۱- ورودی شهر ماسال با توقعات موضوعی (تبدیل پذیری و نفوذ پذیری) ورودی همخوانی ندارد.
۲- ورودی شهر ماسال با توقعات موردی (پذیرندگی –خوانایی. تشخص) همخوانی ندارد.
۱ – ۵– روش تحقیق
در این تحقیق روش به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد.
۱-۶– روش گرد آوری اطلاعات
کتابخانه ای و میدانی و ابزار تحقیق پرسشنامه است.
۱ – ۷ – روش تجزیه و تحلیل داده ها
به دو روش کمی و کیفی انجام می گیرد. بخشی از اطلاعات به روش استدال استقرایی مورد تحلیل قرار میگیرد و بخش دیگر از آمار استنباطی تحلیل می گردد.
۱ – ۸ – پیشینه تحقیق
گذر زمان جبر را وارد می کند، جبری که معماران و مخاطبان را از معماری سنتی جدا و یا دور می کند. این جبر می تواند جبر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تکنولوژیک و یا سیاسی باشد. به هر حال موجودیت جبر در تمامی موارد فوق بر اثر گذر زمان است. هنر و معماری همیشه و در همه حال تابع اصول و ضوابط معین و شناخته شده ای است و پیوندی استوار، ثابت و ناگسستنی با فرهنگ، الگوهای رفتاری و ارزش های جامعه دارد. به همین دلیل است که سبک های معماری هر دوره، انعکاسی از فرهنگ و هنر آن دوره محسوب می شود، همچنانکه تغییرات در معماری با تغییراتی که در سایر عرصه های زندگی به وقوع میپیوندد متناسب است و این تغییرات لازمه معماری پویا و زنده است تا بتواند نیازهای جدید انسان را پاسخگو باشد. هر سبک جدید معماری بر اصول، روش ها و سنت های سبک های پیشین استوار است و به همین علت است که بین سبک های گوناگون معماری در گذشته رابطه ای محکم وجود دارد به طوری که مرزبندی در بین آنها دشوار به نظر می رسد. این نزدیکی اصول و روش های معماری در بین سبکهای مختلف نشات گرفته از فرهنگ، سنن و الگوهای رفتاری مشابه افراد جامعه می باشد که با اندک تغییرات در شیوه های جدید زندگی و فرهنگ مردم که ریشه در زمان دارد، به علت پاسخگویی به نیازهای جدید باعث به وجود آمدن سبک های معماری می شده است. در نتیجه باید گفت که زمان همیشه در حرکت است و آن قومی موفق است که نیازهای معماری جامعه را درک کند و زمان و مکان جامعه خود را بشناسد. هدف در این مقاله بررسی میزان اهمیت طراحی ورودی در آرامش زندگی انسان در محیط زندگی اش می باشد. آنچه در ورودی مهم است تاثیری است که این فضا می تواند بر محیط کالبدی اطراف خود داشته باشد. این که چگونه نحوه شکل گیری ورودی می تواند به خلق محیطی مطلوب و دستیابی به اصول ارزشمند در طراحی شهر بیانجامد، هدف این پژوهش می باشد. ورودی درشهر مفاهیم بسیاری را به دنبال خواهد داشت. مسائلی از قبیل: نحوه دسترسی، تاثیر در نمای شهری، زیبایی، امنیت، حریم، آسایش اقلیمی، آرامش محیطی، دید، دعوت کنندگی و مساله مهم فرهنگ که تاثیرگذار و تاثیرپذیر در مفهوم ورودی در طراحی شهر و محیط شهری مطلوب است. لذا هدف، طراحی ورودی یک شهر به عنوان پیش فضا با در نظر داشتن تمام مفاهیم بالا برای دستیابی به معنای مطلوبیت است. در اینجا به مواردی که در این زمینه به پژوهش پرداخته شده است اشاره میگردد:
-دکتر محمدرضا نقصان محمدی وپریسا ریسمان باف ۱۳۹۲ در مقاله ای تحت عنوان :بررسی فضای ورودی شهرها با رویکرد شهرسازی پایداربه این نتایج دست یافته اند:
در گذشته ورودی شهر، مفصل اتصال دهنده فضای مصنوع داخل و فضای طبیعی خارج شهر بود. برهم خوردن سلسله مراتب فضایی در نظام کالبدی شهرها به دلیل مدرنیزه شدن، فضاهای ورودی شهر را دچار بی هویتی و نابسامانی کرد. نخستین فضای برخورد مسافران با شهر، ورودی آن استاین فضا باید در شکلگیری خاطرات جمعی و تصورات ذهنی آنها موثرباشد. در آینده با گسترش شهر به سمت بیرون، فلکه و بلوارهایی که امروزه ورودی شهر هستند، در درون آن جای می گیرند و به یک معضل شهری تبدیل میشوند.
از نظر این محققین بنابراین نوعی آینده نگری به منظور کاهش دغدغههای بافت آتی پایدار لازم است. در این مقاله حوزه های ورودی شهرها را باتوجه به اصول پایداری بررسی کرده اندونتایج پژوهش بصورت مولفه های تقویت کننده ابعاد توسعه پایدار برای طراحی مبادی ورودی شهرها ارائه شده است.
-آقای شهرام شکوهی نیا وخانم پریسا رشد شمالی ۱۳۷۸ در مقاله ای تحت عنوان ورودی شهر به این موارد اشاره داشته اند:
این پژوهش تلاشی است برای باز شناختن وسپس تجسم بخشیدن به مفهوم فراموش شده ای که دیر زمانی است در شهرها پدید نیامده ودیده نشده است. در شهر قدیم مفهوم ورود به شهر بیشتر کالبدی محدود وتقریبا یکسان در همه شهرها داشت وورود به شهر بیشتر به معنی نفوذ از یک نقطه به یک زیستگاه محصور بوده اما در دوره های بعد دگرگونی هایی روی نمود که مفهوم شهر وشهر نشینی را تغییر داده و شکل ورود به شهر را چهره ای دیگر بخشید.
-خانم سهیلا چوبساز وآقای کریم حسین زاده دلیر۱۳۹۰ درمقاله ای تحت عنوان تحلیل مقایسه ای محورهای ورودی منطقه بزرگ شهری تبریزبا هدف ارزیابی ومقایسه ویژگیهای فعالیتی ونقش منطقه ای کریدورهای ارتباطی کلان شهر تبریز در سه محور اصلی آن پرداخته اند وبا استفاده از روش فرایند سلسله مراتبی (AHP) به نتایجی دست یافته اند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که هریک از کریدورهای ارتباطی مورد نظر دارای ارزش های منطقه ای ویژه ای است که مستقیما در رویکرد برنامه ریزی جهت ساماندهی محورهای ورودی نقش دارد.
۱–۹ محدوده مورد مطالعه
شهر ماسال با مساحتی برابر ۴۴۷/۶۲۲ کیلومترمربع است که از شمال به شهرستان رضوانشهر، از جنوب و شرق به شهرستان صومعه سرا از مغرب به استان اردبیل محدود است. این شهر بین ۴۸ درجه و ۴۳ دقیقه تا ۴۹ درجه و ۱۴ دقیقه طول شرقی و ۳۷ درجه و ۱۵ دقیقه تا ۳۷ درجه و ۳۵ دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است. در این تحقیق ورودی محور شرق به غرب شهر ماسال مورد بررسی قرار گرفته است.
۱ – ۱۰ موانع و محدودیتهای تحقیق
در جهان امروز داشتن اطلاعات دقیق و به هنگام یکی از جهات پیشرفت یک کشور محسوب می شود. کشورهای پیشرفته دنیا با درک این موضوع و اینکه اطلاعات دقیق نقش موثری در توسعه خواهد داشت، هزینه هنگفتی را در پی یافتن راهکارهای جدید تکنولوژیکی برای دستیابی به اطلاعات بیشتر و ارائه آن به مراکز علمی و تحقیقاتی بکار می برند. اما در کشور ما این مسئله وجود ندارد یا کمتر یافت می شود. بزرگترین مانع در سر راه تحقیقات علمی در کشور ما در اختیار نداشتن اطلاعات و منابع به روز با شرایط واقعی می باشد که معمولا با عدم همکاری مسئولین در ارائه اطلاعات، عدم همکاری شهروندان، عدم نهادینه کردن فرهنگ مطالعات میدانی در بین شهروندان، نبود منابع کتابخانه ای، ضعف در به اشتراک گذاشتن اطلاعات در اینترنت و. . . مواجه می شوند.
۱ – ۱۱ واژه ها و مفاهیم
شهر: مجموعه ای از احجام و فضاهایی که بر روی هم کالبد منسجم و پیوسته ای را تشکیل می دهند ورودی: محلی برای گذر که پس از عبور از آن احساس دخول به مکانی جدید القا می شود. (پاکزاد، راهنمای طراحی فضاهای شهری در ایران، ۱۳۸۶)
فضای شهری: از جمله عناصر بافت شهر است که در ادوار مختلف به همراه تایخ یک ملت بوجود می آید، شکل می گیرد و دگرگون می شود. (وزین، ساماندهی شهری، ۱۳۷۸)
فضا: یک مقوله بسیار عام است، فضا تمام جهان هستی را پر می کند و ما را در تمام مرتحل زندگی احاطه کرده است. (ریچارد هدمن و اندرو یازوسکی، ۱۳۷۱، ص ۶۷)
خیابان: نوعی گذر گاه ارتباط دهنده و اغلب قسمتی از بافت شهری می باشد که محل تردد یا عبور وسایل نقلیه و یا عابرین است. (قریب، شبکه ارتباطی در طراحی شهری، ۱۳۷۶)
ماسال: شهرستان جدید تاسیس ماسال در غرب استان گیلان و در جنوب غربی منطقهی تالش واقع گردیده است. که مساحت آن ۴۴۷/۶۲۲ کیلومترمربع است که از شمال به شهرستان رضوانشهر، از جنوب و شرق به شهرستان صومعه سرا از مغرب به استان اردبیل محدود است. شهرستان ماسال بین ۴۸ درجه و ۴۳ دقیقه تا ۴۹ درجه و ۱۴ دقیقه طول شرقی و ۳۷ درجه و ۱۵ دقیقه تا ۳۷ درجه و ۳۵ دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است. (سالنامه آماری استان گیلان ۱۳۸۹)
ورودی: فضای ورودی شهرها مفصل اتصال دهنده فضای مصنوع داخل شهرها و فضای طبیعی خارج شهر می باشد که همچون دیگر فضاهای شهری توقعاتی بر آن مترتب می باشد. تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی ناشی از مدرنیزه شدن زندگی امروزی، فضاهای شهری را در هر منطقه و ناحیه تحت تاثیر خود قرار داده است. همچنین برای تعریف ورودی شهرها تعاریف متعددی ارائه شده است که هرکدام ازآنها بر یکی ازجنبههای ورودی تاکید می کند. به طور مثال یکی از این تعاریف با تأکید بر وسایط نقلیه موتوری که کاملا مرتبط با ورودی شهرهای امروزیست بر این امر اشاره دارد :"مبادی ورودی شهرها مجراهایی بر روی زمین هستند که امکان ورود به شهر از طریق وسایل نقلیه موتوری را فراهم می آورد. “۱اما در نتیجهی تمامی تعاریف حرفه های مرتبط با این موضوع، تأکید بر ماهیت غیر خطی ورودی شهر و توجه به اینکه ورودی شهرها تنها کریدور حرکتی نبوده بلکه حوزه و عرصهای هستند که کریدور حرکتی را در میان خود دارند، موارد مشترکی هستند که در این تعاریف به آنها اشاره می شود. (خادمی ورفیعی ۱۳۹۰)
فصل دوم
مبانی نظری تحقیق
۲-۱ تاریخچه ورودی شهر
در گذشته اولین نشانه بصری شهر در ذهن ناظر، ورودی شهرها بود (دروازه، حصار، بارو، سوار، خندق،…). کالبد شهر در ظرف حصار بارو و گاه خندق قرار داشته و ورود به شهر ازطریق حوزه دروازه صورت میگرفته است. حس ورود ازطریق رویت حصار و بارو و ظهورکشتزارها و باغات ایجاد شده و اولین تصویر عینی مسافران باروی شهر بوده است. ورودی ها در گذشته به لحاظ ادراکی و عملکردی قابل تامل و بررسی میباشد. دروازه قزوین، دروازه شاه عبدالعظیم، دروازه دولت از جمله قدیمی ترین دروازهها میباشند. ویژگی های ادراکی شامل دعوت کنندگی، هویت بخشی، ایجاد حس مکان، ایجاد کریدور بصری و ادراکی بین فضای خارج و درون شهر و به لحاظ عملکردی شامل برقرار ارتباط فیزیکی بین فضای خارج و داخل، تامین امنیت و نظارت، هدایت و جهت دهی به مسافران معرفی سلسله مراتبی شهر و. . . است که توجه به این ویژگی ها بیانگر در نظر گرفتن توأم معنا، عملکرد و شکل در ورودی شهرهای قدیمی است. حال امروزه نیز با وجود اینکه نخستین فضای برخورد مسافر با شهر ورودی آن است و نخستین تصویر ذهنی و پیشداوریهای وی بر این اساس صورت میگیرد، اما همچنان با عدم ارائه تصویر مناسبی از ورودیها رو به رو هستیم. فضاهای ورودی امروز فضاهایی فاقد ساختار مشخص، فاقد هویت، مملو از اغتشاشات بصری و سیمایی نامطلوب، عدم خوانایی وهدایت درست مسافر، فاقد جذابیت بصری و ایجاد انگیزه در ناظر، نبود ساختار مشخص برای القای حس ورود، پایین بودن کیفیت محیطی و از بین رفتن عملکرد تفرجگاهی آن و… می باشد که علاوه بر سیمای طبیعی چیز دیگری برای تمایز میان آنها وجود ندارد. با توجه به توسعه کالبدی بیش از پیش شهرها، حاشیه های امروز، بافت های میانی شهرهای آینده ما هستند که یقیناَ بافت های مساله داردر آن زمان خواهند بود. بنابراین توجه به کیفیت فضای ورودی شهرها و تبیین چند سونگر مسایل آن، یکی از اساسی ترین موضوعاتی است که در طراحی و ساماندهی ورودی ها باید در نظر گرفت. . (خادمی ورفیعی ۱۳۹۰)
۲ –۲ ورودی شهرها در ایران
شهرهای ایرانی پیش ازاسلام بویژه در دوران هخامنشی و ساسانی بر مبنای باورهای دینی و متاثر از مقوله جهان بینی ساخته می شد. این شهرها معمولا به حصاری ختم می گشت که چهار دروازه به سوی عالم داشته و یادآور جهات اربعه بود. در این جهان بینی شهر با زمین به عنوان مرکز عالم مقایسه می گشت که از طریق دروازههای خود با کل عالم هستی که به چهار قسمت تقسیم میشد ارتباط می یافت. بنابراین مشاهده میگردد که این دوران علاوه بر دو عملکرد برقراری ارتباط و نمایش جهات اربعه مفهومی فلسفی در رابطه با شهر و دروازههای آن وجود داشت.
در دوران ساسانی بازار در اطراف ورودی و دروازه شهر توسعه یافت و میدان با عملکردهای مختلف نظیر اعلام فرمانهای دولتی بخشودگیها و عقوبت ها در مقابل آن ظهور یافت. به این ترتیب زمینه شکل گیری فضایی پیرامون دروازه ورودی و بسط مفهوم ورودی از یک مرز و یا سطح عمودی برای عبور که با عنصر شاخص دروازه تعریف می شد به فضایی خاص از نظر عملکردی فراهم گردید. هر چند که” این فضا از دیدگاه ریخت شناسی هنوز فضای خاصی را سبب نمی شده است. چنین ساختاری از فضای ورودی شهرها بعد از اسلام نیز وجود داشت “که به تدریج با گذشت زمان بویژه در دوران صفویه رشد کرد و به تکامل رسید. (حبیبی ۱۳۷۵ ص ۱۰۲) .
فضاهای ورودی شهرها در دوران صفویه به این صورت بوده است:
عنصر مهم و شاخص فضاهای ورودی در شهرهای قدیم دروازه است. دروازهها به دو دسته تقسیم میشدند: دروازه های درونی شامل دروازه های محله ای، دروازه های بازار و دروازه های حکومتی مربوط به ارگ و یا قلعه و دروازه های بیرونی که در حصار شهر جای داشتند. دروازه های بیرونی، فضاهای درونی شهر را با بیرون آن مرتبط می ساختند. همه دروازه های بیرونی همواره در امتداد مسیر، جاده ها و راه های منتهی به شهر قرار داشتند و از جنبه عملکردی معمولا به سه دسته دروازه های اصلی، دروازه های فرعی و دروازههای حکومتی تقسیم می شدند.
ویژگیهای فضاهای ورودی شهرهای قدیم ایران نیز متاثر از فرهنگ و سنن اجتماعی دارای ویژگیهای ادراکی و عملکردی بود که پیشتر در شرح خصوصیات فضای ورودی بنا به آنها اشاره شد. ویژگیهای ادراکی دروازههای قدیم عبارتند از: دعوت کردن (به دلیل عملکرد اجتماعی و پویایی فضای باز مقابل دروازه شهر) هویت بخشیدن (اهمیت دادن به دروازه و تزئینات آن و شاخص نمودن دروازه) ایجاد حس ورود (عبور از دروازه به عنوان مرز جداکننده دو فضا) آماده ساختن برای درک فضای جدید (فضای باز مقابل دروازه با عملکرد اجتماعی). و ویژگیهای عملکردی فضای ورودی شهرهای قدیم ایران عبارتند از: برقراری ارتباط فیزیکی بین دو فضا (دروازه) تامین امنیت و نظارت بر ارتباط (دروازه و برج های دفاعی) هدایت (قرارگیری دروازه اصلی در مسیری که مستقیما به مرکز شهر و بازار ارتباط داشت) معرفی شهر (کتیبه هایی که بر سر در دروازه ورودیهای مهم نوشته می شد) حضور فضای ورودی در فعالیتهای روزمره شهر (فضای باز مقابل دروازه ورودی با عملکرد اجتماعی و اقتصادی).
ورودی های همه شهرهای ایران واجد تمامی این خصوصیات نبوده و برحسب اهمیت ورودی و شهر مورد نظر، از نظر دارا بودن بخشی و یا کلیه این ویژگیها با یکدیگر متفاوت بوده اند. مقایسه بین ویژگیهای ورودی یک بنا و شهر در گذشته نمایانگر وجود تشابهاتی میان آنها است. به نظر می رسد همان اهدافی که موجب شده تا فضای ورودی یک بنا شکل گیرد و تکامل یابد، در شکل گیری فضای ورودی شهر نیز نقش داشته و علت تفاوت در ساختار کالبدی ورودی بنا و شهر، تفاوت در میزان خصوصی بودن این فضاها و روش پاسخگویی به این اهداف است و ایجاب می نماید که ساختار کالبدی فضای ورودی بنا بسیار پیچیدهتر از ورودی شهر باشد. (همان منبع ص۹۷)
ورودی شهرهای کنونی ایران نیز بدین صورت می باشد که توسعه سریع و پر شتاب شهرها و اشغال بیرویه اراضی در فراسوی مرزهای آن موجب تحولات چشم گیری در سیمای حومه و حاشیه شهرها شده است. این نواحی با سازمان و ساختار فضایی و کالبدی منفصل، پراکنده، بدون انسجام و فاقد هویت از یکسو با نواحی روستایی و یا عرصههای طبیعی و از سوی دیگر با جوامع شهری تداخل نموده و یا با تغییر شکل نواحی روستایی، سیمایی نه کاملا شهری و یا روستایی بوجود آوردند. «این نواحی عموما در حول و حوش مسیرهای ارتباطی شهرها شکل گرفته و نیروی حیاتی خود را از آن می گیرند» (شالین ۱۳۷۲). این نواحی منظر ورودی اکثر شهرهای ایران را تشکیل می دهند. برای آگاهی از وضعیت کنونی فضاهای ورودی شهرها در ایران نمونه هایی انتخاب گردید. در انتخاب نمونه حدالقل یکی از ظوابط زیر مورد توجه قرار گرفته است:
۱- شهر توریستی باشد و یا در مسیر جاده های پر تردد توریستی کشور قرار گرفته باشد.
۲- از شهرهای مهم کشور باشد.
۳- نماینده یکی از دو اقلیم معتدل و خشک باشد.
در گروه اول ورودی شهرهای حاشیه دریای خزر شامل آمل، بابل، لنگرود، لاهیجان، رشت و فومن، در گروه دوم ورودی شهرهای حاشیه کویر و فلات مرکزی ایران و در گروه سوم ورودی برخی از شهرهای مهم تاریخی و توریستی شامل اصفهان، شیراز ، تهران و قزوین مورد بررسی قرار گرفته است.
از مشاهدات میدانی فضاهای ورودی این شهرها نتایج زیر حاصل شده است:
۱- فضاهای ورودی شهرها غالبا فاقد ساختاری مشخص و متمایز می باشند.
۲- فضاهای ورودی شهرها غالبا فاقد هویت بوده و در اثر اغتشاشات بصری و محیطی به هویت شهرها آسیب می رسانند.
۳- کاربریهایی با سیمایی نامطلوب نظیر تعمیرگاهها، اسقاطیها و انبارها منظر ورودی اغلب شهرها را تشکیل می دهند.
۴- در غیاب سیمای طبیعی ویژه و شاخص، عامل و یا ویژگی خاصی که فضای ورودی یک شهر را از شهرهای دیگر منطقه متمایز و مشخص گرداند در فضای ورودی اغلب شهرها وجود ندارد.
۵- هدایت و راهنمایی تازه واردین به نقاط مختلف شهر به خوبی صورت نمی گیرد.
تحلیل فضایی ورودی شهر (مطالعه موردی از سمت شرق به غرب ماسال)- قسمت ۲