عملکرد عبارت است از: نتیجه نهایی بکارگیری تلاش و کوشش که بصورت تعامل با دیگر کارکنان نمایان می شود و همچنین می توان گفت متشکل از انجام وظایفی است که شغل فرد را تشکیل می دهد و اساساً اثر خالص تلاش یک فرد است که بوسیله توانایی ها و خصوصیات او و نیز ادراک نقشی که دارد تحت تاثیر قرار گرفته و تغییر می نماید (آرمسترانگ، ۱۳۸۳،).
۱-۶-۲٫تعریف عملیاتی
در این تحقیق، با بهره گرفتن از پرسشنامه که یکی از ابزارهای روش میدانی است، داده ها جمع آوری می گردند. از نظر نحوه ی اجرا، پرسشنامه ها به صورت مراجعه مستقیم تکمیل میشوند . پرسشنامه پژوهش حاوی ۳ بخش کلی است که بخش اول مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی اعضای نمونه آماری شامل سن، جنسیت، تحصیلات و سابقه خدمت میباشد. دو بخش دیگر مربوط به سازه های اصلی پژوهش. شایان ذکر است مقیاس اندازه گیری بر اساس طیف پنج درجه ای لیکرت (کاملاً موافقم، موافقم، بی نظرم، مخالفم، کاملاً مخالفم) می باشد.
۱-۷٫مدل مفهومی
مدل مفهومی تحقیق:
یک مدل ، دستگاهی است متشکل از مفاهیم ، فرضیه ها و شاخص ها که کار انتخاب و جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای آزمون فرضیه را تسهیل می کند . در واقع یک مدل ، مجسم کننده جنبه هایی از دنیای واقعی است که با مسئله تحت بررسی ارتباط دارند . رابطه عمده را در میان جنبه های مزبور روشن می کند و بعد از آزمایش و آزمون ، درک بهتری را از بعضی از قسمت های دنیای واقعی حاصل می کند
در این پژوهش تأثیر سرمایه انسانی و میزان توسعهیافتگی آن بر رقابتپذیری سازمانی درشرکت ملی پخش فرارده های نفتی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. رقابتپذیری، تشخیص ظرفیتها و موقعیت بازاری تلقّی میشود که موجب برتری بنگاه در مقایسه با رقبایش میشوند. به بیان دیگر، رقابتپذیری موقعیت بینظیر یک سازمان در برابر رقبایش است که از طریق الگوی توسعه منابع، بسط مییابد. در این چارچوب، رقابتپذیری شامل مواردی است که یک بنگاه میتواند انجام دهد ولی بنگاههای دیگر قادر به انجام دادن آنها نیستند، که خود موجب تقاضای بیشتر یا هزینه کمتر برای آن بنگاه میشود.
هی و ویلیامسون (۱۹۹۱) رقابتپذیری را تشخیص ظرفیتها و موقعیت بازاری تلقی میکنند که سبب برتری بنگاه در مقایسه با رقبایش میشوند (کلین، ۲۰۰۱). به بیان دیگر، رقابتپذیری موقعیت بینظیر یک سازمان در برابر رقبایش است که از طریق الگوی توسعه منابع، بسط مییابد در این چارچوب، رقابتپذیری شامل مواردی است که یک بنگاه میتواند انجام دهد ولی بنگاههای دیگر قادر به انجام آنها نیستند، که خود موجب تقاضای بیشتر یا هزینه کمتر برای آن بنگاه میشود.
هشت عامل کیفی برای رقابتپذیری سازمان ها براساس گزارش ردهبندی سازمان های آسیایی بر حسب رقابتپذیری آنها در قالب سه راهبرد رقابتپذیری عبارتاند از:
۱- کاهش بهای تمامشده (فرضیه اول): کارایی سازمان ، کنترلهای داخلی در سازمان، ابتکار و خلاقیت در سازمان؛
در این راهبرد هدف این است که یک سازمان بتواند در مقایسه با رقبا و از طریق بهبود کارایی و افزایش بهرهوری، کاهش ضایعات و نظارت مناسب بر هزینهها، محصولات و خدمات خود را با بهای تمامشده کمتر تولید و به بازار عرضه کند. در این راهبرد سازمانها میکوشند که محصولات یا خدمات مشابه با سایر مؤسسات را با بهای تمامشده کمتر تولید و عرضه کنند.
به طور کلی قیمت تمام شده میتواند ناشی از عواملی مانند قیمت تمامشده تامین مواد اولیه، بهرهوری ماشینآلات و تجهیزات، بهرهوری نیروی کار، مصرف انرژی، نرخ بهره تسهیلات مالی، تعداد شیفتهای کاری تولید و مواردی از این قبیل باشد. هر یک از عوامل یادشده میتوانند تاثیر مستقیمی بر قیمت تمامشده محصول نهایی داشته باشند. شناسایی و ارائه راهکارهای تاثیرگذار بر هر عامل میبایست در فرایند کاهش قیمت تمامشده مدنظر قرار گیرد و در واقع کل مراحل زنجیره ارزش یک کالا به طور همزمان مورد بررسی قرار گرفته و تجویزات بر اساس اولویتها و واقعیات موجود صورت پذیرد.
از جمله راهکارهای تجربه شده کاهش قیمت تمام شده محصولات و خدمات، استفاده از برخی از ابزارها، تکنیک ها و روش های افزایش بهرهوری و کاهش هزینه می باشد که در بسیاری از کشورها و سازمانهای موفق در این حوزه بکار گرفته شده است. اغلب این ابزارها و روش ها در راستای نهادینه ساختن فرهنگ مشارکت، سازماندهی و ساماندهی عمومی گام برمیدارند و ضمن اصلاح و بهبود سیستمها و روش های کاری و نهادینه ساختن فرهنگ تغییر و کارگروهی، افزایش بهرهوری در کلیه مراحل انجام کار، شناسایی و رفع منابع اتلاف (موداها) و جستجو برای یافتن راه حل هایی برای رفع مشکلات موجود را به همراه خواهند داشت.
شایان ذکر است هریک از ابزارها و روش ها می بایست متناسب با شرایط و ویژگیهای کسب و کار مورد نظر، مورد توجه و استفاده قرار گیرند. به طور کلی در هربنگاه یا سازمان، عارضههای مختلفی منجر به بالابودن هزینهها میگردد، لذا بایستی ابتدا عارضههای مبتلا به سازمان شناساییشده و سپس متناسب با هر یک از آنها، ابزار، روش، اصول و راهکارهای مناسب در جهت رفع عارضه ها و کاهش هزینه ها بکار گرفته شود، در غیراین صورت استفاده از این ابزارها، روش ها، اصول و راهکارها در جهت کاهش هزینه مفید نخواهد بود.
۲- تمرکز بر مشتری (فرضیهدوم): خدمترسانی به مشتریان سازمان ، کیفیت کار کارکنان سازمان.
امروزه یکی از ارکان اساسی رقابت در سازمانهای مشتری مدار کسب رضایت مشتری است. زیرا محرک اصلی برای سازمانهای تجاری که به دنبال بهبودهای عمده در مسیر پیشرفت خویش هستند همانا مشتریان آن سازمان میباشند.
در سراسر دنیا، سازمانها تلاش می کنند تا از طریق نیل به مزایای منحصر بفرد، نسبت به سایر رقبا، به موقعیتی ممتاز دست یابند. از سوی دیگر، مشتریان و مصرف کنندگان، همواره در جستجوی عرضه کنندگانی هستند که کالا یا خدماتی به مراتب بهتر ارائه می کنند. درک این تمایز، فرایند گزینش خدمات مورد نیاز را هدایت نموده و مشتریان را در تصمیم گیری یاری مینمایند. مشتریان در جستجوی سرنخهایی هستند که آنها را برای شناسایی بهترین تأمین کننده یاری نمایند. در این راستا آنان علاوه بر بررسی عملکرد داخلی، هرگونه مدرک و شواهد خارجی که نشانه برقراری اصل تمرکز بر کیفیت در سازمان میباشد را مورد توجه قرار می دهند.
تلاش و کوشش فراوانی که امروزه در جهت گسترش نگرش مشتری مداری توسط محققان، کارشناسان و مدیران سازمانهای تجاری صورت میگیرد، نشان دهنده آن است که در حال حاضر رضایتمندی مشتریان یکی از مهمترین عوامل در تعیین مو فقیت سازمانها به شمار میآید. بنابراین ایجاد و پیادهسازی سیستمهای سنجش و پایش رضایتمندی مشتریان یکی از نیازهای اساسی سازمانهای امروزی به شمار میرود.
در این راهبرد سازمان، سعی میکند که گروه خاصی از مشتریان را هدفگذاری کند و محصول یا خدمتی مخصوص سلایق یا نیازهای آن ارائه دهد.
۳- تمایز خدمات سازمان از رقبا (فرضیه سوم): شهرت و اعتبار سازمان ، سیستمهای حاکمیت شرکتی سازمان ، شرایط بازار برای یک سازمان؛
در این راهبرد هدف این است که یک سازمان بتواند کالاها و خدماتی عرضه کند که به نظر مشتریان در مقایسه با کالاها و خدمات شرکتهای رقیب دارای برتری یا ویژگی منحصر به فرد هستند. سازمانها میتوانند از طریق نوآوری در محصولات و ارائه خدمات از طریق تحقیق و توسعه، ارتقای محصولات و خدمات و سرعت بسیار بالا در عرضه کالاها و خدمات، خود را از رقبا متمایز نمایند.
محصولات متمایز از ضروریات سازمان های امروزی به شمار می رود.امروزه سازمان ها ضرورت برخورداری از فرایند بهینه توسعه محصول جدید و متمایز را به خوبی احساس کرده اند و برای داشتن چنین فرایند موفقی تلاش های زیادی را انجام داده اند و هزینه های بسیاری را صرف کرده اند. برای ارائه محصولات متمایز در این سازمان ها، افراد متخصص و با تجربه بالا به کار گرفته می شود و از فناوری های پیشرفت استفاده می شود.
امروزه بسیاری از محصولات و خدمات بطور فزاینده ای شبیه به یکدیگر شده اند.اگرمحصولی را عرضه میکنید که کاملا شبیه محصولات رقباست چگونه میتوانید مشتریان را متقاعد کنید که محصول شما را انتخاب کنند؟ ارائه خدمات به مشتریان از راه های موثر برای انجام دادن چنین کاری است؛ چون به محصول فیزیکی شما ارزش مضاعف می بخشد. صاحبنظران عقیده دارند که انواع محصولات بسیار ساده را میتوان با توجه به کیفیت آن و ارائه خدمات به مشتریان متمایز ساخت. برای مثال شرکت فریتولی برای راضی سازی خرده فروشان از هیچ کاری خودداری نمی کند. هنگامی که براثر طوفان به سوپر مارکتی خسارت وارد میشود با فرستادن نیروهای امدادی از جانب خود به بازسازی آن کمک میکند. نتیجه این اقدامات برای شرکت فریتولی ۲ میلیارد دلار فروش، کسب ۷۰ درصد از سهم بازار که از سود رقبا بسیار بیشتر بوده است.