انسان، لحظههایی را فلسفی زندگی میکند و اهمیت این لحظات حیات تا بدانجاست که حتی میتوان گفت هستی انسان در چنین لحظههایی شکوفا میشود و از سوی دیگر هر گونه روکردن به اصلها و بنیاد چیزها گام نهادن به قلمرو فلسفه است. بنابراین فلسفه همگانی است و منحصر به فلاسفه نیست (نقیبزاده، ۱۳۷۴). سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که اگر فلسفه همگانی است، بنابراین چرا کودکان نتوانند درگیر آن شوند؟ اگر چه قدرت تمیز، داوری، مفهومسازی و استدلال و تقویت قدرت تفکر از اهمیت انکارناپذیری در زندگی فردی و جمعی برخوردار است ولی با وجود این بسیاری از دانشآموزان و حتی دانشجویان فاقد قدرت تمیز در امور، داوری و استدلال هستند (لیپمن، ۱۹۸۰). صاحبنظران تربیتی با انجام تحقیقات و پژوهشهایی که از ۴۰ سال پیش شروع شده به این نتیجه رسیدند که دوران بزرگسالی (از جمله دوره دانشگاهی) برای پرورش و تقویت استدلال افراد بسیار دیر است و باید چنین کاری از دوران کودکی شروع شود (لیپمن۱۹۸۰). بدین ترتیب برنامه جدیدی با عنوان «فلسفه برای کودکان» شد که از آن طریق آموزش فلسفه وارد دبستانها و مدارس گردید. فیشر (۱۹۹۵) معتقد است.که «فلسفه برای کودکان»[۷] یک روش موفق در آموزش تفکر است. براساس تجربه جهانی و شواهد به دست آمده در بیش از ۵۰ کشور نشان میدهد که «فلسفه برای کودکان» به رشد مهارتهای فکری در کودکان کمک کرده است (فیشر ۱۹۹۸).
لیپمن در مورد برنامه آموزش فلسفه به کودکان میگوید، این برنامه با بهرهگیری از نظریات «جان دیوئی»[۸]و «ویگو تسکی»[۹]که بر ضرورت تعلیم تفکر و تأمّل و نفی آموزشِ صرفِ «حفظ کردن» تأکید میکردند. به اعتقاد آنها دانشآموزان همچون دانشمندان باید به صورت گروهی کار تحقیقی انجام دهند؛ چرا که کندوکاو و کارهای پژوهشی کلاً مبتنی بر مشارکت و همکاری افراد با هم است،آنها باید موضوع مورد نظر را بیازمایند و تجزیه و تحلیل کنند؛ چرا که فرآیند تفکر، پردازش اموری است دربارهی جهان که افراد از طریق حواسشان آنها را فرا میگیرند. (ناجی، ۱۳۸۲، ص۲۷ـ۲۸).
فلسفه برای کودکان و نوجوانان، تازهترین و بزرگترین گامی که با هدف تقویت و بالا بردن مهارت استدلال، داوری و قدرت تمییز برداشته شده و نمونهی روشنی از کاربرد فلسفه در تعلیم و تربیت است .هدف آن که به دانشآموزان کمک کند تا خودشان کارِ فکری بکنند و مسائل خود را حل نمایند (لیپمن، ۲۰۰۳، ص۴۳).در برنامه ، مسائل فلسفی مورد نظر در قالب یک داستان به آنان عرضه میشود آنوقت معلم بر اساس آنچه درباب هر داستان راهنمایی شده و به وی پیشنهاد شده است ، سؤالات و جوابهای دانش آموزان را هدایت میکند وزمینه بروز سؤالات را در ذهن آنان فراهم میکند.
درآموزش وپرورش ما نیز دانش آموزان و دانشجویان اطلاعات را حفظ وآزمون داده و قادر به صورت بندی و حل مسئله نیستند ودر نهایت به سرعت به تقلید از فرهنگ و فناوری کشورهای دیگر پرداخته و دچار عقب ماندگی میشوند. لذا با عنایت به تعالیم حیات بخش قران کریم[۱۰] به بندگانی بشارت داده شده است که سخنان و آرای مختلف را مورد توجه قرار داده وبه آنها خوب گوش دهند و به شنیده ها دقت کنند ، آنرا ارزیابی نموده و بهترین آنرا انتخاب نمایند.آنچه مسلم است در اسلام و شیعه بیش از هر مکتب دیگر بر تفکر تأکید شده و گاه برتر از عبادت شمرده شده است وهمچنین انتخاب درست ،دقیق و مسئولانه از مهمترین ارکان رفتار وکردار اسلامی است، باید ابتدا شناخت ،تمیز داد ،انتخاب کرد ، تصمیم گرفت وسپس عمل کرد ،و اگر در اخذ تصمیم درست کوتاهی کنیم ، مستحق مجازاتیم و پس از انتخاب فرد، درمقام محاسبه ومجازات است . حال اگر نظام آموزشی ما بتواند منطبق بر فرهنگ اسلامی – ایرانی قدرت حل مسأله ،داوری و تحقیق در همه زمینه ها را به افراد یاد دهیم . تنها این تواناییها میتوانند زندگی اجتماعی وشخصی فرد را در ابعاد معنوی ومادی ارتقا ءدهند . تلاش بر آن است تا با شناخت نسخه های متنوع وگفتگو با پیشروان این برنامه و استفاده مؤثر از خلاقیت های آنان ، نسخه ای مناسب فرهنگ ایرانی _اسلامی تهیه شود و از مزایای این برنامه نسخه ای جامع و فراگیر قابل وصول باشد(ناجی،۱۳۸۷:ص۱۷-۱۹).هدف نهایی ازتربیت در مفاهیم دین ورسالت انبیا ء همانا ساختن انسان والای متعهد و مسئول و متقی عاری از تعصبات جاهلانه و حب و بغض های بی حاصل ومتخلق شدن به اخلاق الهی و عشق به معبود ودوستی ومحبت به هر آنچه مخلوق اوست، لذا پروژه قصد داردبا استفاده از آثار بزرگانی که معارف ودانش خود را از چنین شریعتی اتخاذ نموده وآن را حکیمانه در غالب حکایت وتمثیل بیان نموده اند ،بهره گرفته انسانی بسازد که بداند، بفهمد ، باور کند و عمل کند، فلسفیدن در برنامه آموزش فلسفه به کودکان در غالب داستان نیز انسانی متعهد ومسئول که در پی تفکر به شناخت نائل آمده وبدان پای بند میشود،تربیت مینماید بالاخص در پژ وهش حاضر صلاحیتها و مهارتهای یدر پرورشتفکّر و تعقّل مورد تأکید میباشند توانایی استدلال، کاوشگری، و قضاوت و ارزشیابی، ومنشتفکّر مورد توجه قرار گرفته اند. لذا پروژه قصد دارد به بومی سازی این برنامه با فرهنگ وباورهای اسلامی وایرانی پرداخته و به این سؤال پاسخ دهد، چگونه داستانهایی ازمتون ادب فارسی را برای آموزش فلسفه به کودکان طراحی وتنظیم نماییم؟
۱-۲ اهمیت و ضرورت تحقیق۱-۲-۱فواید نظری تحقیق :
1)افزایش دانش نظری در مورد روش های مناسب آموزش فلسفه به کودکان
۱-۲-۲ فواید کاربردی تحقیق:
۱)تدوین نسخه ی بومی ازآثار فیلسوفان وحکماءاسلامی”برای آموزش فلسفه به کودکان
2)ارائه نمو نه های عملی از داستانهای جذاب برای کودکان در آموزش فلسفه به کودکان
۱-۳ اهداف تحقیق
۱-۳-۱ هدف کلی:
1)انتخاب وطراحی داستانهایی از متون ادب فارسی برای آموزش فلسفه به کودکان
۱-۳-۲ اهداف جزیی:
1)تبیین جایگاه و نقش داستان در برنامه آموزش فلسفه به کودکان
2)استخراج نمونه از داستانهای متون ادب فارسی وتنظیم وطراحی جهت آموزش فلسفه به کودکان
۱-۴ سوالات تحقیق
۱-۴-۱ سوالات اصلی:
1)داستان در برنامه آموزش فلسفه چه جایگاهی دارد ؟
2)چگونه داستانهایی از متون ادب فارسی برای آموزش فلسفه به کودکان انتخاب و طراحی شود ؟۱-۵ تعریف اصطلاحات متغیرهای تحقیق
۱-۵-۱داستان: در این پروژه منظور قصه.حکایت . نقل . قصه . سمر. سرگذشت . حدیث . افسانه .حادثه . ماجری . ماوقع. حکایت تمثیلی . واقعه . حکایت گذشتگاناست که در شاهنامه فردوسی ،بوستان وگلستان سعدی ،کشکول شیخ بهایی ، منطق الطیر والهی نامه عطار نیشابوری ،مثنوی مولوی ذکر گردیده است .[۱۱]
دیگر سایت ها :