تولید ناخالص داخلی کشور در همان سال، میتوان نتیجه گرفت، هزینه تصادفات رانندگی تقریباً کل رشد تولید ناخالص داخلی را از بین میبرد. (پور معلم و قربانی 1390).
در واقع، این آمارها نشانگر درصد بالایی از قانونگریزی در کشورمان است. شواهد تا اندازه زیادی گویای تأیید این موضوع است که تخلفات و قانونگریزی ترافیکی و یا اراده عمومی برای عدول از قوانین راهنمایی و رانندگی در حد بالایی قرار دارد. تحقیقات دیگر نشان میدهد که بیش از 70 درصد مردم بر این باورند که نمی توان به سازوکارهای انضباطی دولت، مانند راهنمایی و رانندگی، اعتماد کرد. چرا که این سازوکارها تواناییهای لازم برای اعمال تنبیه (قطعیت تنبیه و میزان آن) را ندارند (رفیع پور، 1378). همچنین، با توجه به هزینههای سنگین تصادفات ترافیکی و اختصاص بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی کشور به این امر، لازم است تا تخلفات ترافیکی و در نتیجه تعداد تصادفات در کشور کاهش یابد. به همین منظور در کشورهای پیشرفته، قوانین و مقررات سختگیرانهای برای این امر اجتماعی وضع شده است. البته قانونگذاری در این رابطه بایستی به طور شفاف، جامع و همراه با جریمههای متناسب و آگاه کردن عموم مردم باشد. در چند ساله اخیر اقدامات فراوانی از سوی نهادهای گوناگون برای کاهش این آمار انجام گرفته و ردیف بودجههای هنگفتی هم به آنها اختصاص داده شده اما با این وجود، ما نتوانستهایم به پیشرفت محسوسی در این زمینه نائل آییم. از اقدامات نیروی انتظامی مانند حضور ملموستر در سطح جادهها، نصب دوربینهای مداربسته، گشتهای نامحسوس، نصب GPS بر روی وسایل نقلیه سنگین، اجبار خودروسازها برای نصبABS و کیسه هوا بر روی خودروها گرفته تا اقدامات صدا و سیما در زمینه تهیه و پخش برنامههای گوناگون مانند طرح ترافیک، مسابقات گوناگون، هشدارهای پلیسی، دوربین مخفی، برداشت آزاد و ، همه و همه در این سالها به اجرا در آمدهاند، اما این اقدامات و قوانین هنوز از بازدارندگی کافی در زمینه کاهش تخلفات و سوانح برخوردار نبودهاند.
باید توجه داشت که قانونگریزی تنها به تخلفات ثبت شده محدود نمیشوند، بلکه بخش اعظمی از تخلفات آنهایی هستند که از سوی پلیس راهنمایی و رانندگی و سایر مجریان قانون ثبت نمیشوند (نامرئی)، چرا که به سبب مهارت و زبردستی رانندگان متخلف و سایر بازیگران ترافیکی (و البته کمبود نیرو و ) جایی برای خود در رفتار عادی مردم باز نموده است. وضعیت فوق به لحاظ روانی و اجتماعی تا اندازه زیادی منجر به ایجاد ناامنی، احساس عدم امنیت، هراس و اضطراب، بروز تنش و آزردگی روحی و در هنگام تردد، جابجایی و رفت وآمد یا پس از آن شده است (رستمزاده، 1382). باید به این نکته نیز توجه داشت که در گروه جوان گرایش به قانونپذیری، اندکی کمتراست (محسنی،1378).
تصادفات جادهای که خود برگرفته از تخلف میباشد، مهمترین عامل مرگ و میر جوانان در کشورهای پیشرفته است (هول، 1388: 7). رانندگان جوان (زیر 25 سال) بیشترین افراد در معرض خطر هستند، بویژه اگر این افراد مرد باشند. در ایالات متحده، یک چهارم مرگ ومیر ناشی از تصادفات در سال 2003 میلادی در میان افراد بین 16 تا 24 سال بود و این درحالی است که این گروه سنی فقط 14 درصد جمعیت را به خود اختصاص داده است. رانندگان زیر 25 سال، بالاترین نرخ افراد درگیر در تصادفات مرگبار را از بین تمامی گروههای سنی دارا هستند(هول، 1389: 164). این آمار نشان میدهد که بیشتر تخلفات و سوانح رانندگی در بین جوانان رخ میدهد. در کشور ایران نیز وضع بدین گونه میباشد تا جاییکه سازمان پزشکی قانونی ایران اعلام کرد در شش ماه نخست سال ۱۳۹۰ دستکم دو هزار و ۹۴۷ موتورسوار بر اثر تصادفات رانندگی جان خود را از دست دادهاند. روزنامه شرق در شماره یکشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۰ نوشت استان خراسان رضوی با ۳۳۱، فارس با ۲۶۰ و تهران با ۲۴۷ مرگ ناشی از تصادفات موتورسیکلت، در رتبه نخست تا سوم قرار دارند. بنا به این گزارش، گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال با ۹۶۷ مورد مرگ، بیشترین آمار مرگ موتورسواران را به خود اختصاص داده است.
مدیر کل پزشکی قانونی استان همدان گفت: آمارها نشان می دهد در سالهای 91- 92 حدود 262 نفر از راکبان موتور که بیشتر جوانان بودند در اثر سانحه تصادف جان خود را از دست دادند که حدود 36 درصد کل تصادفات در همدان را نشان میدهد. تحقیقات نشان داد که 50 درصد راکبان مقصر بودهاند. همچنین طبق آمار به دست آمده از اداره آمار تصادفات استان همدان، به صورت مقایسهای تصادفات درون شهری استان همدان در 7 ماهه اول سال 1391 و 7 ماهه اول سال 1392، نشان داد که در سال 1392، 7 درصد نسبت به سال 91 تصادفات جرحی و 46 درصد تصادفات منجر به خسارت افزایش داشته است. علاوه بر این، آمار نشان میدهد که در سال 1392، نسبت به سال 1391، تلفات انسانی حدود 10 درصد و مجروحین حدود 12 درصد افزایش داشته است. بنابراین، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش اساسی است که با وجود عواملی بازدارنده مانند ساختارهای- اجتماعی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و منزلت فردی، میزان آگاهی افراد به قوانین و وابستگی آنها به خانواده و نهادهای اجتماعی و وجود برخی کنترلهای اجتماعی، سطح بازدارندگی در بین جوانان به چه صورت میباشد؟
1-3) ضرورت و اهمیت تحقیق:
با وجود اینکه تحقیقات متعددی درباره رانندگی پر خطر و قوانین راهنمایی و رانندگی در داخل و خارج از کشور انجام شده، لیکن، با توجه به نرخ تصادفات و سیر رشد آن و تبدیل آن به یک مسئله اجتماعی مهم که دامنه آن اکثر خانوادهها را درگیر خود کرده و یا در آینده درگیر میکند، بررسی جامعهشناختی آن دارای اهمیت است.
پایبندی و دلبستگی افراد جامعه به قوانین و اجرای صحیح آنها و یا بی اعتنایی به قوانین و شانه خالی کردن از اجرای درست آنها دارای آثار و نتایج آشکار و پنهان در ابعاد اجتماعی،
سایت های دیگر :
|