در همین رابطه در مطالعه آکات[۱۱۱] و همکاران در ترکیه بر روی ۲۲۰۶۰ دانشجوی علوم پزشکی از رشته های مختلف پرستاری و مامایی و بهداشت ، نتایج نشان داد که در مقایسه بین انگیزه دانشجویان پرستاری و سایر رشته های علوم پزشکی، انگیزه درونی دانشجویان پرستاری بیش از سایر رشته ها است.در این مطالعه میزان انگیزه درونی، بیرونی و همچنین فقدان انگیزه نیز بالا بود (۱۰). درمطالعه ای که توسط دلیر[۱۱۲] و همکاران در سال ۱۳۸۷در دانشکده پرستاری- مامایی مشهد بر روی ۲۰۰ نفر از دانشجویان پرستاری و مامایی انجام شد، انگیزه دانشجویان پرستاری در حد متوسط ارزیابی شد و همچنین انگیزه درونی این دانشجویان بیشتر از انگیزه بیرونی آنها گزارش شد(۸۰).برخلاف این پژوهش در مطالعه حسن بیگی[۱۱۳] در ایران در بین دانشجویان پرستاری میزان انگیزه دانشجویان از حد میانگین پایین تر گزارش شده بود که می تواند آسیب زیادی از لحاظ آموزشی به دانشجویان به خصوص در رشته پرستاری وارد نماید.(۶۵)
این نتایج می تواند با توجه به نوع دانشکده های پرستاری و ترم تحصیلی که دانشجویان مورد بررسی قرار گرفته اند متغیر باشد.میزان انگیزه درونی و شناسایی شده و در کل انگیزه از نوع خود تعیین شده در مطالعه حاضر همراستا با مطالعات مختلف در دانشجویان پرستاری بالا است که می تواند به نوع رشته برگردد زیرا بیشتر دانشجویان پرستاری بعد از گذراندن کنکور و ورود به دانشگاه این رشته را با هدف نوع دوستی و کمک به مردم انتخاب نموده اند به همین دلیل میزان انگیزه زیادی دارند اما این انگیزه ممکن است با ورود به ترم های بالاتر ومواجهه با مشکلات پیش رو کمرنگ تر گردد. میزان شاخص خود تعیین کنندگی نیز به سمت مثبت سوق دارد که نشان از انگیزه خود مختار است اما این میزان خود تعیین کنندگی دارای یک میانگین در حد متوسط است در حالی که در دانشجویان پرستاری با توجه به نوع رشته وکار آنها در آینده انتظار انگیزه خود مختار و خود تعیین کننده بیشتری می رود.
جداول شماره ( ۸-۱۱) در ارتباط با هدف شماره ۴ و اهداف ۴-۱ تا ۴-۵ نشان می دهد که بین علاقه با انگیزه درونی(۰۱/۰=p) ، انگیزه شناسایی شده(۰۰/۰=p) ،انگیزه به درون متمایل شده(۰۰/۰=p) و شاخص خود تعیین کنندگی ارتباط معنی داری دیده شد (۰۰/۰=p). دانشجویانی که به رشته پرستاری علاقه داشتند از انگیزه درونی، انگیزه شناسایی شده و انگیزه به درون متمایل شده بیشتری نیز برخوردار بودند و خود تعیین کنندگی بیشتری نیز داشتند. بین علاقه با فقدان انگیزه نیز ارتباط معنی داری اما معکوسی دیده شد(۰۰/۰=p). دانشجویانی که به رشته پرستاری علاقه مند نبوده از انگیزه کمتری برخوردار بودند(جدول ۱۳).
همچنین نتایج جداول ) ۸-۱۱ ( نشان داد بین قصد ادامه تحصیل در رشته پرستاری با انگیزه درونی(۰۱/۰=p) ، انگیزه شناسایی شده(۰۰/۰=p) ،انگیزه به درون متمایل شده(۰۰/۰=p) و شاخص خود تعیین کنندگی (۰۰/۰=p) ارتباط معنی داری دیده شد. دانشجویانی که قصد ادامه تحصیل در این رشته را در آینده داشتند از انگیزه درونی، انگیزه شناسایی شده و انگیزه به درون متمایل شده بیشتری نیز برخوردار بودند و خود تعیین کنندگی بیشتری نیز داشتند. بین ادامه تحصیل در پرستاری با فقدان انگیزه نیز ارتباط معنی داری اما معکوسی دیده شد (۰۰/۰=p)(جدول ۱۳). دانشجویانی که به رشته پرستاری علاقه مند نبوده و قصد ادامه تحصیل در این رشته را در آینده نداشتند از انگیزه کمتری برخوردار بودند. بین انگیزه بیرونی و این دو متغیر ارتباط معنی داری مشاهده نشد(جدول۱۲).
همراستا با مطالعه حاضر ، پژوهش های دسی و رایان[۱۱۴] در این زمینه نشانگر این است که دانشجویانی که انگیزه درونی و خود تعیین شدگی بیشتری دارند تمایل دارند که به موفقیتهای آکادمیک بیشتری نیز دست یابند و دوام بیشتری در تحصیل خود نیز دارند(۸۱). در مطالعه یوپ جونگ[۱۱۵] در سال ۲۰۱۲ که بر روی ۳۴۹ دانش آموز دبیرستانی که سال سوم دبیرستان را گذرانده بودند ، انجام شد دانشجویانی که انگیزه کمتری داشتند این کمبود انگیزه تاثیرات منفی بر روی علایق و موفقیت تحصیلی و میزان شوق و رغبت آنها به ادامه تحصیل و ارزش گذاری بر روی شغلشان داشت.(۸۲). مطالعه مائورر[۱۱۶] بر روی دانشجویان علوم پزشکی نشان داد که دانشجویانی که انگیزه درونی بیشتری داشتند وقت بیشتری را برای مطالعه می گذاشتند و نمرات بهتری را نیز کسب می نمایند. اما آن دسته از دانشجویانی که انگیزه کمی داشتند علاقه ای نیز به ادامه تحصیل در آینده نداشتند(۸۳).در مطالعه سلیکوز[۱۱۷] در سال ۲۰۰۹ بر روی دانشجویان دانشکده تربیت معلم مشاهده شد که انگیزه درونی و خود تعیین شده با قصد ادامه تحصیل در آینده ارتباط مثبتی دارد و افرادی که انگیزه درونی بیشتری دارند امکان ادامه تحصیل آنها در آینده بیشتر است(۸۴).در بررسی های والراند[۱۱۸] مشاهده شد افرادی که علاقه بیشتری به کارهای خود دارند میزان انگیزه درونی نیز در آنها بیشتر است. اما کسانی که انگیزه در حد متوسط و یا کمی دارند انگیزه کمتری نیز در کارهای خود دارند.همچنین نتایج این پژوهش نشان داد افرادی که اهداف بالایی برای درس خواندن دارند میزان انگیزه درونی و شناسایی شده بیشتری نیز دارند(۰۰۰۱/۰>p) اما بر خلاف مطالعه حاضر در بررسی والراند مشاهده شد که آن دسته از دانشجویانی که انگیزه به درون متمایل شده داشته و یا انگیزه ای نداشتند، اهداف مشخصی نیز برای آینده و ادامه تحصیل نداشتند(۸۵) اما در مطالعه ما انگیزه به درون متمایل شده نیز ارتباط مثبتی با علاقه و ادامه تحصیل داشت.
در پژوهش حاضر دانشجویانی که دارای طیفی از انواع انگیزه درونی، شناسایی شده و به درون متمایل شده می باشند، میزان علاقه بیشتری به رشته پرستاری داشته و قصد ادامه تحصیلات خود را در آینده داشتند. در سایر مطالعات نیز بین انواع این انگیزه ها با علاقه و تمایل برای ادامه تحصیل ارتباط معناداری وجود داشت. البته تنها در مطالعه والراند بین انگیزه به درون متمایل شده و دو متغیر ذکر شده ارتباط معکوسی دیده شد.این تفاوت در مطالعه والراند و بررسی ما می تواند به دلیل تفاوت در نوع رشته های تحصیلی باشد.اگرچه انگیزه به درون متمایل شده نوع ضعیفتری از انگیزه خود تعیین شده است و امتیاز کمتری دارد اما میتواند برروی علایق و ادامه تحصیل فرد اثر گذار باشد. با توجه به مطالعات انجام شده هرچقدر میزان انگیزه افراد در انجام کارها بیشتر باشد میزان شاخص خود تعیین کنندگی نیز افزایش می یابد و علاقه فرد به تحصیل نیز بیشتر می شود که در بسیاری از مطالعات به این مورد تاکید شده است.
جداول شماره ۱۱،۱۰،۸ در ارتباط با هدف ۴ پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره انگیزه شناسایی شده (۰۰/۰=p)، انگیزه به درون متمایل شده (۰۳/۰=p)و شاخص خود تعیین کنندگی(۰۰/۰=p) با جنس ارتباط معنی داری وجود دارد. به این صورت که میانگین نمره انگیزه شناسایی شده در دانشجویان پسر کمتر از دختر بود. یعنی میزان انگیزه وخود تعیین کنندگی در دخترها بیشتر از پسرها بود. بین میانگین نمره فقدان انگیزه و جنس نیز ارتباط معنی داری وجود دارد (۰۰/۰=p). اما در این مورد میانگین نمره فقدان انگیزه در دانشجویان پسر(۷۵/۲) بیشتر از دختر(۲۲/۲) بود.یعنی دانشجویان پسر نسبت به دختران انگیزه کمتری داشتند( جدول ۱۳).
مطالعات زیادی نشان داده است که انگیزه خانم ها در حیطه های مختلف زندگی خود تعیین شده تر از آقایان است.در مطالعه والراند و همکاران که با هدف آزمون نمودن مدل تئوری خود تعیین کنندگی بر روی ۷۲۸ دانش آموز دبیرستانی انجام شد، درک از شایستگی و استقلال در خانم ها کمتر از آقایان بود اما میزان خود تعیین کنندگی در خانم ها بیشترگزارش شد که یکی از دلایل آن میزان بیشتری از انگیزه درونی و شناسایی شده و میزان کمتر انگیزه بیرونی و فقدان انگیزه در خانم ها نسبت به آقایان ذکر شده است(۸۵). در مطالعه آکات نیز میزان فقدان انگیزه در آقایان نسبت به خانم ها بیشتر گزارش شد یعنی آقایان انگیزه کمتری داشتند . میزان انگیزه شناسایی شده در خانم ها بیشتر از آقایان بود. بر اساس این مطالعه یکی از دلایل انگیزه پایین در مردها این است که رشته پرستاری یک نوع آموزش است که افراد غالب آن خانم ها هستند و آموزش در این رشته بین سالهای ۱۹۲۵ تا ۱۹۹۶ فقط مختص خانم ها بوده است و بعد از سال ۱۹۹۶ آقایان در این رشته نیز شرکت نموده اند(۱۰). در بررسی که توسط روئمیچ[۱۱۹] و همکارانش بر روی ۴۴ دانش آموز در زمینه ورزش انجام شده است نتایج نشان داد که پسر ها و دخترها در پاسخ به محیط تامین کننده نیاز استقلال می توانند واکنش های رفتاری متفاوتی داشته باشند. تاثیر تامین استقلال بر روی افزایش عملکرد ورزشی در دخترها بیشتر از پسرها بود یعنی انگیزه درونی و شناسایی شده در دخترها بیشتر از پسرها گزارش شد(۸۶).در بررسی اسپیتل[۱۲۰] بر روی دانشجویان لیسانس رشته تربیت بدنی مشاهده شد که نمره انگیزه در تمام سطوح به غیر از فقدان انگیزه در خانم ها بالاتر از آقایان است(۸۷) .بر اساس مطالعات گلوساپ[۱۲۱] در سال ۲۰۰۲ بر روی دانشجویان پرستاری علت انگیزه پایین در مردها می تواند این مسئله باشد که آنها فکر می کنند رشته اشتباهی را برای شغل خود در آینده انتخاب نموده اند(۸۸).نتایج این مطالعات با پژوهش حاضر همخوانی دارد. بر خلاف مطالعه مادر مطالعه ای که توسط اکیسی[۱۲۲] در ترکیه در زمینه بررسی عوامل اثر گذار بر روی انگیزه دانش آموزان دبیرستانی و در درس بیولوژی انجام شد ، نتایج نشان داد که میزان انگیزه دانش آموزان پسر بیشتر از دختر است(۸۹). این نتیجه متفاوت می تواند به نوع رشته تحصیلی مربوط باشد.
در کل می توان گفت که در رشته پرستاری تعداد خانم ها بیشتر بوده و آقایان فکر می کنند که رشته خوبی را برای آینده خود انتخاب نکرده اند و رشته پرستاری بیشتر رشته ای است که مربوط به خانم ها می باشد به همین دلیل انگیزه کمتری نیز دارند. به منظور توجیهه کسب نمره بیشتر شاخص خود تعیین کنندگی در میان خانم ها باید به دنبال تعریف شاخص خود تعیین کنندگی بود. این شاخص حاصل یک معادله از متغیرهای انگیزشی است و بیشترین نمره مثبت مربوط به انگیزه درونی و شناسایی شده است از این رو هر چقدر این دو متغیر نمره بیشتری را داشته باشند، نمره شاخص نیز افزایش پیدا می کند.حال در مطالعه حاضر نیز میزان نمره این دو متغیر در میان خانم ها بیشتر از آقایان است که خود می تواند موید نمره بالاتر شاخص خود تعیین کنندگی درمیان خانم ها باشد.البته با اینکه میزان تامین نیازهای اساسی روانی در آقایان بیشتر از خانم ها بود و تامین این نیازها می تواند تاثیر مستقیمی بر روی درونی سازی انگیزه داشته باشد و انتظار این میرفت که این شاخص در آقایان بیشتر باشد اما در مطالعه ما میزان انگیزه درونی در خانم ها بیشتر بوده که البته یک علت دیگری که می توان در اینجا ذکر نمود تعداد بیشتر جمعیت خانم ها در میان دانشجویان پرستاری است.
جداول شماره ۱۰ ، ۸ در ارتباط با هدف ۴ و ۴-۲ پژوهش نشان داد که بین سن و انگیزه شناسایی شده ارتباط معنی دار و معکوسی دیده شد یعنی اینکه با افزایش سن ، انگیزه شناسایی شده در دانشجویان کاهش پیدا می کند(۰۲/۰=p) (14/0- =r). . همچنین بین سن و شاخص خود تعیین کنندگی ارتباط معنی دار و معکوسی دیده شد یعنی اینکه با افزایش سن ، نمره شاخص خود تعیین کنندگی در دانشجویان کاهش پیدا می کرد(۰۰/۰=p) (16/0- =r). در ارتباط با هدف ۴-۵، بین سن و فقدان انگیزه نیز ارتباط معنی دار و مثبت دیده شد یعنی اینکه با افزایش سن ، میزان انگیزه دانشجویان کاهش پیدا می کرد(۰۰/۰=p)(جدول۱۳).
درمطالعه ریفائی[۱۲۳] در زمینه بررسی نگرش و انگیزه در یادگیری زبان مشاهده شد که انگیزه در میان دانش آموزانی که سن کمتری داشتند بیشتر از آنهایی بود که سن بیشتری داشتند(۹۰). نتایج مطالعه دلیر نشان داد که با افزایش سن دانشجویان ، میزان انگیزه درونی آنها کاهش می یابد که با مطالعه حاضر همخوانی دارد اما بین سایر انواع انگیزه با سن ارتباط معنا داری دیده نشد(۸۰). اما در مطالعه بیلد[۱۲۴] و همکاران نتایج نشان داد که سن۲۶/۰=B ، ۰۵/۰>pمی تواند پیشگوئی کننده مناسبی برای تنظیم شناسایی شده باشد. به این صورت که با افزایش سن میزان انگیزه شناسایی شده در دانشجویان بیشتر می شود.(۹۱). در مطالعه جیلت[۱۲۵] در سال ۲۰۱۲ بر روی دانش آموزان مشاهده شد که اشکال خود تعیین شده انگیزه بیرونی از جمله انگیزه شناسایی شده تا سن ۱۲ سالگی کاهش می یابد و سپس به آرامی تا سن ۱۵ سالگی تثبیت می شود و بعد از آن دوباره افزایش می یابد(۹۲).
نتیجه مطالعه ما نشان داد که در مجموع با افزایش سن میزان انگیزه دانشجویان کاهش می یابد.که بابرخی از مطالعات همراستا می باشد.در مجموع دانشجویانی که تازه وارد دانشگاه شده اند انگیزه بیشتری دارند با افزایش ترم تحصیلی و افزایش سن دانشجویان و مواجهه با مشکلاتی که در طی درس خواندن و زندگی برای دانشجویان پیش می آید ممکن است از میزان انگیزه آنها کاسته شود و در نتیجه میزان خود تعیین کنندگی در دانشجویان نیز کاهش می یابد.
جداول شماره ۱۱، ۱۰، ۸ نشان داد که بین معدل کل ، نیمسال گذشته و حداقل نمره کارورزی با انگیزه شناسایی شده، انگیزه به درون متمایل شده و شاخص خود تعیین کنندگی ارتباط معنی دار و مثبت دیده شد. یعنی اینکه با افزایش میزان انگیزه ، نمره دانشجویان نیز افزایش پیدامی کند و شاخص خود تعیین کنندگی نیز افزایش می یابد. نتایج جدول شماره ۱۲ نشان داد بین حداقل نمره کارورزی و انگیزه بیرونی ارتباط معنی دار و معکوسی وجود دارد یعنی اینکه با افزایش انگیزه بیرونی ، حداقل نمره کارورزی دانشجویان کاهش پیدا می کرد(۰۲/۰=p) (15/0- =r). بین معدل کل ، نیمسال گذشته و حداقل نمره کارورزی با فقدان انگیزه نیز ارتباط معنی دار و معکوسی دیده شد . یعنی اینکه با کاهش انگیزه دانشجویان میزان نمرات آنها نیز افت پیدا می کرد(جدول۱۳).
در همین زمینه در مطالعه ای که توسط جیلت و همکاران در زمینه تاثیر حمایت از استقلال دانشجویان واحد تربیت بدنی توسط مدرسان انجام شده بود نتایج نشان داد که شاخص خود تعیین کنندگی بیشتر با عملکرد بهتر ورزشکاران ارتباط معنا دار و مثبتی دارد یعنی هر چقدر این شاخص بیشتر باشد ورزشکاران عملکرد بهتری را از خود نشان می دهند(۹۳).مطالعات دسی و رایان در زمینه نقش انگیزه در موفقیت تحصیلی نشان داده است که انگیزه خود تعیین شده مرتبط با نتایج و برایند کاری بهتر ، ایجاد علاقه بیشتر در دانش آموزان و درک بهتر در کلاس درس می گردد(۹۴).بر اساس تئوری دسی و رایان نتایج مثبت کاری ناشی از اشکال خود تعیین شده انگیزه مثل انگیزه درونی و شناسایی شده است در حالیکه نتایج و برایند منفی ناشی از اشکال خود تعیین نشده انگیزشی مثل انگیزه بیرونی وفقدان انگیزه است. این نظر در حیطه های مختلف از جمله ورزش، کار ، روابط بین فردی و در حیطه های آموزشی بررسی شده و اثبات گردیده است(۹۴) .در زمینه آموزشوالراند وهمکاران تحقیقاتی را انجام داده و به این نتیجه رسیدند که اشکال خود تعیین شده انگیزشی مرتبط با تمرکز بیشتر واحساسات مثبت در کلاس درس ، رضایت تحصیلی ، کسب نمرات بهتر وقصد ادامه تحصیل در آینده می باشد.بر خلاف این فقدان انگیزه و انگیزه بیرونی ارتباط معکوسی با این نتایج داشتند(۹۵). در مطالعه مائورر در سال ۲۰۱۲ بین فقدان انگیزه و معدل کل ۰۵/۰p<ارتباط معنی داری دیده شد. به این صورت که نمرات بالاتر فقدان انگیزه با امتیازات کمتر در معدل کل مرتبط بود.(۸۳).نتایج مطالعات جیلت در سال ۲۰۰۹ نشان داد که انگیزه از نوع خود تعیین نشده مثل انگیزه بیرونی و فقدان انگیزه در هر موقعیتی می تواند منجربه نتایج و عملکرد ضعیفی در افراد گردد(۹۶). در مطالعاتی که در زمینه ورزش توسط والراند و همکارانش انجام شد نتایج نشان داد که فقدان انگیزه ارتباط معکوسی با عملکرد ورزشکاران دارد(۹۷)
نتایج این مطالعات با پژوهش حاضر همخوانی دارد. در مطالعه لپر[۱۲۶] و همکاران بر روی دانش آموزان دبیرستانی ارتباط معکوسی بین انگیزه بیرونی و کارایی تحصیلی دانشجویان دیده شده است(۶۰).
در مطالعه ای که در سال ۲۰۱۱ در هندوستان انجام شد نتایج نشان داد که دانشجویانی که انگیزه بیرونی دارند موفقیت تحصیلی کمتری در آنها گزارش شده است.در این مطالعه دانشجویانی که انگیزه بیرونی در آنهابیشتر بود کارایی و پیشرفت تحصیلی کمتری داشتند (۹۸). در مطالعه والراند وهمکارانش در زمینه ورزش افرادی که انگیزه درونی داشتند تلاش بیشتر وتمرینات زیاد تری نسبت به سایرین داشتند و اعلام نموده بودند که قصد دارند در آینده به فعالیتهای ورزشی خود ادامه دهند در حالیکه افرادی که انگیزه ای نداشتند هدفی نیز برای آینده نداشتند(۹۷).در مطالعه حضرتی و همکارانش نیز در ایران بر روی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بین انگیزه بیرونی و معدل ارتباط معنا داری یافت نشد.(۹۹).
بطور کل میتوان اینطور نتیجه گرفت که عدم وجود انگیزه کافی در میان دانشجویان می تواند باعث کاهش علاقه آنها به درس خواندن و در نتیجه افت تحصیلی وکاهش نمرات تحصیلی آنها گردد. نتایج مطالعه ما همراستا با نتایج مطالعات انجام شده در زمینه ورزش و آموزش میباشد.
جداول شماره ۱۲و ۱۳ با توجه به هدف شماره ۴نشان داد که بین ترم تحصیلی با انگیزه بیرونی و فقدان انگیزه ارتباط معنی دار و مثبت دیده شد . یعنی اینکه با افزایش ترم تحصیلی میزان انگیزه بیرونی دانشجویان افزایش پیدامی کند اما از میزان انگیزه آنها کاسته می شود.در جدول شماره ۸ بین ترم تحصیلی و شاخص خود تعیین کنندگی نیز ارتباط معنی دار اما معکوسی دیده شد. .با افزایش ترم تحصیلی این شاخص در دانشجویان کاهش پیدا می کرد.یعنی دانشجویانی که در ترم های بالاتری بودند نسبت به دانشجویان ترم های پایین تر احساس خود تعیین کنندگی کمتری داشتند (۰۰/۰=p) (22/0- =r).
درهمین راستا نتایج مطالعه دلیر و همکاران نشان داد که با افزایش ترم تحصیلی میزان انگیزه درونی دانشجویان کاهش پیدا نموده که می تواند تاثیر کاهشی بر روی میزان خود تعیین کنندگی دانشجویان نیز داشته باشد. در این مطالعه بین شاخص خود تعیین کنندگی و ترم تحصیلی ارتباط معکوسی دیده شد(۰۰۹/۰p=) (16/0- r=) (80).
در مطالعه مصر آبادی و استوار بر روی ۱۴۱ دانشجوی دانشگاه تربیت معلم آذربایجان دیده شد که تعداد دانشجویانی که انگیزه خود تعیین شده بیشتری داشتند نسبت به دانشجویانی که انگیزه کمتری داشتند در پایان ترم تحصیلی کمتر شده بود.یکی از دلایل این مسئله این است که در ایران شرایط آموزشی خاصی وجود دارد .دانشجویان با گذراندن امتحان کنکور و ورود به دانشگاه شوق و انگیزه زیادی دارند اما پس از گذراندن چند ترم و روبرو شدن با مشکلات و موانع آموزشی و درسی انگیزه آنها کاهش می یابد(۱۰۰). در مطالعات کورپوس[۱۲۷]با افزایش ترم تحصیلی کاهش کمی در انگیزه بیرونی دانش آموزان دیده شد(۱۰۱). گرچه مطالعات کمی وجود دارد که کاهش انگیزه بیرونی را با افزایش سن و ترم تحصیلی نشان دهد.این مطالعات با مطالعه ما نیز همخوانی دارد . امادر مطالعه نیلسون و استومبرگ در سال۲۰۰۸بر روی دانشجویان پرستاری میزان انگیزه در ترم ۱،۲،۳ برابر با ۶ و در ترم ۴،۵،۶ برابر با ۷ در مقیاس لیکرت گزارش شد.یعنی با افزایش ترم تحصیلی میزان انگیزه در دانشجویان افزایش پیدا نمود. که همراستا با مطالعه حاضر نمی باشد(۴) .
شاید این اختلاف در نتایج به دلیل نوع آموزشی باشد که در دانشکده های مختلف پرستاری مورد استفاده قرار می گیرد.در ضمن محیط آموزشی موجود در بیمارستان و دانشکده های پرستاری در کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت است و میتواند بر روی انگیزه دانشجویان تاثیر گذار باشد. در مطالعه حاضر نیز دانشجویان در بدو ورود میزان انگیزه بالایی داشتند اما با ورود به ترم های بالاتر و مواجهه با مسائل و مشکلات حرفه پرستاری و مسائل بالینی ، از انگیزه آنها کاسته شد که می تواند بر روی خود تعیین کنندگی دانشجویان تاثیر منفی بگذارد که در مطالعات دلیر و همکارانش که در ایران انجام شده بود نیز به چنین نتایجی رسیدند(۸۰).
در تبیین هدف ویژه شماره ۵ با عنوان “ تعیین ارتباط بین انواع نیازهای اساسی روانی و شاخص خود تعیین کنندگی با کنترل متغیرهای فردی و اجتماعی در دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان” جداول ۱۴ و ۱۵ مطرح شده است.
در مورد ارتباط معنی دار نیاز شایستگی و تعلق با شاخص خود تعیین کنندگی در جدول شماره ۱۴ ، ضرایب رگرسیونی نشان داد که نیاز کفایت و تعلق میتوانند پیشگوئی کننده[۱۲۸] مناسبی برای شاخص خود تعیین کنندگی باشند یعنی با افزایش این دو مورد در دانشجویان شاخص خود تعیین کنندگی[۱۲۹] نیز در آنها افزایش پیدا می کند.
(۱۰/۰R square = ).
همراستا با مطالعات ما در مطالعه کارئیرا[۱۳۰] در سال ۲۰۱۲ در توکیومشاهده شد که نیاز کفایت با انگیزه بیرونی و به درون متمایل شده ارتباط معنی داری نداشته اما ارتباط مثبتی با انگیزه درونی و شناسایی شده داشته است.یعنی دانشجویانی که نیاز شایستگی آنها بیشتر تامین شده بود ، احساس خود تعیین شدگی بیشتری نیز داشتند.نیاز تعلق نیز با انگیزه بیرونی ارتباط معنی داری نداشت اما ارتباط معنی داری با انگیزه درونی، به درون متمایل شده و شناسایی شده داشت(۱۰۲). نتایج بررسی های والراند[۱۳۱] نشان داد که هر چقدر دانشجویان احساس شایستگی و استقلال بیشتری داشته باشند انگیزه آنها بیشتر به سمت خود تعیین کنندگی پیش می رود. در مطالعه والراند وهمکارانش دیده شد که تامین نیازهای اساسی روانی باعث انگیزه خود تعیین شده بیشتر شده که به نوبه خود پیشگوئی کننده دوام بیشتر در آموزش و تحصیلات و انتخاب شغل در رشته مورد نظر می شود.از این رو حمایت از نیازهای اساسی روانی دانشجویان می تواند باعث افزایش انگیزه آنها و در نتیجه ادامه تحصیل در آینده شود(۸۵).
در مطالعه ای که در سال ۲۰۱۰ در زمینه انگیزه و تئوری خود تعیین کنندگی انجام شده بود نتایج نشان داد که حمایت از حس استقلال و شایستگی دانشجویان باعث تامین نیازهای اساسی آنها شده که به نوبه خود می تواند تاثیر مثبتی بر روی شاخص خود تعیین کنندگی دانشجویان بگذارد. اما در مطالعه ما تنها نیاز اثر گذار، نیاز کفایت و شایستگی و تعلق بود(۱۰۳).
در مطالعه حاضر نیاز شایستگی و تعلق پیشگوئی کننده بهتری برای شاخص خود تعیین کنندگی قلمداد می شوند.یعنی با افزایش تامین نیاز تعلق و شایستگی ، میزان انگیزه خود تعیین شده دانشجویان بیشتر شده و به دنبال آن شاخص خود تعیین کنندگی افزایش می یابد. بر خلاف سایر مطالعات نیاز استقلال نتوانست پیشگوئی کننده مناسبی برای افزایش شاخص خود تعیین کنندگی در مطالعه ما گردد.یکی از علل این مسئله می تواند نمره کمی باشد که نیاز استقلال به خود اختصاص داده است.بنابراین این نمره کم باعث شده که ارتباطی بین شاخص خود تعیین کنندگی و استقلال وجود نداشته باشد که در مطالعه ای که در سال ۲۰۰۱ در انگلستان انجام شد نیز به چنین نتیجه ای رسیدند و این نشان دهنده این است که سیستم آموزشی نتوانسته شرایط لازم را برای انتخاب در اختیار دانشجویان قرار دهد. (۷۴).
در جدول شماره ۱۵ در بررسی مجدد با وارد نمودن این شاخص ها و کنترل عوامل فردی اجتماعی به نتایج زیر رسیدیم. علاقه به رشته پرستاری، جنس، کفایت ، ترم تحصیلی و حداقل نمره کارورزی می توانند پیشگوئی کننده های مناسبی برای شاخص خود تعیین کنندگی باشند.
نتایج جدول شماره ۱۵ نشان داد که با وارد نمودن مجدد نیازها وکنترل عوامل فردی – اجتماعی تنها نیاز کفایت و شایستگی از بین نیازهای روانی توانست به عنوان متغیر پیش بینی کننده قرار گیرد. با افزایش ۱ واحد از نیاز کفایت، به میزان ۸۸/۳ افزایش در شاخص خود تعیین کنندگی ایجاد می شود که از لحاظ آماری معنی دار بود (۰۰/۰ = P).
در مطالعه ای که در سال ۲۰۰۱ بر روی دانشجویان واحد تربیت بدنی انجام شد، نتایج نشان داد که حس شایستگی بیشترین تاثیر را بر روی شاخص خود تعیین کنندگی داشته است. در این بررسی از میان نیازهای اساسی روانی ، نیاز شایستگی نقش حیاتی و اساسی دارد زیرا برخی دانشجویانی هیچگونه فعالیت ورزشی و یا تجربه ای از این واحد را نداشتند. بنابراین کسانی که احساس شایستگی وکفایت می کنند و از لحاظ فیزیکی نیز توانایی های لازم را دارند این واحد را جذاب تر دانسته و در آینده تمایل بیشتری برای ادامه در این رشته ها دارند(۷۴) .
در مطالعه کارئیرا (۱۰۲( و والراند( ۸۵) نیز تاثیر گذاری نیاز شایستگی بر روی شاخص خود تعیین کنندگی بیش از سایر متغیرها بود. یکی از دلایل به منظور توجیهه عدم پیش بینی کنندگی دو متغیر استقلال و تعلق در این مطالعه، نمره کمتر این دو نسبت به نمره نیاز شایستگی است. دسی ورایان در بررسی های خود عنوان نموده اند که تاثیر میانجی گری نیازهای اساسی روانی با توجه به اهمیت عملکردی موقعیت که فرد در آن قرار دارد تغییر می کند. اگر در موقعیتی درک شایستگی مرتبط تر ومهم تر باشد در نتیجه حس شایستگی تاثیر بیشتری بر روی انگیزه خواهد داشت.
جدول شماره ۱۵ نشان می دهد که میانگین شاخص خود تعیین کنندگی درآقایان نسبت به خانم ها (رفرنس) به میزان ۸۰/۱ کمتر بود که این ارتباط از نظر آماری معنی دار بود(۰۵/۰ = P). یعنی میزان انگیزه خود تعیین شده در خانم ها بیشتر از آقایان بود.
نتایج مطالعات والراند (۸۵)، آکات (۱۰)، اسپیتل (۸۷)با پژوهش حاضر همخوانی دارد. امادر مطالعه ای که توسط اکیسی در ترکیه در زمینه بررسی عوامل اثر گذار بر روی انگیزه دانش آموزان دبیرستانی و در درس زیست شناسی انجام شد ، نتایج نشان داد که میزان انگیزه دانش آموزان پسر بیشتر از دختر است(۸۹) همانطور که قبلا گفته شده بود میزان نمره کمتر این شاخص در آقایان نسبت به خانم ها به نوع رشته تحصیلی و نگرش آقایان نسبت به انتخاب رشته برمی گردد.
جدول شماره ۱۵ نشان می دهد که میانگین شاخص خود تعیین کنندگی در افرادی که به رشته پرستاری علاقه نداشتند نسبت به افرادی که به این رشته علاقه داشتند (رفرنس) به میزان ۱۴/۳ کمتر بود که این ارتباط از نظر آماری معنی دار بود (۰۰/۰ = P). دانشجویانی که به رشته پرستاری علاقه داشتند میزان انگیزه خود تعیین شده بیشتری نسبت به سایرین داشتند .
در مطالعه یوپ جونگ.(۸۲) ، مائورر (۸۳) ،سلیکوز (۸۴) و والراند(۸۵) مشاهده شد افرادی که علاقه بیشتری به کارهای خود دارند میزان انگیزه و شاخص خود تعیین کنندگی نیز در آنها بیشتر است.
جدول شماره ۱۵ نشان می دهد که با افزایش ۱ واحد نمره کارورزی ، به میزان ۷۸/۰ افزایش در شاخص خود تعیین کنندگی ایجاد می شود که از لحاظ آماری معنی دار بود (۰۵/۰ = P). با افزایش نمره در کارورزی، میزان انگیزه خود تعیین شده در دانشجویان بیشتر می شود .
در همین زمینه مطالعات جیلت و همکاران (۹۳) و مائورر(۸۳)نشان داد که نمرات بهتر در کارورزی و افزایش نمره معدل می تواند مشوقی برای دانشجویان به منظور توجه بیشتر به درس باشد و در نتیجه انگیزه دانشجویان و شاخص خود تعیین کنندگی را افزایش می دهد.
جدول شماره ۱۵ نشان می دهد که با افزایش ترم تحصیلی ، به میزان ۰۰/۱- کاهش در شاخص خود تعیین کنندگی ایجاد می شود که از لحاظ آماری معنی دار بود (۰۰/۰ = P). دانشجویان ترم های بالاتر نسبت به ترم های پایین تر احساس خود تعیین کنندگی کمتری داشتند. یعنی با افزایش ترم تحصیلی ، میزان شاخص خود تعیین کنندگی کاهش پیدا می کرد.
نتایج مطالعه اسپیتل (۸۷) همانطور که قبلا اشاره شد با این مطالعه همراستا است اما در مطالعه نیلسون و استومبرگ (۴) خلاف این مورد ارائه شده است که یکی از دلایل آن را می توان استراتژی آموزشی دانشکده ذکر نمود.
نتایج پژوهش حاضر در راستای سایر مطالعات انجام شده در حوزه تئوری خود تعیین کنندگی می باشد.تامین نیازهای اساسی روانی از ضروریات این تئوری بوده ، به طوری که تامین مطلوب این نیازها می تواند بر روی سطوح مختلف انگیزه افراد اثر گذاشته و باعث ارتقاء سطخ خود تعیین کنندگی آنها گردد. می توان این طور نتیجه گرفت که با تامین درست حس خود مختاری و دادن فرصت و اختیار به دانشجویان فضای لازم به منظور شکوفایی استعدادهای آنها فراهم شده و با این کار یک نوع حس شایستگی و لیاقت در دانشجو ایجاد می شود که توانسته کاری را بطور مستقل انجام دهد و به
بررسی ارتباط بین سطوح انگیزه یادگیری بالینی و تامین نیازهای اساسی روانی در دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان سال ۹۱- قسمت ۶۳