اشعاری از خاقانی و حافظ و چند تن دیگر یافت، اما در حقیقت منشأ آن را باید در غزلیات اواخر قرن نهم و طول قرن دهم در آثار شاعرانی چون بابا فغانی، وحشی بافقی، محتشم کاشانی، لسانی شیرازی و دو سه نفر دیگر دید که غزل آنان حد واسط سبک عراقی و هندی است.(همان: ۱۶۷)
تذکره نویسان آثار سخنورانی چون وحشی و محتشم را تحت عنوان مکتب وقوع و واسوخت مطرح کرده اند.(همان: ۱۵۷) این سبک در ربع اول قرن دهم هجری به وجود آمد، در نیمه ی دوم همان قرن به اوج رسید و تا ربع اول قرن یازدهم ادامه یافت. اساس شعر این مکتب آن است که وقایع عاشق و معشوق و حالات آنان مبتنی بر واقعیت باشد، یعنی به طرز حقیقت نمایی بیان شود. معمولاً لسانی شیرازی (ف :۹۴۱) را واضع این مکتب می دانند، ولی به نظر احمد گلچین معانی، شهید قمی بر او تقدم دارد.(شمیسا، ۱۶۰:۱۳۸۶ -۱۶۱ )
از انقراض صفویه تا آغاز سلطنت فتحعلیشاه قاجار را که از نظر شعری دوره ی بسیار فقیری است، دوره ی فترت می نامند. (همان: ۱۹۲) اما جنبش بازگشت که در نیمه ی دوم قرن دوازدهم یعنی از اواخر دوره ی سلطنت افشاریه به وجود آمده بود، در عهد کریمخان رواج کلی یافت، اما زمان اوج نهضت، عهد قاجاریه است. (همان: ۱۹۳ )
غزل عهد بازگشت کلاً مبتنی بر عشق و عاشقی است و مضامین عارفانه در مرحله ی بعدی است. تأثیر سبک بابا و وحشی از سایرین بیشتر است. نمونه های خوب این غزل را در آثار چند شاعر از جمله فروغی بسطامی می توان جست. (همان: ۱۹۶)
خاتمه ی نهضت بازگشت در دوران مشروطیت اتفاق می افتد، که در این دوران غزل گویی مبتنی بر تقلید صرف، سال ها ادامه یافت.
بعد از رواج شعر نو، شاعران میانه روی چون توللی و نادر پور و سایه و چند تن دیگر هنگامی که خواستند غزل بگویند (و به طور کلی شعر سنتی) مقداری از عناصر شعر نو را در آن وارد کردند. این عمل بعد ها شدت بیشتری یافت و روز به روز تاثیر شعر نو در غزل بیشترگردید، به طوری که امروزه نو گرایان غالباً غزلیاتی می گویند که جز از نظر قالب با شعر نو فرقی ندارد. حسین منزوی و محمد ذکایی (هومن)، ولی اللَه درودیان و بسیاری از جوانان در این شیوه غزل می گویند. (همان: ۲۰۸)
در قرن دهم و یازدهم گونه ای به نام «سراپا» به شهرت می رسد که ویژه ی توصیفات اندام معشوق است و سریعاً به فراموشی سپرده می شود. سراپا، توصیف زیبایی معشوق است و شاعرانی مانند مهری عرب با سرودن آیینه ی بدن نما و شرف الدین رامی در کتاب انیس العشاق در این مضمون طبع آزمایی کرده اند. سراپا انواع متفاوتی دارد که در فصل سراپا به شرح آن می پردازیم.
هدف از تدوین این پایان نامه بررسی گونه ی غریب سراپاست، تا وسیله ای شود برای شناسایی بیشترآن. لذا تصمیم برآشنایی وشناسایی این گونه ی ادبی در عاشقانه های مرحوم ریاضی یزدی شد.ریاضی یزدی با بهره گرفتن از صور خیال در اشعار خود به طور «ضمنی» به وصف سراپای معشوق پرداخته است.
پایان نامه حاضر در شش فصل سامان یافته است:
فصل اول شامل کلیات تحقیق است. فصل های دوم و سوم و چهارم به ترتیب دربرگیرنده زندگینامه ی ریاضی یزدی، سیر تاریخی غزل و گونه ادبی سراپا، تعریف معشوق و انواع آن است. فصل پنجم نمونه هایی از ابیات سراپا در دیوان ریاضی یزدی به دست می دهد که این نمونه ها از لحاظ زیبا شناسی بررسی شده اند. فصل ششم، نتیجه گیری تحقیق است که شامل تعداد تک تک عضوها و اطوار و رفتار معشوق با توجه به مشبه به ها و صفت های آن است. همچنین تعداد ابیاتی را که به صورتی تلفیقی از عضوها به ترتیب دوتایی و سه تایی و چهارتایی و پنج تایی در دیوان ریاضی یزدی وجود دارد، بیان می کند و نیز شامل پیوست ها است که نمودار آماری مباحث فصل پنجم و تعلیقات را در بر می گیرد. در انتها منابع و مآخذ استفاده شده در این پژوهش ذکر شده است.
همچنین قابل ذکراست؛ پژوهشگر تقریباً همه ی ابیاتی از سراپا را که در دیوان وجود داشته، ذکر کرده است. فقط برای جلوگیری از اطناب به توضیح تعدادی از ابیات پرداخته شده و در تعلیقات شماره ی صفحه ی آن ها ذکر گردبده است.
فصل اول
کلیّات
۱-۱- بیان مسأله
۱-۱-۱- شرح ابعاد مسأله
سراپا یکی از انواع ادبی فارسی است که در آن شاعر همت خود را در وصف زیبایی های سراپای معشوق با به کارگیری صور خیال، هنرمندانه به کار بسته و برای توصیف، از آرایه های بلاغی، به خصوص استعاره و تشبیه بهره می جوید که گاه، تک تک اعضای اندام معشوق و گاه به صورت تلفیقی چندین جزء از اعضای بدن وی را توصیف می کند.
گاهی این توصیفات شامل رفتار، ادا و اطوار، زیور آلات و پوشش معشوق هم می شود .
سراپا به معنی مصطلح در قرن ۱۱ و ۱۲ هم زمان با سبک هندی در عرصه ی ادبیات مطرح شد؛ اما با وجود این در اشعار شاعران قرون پیشین به صورت ضمنی ملاحظه می شود.
این پژوهش بر آن است که ضمن معرفی ریاضی یزدی و ویژگی های اشعارش، این گونه ی ادبی را در دیوان ملک الشعرای دربار حضرت معصومه(س)، سید محمد علی ریاضی یزدی از دیدگاه علم زیبایی شناسی، بررسی کند.
۱-۱-۲- سؤال های تحقیق:
پایان نامه حاضر به سؤال های زیر پاسخ می دهد:
۱- سراپا چیست ؟
۲ - سراپا چه انواعی دارد؟
۳- ریاضی یزدی در دیوان خود، کدام یک از انواع سراپا را بیشتر مد نظر داشته است؟
۴- ریاضی یزدی در دیوان خود از چه آرایه ها و شگردهای بیانی برای توصیف معشوق(سراپا) بیشتر استفاده کرده است؟
۱-۲- سابقه و ضرورت انجام تحقیق :
در باب گونه ادبی سراپا، جز چند مورد، پژوهشی جامع انجام نگرفته است. نخست مقاله جالب توجه یکی از استادان کهنه کار شبه قاره، یونس جعفری (ارمغان ادبی) است. وی در این مقاله واژه ی سراپا را ترجمه ی مقلوب واژه ی سنسکریت «نکه شکه» یعنی ترکیبی از ناخن پا تا نقطه ی اوج دانسته است. دومین و آخرین اشاره ی به سراپا را در کتاب منظومه های فارسی محمد خزانه دارلو می توان سراغ گرفت. در این اثر«سراپا» به درستی از انواع مستقل ادبی ذکر شده و نمونه هایی از آن به صورت کلی و مختصر معرفی گردیده است و بدون هیچ استنادی ریشه ی اصلی «سراپا» را از کتاب «کوک شاستر» هندی ها دانسته است.
مقاله ی «سراپا یکی از انواع ادبی غریب فارسی» از آقای سعید شفیعون این مقاله فقط شامل تعریف سراپا، انواع سراپا و… است؛ که در مجله جستارهای ادبی چاپ شده است.
همچنین خانم سمیه مردانی کارشناس ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی پایان نامه ی خود را با عنوان بررسی گونه ادبی سراپا در دیوان خواجوی کرمانی در دی ماه ۱۳۹۲به ثبت رسانده است و خانم سارا رزمجویی کارشناس ارشد رشته ی زبان و ادبیات فارسی پایان نامه خود را با عنوان بررسی گونه ادبی سراپا در جلد اول دیوان صایب تبریزی در آبان ۱۳۹۳ به ثبت رسانده است که این پژوهش با الهام از این آثار انجام شده است .
لیلا عسکری هم مقاله ای به نام سراپا نوشته است، ولی ربطی به نوع ادبی سراپا ندارد. زیرا واژه ی سراپا را به معنی لباس بلند(خلعت) گرفته است. این مقاله در مجله ی نامه ی فرهنگستان به چاپ رسیده است. همچنین بهروز ایمانی مقاله ای به نام سراپا دارد که در مجله ی گنجینه ی بهارستان چاپ شده است. در این مقاله فقط شعر آیینه ی بدن نمای، سروده ی سیدعلی مهری عرب که یک مثنوی سراپاست، ذکر شده است و نویسنده هیچ توضیحی درباره ی این گونه ی ادبی زیبا نداده است. مقالات دیگری نیز نوشته شده، از جمله مقاله ی سراپا از توفیق کشمیری(تصحیح ذبیح الله حبیبی نژاد) که همه، توضیحاتی درباره ی گونه ادبی سراپا دارد، اما تاکنون گونه ی سراپا در دیوان ریاضی یزدی بررسی نشده است.
۱-۳- فرضیه ها:
۱- سراپا یکی از انواع ادبی غریب فارسی است که در آن شاعر یا نویسنده به طرز خیالی و هنرمندانه به توصیف زیبایی های معشوق به ویژه اندام او می پردازد.
۲- سراپا به سه نوع ۱- مستقل ۲- ضمنی ۳- تدوینی یا مرآه الجمال تقسیم می شود که در دیوان ریاضی یزدی سراپا از نوع ضمنی، به کار رفته است.
۳- ریاضی یزدی در دیوان خود بااستفاده از سراپای «ضمنی» غیر از توصیف همه ی اعضای معشوق، به ادا و اطوار وی نیز پرداخته است.
۴- ریاضی یزدی در دیوان خود از آرایه های ادبی، بیشتر تجاهل العارف و از شگردهای بیانی، بیشتر از استعاره و تشبیه، برای توصیف معشوق بهره برده است.
۱-۴- هدف:
بررسی گونه ی ادبی سراپا در دیوان ریاضی یزدی که منبعی جهت استفاده ی دانشجویان، دبیران و علاقه- مندان به موضوعات ادبی به ویژه پزوهشگران حوزه های مختلف خواهد بود.
۱-۵- کاربردهای متصور از تحقیق:
این تحقیق به منظور شناختن و بررسی و ملموس شدن گونه ی ادبی سراپا در ساختار های ادبی برای استفاده علاقه مندان، پژو هشگران و دانشجویان تنظیم شده است.
۱-۶- مراجع استفاده کننده از نتیجه پایان نامه:
پژوهشگاه ها، موسسات پژوهشی، مدارس، دانشگاه ها و … می توانند از نتایج تحقیق فوق استفاده کنند و بهره ببرند.
۱-۷- روش انجام تحقیق:
۱-۷-۱- نوع و روش تحقیق
روش تحقیق در این پایان نامه مبتنی بر منابع کتابخانه ای است و یافته های پژوهش به شکل توصیفی- تحلیلی ارائه شده است.
۱-۷-۲- روش و ابزار گرد آوری اطلاعات :
ابتدا با مراجعه به دیوان ریاضی یزدی تمام ابیات سراپا فیش برداری و شمارش شده، سپس با بهره گرفتن از منابع معتبر و مختلف زیبایی شناسی بررسی گردیده و در نهایت با توجه به طرح کلی پایان نامه به نگارش آن اقدام شده است .
فصل دوم
زندگی نامه ی ریاضی یزدی
بررسی و تحلیل گو نه ی ادبی سراپا در عاشقانه های ریاضی یزدی