۶- مرجع حل و فصل اختلاف میان دولت مرکزی و ایالتها یا مناطق خودمختار در خصوص میزان اهلیت و اختیارات این مناطق در انعقاد معاهده کدام است؟
۱-۳ اهمیت و ضرورت پژوهش:
معاهدات بین المللی به عنوان مهمترین منابع حقوق بینالملل، فعالیت کشورها و سازمانهای بین المللی را در صحنهی بین المللی شکل می دهند و تجلی بنیادین زیست بین المللیاند.(ضیایی بیگدلی،۱۳۸۴؛۹۵) معاهدات اینک محسوسترین و معتبرترین روش تشخیص نکات مورد توافق میان دولتها هستند. به ویژه حامیان نظریه روسی حقوق بینالملل، معاهدات را به عنوان مهمترین منبع حقوق بینالملل به شمار میآورند. بر این اساس معاهدات موضوعاتی گسترده و گوناگون از جمله کنترل مواد مخدر، بهره برداری از فضا، تأسیس سازمانهای بین المللی، استرداد مجرمین، مقررات ایمنی در هوا و دریا، حقوق کودکان، و رفع تبعیض علیه زنان را تنظیم کرده، و استقرار دیوان کیفری بین المللی را به ارمغان آوردهاند. حقوق بینالملل عرفی و حقوق منبعث از معاهده به عنوان «حقوق بینالملل» از شأن و منزلتی یکسان برخوردارند، ولی اگر قاعده قراردادی و قاعده عرفی به صورتی متقارن و همزمان در مورد موضوع اختلاف قابل اعمال باشند- همانگونه که در قضیه ویمبلدون آشکار شده است- تقدم با مقررات معاهده است.( ربکا والاس،۱۳۹۲؛۵۳) یکی از شرایط اعتبار معاهدات اهلیت طرفهای معاهده میباشد. براساس مقررات حقوق معاهدات، تنها تابعان فعال حقوق بینالملل؛ یعنی کشورها و سازمانهای بینالدول و نمایندگان تامالاختیار آنها از اهلیت انعقاد معاهدات برخوردارند.(ضیایی بیگدلی،۱۳۸۴؛۱۴۸) در این پایان نامه، هدف اصلی بررسی اهلیت مناطق خودمختار و ایالات در انعقاد معاهده میباشد و اهمیت این موضوع را میتوان در آثاری که از خود در روابط بینالملل به جا میگذارد، بررسی کرد زیرا در صورت عدم اهلیت مناطق خودمختار و ایالات در زمینه انعقاد معاهدات اعتبار آن معاهده مخدوش میگردد و پیامدهایی را در عرصه بین المللی هم برای کشور دارای مناطق خودمختار و کشور فدرال ایالت طرف معاهده و هم برای کشور دیگر طرف معاهده به خصوص در زمینه امکان درخواست بطلان معاهده به دلیل نقض مقررات داخلی کشور فدرال یا کشور منطقهی خودمختار و همچنین در خصوص مسئولیت بین المللی انعقاد معاهده توسط مناطق خودمختار و ایالات فاقد اهلیت و نیز در زمینه امکان طرح ادعای بطلان و بی اعتباری این معاهدات توسط کشور فدرال و طرف مقابل به دنبال دارد. اینکه آیا طرف مقابل ملزم بوده از قانون اساسی کشور فدرال و ایالت مربوطه آگاه باشد و خود اطلاعات لازم را درمورد اهلیت آن ایالت برای انعقاد معاهده کسب نماید یا اصل بر اهلیت ایالات و مناطق خودمختار است و درنتیجه بار مسئولیت کسب اطلاع از عهده طرف مقابل برداشته میشود. همچنین اهمیت موضوع این پایان نامه بررسی این مطلب است که در صورت عدم اهلیت ایالت و مناطق خودمختار طرف معاهده، مسئولیت جبران خسارت برعهدهی دولت فدرال است یا خود این مناطق و ایالات باید به جبران خسارت بپردازند. به طورکلی میتوان گفت بررسی موضوع اهلیت انعقاد معاهده توسط ایالات و مناطق خودمختار پاسخگوی بسیاری از اختلافات بینالملل برجا میگذارد برای مثال بررسی اهلیت انعقاد معاهدات توسط منطقه خودمختار کردستان عراق که اخیراً اختلافاتی را میان این منطقه با دولت مرکزی در زمینه معاهدات نفتی منعقده توسط این منطقه با ترکیه به دنبال داشته است، می تواند پاسخگوی بسیاری از اختلافات باشد و سبب شفافسازی روابط معاهدهایی این منطقه در عرصه بین المللی گردد.
۱-۴ اهداف پژوهش:
هدف پژوهش حاضر در وهله اول توسعه و افزایش دانش تئوریک علم حقوق در زمینه موضوع پژوهش و شفاف نمودن جوانب امر مورد تحقیق در حقوق بین الملل است. در این راستا اهداف زیر به صورت خاص دنبال گردیده است:
۱- بررسی تطبیقی اهلیت ایالات مختلف در انعقاد معاهده
۲- بازتاب آثار انعقاد معاهدات در روابط بین المللی و همچنین در روابط میان اهلیت انعقاد کننده معاهده با دولت فدرال
۳- آثار حقوقی معاهده منعقد شده میان طرفین معاهده و تعهدات بین المللی هریک از طرفین
۱-۵ فرضیه های پژوهش:
۱- اهلیت ایالات و مناطق خودمختار در انعقاد معاهده در برخی کشورهای فدرال پذیرفته شده، در برخی به صورت محدود و در برخی نیز ایالات اهلیت انعقاد معاهده را در هیچ زمینهای ندارند.
دیگر سایت ها :