۲-۴-۷-۱) بررسی آیهی«عدو»:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ»[۱۵۹]: اى کسانى که ایمان آوردهاید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبّت مىکنید، در حالى که آنها به آنچه از حقّ براى شما آمده کافر شدهاند و رسول اللَّه و شما را به خاطر ایمان به خداوندى که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون مىرانند اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کردهاید (پیوند دوستى با آنان برقرار نسازید!) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستى برقرار مىکنید در حالى که من به آنچه پنهان یا آشکار مىسازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کارى کند، از راه راست گمراه شده است!
بیان نکات آیه:
۱) در این آیه، عدوّ به معنی جمع آمده یعنی به معنی دشمنان است، به قرینهی اینکه فرموده: آنها را اولیای خود نگیرید.[۱۶۰]
۲) این آیه نازل شده در حق حاطب بن ابى بلتعه و سبب نزول آن بود، زنى به نام ساره مولاه ابى عمرو بن صیفى بن هاشم بن عبد مناف از مکه به مدینه آمد حضور پیغمبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) دو سال بعد از جنگ بدر آن حضرت به او فرمود: آمدهاى مسلمانان بشوى، گفت: خیر ،فرمود: هجرت کردهاى عرض کرد :خیر، چون مولاى من شمائید و من در مکه مولائى ندارم بسیار محتاج شدهام آمدهام تا به من چیزى مرحمت بفرمائید تا باز گردم به سوى مکه فرمود چرا از اهل مکه درخواست ننمودى و آن زن در مکه پیشهاش غنا و نوح سرائى بود عرض کرد پس از روز بدر کسى رغبت و میل پیدا نکرد و خوانندگى من رسول خدا به فرزندان عبد المطلب فرمود: چیزى به او بدهید تا بر گردد به مکه، آنها ده دینار و لباس و شترى به او دادند.[۱۶۱]در این موقع حاطب نزد ساره آمد و نامهای نوشت و به او داد و همراه خود برد، پیامبر از طریق وحی این امر را متوجه شد وعده ای را برای تعقیب او فرستاد، وقتی او را در همان جا که پیامبر فرموده بود یافتند؛ از او نامه را خواستند و او نامه را نمی داد، آنگاه امام علی(ع) آن زن را تهدید کرد، آن گاه آن زن، نامه را از میان گیسوانش بیرون آورد. امیر مؤمنان (ع) نامه را گرفت و نزد پیامبر خدا (ص) آورد و پیامبر خدا (ص) به حاطب گفت: «اى حاطب این چیست؟ حاطب گفت: اى پیامبر خدا، به خدا قسم که من دورویى نورزیدم و تغییر نیافتم و عوض نشدم و همچنان گواهى مىدهم که خدایى نیست به جز خدا و تو بی گمان به حق پیامبر خدایى، ولى اهل و خانوادهام درباره خوش رفتارى قریش با ایشان به من نامه نوشتند و من خواستم که خوش رفتارى قریش را با خانوادهام پاداشى داده باشم.[۱۶۲]
۲-۴-۸) بطانه:
بطانه، به معنای ِلباس زیرین است و کنایه از محرم اسرار است.[۱۶۳]
صاحب کتاب «التحقیق» در ذیل واژهی «بطانه»مینویسد: البطانه: خلاف الظهاره[۱۶۴]: یعنی؛ بطانه به معنی لباس زیرین و مقابل آن لفظ «ظهاره»، به معنایِ لباس بالایی میباشد. صاحب قاموس ذیل واژهی «بطانه »مینویسد: «لا تَتَّخِذُوا بِطانَهً مِنْ دُونِکُمْ…»[۱۶۵] ؛ بطانه به معنی هم راز و کسی که به باطن امر و اسرار مطّلع باشد جز از خودتان همراز نگیرید، کفّار را به باطن امر مطّلع نگردانید و با آنها مشورت نکنید آنها در ناراحت کردن شما کوتاهى ندارند.[۱۶۶]بِطانَه: برخلاف ظهاره ؛ یعنى آستر هر چیز. بِطَانَه : به صورت استعاره براى کسى که از باطن کار تو با اطّلاع است.[۱۶۷]«بطانه» در لغت به معناى فرد مورد اعتمادى است که انسان کارهاى سرّى خود را با او در میان مىگذارد و او آنها را فاش نمىکند. این کلمه مأخوذ است از بطانه الثوب، یعنى جامه زیرین و نظیر این است گفته عرب که مىگوید: فلان شعار فلان یعنى فلانى جامه زیرین فلانى است. و از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمود: «یاران و نزدیکان انسان همچون جامه زیرین و سایر مردم به منزله لباس رویین هستند»[۱۶۸]
از رسول اکرم (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) روایت شده که «ما بعث اللّه من نبىّ و لا استخلف من خلیفه إلّا کانت له بطانتان، بطانه تأمر بالخیر و تحضّه علیه، و بطانه تأمره بالشّرّ و تحثّه علیه»: (هیچ پیامبرى را خدا مبعوث نکرد و جانشینى براى او نگزارد مگر اینکه دو گونه اصحاب و محرم داشتهاند:
۱- بطانه و یار و محرمى که او را به خیر ترغیب مىنماید.
۲- بطانه و یار و محرم که بر شرّ و بدى تشویق مىنماید.[۱۶۹]
این واژه تنها یک بار در قرآن ذکر شده است و به صورت کنایه در مورد کسی که او را برای اطلاع از کار خود برمیگزنیم استعمال می شود.[۱۷۰] از اینرو بطانه در اصطلاح به دوست پنهانی، دوست، همراز و کسی که باطن امر و اسرار مطلع است گفته می شود.[۱۷۱]
۲-۴-۸-۱) بررسی آیه «بطانه»:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَهً مِنْ دُونِکُمْ لَا یَأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتْ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِى صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ»[۱۷۲]
مجاهد گوید این آیه درباره آن عده از مسلمانان نازل شد که به علت نزدیکى و دوستى و همپیمانى و همسایگى و خویشاوندى رضاعى با منافقان و بعضى یهودیان صمیمیت و پیوند داشتند. خداىتعالى در این آیه آنان را از ارتباط نزدیک با اغیار بر حذر داشت تا در فتنه نیفتند و اغفال نشوند.[۱۷۳]
در این آیه شریفه،«ولیجه» (خویشاوند نزدیک) را« بطانه» (آستر) نامیده و وجهش این است که آستر به پوست بدن نزدیک است. تا رویه (ظهاره) لباس. چون آستر لباس بر باطن انسان اشراف و اطلاع دارد و مىداند که آدمى در زیر لباس چه پنهان کرده، خویشاوند آدمى هم همین طور است، از بیگانگان به آدمى نزدیکتر و به اسرار آدمى واقفتر است. و جمله«لا یَأْلُونَکُمْ» به معناى«لا یقصرون فیکم» است. یعنى دشمنان از رساندن هیچ شرّى به شما کوتاهى نمىکنند[۱۷۴] و این که خداىتعالى فرمود:«لا تَتَّخِذُوا بِطانَهً مِنْ دُونِکُمْ» به این معنا است که دوستى که در دیانت یا به قول بعضى در قرابت به پایه شما نمىرسد انتخاب و اتخاذ نکنید.[۱۷۵]
قرائتی در تفسیر این آیه مینویسد: «بِطَانَهً» از بطن، بطن یعنى شکم و درون، لباسى که به شکم مىچسبد، لباس زیر را مىگویند؛ «بِطَانَهً»، «مِنْ» یعنى از «دُونِکُمْ» :یعنى غیر خودتان، از غیر خودتان نگذارید کسى به درونتان بچسبد، یعنى نگذارید عوامل نفوذى بروند در تشکیلات شما، جاسوسهاى بیگانه را راه ندهید، بیگانه را راه ندهید، رازدارى کنید، همه اطلاعات را به همه کس نگویید. این آیه مىگوید مسلمانها باید رازدار باشید. آخرِ آیه مىگوید که «إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ»، یعنى اگر عقل دارید؛ ایمان تنها کافى نیست، چون مىگوید:اى مؤمن، اگر عاقلى باید این کارها را بکنى. پیداست مىشود آدم دین داشته باشد ولى عقل نداشته باشد.[۱۷۶]ولی متأسفانه بسیاری از پیروان قرآن از این هشدار غفلت ورزیدهاند در نتیجه گرفتار نابسامانیهای فراوان شده اند هماکنون نیزدر اطراف مسلمان دشمنانی هستند که خود را به دوستی میزنند معلوم می شود که دروغ میگویند: اما مسلمانان فریب ظاهر آنها را خورده و به آنها اعتماد می کنند، در صورتی که آنها برای مسلمان جز پریشانی و بیچارگی و تباهی چیزی نمیخواهند و از ریختن خار بر سر آنها و به دشواری کردن کار آنها کوتاهی ندارد و تمام نقشهها و اهدافشان شکست و به بند کشیدن اقتصادی، فرهنگی و… میباشد.
۲-۴-۹) ولیّ:
ولاء و ولایت (به فتح وکسر واو)، ولیّ و مولی و امثال اینها همگی از ماده «و ل ی»در مجموع ۲۳۲ بار در قرآن کریم آمده است.[۱۷۷]
ولیّ: وَلَاء و تَوَالِی یعنى دوستى و صمیمیت که دو معنى از آنها حاصل می شود و افزون میگردد تا جاییکه میان آن معانى چیزى که از آنها نباشد نیست و این معنى یعنى دوستى براى نزدیکى، مکانى، نسبى، دینى، بخشش و یارى کردن و اعتقاد و ایمان بهکار میرود. وِلَایَه- با کسره حرف (و) یارى کردن است، ولىّ- وَلَایَه- با فتحه حرف (و) سرپرستى است و نیز گفته شده هر دو واژه حقیقتش همان سرپرستى است که کارى را به عهده بگیرند. وَلِیّ و مَوْلَى- در آن معنى بهکار میرود که هر دو در معنى اسم فاعل هستند.[۱۷۸]
مصطفوی در تعریف واژه «ولیّ» مینویسد: ولىّ: أصل صحیح یدلّ على قرب[۱۷۹]؛ ولیّ در اصل دلالت بر قرب و نزدیکی می کند. وَلِی: سرپرست و اداره کننده امر. و نیز بهمعنى دوست و یارى کننده و غیره آید.[۱۸۰]
طبرسى ذیل آیهی «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ »[۱۸۱] نوشته است:
ولىّ از «ولى» است به معنى نزدیکى بدون فاصله و او کسى است که به تدبیر امور از دیگرى احقّ و سزاوارتر است.[۱۸۲] به رئیس قوم والى گویند که به تدبیر و امر و نهى امور نزدیک و مباشر است. به آقا مولى گویند که به امر بنده سرپرستى و مباشرت می کند به بنده مولى گویند که با اطاعت مباشر امر مولى است و از آنست ولىّ یتیم که مباشر مال یتیم و اداره اوست.[۱۸۳]
علامه امینی در تبین معنای مؤلا که از ولی مشتق است، ۲۷ معنا را نقل کرده است، یکی از معانی آن؛ ولایت و سرپرستی است.[۱۸۴]
صاحب کتاب التحقیق می گوید: مفاهیمی همانند نزدیکی، دوستی، یاری رساندن و پیروی کردن از آثار و نشانه های اصل «ولی» میباشند که با توجه به اختلاف موارد به دست میآیند.[۱۸۵]
۲-۴-۹-۱) بررسی آیه«ولیّ»:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»[۱۸۶]: اى کسانى که ایمان آوردهاید! یهود و نصارى را ولّى (و دوست و تکیهگاه خود،) انتخاب نکنید! آنها اولیاى یکدیگرند و کسانى که از شما با آنان دوستى کنند، از آنها هستند خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمىکند.
شأن نزول این آیه، مربوط به زمان پیامبر (ص) بعد از جنگ بدر یا احد بود که بعضی از مسلمان خواستند با یهود و نصاری معاشرت کنند تا به جهت خوف از مشرکان به آنها پناه ببرند، لکن خطاب آن عام است و تا قیامت به تمام مؤمنان است. این آیه این درس را به مسلمانان می دهد که هیچگاه این دو گروه ِیهود و نصاری را به عنوان ولی و دوست و تکیه گاه خود نگیرید. زیرا که صرف نظر از اینکه بین خودشان عداوت و بغضا دارند ولی در عداوت با اسلام و قرآن و مسلمانان یک دل و یک جهتند اگر دیدید با شما اظهار دوستی کردند، بدانید که میخواهند شما را استثمار کنند و حیثیتهای شما را از بین ببرند و دین شما را از دست شما بگیرند[۱۸۷].
۲-۴-۱۰) نفاق:
نفاق از ماده «نفق» با مشتقاتش در قرآن کریم،۱۱۱ بار آمده است .[۱۸۸] نفق:«نفق (بر وزن فرس) و نفاق (به فتح ن) به معنى خروج یا تمام شدن است».[۱۸۹]
نفاق مصدر است به معنى منافق بودن، منافق کسى است که در باطن کافر و در ظاهر مسلمان است[۱۹۰]: «یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ».[۱۹۱]
طبرسى در وجه این تسمیه میگوید: منافق به سوى مؤمن با ایمان خارج می شود و به سوى کافر با کفر و در جاى دیگر میگوید: علت این تسمیه آنست که منافق از ایمان به طرف کفر خارج شده است.[۱۹۲]
ناگفته نماند: نَفَق (بر وزن فرس) نقبى است در زیر زمین که درب دیگرى براى خروج دارد و در آیه«… فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقاً فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِی السَّماءِ…»[۱۹۳] ؛ مراد همان نقب است یعنى اگر بتوانى نقبى در زمین یا نردبانى بر آسمان بجوئى. لذا منافق را از آن منافق گوئیم که از ایمان خارج شده چنانکه از طبرسى نقل شد و یا از درى وارد و از در دیگرى خارج شده چنانکه از راغب نقل گردید.[۱۹۴]
۲-۴-۱۰-۱) نکاتی پیرامون واژه «نفاق » و«منافق»:
منافق از منظر قرآن خطرناکترین افراد در یک جامعه منافقان هستند؛ چرا که تکلیف انسان در برابر آنها روشن نیست. نه واقعاً دوستاند و نه ظاهراً دشمن؛ از امکانات مومنین استفاده میکنند و از مجازات کفار ظاهراً مصوناند؛ ولی اعمالشان از کفار بدتر است. لذا منافق از کافر خطرناکتر و عذاب او در آخرت از کافر سختتر است زیرا که به حکم دزد خانگى است و پلى است که کفّار بهوسیله آن به خرابکارى در اسلام راه مییابند، قرآن مجید میفرماید:« إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیراً»[۱۹۵] : منافقان در پایینترین درکات دوزخ قرار دارند و هرگز یاورى براى آنها نخواهى یافت! (بنا بر این، از طرح دوستى با دشمنان خدا، که نشانه نفاق است، بپرهیزید!
و نیز فرموده:« وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْکُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها هِیَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِیمٌ»[۱۹۶]: خداوند به مردان و زنان منافق و کفّار، وعده آتش دوزخ داده جاودانه در آن خواهند ماند- همان براى آنها کافى است! و خدا آنها را از رحمت خود دور ساخته و عذاب همیشگى براى آنهاست!
در صدر اول اسلام منافقان در کارهاى رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) بسیار کار شکنى کردند حالاتشان اغلب در سوره توبه که در سال نهم هجرت نازل شده و در سوره منافقون و جاهاى دیگر مذکور است و نیز زنان منافق نیز کم نبودهاند که قرآن پنج بار «منافقات» را در ردیف «منافقین» آورده است.[۱۹۷]
خطر این قشر برای اسلام و مسلمان تا آنجاست که پیامبر(ص)، قهرمان و مقاومی که در برابر قدرتهای بزرگ و دشمنان سر سخت اسلام بدون هیچ ترس و بیمی ایستاد و سرسختانه میخروشید و میجنگید، در مورد نقشههای خائنانهی منافقین بر پیکر امت اسلام فرمود: «من بر امتم نه از مؤمنان بیمناکم، نه از مشرکان؛ مؤمن، ایمانش مانع ضرر اوست و مشرک، خدا او را به خاطر شرکش رسوا می کند ولی من از منافق بر شما می ترسم که از زبانش علممی ریزد(ودر قلبش کفر وجهل است)سخنانی میگوید که برای شما دل پذیر است، اما اعمالی (در خفا)انجام میدهد که زشت و بد است.[۱۹۸]
۲-۴-۱۰-۲) اقسام نفاق:
نفاق به معنى دو رویى و مخالف بودن ظاهر با باطن است و براى آن اقسامى است:
الف) نفاق در عقیده: این قسم از نفاق عبارت است از اینکه؛ شخص در باطن کافر و مشرک و طبیعى و منحرف باشد، ولى در ظاهر اظهار اسلام و ایمان کند و یا جزءِ فرق باطله و اهل بدعت و ضلالت باشد ولى اظهار تشیّع نماید و این نوع از نفاق اعظم و اشدّ و اقبح اقسام کفر است زیرا علاوه بر کفر باطنى، شامل مکر و حیله و خدعه نسبت به مسلمانان نیز می باشد و آنچه از مصائب و بدبختیها که دامنگیر مسلمانان شده از قبل اینگونه افراد بوده است و از این جهت خداوند در قرآن سختترین عذاب و درکات دوزخ را براى آنان مقرر داشته و فرموده: «إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ…»[۱۹۹]
ب) نفاق در اخلاق: یعنى باطناً متخلّق به اخلاق حمیده نباشد ولى در ظاهر چنین نمایش دهد که داراى اخلاق حمیده است مثل این که در باطن زهد و خوف از خدا و محبّت خدا و سخاوت و توکل و خشوع و امثال این صفات را ندارد ولى در ظاهر خود را زاهد و خائف و محبّ خدا و سخى و متوکل و خاشع و نظائر اینها نشان میدهد. ولى اگر در باطن داراى اخلاق رذیله باشد ولى در ظاهر ترتیب اثر بر آنها ندهد، این نفاق نمی باشد بلکه طریقه معالجه اخلاق رذیله همین است و اگر به این قصد باشد بسیار ممدوح و پسندیده بلکه لازم است.
ج) نفاق در اعمال است یعنى خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشکاراى او و غیبت او با حضور او متفاوت باشد و در ظاهر خود را اعبد و اتقى ناس معرّفى کند ولى در حقیقت چنین نباشد و این نیز غیر از اخفاء معصیت است زیرا اشاعه و اظهار معصیت خود گناه است و دلیل بر اینکه نفاق شامل جمیع این اقسام است اخبارى است که از رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) در تعریف نفاق و منافق وارد شده از امام چهارم زین العابدین (علیه السّلام) روایت شده که فرمود: «قال رسول اللَّه (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) ما زاد خشوع الجسد على ما فى القلب فهو عندنا نفاق.[۲۰۰]
نفاق و دورویى، مثل سایر اوصاف و ملکات خبیثه یا شریفه، درجات و مراتبى است در جانب شدت و ضعف، هر یک از اوصاف رذیله را که انسان در صدد علاج آن برنیاید و پیروى از آن نماید، رو به اشتداد گذارد. و مراتب شدّت رذایل چون شدّت فضایل غیر متناهى است. انسان اگر نفس امّاره را به حال خود واگذار کند، به واسطه تمایل ذاتى آن به فساد و ناملایمات عاجله نفسانیه و مساعدت شیطان و وسواس خنّاس میل به فساد کند و روز به روز به اشتداد و زیادت گذارد تا آنجا رسد که آن رذیلهاى که از آن پیروى کرده صورت جوهریه نفس و فصل اخیر آن گردد و تمام مملکت ظاهر و باطن در حکم آن درآید. نفاق و دورویى علاوه بر آنکه خود صفتى است بسیار قبیح و زشت که انسان شرافتمند هیچگاه متصف به آن نیست و داراى این صفت از جامعه انسانیّت خارج، بلکه با هیچ حیوانى نیز شبیه نیست و مایه رسوایى و سرشکستگى در این عالم پیش اقران و امثال است، ذلت و عذاب الیم در آخرت است و به طورى که در حدیث شریف ذکر فرموده: صورتش در آن عالم آن است که انسان با دو زبان از آتش محشور گردد و اسباب رسوایى او پیش خلق خدا و سرافکندگى او در محضر انبیاء مرسلین و ملائکه مقربین گردد. و شدت عذابش نیز از این روایت مستفاد شود، زیرا که اگر جوهر بدن جوهر آتش شد، احساس شدیدتر و الم بیشتر گردد.[۲۰۱]
۲-۴-۱۰) بصیرت:
حرف اول در اساسیترین شاخصههای رشد و کمال جامعه دینی از آنِ بصیرت است. بصیرت ضروریترین شرط برای دعوت به حق است و داعیان الیالله باید خود را به آن بیارایند، خداشناسی، پیامبرشناسی، امامشناسی، معادشناسی و دشمنشناسی از ابعاد برجستهی بصیرت است: «قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ»[۲۰۲]: بگو؛ این راه من است من و پیروانم و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوى خدا دعوت مىکنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!
الف) معنا و مفهوم بصیرت: در این بخش معنای لغوی و اصطلاحی بصیرت مورد بررسی قرار میگیرد.
۲-۴-۱۰-۱) بصیرت در لغت:
بصیرت و جمع آن بصائر[۲۰۳] از ماده بصر است. بصر در لغت به معانی زیر به کار رفته است:
بصر به معنای «العین»[۲۰۴] یعنی حس بینایی ظاهری که توسط چشم اتفاق میافتد. جمع بصر در این معنی ابصار به کار رفته است.[۲۰۵]بصر به معنای علم وآگاهی[۲۰۶]، قدرت ادراک دل و قوّه بینایی[۲۰۷]و نفاذ فی القلب[۲۰۸] که فراتر از چشم ظاهری بوده و آگاهی یافتن به غیر از حواس ظاهریست میباشد.
فصل دوم
مروری بر منابع
و بررسی مطالعات انجام شده
۲-۱- بررسی اثرات متفاوت عصاره گیاه زیتون تلخ روی حشرات
استفاده از گیاهان حشره کش از سال ۱۸۵۰ با سموم گیاهی، مانند نیکوتین و روتنون آغاز گردیده و تاکنون نتایج بسیار خوبی از نحوه کنترل آفات با ترکیبات گیاهی بدست آمده است (Chaubey, 2007). برخی از گیاهان از ترکیباتی تشکیل شده اند که این ترکیبات می توانند حشرات آفات را از محصولات گیاهی دور کنند و خسارت اقتصادی آن ها را کاهش دهند. برای مثال گیاه سیر[۱۸]، آفاتی مانند سوسک ژاپنی، شته ها، سرخرطومی های سبزیجات و کنه های تارتن عنکبوتی را دور میکند (Zehnder, 2004). در گذشته برگ های درخت عرعر[۱۹] و تمام اندام های گیاه سریشک[۲۰] علیه شته ها مورد استفاده قرار میگرفت (Pascual-Villalobos and Robledo, 1999).
مشتقات درخت زیتون تلخ به عنوان حشره کش تشخیص داده شده است. میوه های این گیاه، باعث تأخیر در رشد، کاهش باروری، نقص های مورفولوژیکی و تغییرات رفتاری در حشرات می شود (Senthil Nathan and Sehoon, 2006). از عصاره درخت زیتون تلخ به عنوان یک ترکیب ضد تغذیه، دور کننده و تنظیم کننده رشد در حشرات استفاده شده است (Reed et al.,1982).
در پژوهشی، اثر عصاره های متانولی Azadirachta indica و Melia azedarach روی تخم ریزی و تفریخ تخم های پروانه Earias vittella F. مورد ارزیابی قرار گرفتند (Gajmer et al., 2002). در مطالعه ای دیگر بررسی تأثیر حشره کشی عصاره آبی برگ و میوه رسیده زیتون تلخ روی مرحله پورگی سفید بالک گلخانه[۲۱] صورت گرفت (Jazzar and Abou-Fakhar, 2003). همچنین تأثیر عصاره اتانولی دانه زیتون تلخ روی شته جالیز[۲۲] و شته سبز هلو[۲۳] بررسی شد (سالاری و همکاران ،a 1390).
در مطالعه ای آزمایشگاهی، تأثیر عصاره آبی زیتون تلخ بر روی فعالیت های زیستی لارو پروانه Spodoptera frugiperda بررسی شد (Carvalho and Ferreira, 1990). همچنین اثرات ضد تغذیه ایی عصاره آبی گل، میوه، ساقه و برگ گیاه زیتون تلخ روی Diabrotca speciosa بررسی گردید (Ventura and Ito, 2000). در تحقیقی دیگر، اثرات دورکنندگی و ضد تغذیه ایی برگ، میوه رسیده و میوه نارس زیتون تلخ روی سفید بالک گلخانه گزارش شده است (Abou Fakhr et al., 2001; Nardo et al., 1997). دز زیرکشنده عصاره میوه رسیده زیتون تلخ نیز توسط دفاگو[۲۴] و همکاران (۲۰۰۹) بررسی شده است. به علاوه گزارش شده است که عصاره برگ زیتون تلخ، در بقای لارو و حشرات بالغ Epilachna paenulata تأثیر دارد (Kraus et al., 1986). در تحقیقی دیگر، تأثیر عصاره برگ زیتون تلخ، روی رشد و دگردیسی E. varivesti بررسی شد (Zhu and Ermel, 1991). تأثیر عصاره بدست آمده از برگ و میوه نارس زیتون تلخ روی مرگ و میر حشرات بالغ سفید بالک گلخانه به اثبات رسیده است (Nardo et al., 1997).
دهقانی و احمدی (۱۳۹۰) تأثیر عصاره متانولی زیتون تلخ روی مراحل مختلف زیستی سفید بالک گلخانه[۲۵] را، در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار دادند. اثرات حشرهکشی دو عصاره گیاهی، شامل دانه گیاه زیتون تلخ و اسفند روی تریپس پیاز[۲۶]، در شرایط آزمایشگاه توسط نجمی زاده و احمدی (۱۳۹۰) مورد مطالعه قرار گرفته است. در پژوهشی دیگر، اثر عصاره اتانولی گیاه زیتون تلخ روی تغذیه لارو و حشره کامل سوسک برگخوار نارون Xanthogalleraca luteola Mulle (Coleoptera: Chrysomelidae) بررسی شد (Valladares et al., 1997).
انواع گوناگونی از عصاره های خام بخش های متفاوت گیاه زیتون تلخ از جمله عصاره برگ و میوه رسیده آن، برای ارزیابی فعالیت های ضدتغذیه ایی برخی حشرات شامل راسته های Saltatoria، Heteroptera، Homoptera، Coleoptera، Lepidoptera و Diptera استفاده شده است (Ascher et al., 1995). عصاره برگ زیتون تلخ همچنین، تخم ریزی پشه Aedes aegypti (Diptera: Culicidae) را کاهش داد (Defago et al., 2009)؛ این در حالی است که در تحقیقی دیگر، مشخص شد که عصاره میوه رسیده زیتون تلخ، اثری روی تخم گذاری پشه A. aegypti ندارد (Coria et al., 2008). همچنین اثرات قوی ضد تخم گذاری عصاره زیتون تلخ، روی ماده های Anopheles stephensi گزارش شده است (Senthil Nathan et al., 2006)؛ اگرچه در این تحقیق اثر عصاره میوه رسیده زیتون تلخ به مراتب بیشتر از عصاره برگ بود.
دفاگو و همکاران (۲۰۰۹) نشان دادند که عصاره زیتون تلخ روی تخم ریزی E. paenulata تأثیر دارد. در پژوهشی دیگر، اثر عصاره برگ زیتون تلخ روی مرگ و میر، طول دوران لاروی و سرعت رشد Spodoptera frugiperda بررسی شد (De Brito et al., 2004; McMillian et al., 1969). تأثیر عصاره های قسمت های مختلف رشدی زیتون تلخ شامل میوه نارس و رسیده، برگ و ساقه، روی مرگ و میر سفید بالک به اثبات رسیده است (De Souza and Vendramin, 2001). همچنین گزارش شده است که عصاره آبی میوه رسیده زیتون تلخ، روی گونه های مختلف شته ها تأثیر دارد (Defago et al., 2009).
همچنین فعالیت ضد تغذیه ای آزادیراختین استخراج شده از دانه های زیتون تلخ علیه لارو Spodoptera exiguae به اثبات رسیده است (Huang et al., 1995). بررسی تأثیر عصاره اتانولی گیاه زیتون تلخ بر روی آفت سرخرطومی برنجL. Sitophilus oryzae نیز بیانگر خاصیت حشره کشی این عصاره گیاهی در ارتباط با این آفت است (Panji, 1946). اثرات عصاره اتانولی زیتون تلخ روی لارو شب پره Pieris brassicae و سوسک Aulacophora foveicollis بررسی گردید (Saljoqi et al., 2006). مطالعات نشان داد که عصاره اتانولی زیتون تلخ برای کنترل لارو سن سوم و چهارم Aedes aegypti (Diptera: Culicidae) تأثیر بسزایی دارد (Prophiro et al., 2008). همچنین خبیر و همکاران (۱۳۹۳) گل درخت زیتون تلخ را به عنوان شته کش معرفی کرده و تأثیر غلظت های مختلف عصاره اتانولی آن را روی مرگ و میر حشرات بالغ شته سیاه باقلا مورد بررسی قرار دادند.
۲-۲- بررسی اثرات حلال های مختلف روی حشرات
در امر استخراج ترکیبات مؤثر موجود در یک عصاره گیاهی، نوع حلالِ مورد استفاده جهت استخراج عصاره، در میزان اثر حشره کشی آن عصاره گیاهی نقش دارد. در یک تحقیق، تأثیر نوع حلال و تکنیک عصاره گیری، بر روی فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره برخی گیاهان دارویی بررسی شد (Sultana et al., 2009). در آزمایشی دیگر، جهت تعیین تأثیر نوع حلال بکار رفته در تهیه عصاره دانه گیاه زیتون تلخ، روی خاصیت حشره کشی عصاره های استخراج شده، بر روی شته سیاه باقلا مورد بررسی قرار گرفت (سالاری و همکاران، b1390).
۲-۳- استخراج از گیاهان به کمک روش های نوین استخراج
در پژوهشی با کمک امواج مایکروویو، استخراج ترپن ها از دانه های زیره انجام شد (Chemat et al., 2005). استخراج پلی فنول ها[۲۷] از پوست پرتقال[۲۸] با کمک امواج فراصوت صورت گرفت و استخراج طی مدت زمان ۳۰ دقیقه انجام شد (Kamran Khan, 2010). کاربرد فراصوت در تکنولوژی مواد غذایی (پردازش، حفظ و استخراج) توسط چمت[۲۹] و همکاران (۲۰۱۱) بررسی شد. همچنین روش های متداول و جدید در زمینه استخراج مواد غذایی از گیاهان، از جمله استخراج سوکسله، استخراج با کمک امواج مایکروویو و استخراج با کمک امواج فراصوت مورد بررسی قرار گرفته اند (Wang and Weller, 2006).
در آزمایشی اثر روش های مختلف استخراج بر راندمان استخراج روغن از پوست درخت Pinus radiata، مورد مطالعه قرار گرفت (Aspe and Fernandez, 2011). استخراج روغن از دانه های کتان با کمک امواج فراصوت نیز، توسط زانگ[۳۰] و همکاران (۲۰۰۸) انجام پذیرفت.
فصل سوم
مواد و روش ها
۳-۱-کشت گیاه میزبان
پس از زهکشی گلدان های پلاستیکی (با قطر ۱۰ سانتی متر) با سنگ ریزه، این گلدان ها با مخلوطی از ماسه بادی و کود گیاهی پوسیده (خاک برگ) پر شدند. سپس درون هر گلدان (با توجه به اندازه بذر ها و حجم گلدان)، چند بذر باقلا کاشته و همواره سعی شد که عمق مناسب کاشت رعایت گردد. به منظور جلوگیری از آلودگی گیاهان مذکور به آفاتی نظیر کنه ها، تریپس ها و یا شته ها، گلدان های باقلا پس از کشت، در داخل قفس های چوبی یا فلزی با ابعاد ۸۰×۶۰×۶۰ سانتی متر که با تور ارگانزا و یا حریر پوشیده شده بودند، درون گلخانه در شرایط دمایی ۵±۲۵ درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی ۱۰±۶۰ درصد و ۱۶ ساعت روشنایی و ۸ ساعت تاریکی قرار داده شدند (شکل ۶). هر دو روز یکبار، گلدان ها آبیاری شده و زمانی که به مرحله چند برگی رسیدند (تقریباً پس از ۲ هفته)، برگ های این گیاهان در آزمایشات استفاده گردید. لازم به ذکر است که در طول آزمایشات، به طور متناوب، تعدادی گلدان از گیاه باقلا کاشته شد (شکل ۷).
شکل ۶: تصویری از قفس نگهداری گلدان ها در گلخانه (اصلی- Original)
شکل ۷: گیاهان باقلای کشت شده در گلخانه، جهت استفاده در آزمایشات (اصلی- Original)
۳-۲- پرورش حشرات
جهت بررسی تأثیر عصاره گیاهی، حلال های متفاوت و روش های نوین استخراج عصاره از مراحل مختلف رشدی گیاه زیتون تلخ در کنترل حشرات، از شته سیاه باقلا استفاده شد. به منظور پرورش آزمایشگاهی، شته مذکور، از روی گیاهان میزبان در شهرستان کرمان جمع آوری گردید. پس از انتقال شته ها به آزمایشگاه و شناسایی آن ها، یک کلنی از این شته پرورش داده شد. شته ها درون ظروف مخصوص پرورش (ظروف پلاستیکی به قطر ۶ سانتی متر و ارتفاع ۴ سانتی متر، حاوی ژل آگار۷/۰ درصد)، برروی برگ های باقلا پرورش داده شدند.
جهت تهیه ژل آگار ۷/۰ درصد، مقدار ۷ گرم از پودر آگار را داخل ۱۰۰۰ میلی لیتر آب حل کرده و سپس این محلول به طور یکنواخت حرارت داده شد. پس از جوش آمدن و روشن تر شدن رنگ محلول، محلول به میزان معین درون ظروف پرورش ریخته شد. پس از گذشت مدت زمان ۲۰ الی ۳۰ دقیقه، محلول درون ظروف پرورش به صورت ژل در آمده و قابل استفاده جهت پرورش حشرات و انجام آزمایشات شد. از محیط آگار ژل جهت حفظ رطوبت و نگهداری برگ های گیاه میزبان برای مدت زمان طولانی تر استفاده گردید. داخل همه ظروف به طور معمول تعداد ۱۰ تا ۱۵ عدد شته بالغ جهت پرورش انبوه کلنی قرار داده و درب ظروف با توری های مخصوص (حریر شیشهای برش خورده)، جهت تبادل هوا پوشانده شد. سپس ظروف پرورش در داخل اتاقک رشد[۳۱] (شکل ۸)، در شرایط دمایی ۱±۲۵ درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی ۱۰±۵۰ درصد و ۱۶ ساعت روشنایی و ۸ ساعت تاریکی نگهداری شدند. درون اتاقک رشد جهت کنترل دقیق تر تغییرات محیطی، از دستگاه رطوبت سنج (هیدرومتر) و دماسنج ماکزیمم-مینیمم استفاد شد. با پوره زایی شته ها و افزایش جمعیت، تعدادی از بالغین به ظروف پرورش جدید حاوی ژل آگار و برگ های جدید گیاه میزبان منتقل گردید (شکل ۹).
شکل ۸: اتاقک رشد و ظروف پرورش حشرات داخل آن (اصلی- Original)
شکل ۹: ظروف مخصوص پرورش شته سیاه باقلا (اصلی- Original)
برای بدست آوردن شته های همسن، تعداد ۲۰۰ عدد شته بالغ از کلنی اولیه جدا و در یک کلنی جداگانه نگهداری گردیدند. پس از۲۴ ساعت، حشرات بالغ جدا شده و به کلنی اصلی بازگردانده شدند. در این حالت پوره های ایجاد شده، یک یا دو روزه بوده که جهت انجام برخی از آزمایشات استفاده شدند (شکل ۱۰).
شکل ۱۰: پوره ۲-۱ روزه شته سیاه باقلا (اصلی- Original)
جهت آماده سازی پوره های ۳ یا ۴ روزه، پوره های یک یا دو روزه در کلنی جداگانه ایی نگهداری شده و پس از ۴۸ ساعت، پوره ها به سن سه یا چهار روزه رسیده و برای انجام آزمایشات مربوطه مورد استفاده قرار گرفتند (شکل ۱۱).
شکل ۱۱: پوره ۴-۳ روزه شته سیاه باقلا (اصلی-Original)
همچنین جهت آماده سازی بیوتست[۳۲]، برای بررسی میزان پوره زایی ماده های بالغ شته سیاه باقلا، پوره های ۲-۱ روزه درکلنی دیگری نگهداری شده، پس از حدود ۷ روزه پوره ها بالغ شده و سپس حشرات تازه بالغ شده به محیط آزمایش منتقل شدند (شکل ۱۲).
شکل ۱۲: حشره تازه بالغ شده شته سیاه باقلا (اصلی-Original)
۳-۳- تهیه نمونه های گیاهی
از زمستان ۱۳۹۱ تا اواخر پائیز ۱۳۹۲، با توجه به نیاز، مراحل متفاوت رشدی گیاه زیتون تلخ، شامل گل، میوه سبز کوچک (به قطر متوسط ۳ میلی متر)، میوه سبز بزرگ (به قطر متوسط ۷ میلی متر)، میوه رسیده و برگ، جهت انجام آزمایشات از رویشگاه طبیعی آن در منطقه ماهان (۵۷ درجه و ۹ دقیقه و ۳۰ ثانیه شرقی و ۳۰ درجه و۹ دقیقه و ۷۰ ثانیه شمالی، ارتفاع از سطح دریا ۱۷۹۴ متر) جمع آوری شدند.
نمونه های گیاهی پس از انتقال به آزمایشگاه، در شرایط مناسب (سایه و تهویه) خشک شدند. یک هفته پس از خشک شدن کامل اندام های گیاهی، این قسمت ها توسط آسیاب برقی استیل به مدت ۳ دقیقه کاملا پودر شدند. چون ماده مؤثر موجود در عصاره گیاه ممکن است قطبی، حد واسط و یا غیر قطبی باشد، جهت انجام آزمایشات از حلال های قطبی (آب مقطرآزمایشگاهی، اتانول و متانول)، حلال حد واسط (استون) و حلال غیر قطبی (اِن هگزان) با درجه خلوص های ۹۵ تا ۹/۹۹ درصد جهت عصاره گیری استفاده شد. همچنین به منظور بررسی تأثیر روش های مختلف عصاره گیری از سه روش عصاره گیری به روش معمول و متداول (سنتی)، عصارهگیری با امواج مایکروویو و عصارهگیری با امواج فراصوت استفاده گردید.
۳-۴- تهیه عصاره های گیاهی به روش عصارهگیری معمولی (سنتی)
در هر مرحله از عصاره گیری ۷۰ گرم از اندام های گیاهی پودر شده در ارلنی به حجم ۵۰۰ میلی لیتر ریخته شد. با توجه به هدف و نوع آزمایش روی هرکدام از آن ها به صورت مجزا از حلال های فوق الذکر ریخته تا حجم مخلوط به ۱۵۰ میلی لیتر رسید. پس از یک ساعت همزدن در زیر هود، درب ارلن با پارافیلم به خوبی بسته شد تا حلال از ظرف خارج نگردد. به منظور جلوگیری از تابش مستقیم نور به ارلن، دور آن با فویل آلومینیوم پوشانده شد. سپس مخلوط عصاره و باقی مانده گیاهی به مدت ۲۴ ساعت در یخچال (دمای ۴ درجه سانتیگراد) نگهداری گردید.
پس از ۲۴ ساعت، عصاره گیاهی توسط کاغذ صافی Whatman N° ۹۱ از باقی مانده گیاهی جدا شد. در مراحل بعدی جهت انجام آزمایشات، غلظت ۵۰ میکروگرم در میلی لیتر از عصاره های فوق آماده سازی شده و مورد استفاده قرار گرفت (شکل ۱۳).
شکل ۱۳: یک نمونه از عصاره های استخراج شده به روش استخراج معمولی (اصلی-Original)
۳-۵- تهیه عصاره های گیاهی به روش عصارهگیری با امواج مایکروویو
به منظور عصارهگیری از مراحل مختلف رشدی گیاه زیتون تلخ با کمک امواج مایکروویو، از آب مقطر به عنوان واسطه پراکندگی استفاده شد. زیرا نقطه جوش حلال های دیگر که در بالا ذکر شد، نسبت به آب پایین تر بوده و به سرعت در مایکروویو به جوش آمده و موجب ایجاد آتش سوزی می شوند. جهت عصارهگیری، ۷۰ گرم از هرکدام از مراحل رشدی زیتون تلخ (گل، میوه سبز کوچک، میوه سبز بزرگ، میوه رسیده و برگ) که کاملا پودر شده بودند، درون ارلنی به حجم ۵۰۰ میلی لیتر ریخته شد. سپس به آن ها آب مقطر اضافه گردید تا حجم مخلوط به ۱۵۰ میلی لیتر رسید. سپس هر ارلن به طور جداگانه درون مایکروویو قرار گرفت. هرکدام از مراحل گیاهی به صورت جداگانه، در مدت زمان های ۳۰ و ۵۰ ثانیه در معرض امواج مایکروویو قرار گرفتند. پس از عصارهگیری در مدت زمان های ذکر شده، مخلوط توسط کاغذ صافی Whatman N° ۹۱ فیلتر شد. جهت انجام آزمایشات، از هر کدام از عصاره ها، غلظت ۵۰ میکروگرم در میلی لیتر تهیه گردید. همچنین مقدار ۵۰ میلی لیتر آب مقطر، به مدت ۳۰ و۵۰ ثانیه درون مایکروویو (به منظور استفاده در شاهد) قرار داده شد. در این روش از مایکروویو مدل ۲۳۵۰ Samsung MW با فرکانس امواجی معادل ۲۴۵۰ مگاهرتز استفاده گردید (شکل ۱۴).
شکل ۱۴: دستگاه استفاده شده در استخراج عصاره با کمک امواج مایکروویو (اصلی-Original)
۳-۶- تهیه عصاره های گیاهی به روش عصارهگیری با امواج فراصوت
جهت انجام این مرحله، از اتانول ۹۶ درصد به عنوان واسطه پراکندگی استفاده شد. بدین منظور، ۷۰ گرم از هرکدام از مراحل گیاهی که کاملا پودر شده بودند، درون بشری به حجم ۵۰۰ میلی لیتر ریخته و با اضافه کردن اتانول حجم مخلوط به ۱۵۰ میلی لیتر رسید. سپس بشر حاوی مخلوط ماده گیاهی و حلال، درون دستگاه اولتراسونیک قرار گرفت. عصارهگیری باید به مدت ۳۰ دقیقه تحت امواج فراصوت (به موج های صوتی که فرکانس نوسان آن ها بیش از محدوده شنوایی انسان یا ۲۰ سیکل[۳۳] در ثانیه باشد، فراصوت گفته میشود) انجام می گرفت؛ به دلیل احتمال آسیب دیدن میله[۳۴] دستگاه اولتراسونیک، بعد از هر ۲ دقیقه امواج دهی، یک دقیقه به دستگاه استراحت داده می شد. بنابراین برای آماده سازی هر عصاره، ۴۵ دقیقه زمان لازم بود. پس از این مدت زمان، بلافاصله عصاره گیاهی توسط کاغذ صافی Whatman N° ۹۱ از باقی ماندهگیاهی جدا شد. در مراحل بعدی از هر عصاره، غلظت ۵۰ میکروگرم در میلی لیتر تهیه گردیده و در آزمایشات مورد استفاده قرار گرفت. همچنین دامنه نوسان[۳۵] و سیکل دستگاه التراسونیک در این آزمایش، به ترتیب روی ۸۰ و ۶/۰ تنظیم شد. شدت موج متناسب با مربع دامنه نوسان در آن نقطه است. ارتعاش منبع، ذرات مجاور را به نوسان در میآورد و این ذرات نیز ذرات مجاور خود را مرتعش می سازند و ارتعاش ماده زنجیروار ادامه یافته و پیش می رود. انتقال این ارتعاشات از ذرهای به ذره دیگر در واقع همان موج صوتی است که در محیط منتشر می شود.
جهت عصارهگیری به روش استفاده از امواج فراصوت، از دستگاه Ultrasound Technology، مدل UP200s، ساخت شرکت hielscher آلمان استفاده گردید (شکل ۱۵).
شکل ۱۵: دستگاه استفاده شده در استخراج عصاره با کمک امواج فراصوت (اصلی-Original)
جهانی شدن پدیدهای است که می تواند تبعات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زیادی داشته باشد.
-
-
- گسترش تقسیم کار بین المللی: جهانیشدن باعث توسعه بازارها در ماورای مرزهای ملی خواهد شد و ابعاد بازار برای صدور کالا را به میزان چشمگیری گسترش خواهد داد. به طور طبیعی رقابت در این نوع بازارها به مراتب مشکلتر از بازارهای داخلی خواهد بود. این پدیده منجربه تقسیم کار بین المللی می شود. به عبارت دیگر تولید در کشورهای مختلف بر پایه مزیت نسبی شکل خواهد گرفت.
-
-
- تخصصی شدن تولید: تخصصی شدن فعالیتهای تولیدی در کشورها، زمینه را برای رشد اقتصادی بیشتر فراهم خواهد کرد.
-
- تحرک بیشتر سرمایه: با جهانیشدن، سرمایه با آزادی بیشتری حرکت خواهد کرد. در نتیجه در صورت وجود زمینه های مستعد برای تولید، سرمایه در پی بهره گیری از استعدادها به آنجا خواهد رفت.
-
- انتقال تکنولوژی: جهانیشدن باعث انتقال تکنولوژی در ماورای مرزهای ملی خواهد شد. همچنین با ایجاد فضای رقابتی، تلاشها جهت خلق تکنولوژی جدید برای بالابردن قدرت رقابت پذیری افزایش خواهد یافت.
-
- جهانیشدن باعث گسترده شدن فعالیت شرکتهای چندملیتی خواهد شد.
-
- تعدیل ساختار: جهانیشدن موجب تعدیل ساختارها می شود و به ترتیبی که برخی برنده این فرایند خواهند شد و برخی بازنده میشوند. در این فرایند نیروی کار معمولاً برنده است و به تعبیر پرفسور «لسترتارو[۳۴]« در اقتصاد آینده کسانی که مهارتشان در سطح مهارت های جهان سوم باشد ولو در جهان اول زندگی کنند، فرد جهان سومی خواهند گرفت.
-
- کاهش نقش دولت: جهانی شدن منجربه کمرنگ شدن نقش دولتها در دخالت مستقیم در فعالیتهای اقتصادی میشود.
-
- تغییر در نابرابری توزیع درآمد: تجربه جهانیشدن طی سه دهه گذشته نشان میدهد که نابرابری توزیع درآمد در سطح جهان تغییر یافته است. یک دلیل آن است که آزادسازی تجارت در مورد کالاها و خدمات کشورهای توسعه یافته نسبت به مصنوعات و مواد اولیه صادراتی کشورهای درحال توسعه بیشتر بوده است. دلیل دیگر این جریان سرمایه بیشتر به سمت کشورهای پیشرفته و یا کشورهای تازه صنعتی شده حرکت کرده تا کشورهای در حال توسعه. چون در این کشورها بازدهی سرمایه به دلیل محدودیتها، علیرغم مزیتهایی که دارند، پایین میباشد. (بهکیش ۱۳۸۴، صص ۴۸-۴۷)
-
- افزایش رقابت: افزایش رقابت در سطح اقتصاد بینالملل یکی از مهمترین دستاوردهای جهانیشدن اقتصاد است. امروزه (و البته در آینده بیش از امروز) با کاهش هزینه های حمل و نقل، رشد حیرتانگیز تکنولوژی اطلاعات و گسترش روزافزون تجارت الکترونیکی و در حالت کلی به حداقل رسیدن نقش مرزهای جغرافیایی در فعالیتهای اقتصادی، بنگاههای اقتصادی کلیه بازرهای جهان را از بازار خود میدانند و بدان چشم دارند. با افزایش رقابت، آنچه حاصل خواهد شد، افزایش کارایی اقتصاد بینالملل خواهد بود، چرا که رقابت مهمترین عامل در افزایش کارایی یک سیستم است.
-
- وابستگی بیشتر اقتصاد کشورها: از دیگر دستاوردهای جهانیشدن، وابستگی بیش از بیش اقتصاد کشورهای جهان به هم است؛ به طوری که افزایش رقابت از یک سو و وابستگی بیشتر اقتصاد کشورها به هم از سوی دیگر، صحنه و شرایط دیدنی و جالبی را در «دهکده جهانی[۳۵]» به وجود آورده است. در این دهکده هرچه بر رقابت بنگاههای اقتصادی افزوده می شود. (از دیدگاه هرد اقتصادی)، به همان اندازه یا شاید بیش از آن بر وابستگی اقتصاد کشورها به هم (از دیدگاه کلان اقتصادی) افزوده می شود. (سیدنورانی ۱۳۷۹، ص ۱۶۰)
۲-۲-۱-۶- تجارت بینالملل: موتور اصلی جهانی شدن
نظریه و روند جهانیشدن به سمت رویکردی است که میگوید ” اقتصاد باز بر اقتصاد بسته ترجیح دارد". این باز بودن عمدتاً به تجارت و همچنین به تحرک عوامل و مالکیت خارجی اشاره دارد. توسعه و بسط گرایش فوق ناشی از این باور است که تخصیص مجدد منابع تولید در سطح بینالملل و رقابت بینامللی به کارایی و رشد اقتصادی بیشتر منتهی خواهد شد.[۳۶] اثر مثبت تجارت آزادتر و سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی بدون تردید یکی از مهمترین عوامل توضیح دهنده رابطه یکپارچگی فزاینده اقتصادی و رشد اقتصادی است.
براساس نظریه مرکانتیلیستها در تجارت بینالملل که بیش از دو قرن حاکمیت داشته، اگر یک کشور در تجارت منتفع شود، حتماً کشور دیگر زیان خواهد دید. اهمیت نظریات اقتصادی کلاسیکها تبیین و ترویج این باور بود که تمام کشورهای درگیر تجارت بینالملل میتوانند در آن واحد از تجارت سود ببرند. براساس نظریه مزیت نسبی، اگر یک کشور کالایی را که در آن مزیت نسبی دارد، وارد کند وکالایی را که در آن مزیت مطلق بیشتری دارد را صادر کند هر دو کشور سود برده و رفاه مردم در هر دو کشور افزایش مییابد. این نظریه که توسط ریکاردو بیان شده، در پرتو اصلاحات و تفسیرهای تکمیلی اقتصاددانان بعدی غنا و قدرت توضیح دهندگی فزاینده ای پیدا کرده و اکنون نظریه پیشبرد تجارت بینالملل و جهانی شدن است. برخلاف نظریه مرکانسیستها، نظریه مزیت نسبی مشوق توسعه تجارت بینالملل بوده و بهبود رشد اقتصادی و به تبع آن، به طور مستقیم و غیرمستقیم، افزایش و گسترش مصرف انرژی را در پی دارد.
همچنین، با توجه به حساسیتهای اجتماعی و اقتصادی در مورد استفاده بیرویه از انرژی در سالهای اخیر به دلیل آلودگی، افزایش دمای کره زمین ، وابستگی به کشورهای تولید کننده انرژی و محدود بودن منابع تجدید ناپذیر ، کشورها به دنبال راهکارهایی جهت بهینهسازی در تولید و مصرف انرژی بوده و ترجیح می دهند جهت کسب تولید ناخالص داخلی مشخص، انرژی کمتری مصرف نمایند و به عبارتی شدت انرژی خود را کاهش دهند.
در بخش بعد به تعریف مفهوم شدت انرژی و عوامل تاثیرگذار بر آن اشاره خواهد شد.
۲-۲-۲- شدت انرژی
در این قسمت در ابتدا تعاریفی از شدت انرژی بیان می شود. و در ادامه عوامل تاثیرگذار بر شدت انرژی در مطالعات مختلف بررسی می شود.
۲-۲-۲-۱- مفهوم شدت انرژی
میزان مصرف انرژی به ازای هر واحد از تولید کالاها و خدمات را شدت مصرف انرژی و یا به طور خلاصه، شدت انرژی[۳۷]مینامند. واحدهای متفاوتی برای اندازه گیری شدت انرژی وجود دارد. شدت انرژی یکی از شاخص های مهم اقتصادی که نشانگر نحوه و شدت مصرف انرژی و به عبارت دیگر میزان انرژی بری در هر کشور را نشان میدهد، میباشد.
براساس تعریف ارائه شده در ترازنامه انرژی سال ۱۳۸۴ شدت انرژی عبارت است از انرژی مورد نیاز برای تولید مقدار معینی از کالاها و خدمات. شدت انرژی برحسب عرضه انرژی اولیه و یا مصرف نهایی انرژی محاسبه میشود. این شاخص معمولاً در سطح کلان مورد استفاده قرار گرفته و درجه بهینگی استفاده از انرژی در یک کشور را نشان میدهد.
تغییر در مصرف انرژی به سه اثر تولیدی، ساختاری و اثر شدت انرژی تجزیه میشود. اثر تولیدی به میزان مصرف انرژی در نتیجه افزایش تولید مربوط می شود به شرطی که سایر شرایط از قبیل تکنولوژی، میزان کارایی و الگوی مصرف ثابت باقی بماند. (عباسی و همکاران ۱۳۸۸)
تحولات شدت انرژی می تواند ناشی از تغییر در کارایی مصرف انرژی یا تغییر ساختار اقتصاد باشد. چنانچه حجم تولید ناخالص داخلی ثابت باشد و کارایی مصرف انرژی بالا رود، آنگاه شدت انرژی کاهش مییابد. از سوی دیگر تغییر در ساختار اقتصاد وتولید می تواند باعث تغییر در شدت انرژی گردد. به طور خلاصه، شدت انرژی تحت تأثیر دو عامل اصلی یکی مصرف انرژی و دیگری میزان تولید واقع میشود.
شدت انرژی در سطح یک صنعت و یا یک فرایند تولیدی خاص، بر حسب واحدهای فیزیکی محاسبه میشود. مقدار فیزیکی شدت انرژی، حاصل تقسیم میزان انرژی مصرف شده (مثلا بر حسب واحد ژول) به محصول تولید شده(مثلا به واحد لیتر و یا تن) است.استفاده از معیار شدت انرژی فیزیکی در سطوح کلان به دلیل عدم تجانس محصولات مختلف و جمع ناپذیری فیزیکی آن ها میسر نیست و الزاما باید از واحدهای پولی برای اندازه گیری محصول استفاده کرد.بنابراین، معیار شدت انرژی در این حالت، اقتصادی (و نه فیزیکی) خواهد بود، که همان نسبت انرژی صرف شده به ارزش محصولات تولید شده در کل (مثلا بر حسب دلار) است. شدت انرژی در یک اقتصاد ملی، انرژی مصرف شده برای تولید ناخالص داخلی را اندازه می گیرد.
شدت انرژی یکی از مهمترین پارامترهای اقتصاد انرژی بوده، به عنوان یک تعریف جامع و عمومی می توان گفت: میزان مصرف انرژی به ازای هر واحد از تولید کالاها و خدمات را شدت مصرف انرژی و یا به طور خلاصه، شدت انرژی می نامند.( فاضلی و وثوقیفرد ۱۳۹۰)
(۲-۱) = شدت انرژی
عبارت (۲-۱)، نشان دهنده میزان انرژی مصرف شده جهت تولید ناخالص داخلی یک کشور می باشد. شدت انرژی، شاخص بسیار مهمی است که برای ارزیابی نحوه استفاده از انرژی به کار می رود. شدت انرژی نشان میدهد که برای تولید مقدار معینی از کالاها و خدمات، چه میزان انرژی به کار رفته است. به عبارت دیگر شدت انرژی مقدار انرژی است که برای تولید یک واحد تولید ناخالص داخلی (GDP)[38] به قیمت ثابت مصرف می شود. یکی از تغییرات مهم در دهههای اخیر، کاهش قابل توجه در شدت انرژی کشورهای توسعه یافته جهان میباشد. بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۷ ، شدت انرژی کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، [۳۹]OECD، به میزان ۴/۱۴ درصد و گروه هفت[۴۰] ۱۵ درصد و ایالات متحده ۸/۱۸درصد کاهش داشته است ( اطلاعات انرژی[۴۱]، ۲۰۰۹). با این وجود مصرف انرژی در کشورهای درحال توسعه در طی سه دهه گذشته بیش از چهار برابر شده و پیش بینی می شود این افزایش در آینده نیز ادامه داشته باشد. نگاهی به روند شدت انرژی در کشورهای در حال توسعه لزوم توجه هرچه بیشتر به این متغیر و بررسی عوامل موثر بر آن را یادآوری می کند.
۲-۲-۲-۲- عوامل تأثیرگذار بر شدت انرژی
در مطالعات انجامگرفته عوامل تاثیرگذار مختلفی بر شدت انرژی بیان شده است. برخی عوامل تأثیرگذار بر روی شدت انرژی عبارتند از:
-
- سطح توسعه انسانی و یا سبک زندگی(این عامل منجر به افزایش شاخص شدت انرژی میگردد)
-
- پیشرفت تکنولوژی های افزایش دهنده کارآیی انرژی (این عامل منجر به کاهش شاخص شدت انرژی میگردد)
-
- شرایط طبیعی
-
- عوامل آب و هوایی (استفاده از سیستمهای سرمایشی و گرمایشی)
-
- وسعت جغرافیایی )لزوم جابه جایی بیش تر و حمل و نقل بار(
-
- به کارگیری شبکه های اطلالاعاتی و مخابراتی و اینترنت (امکان برقراری ارتباط و کاهش جابه جایی)
-
- تغییرات در قیمت حاملهای انرژی
-
- عواملی نظیر بروز جنگ، تحریم و …( فاضلی و وثوقی فرد۱۳۹۰، ص۲۱-۱۷)
مددی و سجادی (۱۳۸۹) عوامل احتمالی تاثیرگذار بر شدت انرژی را تولید انرژی اولیه، آزادی اقتصادی، قیمت حامل های انرژی، مساحت، ذخایر انرژی، سرانه تولید داخلی و سرانه مصرف انرژی، میدانند.
در این قسمت به توضیح برخی از مهمترین این متغیرها میپردازیم:
۱٫ تولید انرژی اولیه: رشد صنعتی و اقتصادی کشورها در سال های پس از جنگ جهانی دوم منجر به افزایش تقاضای انرژی شده است. جهت تامین منابع انرژی مورد نیاز جهان، تولید انرژی های اولیه نیز به طور تقریبی افزایش یافته است. این در حالیست که در سال های اخیر افزایش تولید و مصرف انرژی در جهان همراه با کاهش شدت انرژی بوده که نشان دهنده عملکرد بهتر مصرف کنندهها و کارایی بیشتر آنها در قبال انرژی دریافت شده میباشد. به عبارتی اگرچه مصرف انرژی در جهان در حال افزایش بوده است اما به دلیل ارزش افزوده بالاتر فعالیتهای صنعتی و اقتصادی در جهان، شدت انرژی کاهش پیدا کرده است.
۲٫ مساحت: تصور کلی بر اینست که وسیع بودن کشورها به دلیل افزایش نیاز به انرژی جهت حمل و نقل کالا و مسافر، می تواند بر شدت انرژی آنها تاثیر گذار باشد.
۳٫ سرانه تولید داخلی: اگرچه کشورهای توسعهیافته که دارای تولید سرانه بالایی هستند، به دلیل استفاده از فناوریهای نو میتوانند شدت انرژی خود را کنترل نمایند، اما کشورهایی که به ثروت های بادآورده دست مییابند علی رغم بالا بودن سرانه تولید داخلی، به دلیل ضعف در ساختارها و بعضاً به دلیل استفاده از صنایع انرژیبر شدت انرژی بالایی دارند .
۴٫ تغییرات ساختاری و شدت انرژی: معمولاً کشورهای توسعهیافته به مرور زمان، با سهم بالاتر بخش خدمات وسهم پایین تر بخش کشاورزی و صنعت روبرو میشوند. یعنی درصد ارزش افزوده بخش خدمات در کشورهای توسعهیافته مرتب افزایش یافته و از سهم بخشهای کشاورزی و صنعت در اقتصاد کاسته می شود. بخش خدمات نسبت به بخشهای کشاورزی و صنعت انرژی کمتری مصرف می کند، در نتیجه همراه با حرکت کشورها در مسیر توسعه، به دلیل تغییرات ساختاری ذکرشده، از شدت انرژی در اقتصاد کاسته می شود.
۵٫ ذخایر انرژی: داشتن ذخایر انرژی فراوان می تواند جوامع را به اسراف در استفاده از انرژی ترغیب نماید . کشورهایی که ذخایر انرژی بسیار زیاد دارند دارای شدت انرژی بالایی هستند که می تواند دلایل متفاوتی داشته باشد. از جمله این دلایل می توان به تمرکز صنایع انرژی بر در این کشورها و عدم توجه به بهینه سازی مصرف انرژی اشاره نمود.
۶٫ تاثیر آزادی اقتصادی بر شدت انرژی: تصور اولیه بر اینست که با افزایش آزادی اقتصادی در کشورها به دلیل مصرف بهینه انرژی، از شدت انرژی کاسته خواهد شد . مقایسه درجه آزادی اقتصادی و شدت انرژی در ایران در دو دهه اخیر نشان می دهد که همزمان با افزایش آزادی اقتصادی در ایران، شدت انرژی نیز افزایش پیدا کرده است که تئوریهای حامی آزادی اقتصادی را در این زمینه رد می کند. لازم بهذکر است که محققان دیگر در تحقیقات خود نشان دادهاند که در برخی از کشورها افزایش آزادی اقتصادی منجر به کاهش شدت انرژی در طول سالهای اخیر شده است.[۴۲]
2-2-4) ابعاد BSC
2-2-5) رابطه بین ابعاد BSC
2-2-7) ویژگی های BSC
2-2-8) کارکرد های BSC
2-2-10)BSC در سازمان های انتفاعی و غیر انتفاعی
2-2-12) موانع استقرار BSC
2-2-11) راهبرد و BSC
2-2-13)نقاط قوت و ضعف BSC
2-2-14)مراحل ساخت BSC
993333
الف: مقدمه
در این فصل با توجه به موضوع تحقیق ابتدا راجع به مبانی نظری تحقیق که شامل مبانی مفهوم شناسی ارزیابی عملکرد و مفهوم کارت امتیازی متوازن می شود بحث می شود. سپس به مبانی تجربی تحقیق که شامل تحقیقات داخلی و خارجی می شود پرداخت می شود. در پایان فصل نیز با توجه به مباحث اراده شده در فصل، چارچوبی نظری و یک مدل ویژه برای انجام این تحقیق تبیین می شود.
ب: مبانی نظری پژوهش
2-1) مبانی مفهوم شناسی ارزیابی عملکرد
در این بخش ابتدا به مبانی مفهوم شناسی ارزیابی عملکرد پرداخته می شود و سپس به فواید ارزیابی عملکرد، معایب و مشکلات سیستم های ارزیابی عملکرد،معرفی الگوهای ارزیابی عملکرد سازمان ها اشاره می شود
2-1-1) تعریف ارزیابی عملکرد:
ارزیابی عملکرد را به شیوه های مختلفی تعریف کرده اند که هر کدام از چشم انداز ویژه ای به آن نگاه کرده اند. پژوهشگری همچون سینجر ارزیابی عملکرد را فرآیندی دانسته است رسمی، که کارمند را از بازخورد تشخیصی نتایج مثبت یا منفی عملکرد شغلی خود آگاه می کند(گودرزی نژاد،1382).برخی دیگر نیز مانند هالاچمی[18] آن را کوششی سیستماتیک برای دانستن این که خدمات دولتی تا چه حد جوابگوی نیازهای مردم بوده و توانایی دولت در برآورده نمودن آن تا چه اندازه است دانشسته اند و برخی نیز آن را فرایند سنجش و اندازه گیری عملکرد در دستگاه های اجرایی در چهارچوب اصولی و مفاهیم علمی مدیریت برای تحقق و وظایف سازمانی و در قالب برنامه های اجرایی دانسته اند(هینگافت[19]،2000 به نقل از باقری،1389).
به طور کلی نظام ارزیابی عملکرد را می توان فرایند سنجش و اندازه گیری و مقایسه میزان و نحوه دستیابی به وضعیت مطلوب با معیارها و نگرش معین در دامنه و حوزه تحت پوشش معین با شاخص های معین و در دوره زمانی معین با هدف بازنگری، اصلاح و بهبود مستمر آن می باشد(رحیمی،1385)
2-1-2) فواید ارزیابی عملکرد:
-
- وجود چهارچوبی مفهومی برای مدیریت و ارزیابی عملکرد:
هر سازمانی فارغ از نوع آن، به چهارچوبی برای ارزیابی عملکرد احتیاج دارد که به وسیله تمامی سطوح سازمان درک شده باشد و از اهداف و مجموعه نتایج سازمان پشتیبانی کند.
-
- ارتباط داخلی و خارجی موثر، کلیدهای ارزیابی عملکرد موفق:
ارتباط موثر با کارمندان، مسئولین فرآیندها، مشتریان و سهام داران عوامل حیاتی برای توسعه و پیاده سازی سیستم های مدیریت و ارزیابی عملکرد به شمار می روند.
-
- تقسیم روشن مسئولیت ها برای نتایج:
سازمانهای اداری عملکرد بالا به روشنی آنچه را که موجب موفقیت می شود را شناسایی می کنند و اطمینان حاصل می کنند که تمامی مدیران و کارمندان از مسئولیت خود در تحقق اهداف سازمان آگاه هستند.
-
- فراهم آوردن بستری برای تصمیم گیری مدیران نه فقط ارائه اطلاعات:
معیارهای عملکرد می بایست با توجه به اهداف راهبردی سازمان محدود شوند و اطلاعات به موقع، مربوط و دقیق را برای استفاده تصمیم گیران در تمامی سطوح فراهم آورند. این معیارها باید اطلاعاتی را درباره کارایی- میزان منابع به کار برده شده برای تولید خروجی ها- مقایسه نتایج با اهداف مورد انتظار و اثربخشی فعالیت ها از جهت میزان تاثیر گذاری در مسیر رسیدن به اهداف سازمانی فراهم می کنند.
-
- میزان خدمات و پاداش ها بر اساس ارزیابی عملکرد:
ارزیابی عملکرد و افراد باید به معیارهای مشخصی از موفقیت ارتباط داده شوند این ارتباط ها پیامی واضخ و روشن درباره آنچه که برای سازمان مهم است را به تمامی افراد می رساند.
-
- توزیع نتایج و پیشرفت ها به صورت بازبینی کارکنان، مشتریان و سهامداران:
اطلاعات سیستم ارزیابی عملکرد باید به طور گسترده در اختیار کارکنان، مشتریان، سهامداران، و فروشندگان و تامین کنندگان سازمان قرار گیرد (گودرزی نژاد،1382).
2-1-3) معایب و مشکلات سیستم های ارزیابی عملکرد
کمتر سازمانی وجود دارد که مشکلی در ارتباط با سیستم های ارزیابی عملکردش نداشته باشد. یادگیری مشکلات دیگران و اجتناب از آنها عملی بسیار خردمندانه است. اشتباهاتی که برخی سازمان ها مرتکب می شوند عبارت اند از:
هدف این رویکرد از اثربخشی سازمانی آن است که تقاضاهای ذینفعانی که در محیط سازمان حضور دارند را رفع نماید تا حمایتهای موردنیاز را برای ادامه و بقاء کسب نماید. این دیدگاه مشابه رویکرد سیستم منبع است، به جزء آنکه با محیط درونی سازمان ارتباط ندارد. این رویکرد سازمانها را عنوان یک محدوده سیاسی در نظر میگیرد که علاقه به کنترل کل منابع دارد تعیین میزان رضایت گروههای ذینفع مانند بستانکاران، مشتریان، عرضهکنندگان مواد اولیه، کارکنان و صاحبان شرکت بهعنوان شاخص عملکرد سازمانی بهحساب میآید.
رویکرد ارزشهای رقابتی
این رویکرد یک چارچوب تلفیقی را ارائه میدهد. موضوع و معیارهای اصلی و اساسی این رویکرد که ما برای ارزیابی اثربخشی سازمانی ارزش قائل هستیم و مورداستفاده قرار میدهیم مانند نرخ بازگشت سرمایهگذاری، سهم بازار، نوآوری در محصولات و امنیت شغلی متکی به این است که ما چه کسی هستیم، چه چیزی ارائه میدهیم و چه منافعی را مدنظر قرار میدهیم. این رویکرد تعدادی از معیارهای اثربخشی سازمانی را در قالب مدلهای چهارگانه سیستم باز، روابط انسانی، هدف عقلانی و فرایند داخلی قرار داده که هرکدام بر ارزشهای ویژهای متکی است و برحسب اینکه سازمان در چه مرحلهای از مراحل چرخ حیات خود است، یکی از این مدلها در اولویت قرار میگیرد.
رویکرد فرآیندهای درونی
برخی از صاحبنظران این معیار اثربخشی سازمانی را رویکرد نظامهای سالم نامگذاری کردهاند. زمانی گفته میشود که یک سازمان، دستگاهی سالم است که اطلاعات بهآرامی گردش داشته و تعهد، وفاداری، رضایت شغلی و اعتماد در بین کارکنان سازمان حاکم باشد درواقع در این روش، اثربخشی یعنی میزان سلامت و کارایی سازمان. بهترین نمونههای این روش، الگوهایی است که در رابطه با روشهای مبتنی بر روابط انسانی در سازمان ارائه شده است.
الگوی اثربخشی سازمانی پارسونز[۴۴]
مدل پارسونز با مخفف حروف AGIL مشخص گردیده و شامل چهار ویژگی شامل نوآوری، تعهد سازمانی، رضایت شغلی و سلامت سازمانی یا روحیه است (زکی, سده, و یزدخواستی, ۱۳۸۵). اولین دیدگاه راجع به اثربخشی که احتمالاً در طی دهه ۱۹۵۰ ارائه گردید، بسیار ساده بود. در این دیدگاه اثربخشی بهعنوان میزان یا حدی که یک سازمان اهدافش را محقق میسازد تعریف شده بود. اما با گسترش علم مدیریت و سازمان محدودیت این تعریف روشنتر گردید. اگر ما هدفی را که بیشتر محققان سازمانی بر آن اتفاقنظر دارند و شرط ضروری برای موفقیت یک سازمان محسوب میشود مدنظر قرار دهیم، آنوقت نقطه نظرات روشنتر میگردد، آن هدف، بقاست. اگر سازمان به انجام فعالیتهایی مشغول است به علت آن است که حیاتش را تداوم بخشد. بقاء ارزیابی از تکامل حیات و یا پدیده مرگ است و سازمانها دقیقاً شبیه انسانها نمیمیرند. درواقع بیشتر سازمانها نمیمیرند، آن ها تجدید ساختار میشوند، گاهی به ادغام با دیگر سازمانها روی میآورند، یا کلاً به حوزه فعالیت جدیدی وارد میشوند و یا در قالب سازمان دیگری شکل میگیرند و این خود تشخیص معادله بقاء را دشوار میسازد. بعلاوه سادهلوحانه است که چنین فرض کنیم سازمانهایی که اثربخش نیستند به دنبال بقاء نیستند؛ یا فرض نماییم این سازمانها عمداً در پی بقاء نیستند. تعداد معدودی از تحقیقات صورت گرفته پیرامون اثربخشی از معیارهای چندگانه استفاده کردهاند و خود معیارها نیز از مقیاسهای عمومی نظیر کیفیت، روحیه و معیارهای تخصصی نظیر نرخهای حوادث و میزان غیبت در کار تشکیل شدهاند و این امر باعث گردیده که اثربخشی برای افراد مختلف معانی مختلفی پیدا کند. محققانی که از معیارهای چندگانه استفاده کردهاند به این مهم پی بردهاند که چون سازمانها ممکن است بر اساس عوامل مختلف و مستقل از هم اثربخش یا غیر اثربخش باشند، لذا نمیتوان برای اثربخشی تعریف واحد و عملیاتی ارائه داد. این باور که اثربخشی به تعریف درنمیآید بهطور وسیعی موردقبول واقع گردیده است. اثربخشی سازمانی عبارت از: میزانی است که یک سازمان با بهره گرفتن از منابع خاص و بدون هدر دادن منابع خود و بدون فرسوده کردن غیرضروری اعضا و جامعه خود، اهدافش را برآورده میکند (بازرگان, ۱۳۸۰). درواقع اثربخشی سازمانی، درجه نزدیکی یک سازمان به هدفهایش را نشان میدهد و بهعبارتدیگر اندازهای است که یک سازمان به اهدافش تحقق میبخشد (بولا, ۱۳۷۵).
معیارها و مقیاسهای اثربخشی سازمانی
در دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ تحقیقات وسیعی در مورد اثربخشی سازمانی صورت گرفت؛ که منجر به ارائه معیارهای ۳۰-گانه متفاوتی شد. این معیارها عبارتاند از:
اثربخشی کلی: یک نوع ارزیابی کلی است که تا حد زیادی از معیارهای متعددی بهره میجوید. معمولاً از طریق ترکیب نمودن اسناد عملکرد گذشته، یا به دست آوردن ارزیابیهای کلی و یا از طریق قضاوتهای اشخاص بصیر و مطلع نسبت به عملکرد سازمان، اندازهگیری میشود (سلطانی, ۱۳۸۰).
بهرهوری: بهرهوری یعنی توانایی در بهکارگیری مقدار کمتری از نیروی کار و سایر مواد مصرفی و تولید یا ارائه خدمات بیشتر است (پورصادق, ۱۳۸۴).
کارایی: نسبتی است که مقایسهای را بین برخی از جنبههای عملکرد واحد با هزینههای متحمل شده جهت تحقق آن نشان میدهد.
سود: مبلغ درآمد حاصل از فروش منهای کل هزینه و تعهدات، ایجادشده است. معمولاً نرخ برگشت سرمایه و درصد بازدهی فروش کل را میتوان معادل سود دانست.
کیفیت: آماده بودن خدمت یا کالا برای استفادهکننده که خود نیازمند کیفیت طراحی، انطباق، در دسترس بودن و مناسب بودن مکان ارائه خدمت است (سیدجوادین و کیماسی, ۱۳۸۹).
حوادث: میزان سوانحی که حین کار اتفاق میافتد و اتلاف وقت را موجب میشود.
رشد: بهوسیله افزایش در متغیرهایی نظیر کل نیروی کار، ظرفیت کارخانه، داراییها، میزان فروش و سود و سهم بازار نشان داده میشود.
میزان غیبت در کار: تعریف معمولی از غیبت، اشاره به غیبتهای غیرموجه دارد؛ اما علاوه بر این، تعاریف متعددی از غیبت وجود دارد (رابینز, ۱۳۸۱).
جابهجایی در کار یا ترک خدمت: ترک خدمت اختیاری کارکنان از سازمان (الوانی, ۱۳۷۹).
رضایتمندی شغلی: شامل احساسها و نگرشهای هرکس نسبت به شغلش میشود (رهنمایرودپشتی و محمودزاده, ۱۳۸۷).
انگیزش: حالتی درونی است که انسان را به انجام فعالیت خاصی ترغیب میکند (رضائیان, ۱۳۸۲).
روحیه: بهعنوان پدیدهای گروهی که متضمن تلاش مضاعف، یکی شدن اهداف فرد و سازمان و ایجاد تعهد و احساس تعلق است، مدنظر قرار میگیرد.
کنترل: فعالیتی است که ضمن آن، عملیات پیشبینیشده با عملیات انجامشده مقایسه میشوند و در صورت وجود اختلاف و انحراف بین آنچه باید باشد و آنچه هست، به رفع و اصلاح آن ها اقدام میشود (الوانی, ۱۳۷۹).
انسجام/ تعارض: انسجام بدین معناست که افراد در سازمان همدیگر را دوست داشته باشند، باهم خوب کار کنند و ارتباطات همهجانبه و باز باهم داشته باشند. تعارض وضعیتی اجتماعی است که در آن، دو یا چند نفر درباره موضوعهای اساسی مربوط به سازمان یا باهم توافق ندارند یا نسبت به یکدیگر قدری خصومت احساسی نشان میدهند (رضائیان, ۱۳۸۷).
انعطافپذیری/ انطباق: انطباق و انعطافپذیری به توانایی یک سازمان برای تغییر رویههای استاندارد عملیاتی خود در پاسخ به تغییرات محیطی سازمان برمیگردد.
برنامهریزی و هدفگذاری: به میزانی که یک سازمان بهطور اصولی و منظم گامهایی را که در آینده باید بردارد، مشخص میسازد و خود را درگیر رفتار هدفگذاری شده میکند، اشاره دارد.
اجماع در هدف: جدای از تعهد واقعی به اهداف سازمانی، اجماع هدف، به میزانی که همه افراد یک سازمان، هدف واحدی را برای سازمان خود متصورند، برمیگردد.
نهادینه کردن اهداف سازمانی: بر پذیرش اهداف سازمانی اشاره داشته و بر این باور است که اهداف سازمانی صحیح و درست هستند.
سازگاری نقش و هنجار: به حد و حدودی که اعضای سازمان در خصوص موضوعاتی از قبیل نگرشهای مساعد نسبت به سرپرستی، انتظارات نقش، روحیه و الزامات نقش توافق دارند، اشاره میکند.
مهارتهای ارتباطی مدیریتی: به سطوح مهارتهایی که مدیران در ارتباط با سرپرستان، زیردستان و همکاران خود در قالب ارائه حمایتهای مختلف، یا تسهیل تعاملات سازنده و مفید و ایجاد اشتیاق برای تحقق اهداف و عملکرد عالی به کار میگیرند، اشاره دارد.
مهارتهای انجاموظیفه مدیریتی: به سطوح مهارتهای کلی اشاره دارد که مدیران سازمان و رهبران گروهها برای تحقق وظایف سازمانی لازم دارند و مهارتهایی که مدیران در هنگام تعامل با اعضا سازمان بکار میبرند، در این مقوله قرار نمیگیرد.
مدیریت اطلاعات و ارتباطات: کارایی، صحت و دقت در تجزیهوتحلیل اطلاعات مهم برای اثربخشی سازمانی است.
آمادگی: قضاوت کلی در خصوص این احتمال که سازمان خواهد توانست، برخی از وظایف جدیدی که از آن خواسته میشود، بهطور موفقیتآمیز انجام دهد.
بهرهبرداری از محیط: میزان یا حدی که سازمان بهطور موفقیتآمیز با محیط خود در تعامل بوده و منابع باارزش و کمیاب موردنیاز خود را به دست میآورد.
ارزیابی بهوسیله پدیدههای خارجی: ارزیابی راجع به سازمان یا واحد که بهوسیله افراد و سازمانهای موجود در محیط صورت میگیرد.
ثبات: حفظ و نگهداری ساختار، بخشهای کارکردی سازمان و منابع موردنیاز آن ها در طی زمان، بهویژه در دورههای حساس زمانی به ثبات سازمان اشاره دارد.
ارزش منابع انسانی: نوعی معیار ترکیبی که به ارزش کلی اعضا سازمان برمیگردد و در قالب ترازنامه یا حسابداری بیان میشود.
مشارکت و نفوذ مشترک: میزان یا حدی که افراد، در درون سازمان در اتخاذ تصمیماتی که مستقیماً بر کار و سرنوشت آن ها تأثیر میگذارد، مشارکت دارند.
تأکید بر آموزش و توسعه: منظور از آموزش و توسعه، افزایش تواناییهای تخصصی و مهارت کارکنان در انجام وظایف محوله و به فعلیت درآوردن پارهای از تواناییهای بالقوه آنهاست (میرسپاسی, ۱۳۸۱).
تأکید بر موفقیت: قیاسی است بین نیاز فردی برای رسیدن به موفقیت و ارزشی که سازمان، برای تحقق اهداف جدید عمده خود قائل است.
مدلهای اثربخشی سازمانی
مدلهای مختلفی برای بررسی میزان اثربخشی سازمانی ایجاد شدهاند. این تنوع در مدلها به دلیل ماهیت مفهوم اثربخشی، بهویژه مرزهای نامشخص آن و به دلیل مفهومسازیهای متنوع سازمانهایی است که مدلهای مختلف اثربخشی را به کار میگیرند.
مدل هدف[۴۵]
بهطورکلی، مدل نیل به هدف یا بهطور خلاصه مدل هدف، اثربخشی را بهعنوان تحقق کامل یا حداقل بخشی از اهداف سازمان تعریف میکند (مارتز، ۲۰۰۸). مدل سنّتی اثربخشی، متّکی بر نوعی از سازمان بهعنوان مجموعهای از اجزایی است که گرایش به رسیدن به اهداف دارند. در این دیدگاه یا مدل، اثربخشی بهعنوان رسیدن یا حصول به پیامدهای سازمانی تعریف میشود. در این مدل، تمرکز بهطور زیادی بر رسیدن به اهداف و مقاصد است (هنری[۴۶]، ۲۰۰۴).
هدفهای عملی ازجمله هدفهای مهمی هستند که در این روش موردتوجه قرار میگیرند. اگر سعی شود از هدفهای عملی و نه هدفهای رسمی استفاده شود، نتایج بسیار بهتری به دست خواهد آمد. معمولاً هدفهای رسمی بهصورت تجریدی و انتزاعی هستند و سنجش یا اندازهگیری آن ها مشکل است. هدفهای عملی نشاندهنده فعالیتهایی هستند که سازمان واقعاً آن ها را انجام میدهد.
در سازمانهای تجاری برای سنجش اثربخشی سازمان از روش مبتنی بر تأمین هدف یا نیل به هدف استفاده میشود؛ زیرا میتوان هدفهای تولیدی شرکت را بهآسانی اندازهگیری کرد. معمولاً سازمانها عملکرد خود را برحسب سودآوری، رشد، سهم بازار و بازده سرمایهگذاری اندازهگیری میکنند (دفت, ۱۳۸۸).
مدل سامانهای (مدل سیستمی)[۴۷]
مدل سامانهای درحالیکه اهمیت اهداف را نادیده نمیگیرد، بر ابزارهای موردنیاز برای رسیدن به اهداف خاص، کسب منابع و فرآیندها تمرکز دارد. در این مدل، مفهوم سازمان در دیدگاه سیستم باز ریشه دارد؛ که دروندادها به فرآیندها یا به بروندادها تبدیل شده و بروندادها بهعنوان بخشی از یک کل نگریسته میشوند، نه بهعنوان متغیرهای مستقل.
این رویکرد نسبت به اثربخشی چنین اظهار میدارد که سازمانها متشکل از قسمتهای فرعی مرتبط به هم هستند. اگر قسمتی از این سیستم ضعیف عمل کند، اثر عملکرد ضعیف آن، بر عملکرد کل سیستم مؤثر واقع میشود.


