به نظر میرسد مفهوم نفقه یک مفهوم کاملاً عرفی است و شارع مقدس آن را به عرف واگذار کرده است که عنصر زمان و مکان در آن نقش تعیین کنندهای دارد و قرآن کریم هم آن را تأیید میکند، زیرا تمام آیاتی که مسألهی نفقه را مطرح میکند، آن را به عرف ارجاع دادهاند، همانند:«عاشِروهُنَ بِالمَعرِوف»، (نساء، ۱۹). «فَإمساکٌ بِالمَعرِوفٍ اَو تَسرِیحٍ بِاحسانٍ». (بقره ۲۲۹).
در فقه امامیه که منبع اصلی حقوق ایران است، نفقه عبارت است از: تأمین آن چه زن در زندگی زناشویی به آن احتیاج دارد؛ اعم از خوراک، پوشاک، مسکن و…که به عنوان نفقه بر عهدهی زوج قرار داده شده است (حکیم، ۱۳۷۷، ص ۱۹۹)
صاحب جواهر معتقد است که طعام، لباس، مسکن، فراش ولوازم زندگی، ظرف پخت پز غذا، لوازم نظافت وبهداشت وخرج خدمتگزار در صورتی که زن نیاز به خدمتگزار داشته باشد ودر جنس لباس و غذا و نوع مسکن و سایر ملزومات نظر عرف رعایت شود (نجفی، ۱۳۶۶، ج ۳۱، ص ۳۳۰).
امام خمینی (ره) معتقد است که اندازهی خاصی در شرع برای نفقه نیست بلکه آنچه زن به آن نیاز دارد از غذا ولباس ولوازم منزل ومسکن واگر نیاز به خدمتگزار داشته باشد و شأن زن همچنین اقتضا داشته باشد و مزد حمام و نظافت دارو و درمان برای معالجهی امراض که بطور طبیعی وجود دارد، اما بیماریهای صعب العلاج محل تأمل است (امام خمینی، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۱۶).
«آیت الله خویی میفرماید که نفقهی همسر دایم که بر شوهر لازم است عبارت است از: طعام دادن و پوشانیدن لباس وتهیهی مسکن و لوازم زندگی وسایر چیزهایی که به حسب شأن برای زن لازم است، از قبیل اجرت حمام ولوازم نظافت و پول دارو و درمان حتی نسبت به امراض صعب العلاج» (خویی، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۷۹).
محقق در شرایع الاسلام میگوید: قاعده در باب نفقه این است که مرد تمام آنچه را که زن به آن احتیاج دارد از غذا وخورشت و لباس و مسکن و خادم و روغن و عطریات مطابق با عرف آنها را تهیه و در اختیار زن قرار دهد (محقق حلی، ۱۴۰۳ق، ص۳۲۱).
۱-۲-۵- تعریف حقوقی نفقه
نفقه در اصطلاح حقوق مدنی عبارت است از: صرف هزینهی خوراک و پوشاک و اثاث خانه و جامه به قدر حاجت و توانایی انفاق کننده (در مورد نفقهی اقارب) و خوراک و پوشاک (در مورد نفقهی زوجه) (جعفری لنگرودی، ۱۳۷۷، ص ۷۱۸).
قانون مدنی تعریفی از نفقه ارائه نکرده است. بلکه فقط در ماده ۱۱۰۷ق.م. مصادیق نفقه را به عنوان نمونه این گونه بیان نموده است:«نفقه عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت که به طور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد و خادم در صورت عادت زن یا احتیاج او به واسطهی مرض یا نقصان اعضا. امّا در دکترین حقوق، تعاریف چندی ارائه شده است. بعضی معتقدند: «چیزی که برای گذران زندگی لازم و مورد نیاز باشد». (صفایی و امامی، ۱۳۸۰: ص۳۹۳) برخی دیگر در تعریف جامع تری چنین آوردهاند: «نفقه تمام وسایلی است که زن، با توجه به درجهی تمدن و محیط زندگی و وضع جسمی و روحی خود، بدان نیازمند است» (کاتوزیان، ۱۳۷۸: ص۱۸۷). به نظر میرسد اگر عبارت«به طور متعارف» یا «عرف آن را به رسمیت بشناسد» به تعریف اخیر اضافه شود، این تعریف دقیق تر خواهد بود. زیرا همانند موردی که زن به علت وضع جسمی نیازمند هزینهی غیر متعارفی میباشد، همان طور که برخی فقها، ادعا کردهاند، دیگر نمیتوان آن را جزء نفقه محسوب نمود (امام خمینی، ۱۴۰۳ق:ج۱،ص۲۸۳).
در مادهی ۱۱۰۷ قانون مدنی، نفقه به شرح ذیل است:
«نفقه عبارت است از: مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت که به طور متعارف با وضعیت زن مناسب باشد و خادم برای انجام دادن کارهای زن در صورت عادت داشتن زن به خادم یا احتیاج داشتن زن به واسطهی مرض یا نقصان اعضا به خادم».
در مجموع آن چه از تعریف نفقه میتوان برداشت کرد این است که «نفقه تأمین آنچه زن در زندگی زناشویی به آن احتیاج دارد که شامل مصادیق خوراک، پوشاک، مسکن و ….که بر عهدهی زوج قرار داده شده است».
در میان تعاریف مختلف ذکر شده در میان فقها و حقوقدانان، گروهی به معنای لغوی توجه کردهاند، گروهی مصادیق نفقه را بر شمردهاند (که این گروه با هم دارای اختلاف نظر میباشند) و گروهی نیز آنچه زن در زندگی زناشویی به آن احتیاج دارد را به عنوان تعریف نفقه بیان داشتهاند.
۱-۳- مبانی نظری حقوق زن در اسلام
با نگرشی به مجموعه تعالیم اسلامی، درمییابیم که جانبداریهای گسترده و اصولی نسبت به زنان شده است که بسیار بالاتر و والاتر حتی از حق قانونی است و بسیار متعالیتر از اندیشههای زنگرایانهی مادی میباشد. البته بحثی بسیار گسترده است که شمارش همهی نمونههای آن در یک نوشته دشوار است. در اینجا به چند نمونه بسنده میشود:
-
- در اسلام، مساوات، اصلی تردیدناپذیر و قلمرو آن بسیار گسترده است و در همهی مسایل زندگی و در رابطه با همهی انسانها جاری است. طبق برخی احادیث، حتی در توجه کردن و نگاه کردن نیز باید مساوات را رعایت کرد. مساوات در خانواده و با فرزندان نیز مورد تأکید قرار گرفته است:
پیامبر«ص» دید که مردی دو فرزند دارد، یکی را بوسید و دیگری را نه. فرمود: چرا با دو فرزندت به مساوات رفتار نکردی؟»(حرعاملی، ۱۴۱۶ق، ج۲۱، ص۴۸۷).
اکنون و با توجه به این موضوع، مینگریم که در تعالیم اسلامی فرق گذاشتن میان دختر و پسر تجویز نشده؛ اما اولویت بندی شده است:
پیامبر«ص»: «. آنکه بازار برود و ارمغانی بخرد و به خانه ببرد در تقسیم از دختران آغاز کند…» (همان، ص۵۱۴). مینگریم که در این کلام نبوی، از دختران بیشتر جانبداری شده است.
در برخی منابع نقل شده است:
پیامبر «ص»: « با فرزندانتان به مساوات رفتار کنید. اگر میخواهی به کسی افزون ببخشی، به زنان بیشتر ببخش» (همان).
از این دو، مؤلف بزرگوار «وسایل الشیعه» عنوان این باب را چنین آوده است:
«باب استحباب خرید تحفه و ارمغان برای همسر و فرزندان و آغاز کردن (در تقسیم) از دختران».
-
- برخورد عاطفی با فرزندان و مهربانی و رحم دلی نسبت به آنان ستایش شده است؛ لیکن نسبت به دختران موردتأکید بیشتری قرار گرفته است:
امام رضا «ع»: پیامبر(ص) فرمود: خداوند متعال نسبت به دختران مهربان تر از پسران است…» (همان، ص۳۶۷).
بر همین معیار، مینگریم که در «وسایل الشیعه» عنوان این باب چنین آمده است:
«باب استحبابزیاده الرقه عَلَی الاُاناث» مستحب است که نرم دلی و عواطف نسبت به دختران (از پسران) افزون باشد».
-
- پدر و مادر در تفکر اسلامی مقامی والا دارند و هر دو باید مورد تکریم و بزرگداشت قرار گیرند، لیکن نسبت به مادر، تأکید بیشتر میشده و مادر از منزلت بالاتری برخوردار گردیده است:
پیامبر (ص): اگر نماز نافله میگزاردی و پدرت تو را صدا زد نماز را برهم نزن، و اگر مادرت تو را صدا زد آن را برهم بزن» (نوری، ۱۴۰۷ق، ج۱۵، ص۱۸۱).
«الجنهُ تَحتَِ اَقدامِ الامهاتٍ (همان، ص۱۸۰) بهشت زیر پای مادران است.»
-
- فرشتهی وحی، جبرئیل«ع»، همواره نسبت به زنان سفارش میکرده است. پیامبر (ص): «همواره جبرئیل مرا نسبت به زنان سفارش میکرد؛ آن گونه که پنداشتنم طلاق زن (اصلاً) جایز نیست مگر از جرم و گناهی آشکار و ثابت شده» (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۳، ص۲۵۳).
-
- معیار برتری ایمان و نزدیکی به مقام والای پیامبر«ص» در آخرت، نیکی به زنان و همسران است.
پیامبر (ص): نزدیکترین شما به جایگاه من در روز رستاخیز، کسانی هستند که با همسرانشان بهتر (و انسانیتر) رفتار کنند» (عاملی، ۱۴۱۶ق، ج۸، ص۵۰۷).
پیامبر«ص»: بهترین مردم در دین باوری…کسانی هستند که نسبت به همسرانشان مهربان تر باشند و من از همهی شما نسبت به خانوادهام مهربان ترم» (همان).
-
- در تعالیمی دستور أکید داده شده است و همچنین وعدهی پاداش های بزرگ اخروی، به کسانی که بر اذیت و بداخلاقی و بدرفتاری زنان شکیب ورزند، به انتقامجویی یا آزار رسانی، روی نکنند؛ نیز کانون خانواده را با طلاق از هم نپاشند.
پیامبر (ص): «آنکه بر خصلت های زنی که بد اخلاق است، شکیب آورد، به نیت پاداش الهی، خداوند ثواب شاکران را به او ببخشاید» (همان، ج۷، ص۱۲۴).
نیز امام علی«ع»، در خطبهای که از برخی ناهنجاریهای رفتاری و گفتاری و پنداری برخی از زنان سخن میگوید، بر سازش و مدارا با زنان تأکید میکند. از این کلام در پیشینهی این نوشتار یاد کردیم، در اینجا فراز مورد نظر را دیگر بار میآوریم:
امام علی (ع): با همهی کثری و ناهنجاری که در رفتار برخی زنان است به خاطر مسایل تربیتی و محیطی، با این همه … با آنان سازگاری کنید و با ایشان گفتاری نیک داشته باشید؛ شاید که آنان (در پرتو برخوردهای درست و انسانی به خود آیند و دگرگون شوند و) روش خویش را انسانی و نیک سازند» (همان، ج۷، ص۱۳۰).
-
- مردها در مسایل مربوط به ذوق و سلیقه نیز باید ذائقه و سلیقهی زنان را رعایت کنند و احساس و ذائقهی خویش را پیرو خواستههای همسرانشان قرار دهند. این موضوع در تعلیم والای پیامبر«ص» آمده است.
پیامبر (ص): مؤمن به میل همسرش غذا میخورد، و منافق همسرش به میل او غذا میخورد (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۶۹، ص۲۹۱).