استادمشاور :
دکتر علیرضا محسنی تبریزی
نگارش :
*
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
فصل اول
كلیات تحقیق
انسان به حکم اینکه موجودی اجتماعی است و به تعبیری تمایل به زندگی با جمع ریشه در فطرت او دارد، ناگزیر از ایجاد ارتباط با دیگران است، ارتباطی که در پرتو آن موفق می گردد مشکلات و نارسائیهای خود را مرتفع نماید و بطور متقابل در رفع مشکلات و کاستیهای متنوع و متعدد سایرین مؤثر و دارای نقش باشد. بدون شک یکی از اساسی ترین مواردی که ضرورت این ارتباطات بین افراد بشر را تسریع می کند، اعتماد افراد به یکدیگر می باشد.
اعتماد در متن کنش های انسان به خصوص در آندسته از کنش ها که جهت گیری معطوف به آینده دارند، نمود پیدا می کند. به بیان دیگر اعتماد آن نوع رابطه کیفی است که به تعبیر کلمن(1377) قدرت عمل کردن را تسریع می کند. اعتماد تسهیل کننده مبادلات در فضای اجتماعی است که هزینه مذاکرات و مبادلات اجتماعی را به حداقل می رساند و برای حل مسائل مربوط به نظم اجتماعی نقش تعیین کننده ای دارد و عنصر پیش قراردادی و مقوم حیات اجتماعی است. همچنین اعتماد اجتماعی موجب می شود كه اعضاء یك جامعه به هم نزدیک شوند و به تعامل با یکدیگر در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی بپردازند. در واقع توانایی كار جمعی و معاشرت پذیری انسانها در جامعه به معنی پذیرش صداقت، قابلیت اعتماد كردن، اطمینان و حسن وظیفه آنها نسبت به یکدیگر است.
رساله حاضر بر آن است تا ضمن تشریح فضای مفهومی اعتماد اجتماعی و نیز شناسایی ابعاد آن، عوامل مؤثر بر اعتماد اجتماعی را شناسایی کند. به همین منظور، ضمن مروری که بر نظریه های اعتماد اجتماعی دارد با عنایت به فرضیاتی که از این نظریه ها اخذ و به آزمون گذاشته می شود، به بیان عوامل مؤثر بر اعتماد اجتماعی می پردازد. همچنین با توجه به یافته ها و نتایج حاصل از تحقیق به بیان راهکارهها و پیشنهاداتی در جهت افزایش میزان اعتماد اجتماعی خواهد پرداخت.
در این فصل از تحقیق، به بیان طرح مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق واهداف تحقیق می پردازیم.
1- 1- طرح مسئله
در بستر تعاملات اجتماعی و گروهی، اعتماد بعنوان یك سازوكار اجتماعی با كاركردهای متعدد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و روان شناختی خود نقش مهمی را ایفا می كند. بسیاری از جامعه شناسان معتقدند كه اعتماد پایه اساسی نظم اجتماعی می باشد، اعتماد، تنش ها را كاهش می دهد و انسجام را افزایش می دهد. آنچه كه باعث اعتماد مردم به یكدیگر می شود، احساس امنیت است و برای حركت موفقیت آمیز اقتصاد و افزایش مشروعیت حكام و توسعه سیاسی ضرورت دارد.
اعتماد را نمی توان بطور مصنوعی ایجاد كرد. اعتماد محصول شرایط اجتماعی و اقتصادی خاصی در جامعه است كه در طول زمان از طریق سلسله ای از تعامل شكل می گیرد. در جامعه ایران با توجه به این كه حد بالای هرم جمعیت را جوانان تشكیل می دهند، باز تولید سرمایه اجتماعی موضوع جدی و اصلی قلمداد می شود. باید اشاره كرد كه اگر اعتماد در سطح تمام روابط اجتماعی در جامعه منتشر شود یا به عبارت دیگر حس ظن نسبت به همه افراد در روابط اجتماعی و در روابط افراد با نهادهای اجتماعی جامعه گسترش و تعمیم یابد، در آن صورت می توان شاهد شكل گیری هویت جامعه ای ( ملی ) علیرغم وجود سایر هویت های جمعی از قبیل محلی، محله ای، سازمانی، دینی، قومی و . . .
بود. به طوركلی وجود اعتماد در روابط و مبادلات اجتماعی میان كنشگران احساسات مثبت ایجاد می كند و تولید احساسات مثبت در روابط میان كنشگران باعث همبستگی اجتماعی می شود. در چنین شرایطی كنشگران در كنار یكدیگر احساس امنیت می كنند، درك همبستگی و امنیت، تعهد بیشتر به رابطه را به دنبال دارد. كنشگران در چنین شرایطی تنها به فكر منافع خودشان نیستند، بلكه رفاه سایر كنشگران را نیز مورد توجه قرار می دهند. این احساس دگرخواهی، موجب تقویت امنیت، تعهد و مقبولیت اجتماعی ( عزت و احترام و . . . ) می شود.
از طرف دیگر پیرامون اعتماد اجتماعی سئوالات مختلفی به ذهن خطور می کند، از جمله آنکه افراد یك جامعه به چه میزان در روابط اجتماعی خود حاضر می شوند با دیگرانی كه رابطه فامیلی و خویشاوندی ندارند، براساس یك آرمان یا برنامه عملی مشترك جمع شوند و به چه میزان به هم اعتماد می كنند و هدف مشترك خود را با سازماندهی مشترك، حتی المقدور به شكل مدون، حقوقی و دارای جنبه رسمی پیگیری می كنند؟ آیا مردم در زندگی روزمره خودعموماً صادق، درستكار و قابل اعتماد هستند یا متقلب، ریاكار و دروغگو می باشند؟ چرا اعتماد اجتماعی، پایه و اساس زندگی اجتماعی است؟ هیچ كس قادر نیست كه از پذیرفتن آنچه در زندگی روزمره با آن روبرو می شود سرباز زند. اعتماد نیز مانند خوش بینی برای سلامت روانی اساسی است.
بنابرین بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن مسئله اصلی تحقیق حاضر محسوب می شود و در این راستا چند سئوال مطرح می گردد:
1- اعتماد اجتماعی چیست و دارای چه ابعاد و سطوحی می باشد؟
2- رویکردهای تبیین کننده اعتماد اجتماعی کدامند؟
3- چه عواملی در کاهش یا افزایش میزان اعتماد اجتماعی در جامعه مورد مطالعه نقش دارند؟
4- چه راهکارهایی را می توان برای افزایش میزان اعتماد اجتماعی ارائه داد؟
1 -2- اهمیت و ضرورت تحقیق
یكی از اساسی ترین مسائلی كه جوامع امروزی با آن مواجهند، مسئله انسجام اجتماعی است و اعتماد بعنوان یكی از عناصر كلیدی مؤثر در ایجاد انسجام تلقی می شود. وجود اعتماد اجتماعی متقابل و احساس مسئولیت تعمیم یافته بستر مناسب برای تعاملات اجتماعی عام گرایانه یا ترجیح ضوابط و ملاك های عام و غیرشخصی را فراهم می آورد و تحدید قلمرو عواطف، اعتماد و احساس مسئولیت و تعهد به جنبه های محدود و خاص و تفكیك خودی و غیرخودی تعاملات اجتماعی را به سمت و سوی روابط خاص گرایانه متمایل خواهد نمود.