نویسان هم , اشکالات خود را بر طرف نماند .
گام سوم
این گام با مشارکت کامل دانش آموزان انجام می شود و معلم بدون اشاره به نام آنان تک تک املا ها را بررسی و مشکلات را استخراج می کند . به این ترتیب که معلم املای اولین دانش آموز را در دست می گیرد و به کمک دانش آموز کلمات یاد شده را رونویسی می کند. سپس املای دومین , سومین و …. در دست می گیرد و به کمک همان دانش آموز یا دانش آموز دیگری , صورت صحیح غلط های املایی را روی تابلو ثبت می کند . البته هر جا که غلط ها تکراری بودند جلوی اولین مورد آن یک علامت ( مثلاً * ) می زند . در پایان با شمردن غلط ها , اشکالات املایی دانش آموزان را اولویت بندی می کند .
راه های پیشنهادی برای تقویت املایی دانش آموزان ضعیف
- دقت به مشق ( رونویسی ) و تصحیح غلط ها و رعایت خط زمینه
- توجه به دست ورزی در دوره آمادگی
- مطمئن شدن از شناخت حروف الفبای فارسی
- بررسی دقیق تکلیف شب در خانه
- توجه بیشتر به دانش آموزان کند نویس
- پرهیز از حرکات اضافی موقع گفتن املا
- استفاده از دانش آموزان ممتاز برای روخوانی و تکرار و تمرین در کلاس
- توجه به نوع نشستن
- استفاده از کارت تند خوانی
- ترکیب صامت و مصوت
- اطمینان از تلفظ صحیح حروفات توسط دانش آموزان
- تصحیح املا توسط خود دانش آموزان و . . . .
فصل سوم
استفاده از یک جامعه آماری با موضوع غلط های املایی دانش آموزان دوره ی دبستان
خواندن و نوشتن زبان فارسی از اهداف اصلی دوره ی ابتدایی محسوب می شود. اما تعداد قابل توجهی از کودکان در یادگیری این دروس، به ویژه درس املاء فارسی با مشکلات اساسی روبرو هستند. اولیای دانش آموزان و معلمان برای رفع مشکل معمولاً از روش های قدیمی و گاه منسوخ کمک می گیرند که نه تنها کمکی به یادگیری نمی کنند، بلکه موجب یأس و سرخوردگی و خستگی دانش آموزان نیز می شوند. شناخت نوع اختلالات یادگیری می تواند در رفع مشکل مؤثر واقع شود.
در این مقاله با بررسی ورقه های املای ۶۱۱۱ دانش آموز دوره ی ابتدایی منطقه ی ۵ تهران در سال تحصیلی ۷۶-۷۷، سهم غلط های املایی دانش آموزان در ۱۰ گروه نارسانویسی، حافظه ی دیداری، حساسیت شنوایی، آموزشی، دقت، حافظه ی شنوایی، حافظه ی توالی دیداری، تمیز دیداری دقت، وارونه نویسی و قرینه نویسی تعیین شده است.
مقدمه ای برای فصل سوم
شمار دانش آموزانی که دچار برخی از مشکلات رفتاری یا تحصیلی هستند، قابل توجه است؛ به طوری که همه ساله گروه زیادی از دانش آموزان به دلیل همی ن اختلالات یادگیری در امتحانات مردود شده مجبور به تکرار پایه یا ترک تحصیل می شوند. در سال تحصیلی ۷۵-۷۶ بیش از یک میلیون و چهار صد هزار نفر از چهارده میلیون دانش آموز دوره ی آموزش و پرورش عمومی (ابتدایی و راهنمایی) مردود شده و بیش از ۴۰۰ هزار نفر از آن ها ترک تحصیل کرده اند.
معلمان مدارس و والدین کودکان غالباً برای حل مشکلات آنان ا زروش های قدیمی و گاه منسوخ کمک می گیرند که علاوه بر صرف انرژی و وقت فراوان نه تنها حاصل چندانی به دنبال ندارد، بلکه ممکن است موجب یأس، دل مردگی، سرخوردگی و عصبیت والدین و خستگی و از بین رفتن علاقه ی دانش آموزان شود.
شناخت نوع اختلالات یادگیری و ریشه یابی آنها به ویژه در دوره ی دبستان و در درس های اصلی می تواند در رفع این مشکل کمک مؤثری باشد.
خواندن و نوشتن زبان فارسی از اهداف اصلی دوره ی دبستان محسوب می شود و معمولاً به این درس ها توجهی خاص مبذول می گردد. بر اساس جدول ساعات هفتگی دانش آموزان - مصوب پانصد و هفتادمین جلسه ی شورای عالی آموزش و پرورش مورخ ۱۳۷۳/۵/۱۳ - حدود ۳۶ درصد از کل ساعات تحصیل دانش آموزان دوره ی دبستان را دروس املاء، انشاء و قرائت زبان فارسی تشکیل می دهد که بیانگر توجه ویژه ی برنامه ریزان درسی و سیاست گذاران آموزش و پرورش به این درس ها می باشد. از سوی دیگر، بر اساس مصوبه ی جلسه ی ۱۴۸ کمیسیون معین شورای عالی آموزش و پرورش (۷۶/۱۱/۷) دانش آموزان دوره ی دبستان در صورت احراز معدل ۱۰ و ۱۲ - به رغم داشتن یک یا دو نمره ی زیر ده - قبول شناخته می شوند. البته درس های فارسی و ریاضی استثنا شده است و باید دانش آموزان نمره ی حداقل ۷ را برای استفاده از تک ماده در این دروس به دست آورند. در این پژوهش درس املای فارسی دوره ی دبستان برای بررسی انتخاب شده است.
مرز با سوریه ۷۰ کم
مرز با اردن ۳۶۰ کم
مرز با مصر ۲۴۰ کم
مرز ساحلی خلیج عقبه ۵/۱۰ کم
مرزهای شمالی و شمال شرقی فلسطین در تاریخ ۲۳/۱۲/۱۹۲۰ با توافق بریتانیا که در آن هنگام شریک فرانسه (( غاصب سوریه و لبنان )) بود، ترسیم گردید، دو سال بعد با هدف زمینه سازی برای برپایی دولت یهود در خاک این کشور (فلسطین ) ، آبهای بیشتری به آن افزوده شد. اما مرز مشترک با اردن توسط نماینده عالی بریتانیا و در تاریخ ۱/۹/۱۹۲۲ تعیین گردید، بدین ترتیب توسط خطی آبهای رودهای الیرموک و اردن را تقسیم کردند و این خط تا دریای مرده که سرشار از فسفات، املاح و کانیها است، امتداد مییابد تا این منابع میان این دو کشور تقسیم گردد. این خط از مرکز وادی عربا گذر کرده و به نیمه خلیج عقبه میرسد. ناگفته نماند که بریتانیا زمینه را برای برپایی دولت صهیونیستی در فلسطین مهیا می ساخت تا از این رهگذر مانع ارتباط و پیوند زمینی میان کشورهای شام و عراق و کشورهای مشرق عربی و اسلامی با مصر، مراکش، تونس و حتی سودان شود و امکان وحدت کشورهای مشرق و مغرب عربی با یکدیگر از بین برود.
۱-۵- آب و هوای فلسطین :
آب و هوای فلسطین عمدتاً معتدل است و گرچه در مناطق کوهستانی مایل به سرد و در مناطق پست به شدت گرم است، اما منطقه صحرای نقب دارای آب و هوایی کویری و خشک می باشد، میزان بارندگی در دشت ساحلی متوسط و در مناطق کوهستانی زیاد و در برخی مناطق بارش به صورت برفی میباشد و بارندگی در صحرای نقب بسیار اندک است.[۷]
گفتار دوم: ساکنان اولیه سرزمین فلسطین:
کنعانیهای جزیره العرب، اولین ساکنان فلسطین در منابع مختلف تاریخی آمده است که سابقه تاریخی منطقه فعلی فلسطین به حدود سه هزار سال قبل از میلاد مسیح بر میگردد. در آن تاریخ برای اولین بار قبایلی از کنعانی های جزیره العرب به این سرزمین کوچ کرده و در آن جا ساکن شدند. باستان شناسان میگویند :
((اسکلتها و شکلهای فسیلهای برجای مانده ا ز ساکنان حدود ۵۰۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ سال قبل در این منطقه به خاندان و تبار سام و حام (فرزندان نوح پیامبر ) تعلق دارد. این مطلب با شرح کتاب مقدس– شامل کتب عهد عتیق و جدید – که کنعانیان اولین ساکنان فلسطین بودن، کاملاً مطابقت دارد.
کنعان پسر حام و حام و سام و یافیت سه برادر بودند که بعد از طوفان نوح باقی مانده و همهی افراد بشر از نسل آن ها هستند)).
بنابراین همان گونه که تاریخ به ما می گوید، کنعانیهای عرب اولین مردمانی بودند که در این سرزمین ساکن شدند و نام (( ارض کنعان)) را برآن نهادند.
در میان قبایل مهاجر کنعانی، قبیله یبوس( بر وزن خموش ) که مهمترین آن ها بودند، در محل بیتالمقدس فعلی سکنی گزید و به همین دلیل در تاریخ یکی از اسامی بیت المقدس به نام یبوس ثبت شده است. کنعانیان فرمانروایی داشتند به نام ملک صادق. از آنجا که این حاکم دوستدار صلح، آرامش، آبادانی و تمدن سازی بود، شهر یبوس به احترام وی، به تدریج نام اورسالم، یعنی شهر سالم یا شهر صلح و آرامش به خود گرفت. [۸]در کتاب عهد عتیق یهودیان آمده است که اورسالم یا یورشالم همان یبوس است و اضافه میکند :
((آن مرد روانه شد و به مقابل یبوس رسید و کنیزش همراه وی بود و چون نزد یبوس رسیدند، غلام به ارباب خود گفت به این شهر یبوسیان برگشته، شب را به سر بریم. آقایش وی را بگفت به شهری که احدی از بین اسرائیل در آن نباشد، برنمی گردیم)).[۹]
پس از ورود کنعانی ها به سرزمین فلسطین فعلی، اقوام دیگری هم به تدریج راهی این سرزمین شدند. آموریان، حتیان، حویان، فلسطیها و … اقوامی هستند که پیش ازعبرانیها در این سرزمین سکونت داشتند. یهودیان خود را از نژاد عبرانی به حساب آورده و عبرانی ها هم خود را از اولاد حضرت ابراهیم(ع) میدانند. از میان اقوامی که پیش از عبرانی ها در فلسطین زندگی می کردند، قوم فلسطین از اهمیت و ویژگیهای خاصی برخوردار بود، و به همین دلیل، ارض کنعان به فلسطین تغییر نام داد.[۱۰]
۲-۱- سابقه حضور عبرانیها در فلسطین:
و اما سابقه حضور عبرانی ها در فلسطین حداکثر به ۱۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، یعنی حدود ۱۲ قرن پس از حضور کنعانیان عرب تبار در فلسطین بر می گردد. در آن تاریخ گروهی از قبایل عبرانی به رهبری حضرت ابراهیم ( ع ) از شهر (( آور )) و یا(( شوش )) فعلی، مرکز کلدانی های عراق، به ارض کنعان مهاجرت کردند. در این جا بود که خداوند حضرت اسحاق را به ابراهیم داد و از اسحاق حضرت یعقوب به دنیا آمد که به (( اسرائیل )) ملقب شد. به همین جهت قوم یهود ( خود را بنی اسرائیل ) می نامند و در همین جا لازم است که اضافه کنیم که اسماعیل، فرزند دیگر حضرت ابراهیم است که جد پدری اعراب می باشد. به عبارت دیگر، همان قدر که فرزندان اسرائیل خود را منتسب به حضرت ابراهیم (ع) میدانند، به همان اندازه هم اعراب فلسطین به آن حضرت منتسب هستند. بنابراین وعده هایی که به اعتقاد یهودیان، خداوند در عهد عتیق به حضرت ابراهیم (ع) در مورد واگذاری سرزمین فلسطین به ذریه آن حضرت داده است، اعراب فلسطین را هم شامل می شود و هیچ حق انحصاری برای بنی اسرائیل ایجاد نمیکند. [۱۱]
به هر حال، حضرت ابراهیم (ع) وقتی وارد فلسطین شد، اورسالم را به عنوان محل اقامت خود انتخاب کرد، و باز به همین دلیل نام عبری این شهر ((یورشالیم))، (( اورشالیم)) و یا (( اورشلیم )) است. پس از مدتی حضرت ابراهیم به دستور خداوند قربانگاه و مکان مقدسی در این شهر ایجاد کرد و آن را ((بیت الله)) نام نهاد و به حکم همین قداست بود که مسلمانان پس از ورود مسالمت آمیز به آن در سال ۱۵ هجری نام (( بیت المقدس )) را بر آن نهادند.[۱۲]
بدین ترتیب عبرانی ها همچون سایر اقوام مهاجر و بدون آنکه هیچ گونه حاکمیتی بر فلسطین ایجاد کنند، در این سرزمین ساکن شدند. تا اینکه به دنبال یک دوره طولانی خشکسالی در فلسطین و با فراخوان یوسف، فرزند یعقوب، که در پی حوادثی در مصر به مقام ریاست رسیده بود، فلسطین را ترک کرده بود و به مصر مهاجرت کردند. در این جا بود که جمعیت بنی اسرائیل رو به افزایش نهاد. اما این قوم در دوران پادشاهی رمسس دوم (فرعون) در مصر، به مدت چند دهه تحت تعقیب، آزار و فشار بیش از حد قرار گرفت.
در سال ۱۲۰۷ قبل از میلاد، حضرت موسی (ع) ، که به تازگی از سوی خداوند برای هدایت بنی اسرائیل مأمور شده بود، تصمیم گرفت آنها را به « ارض موعود » بازگرداند. اما بنی اسرائیل از فرمان او سرپیچی کرده و در پی این نافرمانی به مدت ۴۰ سال در بیابانهای فلسطین سرگردان ماندند.[۱۳]
بعد از مرگ موسی ( ع ) یوشع بن نون، سردار یهودی، رهبری بنی اسرائیل را به دست گرفت آنها را به ساحل اردن و سپس به اریحا در فلسطین هدایت کرد. تا اینکه در سال ۱۲۳۰ قبل از میلاد به پشت دیوارهای اورسالم رسیدند. مردم این شهر که از نظر نظامی برتر بوده و نیز از غارتگری ها و مظالم بنیاسرائیل در شهرهای دیگر فلسطین با خبر شده بودند، به شدت مقاومت کرده و هرگز شهر را تسلیم نکردند.
۲-۲- حاکمیت اسرائیل در فلسطین :
در سال ۱۰۰۰ قبل از میلاد، حضرت داوود، توانست اورسالم را تصرف کرده، حکومت بنی اسرائیل را در آنجا تأسیس نماید. بعد از داوود، فرزندش حضرت سلیمان رهبری بنی اسرائیل را در دست گرفت و کار بنای پرستشگاه بزرگی را که پدرش داوود، به فرمان خداوند، در محل فعلی مسجد الاقصی آغاز کرده بود و به بنای هیکل سلیمان معروف است، به پایان برد. یهودیان معتقدند که مسجد الاقصی بر روی معبد هیکل سلیمان بنا شده است.
پس از فوت حضرت سلیمان در ۹۲۷ قبل از میلاد، قلمرو پادشاهی اش دستخوش تفرقه و تجزیه و خود فلسطین به دو بخش متخاصم شمال و جنوب تبدیل گردید. از میان قبایل دوازدهگانه یهود، قبایل یهودا، فرزند یعقوب، و بنجامین، پادشاهی یهودا را در جنوب فلسطین و ده قبیله دیگر، پادشاهی اسرائیل را در شمال شکل دادند. این دو قلمرو پادشاهی به مدت دویست سال به جدال و دشمنی با یکدیگر ادامه دادند و هر یک به اندازهای ضعیف شدند که هیچ کدام به تنهایی قادر به تداوم و حفظ استقلال خود نبودند.
در سال ۷۲۲ قبل از میلاد، آشوریان کل پادشاهی اسرائیل را ویران کرده و تمامی ده قبیله آن را به اسارت بردند. با این اقدام، بخشی از عبرانی ها که معروف به بنی اسرائیل بودند، به طور کامل از صحنه فلسطین محو شدند. قلمرو پادشاهی یهودا در شمال فلسطین هم در سال ۵۸۶ قبل از میلاد، مورد تاخت و تاز کلدانیهای بابل ، به رهبری بخت النصر یا نبوکد، قرار گرفت.بخت النصر اورشلیم را منهدم کرده، یهودیان را به اسارت بابل برد و بدین ترتیب، به حاکمیت ورود ۴۰۰ ساله یهودیان بر فلسطین و اورشلیم پایان داده شد.
۲-۳- آخرین دوران حضور یهودیان در فلسطین :
در حدود نیم قرن بعد، یعنی در سال ۵۳۸، کوروش پادشاه هخامنشی، به امپراتوری بابل حمله کرده، فلسطین را به تصرف درآورده و به اسرای یهود در بابل اجازه داد که اورشلیم برگشته و تحت حاکمیت هخامنشیان در آن جا و در کنار افراد بومی آنجا که در اقصی نقاط فلسطین ساکن بودند، به زندگی عادی خود ادامه دهند. این وضعیت حدود ۲۰۰ سال ادامه یافت.
در سال ۳۳۰ قبل از میلاد، اسکندر مقدونی بر کل خاورمیانه، از جمله فلسطین، سلطه پیدا کرد. با فوت اسکندر، اختلاف و کشمکش بین فرماندهان وی بر سر حکومت بر فلسطین منجر به تضعیف و تفرقه در حاکمیت این سرزمین شد. یهودیان نیز از فرصت استفاده کرد و به رهبری شمعون مکابی در سال ۱۴۲ قبل از میلاد، دست به شورش زدند. اما تلاش آنها برای کسب استقلال چندان دوام نیاورد.
تا اینکه در سال ۶۳ سال قبل از میلاد، فلسطین توسط پمبیوس سردار رومی، فتح و اورشلیم به ویرانهای تبدیل شد. در همین دوران حاکمیت رومیان بر اورشلیم بود که حضرت مسیح ( ع ) در بیت لحم دیده به جهان گشود.
هر چند برخی از فرمانروایان رومی به بازسازی بیت المقدس و تعمیر پرستشگاه بزرگ آن همت گماشتند و تا حدودی عظمت گذشته این شهر را اعاده کردند، اما حکام دست نشانده آنان بی عدالتی، ظلم و سرکوب در این سرزمین را به جایی رساندند که منجر به شورش های محدود از سوی یهودیان در سال ۷۰ و ۱۳۵ میلادی شد. واکنش رومی ها نسبت به این شورش ها، بی رحمانه و خونین بود، به طوری که به نابودی کامل اورشلیم و پراکندگی کامل جمعیت یهود در بخش های دور دست امپراتوری روم منجر شد.
رومی ها پس از سرکوب این شورش ها به بازسازی شهر اورشلیم اقدام کرده و نام آن را به « ایلیا » تغییر دادند. در ابتدا هیچ یهودی نمی توانست در آنجازندگی کرده یا حتی وارد این شهر شود. لذا ارتباطی رسمی یهودیان با فلسطین در سال ۱۳۵ میلادی به طور کامل قطع و تا ۱۸۰۰ سال دیگر برقرار نشد. از این زمان به بعد، نه تنها ارتباط رسمی یهودیان با بیت المقدس قطع شد، بلکه به غیر از جمعیت اندک یهود که در بخش هایی از فلسطین پراکنده بودند، در خود بیت المقدس«از سال ۱۳۵ میلادی تا پانصد سال بعد از آن، فقط ۵۹ نفر یهودی » زندگی میکردند.[۱۴]
از آن پس تا سال ۶۱۴ میلادی، رومی ها بر فلسطین و ایلیا حاکم بودند. در این سال ایرانیان بار دیگر به فلسطین حمله کرده، ایلیا را گرفته و همه معابد و کلیساهای آن را ویران کردند. اما این پیروزی دوام نیاورد و رومی ها، به رهبری هرقل، مجدداً این شهر را در سال ۶۲۸ پس گرفتند. بدین ترتیب، ایلیا بار دیگر تحت حاکمیت ظالمانه حکام روم قرار گرفت.
۲-۴- حاکمیت مسلمانان بر فلسطین :
همان گونه که گفتیم، بیت المقدس و سرزمین های اطراف آن، در طول تاریخ همواره از اهمیت استراتژیک و قداست خاصی نزد ادیان بزرگ الهی برخوردار بوده است. به حکم همین اهمیت و قداست بود که پیامبر گرامی اسلام، در آخرین روزهای عمر خود تصمیم گرفتند بیت المقدس را از سلطه ظالمانه حکام روم خارج سازند. به دستور پیامبر اکرم (ص)، سپاهی به فرماندهی اسامه بن زیدبن حارثه، برای حرکت به سوی بیت المقدس آماده شد. اما در همین ایام وجود مبارک رسول خدا در بستر بیماری افتاد و این حرکت موقتاً به تأخیر افتاد.
به هر حال این برنامه پیامبر (ص) در زمان خلیفه اول تعقیب شد و سپاهیان اسلام پس از نبردهایی چند، شهرهای مختلف فلسطین و شام را فتح کرده و درزمان خلیفه دوم به ایلیا رسیدند. اما به خاطر احترام و حرمتی که این شهر نزد مسلمانان داشت، از حمله به آن خودداری کرده و صرفاً به محاصره شهر پرداختند. در همین ارتباط نوشتهاند :
« بیت المقدس برای اولین بار در طول تاریخ طولانی خود، از تبدیل شدن مجدد به حمام خون مصون ماند. مردم بیت المقدس برای رهایی از شر اربابان روم شرقی، و با آگاهی از شهرت مسلمانان به رحم و شفقت، پس از یک مقاومت کوتاه شهر را تحویل دادند. »
و بدین ترتیب ایلیا بدون خونریزی در سال ۱۵ هجری (۶۳۸ میلادی) و با عهدنامه ای که بین خلیفه دوم از یک سو، و مردم شهر، اسقف ها و رهبران مذهبی از سوی دیگر، به امضاء رسید، به دست مسلمانان افتاد و به حکم قداستی که در اسلام داشت، «بیت المقدس» نام گرفت.یکی از نکات قابل توجه این عهدنامه این بود که مردم ایلیا،به دلیل سختیهایی که به خاطر آشتیناپذیریهای اجتماعی، شرارتها و شورشهای یهودیان در طول تاریخ متحمل شده بودند، موافقت کردند که از سکونت یهودیان در این شهر جلوگیری کنند. قسمت هایی از این عهدنامه را با هم میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
این امان نامه ایست که عمر بنده خداوند، پیشوای مسلمانان به مردم ایلیا داده است. به جان و مال و کلیسا و مریض و سالم و همه از افراد آن امان می دهند و اجازه نمیدهند که کلیسای آنان را اشغال کنند و آنها را ویران سازند و چیزی از آنها کم کنند.
همچنین امان می دهد که کسی با صلیب و دارایی آنان کاری نداشته باشد و آنان در مسائل مذهبی آزاد باشند و به کسی آزار نرسد و ایشان هم احدی از یهودیان را در ایلیا سکونت ندهد.[۱۵]
از این تاریخ، یعنی سال ۶۳۸ میلادی تا پایان جنگ جهانی اول – به جز دوران به نسبت کوتاه سلطه محدود و ناتمام صلیبیها بر بیت المقدس و بخش هایی از فلسطین –یعنی حدود ۱۲ قرن، این سرزمین تحت حاکمیت حکومت های اسلامی باقی ماند. هزاران عرب تازه مسلمان شده به سرزمین آبا و اجدادی خود مهاجرت کرده و در فلسطین ساکن شدند. آنها اعراب کنعانی آنجا را به دین اسلام دعوت کرده، با آنها ازدواج نموده و به تدریج، زبان، آداب، اعتقادات و حتی معماری فلسطین را اسلامی کردند.
ممالک مصر آخرین بازمانده های ارتش از هم گسیخته صلیبی ها را در سال ۱۲۹۱ مجبور به عقبنشینی و بازگشت به اروپا کردند. سپس ترکهای عثمانی در سال ۱۵۱۷ ممالیک را شکست داده و نه تنها فلسطین، بلکه خود مصر را تحت حاکمیت اسلام درآوردند. سلطان سلیمان اداره بیت المقدس را به دست گرفت، نام شهر را به «قدس شریف» تغییر داد و دیوارهای بزرگ آنجا را ساخت.
حاکمیت عثمانیها بر فلسطین تا سال ۱۹۱۷ ادامه یافت. نکته حائز اهمیت این است که فلسطین در حالی تحت حاکمیت عثمانیها قرار گرفت که طبق آمارهای رسمی که در سال ۱۵۷۲ به مجلس شرعی قدس ارائه شد، در ولایت قدس فقط ۱۱۵ یهودی زندگی میکردند و این رقم در سال ۱۶۸۸، از ۱۵۰نفر تجاوز نکرد.[۱۶]
۲-۵- تلاشها و توطئههای مشترک یهودیها و صلیبیها علیه جهان اسلام
اخراج تقریباً کامل یهودیان از بیت المقدس و سرزمین های اطراف آن و پراکنده شدن آنان در اقصی نقاط اروپا و بخش هایی از آسیا، هرگز به معنای پایان تمایلات و تلاش های آنان برای بازگشت به « ارض موعود » نبود. در حالی که وعده الهی بازگشت یهودیان به « ارض موعود» در زمان حضرت موسی (ع) تحقق یافته بود که به کیفر ناسپاسی ها و قدرناشناسی های نعمت هایی که خداوند به آنها عطا کرده بود، به کیفر برتری طلبیهای نژادپرستانهای که موجب شده بود یهودیان خود را اولیای خدا و « قوم برگزیده » تلقی کنند و به کیفر سازش ناپذیری ها و ناسازگاری های اجتماعی که به نظر می رسد جزء مهمی از خصلتهای عمومی یهودیان باشد، از « ارض موعود » به طور تقریباً کامل رانده شده بودند.
اما به هر حال میل به بازگشت به سرزمین مهم و تاریخی فلسطین در یهودیان و به ویژه رهبران مذهبی آنها، بسیار شدید بود. لذا همواره درصدد یافتن راه هایی جهت خارج کردن فلسطین از دست مسلمانان و بازگشت به این سرزمین بودند.[۱۷]
از سوی دیگر، صلیبیها هم خاطره تلخ شکست های خود از مسلمانان را در جنگ هایی که خود بر آنان تحمیل کرده بودند، هرگز از یاد نبرده بودند به ویژه اینکه اروپایی ها اینک با پشت سرگذاشتن دوران رنسانس و کسب موفقیت های علمی و صنعتی و تولید ثروت و قدرت، از انگیزه ها، استعدادها و آمادگیهای بیشتری برای بسط و گسترش قلمرو نفوذ و قدرت خود در اقصی نقاط عالم به طور عام، بخش خاورمیانه ای جهان اسلام به طور خاص، و فلسطین و بیت المقدس به طور اخص، برخوردار بودند.
بنابراین، یهودیان و اروپایی ها در مواجهه با جهان اسلام، دارای درد و احساس مشترک و هدف همسو بوده، درصدد گرفتن انتقام تلخکامی های خود از مسلمانان و جهان اسلام بودند. این همسویی اولین بار در زمان ناپلئون بناپارت تجلی پیدا کرد. وی که هم خود سودای حاکمیت بر جهان را از طریق سلطه برمنطقه حساس خاورمیانه در سر داشت و هم از جامعه ناپذیریها و کارشکنیهای یهودیان در فرانسه به تنگ آمده و درصدد بود به گونه ای جامعه فرانسه را از شر آنان راحت نماید، با شعار بازگشت یهودیان به سرزمین آبا و اجدادی، اعاده عظمت از دست رفته یهودیان و تشکیل مجدد مملکت کهن قدس، تصمیم گرفت با انتقال یهودیان فرانسه و اروپا به فلسطین، هم آمال و آرزوهای دیرینه آنان را برآورده سازد و هم از آنان در آنجا به عنوان پایگاهی جهت سلطه بر منطقه استراتژیک خاورمیانه استفاه نماید. هر چند این نقشه ناپلئون، به ویژه پس از شکست وی در لشکرکشی از مصر به سوریه، مورد توجه یهودیان قرار نگرفت[۱۸]. خود ناپلئون بعد ها در مورد این نقشه خود گفته بود :
((به تحسین حالات و احوالات یهود پرداختم، بدون اینکه هیچ گونه میلی به افزایش جمعیت آنها در کشورم داشته باشم. در عمل نیز کاری کردم که بی اعتنایی مرا درباره پستترین ملت روی زمین ثابت کند)).[۱۹]
از همان زمان، این گونه همکاری های مشترک بین یهودیانی که بعدها در قالب سازمان جهانی صهیونیسم سازمان و تشکیلات یافتند و قدرت های استعمارگر اروپایی به ویژه انگلیس، فرانسه، روسیه و آلمان ادامه یافت.[۲۰]در این مدت یهودیان در جوامع اروپایی به ثروت های عظیمی دست یافته و به یک قدرت مالی موثر برای پیشبرد اهداف دیرینه خود، یعنی بازگشت به صهیون[۲۱]تبدیل شدند. در این میان نقش و نفوذ بارون ادموند روتشیلد بزرگترین سرمایه دار یهودی انگلیس و دیگر عوامل صهیونیسم در کابینه انگلیس تعیین کننده بود. یهودیان علاوه بر مرکز مالی و سیاسی، در محافل علمی، دانشگاهی و مطبوعاتی هم به عنوان ابزار حرکت های فرهنگی و افکارسازی، سلطه و نفوذ فراوانییافتند و بدین ترتیب، یک هماهنگی و همسویی کامل بین ارکان قدرت و ثروت در انگلیس در ارتباط باسرزمین فلسطین به وجود آمد.
- هرگاه حد پايين منفي و حد بالا مثبت باشد، ميانگين با مقدار مورد آزمون تفاوت معناداري ندارد.
با توجه به مطالب بالا در اين تحقيق به علت استفاده از آزمون دو طرفه در تصميم گيري در مورد حاکميت متغيرها از حد پايين و بالا طبق دستور فوق استفاده مي گردد. فرضيه آماري مورد استفاده جهت آزمون مواردفوق به صورت زير مي باشد:
آماره t در اين آزمون داراي درجه آزادي n-1 بوده و به کمک رابطه (3-3) محاسبه مي گردد در اين رابطه ميانگين نمونه، خطاي معيار بوده که به صورت محاسبه مي شود.
رابطه (3-3)
3-6-4- تحليل واريانس يك عامله (ANOVA)
براي مقايسه ميانگين دو يا چند جامعه يا گروه ( يعني تاثير يک متغير مستقل گروه بندي بر يک متغير کمّی وابسته) از اين آزمون استفاده مي شود. در واقع در تحليل واريانس يک عامله تفاوت بين ميانگين جوامع مختلف فقط بر حسب يک متغير مستقل بيان مي شود (مومني،1386). در اين تحقيق از اين آزمون براي مقايسه ميانگين مربوط به متغيرهاي مورد بررسي در بين مشتریان و با توجه به متغيرهاي جمعيت شناختي در پست بانک استفاده گرديده است. هدف از اين تحليل مشخص کردن اين است که آيا تفاوتهاي مشاهده شده بين ميانگين ها حاصل عامل شانس يا تاثير عمل آزمايشي است. تاثيرات عمل آزمايشي تغيير پذيري هاي منظمي را در بين نمره ها نشان مي دهد که مي تواند حاصل متغير مستقل قلمداد گردد. براي مشخص کردن اين تفاوت دو منبع پراکندگي بين گروهي و درون گروهي وجود دارد. اگر پراکندگي ميانگين هاي بين گروهي خيلي بيشتر از پراکندگي درون گروهي باشد فرضيه يعني عدم تفاوت بين ميانگين هاي جامعه رد مي شود و رد فرضيه صفر يعني وجود تاثير عمل آزمايشي. فرضيه آماري مورد استفاده در اين بخش به صورت زير است.
دست کم ميانگين دو گروه يکسان نيست
در تصميم گيري بوسيله داده هاي حاصل از تحليل بوسيله نرم افزارهاي كامپيوتري، اگر سطح معني داري آماره مورد نظر (Sig) از سطح خطا ( ) كوچكتر باشد فرض در سطح اطمينان مورد نظر رد ميشود.
3-6-5- رويکرد معادلات ساختاري
مدل سازي معادلات ساختاري ابزاري قدرتمند در دست پژوهشگر اجتماعي است که وي را در چگونگي تدوين مباني و چهارچوب نظري پژوهش در قالب مدل هاي اندازه گيري و ساختاري ياري مي رساند. علاوه بر آن با بهره گيري از داده هاي تجربي امکان آزمون مدل تدوين شده را به عنوان يک کل فراهم آورده و با شاخص هايي که در برابر پژوهشگر قرار مي دهد وي را در اصلاح و بهبود مدل تدوين شده ياري مي رساند. مدل سازي معادله ساختاري را مي توان به عنوان روشي کمي تلقي کرد که به محقق ياري مي رساند تا پژوهش خود را از مطالعات نظري و تدوين آن ها گرفته تا تحليل داده هاي تجربي، در قالبي چند متغيره سامان ببخشد. همچنين اين روش به پژوهشگر ياري مي رساند تا الگوي نظري را که از اجزاي مختلف و متنوعي تشکيل شده ، هم به طور کلي و هم به گونه اي جزئي مورد آزمون و وارسي قرار دهد. اينکه آيا داده هاي گرد آوري شده از يک نمونه ، کليت الگوي نظري تدوين شده را مورد حمايت قرار مي دهد يا خير و در هر صورت کدام يک از اجزاي الگوي نظري مدون با توجه به داده هاي گردآوري شده مورد تاييد قرار مي گيرند و کدام يک نياز به تغيير، اصلاح و يا حذف دارند. به عبارت ديگر مدل سازي معادلات ساختاري نه تنها در آزمون فرضيه هاي تک متغيره و دو متغيره محقق را ياري مي رساند بلکه به طور همزمان با بهره گرفتن از مدل سازي مي توان به آزمون فرضيه هاي چند متغيره اي دست زد که علاوه بر لحاظ شدن اثر متغير ها بر يکديگر، دقت اندازه گيري متغيرهاي پنهان نيز مورد مطالعه قرار گرفته است.
مدل سازي معادله ساختاري به طور معمول ترکيبي از مدل هاي اندازه گيري و مدل هاي ساختاري اند. بر مبناي مدل هاي اندازه گيري، محقق تعريف مي کند که کدام متغيرهاي مشاهده شده يا معرف ها، اندازه گيرنده ی کدام متغير هاي پنهان هستند و بر پايه مدل هاي ساختاري مشخص مي شود که کدام متغير هاي مستقل داراي تاثير بر کدام متغيرهاي وابسته اند و يا اينکه کدام متغيرها با هم همبسته اند.
3-6-6- تحليل مسير
تحليل مسير که براي نخستين بار از سوي سوول رايت (1934) توسعه يافت، گسترش روش هاي رگرسيون و در حقيقت کاربرد رگرسيون چند متغيري در ارتباط با تدوين بارز مدل هاي علّی است. هدف آن بدست آوردن برآوردهاي کمّی روابط علي بين مجموعه اي از متغيرهاست. روابط بين متغيرها در يک جهت جريان مي يابد و به عنوان مسيرهاي متمايزي در نظر گرفته مي شود. مفاهيم تحليل مسير در بهترين صورت از طريق ويژگي عمده آن يعني نمودار مسير که پيوندهاي علّی احتمالي بين متغيرها را آشکار مي سازد، تبيين مي شود. براي تهيه نمودار مسير، اسامي متغيرها را نوشته و از هر متغير پيکاني به سوي متغير ديگري که معتقديم در آن تاثير دارد رسم مي کنيم.
نخستين گام در تحليل مسير، تعيين يک مدل ساختاري پيش تجربي است که همه متغيرهاي مورد علاقه پژوهشگر را در بر مي گيرد. مدل ساختاري شامل يک مجموعه معادله ساختاري است که روابط علّی ممکن بين متغير ها را توصيف مي کند.(هومن، 1387)
3-7- روش توزيع پرسشنامه
روش توزيع پرسشنامه بدين صورت مي باشد که شهر تهران به 4 قسمت: شمال، شرق، غرب و جنوب تقسیم بندی شد و سپس پرسشنامه ها در هر منطقه بین مشتریان توزیع گردید. پس از جمع آوري پرسشنامه هاي قابل قبول، اطلاعات آن ها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
3-8- متغيرها و فرايند کلي تحقيق
بر اساس تحقيقات انجام گرفته، اين مطالعه از مؤلفه هاي کاربرد واقعی، نگرش نسبت به استفاده، درک مفید بودن استفاده،درک سهولت استفاده و حمایت درک شده در قالب مدل انگیزش و پذیرش استفاده شده است.
همانگونه که مشاهده مي گردد؛ مدل مفهومي (شكل 3-1)، فرايند کلي تحقيق، فرضيه هاي اصلي و نحوه تاثير متغيرهاي مورد بررسي را نشان مي دهد. بر اين اساس، متغيرهاي مستقل و وابسته به این صورت تعريف گرديدند.
حمايت سازمانی درک شده
سودمندي درك شده
سهولت کاربرد درك شده
نگرش نسبت به استفاده
كاربرد واقعي
شکل 3-1: الگوي پذيرش تکنولوژي (MAM) (سيژل، 2008)
حمايت سازمانی درک شده
سودمندي درك شده
سهولت کاربرد استنبادرك شده
نگرش نسبت به استفاده
كاربرد واقعي
شکل 2-8: الگوي پذيرش تکنولوژي (MAM) (سيژل، 2008)
متغيرهاي اين مدل عبارتند از :
1) کاربرد واقعی
2) نگرش نسبت به استفاده
3) سهولت کاربرد درک شده
4) سودمندی درک شده
5) حمایت سازمانی درک شده
6) جنسيت، سن، ميزان تحصيلات، ميزان آشنایی با کامپیوتر، مکان دسترسی به اینترنت، روش ترجیحی انجام معاملات بانکی و تناوب استفاده(متغيرهاي جمعیت شناختی و کنترل)
3-9- خلاصه
در اين فصل به روش تحقيق مورد استفاده از جمله نوع تحقيق، جامعه آماري، نمونه آماري و نحوة تعيين حجم آن، ابزار جمع آوري اطلاعات، روايي و پايايي پرسشنامه، روش توزيع پرسشنامه، متغيرهاي تحقيق و فرايند کلي تحقيق پرداخته شد. اين مطالعه، از روش تحقيق توصيفي- پيمايشي و ابزار پرسشنامه باز و بسته، جهت بررسي متغيرها و پاسخگويي به اين سوال استفاده نمود. جامعه آماري اين مطالعه، مشتریان پست بانک شهر تهران در سال 1391 مي باشد که از اين تعداد در مجموع 311 پرسشنامه قابل قبول جمع آوري شد.
فصل چهارم
تجزيه و تحليل داده ها
4-1- مقدمه
تجزيه و تحليل داده ها فرآيندي چند مرحله اي است که طي آن داده هايي که از طريق به کارگيري ابزارهاي جمع آوري در نمونه فرآهم آمده اند، خلاصه، کدبندي، دسته بندي و در نهايت پردازش مي شوند تا
زمينه برقراري انواع تحليل ها و ارتباط بين اين داده ها به منظور آزمون فرضيه ها فراهم آيد. با بهره گرفتن از آمار توصيفي ويژگي هاي نمونه از لحاظ متغيرهاي جمعيت شناختي مورد بررسي قرار گرفته و از آمار استنباطي براي آزمون فرضيات استفاده شده است. آزمون هاي آماري که در اين فصل مورد استفاده قرار مي گيرد شامل آزمون کولموگوروف – اسميرنوف، آزمون هاي ميانگين، تحليل واريانس يک عامله و تکنيک معادلات ساختاري مي باشد. داده هاي جمع آوري شده با بهره گرفتن از پرسشنامه از طريق نرم افزار SPSS15 و Amos17 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است.
4-2- توزيع فراواني متغيرهاي جمعيت شناختي نمونه
در اين بخش ويژگي هاي نمونه با توجه به متغيرهاي جمعيت شناختي مورد بررسي قرار گرفته است. متغيرهاي جمعيت شناختي تحقيق حاضر شامل جنسيت، سن، سطح تحصيلات، درآمد، میزان آشنایی با کامپیوتر، محل استفاده از اینترنت، روش ترجیحی انجام معاملات بانکی و تناوب استفاده از خدمات آنلاین توسط مشتریان پست بانک مي باشد.
اقلیم بری، خیلی خشک و گرم تا خنک است.
آثار فرهنگی و تاریخی:
زیارتگاه بی بی گوهر در محدوده این دهستان قرار گرفته.
تاریخچه دهستان:
روستای بن در (مرکز دهستان) با بیش از ۳ قرن قدمت، کهن ترین آبادی به شمار می رود(فرهنگ جغرافیایی آبادی های استان هرمزگان،شهرستان میناب،۱۳۸۳،۹۱).
وجه تمسیه بن در : بنابه اظهار اهالی،به دلیل واقع شدن مرکز دهستان در انتهای دره (بن در:بندر)
این آبادی به بن در شهرت یافته.
۲-۲-۲۳-۲- معرفی مختصر روستاهای دهستان بن در
امام آباد: نام دیگر، دهنه حصارو / نام قبلی: گستوکوسن، در شمال شرقی سندرک واقع شده .
تاریخچه روستا: بیش از نیم قرن از قدمت روستا می گذرد.
اودوئی:در شمال غرب سندرک واقع شده است.کوه معروف تهتان با ارتفاع ۵۳۱ متردر۶ کیلومتری جنوب غرب وکوه پورمک با ارتفاع ۴۸۶ متری در۷کیلومتری جنوب آبادی واقع است.
تاریخچه روستا: قدمت آبادی به بیش از دو قرن می رسد.
بن در: در ۲۱ کیلومتری شمال شرق سندرک قرار گرفته است. و در رودخانه دائمی توتنگ از مجاورت غرب آبادی می گذرد. آبادی بن در در میان تپه های کم ارتفاع واقع شده است و مرکز دهستان بن در است.
بی بی گوهر: در ۲۸ کیلو متری شمال غرب سندرک قرار گرفته.
وجه تمسیه: به سبب واقع شدن آبادی در اطراف زیارتگاه بی بی گوهر، آبادی به این نام خوانده میشود.
تاریخچه روستا: قدمت آبادی به حدود یک قرن می رسد.
پشت کلات: در ۲۱ کیلومتری شمال و شمال غرب سندرک قرار گرفته است.
تاریخچه روستا: قدمت آبادی به بیش از نیم قرن می رسد.
وجه تمسیه: از آنجایی که آبادی در پشت تپه واقع شده و در اصطلاح محلی به تپه، کلات میگویند، این روستا به پشت کلات معروف است.
تیغ سیاه: در ۴۴ کیلومتری شمال شرق سندرک قرار دارد.
وجه تمسیه: به سبب واقع شدن در مجاورت کوه تیغ سیاه- کوهی که دارای سنگ های تیز و سیاه است- آبادی نیز به تیغ سیاه شهرت یافته است.
چاهنان: در ۱۸ کیلومتری سندرک قرار گرفته است.
محصولات عمده زراعی صیفی جات (هندوانه، گوجه فرنگی، خیار، بادمجان، پیاز و …) در آن کاشت و برداشت می شود. و به دلیل وجود حلقه های چاه زیاد معروف به چاهنان است.
چاه خاور: در ۴۸ کیلومتری شرق سندرک واقع شده است.
چرت بونی: در ۳۰ کیلومتری شمال غرب سندرک واقع شده است در ضمن آبادی در پائین تپه های کم ارتفاع واقع شده است. و قدمت آبادی به حدود نیم قرن می رسد.
درجگ: در ۲۴ کیلومتری سندرک قرار گرفته است. و قدمت آبادی به حدود نیم قرن می رسد.
وجه تمسیه: بنا به اظهار اهالی، نام آبادی برگرفته از نام نوعی درخت به نام جگ می باشد.
درکهور: در ۲۷ کیلومتری شمال سندرک واقع شده است.
وجه تمسیه نام آبادی بر گرفته از پوشش گیاهی منطقه – درختان کهور – می باشد.
درگ پائین: در ۴۵ کیلومتری شمال شرق سندرک واقع شده است. کوه های معروف مشکالدین، میوکم و هنگر این روستا را به احاطه خویش در آورده اند.
سریش: نام دیگر آن تو تنگ سریش است و در ۱۸ کیلومتری سندرک واقع گردیده و قدمت بیش از یک قرن را دارد.
سمسیلی: در ۲۷ کیلومتری شمال شرق سندرک واقع شده است. در ضمن آبادی بر روی تپه های کم ارتفاع قرار گرفته است.
صادر: در ۴۰ کیلومتری شمال شرق سندرک قرار گرفته است.
گجک خاتک: در ۲۹ کبلومتری شمال شرق سندرک قرار گرفته است. کوه ضایون با ۱۱۸۰ متر ارتفاع در یک کیلومتری شرق و جنوب شرق و کوه هنگر با ارتفاع ۸۴۹ متر در یک کیلومتری شمال و شمال شرقی آبادی واقع شده است.
گنبد سرخ: در ۲۵ کیلومتری شمال سندرک واقع شده است. در ضمن روستا در پای تپه سرخ قرار گرفته است که ۴۰۸ متر ارتفاع دارد.
مشکالدین: نام دیگر آن گاراج مشکالدین است و در ۵۷ کیلومتری شمال شرق سندرک قرار گرفته است(شهمرادی ،۱۳۹۰ ،۱۸-۱۵).
۲-۲-۲۳-۳- دهستان درپهن
این دهستان از شمال به دهستان سندرک، از شرق به دهستان گوهران(انگهران) بخش بشاگرد، از جنوب به دهستان جکدان بشاگرد و از جنوب غربی و غرب به دهستان های بخش محدود می گردد. ارتفاع متوسط آبادی های این دهستان ۶۵۳ متر، که مرتفع ترین آن، روستای کلالیوان با ارتفاع ۱۳۵۰ متر پائین ترین روستای آن دون با ارتفاع ۲۵۷ متر است. موقعیت طبیعی غالب آبادی های این دهستان تپه ای است.
آب و هوا:
دارای اقلیم بری، خیلی خشک و خنک تا خیلی گرم می باشد(فرهنگ جغرافیایی آبادی های استان، شهرستان میناب، ۱۳۸۳،۱۰۳).
پوشش گیاهی
گیاهان داروئی:آویشن، گل گودر، بنجراشک، کلپوره، مور، چرمامه، پوچن، زیره، اسپند، گوئن، خورانش
گیاهان صنعتی: پی تار، هور، کلپن گویش، زرپل، بهار، آدور(خارشتر)، پورک
گونه های درختی و درختچه ای: گز، کهور، کرت، دهلر، اسکمبیل، کنار، بستل، بادام کوهی، آچن، گوئن(زیتون کوهی)،کسودنگ(همان، ۱۰۴-۱۰۳)
تاریخچه دهستان
قدیمی ترین آبادی این دهستان روستای درپهن(مرکز دهستان) ۴ قرن قذمت دارد.
وجه تسمیه:
نام دهستان از نام مرکز دهستان (روستای درپهن) گرفته شده است. بنابه اظهار اهالی به دلیل اینکه این روستا محدود به رودخانه های پهن و بزرگ اطراف خود بوده است، درپهن نام گذاری گردیده.
آنرت: در ۵۰ کیلومتریمرکز بخش سندرک قرار دارد. قدمت روستا به بیش از نیم قرن می رسد.
اسپند: در ۴۹ کیلومتری جنوب شرق مرکز بخش سندرک قرار دار.
وجه تسمیه: بنا به اظهار اهالی به دلیل وجود گیاه اسپند در اطراف آبادی به نام اسپند شهرت یافته است.
اسلام آباد: نام قبلی آن گیهک بوده است و در ۳۸ کیلومتری جنوب شرقی مرکز بخش قرار دارد.
تاریخچه روستا و قدمت آن به دو قرن می رسد.
بن کرم: در ۴۷ کیلومتری جنوب شرقی مرکز بخش سندرک قرار گرفته است. قدمت آبادی به یک قرن می رسد.
بنم بانی: در ۳۳ کیلومتری جنوب شرق مرکز بخش سندرک قرار گرفته است.
وجه تسمیه: بنا به اظهار اهالی بنم بانی یعنی بندبند کردن اراضی جهت کشت به همین دلیل نام آبادی به بنم شهرت یافته است.